#قمار #قرعه_کشی
📲 ✾•┈┈••✦❀ سوال ❀✦••┈┈•✾
با توجه به اینکه امروزه بسیاری از مردم در قرعهکشیهایی شرکت میکنند که در آنها مبلغی (مثلاً ۷۰۰ هزار تومان) پرداخت میکنند به امید برنده شدن جوایزی مانند خودرو، اما در نهایت فقط یک نفر برنده شده و بقیه پول خود را از دست میدهند، آیا این نوع قرعهکشیها از نظر شرعی جایز است؟ لطفاً دلایل و حکم فقهی آن را بیان کنید.
💻 ✾•┈┈••✦❀ پاسخ ❀✦••┈┈•✾
الجواب حامداً و مصلیاً
وَعَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَرَحْمَةُ ٱللَّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ
قرعهکشیهایی که امروزه رایج شده و در آن افراد با پرداخت مبلغی شانس برنده شدن جایزهای را پیدا میکنند، از نظر فقهی اشکالاتی دارد که موجب حرمت آن میشود. در فقه حنفی، چنین معاملاتی تحت عنوان "قمار" (میسر) یا "معاملات فاسد" قرار میگیرد. دلایل حرمت این نوع قرعهکشیها عبارتاند از:
۱. قمار (میسر) است
قرآن کریم به صراحت قمار را حرام کرده است:
إِنَّمَا ٱلْخَمْرُ وَٱلْمَيْسِرُ وَٱلأَنصَابُ وَٱلأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ ٱلشَّيْطَٰنِ فَٱجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
(المائده: ۹۰)
ترجمه: «همانا شراب، قمار، بتها و تیرهای قرعه، پلیدی و از عمل شیطان است؛ پس از آن دوری کنید، باشد که رستگار شوید.»
در این قرعهکشیها، افراد مبلغی میپردازند به امید اینکه چیزی برنده شوند، اما فقط یک یا چند نفر برنده میشوند و بقیه پول خود را از دست میدهند. این ویژگیها دقیقاً همانند قمار است که در آن یک طرف سود میبرد و طرف دیگر ضرر میکند.
۲. معاملهی غرری (ریسک و ابهام)
در فقه اسلامی، معاملاتی که "غرر" (ابهام زیاد در نتیجهی معامله) دارند، ممنوع هستند. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«نَهَى رَسُولُ اللهِ ﷺ عَنْ بَيْعِ الغَرَرِ»
(مسلم، حدیث شماره ۱۵۱۳)
ترجمه: «رسولالله ﷺ از معاملهی غرری (مبهم و پرریسک) نهی کردند.»
در این قرعهکشیها، شرکتکنندگان نمیدانند که آیا در ازای پولی که دادهاند چیزی دریافت خواهند کرد یا نه. این امر باعث فریب و نارضایتی بسیاری از شرکتکنندگان میشود و نوعی "اكل مال بالباطل" (خوردن مال دیگران به ناحق) است.
۳. ظلم در حق شرکتکنندگان
در این معاملات، بسیاری از افراد پول خود را از دست میدهند و تنها یک نفر سود میبرد. این نوع توزیع ناعادلانهی ثروت، باعث ضرر جمعی و سود فردی میشود که برخلاف اصول عدالت اسلامی است. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ»
(ابن ماجه، حدیث شماره ۲۳۴۱)
ترجمه: «(در اسلام) نه ضرر رساندن جایز است و نه مقابلهبهمثل در ضرر.»
۴. تشویق به حرص و طمع
شرکتکنندگان به امید برنده شدن، پول خود را میدهند، در حالی که این کار سبب گسترش روحیهی حرص، طمع، و اتلاف مال میشود. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«لَوْ كَانَ لِٱبْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ ذهب، لَٱبْتَغَىٰ ثَالِثًا، وَلَا يَمْلَأُ جَوْفَ ٱبْنِ آدَمَ إِلَّا ٱلتُّرَابُ»
(بخاری، حدیث شماره ۶۴۳۶)
ترجمه: «اگر فرزند آدم دو دره از طلا داشته باشد، سومی را طلب خواهد کرد، و چیزی جز خاک (مرگ) شکم او را پر نمیکند.»
نتیجهگیری
بر اساس دلایل بالا، این نوع قرعهکشیها از نظر شرعی حرام هستند، زیرا دارای شباهت به قمار، ابهام در معامله، ظلم به شرکتکنندگان، و تشویق به حرص و طمع هستند. بنابراین، مسلمانان باید از این کار دوری کنند و برای کسب مال به روشهای حلال روی آورند.
اگر هدف اصلی این قرعهکشیها کمک به مردم است، میتوان از روشهای مشروع مانند "هدایای بدون شرط"، "قرعهکشیهای رایگان"، یا "سرمایهگذاری مشارکتی" استفاده کرد که در آن همه افراد بدون ضرر مالی سهمی برابر داشته باشند.
📖✾•••✦❀ منابع ❀✦•••✾
قال في البحوث: ثم القمار على قسمين.... و القسم الثاني من القمار ما يتعين فيه بذل المال من جانب واحد، وبذله من الجانب الاخر موقوف على امر ليتحمل الوقوع وعدمه، وان الذي یبذل فيه المال انما يحاطر به، من حيث ان ماله المبذول اما سيضيح بدون عوض، او سيجلب ما لا اكثر منه. بحوث فی قضایای معاصره( مفتی محمد تقی عثمانی )، البحث تاسع عشر احکام الجوائز ۲/۱۵۷ ط؛دارالقلم دمشق
قال فی الرد:(قَوْلُهُ لِأَنَّهُ يَصِيرُ قِمَارًا) لِأَنَّ الْقِمَارَ مِنْ الْقَمَرِ الَّذِي يَزْدَادُ تَارَةً وَيَنْقُصُ أُخْرَى، وَسُمِّيَ الْقِمَارُ قِمَارًا لِأَنَّ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْ الْمُقَامِرَيْنِ مِمَّنْ يَجُوزُ أَنْ يَذْهَبَ مَالُهُ إلَى صَاحِبِهِ، وَيَجُوزُ أَنْ يَسْتَفِيدَ مَالَ صَاحِبِهِ وَهُوَ حَرَامٌ بِالنَّصِّ.رد المحتار على الدر المختار _المؤلف: ابن عابدين، محمد أمين بن عمر بن عبد العزيز عابدين الدمشقي الحنفي (المتوفى: 1252هـ) فصل فی البیع؛ ۶/۴۰۳ ط؛دار الفكر-بيروت
والله تعالی أعلم بالحق و الصواب
✍کاتب: خالد زارعی عفا الله عنه
۱۱ /شعبان المعظم/۱۴۴۶ ه.ق کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
📲 ✾•┈┈••✦❀ سوال ❀✦••┈┈•✾
با توجه به اینکه امروزه بسیاری از مردم در قرعهکشیهایی شرکت میکنند که در آنها مبلغی (مثلاً ۷۰۰ هزار تومان) پرداخت میکنند به امید برنده شدن جوایزی مانند خودرو، اما در نهایت فقط یک نفر برنده شده و بقیه پول خود را از دست میدهند، آیا این نوع قرعهکشیها از نظر شرعی جایز است؟ لطفاً دلایل و حکم فقهی آن را بیان کنید.
💻 ✾•┈┈••✦❀ پاسخ ❀✦••┈┈•✾
الجواب حامداً و مصلیاً
وَعَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَرَحْمَةُ ٱللَّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ
قرعهکشیهایی که امروزه رایج شده و در آن افراد با پرداخت مبلغی شانس برنده شدن جایزهای را پیدا میکنند، از نظر فقهی اشکالاتی دارد که موجب حرمت آن میشود. در فقه حنفی، چنین معاملاتی تحت عنوان "قمار" (میسر) یا "معاملات فاسد" قرار میگیرد. دلایل حرمت این نوع قرعهکشیها عبارتاند از:
۱. قمار (میسر) است
قرآن کریم به صراحت قمار را حرام کرده است:
إِنَّمَا ٱلْخَمْرُ وَٱلْمَيْسِرُ وَٱلأَنصَابُ وَٱلأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ ٱلشَّيْطَٰنِ فَٱجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
(المائده: ۹۰)
ترجمه: «همانا شراب، قمار، بتها و تیرهای قرعه، پلیدی و از عمل شیطان است؛ پس از آن دوری کنید، باشد که رستگار شوید.»
در این قرعهکشیها، افراد مبلغی میپردازند به امید اینکه چیزی برنده شوند، اما فقط یک یا چند نفر برنده میشوند و بقیه پول خود را از دست میدهند. این ویژگیها دقیقاً همانند قمار است که در آن یک طرف سود میبرد و طرف دیگر ضرر میکند.
۲. معاملهی غرری (ریسک و ابهام)
در فقه اسلامی، معاملاتی که "غرر" (ابهام زیاد در نتیجهی معامله) دارند، ممنوع هستند. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«نَهَى رَسُولُ اللهِ ﷺ عَنْ بَيْعِ الغَرَرِ»
(مسلم، حدیث شماره ۱۵۱۳)
ترجمه: «رسولالله ﷺ از معاملهی غرری (مبهم و پرریسک) نهی کردند.»
در این قرعهکشیها، شرکتکنندگان نمیدانند که آیا در ازای پولی که دادهاند چیزی دریافت خواهند کرد یا نه. این امر باعث فریب و نارضایتی بسیاری از شرکتکنندگان میشود و نوعی "اكل مال بالباطل" (خوردن مال دیگران به ناحق) است.
۳. ظلم در حق شرکتکنندگان
در این معاملات، بسیاری از افراد پول خود را از دست میدهند و تنها یک نفر سود میبرد. این نوع توزیع ناعادلانهی ثروت، باعث ضرر جمعی و سود فردی میشود که برخلاف اصول عدالت اسلامی است. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ»
(ابن ماجه، حدیث شماره ۲۳۴۱)
ترجمه: «(در اسلام) نه ضرر رساندن جایز است و نه مقابلهبهمثل در ضرر.»
۴. تشویق به حرص و طمع
شرکتکنندگان به امید برنده شدن، پول خود را میدهند، در حالی که این کار سبب گسترش روحیهی حرص، طمع، و اتلاف مال میشود. پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«لَوْ كَانَ لِٱبْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ ذهب، لَٱبْتَغَىٰ ثَالِثًا، وَلَا يَمْلَأُ جَوْفَ ٱبْنِ آدَمَ إِلَّا ٱلتُّرَابُ»
(بخاری، حدیث شماره ۶۴۳۶)
ترجمه: «اگر فرزند آدم دو دره از طلا داشته باشد، سومی را طلب خواهد کرد، و چیزی جز خاک (مرگ) شکم او را پر نمیکند.»
نتیجهگیری
بر اساس دلایل بالا، این نوع قرعهکشیها از نظر شرعی حرام هستند، زیرا دارای شباهت به قمار، ابهام در معامله، ظلم به شرکتکنندگان، و تشویق به حرص و طمع هستند. بنابراین، مسلمانان باید از این کار دوری کنند و برای کسب مال به روشهای حلال روی آورند.
اگر هدف اصلی این قرعهکشیها کمک به مردم است، میتوان از روشهای مشروع مانند "هدایای بدون شرط"، "قرعهکشیهای رایگان"، یا "سرمایهگذاری مشارکتی" استفاده کرد که در آن همه افراد بدون ضرر مالی سهمی برابر داشته باشند.
📖✾•••✦❀ منابع ❀✦•••✾
قال في البحوث: ثم القمار على قسمين.... و القسم الثاني من القمار ما يتعين فيه بذل المال من جانب واحد، وبذله من الجانب الاخر موقوف على امر ليتحمل الوقوع وعدمه، وان الذي یبذل فيه المال انما يحاطر به، من حيث ان ماله المبذول اما سيضيح بدون عوض، او سيجلب ما لا اكثر منه. بحوث فی قضایای معاصره( مفتی محمد تقی عثمانی )، البحث تاسع عشر احکام الجوائز ۲/۱۵۷ ط؛دارالقلم دمشق
قال فی الرد:(قَوْلُهُ لِأَنَّهُ يَصِيرُ قِمَارًا) لِأَنَّ الْقِمَارَ مِنْ الْقَمَرِ الَّذِي يَزْدَادُ تَارَةً وَيَنْقُصُ أُخْرَى، وَسُمِّيَ الْقِمَارُ قِمَارًا لِأَنَّ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْ الْمُقَامِرَيْنِ مِمَّنْ يَجُوزُ أَنْ يَذْهَبَ مَالُهُ إلَى صَاحِبِهِ، وَيَجُوزُ أَنْ يَسْتَفِيدَ مَالَ صَاحِبِهِ وَهُوَ حَرَامٌ بِالنَّصِّ.رد المحتار على الدر المختار _المؤلف: ابن عابدين، محمد أمين بن عمر بن عبد العزيز عابدين الدمشقي الحنفي (المتوفى: 1252هـ) فصل فی البیع؛ ۶/۴۰۳ ط؛دار الفكر-بيروت
والله تعالی أعلم بالحق و الصواب
✍کاتب: خالد زارعی عفا الله عنه
۱۱ /شعبان المعظم/۱۴۴۶ ه.ق کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
بهشت، تسلّیِ هر رنجی است؛
پس خود را با آن آرام کن.
دنیا با همه شیرینیها و تلخیهایش خواهد گذشت.
گرسنگیِ روزه، تشنگیِ عبادت، خستگیِ قیام شب، همه از میان میرود، اما پاداشش باقی میماند.
قدمهایت به سوی مسجد شاید فراموش شود، ولی اجرش در دفتر خدا ثبت است.
و آنگاه که به درِ بهشت میرسی؛ همه سختیهای دنیا در یک لحظه از یادت میرود...
دنیا جای آماده کردنِ زاد و توشه است.
لذا هرگاه سختی بر تو آمد، خود را با یاد بهشت دلداری ده!
پیامبر ﷺ همواره یارانش را با یاد بهشت آرام میکرد:
دستهای جعفر بن ابیطالب در جنگ قطع شد،
پیامبرﷺ فرمود: خداوند به جای آنها، در بهشت به او دو بال عطا کرد.
اصحاب، پارچههای ابریشمیِ شاهان فارس را میدیدند و شگفتزده میشدند، پیامبرﷺ فرمود: دستمالهای سعد بن معاذ در بهشت از اینها نرمتر است.
اگر صحابهای فرزند خردسالش را از دست میداد، پیامبرﷺ میفرمود: او در بهشت، در دامان ابراهیم و ساره است.
وقتی عبدالله بن حزام از دنیا رفت و پسرش جابر گریست، پیامبرﷺ فرمود: خداوند پدرت را زنده کرد و بیواسطه با او سخن گفت و فرمود: بندهام، آرزو کن!
و چون از کنار آل یاسر که در عذاب مشرکان بودند گذشت، فرمود: ای خاندان یاسر، صبر کنید؛ وعدهگاه شما بهشت است.
بهشت، تسلّیِ هر رنجی است؛ پس خود را با آن آرام کن.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
پس خود را با آن آرام کن.
دنیا با همه شیرینیها و تلخیهایش خواهد گذشت.
گرسنگیِ روزه، تشنگیِ عبادت، خستگیِ قیام شب، همه از میان میرود، اما پاداشش باقی میماند.
قدمهایت به سوی مسجد شاید فراموش شود، ولی اجرش در دفتر خدا ثبت است.
و آنگاه که به درِ بهشت میرسی؛ همه سختیهای دنیا در یک لحظه از یادت میرود...
دنیا جای آماده کردنِ زاد و توشه است.
لذا هرگاه سختی بر تو آمد، خود را با یاد بهشت دلداری ده!
پیامبر ﷺ همواره یارانش را با یاد بهشت آرام میکرد:
دستهای جعفر بن ابیطالب در جنگ قطع شد،
پیامبرﷺ فرمود: خداوند به جای آنها، در بهشت به او دو بال عطا کرد.
اصحاب، پارچههای ابریشمیِ شاهان فارس را میدیدند و شگفتزده میشدند، پیامبرﷺ فرمود: دستمالهای سعد بن معاذ در بهشت از اینها نرمتر است.
اگر صحابهای فرزند خردسالش را از دست میداد، پیامبرﷺ میفرمود: او در بهشت، در دامان ابراهیم و ساره است.
وقتی عبدالله بن حزام از دنیا رفت و پسرش جابر گریست، پیامبرﷺ فرمود: خداوند پدرت را زنده کرد و بیواسطه با او سخن گفت و فرمود: بندهام، آرزو کن!
و چون از کنار آل یاسر که در عذاب مشرکان بودند گذشت، فرمود: ای خاندان یاسر، صبر کنید؛ وعدهگاه شما بهشت است.
بهشت، تسلّیِ هر رنجی است؛ پس خود را با آن آرام کن.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
سلام علیکم عزیزان همانطور ک در جریان هستید چند خانواده بی سرپرست و نیازمند تحت پوشش گروهامون هستند ک تا شهریور ماه آخرین فراخوان ما ۱۴خانواده بودن از مهرماه یک خانواده دیگه اضافه شده ک حالا شدن ۱۵خانواده ک هرماه بهشون کمک میشه ب ۴خانواده کمک غیر نقدی مواد غذایی کمک میشه و ب ۱۱خانواده کمک نقدی ک هر ماه ب کارت هاشون واریز میشه درجریان هستین ک تنها حامی و ما اول خداوند متعال و بعد شما عزیزان هم گروهی مجازی مون هستین ک مامجبوریم یک ماه درمیان از شما درخواست یاری و کمک کنیم خداوند متعال از همه شما عزیزان پیشاپیش صدقه هاتون رو قبول کند اجرتون دردنیا و آخرت با ذات پاک رب العالمین منتظر واریزی شما عزیزان هستیم جزاکم الله خیرا مدير ریگی شماره کارت واریزی هاتون ۵۸۹۲۱۰۱۶۶۱۳۲۶۶۷۴راضیه،ریگی بانک سپه
○ #تفسیر_سوره_حاقه ○
👈 آیه ⑦②
﴿يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ ٢٧﴾.
ای کاش مرگی که آن را چشیدهام نهایت سرنوشتم میبود، از قبرم زنده نمیشدم و در میدان محشر ایستاده نمیشدم.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
👈 آیه ⑦②
﴿يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ ٢٧﴾.
ای کاش مرگی که آن را چشیدهام نهایت سرنوشتم میبود، از قبرم زنده نمیشدم و در میدان محشر ایستاده نمیشدم.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
○ #تفسیر_سوره_حاقه ○
👈 آیه ⑧②
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡۜ ٢٨﴾.
ثروتی که جمع آورده بودم و اموالی را که ذخیره نموده بودم به من فایده نرساند، هرچند آنها را ذخیره و محافظت کردم امّا مرا رها کرد.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
👈 آیه ⑧②
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡۜ ٢٨﴾.
ثروتی که جمع آورده بودم و اموالی را که ذخیره نموده بودم به من فایده نرساند، هرچند آنها را ذخیره و محافظت کردم امّا مرا رها کرد.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
📖#تدبر
{يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِيَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ٣٩} [غافر: ٣٩]
«ای قوم من، این زندگی دنیا، بهرهای [اندک و زودگذر] است؛ و آخرت، سرای جاودان است».
▫️پی بردن به محدودیتهای زندگی و اینکه زندگی صرفاً ایستگاهی برای تجدید قوا است و یادآوری اینکه تمام این جهان موقتی است، نوعی تسلی برای روح است.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
{يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِيَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ٣٩} [غافر: ٣٩]
«ای قوم من، این زندگی دنیا، بهرهای [اندک و زودگذر] است؛ و آخرت، سرای جاودان است».
▫️پی بردن به محدودیتهای زندگی و اینکه زندگی صرفاً ایستگاهی برای تجدید قوا است و یادآوری اینکه تمام این جهان موقتی است، نوعی تسلی برای روح است.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
🌴 آیا برای باران، نماز باران به تنهایی کافیست؟
مردم در این خصوص تنها نماز را برای باران در نظر میگیرند و قسمت دیگر آن را فراموش میکنند.
در حدیثی که ابن عمر رضی الله عنهما روایت میکند و اسناد آن صحیح است رسول خدا ﷺ میفرماید:
وَ لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ، إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ، وَ شِدَّةِ الْمَئونَةِ، وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ عَلَيْهِمْ.
وَ لَمْ يَمْنَعُوا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ، إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ، وَ لَوْلَا الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا.
هر قومی (از مسلمانان) در مکیال و میزان (ابزار وزن و کیل، ترازو و پیمانه و..) نقص و خیانت کنند دچار خشکسالی و کمیابی مواد غذایی و ظلم حاکم میشوند.
و از پرداخت زکات اموالشان خودداری کنند از باران محروم میشوند و اگر به خاطر حیوانات نباشد باران بر آنان نمیبارد».
از این رو قبل از اقامه نماز باران باید اسباب خشکسالی را بررسی و اصلاح کرد.
میبینیم که در رابطه با نماز باران باید امام و حاکم، مردم را به توبه و استغفار و پرداخت حقوقی که بر همدیگر دارند دعوت کنند.
هنگامی که یک عده ثروتمند، بازار را در اختیار میگیرند و دست به احتکار و دستکاری قیمتها و دخالت در عرضه و تقاضا میزنند تا از مردم و به ویژه طبقه ضعیف و فرودست، بهرهکشی کنند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که کارخانهها از خودرو گرفته تا دیگر مواد مورد نیاز، محصولات غیر استاندارد را با قیمت گزاف به مردم تحویل میدهند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که توانگران از پرداخت زکات اجتناب میکنند و در حالی که میلیاردها تومان زکات بر آنان واجب است همسایگانشان گرسنه میخوابند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که برادر، ارث خواهر را غصب میکند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که انسانهای نادان و نااهل و غیر متخصص با انواع خرابکاریها در محیط زیست، جنگلها و چشمهها و رودخانهها را نابود میکنند و میخشکانند چگونه باید انتظار باران داشت؟
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
اگر نماز باران خواندیم و خبری از باران نشد لطفاً این موارد را یک بار دیگر با دقت بخوانید چون اینها علل خشکسالی هستند.
مردم در این خصوص تنها نماز را برای باران در نظر میگیرند و قسمت دیگر آن را فراموش میکنند.
در حدیثی که ابن عمر رضی الله عنهما روایت میکند و اسناد آن صحیح است رسول خدا ﷺ میفرماید:
وَ لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ، إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ، وَ شِدَّةِ الْمَئونَةِ، وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ عَلَيْهِمْ.
وَ لَمْ يَمْنَعُوا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ، إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ، وَ لَوْلَا الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا.
هر قومی (از مسلمانان) در مکیال و میزان (ابزار وزن و کیل، ترازو و پیمانه و..) نقص و خیانت کنند دچار خشکسالی و کمیابی مواد غذایی و ظلم حاکم میشوند.
و از پرداخت زکات اموالشان خودداری کنند از باران محروم میشوند و اگر به خاطر حیوانات نباشد باران بر آنان نمیبارد».
از این رو قبل از اقامه نماز باران باید اسباب خشکسالی را بررسی و اصلاح کرد.
میبینیم که در رابطه با نماز باران باید امام و حاکم، مردم را به توبه و استغفار و پرداخت حقوقی که بر همدیگر دارند دعوت کنند.
هنگامی که یک عده ثروتمند، بازار را در اختیار میگیرند و دست به احتکار و دستکاری قیمتها و دخالت در عرضه و تقاضا میزنند تا از مردم و به ویژه طبقه ضعیف و فرودست، بهرهکشی کنند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که کارخانهها از خودرو گرفته تا دیگر مواد مورد نیاز، محصولات غیر استاندارد را با قیمت گزاف به مردم تحویل میدهند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که توانگران از پرداخت زکات اجتناب میکنند و در حالی که میلیاردها تومان زکات بر آنان واجب است همسایگانشان گرسنه میخوابند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که برادر، ارث خواهر را غصب میکند چگونه باید انتظار باران داشت؟
هنگامی که انسانهای نادان و نااهل و غیر متخصص با انواع خرابکاریها در محیط زیست، جنگلها و چشمهها و رودخانهها را نابود میکنند و میخشکانند چگونه باید انتظار باران داشت؟
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
اگر نماز باران خواندیم و خبری از باران نشد لطفاً این موارد را یک بار دیگر با دقت بخوانید چون اینها علل خشکسالی هستند.
*وقتی که الله متعال یوسف علیهالسلام را از زندان بیرون آورد، نه فرشتهای فرستاد که در زندان را باز کند و نه صاعقهای که دیوار زندان را تخریب نماید، بلکه رؤیایی را فرستاد که وارد خواب پادشاه گردد.الله متعال مشکل سخت و پیچیده و راه حل سخت و پیچیده را همزمان به بندگانش جمع نمیکند.فقط دلتان را به خدا بسپارید!*
✍ ادهم شرقاوی کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
✍ ادهم شرقاوی کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
عَنْ أَبِي سَعِيدِ بْنِ الْمُعَلَّى، قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَلاَ أُعَلِّمُكَ أَعْظَمَ سُورَةٍ فِي الْقُرْآنِ قَبْلَ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ الْمَسْجِدِ . قَالَ فَذَهَبَ النَّبِيُّ ـ صلى الله عليه وسلم ـ لِيَخْرُجَ فَأَذْكَرْتُهُ فَقَالَ { الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ} وَهِيَ السَّبْعُ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنُ الْعَظِيمُ الَّذِي أُوتِيتُهُ
بخاری(۴۴۷۴) ابنماجه(۳۷۸۵)
نسائی(۹۱۳)
از ابوسعید رافع بن معلی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به من فرمود: «آيا پيش از آن که مسجد را ترک کنی، بزرگ ترين سوره ی قرآن را به تو بياموزم؟» سپس دستم را گرفت. هنگامی که می خواستيم از مسجد بيرون برويم، عرض کردم: ای رسول الله صلیاللهعلیهوسلم، شما فرموديد: بزرگ ترين سوره ی قرآن را به تو می آموزم؟ فرمود: «الحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِينَ؛ يعنی همان سوره ی حمد (فاتحه) که دارای هفت آيه می باشد و در هر رکعت نماز تکرار می شود [و شاملِ دو بخش ستايش و دعا می باشد] و همان قرآنِ بزرگی است که به من داده شده است.
سوره ی فاتحه.
این سوره بزرگترین سوره است، زیرا تمامی مقاصد و اهداف قرآن کریم در آن گرد آمده است، به همین دلیل است که به آن ام القرآن می گویند. سپس به وجه تمایز این سوره با سوره های دیگر اشاره می کند، همان ویژگی که این سوره را به بزرگترین سوره ی قرآن تبدیل نموده است. آنجا که می فرماید: هي السبع المثانی یعنی: مسمی به السبع المثانی است. «مثانی» جمع «مثناة» و از ریشه «تثنیه» است، زیرا در هر رکعت از نماز تکرار می شود.
و مشتمل بر دو قسمت است: ثنا (ستایش) و دعا. یا دلیل آن این است که هم از فصاحت برخوردار است و هم از بلاغت معانی.
یا جمع «مثناة» از ریشه «ثناء» می باشد چون شامل ثنا و ستایش الله متعال است. گویا الله را با نام ها و صفات نیکش ستایش می کند، یا از ریشه «الثنایا» است، زیرا الله متعال آن را به این امت اختصاص داده است و موارد دیگری که در وجه تسمیه ی آن ذکر شده است.
والقرآن العظيم یعنی: یکی دیگر از نام های این سوره «القرآن العظیم» است.
که به من داده شده است. و نامیده شدن آن به «قرآن العظیم» به دلیل دربرداشتن مواردی است که به موجودات دنیا و آخرت و احکام و عقاید مربوط می شود.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
بخاری(۴۴۷۴) ابنماجه(۳۷۸۵)
نسائی(۹۱۳)
از ابوسعید رافع بن معلی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به من فرمود: «آيا پيش از آن که مسجد را ترک کنی، بزرگ ترين سوره ی قرآن را به تو بياموزم؟» سپس دستم را گرفت. هنگامی که می خواستيم از مسجد بيرون برويم، عرض کردم: ای رسول الله صلیاللهعلیهوسلم، شما فرموديد: بزرگ ترين سوره ی قرآن را به تو می آموزم؟ فرمود: «الحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِينَ؛ يعنی همان سوره ی حمد (فاتحه) که دارای هفت آيه می باشد و در هر رکعت نماز تکرار می شود [و شاملِ دو بخش ستايش و دعا می باشد] و همان قرآنِ بزرگی است که به من داده شده است.
سوره ی فاتحه.
این سوره بزرگترین سوره است، زیرا تمامی مقاصد و اهداف قرآن کریم در آن گرد آمده است، به همین دلیل است که به آن ام القرآن می گویند. سپس به وجه تمایز این سوره با سوره های دیگر اشاره می کند، همان ویژگی که این سوره را به بزرگترین سوره ی قرآن تبدیل نموده است. آنجا که می فرماید: هي السبع المثانی یعنی: مسمی به السبع المثانی است. «مثانی» جمع «مثناة» و از ریشه «تثنیه» است، زیرا در هر رکعت از نماز تکرار می شود.
و مشتمل بر دو قسمت است: ثنا (ستایش) و دعا. یا دلیل آن این است که هم از فصاحت برخوردار است و هم از بلاغت معانی.
یا جمع «مثناة» از ریشه «ثناء» می باشد چون شامل ثنا و ستایش الله متعال است. گویا الله را با نام ها و صفات نیکش ستایش می کند، یا از ریشه «الثنایا» است، زیرا الله متعال آن را به این امت اختصاص داده است و موارد دیگری که در وجه تسمیه ی آن ذکر شده است.
والقرآن العظيم یعنی: یکی دیگر از نام های این سوره «القرآن العظیم» است.
که به من داده شده است. و نامیده شدن آن به «قرآن العظیم» به دلیل دربرداشتن مواردی است که به موجودات دنیا و آخرت و احکام و عقاید مربوط می شود.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
┈•••❈﴿ مسائل مضاربت - ۲ -﴾❈•••┈
┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄
شرط سوم:
اینست که نفع باید به این صورت تقسیم نگردد که هر اندازه ای که نفع به دست آمد، مبلغ مشخّصی از آن مثلاً یک هزار روپیۀ آن از من است و بقیهاش از تو، یا آنکه یک هزار روپیۀ آن از تو باشد و بقیه اش از من...
خلاصه آنکه مبلغ مشخَّصی از نفع نباید متعین گردد، بلکه تقسیم نفع را به این شکل تعیین نمائید که مثلاً نصف آن از تو و نصف آن از من، یا نفع را سه حصه می کنیم، یک حصۀ آن از تو و دو حصۀ آن از من، یا کُل نفع را چهار حصه می نمائیم، یک حصه از من و سه حصه از تو و غیره...¹
خلاصه آنکه نفع باید به صورت حصه {یا فیصد}مقرَّر گردد، نه به صورت مبلغی مشخَّص، در غیر آن معاملۀ مضاربت فاسد می گردد.
اگر در مضاربت نفعی به دست آمد، در این صورت {مضارِب} کارکننده مقدار {یا فیصدی} طی شدۀ خود را خواهد یافت، و اگر در مضاربت نفعی به دست نیامد، کار کننده نیز در این صورت چیزی به دست نمی آورد.
و اگر دو جانب شرط گذاشتند که اگر در مضاربت نفعی به دست نیامد، کارکننده مقداری پول
از اصل سرمایه را خواهد یافت، معامله در این صورت فاسد می باشد.
به همین گونه اگر شرط گذاشتند که در صورت ضرر در مضاربت، ضرر بر عهدۀ {مضارِب} کار کننده خواهد بود، یا آنکه بر دوش هر دو جانب خواهد بود، این صورت معامله نیز فاسد است.
حکم در همۀ این صورت ها این است که هرچه ضرر رو دهد، همه بر دوش صاحب پول و سرمایه خواهد بود، زیرا پول و سرمایه از جانب اوست.
مسئله ۲: تا هنگامی که پول سرمایه در نزد مضارِب {کار کننده} موجود است و او هنوز اجناس کار و بار/تجارتی را خریداری نکرده است، شما اختیار دارید که معامله را فسخ نمائید و پول های تان را پس بگیرید. و هنگامی که مضارِب اجناس را خریداری کرد، اکنون شما حق فسخ معامله را ندارید.
مسئله ۳: اگر شرط گذاشتید که شما نیز با مضارِب کار خواهید کرد، یا شخصی از جانب شما با او یکجا کار خواهد نمود، معامله در این صورت فاسد می باشد.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
¹. و یا نفع را به صورت فیصدی {درصدی} تقسیم کنند، مثلاً پنجاه فیصد از یکی و پنجاه فیصد از دیگری، یا چهل فیصد از یکی و شصت فیصد از دیگری و غیره صورتها...
┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄
شرط سوم:
اینست که نفع باید به این صورت تقسیم نگردد که هر اندازه ای که نفع به دست آمد، مبلغ مشخّصی از آن مثلاً یک هزار روپیۀ آن از من است و بقیهاش از تو، یا آنکه یک هزار روپیۀ آن از تو باشد و بقیه اش از من...
خلاصه آنکه مبلغ مشخَّصی از نفع نباید متعین گردد، بلکه تقسیم نفع را به این شکل تعیین نمائید که مثلاً نصف آن از تو و نصف آن از من، یا نفع را سه حصه می کنیم، یک حصۀ آن از تو و دو حصۀ آن از من، یا کُل نفع را چهار حصه می نمائیم، یک حصه از من و سه حصه از تو و غیره...¹
خلاصه آنکه نفع باید به صورت حصه {یا فیصد}مقرَّر گردد، نه به صورت مبلغی مشخَّص، در غیر آن معاملۀ مضاربت فاسد می گردد.
اگر در مضاربت نفعی به دست آمد، در این صورت {مضارِب} کارکننده مقدار {یا فیصدی} طی شدۀ خود را خواهد یافت، و اگر در مضاربت نفعی به دست نیامد، کار کننده نیز در این صورت چیزی به دست نمی آورد.
و اگر دو جانب شرط گذاشتند که اگر در مضاربت نفعی به دست نیامد، کارکننده مقداری پول
از اصل سرمایه را خواهد یافت، معامله در این صورت فاسد می باشد.
به همین گونه اگر شرط گذاشتند که در صورت ضرر در مضاربت، ضرر بر عهدۀ {مضارِب} کار کننده خواهد بود، یا آنکه بر دوش هر دو جانب خواهد بود، این صورت معامله نیز فاسد است.
حکم در همۀ این صورت ها این است که هرچه ضرر رو دهد، همه بر دوش صاحب پول و سرمایه خواهد بود، زیرا پول و سرمایه از جانب اوست.
مسئله ۲: تا هنگامی که پول سرمایه در نزد مضارِب {کار کننده} موجود است و او هنوز اجناس کار و بار/تجارتی را خریداری نکرده است، شما اختیار دارید که معامله را فسخ نمائید و پول های تان را پس بگیرید. و هنگامی که مضارِب اجناس را خریداری کرد، اکنون شما حق فسخ معامله را ندارید.
مسئله ۳: اگر شرط گذاشتید که شما نیز با مضارِب کار خواهید کرد، یا شخصی از جانب شما با او یکجا کار خواهد نمود، معامله در این صورت فاسد می باشد.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
¹. و یا نفع را به صورت فیصدی {درصدی} تقسیم کنند، مثلاً پنجاه فیصد از یکی و پنجاه فیصد از دیگری، یا چهل فیصد از یکی و شصت فیصد از دیگری و غیره صورتها...
#هر_شب_یک_داستان_کوتاه
☯️یعقوب لیث صفاری
شبی هر چه کرد ؛ خوابش نبرد ،
غلامان را گفت : حتما به کسی ظلم شده ؛ او را بیابید.
پس از کمی جست و جو ؛ غلامان باز گشتند و گفتند : سلطان به سلامت باشد ، دادخواهی نیافتیم .
اما سلطان را دوباره خواب نیامد ؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل ، از قصر بیرون شد ؛
در پشت قصر خود ؛ ناله ای شنید که میگفت خدایا :
یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم میشود ؛
سلطان گفت : چه میگویی؟
من یعقوبم و از پی تو آمده ام ؛ بگو ماجرا چیست؟
آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم ؛ شبها به خانه من می آید و به زور ،ما را مورد آزار و اذیت قرار میدهد .
سلطان گفت : اکنون کجاست؟
مرد گفت: شاید رفته باشد .
شاه گفت : هرگاه آمد ، مرا خبر کن ؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت :
هر زمان این مرد ، مرا خواست ؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم .
شب بعد ؛
باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت ؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت .
یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد ، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید ؛
دستور داد تا چراغها و آتشدانها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت .
پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛
پس ؛ در دم سر به سجده نهاد ،
آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام .
صاحبخانه گفت : پادشاهی چون تو ؛ چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟
شاه گفت: هر چه هست ؛ بیاور .
مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید ؛
سلطان در جواب گفت:
آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم ؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من ؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از " فرزندانم "
پس گفتم چراغ را خاموش کن تا " محبت پدری " مانع اجرای عدالت نشود ؛
چراغ که روشن شد ؛ دیدم بیگانه است ؛
پس سجده شکر گذاشتم .
اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن لحظه که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛
با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم .
اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام.
╯کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
☯️یعقوب لیث صفاری
شبی هر چه کرد ؛ خوابش نبرد ،
غلامان را گفت : حتما به کسی ظلم شده ؛ او را بیابید.
پس از کمی جست و جو ؛ غلامان باز گشتند و گفتند : سلطان به سلامت باشد ، دادخواهی نیافتیم .
اما سلطان را دوباره خواب نیامد ؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل ، از قصر بیرون شد ؛
در پشت قصر خود ؛ ناله ای شنید که میگفت خدایا :
یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم میشود ؛
سلطان گفت : چه میگویی؟
من یعقوبم و از پی تو آمده ام ؛ بگو ماجرا چیست؟
آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم ؛ شبها به خانه من می آید و به زور ،ما را مورد آزار و اذیت قرار میدهد .
سلطان گفت : اکنون کجاست؟
مرد گفت: شاید رفته باشد .
شاه گفت : هرگاه آمد ، مرا خبر کن ؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت :
هر زمان این مرد ، مرا خواست ؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم .
شب بعد ؛
باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت ؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت .
یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد ، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید ؛
دستور داد تا چراغها و آتشدانها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت .
پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛
پس ؛ در دم سر به سجده نهاد ،
آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام .
صاحبخانه گفت : پادشاهی چون تو ؛ چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟
شاه گفت: هر چه هست ؛ بیاور .
مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید ؛
سلطان در جواب گفت:
آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم ؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من ؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از " فرزندانم "
پس گفتم چراغ را خاموش کن تا " محبت پدری " مانع اجرای عدالت نشود ؛
چراغ که روشن شد ؛ دیدم بیگانه است ؛
پس سجده شکر گذاشتم .
اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن لحظه که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛
با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم .
اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام.
╯کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
❤1
🍃 علت تکرار داستان حضرت موسی و بنی اسرائیل در قرآن چیست؟
🔹قرآن کریم برای آسان شدن فهم معارف سنگین، از مَثَل و قصه استفاده کرده است و قصههای حقیقی را به صورت گزینشی و با بهترین شیوهها، با هدف اصلی درس و عبرت آموزی بیان کرده است؛ و هر قصهای را که درس و عبرت بیشتری دارد، تکرار کرده است؛ از این رو قصههای حضرت موسی علیه السلام بیشتر تکرار شده است.
🔹این تکرار جنبه لغویت ندارد، بلکه در هر سوره ای به تناسب آن چه در آن سوره مطرح شده به عنوان شاهد و نمونه به داستان موسی اشاره می شود،
به علاوه چون کشور مصر وسیع تر و مردم آن دارای تمدن پیشرفته بودند و دستگاه فراعنه هم مقاوم بودند، لذا قیام موسی از اهمیت بیشتری برخوردار بود و نکات عبرت انگیز بیشتری را در بر دارد.
🔹دلیل دیگر مطرح شدن نام حضرت موسی در قرآن بیش از انبیای دیگر شاید به جهت ویژگی های قوم بنی اسرائیل بوده است مانند: دشمنی، لجبازی و مادی گرایی قوم بنی اسرائیل که البته این خصیصه در کفار زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و جوامع امروزی نیز بوده و هست .
قرآن قصههای آن ها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع اخلاق وعادات نشوند.
🔹به بیان دیگر شاید بتوان گفت: علت توجه مکرر قرآن به زندگى حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگى آن ها با حیات مسلمانان است.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
🔹قرآن کریم برای آسان شدن فهم معارف سنگین، از مَثَل و قصه استفاده کرده است و قصههای حقیقی را به صورت گزینشی و با بهترین شیوهها، با هدف اصلی درس و عبرت آموزی بیان کرده است؛ و هر قصهای را که درس و عبرت بیشتری دارد، تکرار کرده است؛ از این رو قصههای حضرت موسی علیه السلام بیشتر تکرار شده است.
🔹این تکرار جنبه لغویت ندارد، بلکه در هر سوره ای به تناسب آن چه در آن سوره مطرح شده به عنوان شاهد و نمونه به داستان موسی اشاره می شود،
به علاوه چون کشور مصر وسیع تر و مردم آن دارای تمدن پیشرفته بودند و دستگاه فراعنه هم مقاوم بودند، لذا قیام موسی از اهمیت بیشتری برخوردار بود و نکات عبرت انگیز بیشتری را در بر دارد.
🔹دلیل دیگر مطرح شدن نام حضرت موسی در قرآن بیش از انبیای دیگر شاید به جهت ویژگی های قوم بنی اسرائیل بوده است مانند: دشمنی، لجبازی و مادی گرایی قوم بنی اسرائیل که البته این خصیصه در کفار زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و جوامع امروزی نیز بوده و هست .
قرآن قصههای آن ها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع اخلاق وعادات نشوند.
🔹به بیان دیگر شاید بتوان گفت: علت توجه مکرر قرآن به زندگى حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگى آن ها با حیات مسلمانان است.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
🌹بِسْـمِ اللهِ الـرَّحـْمـنِ الـرَّحِـيـم🌹
💞دخـتری در مـه💞
🗞 قســمت ← ششم← اگر حوا نبود!
🌺✍🏻آدم به اوگفت: ای موسی! خداوند در بین همه ی پیامبران تنها تو را مورد خطاب مستقیم خود قرار داده و با دست خودش تورات را برای تو نوشته است، آیا مرا بخاطر کاری سرزنش میکنی که الله متعال آن را چهل سال پیش از آفرینش من برایم مقدر نموده است؟
🌺✍🏻وپیامبرصلى الله عليه وسلم فرمود: و اینگونه آدم با دلیل و حجت بر موسی غلبه یافت ، و اینگونه آدم با دلیل و حجت بر موسی غلبه یافت .
🌺✍🏻امام نووی رحمه الله در تفسیر این حدیث میگوید: معنای سخنان آدم این است که تو ای موسی بدان که این امر پیش از خلقت برای من نوشته شده و برایم مقدر شده بود
🌺✍🏻پس باید چنین می شد و اگرمن و همه ی مخلوقات خواستار تغییر مثقال ذره ای از آن بودیم نمی توانستیم
🌺✍🏻 پس چرا بخاطر آن مرا سرزنش میکنی؟ برای این که سرزنش برای گناه شرعی است نه منطقی و چون که خداوند متعال توبه آدم را پذیرفت، او را بخشید و سرزنش از او برداشته شد، پس هر کس او را نکوهش کند محکوم به شرع میشود
🌺✍🏻این امر در مورد مادرمان حوا نیز صدق میکند زیرا اگر خداوند متعال گناه و اشتباه را برای حوا نوشته است پس توبه کرده و خداوند او را بخشیده است.
🌺✍🏻 دوم: اینکه اصطلاح خیانت که مخالفان و معترضان آن را مبهم دانسته اند و از توصیف زن به آن نفرت دارند، چه بسا بر سر زبان عامه ی مردم و در میان زنان بسیار بکار گرفته شود چنان که ممکن است یک زن به دوستش بگوید: ای خائن و منظور از آن معنای اصطلاحی زنا نباشد،بلکه مقصود از آن معانی متعددی باشد
🌺✍🏻 از جمله: کتمان چیزی یا انجام کاری به غیر از آن باشد و در این جا درک معنای خیانت مطابق با ادله ی شرعی و به نحوی که با معنای ظاهری آن مغایرت نداشته باشد اولویت دارد.
🌺✍🏻امیدوارم که ابهام و مشکل حدیث نزد شما رفع و حل شده باشد هرچند که کاملا میدانم مخالفت شما با خود حدیث نیست، بلکه چون به گونه ای است که در هر وقت و بی وقتی گفته می شود آنهم به شکلی که مخالف با منظور و هدف اصلی حدیث است.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
📬 ان شاءالله ادامـه دارد...
💞دخـتری در مـه💞
🗞 قســمت ← ششم← اگر حوا نبود!
🌺✍🏻آدم به اوگفت: ای موسی! خداوند در بین همه ی پیامبران تنها تو را مورد خطاب مستقیم خود قرار داده و با دست خودش تورات را برای تو نوشته است، آیا مرا بخاطر کاری سرزنش میکنی که الله متعال آن را چهل سال پیش از آفرینش من برایم مقدر نموده است؟
🌺✍🏻وپیامبرصلى الله عليه وسلم فرمود: و اینگونه آدم با دلیل و حجت بر موسی غلبه یافت ، و اینگونه آدم با دلیل و حجت بر موسی غلبه یافت .
🌺✍🏻امام نووی رحمه الله در تفسیر این حدیث میگوید: معنای سخنان آدم این است که تو ای موسی بدان که این امر پیش از خلقت برای من نوشته شده و برایم مقدر شده بود
🌺✍🏻پس باید چنین می شد و اگرمن و همه ی مخلوقات خواستار تغییر مثقال ذره ای از آن بودیم نمی توانستیم
🌺✍🏻 پس چرا بخاطر آن مرا سرزنش میکنی؟ برای این که سرزنش برای گناه شرعی است نه منطقی و چون که خداوند متعال توبه آدم را پذیرفت، او را بخشید و سرزنش از او برداشته شد، پس هر کس او را نکوهش کند محکوم به شرع میشود
🌺✍🏻این امر در مورد مادرمان حوا نیز صدق میکند زیرا اگر خداوند متعال گناه و اشتباه را برای حوا نوشته است پس توبه کرده و خداوند او را بخشیده است.
🌺✍🏻 دوم: اینکه اصطلاح خیانت که مخالفان و معترضان آن را مبهم دانسته اند و از توصیف زن به آن نفرت دارند، چه بسا بر سر زبان عامه ی مردم و در میان زنان بسیار بکار گرفته شود چنان که ممکن است یک زن به دوستش بگوید: ای خائن و منظور از آن معنای اصطلاحی زنا نباشد،بلکه مقصود از آن معانی متعددی باشد
🌺✍🏻 از جمله: کتمان چیزی یا انجام کاری به غیر از آن باشد و در این جا درک معنای خیانت مطابق با ادله ی شرعی و به نحوی که با معنای ظاهری آن مغایرت نداشته باشد اولویت دارد.
🌺✍🏻امیدوارم که ابهام و مشکل حدیث نزد شما رفع و حل شده باشد هرچند که کاملا میدانم مخالفت شما با خود حدیث نیست، بلکه چون به گونه ای است که در هر وقت و بی وقتی گفته می شود آنهم به شکلی که مخالف با منظور و هدف اصلی حدیث است.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
📬 ان شاءالله ادامـه دارد...
حضرت مولانا الیاس(رح) سخنی بلند و پرمعنا میفرمودند:«اگر تفاوتِ مراتب را نشناسی، زندیق خواهی شد.»و این کلام به راستی سخنی استوار و حقیقتی ژرف است؛ زیرا با اندکی تأمل روشن میشود که شیطان مرتبه و شأنِ حضرت آدم (ع) را درنیافت و مقامِ خلافتِ الهی را نشناخت،از همین رو در ورطهی زندقه و گمراهی افتاد، امروز نیز، افسوس، در همین زمینه لغزشها و خطاهای فراوان از ما سر میزند.
مولانا دربارهی موقعشناسی نیز سخنی بس حکیمانه داشتند:سخنِ حق اگر بیموقع گفته شود، اثرِ باطل میگذارد و فتنه برمیانگیزد. چنین است که گفتار نیز آداب و سلیقه میطلبد؛ سخنِ ناسنجیده و نابجا در پیشگاهِ حقتعالی ناپسند است و مایهی دوری از توفیق.در این باب نیز ما گرفتار لغزشهای بسیاریم، و همین بیسلیقگیها سبب گشته است که دلهای اهلِ فضل به هم نپیوندد.
اگر آدابِ گفتوگو را بیاموزیم و در مردم شناسی و موقعشناسی به مهارت رسیم، همهی مسلمانان، چه خواص و چه عوام، در این کارِ مقدس همدل و همراه خواهند شد، و اعتراضها و اشکالها خود به خود فرو خواهد نشست.بیآنکه زبان به جدال گشاییم،
عملِ درست و رفتارِ صادقانه در رفعِ اعتراض از هزاران سخن مؤثرتر است.اگر به آن آیهی قرآن کریم عمل کنیم که راهِ تبدیلِ دشمن به دوست را میآموزد، بیگمان کامیاب خواهیم شد.
یاران نیز مبادا که بر یکدیگر خرده گیرند، چراکه شیطان از همین راه میانِ دلها جدایی میافکند؛ زیرا ریشهی بیشترِ اعتراضها کبر است، و کبر صفتی شیطانی است.هرکه بر اعتراض صبر ورزد و پاسخ نگوید، درِ حکمت بر او گشوده میشود، و درهای حکمت بسیار است.
مسلمانان را نیز به سببِ گناهانشان خوار مدارید، بلکه با مهربانی و دلسوزی، آنان را از عاداتِ زشت و گناهان بیرون آورید، چنانکه طبیب، بیمار را از بیماریهای خطرناک رهایی میبخشد؛ و شیوهی این کار در احادیثِ نبوی بیان شده است.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
هرگاه در این راه ممارست یابد، درِ دومِ حکمت بر او گشوده میشود، و چون در برابرِ لغزشها و آزارِ یاران و دیگران شکیبایی ورزد، درِ سومِ حکمت نیز به روی او باز میشود.و خدای متعال فرمود:«هر که را حکمت عطا شد، خیرِ فراوان نصیبش گردید.»(مکاتیب حضرت مولانا سعید احمد خان، بخش نخست، صفحه ۷۷)
مولانا دربارهی موقعشناسی نیز سخنی بس حکیمانه داشتند:سخنِ حق اگر بیموقع گفته شود، اثرِ باطل میگذارد و فتنه برمیانگیزد. چنین است که گفتار نیز آداب و سلیقه میطلبد؛ سخنِ ناسنجیده و نابجا در پیشگاهِ حقتعالی ناپسند است و مایهی دوری از توفیق.در این باب نیز ما گرفتار لغزشهای بسیاریم، و همین بیسلیقگیها سبب گشته است که دلهای اهلِ فضل به هم نپیوندد.
اگر آدابِ گفتوگو را بیاموزیم و در مردم شناسی و موقعشناسی به مهارت رسیم، همهی مسلمانان، چه خواص و چه عوام، در این کارِ مقدس همدل و همراه خواهند شد، و اعتراضها و اشکالها خود به خود فرو خواهد نشست.بیآنکه زبان به جدال گشاییم،
عملِ درست و رفتارِ صادقانه در رفعِ اعتراض از هزاران سخن مؤثرتر است.اگر به آن آیهی قرآن کریم عمل کنیم که راهِ تبدیلِ دشمن به دوست را میآموزد، بیگمان کامیاب خواهیم شد.
یاران نیز مبادا که بر یکدیگر خرده گیرند، چراکه شیطان از همین راه میانِ دلها جدایی میافکند؛ زیرا ریشهی بیشترِ اعتراضها کبر است، و کبر صفتی شیطانی است.هرکه بر اعتراض صبر ورزد و پاسخ نگوید، درِ حکمت بر او گشوده میشود، و درهای حکمت بسیار است.
مسلمانان را نیز به سببِ گناهانشان خوار مدارید، بلکه با مهربانی و دلسوزی، آنان را از عاداتِ زشت و گناهان بیرون آورید، چنانکه طبیب، بیمار را از بیماریهای خطرناک رهایی میبخشد؛ و شیوهی این کار در احادیثِ نبوی بیان شده است.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
هرگاه در این راه ممارست یابد، درِ دومِ حکمت بر او گشوده میشود، و چون در برابرِ لغزشها و آزارِ یاران و دیگران شکیبایی ورزد، درِ سومِ حکمت نیز به روی او باز میشود.و خدای متعال فرمود:«هر که را حکمت عطا شد، خیرِ فراوان نصیبش گردید.»(مکاتیب حضرت مولانا سعید احمد خان، بخش نخست، صفحه ۷۷)
🔹حضور ابوبكر-رضی الله عنه- در حديبيه
رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- در ذيقعدهي سال ششم هجري به قصد زيارت خانهي خدا به همراه عدهاي از يارانشان عازم مكه شدند و ضمن بستن احرام با خود شتران قرباني نيز برداشتند تا اهل مكه گمان نكنند كه ايشان به جنگ با آنان مي روند و دريابند كه خروج ايشان به سوي مكه فقط به قصد زيارت خانهي خدا ميباشد و بس؛ رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- جاسوسي از خُزاعه براي تجسس از احوال مكه گسيل فرمودند؛ او (كه بسر بن سفيان خزاعي بود) پس از بررسيهاي لازم نزد رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بازگشت و خبر داد كه اهل مكه برآن شدهاند تا آن حضرت و يارانش را از زيارت خانهي خدا بازدارند. رسول اكرم-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- خطاب به يارانشان فرمودند: «اي مردم! نظر و پيشنهاد خود را بگوييد.» ابوبكر-رضی الله عنه- گفت: « اي رسولخدا! ما به قصد خانهي خدا بيرون شدهايم و اصلاً قصد جنگ و كشتار نداريم. بنابراين به راهي كه در پيش گرفتهايم، ادامه دهيم و اگر كسي مانع ما از اين سفر شد، با او بجنگيم.» رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- فرمودند: «با نام خدا براي اداي عمره آماده شويد.»
قريش نيز مصمم شده بود كه به هيچ عنوان به رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- اجازهي ورود به مكه را ندهد. ميان اهل مكه و رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- گفتگوهايي رد و بدل شد و آن حضرت-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- تصميم گرفتند چنانچه در گفتگوهايشان با اهل مكه نشانههايي مبني بر برقراري دوبارهي پيوند خويشاوندي ببينند، پاسخشان را بدهند و با آنها به يك نتيجهي نهايي برسند.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
♦️ ادامه دارد....
رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- در ذيقعدهي سال ششم هجري به قصد زيارت خانهي خدا به همراه عدهاي از يارانشان عازم مكه شدند و ضمن بستن احرام با خود شتران قرباني نيز برداشتند تا اهل مكه گمان نكنند كه ايشان به جنگ با آنان مي روند و دريابند كه خروج ايشان به سوي مكه فقط به قصد زيارت خانهي خدا ميباشد و بس؛ رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- جاسوسي از خُزاعه براي تجسس از احوال مكه گسيل فرمودند؛ او (كه بسر بن سفيان خزاعي بود) پس از بررسيهاي لازم نزد رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بازگشت و خبر داد كه اهل مكه برآن شدهاند تا آن حضرت و يارانش را از زيارت خانهي خدا بازدارند. رسول اكرم-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- خطاب به يارانشان فرمودند: «اي مردم! نظر و پيشنهاد خود را بگوييد.» ابوبكر-رضی الله عنه- گفت: « اي رسولخدا! ما به قصد خانهي خدا بيرون شدهايم و اصلاً قصد جنگ و كشتار نداريم. بنابراين به راهي كه در پيش گرفتهايم، ادامه دهيم و اگر كسي مانع ما از اين سفر شد، با او بجنگيم.» رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- فرمودند: «با نام خدا براي اداي عمره آماده شويد.»
قريش نيز مصمم شده بود كه به هيچ عنوان به رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- اجازهي ورود به مكه را ندهد. ميان اهل مكه و رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- گفتگوهايي رد و بدل شد و آن حضرت-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- تصميم گرفتند چنانچه در گفتگوهايشان با اهل مكه نشانههايي مبني بر برقراري دوبارهي پيوند خويشاوندي ببينند، پاسخشان را بدهند و با آنها به يك نتيجهي نهايي برسند.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
♦️ ادامه دارد....
👣از گامهای شیطان پیروی نکنید...
💥شیطان در یك آن به شما حمله نمیکند، بلکه با گامهای شمرده شمرده وارد میشود. او با یک زمزمه شروع میکند، سپس یک خواستهی کوچک، و سپس یک توجیه.
🔻او مستقیماً به شما نمیگوید؛ سخنان کفرآمیز را بر زبان جاری کنید و کافر شوید، بلکه دری کوچک را باز میکند که شما آن را "تجربه" مینامید، سپس گسترش مییابد تا زمانی که آن را به عنوان یک مسیر غیرقابل بازگشت ببینید.
🚫گام کنجکاوی: یک نگاه، یک کلمه، و محتوای نامناسب که میگویید: من تحتتأثیر قرار نمیگیرم.
🚫گام توجیه: من قوی هستم و هر زمان که بخواهم میتوانم از آن دست بکشم.
🚫گام عادت: تا زمانی که حس و عقل خود را از دست بدهید و بلغزید.
🌷خداوند متعال میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ} «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از گامهای شیطان پیروی نکنید».
🌷وی سبحانه نگفته است: از شیطان پیروی نکنید زیرا گناه با یک حرام آشکار شروع نمیشود، بلکه با یک گام آغاز میشود.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
🔻از اولین گام برحذر باشید؛ زیرا آغاز سقوط یا اولین نردبان به سوی ثبات است.
🔖محمد سعد أزهری
💥شیطان در یك آن به شما حمله نمیکند، بلکه با گامهای شمرده شمرده وارد میشود. او با یک زمزمه شروع میکند، سپس یک خواستهی کوچک، و سپس یک توجیه.
🔻او مستقیماً به شما نمیگوید؛ سخنان کفرآمیز را بر زبان جاری کنید و کافر شوید، بلکه دری کوچک را باز میکند که شما آن را "تجربه" مینامید، سپس گسترش مییابد تا زمانی که آن را به عنوان یک مسیر غیرقابل بازگشت ببینید.
🚫گام کنجکاوی: یک نگاه، یک کلمه، و محتوای نامناسب که میگویید: من تحتتأثیر قرار نمیگیرم.
🚫گام توجیه: من قوی هستم و هر زمان که بخواهم میتوانم از آن دست بکشم.
🚫گام عادت: تا زمانی که حس و عقل خود را از دست بدهید و بلغزید.
🌷خداوند متعال میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ} «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از گامهای شیطان پیروی نکنید».
🌷وی سبحانه نگفته است: از شیطان پیروی نکنید زیرا گناه با یک حرام آشکار شروع نمیشود، بلکه با یک گام آغاز میشود.
کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
🔻از اولین گام برحذر باشید؛ زیرا آغاز سقوط یا اولین نردبان به سوی ثبات است.
🔖محمد سعد أزهری
در جنگ خندق،
ابوطلحه انصاری به خانهاش آمد و به همسرش «امسلیم» گفت:
«صدای پیامبر ﷺ را شنیدم که ضعیف شده است، فهمیدم از گرسنگی رنج میبرد، آیا نزد تو چیزی هست؟»
کسی که واقعاً تو را دوست دارد، صدایت را با دلش میشنود نه با گوشش.
تنها اوست که درمییابد حالت خوب نیست،
غم را در چشمانت میبیند، هرچند آن را از مردم پنهان کنی.
حرکاتت را میفهمد، حتی اگر برای همه چیز عادی به نظر برسد.
اضطرابی را که با آرامش ظاهریات پنهان میکنی احساس میکند،
و ترسی را که پشت اطمیناننماییات پنهان کردهای درمییابد.
کسی که تو را واقعاً دوست دارد، احساست را میفهمد.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
ابوطلحه انصاری به خانهاش آمد و به همسرش «امسلیم» گفت:
«صدای پیامبر ﷺ را شنیدم که ضعیف شده است، فهمیدم از گرسنگی رنج میبرد، آیا نزد تو چیزی هست؟»
کسی که واقعاً تو را دوست دارد، صدایت را با دلش میشنود نه با گوشش.
تنها اوست که درمییابد حالت خوب نیست،
غم را در چشمانت میبیند، هرچند آن را از مردم پنهان کنی.
حرکاتت را میفهمد، حتی اگر برای همه چیز عادی به نظر برسد.
اضطرابی را که با آرامش ظاهریات پنهان میکنی احساس میکند،
و ترسی را که پشت اطمیناننماییات پنهان کردهای درمییابد.
کسی که تو را واقعاً دوست دارد، احساست را میفهمد.کانال داعیان اسلام @dahyain_isalam
سلام علیکم عزیزان همانطور ک در جریان هستید چند خانواده بی سرپرست و نیازمند تحت پوشش گروهامون هستند ک تا شهریور ماه آخرین فراخوان ما ۱۴خانواده بودن از مهرماه یک خانواده دیگه اضافه شده ک حالا شدن ۱۵خانواده ک هرماه بهشون کمک میشه ب ۴خانواده کمک غیر نقدی مواد غذایی کمک میشه و ب ۱۱خانواده کمک نقدی ک هر ماه ب کارت هاشون واریز میشه درجریان هستین ک تنها حامی و ما اول خداوند متعال و بعد شما عزیزان هم گروهی مجازی مون هستین ک مامجبوریم یک ماه درمیان از شما درخواست یاری و کمک کنیم خداوند متعال از همه شما عزیزان پیشاپیش صدقه هاتون رو قبول کند اجرتون دردنیا و آخرت با ذات پاک رب العالمین منتظر واریزی شما عزیزان هستیم جزاکم الله خیرا مدير ریگی شماره کارت واریزی هاتون ۵۸۹۲۱۰۱۶۶۱۳۲۶۶۷۴راضیه،ریگی بانک سپه
Forwarded from Tools | ابزارک
لیستی از بهترین کانال های اسلامی در تلگرام تقدیم شما دوستان عزیز
لیست ۱
لیست ۱
