Telegram Web Link
سلام، دانشگاه دستگاه jet mill یا ball mill داره یا میکرونایزر؟
#دستگاه
@tmutweet
🤣41👍1
سلام یه مقداری غیر منطقی نیست اختلاف هزینه استخر برای دانشجویان و فارغ‌التحصیل‌ها؟ ۱۰ برابر آخه 😕
به نظرم دانشگاه بیشتر باید هوای فارغ‌التحصیل‌ها را داشته باشه 😐
این مورد با چه کسی باید مطرح کنیم!؟

#استخر

@tmutweet
👎44👍42🕊1
سلام بچه‌ها یک ایرپاد توی سالن مطالعه شبانه‌روزی خواهران پیدا شده، برای هرکسی یه، بره تحویل بگیره از حراست کتابخونه.


#ایرپاد
@tmutweet
6🕊1
دانشجویان گرامی
1⃣ پاسخ اغلب سوالات را میتوانید با جستجو در کانال یا گروه پیدا کنید.
2⃣ سوالات خود را در گروه بپرسید و اگر پاسخ نگرفتید برای کانال بفرستید
3⃣ آدرس گروه
@tmutweetg
4⃣ آدرس بات برای ارسال توییت
@tmutweet_bot
5⃣ حتماً در پایان توییت خود هشتک دلخواهی بزنید و آیدی کانال را نیز بنویسید

نمونه:
#خوابگاه
@tmutweet
6⃣ توییتهایی که هشتک و آیدی کانال در پایان آنها درج نشده باشد منتشر نمیشوند
#نیوادمین
@tmutweet
👎51
سلام
این گواهینامه رانندگی امروز 1404/08/19 ساعت ۱۳ در کوچه شهریور درب پشتی دانشگاه تربیت مدرس روی زمین افتاده بود .
اگر صاحب گواهینامه از دانشجویان دانشگاه است به این ایدی پیام بده.
@Dan_yl_kh
#گواهینامه‌
@tmutweet
👍12🤣81
چه چیزی باعث میشه سکوت کنیم؟
چه چیزی باعث میشه وقتی یک دانشجو رو دارن اعدام می‌کنند و هر روز پژوهشگرا، جامعه‌شناسا و اقتصاددان‌ها رو بازداشت می‌کنند ما سکوت کنیم؟ خب شاید همهٔ ما متوجه هستیم که چقدر این قضایا حساس هستند و می‌تونه برای همهٔ ما گرون تموم بشه. اما از واکنش نشون دادن عاجزیم! دلیلش برمیگرده به منافع و مشغله‌های شخصی. میفهمم که همهٔ ما دنبال ساختن آینده‌مون هستیم. بعضی‌هامون حتی با مسائل بنیادینی تو خانواده درگیر هستن. باید به خانواده کمک کنند یا عزیزانشون مریض هستن. می‌دونم که باید بریم سرکار تا پول غذا و لباس و کتابامون رو دربیاریم. می‌دونم مریض میشیم و همه اینا گردن خودمونه. اما آيا می‌دونیم که تک تک این شرایط چقدر سیاسی هستند؟ می‌دونیم اینکه پرستار، مراقب، نگهبان، معلم خودمون شدیم به خاطر اینه که یک حاکمیت قلدر و بی‌نهایت بی‌مسئولیت داریم. دولتی که هیچ کارویژه‌ای برای خودش تعریف نکرده جز حفظ قدرت خودش و منافع خودش. این خودش هم عدهٔ محدودی مثل شمخانی، فرزندان خامنه‌ای و علی انصاری‌ها هستند. کسانی که ما رو تو خیابون می‌کشند برای اینکه شالمون عقب رفته و خودشون در هتل‌ها تو هم می‌لولند. حاکمیت و دولتی که به راحتی خون می‌ریزه، دانشجو و جوان می‌کشه و جسدش رو گرگان میگیره و بعد خانواده رو زندانی میکنه چون جسد بچه شون رو خواستن. خب البته تو یک همچین مملکتی من یا باید یک دایره امن محدود برای خودم بسازم و توش زنده بمونم یا مهاجرت کنم. اما ناراحتی اینجاست که هیچ کدوم از اینها دیگه ممکن نیست. مهاجرت که سرمایه خیلیییی زیادی میخواد با تغییرات اقلیمی و خشکسالی جهانی و جمعیت مهاجر میلیاردی که به مناطق محدود سفید جهان میخواد مهاجرت کنه تا چند سال دیگه ناممکن میشه. وقتی ایران خشک شده و اروپا و آمریکا هم به خاطر تغییرات اقلیمی و جمعیتی دیگه توان اداره خودشون رو ندارد، اون موقع میخوایم چی کار کنیم؟ ما باید سگدو بزنیم و تحقیر شیم تا بتونیم خرجمون رو اندازه نون و تخم مرغ به دست بیاریم! و انگار تصمیم گرفتیم زندگیمون رو در همین راه مصرف کنیم. من میگم هیچ کدوم از اینها راه نیست، راهش تمرین مبارزه در همین دانشگاست و بعدها بیرون از دانشگاه. راهش کنار هم بودن و واکنش نشون دادن به اعدام و بازداشته. راهش نه گفتن به مهاجرت و نه گفتن به کارهای پست و حقیرکننده ست. چطوری باید نه بگیم؟! میدونم این راه درازیه و باید سرش با هم صحبت کنیم، با هم کتاب بخونیم، با هم ترجمه کنیم و با هم فکر کنیم. اما هیچ میانبری وجود نداره بچه‌ها. باید از منابع لحظه‌ایمون بزنیم و فداکاری زیادی بکنیم تا بتونیم سرزمین بزرگ خودمون رو قابل‌زیست کنیم. بیاید کنار هم باشیم و به اعدام نه بگیم، به کار اجباری و بدون شان انسانی نه بگیم، به بازداشت و زندان نه بگیم. ما باید تو سالهای دانشجویی تمرین مبارزه کنیم برای روزهای سخت بعدش. این روزها تازه بهترین روزهای ماست.
                                           
#اعدام
#عتراض
  #بازداشت_پژوهشگران
@tmutweet
👍43👎11🕊5🤣43💔3👏1
کنارمان بودی روزهایی که کمتر کسی کنارمان بود.

#مهسای عزیز حتما از پس زندان برخواهی آمد.

عکس: #مهسا_اسدالله‌_نژاد سال 1397، دانشگاه تربیت مدرس.

#یادبود

@tmutweet
😢5119👎5🤣5🕊1
پیرو متنی که در مورد اعدام و مهاجرت صحبت شده بود، من فکر می‌کنم در وضعیت بغرنجی‌ گیرکردیم، عجیبه که واژه اعدام در کنار واژه مهاجرت بیاد، شاید فکر کنیم اعدام فرسخ‌ها از ما دوره و مهاجرت واژه‌ایی که مسیر معقولی رو برای آینده‌مون رقم میزنه.

من خودم یکی از دانشجوهایی هستم که مدام با رفتن و موندن کلنجار میرم. و این که من میرم یا می‌مونم خیلی مهم نیست، اون چیزی که برای من دانشجو الان در وهله اول مطرحه، کجا می‌تونم تاثیرگذارتر باشم؟ کجا می‌تونم اون آدمی که هستم و اون چیزی که پیرامون من هست رو بفهمم؟ و امکان‌ها رو ایجاد کنم و مستمرا و مسرانه ادامه بدم. مسیر موندن در اینجا پر از سختی‌ها و تحقیرها و نشدن‌ها است و البته پر از امکان‌ها و شدن‌های مختلفه که این‌ها در آینده برای من نوعی روشن‌تر هم خواهد شد. من نمی‌خوام کسی رو ترغیب کنم به کاری به هیچ وجه اما
اما
اما
اما
بچه‌ها یک دانشجو زیر اعدامه، مثل من، مثل تو، مثل ما و هزاران آدم محقق و پژوهشگر زیر نظر هستن، توسط حکومت مدام پاییده میشن، احضار میشن، زندانی میشن و.... و میلیون‌ها آدم زندگی‌مون در خطره چرا که؛
آزادی همیشه در خطره، آزادی هیچ وقت مطلقا از بین نمیره و این ما هستیم که این امکان رو داریم این ارزش‌های انسانی رو در زیست‌مون حفظ کنیم و برای موندش مقاومت کنیم و دوباره از نو بسازیمش.
و برای اکنون‌مون و آینده‌مون و گذشته آیندگانمون حفظش کنیم. مگر غیر اینه؟

و پرسش من بین این رفتن و نرفتن‌ها از خودم اینکه نفس کشیدن زیر اعدامه!، حالا من کجا باشم مهمه؟ و من چه تاثیری می‌تونم بگذارم؟
و می‌فهمم چقدر می‌تونه عواقب داشته باشه، ولی این واقعیت زیست منه، چون آزادی مسئله انسان همیشه بوده و خواهد بود.
ما خواه و ناخواه یک انسان هستیم و زیست ما سیاسی‌یه و از این گریزی نیست، چون انسان وجود داره پس سیاست هم وجود داره حالا با چه فرمی و شکلی باشه، این ماییم که این اشکال و مفاهیم مهم تاریخی رو با تصمیمات فردی و جمعی‌مون می‌سازیم.
من فکر می‌کنم اگر ما حداقل خودمون مسئله خودمون باشیم، مهاجرت و اعدام و تمام مسائل پیچیده زیستی‌ که الان ما داریم یکی‌ هستن و همه بر‌می‌گرده به اینکه ما انسانیم و می‌خواهیم زندگی کنیم، و
البته همه این مسائل لبریز از پرسش، رنج و مهجور واقع شدن هستند حال چه در اعدام چه در مهاجرت و چه در ....
چی بگم؟

#اعدام
#من_میخواهم_زندگی_کنم.


@tmutweet
👍24👎123🤣3🕊1💔1
خاک به سر مسئولان بی‌عرضه‌ی دانشگاه تربیت مدرس. رفتم فروشگاه هفت، یکی از کارکنان داشت در مورد مشتری قبلی بی ادبانه حرف می‌زد و مسخره میکرد. از اون طرف هم این هنرِ برچسب‌گذاری خلاقانه: قیمت رو با تخفیف میزنند، بعد هم با افتخار گرون‌تر می‌فروشن.
آخر سر هم وقتی می‌گی لا اقل یک کیسه بده، می‌گه "نداریم"؛ در حالی‌که انبار زیر پیشخونش پر از کیسه است

انتظار هم نداریم راستش؛ اگر آدم‌های درجه‌یک بودن که الان اینجا فروشگاه‌گردانی نمی‌کردن.

سلف؟ ضعیف
دستشویی‌ها؟ ترکیبی از خرابی، انسداد، و اجسام معلق ناشی از انسداد توالت ها
شیر آب‌های دستشویی ها هم که باز می‌مونن تا ابد

هرجا نگاه می‌کنی، رد واضح بی‌عرضگی مدیریت دانشگاه مثل امضای هنری پای همه چیز دیده می‌شه.


#فروشگاه_مزخرف_هفت
#دکترهای_بی_لیاقت_مسئول_دانشگاه
@tmutweet
👍78👎3😡21🤣1
دانشگاه پول دو پک صبحونه آبان را چند وقته گرفته ولی اولین پک را هنوز توزیع نکرده و آبان هم رو به اتمام. واقعاً نمی فهمین با این گرونی خیلی از دانشجوها گرسنه میان سرکلاسای صبح و چیزی از درس متوجه نمیشن و
شورای صنفی هم فقط شعارای پوپولیستی میده، جمع کنین این قرتی بازیو

#شورای قرتی

@tmutweet
👍71🤣62
من تو گروه تربیت‌مدرس از اعضای صنفی خواستم یک گروه مستقل و متشکل از دانشجوها تشکیل بدن به عنوان شورای عمومی صنفی. اقایی با عنوان mehdi10 من رو از گروه بیرون کرد. دقیقا لزوم گروه دموکراتی که ادمینای مستقل داشته باشه و با سلیقه شخصی به خاطر یه درخواست از شورای صنفی شما رو بیرون نکنند، ضروریه. چرا من باید از گروهی حذف بشم چون دارم با شورای صنفیم صحبت میکنم. تو گروه تربیت مدرس نصف مخبرن، نصف دانشجوی فارغ التحصیل که اعمال زور میکنند. شورای صنفی وظیفه داره گروه شورای عمومی تشکیل بده که بچه‌ها اینطوری دلبخواهی از فضای گفت و گو توسط افراد ناشناس وابسته به حراست یا فارغ‌التحصیل نفهم و قلدر حذف نشه. الان من دیلیت شدم صرفا چون تو گروه چت تربیت مدرس گفتم شورای صنفی بیا گروه مستقل خودت رو بزن! چرا اون اقا اینقدر وقیحانه ترسید و سریع منو حذف کرد.
#شورا_عمومی_صنفی
#گروه_چت_تربیتمدرس
#ادمین_زورگو
@tmutweet
👍33
پیامی به دوستانی که تشریف میارن کتابخونه

نمیدونم چرا رعایت نمیکنید و موس صدا دار میارید کتابخونه؟
حتی کتابخونه دانشگاه تهران و ملی هم ممنوعه استفاده ازش...
لطف کنید رعایت کنید و موس سایلنت تهیه کنید.
ممنون

#کتابخونه
@tmutweet
👍42😐29👎61
فواد شمس، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی تربیت‌مدرس خودکشی کرد
آخرین پست کانالش:

در آستانه چهل سالگی باید رها کنم. آخرین نخ‌هایی هم که من را به زندگی متصل می‌کرد را خودم پاره کردم.
من که رها کردم، انشالله پوستین زندگی هم من را رها کند. تا قبل از چهل سالگی کاملا تمام شود.

‏خودتان می‌دانید و مملکتتان!

من هم عرضه داشته باشم یه گوشه نان و ماستم را می‌خورم. اینم نداشته باشم هم که دیگه هیچ...

سلامت باشید.
#فواد_شمس
@tmutweet
💔186😢23🕊5😁43😐3👏2👎1🤣1
دوستان کتابخونه
باور کنید در این اوضاع گرانی اگر وسعش رو داشتیم براتون بهترین موس بی صدا رو تهیه میکردیم. ولی نداریم آقاجان، لطفا اندکی صدای موس رو نادیده بگیرید، و یا خودتون موس بی‌صدا خیرات کنید و یا اگر مشکل حساسیت به صدا دارید لطفا نزدیک افراد لپ‌تاپ‌دار ننشینید. تو این دانشگاه مشکلات ریز و درشت خیلی فراوون‌تر از یک صدای موس هست. انقدر صدا در فضای کتابخونه میپیچه که یه تقه‌ی موس در برابرش چیزی نیست. لطفا شما هم کمی ما رو درک کنید.😢 با سپاس

#کاش_موس_بی_صدا_داشتم
@tmutweet
👍107👎23🤣9😐32
قسم به چشم‌های سُرخت اسماعیل عزیزم،
که آفتاب، روزی، بهتر از آن روزی که تو مُردی خواهد تابید
قسم به موهای سفیدت که مدتی هم سرخ بودند
که آفتاب روزی که آفتاب روزی که آفتاب روزی
بهتر از آن روزی که تو مُردی خواهد تابید



ای آشنای من در باغ‌های بنفش جنون و بوسه!
ای درازکشیده بر روی تختخواب فنری بیمارستان «مهرگان»!
ای آزادی‌خوان فقیر بر روی پله‌های مهربان!
ای اشک‌های تنهای سپرده به نسیم باد تیمارستان!
ای شاعرتر از شعرهای خود و شعرهای ما!
ای تباه‌شده در دانشگاه، در مدارس، در کافه‌ها، میخانه‌ها
و در محبت زن و فرزند و دوستان نمک‌نشناسی چون ما!
ای امیدوار به این خیال که زمانی «استالین» در خیابان «چرچیل» ظهور خواهد کرد
و «رفقا»یت برای معالجه‌ی شاش‌بندت تو را به «مسکو» خواهند فرستاد!
ای متناقض ابدی! عاشق «استالین»، «دوگل»، «آل احمد»، «هوشی مینه»، زنی رنگین‌چشم، و «سیاوش کسرایی»، باهم!
ای که در تیمارستان‌های تهران، خواب بیمارستان‌های سواحل «کریمه» را می‌دیدی!
...
ای که از خانه‌ی اجاره‌ای‌ات در «امیرآباد»، خواب جایزه‌ی «لنین» را می‌دیدی!
از پله‌های گران‌قیمت تیمارستانی خصوصی که حقوق تقاعدت را بالا می‌کشید،
صلای آزادی در می‌دادی!
و گمان می‌کردی «ب» از قماش «کاسترو»ست و «ک» از کرباس «لنین»!
ای متناقض ابدی! که سادگی روحت به پیچیدگی همه‌ی عقایدت می‌چربید،
و سادگی‌ات کندوی عسلی بود که انگار فقط یک ملکه داشت، و زنبورهای دیگرش نبودند!
ای مثل باغی از درختان گردو در ذهن کودکان ساده‌ی شعر!
ای اسماعیل!
ای ایستاده در صف آزمایشگاه‌های شهر، با شیشه‌ای بلند در دست، و جنگلی از تصاویر رنگین بر سر!
ای خوابگرد شرق و غرب!
ای خیانت‌شده!
ای بی‌حافظه‌شده پس از نوبت‌ها شوک برقی!


گورت کجاست تا که به مدد عشق تو را از اعماق آن بیرون کشم؟
ای اسماعیل! ای برادر من، بلند نشو از رختخوابت!
یادت صبحانه‌ای است که در روز اول انقلاب خوردم
خاطره‌ی مرگت،
آب غسلی است که شهیدی سوراخ‌سوراخ‌شده در انقلاب را دادم
بلند نشو از رختخوابت!
ای که واژه‌ها را هم یک‌یک و هم دسته‌دسته فراموش کردی،
تو را به خدا، بلند نشو از رختخوابت!
--مثل آسمانی که پرندگانش را فوج به فوج فراموش می‌کند
مثل شبی که ستارگانش را فراموش می‌کند--
بلند نشو از رختخوابت!

ای پدر زخمی پرندگان گریان آسمان ایران!
ای شعرخوان جوان سی سال پیش برای کارگران!
وقتی که باید از آن‌ها امضاء می‌گرفتی که شعرت را می‌فهمند،
که شعری هست که کارگران هم می‌فهمند--
ای تبعید‌شده از شانه‌های سوخته‌ی کویر به روسپی‌خانه‌ی تهران!
تهران، تو را، پیش از آن که بمیری به گوری گمنام بدل کرد
بلند نشو از رختخوابت،
اما به من بگو: گورت کجاست تا ابریشمی از کلمات بر آن بریزم!
مرده باد شاعری که راز سنگر و ستاره را نداند!
زنده باشی تو که این راز را می‌دانستی!


بریده‌ای از «اسماعیل» (یک شعر بلند) از رضا براهنی


#فواد_شمس

@tmutweet
💔53🤣7😢4😐3👎2🕊1
سنگ خارا
مرضیه
بیاید امشب برای فؤاد سوگواری کنیم. همه می‌دونیم ریشه‌ی این اتفاقات تلخ جای دیگه‌س اما خواهش می‌کنم شما هم بیشتر مراقب اطرافیانتون باشید. دل نشکنید، نیش و کنایه نزنید. امید بدید، همدردی کنید، همدلی کنید. نگید خودمون هزارتا بدبختی داریم، به خدا که بدبختی ما مشترکه درد ما مشترکه و هرگز جداجدا درمان نمی‌شود
#فؤاد🖤
@tmutweet
💔38👍34🕊18🤣71
سلام
آبان ماه حوالی خوابگاه قدس و شایدم دانشکده علوم پایه یه فلش گم کردم که تمام خاطرات سفر‌هامه، اگر احیانا کسی از دوستان پیداش کرد، مبلغ فلششم پرداخت میکنم که اطلاعاتشو بگیرم.

#فلش_گمشده

@tmutweet
💔24🕊3🤣2
2025/11/14 03:06:51
Back to Top
HTML Embed Code: