درخواستی عدالتخواهانه، از موضع نگاه به درون و ارجگذاری بر سرمایههای ملی و آغاز انجام تغییرات نهادی و سیاستی در ایران.
Forwarded from جبههٔ اصلاحات ایران
❇️ جبهه اصلاحات ایران در نامه ای به رئیس قوه قضائیه خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شد
🔺جبهه اصلاحات ایران در نامه ای خطاب به غلامحسین محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه با اشاره به همبستگی ملت بزرگ ایران در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی و دفاع از ایران، تصریح کرد که زمان آن فرا رسیده با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی گامی بزرگ در مسیر بازسازی اعتماد ملی، تقویت همبستگی و آشتی ملی و ترمیم زخمهای اجتماعی برداشته شود.
🔹متن نامه مذکور به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای
با سلام و احترام
جبهه اصلاحات ایران ضمن ارج نهادن به جایگاه قوه قضائیه در پاسداری از عدالت و امنیت ملی، بر این باور است اکنون، پس از اعلام آتشبس و مشاهده همبستگی ملت بزرگ ایران در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی و دفاع از ایران، زمان آن فرا رسیده که گامی بزرگ در مسیر تقویت این همبستگی و آشتی ملی برداشته شود.
ما معتقدیم که آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نهتنها گامی مهم در بازسازی اعتماد ملی و ترمیم زخمهای اجتماعی است، بلکه موجب تحکیم پایههای جمهوریت، اسلامیت و آزادیهای مشروع خواهد شد. استمرار حبس این افراد که با هدف اصلاح و خدمت به کشور در مسیرهای قانونی و مدنی گام برداشتهاند و عمدتاً از منتقدان مصلح محسوب میشوند، جز افزایش شکافها و تفرقه، نتیجهای نخواهد داشت.
جبهه اصلاحات ایران، از حضرتعالی و همه مسئولان مرتبط درخواست میکند با نظر به مصالح عالی کشور و تجدیدنظر در پروندههای زندانیان سیاسی، فصل نوینی از همدلی، مدارا و صلح اجتماعی را رقم بزنند.
امیدواریم با این اقدام که نمادی از توجه به اصل همدلی و انسجام ملی خواهد بود، شاهد تغییر رویه در برخورد با منتقدان مصلح و آزادیهای مدنی و سیاسی در ایران باشیم.
با سپاس
جبهه اصلاحات ایران
۵ تیر ۱۴۰۴
🔹آدرس جبهه اصلاحات ایران در شبکههای اجتماعی
تلگرام، اینستاگرام، ایکس (توئیتر)
🔺جبهه اصلاحات ایران در نامه ای خطاب به غلامحسین محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه با اشاره به همبستگی ملت بزرگ ایران در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی و دفاع از ایران، تصریح کرد که زمان آن فرا رسیده با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی گامی بزرگ در مسیر بازسازی اعتماد ملی، تقویت همبستگی و آشتی ملی و ترمیم زخمهای اجتماعی برداشته شود.
🔹متن نامه مذکور به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای
با سلام و احترام
جبهه اصلاحات ایران ضمن ارج نهادن به جایگاه قوه قضائیه در پاسداری از عدالت و امنیت ملی، بر این باور است اکنون، پس از اعلام آتشبس و مشاهده همبستگی ملت بزرگ ایران در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی و دفاع از ایران، زمان آن فرا رسیده که گامی بزرگ در مسیر تقویت این همبستگی و آشتی ملی برداشته شود.
ما معتقدیم که آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نهتنها گامی مهم در بازسازی اعتماد ملی و ترمیم زخمهای اجتماعی است، بلکه موجب تحکیم پایههای جمهوریت، اسلامیت و آزادیهای مشروع خواهد شد. استمرار حبس این افراد که با هدف اصلاح و خدمت به کشور در مسیرهای قانونی و مدنی گام برداشتهاند و عمدتاً از منتقدان مصلح محسوب میشوند، جز افزایش شکافها و تفرقه، نتیجهای نخواهد داشت.
جبهه اصلاحات ایران، از حضرتعالی و همه مسئولان مرتبط درخواست میکند با نظر به مصالح عالی کشور و تجدیدنظر در پروندههای زندانیان سیاسی، فصل نوینی از همدلی، مدارا و صلح اجتماعی را رقم بزنند.
امیدواریم با این اقدام که نمادی از توجه به اصل همدلی و انسجام ملی خواهد بود، شاهد تغییر رویه در برخورد با منتقدان مصلح و آزادیهای مدنی و سیاسی در ایران باشیم.
با سپاس
جبهه اصلاحات ایران
۵ تیر ۱۴۰۴
🔹آدرس جبهه اصلاحات ایران در شبکههای اجتماعی
تلگرام، اینستاگرام، ایکس (توئیتر)
Telegram
جبههٔ اصلاحات ایران
کانال رسمی «جبههٔ اصلاحات ایران»
یادداشت زیر را آقای امیر پارسا گرمسیری نوشتهاست. او دانشجوی من در دورهی کارشناسی ارشد مطالعات بریتانیا در دانشگاه تهران بود. جوانی پر مطالعه، خونگرم، مهربان و سختکوش.
دیدم که خیلی خوب نوشتهاست. دریغم آمد که با شما در میان نگذارم. بهواقع دلگرم به چنین جوانان اندیشمند و ایراندوستی هستیم.
جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران
آغازی بر پایان یا پایانی بر یک دوران؟
✍امیرپارسا گرمسیری
در تاریخ هر ملت، لحظاتی هست که آینده یک کشور نه در میادین سیاسی و دیپلماتیک، بلکه در آتش و خاکستر جنگ رقم میخورد. جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران، بیتردید یکی از همین لحظات است. جنگی کوتاه، اما بهشدت پرتنش و سرنوشتساز که تأثیرات آن، فراتر از میدان نبرد، بر مناسبات داخلی و بینالمللی ایران سایه خواهد انداخت. اکنون پرسش این است که نتیجهی حاصل از این جنگ چه خواهد بود؟
نتایجی فراتر از نتیجه
در دنیای فوتبال فارغ از نتیجه ی برد ، باخت و تساوی و آمار گل های رد و بدل شده ، آنچه مهم است دو مفهوم قابل برسازی تحت عنوان شکست و پیروزی است . برای نمونه
بازی ایران و استرالیا در سال ۱۹۹۷ هنوز هم بهعنوان یکی از شیرینترین خاطرات ورزشی ملت ایران شناخته میشود. آن بازی به رغم آنکه با نتیجه مساوی ۲-۲ به پایان رسید، اما به صعود ایران به جام جهانی انجامید. در ظاهر نتیجه مساوی بود ، نه برد بود و نه باخت اما در واقعیت، آن «مساوی» از بسیاری از پیروزیها ارزشمندتر بود. این مثال واجد نکته ی مهمی است ، اینکه : مهم نیست که نتیجهی بازی چیست، مهم نتیجهای است که از آن بازی حاصل میشود.
در صحنهی جنگ نیز همین منطق حکمفرماست. شاید طرف های جنگ خسارتهای قابلتوجهی ببینند ، شاید زیرساختهایی از دست بروند ، شاید جنگ قربانیان زیادی بر جای بگذارد و جان های عزیزی را بستاند ، اما طرفی پیروز میدان است که نتایج حاصل از جنگ را فارغ از نتایج آماری مستقیم از جنگ به نفع خود رقم بزند . این همان پیروزی راهبردی است .
اکنون اگر در پی این جنگ، موقعیت استراتژیک و بینالمللی ایران ارتقاء یابد و اصلاحاتی هدفمند و موثر در سازوکار حکمرانی کشور شکل بگیرد، آنگاه این جنگ میتواند به یک نقطهی عطف تاریخی تبدیل شود ؛ حتی اگر نتیجهی تاکتیکی آن، پیروزی نظامی قاطع نباشد.
سه سناریو، سه آینده متفاوت
پس از جنگ ۱۲ روزه، تحلیلگران سیاسی و نظامی به سه رویکرد عمده در تحلیل آینده ایران اشاره دارند .
سناریوی فروپاشی یا تجزیه :
در این نگاه بدبینانه، جنگ اخیر آغاز فروپاشی جمهوری اسلامی، یا حتی پایان ایران در موقعیت جغرافیایی، سیاسی ، تمدنی و تاریخی فعلیاش تلقی میشود. تحلیلگران این گروه معتقدند ضربههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی حاصل از جنگ، کشور را بهسمت بیثباتی مزمن و حتی تجزیه سوق خواهد داد.
سناریوی فرو رفتن در مدل کره شمالی :
برخی دیگر پیشبینی میکنند که جمهوری اسلامی پس از جنگ، در واکنش به انزوای بینالمللی و تهدیدات خارجی، سیاستهایی مشابه کره شمالی در پیش گیرد: امنیتی کردن کامل فضا، حذف مشارکت سیاسی، بستن درهای دیپلماسی و اتکاء انحصاری به قدرت نظامی. این مسیر، هرچند بقای کوتاهمدت نظام را تضمین کند، اما در بلندمدت به فرسایش ساختار سیاسی و اجتماعی کشور خواهد انجامید.
سناریوی تحول درونی و جهش ملی :
اما سومین سناریو، که نگارنده آن را محتملتر و بایستهتر میداند، ورود ایران به یک دورهی جدید از حیات سیاسی است. دورهای که در آن حکومت با فاصله گرفتن از شیوه های ناکارآمد، غیرمنعطف و بسته در امر حکمرانی ساختاری نوگرا، کارآمد، مردمی و هوشمند را برای اداره ی کشور و ساختن آینده ی ایران سامان دهد . این تحول نه از جنس فروپاشی است، نه از نوع فرو رفتن و انزوا ؛ بلکه نوعی بازسازی و نوسازی درونی است در پاسخ به بزرگترین تهدید خارجی چند دههی اخیر.
جمهوری اسلامی پس از اثبات کفایت خود در دفع سهمگین ترین تهاجم نظامی از سوی دو کشور مجهز به مدرن ترین ارتش های جهان و سلاح هسته ای ، اکنون اگر از دل این بحران، بر آن باشد که مسیر تازهای در پیش گیرد؛ مسیری که در آن عناصری چون گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی، عدالت اجتماعی، رفاه، شایستهسالاری، فسادزدایی، تعامل متوازن با جهان با رویکرد اولویت تامین منافع ملی و خیر عمومی در کانون سیاستگذاریها قرار گیرند ، آنگاه میتوان گفت این جنگ نه تنها «آغازی بر پایان» نخواهد بود ، بلکه «پایانی بر دوران» گذشته است ؛ دورانی که در آن ضعف هایی همچون ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد ، و تبعیض و بی عدالتی ناشی از پدیده ی فساد بر قوت هایی چون ثبات و انسجام ملی سایه افکنده و مجال نداد تا دستاوردهای کم نظیر علمی پژوهشی ، نظامی ، فضایی و حتی سیاسی کشور آنطور که شایسته است کام مردم را شیرین کند .
دیدم که خیلی خوب نوشتهاست. دریغم آمد که با شما در میان نگذارم. بهواقع دلگرم به چنین جوانان اندیشمند و ایراندوستی هستیم.
جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران
آغازی بر پایان یا پایانی بر یک دوران؟
✍امیرپارسا گرمسیری
در تاریخ هر ملت، لحظاتی هست که آینده یک کشور نه در میادین سیاسی و دیپلماتیک، بلکه در آتش و خاکستر جنگ رقم میخورد. جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران، بیتردید یکی از همین لحظات است. جنگی کوتاه، اما بهشدت پرتنش و سرنوشتساز که تأثیرات آن، فراتر از میدان نبرد، بر مناسبات داخلی و بینالمللی ایران سایه خواهد انداخت. اکنون پرسش این است که نتیجهی حاصل از این جنگ چه خواهد بود؟
نتایجی فراتر از نتیجه
در دنیای فوتبال فارغ از نتیجه ی برد ، باخت و تساوی و آمار گل های رد و بدل شده ، آنچه مهم است دو مفهوم قابل برسازی تحت عنوان شکست و پیروزی است . برای نمونه
بازی ایران و استرالیا در سال ۱۹۹۷ هنوز هم بهعنوان یکی از شیرینترین خاطرات ورزشی ملت ایران شناخته میشود. آن بازی به رغم آنکه با نتیجه مساوی ۲-۲ به پایان رسید، اما به صعود ایران به جام جهانی انجامید. در ظاهر نتیجه مساوی بود ، نه برد بود و نه باخت اما در واقعیت، آن «مساوی» از بسیاری از پیروزیها ارزشمندتر بود. این مثال واجد نکته ی مهمی است ، اینکه : مهم نیست که نتیجهی بازی چیست، مهم نتیجهای است که از آن بازی حاصل میشود.
در صحنهی جنگ نیز همین منطق حکمفرماست. شاید طرف های جنگ خسارتهای قابلتوجهی ببینند ، شاید زیرساختهایی از دست بروند ، شاید جنگ قربانیان زیادی بر جای بگذارد و جان های عزیزی را بستاند ، اما طرفی پیروز میدان است که نتایج حاصل از جنگ را فارغ از نتایج آماری مستقیم از جنگ به نفع خود رقم بزند . این همان پیروزی راهبردی است .
اکنون اگر در پی این جنگ، موقعیت استراتژیک و بینالمللی ایران ارتقاء یابد و اصلاحاتی هدفمند و موثر در سازوکار حکمرانی کشور شکل بگیرد، آنگاه این جنگ میتواند به یک نقطهی عطف تاریخی تبدیل شود ؛ حتی اگر نتیجهی تاکتیکی آن، پیروزی نظامی قاطع نباشد.
سه سناریو، سه آینده متفاوت
پس از جنگ ۱۲ روزه، تحلیلگران سیاسی و نظامی به سه رویکرد عمده در تحلیل آینده ایران اشاره دارند .
سناریوی فروپاشی یا تجزیه :
در این نگاه بدبینانه، جنگ اخیر آغاز فروپاشی جمهوری اسلامی، یا حتی پایان ایران در موقعیت جغرافیایی، سیاسی ، تمدنی و تاریخی فعلیاش تلقی میشود. تحلیلگران این گروه معتقدند ضربههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی حاصل از جنگ، کشور را بهسمت بیثباتی مزمن و حتی تجزیه سوق خواهد داد.
سناریوی فرو رفتن در مدل کره شمالی :
برخی دیگر پیشبینی میکنند که جمهوری اسلامی پس از جنگ، در واکنش به انزوای بینالمللی و تهدیدات خارجی، سیاستهایی مشابه کره شمالی در پیش گیرد: امنیتی کردن کامل فضا، حذف مشارکت سیاسی، بستن درهای دیپلماسی و اتکاء انحصاری به قدرت نظامی. این مسیر، هرچند بقای کوتاهمدت نظام را تضمین کند، اما در بلندمدت به فرسایش ساختار سیاسی و اجتماعی کشور خواهد انجامید.
سناریوی تحول درونی و جهش ملی :
اما سومین سناریو، که نگارنده آن را محتملتر و بایستهتر میداند، ورود ایران به یک دورهی جدید از حیات سیاسی است. دورهای که در آن حکومت با فاصله گرفتن از شیوه های ناکارآمد، غیرمنعطف و بسته در امر حکمرانی ساختاری نوگرا، کارآمد، مردمی و هوشمند را برای اداره ی کشور و ساختن آینده ی ایران سامان دهد . این تحول نه از جنس فروپاشی است، نه از نوع فرو رفتن و انزوا ؛ بلکه نوعی بازسازی و نوسازی درونی است در پاسخ به بزرگترین تهدید خارجی چند دههی اخیر.
جمهوری اسلامی پس از اثبات کفایت خود در دفع سهمگین ترین تهاجم نظامی از سوی دو کشور مجهز به مدرن ترین ارتش های جهان و سلاح هسته ای ، اکنون اگر از دل این بحران، بر آن باشد که مسیر تازهای در پیش گیرد؛ مسیری که در آن عناصری چون گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی، عدالت اجتماعی، رفاه، شایستهسالاری، فسادزدایی، تعامل متوازن با جهان با رویکرد اولویت تامین منافع ملی و خیر عمومی در کانون سیاستگذاریها قرار گیرند ، آنگاه میتوان گفت این جنگ نه تنها «آغازی بر پایان» نخواهد بود ، بلکه «پایانی بر دوران» گذشته است ؛ دورانی که در آن ضعف هایی همچون ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد ، و تبعیض و بی عدالتی ناشی از پدیده ی فساد بر قوت هایی چون ثبات و انسجام ملی سایه افکنده و مجال نداد تا دستاوردهای کم نظیر علمی پژوهشی ، نظامی ، فضایی و حتی سیاسی کشور آنطور که شایسته است کام مردم را شیرین کند .
در این صورت، مردم ایران که در این جنگ دوازده روزه، در کنار نیروهای مسلح ایستادگی خیرهکنندهای از خود نشان دادند موفق شده اند که نه تنها یک تهاجم بیرونی را دفع کنند ، بلکه با خون و آتش، صفحهای نو را در سرنوشت خود و کشور رقم بزنند .
این نگاه، یادآور همان صحنهی حماسه ی ملبورن است که در آن ایران با تساوی در برابر استرالیا به جام جهانی رسید. شاید امروز هم، نتیجه جنگ چیزی شبیه «تساوی» باشد. اما اگر این تساوی به «صعود» ایران به مرحلهای تازه در تاریخ خود منجر شود، این نقطه، به یکی از درخشانترین لحظات حافظه جمعی ملت ایران بدل خواهد شد.
برگ زرینی در تاریخ یا لکهای تیره؟
در نهایت، جنگ ۱۲ روزه میتواند به دو شکل در تاریخ ایران ثبت شود:
یا بهعنوان یک شکست تلخ و نقطهی آغاز افول؛
یا بهعنوان برگی زرین در کتاب تاریخ، جایی که ملتی در برابر دو قدرت نظامی بزرگ ایستاد، دوام آورد، و از دل جنگ، کشورش را بازتعریف کرد.
انتخاب این مسیر، نه به اراده ی دشمنان، بلکه در دستان خود ماست. همانگونه که نتیجهی نهایی یک تورنمنت فوتبال تنها به نتیجهی یک بازی وابسته نیست ، سرنوشت یک کشور نیز با یک جنگ تعیین نمیشود، بلکه با نحوهی مواجهه با نتایج آن جنگ رقم میخورد.
- امیرپارسا گرمسیری
دانشجوی دکتری دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
۵ تیر ۱۴۰۴
این نگاه، یادآور همان صحنهی حماسه ی ملبورن است که در آن ایران با تساوی در برابر استرالیا به جام جهانی رسید. شاید امروز هم، نتیجه جنگ چیزی شبیه «تساوی» باشد. اما اگر این تساوی به «صعود» ایران به مرحلهای تازه در تاریخ خود منجر شود، این نقطه، به یکی از درخشانترین لحظات حافظه جمعی ملت ایران بدل خواهد شد.
برگ زرینی در تاریخ یا لکهای تیره؟
در نهایت، جنگ ۱۲ روزه میتواند به دو شکل در تاریخ ایران ثبت شود:
یا بهعنوان یک شکست تلخ و نقطهی آغاز افول؛
یا بهعنوان برگی زرین در کتاب تاریخ، جایی که ملتی در برابر دو قدرت نظامی بزرگ ایستاد، دوام آورد، و از دل جنگ، کشورش را بازتعریف کرد.
انتخاب این مسیر، نه به اراده ی دشمنان، بلکه در دستان خود ماست. همانگونه که نتیجهی نهایی یک تورنمنت فوتبال تنها به نتیجهی یک بازی وابسته نیست ، سرنوشت یک کشور نیز با یک جنگ تعیین نمیشود، بلکه با نحوهی مواجهه با نتایج آن جنگ رقم میخورد.
- امیرپارسا گرمسیری
دانشجوی دکتری دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
۵ تیر ۱۴۰۴
عباس آخوندی pinned «🔹زندهباد صلح 🖋عباس آخوندی، ۱۴۰۴/۴/۳ 1- بامداد امروز ایران با اعلام وزیر محترم امور خارجه با پیشنهاد ترامپ رییسجمهور امریکا مبنی بر توقف منازعه موافقت کرد. بیگمان این اعلام آقای عراقچی بدون هماهنگی با مقامات ارشد صورت نگرفته و آنچه اعلام شده، نظر نظام…»