Telegram Web Link
در صورت ورود ایران به جنگ و برای مثال حمله موشکی محدود به اسرائیل، واکنش محتمل اسرائیل، هدف قرار دادن یکی از مراکز تولید نفت در ایران است. این وضعیت ممکن است تولید نفت و بنزین در ایران را به شدت کاهش دهد و در نتیجه باعث افزایش شدید قیمت بنزین شود.
در این وضعیت شعله‌ور شدن اعتراضات در ایران قطعی است. بنابراین هرگونه خطای محاسباتی دولت ایران در واکنش به اسرائیل ممکن است بسیار گران تمام شود.

@Akasiri
👍5
در حالی که محور مقاومت اسلامی به شدت تضعیف شده، با یک حمله موشکی اقتدار ایران باز نخواهد گشت.
حزب الله لبنان به عنوان رهبر غربی محور مقاومت اسلامی و مهمترین پایگاه ایران در منطقه فروپاشیده، کادر رهبری آن از بین رفته و از نظر نظامی و اجتماعی به شدت آسیب دیده. یمن در لیست سیاه حملات آمریکا قرار گرفته و در آستانه اشغال شدن است.
بدون شک قدرت ایران پس از حمله ۷ اکتبر به شدت کاهش یافته و بازدارندگی ایران به شدت تضعیف شده.این در حالیست که تا پیش از ۷ اکتبر و خطای محاسباتی حماس، ایران دارای یک اقتدار بازدارنده در مقابل تهدیدات آمریکا بود. اقتداری که حال به شدت آسیب دیده.
این واقعیت تحولات اخیر است.
در داخل ایران نیز وضعیت کشور نیازی به توضیح ندارد. ایران زیر آوار مشکلات سیاسی و اقتصادی است.
با توجه به نفوذ اسرائیل در ایران، امکان واکنش اسرائیل به حمله دیشب بالاست. این واکنش ممکن است مستقیم یا غیر مستقیم باشد و یا ممکن است لبنان و یمن را به شدت زیر فشار قرار دهد. کما اینکه اسرائیل از پشتیبانی آمریکا برخوردار است.
باید دید که چه خواهد شد و روزهای آینده وضعیت را روشن می‌کند.
در نهایت برای ارزیابی قدرت کشورها باید میزان افزایش یا کاهش قدرت آنها را بررسی کرد که از این نظر، قدرت ایران در یک سال اخیر به شدت کاهش یافته.

@Akasiri
👍31
در آستانه ۷ اکتبر و سالگرد حمله حماس به شهرک‌نشینان اسرائیلی هستیم. بعید نیست که در سالگرد این حادثه تنش میان دو طرف اوج بگیرد و یا اسرائیل اقدامی بزرگ انجام دهد.

اول از همه یک نکته را در مورد بازدارندگی بیان کنم. توسعه قدرت با هدف بازدارندگی، به معنای واداشتن دشمن به نجنگیدن است. نه اینکه از این قدرت برای جنگ استفاده کنید.

برای مثال، افزایش کلاهک‌های اتمی در کره شمالی با هدف جنگ نیست، با هدف بازدارندگی است. اساساً برنامه بازدارندگی، یک برنامه دفاعی است و نه یک برنامه تهاجمی. بنابراین کشوری که به دنبال بازدارندگی است از جنگ حمایت نمی‌کند.
در مقابل، اگر قدرتی از جنگ حمایت می‌کند، دیگر به دنبال قدرت بازدارندگی نیست. بلکه جنگ طلب است.

بنابراین دولت ایران باید مشخص کند که هدفش از توسعه قدرت محور مقاومت اسلامی بازدارندگی است، یا جنگ.

از ابتدا مشخص بود که ایران و محور مقاومت اسلامی حداقل با این فرمان، توان شکست اسرائیل در منطقه را ندارند و بهتر است با هدف حفظ بازدارندگی متقابل از تنش با اسرائیل خودداری کنند. اما نکردند.

و سوال اینجاست‌. چرا از جنگی حمایت می‌کنید که مشخص است پایان آن شکست شماست؟ 

به باور من، با آغاز حمله اکتبر، دولت ایران این فرصت را داشت تا به عنوان یک میانجی وارد تحولات شود و با پایان دادن به گروگانگیری حماس، از ادامه جنگ جلوگیری کند. اما ایران با استفاده از یمن و لبنان، وارد جنگ شد و اصل بازدارندگی را زیر پا گذاشت.
حال این بازدارندگی به شدت آسیب دیده. حزب الله فروپاشیده و وضعیت یمن رو به وخامت است.


در بدترین حالت بازدارندگی در طول جنگ نیز قابل دستیابی است. با واکنش‌های برابر یا ابزار فشار مناسب. به عبارت دیگر، جواب ترور، ترور است و جواب ویرانی غزه، حداقل بازپسگیری مزارع شعبا بود. اما ایران در ابن موضوع نیز ناتوان بود و قدرت بازدارندگی را به دیت نیاورد.

برخلاف تبلیغات ها و شعارها، حمله موشکی ایران قدرت بازدارندگی ایجاد نکرده و شاید باعث شوک در اسرائیل شده باشد، اما هنوز برای ایجاد بازدارندگی کافی نیست.

ایران به هیچ وجه یک قدرت موشکی و هوایی همطراز با اسرائیل و آمریکا نیست و نمی‌دانم با وجود اینکه دولت ایران ضعف خود در این حوزه را می‌داند، چه اصراری دارد که با قدرت موشکی و هوایی در مقابل اسرائیل و آمریکا قرار گیرد و اینگونه تحقیر شود.

قدرت ایران و محور مقاومت اسلامی، بر شبکه گسترده نیروی شبه نظامی پراکنده استوار است که امریکا و اسرائیل توان شکست آن را ندارند. با این حال، استفاده از این نیرو نیز نیازمند قدرت مدیریت بالاست که جمهوری اسلامی فاقد آن است.

به هر حال، من مخالف سیاست خارجی دولت ایران هستم و معتقدم، این سیاست از هر نظر محکوم به شکست است. دلیل این شکست شعارزدگی، ایدئولوژی زدکی و توهم زدگی دولت ایران است و تا این وضعیت باقیست، ایران پیشرفتی در حوزه سیاست خارجی نخواهد داشت.

@Akasiri
👍9👎3
فعالیت گروه‌های شبه نظامی بر عملیات‌های چریکی، ترکیبی و نامنظم استوار است. در این شکل از عملیات‌ها، گروه‌های کوچک شبه نظامی چه بسا توان مقابله با ارتش‌های بزرگ کلاسیک را به دست بیاورند و با مقاومت‌های محلی ارتش‌های قدرتمند را متوقف کنند.
برای مثال، در جنگ دوم جهانی، ارتش آلمان نازی با اینکه بزرگترین ارتش‌های کلاسیک اروپا ازجمله ارتش فرانسه و ارتش شوروی را شکست داده بود، به سادگی فرانسه اشغال کرد و در آستانه اشغال شوروی قرار داشت. با این حال در مرکز اروپا متوقف شده بود و پارتیزان‌های یوگسلاوی و همچنین پارتیزان‌های حوزه بالتیک توانسته بودند در مقابل آلمان نازی مقاومت کنند. به طوری که هرچند این مناطق نیز اشغال شده بود، با این حال ارتش آلمان نازی نمی‌توانست بر این مناطق مسلط شود و کمین پارتیزان‌ها باعث تلفات گسترده از آلمان‌ها شده بود.

محور مقاومت اسلامی نیز یک گروه شبه نظامی است و در این حالت است که توان ضربه زدن به دشمنانش را دارد و چنانچه بخواهد همانند ارتش‌های کلاسیک وارد جنک با اسرائیل و آمریکا شود، مشخص است که در برابر آنها شانسی نخواهد داشت. از این رو به باور من، بزرگترین خطای محاسباتی محور مقاومت این بود که از فاز جنگ چریکی وارد فاز جنگ کلاسیک شد و اینگونه در مقابل اسرائیل و آمریکا در موضع ضعف قرار گرفت.

برای مقایسه، برخلاف دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ که حزب الله توان جنگ نامنظم و ترکیبی علیه اسرائیل و آمریکا را داشت. از دهه ۲۰۰۰ تاکنون توان حزب الله وارد فاز کلاسیک شد و سپس بر بازدارندگی موشکی استوار گشت که این بازدارندگی را نیز در اثر خطای محاسباتی به سادگی از دست داد.
در حال حاضر یمن نیز در آستانه تکرار خطای محاسباتی حزب الله است و به نظر می‌رسد که این خطا را تکرار کند.
تکرار این خطاها نشان از این دارد که محور مقاومت اسلامی به شدت در تشخیص معادلات ضعیف شده و تداوم این وضعیت موجب فروپاشی این محور خواهد گشت.


@Akasiri
👍5
برخلاف تصور بسیاری، ایران هنوز وارد جنگ گرم نشده و اختلافات میان ایران و امریکا و ایران و اسرائیل در اندازه جنگ سرد است.

به عبارت دیگر، این اسرائیل است که وارد جنگ مستقیم و جنگ گرم با محور مقاومت اسلامی شده و هنوز فاصله زیادی میان جنگ گرم ایران با اسرائیل و آمریکا وجود دارد. هرچند با روندی که ایران وارد آن شده و با وجود خطاهای محاسباتی اخیر، بعید نیست که ایران نیز در نهایت وارد جنگ گرم شود.
آمریکا توان حمله گسترده علیه ایران را ندارد. از این رو در صورت تشدید تنش میان ابران و آمریکا ممکن است اتاق فکر آمریکا و اسرائیل به دنبال انجام یک عملیات نظامی محدود در ایران با هدف براندازی دولت ایران باشد. مشابه عملیات ناتو در لیبی که با هدف براندازی دولت قذافی انجام شد.

ازجمله دلایلی که دولت ایران از جنگ پرهیز می‌کند، همین است و ازجمله دلایل حمایت اپوزیسیون ایرانی از جمهوری‌خواهان در آمریکا نیز همین مسأله است.
دولت ایران کارت‌های بسیار خوبی برای تغییر روند جنگ در منطقه و تقویت دوباره محور مقاومت دارد. (از گفتن آن صرف نظر می‌کنم‌.) اما در چرخه تصمیمات غلط گرفتار شده. فراموش نکنید که مشاوران حکومت همان‌هایی هستند که عملیات ۷ اکتبر را با عنوان طوفان الاقصی جشن گرفتند.

به هر حال،‌ مهمترین تهدید علیه ایران، کماکان تکرار گزینه لیبی علیه ایران است. به عبارت دیگر، انجام عملیات محدود نظامی غرب در ایران، حمایت از تشکیل دولت موقت وابسته به غرب در یک منطقه دیگر و در مرحله بعدی جنگ داخلی.

دولت ایران برای جلوگیری از این سناریو، باید با تمام قدرت اصلاحات را بپذیرد و به دنبال اصلاحات سیاسی و اقتصادی در ایران باشد تا بتواند حمایت جامعه از حمله خارجی را به حداقل ممکن کاهش دهد. در غیر این صورت، کشور به شدت آسیب پذیر خواهد شد.

برای مثال در دهه ۲۰۰۰، دولت آمریکا پس از اشغال افغانستان و عراق، برنامه اشغال ایران را در سر داشت. با این حال با به قدرت رسیدن دولت محمد خاتمی و افزایش حمایت جامعه از دولت ایران، از این تصمیم منصرف شد.

جریان اصلاحات در ایران در حال حاضر دیگر اعتباری ندارد. بنابراین این حکومت است که باید برای بقای کشور و دولت جمهوری اسلامی، دست به تغییرات بنیادین بزند. تغییراتی همانند تغییرات دنگ شیائوپنیگ در دهه ۱۹۸۰ چین. ازجمله دوره‌ای کردن رهبری و تقسیم قدرت.
وگرنه کشور به سمت سناریوی لیبی خواهد رفت و این، بزرگترین تهدید پیش‌روی ایران است. تهدیدی که تنش با غرب نیز هر لحظه آن را تشدید کرده.

@Akasiri
👍9
پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، باعث خوشحالی بسیاری از روشنفکران لیبرال و اپوزیسیون جمهوری اسلامی شده.

مردی که بارها گفته است در صورتی که دولت ایران مرتکب خطایی علیه آمریکا شود، ایران را نابود خواهد کرد. و نگفته اگر دولت ایران اقدامی علیه آمریکا انجام بدهد، جمهوری اسلامی را سرنگون می‌کند.

به عبارت دیگر، ترامپ آشکارا و بی پرده ایران ما را تهدید می‌کند و از این ابایی ندارد که از ایران ما، یک عراق دیگر یا یک افغانستان دیگر بسازد.

با این وجود بسیاری سیاستمداران و فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، به هر قیمت ولو نابودی ایران در جبهه ترامپ و جبهه مخالف جمهوری اسلامی ایستاده‌اند و نمی‌دانند که عادی سازی همکاری با دشمنان ایران چه پیامدهایی خواهد داشت.

این از عجز اپوزیسون ایرانی است که حتی نمی‌تواند پشت یک میز جمع شود و یک تشکیلات سیاسی مخالف را رهبری کند‌. حال برای پوشاندن این عجز، دنبال دشمنان ایران راه افتاده و ترامپ را نجات دهنده موعود ایران جلوه می‌دهد.

ترامپ اما مرد این میدان نیست، او در مقابل کره شمالی نیز شکست خورد و هیچ دستاوردی در مقابل کیم جونگ اون به دست نیاورد، در مقابل ایران، روسیه و چین نیز دستاوردی نخواهد داشت.

به عبارت دیگر، اگر جمهوری اسلامی سرنگون شود، خود حکومت ما باعث این سرنگونی است و نه فشارهای دولت آمریکا. همانطور که شوروی را گورباچف نابود کرد نه آمریکا.

@Akasiri
👍6👎3
البته باید در نظر داشت این دست رفتارها از سوی مخالفان جمهوری اسلامی، نتیجه سیاست‌های خود جمهوری اسلامی است و چه بسا باید به طرفداران ترامپ حق داد.

در این سالها، بسیاری از ما فرصت داشتن یک زندگی ساده را از دست داده‌ایم، ثروت اندکمان از بین رفته و شاهد فقیر تر شدن هر روزه کشورمان هستیم. بسیاری از ما داغدار شهیدان اعتراضات هستیم و بسیاری از ما، از ستم این حکومت رنج دیده‌ایم، من هم اینها را می‌دانم و به این افراد حق می‌دهم که از پیروزی ترامپ خوشنود باشند. شاید دیگر امیدی به داخل نیست که عده‌ای به خارج نگاه می‌کنند.

با این حال، فعالان سیاسی نباید تا این حد ساده باشند و همانند جامعه تصمیم بگیرند، بلکه باید بتوانند احساسات جامعه را مدیریت کنند، زیرا انها با سیاست آشناتر هستند و آنها باید امید را در داخل ایجاد کنند تا نگاه‌ها به خارج دوخته نشود.

در غیر این صورت همان طور که روشنفکران و سیاستمداران ایران در انقلاب سال ۵۷، کارنامه بدی به جای گذاشتند، فعالان سیاسی امروز نیز کارنامه بدی به جا خواهند گذاشت. چه بسا بدتر. حمایت از دشمن ننگ کمی نیست که حریان لیبرال با آغوش باز به استقبال آن می‌رود. آنهم در حالی که می‌داند آمریکا قدرت قابل اعتمادی نیست و خلاء قدرت باید توسط نیروی ایرانی پر شود. نیرویی که دغدغه میهن دارد و حفظ کشور خط قرمز اوست.
پس باید از جریان لیبرال پرسید، در این سالها که چپ را نقد می‌کردید، چرا یک تشکیلات سیاسی ولو ضعیف را ایجاد نکردید؟ چرا اپوزیسیون کماکان از یک کار مشترک گروهی ناتوان است و چرا با وجود اینکه بر دموکراسی تاکید می‌کنید، توان حزب سازی و تعریف یک برنامه مدون برای مدیریت کشور را ندارید. فردای پساجمهوری اسلامی قرار است چه برنامه‌ای ارایه کنید و چگونه وارد رقابت سیاسی شوید.

اینگونه است که کشورهای منطقه ما، همگی گرفتار سیکل دولت‌های ضعیف هستند و سرنگونی دیکتاتورها در عراق و لیبی نیز وضعیت این مردم را بهتر نکرده است.

@Akasiri
👍3👎1
فشارها علیه ایران در حداکثر حالت ممکن است و ترامپ توان افزایش این فشارها را ندارد. به عبارت دیگر, آمریکا با فشار همزمان علیه ایران و روسیه مرتکب یک خطای محاسباتی بزرگ شد و حال با وجود فشار همزمان به روسیه، امکان تشدید فشارها علیه ایران را ندارد.

مگر اینکه دولت آمریکا با روسیه برای افزایش فشارها به ایران توافق کند و یا با ایران برای افزایش فشارها به روسیه به توافق برسد. وگرنه قدرت امریکا برای افزایش فشار همزمان علیه ایران و روسیه بیش از این نیست و ترامپ توان افزایش فشارها علیه ایران را نخواهند داشت.

اما درباره طرفداری از ترامپ در میان روشنفکران و تحلیلگران اپوزیسیون ایرانی، یک نکته را نباید فراموش کرد و آن این است که مجاهدین خلق نیز با همین استدلال‌ها در کنار صدام حسین ایستادند و به ایران خیانت کردند.

برای یک فعال سیاسی با هر گرایشی، ایران و امنیت کشور باید خط قرمز باشد و اگر دیدید که این خط قرمز، نادیده گرفته شد، از آن افراد پرهیز کنید، زیرا انتهای این مسیر، چیزی جز استدلال‌های مجاهدین خلق و توجیه خیانت به کشور نیست.


@Akasiri
👎6👍5
تحلیل تحولات بر چهار اصل استوار است:
یک: جریان شناسی تحولات.
دو: ارزیابی شرایط و وضعیت ژئوپلیتیک منطقه با هدف ارزیابی دامنه تحولات.
سه: اهداف بازیگران و کنشگران درگیر در تحولات.
و چهار: خطاهای محاسباتی بازیگران.


سقوط سریع حلب، اشغال حماه و سقوط قریب الوقوع حمص، و آشوب در جنوب سوریه. حاکی از آن است که دولت سوریه با یک فشار همه جانبه خارجی روبه‌رو شده وبا توجه به اینکه دولت اسد پایگاه داخلی ندارد، شانس او برای حفظ قدرت چندان زیاد نیست.
بنابراین، امکان سقوط دمشق و سرنگونی دولت اسد بسیار زیاد است.

دولت اسد در ۲۰۱۱ نیز در آستانه سرنگونی قرار داشت، با این حال ایران و حزب الله توان و انگیزه ورود به جنگ را داشتند، اما اکنون چنین انگیزه‌ای از طرف ایران دیده نمی‌شود. و حزب الله نیز عملاً فروپاشیده. اخبار از سوریه نیز حاکی از آن است که دولت ایران از درگیر شدن با الجولانی خودداری کرده و آماده عقب‌نشینی از سوریه است. بنابراین، دولت ایران فروپاشی محور مقاومت اسلامی را پذیرفته.

اسد از ۲۰۱۱ امکان تغییر سیاست داخلی و اصلاخات سیاسی و اقتصادی را داشت اما چنین نکرد و حال باید آماده فرار از سوریه باشد. در واقع بسیاری از دیکتاتورها زمانی متوجه اشتباهاتشان می‌شوند که فاصله‌ای با سقوط ندارند. این واقعیت را باید دولت ایران از ۲۰۱۸ درک می‌کرد تا با هدف تثبیت محور مقاومت اسلامی، دولت سوریه را مجبور به پذیرش اصلاحات کند.
(انتظاری از دولت ایران نیست که اگر این واقعیت را می‌دانست، به فکر اصلاحات در ایران می‌بود تا از وقوع شرایط مشابه سوریه در ایران جلوگیری کند.)

بر این باورم که اسد کماکان برای ملت سوریه بهتر از القاعده است. درباره الجولانی باید بدانید که وی، در ۲۰۱۱ نماینده ابوبکر البغدادی (داعش) در سوریه بود و از ۲۰۱۱ برای داعش در سوریه می‌جنگید. (در آن زمان، نام داعش دولت اسلامی عراق بود و از ۲۰۱۴ به داعش تغییر کرد.) الجولانی از ۲۰۱۴ به القاعده پیوست و از داعش جدا شد.

همچنین بر این باورم که انزوا طلبی ایران و روسیه در سوریه، بدون شک خطای محاسباتی است. این سیاست اقتدار دو کشور را به شدت تضعیف خواهد کرد و دو کشور هزینه این سیاست را خواهند داد. برای مقایسه،پس از سرنگونی حزب الله، آمریکا جری‌تر شده و قصد نابودی انصارالله یمن و در گام بعدی سرنگونی دولت ایران را دارد.
بنابراین ایران و روسیه با عقب نشینی حساب نشده از سوریه خود را آسیب پذیر تر خواهند کرد.

اما درباره اهداف ترکیه، قصد ترکیه استفاده از نیروهای اسلامگرای سلفی برای سرکوب کردها و اشغال کردستان سوریه است. به عبارت دیگر، این هدف اول ترکیه است و هدف بعدی ترکیه کنترل سوریه. هرچند که به باور من، دولت آمریکا این اجازه را به ترکیه نخواهد داد که فراتر از معادلات کنترل شده عمل کند، بنابراین ترکیه امکان مانور بلندمدت در سوریه را ندارد و این بدان معناست که سوریه بار دیگر به زمین سوخته بازی قدرت‌ها تبدیل شده و فرجام این ملت فلاکت است. چه بسا این جنگ فرسایشی، همانند افغانستان سوریه را درگیر فلاکت مزمن کند‌.

اهداف ترکیه از جنگ در کردستان :
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/279330

به باور من، این بار موج تهدیدات بیش از آنکه عراق را تهدید کند، اردن، مصر، عربستان و اسرائیل را تهدید خواهد کرد. به عبارت دیگر، تصرف دمشق، ممکن است مقدمه تصرف امان پایتخت اردن باشد.

واقعیت این است که القاعده متفاوت از داعش است. القاعده رویکردی متعادل تر دارد و برخلاف داعش، جنگ با شیعیان اولویت او نیست، بلکه دشمن اول او، غرب و اسرائیل و جهان سکولار عرب است. بنابراین، به نظر من، آمریکا، ترکیه و دیگر حامیان الجولانی، با حمایت از او مرتکب خطای محاسباتی بزرگی شده‌اند و در حال پرورش دادن یک بن‌لادن دیگر هستند. مگر اینکه از قبل برنامه دیگری تعریف شده باشد که بعید است.
زیرا فرجام بازی با آتش، در بیشتر موارد آتش سوزی است.

@Akasiri
👍4
🔴منابع روسی: تمام خانواده بشار اسد به روسیه منتقل شدند

چین به همه شهروندان خود هشدار داد که فورا دمشق را ترک کنند.

@daneshnamehnezami
تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران از آبان ۹۸ آغاز شد. پس از این اعتراضات بود که قاسم سلیمانی ترور شد و حشدالشعبی در عراق فروپاشید و نظامیان وابسته به روحانیت نجف و جریان صدر از این سازمان جدا شدند. در نتیجه این وضعیت، موقعیت ایران در عراق به شدت تضعیف شد و ایران در حاشیه تحولات عراق قرار گرفت.

پس از ۱۴۰۱، و سرکوب خونین اعتراضات زن، زندگی، آزادی و شهادت بسیاری از جوانان وطن، موج جدید مشکلات آغاز شد. کمتر از یک سال بعد از سرکوب اعتراضات در ایران، حماس وارد جنگ علیه اسرائیل شد و به سرعت حزب الله لبنان از بین رفت و حال در حال تماشای پایان نفوذ دولت جمهوری اسلامی ایران در سوریه هستیم.

با تشکیل محور مقاومت اسلامی و کنترل این محور بر منطقه بزرگی از جغرافیای خاورمیانه، خداوند، ایران را به یک قدرت جهانی تبدیل کرد، اما زمانی که حکومت جمهوری اسلامی به نام خداوند خون بیگناهان را ریخت، خداوند این قدرت را از حکومت ایران گرفت.

با این حساب، خشم خداوند به زودی به داخل ایران خواهد رسید و انتقام خون مهساها و نیکاها را می‌گیرد.
👍9👎1
به موازات حرکت القاعده از شمال سوریه و اشغال حلب، حماه و اشغال قریب الوقوع حمص، دولت آمریکا از جنوب و با حمایت از ارتش آزاد سوریه (نیروی سکولار ضد اسد و طرفدار آمریکا) در حال ساخت یک جبهه قدرتمند در جنوب سوریه است.
در حال حاضر، استان‌های درعا و سَویدا، قنیطره و بخشی از ریف دمشق و استان حمص، در کنترل ارتش آزاد سوریه است. این واحد از مخالفان سکولار اسد ازجمله دروزی‌ها تشکیل شده.
همچنین، نیروهای دموکراتیک سوریه با حمایت آمریکا در حال گسترش قدرت در نوار ساحلی فرات هستند. با این حساب، به نظر می‌رسد که دمشق توسط ارتش آزاد سوریه تصرف شود. و نه القاعده.

در این وضعیت، امکان جنگ میان ارتش آزاد و القاعده در استان حمص وجود دارد. در این شرایط، منطقه علوی نشین طرطوس و لاذقیه، به ارتش آزاد خواهد پیوست.
و این وضعیت ممکن است به جنگ نیابتی میان امریکا و ترکیه و در صورت اصرار ترک‌ها به حضور در سوریه، به جنگ داخلی در ترکیه با حمایت آمریکا منجر شود.
البته ممکن است ترکیه جبهه اخوان‌المسلمین را در اردن و مصر فعال کند. که در این صورت، دامنه جنگ گسترش خواهد یافت. که از ترکیه بعید است.

نوشته بودم که دولت آمریکا تماشاگر بازی ترک‌ها نخواهد بود و هاکان فیدان، توان مقابله با آمریکا را ندارد. و امریکا اجازه کنترل مرزهای اسرائیل توسط القاعده را نخواهد داد.


قرمز: ارتش بشار اسد
سبز تیره: القاعده وابسته به ترکیه
سبز روشن: ارتش آزاد سوریه وابسته به آمریکا
زرد: نیروهای دموکراتیک سوریه (کردها) وابسته به آمریکا
سیاه: داعش (نیروی منزوی و غیر فعال)
آبی: جولان در کنترل اسرائیل

@Akasiri
👍3
نقشه تحولات سوریه ۱۷ آذر ۱۴۰۳
@Akasiri
افزایش قدرت آمریکا در معادلات سوریه، امنیت اقلیت‌های مذهبی در سوریه ازجمله شیعیان، دروزی ها و مسیحیان را افزایش خواهد داد و از این نظر، مثبت است.

واقعیت، من به شدت نگران امنیت شیعیان و دیگر گروه‌های مذهبی و همچنین امنیت حرم اهل بیت ازجمله حضرت خانم زینب و حضرت خانم رقیه بودم و امیدوارم با تسلط ارتش آزاد سوریه در جنوب، این تهدیدات برطرف شود.

@Akasiri
👎21👍1
آخرین نقشه از جنگ سوریه
دمشق توسط ارتش آزاد سوریه (متحد آمریکا) محاصره شده و ممکن است امشب یا فردا، دولت اسد سرنگون شود.

@Akasiri
آمریکا با قدرت وارد تحولات شده و قدرت مانور ترکیه را به شدت محدود کرده است. برخلاف آغاز تحولات که اسلامگرایان سلفی و اخوانی دست برتر را داشتند، اما با ورود امریکا به تحولات، قدرت مانور آنان محدود شده.

به نظر من، توقف القاعده پشت دیوارهای حمص و عدم سقوط این شهر در امروز، نتیجه تهدید پشت پرده آمریکایی‌ها به ترکیه بوده و در نتیجه این تهدید است که ترکیه از پیشروی در سوریه منصرف شده.

با این حساب، به نظر می‌رسد حمص نیز توسط ارتش آزاد تصرف خواهد شد و آمریکا چه بسا در گام بعدی، القاعده را از حلب و حماه و ادلب اخراج کند.

امریکا مخالف اخوان المسلمین و القاعده است و همانند مصر، اسلامگرایان را سرکوب خواهد کرد.

بنابراین، به نظر من، دولت بعدی سوریه، نه یک دولت دموکراتیک، بلکه یک دیکتاتور نظامی همانند عبدالفتاح السیسی خواهد بود.
یک دیکتاتور نظامی سکولار متحد امریکا و اسرائیل.

البته هنوز برای نتیجه گیری زود است و باید دید روند تحولات به کدام سمت می‌رود.


@Akasiri
👍3
دولت اسد سرنگون شد و با سرنگونی دولت اسد، محور مقاومت اسلامی فروپاشید.

در ۲۰۰۳، دولت آمریکا با سرنگونی حساب نشده صدام حسین، و تشکیل دولت وابسته به ایران در عراق، فرصت ایجاد یک شبکه قدرتمند از نیروهای شبه‌نظامی از لبنان تا عراق را در اختیار دولت جمهوری اسلامی گذاشت و اینگونه دولت ایران را به یک قدرت جهانی تبدیل کرد. قدرتی که توانایی مانور بالایی در خاورمیانه، قطب انرژی جهان را داشت.

حال با نابودی حزب الله، سرنگونی بشار اسد، به قدرت رسیدن مخالفان ایران در عراق و سرنگونی قریب الوقوع انصار الله در یمن، ایران از یک قدرت جهانی به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل خواهد شد و بسیار ضعیف تر از امروز ناگزیر به پذیرش فشار خارجی می‌شود.

دولت جمهوری اسلامی ایران، قدر فرصت‌ها را ندانست و قدرت بادآورده محور مقاومت اسلامی را به سادگی از دست داد.

@Akasiri
👍4
ویرایش دوم کتاب من، دو سال است که توسط اداره ارشاد توقیف شده و به من مجوز چاپ داده نشده است.
این کتاب سال ۱۴۰۱، به ارشاد ارسال شده است.


در فصل نهم این کتاب به فروپاشی محور مقاومت اسلامی و انقلاب در ایران (انقلاب لیبرال دموکراتیک) پرداخته‌ام.

در این فصل، روش‌هایی برای اصلاح محور مقاومت اسلامی ذکر شده تا این محور پایدار بماند و دولت ایران بتواند از قدرت این محور برای چانه زنی در مقابل آمریکا استفاده کند. اما به من مجوز ندادند.

@Akasiri
👍3
2025/10/26 08:45:46
Back to Top
HTML Embed Code: