آینده جنگ غزه
آینده این جنگ را افکار عمومی جهان تعیین میکند. به این گزارش نیویورک تایمز توجه کنید. گزارشی میدانی از بازتاب جنایتهای اسرائیل در میان دانشجویان دانشگاههای امریکا.
https://www.nytimes.com/2023/11/09/us/antisemitic-speech-palestine-israel-protests.html?referringSource=widget&widgetType=top-stories
آینده این جنگ را افکار عمومی جهان تعیین میکند. به این گزارش نیویورک تایمز توجه کنید. گزارشی میدانی از بازتاب جنایتهای اسرائیل در میان دانشجویان دانشگاههای امریکا.
https://www.nytimes.com/2023/11/09/us/antisemitic-speech-palestine-israel-protests.html?referringSource=widget&widgetType=top-stories
NY Times
After Antisemitic Attacks, Colleges Debate What Kind of Speech Is Out of Bounds
Pro-Palestinian students say that they are speaking up for an oppressed people, but critics say that their rhetoric is deeply offensive.
♦️دموكراسي شهري مادر دموكراسي ملي است
✍️عباس آخوندی، 4/8/1402
🔻بحثي كه براي ايرانيان در حوزه شهرسازي مهم است، تحولي است كه در زندگي شهري رخ داده و بايد آن را درك كرد. شهرهاي ايران اساسا براي كسب و كار مردانه طراحي شده است نه براي حضور اجتماعي زنان. البته اين فقدان فقط مختص ايران نيست، در بسياري از كشورهاي جهان هم تا قرون نوزدهم و اوايل قرن بيستم، شهرها براي حضور اجتماعي مردان طراحي شده بود. اين حرف و اين بحث، شعاري نيست. وقتي شهري را براي حضور اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مردان طراحي ميكنيد، اساسا مسائل زيباشناسي، حمل و نقل، طراحي شهري، سازمان اجتماعي، نظام حكمروايي و حقوق شهروندياش متفاوت خواهد بود. اگر قرار است حضور اجتماعي زنان در شهرها ارتقا پيدا كند بايد يك بار ديگر همه مسائل شهرها از نو بازنگري شود. البته اين روند به صورت اتفاقي و دستوري رخ نميدهد و نيازمند آگاهي اجتماعي و تحول تاريخي است. اما نبايد فراموش كرد كه اين مساله، بسيار مهم و كليدي است».
🔻مراسم رونمايي از كتاب «زنان در شهر» نوشته زهرا نژادبهرام با مقدمه عباس آخوندي در محل ساختمان «مجموعه رسانهاي اعتماد» با حضور زهرا نژادبهرام (نويسنده)، عباس آخوندي (فعال سياسي و كارشناس حوزه شهري)، الياس حضرتي (صاحب امتياز مجموعه رسانهاي اعتماد) و بهروز بهزادي (مدير مسوول روزنامه اعتماد) برگزار شد.
🔻متن کامل را در لینک روبهرو بخوانید:
https://vrgl.ir/nrAyL
✍️عباس آخوندی، 4/8/1402
🔻بحثي كه براي ايرانيان در حوزه شهرسازي مهم است، تحولي است كه در زندگي شهري رخ داده و بايد آن را درك كرد. شهرهاي ايران اساسا براي كسب و كار مردانه طراحي شده است نه براي حضور اجتماعي زنان. البته اين فقدان فقط مختص ايران نيست، در بسياري از كشورهاي جهان هم تا قرون نوزدهم و اوايل قرن بيستم، شهرها براي حضور اجتماعي مردان طراحي شده بود. اين حرف و اين بحث، شعاري نيست. وقتي شهري را براي حضور اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مردان طراحي ميكنيد، اساسا مسائل زيباشناسي، حمل و نقل، طراحي شهري، سازمان اجتماعي، نظام حكمروايي و حقوق شهروندياش متفاوت خواهد بود. اگر قرار است حضور اجتماعي زنان در شهرها ارتقا پيدا كند بايد يك بار ديگر همه مسائل شهرها از نو بازنگري شود. البته اين روند به صورت اتفاقي و دستوري رخ نميدهد و نيازمند آگاهي اجتماعي و تحول تاريخي است. اما نبايد فراموش كرد كه اين مساله، بسيار مهم و كليدي است».
🔻مراسم رونمايي از كتاب «زنان در شهر» نوشته زهرا نژادبهرام با مقدمه عباس آخوندي در محل ساختمان «مجموعه رسانهاي اعتماد» با حضور زهرا نژادبهرام (نويسنده)، عباس آخوندي (فعال سياسي و كارشناس حوزه شهري)، الياس حضرتي (صاحب امتياز مجموعه رسانهاي اعتماد) و بهروز بهزادي (مدير مسوول روزنامه اعتماد) برگزار شد.
🔻متن کامل را در لینک روبهرو بخوانید:
https://vrgl.ir/nrAyL
شادروان دکتر محمد علی اسلامی ندوشن روحش شاد
از او ایرانشناسی و ایراندوستی آموختیم.
کمگوی و گزینهگو بود.
از او ایرانشناسی و ایراندوستی آموختیم.
کمگوی و گزینهگو بود.
این متن را امروز خواندم و چهارستون بدنم لرزید.
*برای دختری که هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ!*
🖊️دکتر مجتبی لشکربلوکی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قراردادی بست. به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!
□با مستاجر قرار گذاشتم که قرارداد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.
●از ملاقاتش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمی توانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.
○پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم. پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.
■چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.
آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از شوهر معتادش جدا شده است.
□پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند و وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما درگیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.
●روزی مادرم به پدر دختر گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود؛ شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید. نه آن پدر هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق!
○نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند. دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم اسمت چیه و کلاس چندمی؟ گفت: اسمم [...] است و سال دیگر به کلاس اول می روم. آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل. پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس اول نرفت... (بر اساس روایتی واقعی از عرفان نظرآهاری؛ نویسنده و شاعره معاصر)
■تحلیل و تجویز راهبردی
این فاجعه نه اولین بار است که رخ می دهد و نه آخرین بار. آیا بدان معناست که تمام مسوولیت این عمل زشت بر عهده پدر و برادران مقتول است؟ قطعا نه! همه ما مسوولیم. مسوولیم و باید کاری کنیم.
□اخلاقی زیستن فقط به معنای دروغ نگفتن و دزدی نکردن نیست (اخلاق منفی گریز). بلکه اخلاقی زیستن یعنی آگاهی بخشی، مبارزه، روشن کردن و روشن نگاه داشتن چراغ های عقلانیت، عاطفه، امید و آگاهی در جان خویشتن و سپس دیگران(اخلاق مثبت گرا).
●از امروز به بعد هر دختری که از حق خود محروم می شود، هر زنی که مورد سوءنیت و سوءرفتار قرار می گیرد، هر بانویی که در زندان بی شعوری مردان زندانی میشود، من و شما مسوولیم. ما مسوولیم که بنوییسم، بگوییم، فریاد بزنیم، آگاهی ببخشیم، نجات بدهیم، پشتیبانی کنیم. و اگر ننویسیم، نگوییم، فریاد نزنیم، آگاهی نبخشیم، نجات ندهیم و پشتیبانی نکنیم پاسخی در برابر وجدان و جامعه و جهان و خدا نخواهیم داشت. و قطعا اینگونه زندگی هیچگاه اخلاقی نخواهد بود حتی اگر یک دروغ در طول زندگی نگفته باشیم. صرفا با اخلاقی منفی گریز نمی توان اخلاقی زیست.
○اصلا بگذارید از منظری دیگر نگاه کنیم: توسعه وابسته است به جمع عملکرد ما انسان ها. عملکرد ما انسان ها در دو ساحت بیرونی خود را نشان می دهد: رفتار و گفتار. این دو ساحت کاملا وابسته است به سه ساحت درونی: باورها، احساسات و تمایلات.
■اگر توسعه می خواهیم باید گذر کنیم از باورهای نادرست، احساسات نابالغ و تمایلات نامطلوب و این مبارزه می خواهد. صرفا با «زندگی پاکیزه شخصی» نمی توان به توسعه دست یافت.
*برای دختری که هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ!*
🖊️دکتر مجتبی لشکربلوکی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قراردادی بست. به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!
□با مستاجر قرار گذاشتم که قرارداد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.
●از ملاقاتش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمی توانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.
○پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم. پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.
■چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.
آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از شوهر معتادش جدا شده است.
□پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند و وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما درگیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.
●روزی مادرم به پدر دختر گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود؛ شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید. نه آن پدر هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق!
○نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند. دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم اسمت چیه و کلاس چندمی؟ گفت: اسمم [...] است و سال دیگر به کلاس اول می روم. آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل. پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس اول نرفت... (بر اساس روایتی واقعی از عرفان نظرآهاری؛ نویسنده و شاعره معاصر)
■تحلیل و تجویز راهبردی
این فاجعه نه اولین بار است که رخ می دهد و نه آخرین بار. آیا بدان معناست که تمام مسوولیت این عمل زشت بر عهده پدر و برادران مقتول است؟ قطعا نه! همه ما مسوولیم. مسوولیم و باید کاری کنیم.
□اخلاقی زیستن فقط به معنای دروغ نگفتن و دزدی نکردن نیست (اخلاق منفی گریز). بلکه اخلاقی زیستن یعنی آگاهی بخشی، مبارزه، روشن کردن و روشن نگاه داشتن چراغ های عقلانیت، عاطفه، امید و آگاهی در جان خویشتن و سپس دیگران(اخلاق مثبت گرا).
●از امروز به بعد هر دختری که از حق خود محروم می شود، هر زنی که مورد سوءنیت و سوءرفتار قرار می گیرد، هر بانویی که در زندان بی شعوری مردان زندانی میشود، من و شما مسوولیم. ما مسوولیم که بنوییسم، بگوییم، فریاد بزنیم، آگاهی ببخشیم، نجات بدهیم، پشتیبانی کنیم. و اگر ننویسیم، نگوییم، فریاد نزنیم، آگاهی نبخشیم، نجات ندهیم و پشتیبانی نکنیم پاسخی در برابر وجدان و جامعه و جهان و خدا نخواهیم داشت. و قطعا اینگونه زندگی هیچگاه اخلاقی نخواهد بود حتی اگر یک دروغ در طول زندگی نگفته باشیم. صرفا با اخلاقی منفی گریز نمی توان اخلاقی زیست.
○اصلا بگذارید از منظری دیگر نگاه کنیم: توسعه وابسته است به جمع عملکرد ما انسان ها. عملکرد ما انسان ها در دو ساحت بیرونی خود را نشان می دهد: رفتار و گفتار. این دو ساحت کاملا وابسته است به سه ساحت درونی: باورها، احساسات و تمایلات.
■اگر توسعه می خواهیم باید گذر کنیم از باورهای نادرست، احساسات نابالغ و تمایلات نامطلوب و این مبارزه می خواهد. صرفا با «زندگی پاکیزه شخصی» نمی توان به توسعه دست یافت.
□توسعه یعنی یادگیری عمیق جمعی. باید باورهای درست، احساسات بجا و تمایلات عقلایی را ترویج و تمرین و گفتگو کنیم. اینجاست که توسعه، مسوولیت اجتماعی و اخلاق مثبت گرا کنار هم قرار می گیرند.
_______
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______
💠 *تلگرام*
https://www.tg-me.com/gahname_modir
👨💻 *سایت*
http://gahnamemodir.ir/
👩💻 *اینستاگرام*
www.instagram.com/gahname_modir
_________
_______
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______
💠 *تلگرام*
https://www.tg-me.com/gahname_modir
👨💻 *سایت*
http://gahnamemodir.ir/
👩💻 *اینستاگرام*
www.instagram.com/gahname_modir
_________
Telegram
گاهنامه مدیر
هدف گاهنامه مدیر، ارتقاء دانش و بینش مخاطبان (هوش راهبردی) از طریق نشر پیامهای دارای مضامین مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
🔲 لطفالله میثمی به مثابهی آیینه تاریخ معاصر
🖋عباس آخوندی، 23 آذرماه 1402
🔻در روز 16 آذر امسال آیین نکوداشتی در کانون توحید برای مبارز نستوه جناب آقای مهندس لطف الله میثمی برگزار شد. اینجانب توفیق حضور نداشتم. لیکن، دریغم امد که بهعنوان یک شهروند در حق او ادای دین نکنم. تمام کسانی که این مهندس مجاهد را میشناسند از آزادگی، جوانمردی، صداقت، دیانت، پاکی، فداکاری، درستی، غمخواری مردم، فروتنی و دهها خویِ نیک و برجسته یاد میکنند. من نیز همواره در حضور و در غیاب وی در برابر آزادگی و فروتنی او سرتعظیم فرآورده و میآورم. لیکن، در اینجا میخواهم از منظر دیگری به او نگاه کنم. برای من مهندس لطفالله میثمی آیینهی تاریخ معاصر ایران است.
🔻دو رخداد 28مرداد 1332، برکناری دکتر مصدق، بازگشت شاه و استحاله مشروطه به نظام سلطنت استبدادی و وابستگی آشکار آن به نیروی خارجی -مشخصا امریکا و در ادامه آن 16آذر همان سال و سرکوب دانشگاه در آستانه ورود نیکسون معاون رییس جمهور وقت امریکا به ایران بازتاب جدایی معنیدار ملت از سلطنت و سرخوردگی ملی بودند. میتوان بهوضوح چندوچون این دو رخداد تاریخی را در آیینهی مهندس لطفالله میثمی به عنوان یک پدیدار و نه یک شخص دید.
🔻در فراگشت دیگرگونی تاریخی ایران نوبت به خیزش 15 خرداد 1342 میرسد که بیشتر ماهیتی دینی دارد و پیوند اعتراضهای مدنی و دینی را بهیکدیگر مستحکم میکند. رخدادی که امید اصلاح نظام سلطنت را در اذهان مخالفان تباه میسازد و زمینه را برای شکلگیری گروههای مبارز مسلح فراهم میسازد. باز مهندس لطفالله میثمی با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق شاخص این جریان اعتراضی زیرزمینی است.
🔻جریانهای زیرزمینی تحت تاثیر دگرگونیها و استحالههای ایدئولوژیک گروهگروه میشوند تا جایی که در سازمان مجاهدین خلق، گروندان به مارکسیسم بهطور مسلحانه روبهروی دوستان پیشین خود قرار میگیرند و کمر به کشتن و نابودی آنان میبندند. هرچند، سرویس مخفی قدرت در میان آنان رخنه کرده و بر اتش این اختلاف میافزاید، لیکن ژرفای این اختلاف و تعارض و تضاد میان ماهیت باورهای گروههای مبارز را نمیتوان از یاد برد. در این میان، کسانی نیز بودند که وارد این بازی خطرناک نشدند و سره را از ناسره تشخیص دادند. مهندس لطفاللله میثمی مبارز استواری است که در این تعارضها دچار لغزش نشد او از بهترین و آگاهترین ناظرانی است که میتواند واقعیت این تحول تاریخی را برای ملت ایران آشکار سازد.
🔻در این دوران ایران شاهد شکلگیری جریانی اعتراضی به رهبری یک مرجع تقلید با شعار ساختارشکن و بیسابقه شاه باید برود است. طرفه آنکه راه و رسم مبارزه این جریان رادیکال غیر مسلحانه است. لذا همراهی آن با جریانهای مبارز مسلح با حفظ موضع غیرمسلحانه خویش است. در این رهگذر، گروهی بودند که میتوانستند هدف را که حذف شاه بود از روش، که دست بردن و یا نبردن به اسلحه بود را بهدرستی تشخیص دهند. دادوستد این دو جریان را نیز باید در آیینهی مهندس میثمی که آن روزگاران در متن تحولها بود.
🔻انقلاب اسلامی پیروز میشود و نوبت جدایی صفهای مبارزان از یکدیگر و یکدست شدن حاکمیت میرسد. در این رهگذر، نیروهای مخالف رژیم سابق اعم از مبارزان مسلح و غیر مسلح که هضم در جریان روحانیت مبارز نبودند بهتدریج حذف میشوند. سهم و نقش سرویسهای اطلاعاتی خارجی را نیز نباید از یاد برد. فرایند حذف ساده و آسان نیست. بلافاصله گروهی دست به اسلحه میبرند و جریان ترورهای کور نیمهی نخست دههی 60 را دامن میزنند. در این روزگا غوغا که همزمان با جنگ است عدهای دفاع از سرزمین و وفاداری ملی را بر هر تلاش دیگری ترجیح میدهند. تشخیص این اولویت تاریخی را باید در میان شهیدان شاهد و فداکاران ملی جستجو کرد. در این فضا، به رغم تحی است برای بازتاب ترجیح و اولویت منافع ملی بر منافع شخصی، باندی و گروهی.
ریم و کنارزدن میثمی از سوی گروه رجوی در درون زندان در سالهای منتهی به پیروزی و همچنین پس از پیروزی انقلاب، او متکی به برداشت خود بدون هراس از رویارویی با فشارهای طاقت فرسای روانی سازمان راه درست را آنگونه که خود میفهمید انتخاب کرد و در کنار ملت ایران باقیماند. این در حالی است که او چندان روی گشادهای از حاکمیت جمهوری اسلامی نیز ندید و نامهربانیهای بسیاری را تحمل کرد. ولی بازهم از راه درست خود دست نکشید. البته کسانی چون مهندس بیژن نامدار زنگنه بودند که به نشریه راه مجاهد او در وزارت ارشاد آن زمان پروانه دادند و طرفه آنکه این کار با موافقت مرحوم شهید بهشتی انجام شد. بههرروی، مهندس لطفالله میثمی اینها
🔹متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/zMgnf
🖋عباس آخوندی، 23 آذرماه 1402
🔻در روز 16 آذر امسال آیین نکوداشتی در کانون توحید برای مبارز نستوه جناب آقای مهندس لطف الله میثمی برگزار شد. اینجانب توفیق حضور نداشتم. لیکن، دریغم امد که بهعنوان یک شهروند در حق او ادای دین نکنم. تمام کسانی که این مهندس مجاهد را میشناسند از آزادگی، جوانمردی، صداقت، دیانت، پاکی، فداکاری، درستی، غمخواری مردم، فروتنی و دهها خویِ نیک و برجسته یاد میکنند. من نیز همواره در حضور و در غیاب وی در برابر آزادگی و فروتنی او سرتعظیم فرآورده و میآورم. لیکن، در اینجا میخواهم از منظر دیگری به او نگاه کنم. برای من مهندس لطفالله میثمی آیینهی تاریخ معاصر ایران است.
🔻دو رخداد 28مرداد 1332، برکناری دکتر مصدق، بازگشت شاه و استحاله مشروطه به نظام سلطنت استبدادی و وابستگی آشکار آن به نیروی خارجی -مشخصا امریکا و در ادامه آن 16آذر همان سال و سرکوب دانشگاه در آستانه ورود نیکسون معاون رییس جمهور وقت امریکا به ایران بازتاب جدایی معنیدار ملت از سلطنت و سرخوردگی ملی بودند. میتوان بهوضوح چندوچون این دو رخداد تاریخی را در آیینهی مهندس لطفالله میثمی به عنوان یک پدیدار و نه یک شخص دید.
🔻در فراگشت دیگرگونی تاریخی ایران نوبت به خیزش 15 خرداد 1342 میرسد که بیشتر ماهیتی دینی دارد و پیوند اعتراضهای مدنی و دینی را بهیکدیگر مستحکم میکند. رخدادی که امید اصلاح نظام سلطنت را در اذهان مخالفان تباه میسازد و زمینه را برای شکلگیری گروههای مبارز مسلح فراهم میسازد. باز مهندس لطفالله میثمی با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق شاخص این جریان اعتراضی زیرزمینی است.
🔻جریانهای زیرزمینی تحت تاثیر دگرگونیها و استحالههای ایدئولوژیک گروهگروه میشوند تا جایی که در سازمان مجاهدین خلق، گروندان به مارکسیسم بهطور مسلحانه روبهروی دوستان پیشین خود قرار میگیرند و کمر به کشتن و نابودی آنان میبندند. هرچند، سرویس مخفی قدرت در میان آنان رخنه کرده و بر اتش این اختلاف میافزاید، لیکن ژرفای این اختلاف و تعارض و تضاد میان ماهیت باورهای گروههای مبارز را نمیتوان از یاد برد. در این میان، کسانی نیز بودند که وارد این بازی خطرناک نشدند و سره را از ناسره تشخیص دادند. مهندس لطفاللله میثمی مبارز استواری است که در این تعارضها دچار لغزش نشد او از بهترین و آگاهترین ناظرانی است که میتواند واقعیت این تحول تاریخی را برای ملت ایران آشکار سازد.
🔻در این دوران ایران شاهد شکلگیری جریانی اعتراضی به رهبری یک مرجع تقلید با شعار ساختارشکن و بیسابقه شاه باید برود است. طرفه آنکه راه و رسم مبارزه این جریان رادیکال غیر مسلحانه است. لذا همراهی آن با جریانهای مبارز مسلح با حفظ موضع غیرمسلحانه خویش است. در این رهگذر، گروهی بودند که میتوانستند هدف را که حذف شاه بود از روش، که دست بردن و یا نبردن به اسلحه بود را بهدرستی تشخیص دهند. دادوستد این دو جریان را نیز باید در آیینهی مهندس میثمی که آن روزگاران در متن تحولها بود.
🔻انقلاب اسلامی پیروز میشود و نوبت جدایی صفهای مبارزان از یکدیگر و یکدست شدن حاکمیت میرسد. در این رهگذر، نیروهای مخالف رژیم سابق اعم از مبارزان مسلح و غیر مسلح که هضم در جریان روحانیت مبارز نبودند بهتدریج حذف میشوند. سهم و نقش سرویسهای اطلاعاتی خارجی را نیز نباید از یاد برد. فرایند حذف ساده و آسان نیست. بلافاصله گروهی دست به اسلحه میبرند و جریان ترورهای کور نیمهی نخست دههی 60 را دامن میزنند. در این روزگا غوغا که همزمان با جنگ است عدهای دفاع از سرزمین و وفاداری ملی را بر هر تلاش دیگری ترجیح میدهند. تشخیص این اولویت تاریخی را باید در میان شهیدان شاهد و فداکاران ملی جستجو کرد. در این فضا، به رغم تحی است برای بازتاب ترجیح و اولویت منافع ملی بر منافع شخصی، باندی و گروهی.
ریم و کنارزدن میثمی از سوی گروه رجوی در درون زندان در سالهای منتهی به پیروزی و همچنین پس از پیروزی انقلاب، او متکی به برداشت خود بدون هراس از رویارویی با فشارهای طاقت فرسای روانی سازمان راه درست را آنگونه که خود میفهمید انتخاب کرد و در کنار ملت ایران باقیماند. این در حالی است که او چندان روی گشادهای از حاکمیت جمهوری اسلامی نیز ندید و نامهربانیهای بسیاری را تحمل کرد. ولی بازهم از راه درست خود دست نکشید. البته کسانی چون مهندس بیژن نامدار زنگنه بودند که به نشریه راه مجاهد او در وزارت ارشاد آن زمان پروانه دادند و طرفه آنکه این کار با موافقت مرحوم شهید بهشتی انجام شد. بههرروی، مهندس لطفالله میثمی اینها
🔹متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/zMgnf
نگاهی به رای دادگاه بینالمللی لاهه
حسن بهشتیپور
صدور رای موقت دادگاه بین المللی لاهه علیه جنایات اسرائیل در غزه
به گزارش خبرگزاری رویترز امروز جمعه ششم بهمن 1402 (26 ژانویه 2024) دادگاه بین المللی دادگستری لاهه به نفع درخواست آفریقای جنوبی برای اقدامات موقت علیه اسرائیل در مورد جنگ غزه رای داد. رئیس دیوان بین المللی دادگستری لاهه (ICJ) نتایج آرا 15 قاضی دادگاه را بیان کرد که رئوس ان به شرح زیر است:
1- شواهد کافی دال بر اختلاف برای پرونده نسل کشی وجود دارد
2- تائید صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل او گفت : « ما این اختیار را داریم که در مورد اقدامات اضطراری در پرونده نسلکشی علیه اسرائیل تصمیم بگیریم».
3- "اقدامات اسرائیل در غزه با هدف نابودی کلی یا جزئی یک گروه قومی خاص، فلسطینی ها ممکن است نسل کشی باشد."
4- دادگاه بین المللی لاهه دفاعیات اسرائیل برای رد پرونده نسل کشی را رد کرد.
5- دادگاه دریافت که گزارش ها و شواهد ارائه شده توسط آفریقای جنوبی معقول است؛ برخی از حقوقی که آفریقای جنوبی به دنبال آن است، منطقی است
6- دادگاه لاهه تایید میکند که مردم فلسطین در نوار غزه تحت حمایت کنوانسیون نسل کشی قرار دارند.
7- دادگاه اعلام کرد «ما حق فلسطینیان در نوار غزه را برای محافظت در برابر اقدامات نسل کشی می پذیریم؛ دادگاه حق هر دو طرف را در ارائه گزارش و شواهد و ارائه گزارش های صادر شده توسط کمیته های تحقیق و تفحص تضمین می کند.
8- دادگاه عمیقا نگران تلفات جانی در غزه است؛ زیرا تاکنون 25700 فلسطینی کشته شده اند.
9- رئیس دادگاه عملیات نظامی منجر به کشته و ویرانی بسیاری و آواره شدن جمعیت انبوهی شده است. آخرین نشانه حاکی از کشته شدن بیش از 27 هزار فلسطینی و تخریب ده ها هزار خانه است؛ رئیس دادگاه لاهه به سخنان گالانت وزیر دفاع اسرائیل استناد می کند که دو روز پس از 7 اکتبر از محاصره همه جانبه غزه خبر داد. علاوه بر این، رئیس دادگاه لاهه از هرتزوگ رئیس جمهور و کاتز وزیر خارجه اسرائیل نیز نقل قول کرد
10- غزه آشتی ناپذیر شده است. جان و مال مردم غزه گرفته و ویران شده است. فلسطینی ها گروهی هستند که توسط دادگاه محافظت می شوند"
11- دادگاه لاهه، اقدامات اضطراری را در پرونده نسل کشی اسرائیل اعمال می کند، روند دادگاه ادامه دارد.
12-اسرائیل باید فورا نیروهای نظامی خود را ملزم کند که هیچکدام از یک از جنایات فوق الذکر از جمله قتل عمد را انجام ندهند؛ اسرائیل باید گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند
13- اسرائیل باید ظرف یک ماه گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند؛ اسرائیل باید اقداماتی را برای بهبود وضعیت انسانی در نوار غزه انجام دهد؛ این حکم، تعهدات حقوقی بین المللی را بر اسرائیل تحمیل می کند؛ اسرائیل باید فوراً اطمینان حاصل کند که ارتش خود تخلفات فوق را مرتکب نمی شود؛ اسرائیل باید تامین فوری نیازهای بشردوستانه فوری در نوار غزه را تضمین کند؛ دادگاه یادآور می شود که هر دو طرف تابع قوانین بین المللی هستند و دادگاه خواهان آزادی فوری اسرا است.
آهارون باراک، نماینده دولت اسرائیل در جلسه دادگاه لاهه با صدور همه احکام ICJ مخالفت کرد، اما همه آنها (احکام صادره بر ضد اسرائیل) با اکثریت قاطع و تنها دو مخالف پذیرفته شدند، یعنی 13 رای موافق در برابر تنها 2 رای مخالف.
تحلیل خبر
1- با آنکه این رای ضمانت اجرایی ندارد اما یک رسوایی بزرگ سیاسی ، حقوقی برای اسرائیل محسوب می شود و بر اساس این حکم اسرائیل مجبور است برای حفظ پرستیژ بین المللی خود اقدام هایی انجام دهد. زیرا رسانه ها و افکار عمومی در این مورد نمی توانند بی تفاوت باشند. حداقل این حکم در واقع مستند سازی جنایات اسرائیل در یک دادگاه بین المللی است.
2- صدور این حکم از سوی دادگاه بین المللی در لاهه بار دیگر موید این واقعیت است که اگر به درستی دفاع حقوقی از یک موضوع داشته باشیم هرچند این دادگاه ها تحت نفوذ قدرتها هستند اما زمانی که در دفاع از خود ادله کافی حقوقی و همراه با سندهای غیر قابل تردید ارایه شود می توان این دادگاه ها را به صدور حکم در چارچوب مورد نظر متقاعد کرد .
3- دوران بی توجهی به مجامع بین المللی به بهانه آنکه همه آنها مجری سیاست قدرتهای سلطه جو هستند گذشته است. ایران می تواند با تغییر نگرش صحیح به مجامع بین المللی اهداف خود را از روش های مناسب با زبان حقوق بین الملل که قابل درک برای دیگران باشد، پیش ببرد.
حسن بهشتیپور
صدور رای موقت دادگاه بین المللی لاهه علیه جنایات اسرائیل در غزه
به گزارش خبرگزاری رویترز امروز جمعه ششم بهمن 1402 (26 ژانویه 2024) دادگاه بین المللی دادگستری لاهه به نفع درخواست آفریقای جنوبی برای اقدامات موقت علیه اسرائیل در مورد جنگ غزه رای داد. رئیس دیوان بین المللی دادگستری لاهه (ICJ) نتایج آرا 15 قاضی دادگاه را بیان کرد که رئوس ان به شرح زیر است:
1- شواهد کافی دال بر اختلاف برای پرونده نسل کشی وجود دارد
2- تائید صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل او گفت : « ما این اختیار را داریم که در مورد اقدامات اضطراری در پرونده نسلکشی علیه اسرائیل تصمیم بگیریم».
3- "اقدامات اسرائیل در غزه با هدف نابودی کلی یا جزئی یک گروه قومی خاص، فلسطینی ها ممکن است نسل کشی باشد."
4- دادگاه بین المللی لاهه دفاعیات اسرائیل برای رد پرونده نسل کشی را رد کرد.
5- دادگاه دریافت که گزارش ها و شواهد ارائه شده توسط آفریقای جنوبی معقول است؛ برخی از حقوقی که آفریقای جنوبی به دنبال آن است، منطقی است
6- دادگاه لاهه تایید میکند که مردم فلسطین در نوار غزه تحت حمایت کنوانسیون نسل کشی قرار دارند.
7- دادگاه اعلام کرد «ما حق فلسطینیان در نوار غزه را برای محافظت در برابر اقدامات نسل کشی می پذیریم؛ دادگاه حق هر دو طرف را در ارائه گزارش و شواهد و ارائه گزارش های صادر شده توسط کمیته های تحقیق و تفحص تضمین می کند.
8- دادگاه عمیقا نگران تلفات جانی در غزه است؛ زیرا تاکنون 25700 فلسطینی کشته شده اند.
9- رئیس دادگاه عملیات نظامی منجر به کشته و ویرانی بسیاری و آواره شدن جمعیت انبوهی شده است. آخرین نشانه حاکی از کشته شدن بیش از 27 هزار فلسطینی و تخریب ده ها هزار خانه است؛ رئیس دادگاه لاهه به سخنان گالانت وزیر دفاع اسرائیل استناد می کند که دو روز پس از 7 اکتبر از محاصره همه جانبه غزه خبر داد. علاوه بر این، رئیس دادگاه لاهه از هرتزوگ رئیس جمهور و کاتز وزیر خارجه اسرائیل نیز نقل قول کرد
10- غزه آشتی ناپذیر شده است. جان و مال مردم غزه گرفته و ویران شده است. فلسطینی ها گروهی هستند که توسط دادگاه محافظت می شوند"
11- دادگاه لاهه، اقدامات اضطراری را در پرونده نسل کشی اسرائیل اعمال می کند، روند دادگاه ادامه دارد.
12-اسرائیل باید فورا نیروهای نظامی خود را ملزم کند که هیچکدام از یک از جنایات فوق الذکر از جمله قتل عمد را انجام ندهند؛ اسرائیل باید گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند
13- اسرائیل باید ظرف یک ماه گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند؛ اسرائیل باید اقداماتی را برای بهبود وضعیت انسانی در نوار غزه انجام دهد؛ این حکم، تعهدات حقوقی بین المللی را بر اسرائیل تحمیل می کند؛ اسرائیل باید فوراً اطمینان حاصل کند که ارتش خود تخلفات فوق را مرتکب نمی شود؛ اسرائیل باید تامین فوری نیازهای بشردوستانه فوری در نوار غزه را تضمین کند؛ دادگاه یادآور می شود که هر دو طرف تابع قوانین بین المللی هستند و دادگاه خواهان آزادی فوری اسرا است.
آهارون باراک، نماینده دولت اسرائیل در جلسه دادگاه لاهه با صدور همه احکام ICJ مخالفت کرد، اما همه آنها (احکام صادره بر ضد اسرائیل) با اکثریت قاطع و تنها دو مخالف پذیرفته شدند، یعنی 13 رای موافق در برابر تنها 2 رای مخالف.
تحلیل خبر
1- با آنکه این رای ضمانت اجرایی ندارد اما یک رسوایی بزرگ سیاسی ، حقوقی برای اسرائیل محسوب می شود و بر اساس این حکم اسرائیل مجبور است برای حفظ پرستیژ بین المللی خود اقدام هایی انجام دهد. زیرا رسانه ها و افکار عمومی در این مورد نمی توانند بی تفاوت باشند. حداقل این حکم در واقع مستند سازی جنایات اسرائیل در یک دادگاه بین المللی است.
2- صدور این حکم از سوی دادگاه بین المللی در لاهه بار دیگر موید این واقعیت است که اگر به درستی دفاع حقوقی از یک موضوع داشته باشیم هرچند این دادگاه ها تحت نفوذ قدرتها هستند اما زمانی که در دفاع از خود ادله کافی حقوقی و همراه با سندهای غیر قابل تردید ارایه شود می توان این دادگاه ها را به صدور حکم در چارچوب مورد نظر متقاعد کرد .
3- دوران بی توجهی به مجامع بین المللی به بهانه آنکه همه آنها مجری سیاست قدرتهای سلطه جو هستند گذشته است. ایران می تواند با تغییر نگرش صحیح به مجامع بین المللی اهداف خود را از روش های مناسب با زبان حقوق بین الملل که قابل درک برای دیگران باشد، پیش ببرد.
دوستانی که علاقمند هستند که متن کامل رای دادگاه بینالمللی لاهه را بدانند به پوشهی زیر مراجعه کنند.
https://acrobat.adobe.com/id/urn:aaid:sc:AP:5208c90d-882a-47bc-8a12-2a951b7cea19
https://acrobat.adobe.com/id/urn:aaid:sc:AP:5208c90d-882a-47bc-8a12-2a951b7cea19
Adobe Acrobat
Adobe Acrobat - 192-20240126-ord-01-00-en.pdf
View this file, and add comments too.
گزارش مراسم بزرگداشت
دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف
درسهای ماندگار آموزگار «اقتصاد ایران»
گزارش مراسم بزرگداشت دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف
شماره روزنامه:۵۹۴۱
تاریخ چاپ:۱۴۰۲/۱۱/۱۵
شماره خبر:۴۰۴۳۰۲۳
گروه: سیاست گذاری
دنیای اقتصاد -گروه سیاستگذاری : روز گذشته آیین نکوداشت دکتر مسعود نیلی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با حضور جمعی از دوستان، اقتصاددانان و همکاران این چهره ماندگار برگزار و از دستاوردهای این اقتصاددان قدردانی شد. چکیده صحبتهای حضار را میتوان در سه بخش خلاصه کرد. نخست اهمیت حضور نیلی به عنوان استاد علم اقتصاد ایران و توسعه نهاد دانشگاه که به شکل پویا درآمده و در حال حاضر خروجی آن، تحصیلکردهها و اقتصاددانان جوان بسیاری است که میتوانند به پیشرفت علم اقتصاد در کشور کمک کنند. بخش دیگر، حضور او در جامعه برای توضیح رویدادها و رخدادها با زبان علم اقتصاد است. مسعود نیلی، طی دهههای اخیر همواره سعی کرده با حضور در رسانهها، موضوعات فنی اقتصاد را به زبان ساده به عموم مردم توضیح دهد. بخش سوم نیز حضور و اثرگذاری در سیاستگذاری است که نمونه آن خروجی موفق برنامه سوم توسعه اقتصادی است. البته از نگاه او، در این بخش همچنان باید اقتصاددانان تلاش کنند تا سیاستگذاران در نهایت بتوانند در چهارچوب علم اقتصاد عمل کرده و سیاستگذاری کنند و جامعه از این تصمیمات منتفع شود.
اقتصاددانان و صاحبنظران از ویژگیهای دکتر نیلی گفتند / علی محمدی/ دنیای اقتصاد
دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان ایرانی و استاد دانشگاه شریف، در گفتوگوی صمیمانهای که در مراسم بزرگداشت و به مناسبت بازنشستگی او با حضور محمد طاهری، سردبیر هفتهنامه «تجارت فردا» و همچنین امینه محمودزاده، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاهصنعتی شریف برگزار شد حس حضور در این مراسم را تکرارنشدنی عنوان کرد؛ زیرا به گفته او تمام کسانی که دوستشان دارد دور هم جمع شدهاند. به گفته مسعود نیلی، تماشای چهره تکتک کسانی که او دوستشان دارد، برایش بسیار لذتبخش و امیدآفرین است. او مهمترین ویژگی این مراسم را عشقی دانست که در آن جریان دارد. نیلی همچنین از همه کسانی که در این جلسه حضور داشتند قدردانی کرد.
دغدغهمند اقتصاد از کودکی
این استاد اقتصاد در رابطه با علایق دوران نوجوانی خود که عمدتا ادبیات و رمانهای بینالمللی بود گفت: کتابهای بینوایان، اولیور توئیست و مردی که میخندد به نوعی به داستان فقر میپردازند و شاید به همین دلیل بود که من جذب این داستانها شدم. اما پس از آن احساس کردم بهتر است جلوههای این مسائل را در محیط بیرون دنبال کنم. نیلی در ادامه تاکید کرد: در رابطه با مسائل اجتماعی و سیاسی، دانشجوی فعال و پیشتازی نبودم اما مطالعه میکردم. از یک زمانی به بعد سعی کردم مسائل را قاعدهمند پیش ببرم. این اقتصاددان ایرانی در پاسخ به سوالی در رابطه با زندگی شخصی خود گفت: دوران زندگی کاری من با زندگی خانوادگیام بسیار منطبق بوده است. من هم خانواده خود را خیلی دوست دارم و هم دانشجویان خودم را. به گفته نیلی وقتی یک استاد میبیند که دانشجوی او به مرحلهای رسیده است که او را نقد میکند برایش بسیار لذتبخش است.
علی محمدی/ دنیای اقتصاد
بزرگترین دستاورد
در ادامه نیلی در پاسخ به این سوال که کدامیک از دستاوردها و کارهای خود را شاخص میداند و با نگاه به گذشته آن را سرآمد تلقی میکند، بیان کرد که در زمینه سیاستگذاری، بدون شک برنامه سوم توسعه را مهمترین دستاورد خود میداند که هنگام انجام آن، هدفی چون متحول ساختن برنامهریزی در کشور را دنبال میکرده است. این اقتصاددان در ادامه به این نکته اشاره کرد که بهرغم عدم حضور در سازمان برنامه و بودجه در دوران اجرای برنامه سوم، بهترین عملکرد اقتصادی سالهای بعد از انقلاب در همان سالهای اجرای برنامه سوم توسعه رقم خورد. نیلی انتخاب بین راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف و برنامه سوم توسعه را انتخاب سختی دانست اما در نهایت به راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف رای داد. او دو آرزوی خود را راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف و ورود علم اقتصاد به سیاستگذاری کشور اعلام کرد که هرچند در تحقق آرزوی نخست موفق بوده، اما در رسیدن به دومین مورد ناکام مانده است. به گفته این استاد دانشگاه، یک اقتصاددان چهار حوزه برای فعالیت دارد؛ ارتباط با سیاستگذار، برخورد با دانشجویان، مراوده با جامعه اقتصاددانان و در نهایت مواجه شدن با جامعه.
رسالت مسعود نیلی چیست؟
نیلی در این باره گفت: ما اقتصاددانان، با جامعه به اندازه کافی صحبت نکردهایم و درباره چرایی ایجاد و تداوم مشکلات به اندازه کافی توضیح ندادهایم. ما اقتصاددانان همچنان به یک چارچوب واحد برای ارتباط و تبادل نظر نرسیدهایم.
دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف
درسهای ماندگار آموزگار «اقتصاد ایران»
گزارش مراسم بزرگداشت دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف
شماره روزنامه:۵۹۴۱
تاریخ چاپ:۱۴۰۲/۱۱/۱۵
شماره خبر:۴۰۴۳۰۲۳
گروه: سیاست گذاری
دنیای اقتصاد -گروه سیاستگذاری : روز گذشته آیین نکوداشت دکتر مسعود نیلی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با حضور جمعی از دوستان، اقتصاددانان و همکاران این چهره ماندگار برگزار و از دستاوردهای این اقتصاددان قدردانی شد. چکیده صحبتهای حضار را میتوان در سه بخش خلاصه کرد. نخست اهمیت حضور نیلی به عنوان استاد علم اقتصاد ایران و توسعه نهاد دانشگاه که به شکل پویا درآمده و در حال حاضر خروجی آن، تحصیلکردهها و اقتصاددانان جوان بسیاری است که میتوانند به پیشرفت علم اقتصاد در کشور کمک کنند. بخش دیگر، حضور او در جامعه برای توضیح رویدادها و رخدادها با زبان علم اقتصاد است. مسعود نیلی، طی دهههای اخیر همواره سعی کرده با حضور در رسانهها، موضوعات فنی اقتصاد را به زبان ساده به عموم مردم توضیح دهد. بخش سوم نیز حضور و اثرگذاری در سیاستگذاری است که نمونه آن خروجی موفق برنامه سوم توسعه اقتصادی است. البته از نگاه او، در این بخش همچنان باید اقتصاددانان تلاش کنند تا سیاستگذاران در نهایت بتوانند در چهارچوب علم اقتصاد عمل کرده و سیاستگذاری کنند و جامعه از این تصمیمات منتفع شود.
اقتصاددانان و صاحبنظران از ویژگیهای دکتر نیلی گفتند / علی محمدی/ دنیای اقتصاد
دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان ایرانی و استاد دانشگاه شریف، در گفتوگوی صمیمانهای که در مراسم بزرگداشت و به مناسبت بازنشستگی او با حضور محمد طاهری، سردبیر هفتهنامه «تجارت فردا» و همچنین امینه محمودزاده، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاهصنعتی شریف برگزار شد حس حضور در این مراسم را تکرارنشدنی عنوان کرد؛ زیرا به گفته او تمام کسانی که دوستشان دارد دور هم جمع شدهاند. به گفته مسعود نیلی، تماشای چهره تکتک کسانی که او دوستشان دارد، برایش بسیار لذتبخش و امیدآفرین است. او مهمترین ویژگی این مراسم را عشقی دانست که در آن جریان دارد. نیلی همچنین از همه کسانی که در این جلسه حضور داشتند قدردانی کرد.
دغدغهمند اقتصاد از کودکی
این استاد اقتصاد در رابطه با علایق دوران نوجوانی خود که عمدتا ادبیات و رمانهای بینالمللی بود گفت: کتابهای بینوایان، اولیور توئیست و مردی که میخندد به نوعی به داستان فقر میپردازند و شاید به همین دلیل بود که من جذب این داستانها شدم. اما پس از آن احساس کردم بهتر است جلوههای این مسائل را در محیط بیرون دنبال کنم. نیلی در ادامه تاکید کرد: در رابطه با مسائل اجتماعی و سیاسی، دانشجوی فعال و پیشتازی نبودم اما مطالعه میکردم. از یک زمانی به بعد سعی کردم مسائل را قاعدهمند پیش ببرم. این اقتصاددان ایرانی در پاسخ به سوالی در رابطه با زندگی شخصی خود گفت: دوران زندگی کاری من با زندگی خانوادگیام بسیار منطبق بوده است. من هم خانواده خود را خیلی دوست دارم و هم دانشجویان خودم را. به گفته نیلی وقتی یک استاد میبیند که دانشجوی او به مرحلهای رسیده است که او را نقد میکند برایش بسیار لذتبخش است.
علی محمدی/ دنیای اقتصاد
بزرگترین دستاورد
در ادامه نیلی در پاسخ به این سوال که کدامیک از دستاوردها و کارهای خود را شاخص میداند و با نگاه به گذشته آن را سرآمد تلقی میکند، بیان کرد که در زمینه سیاستگذاری، بدون شک برنامه سوم توسعه را مهمترین دستاورد خود میداند که هنگام انجام آن، هدفی چون متحول ساختن برنامهریزی در کشور را دنبال میکرده است. این اقتصاددان در ادامه به این نکته اشاره کرد که بهرغم عدم حضور در سازمان برنامه و بودجه در دوران اجرای برنامه سوم، بهترین عملکرد اقتصادی سالهای بعد از انقلاب در همان سالهای اجرای برنامه سوم توسعه رقم خورد. نیلی انتخاب بین راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف و برنامه سوم توسعه را انتخاب سختی دانست اما در نهایت به راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف رای داد. او دو آرزوی خود را راهاندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف و ورود علم اقتصاد به سیاستگذاری کشور اعلام کرد که هرچند در تحقق آرزوی نخست موفق بوده، اما در رسیدن به دومین مورد ناکام مانده است. به گفته این استاد دانشگاه، یک اقتصاددان چهار حوزه برای فعالیت دارد؛ ارتباط با سیاستگذار، برخورد با دانشجویان، مراوده با جامعه اقتصاددانان و در نهایت مواجه شدن با جامعه.
رسالت مسعود نیلی چیست؟
نیلی در این باره گفت: ما اقتصاددانان، با جامعه به اندازه کافی صحبت نکردهایم و درباره چرایی ایجاد و تداوم مشکلات به اندازه کافی توضیح ندادهایم. ما اقتصاددانان همچنان به یک چارچوب واحد برای ارتباط و تبادل نظر نرسیدهایم.
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه اکنون چه رسالتی برای خود قائل است، خاطرنشان کرد: دو هدف را به طور جدی دنبال میکنم. نخست تخصصی کردن رشته و علم اقتصاد در کشور و دوم رساندن علم اقتصاد به درون متن جامعه و در میان افراد عادی. او بر این نکته تاکید کرد که در نهایت باید برای پیشبرد برخی اهداف صبر زیادی به خرج داد و دستیابی به برخی اهداف لزوما در کوتاهمدت ممکن نیست. او تاکید کرد: دانشگاه مانند خانه من است و همواره اولویت من حضور در دانشگاه بوده و خواهد بود.
شاگرد اول اقتصاد و اخلاق
علینقی مشایخی، استاد دانشگاه صنعتی شریف که مسعود نیلی زمانی شاگرد او بود، در بخشی از این مراسم به سخنرانی پرداخت.
مشایخی گفت: در سال ۱۳۶۱ به اتفاق تعدادی دیگر از همکاران دانشگاهی، دوره کارشناسی ارشد در مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی را برای اولین بار در کشور و در دانشگاه صنعتی اصفهان ایجاد کردیم، چون احساس میکردیم کشور دچار فقر در این زمینه است. دکتر نیلی به کمک مهندس مومنی پرسوجو کردند که این چه رشتهای است؟ ما هم طوری توضیح دادیم که ایشان جذب شود. وقتی عمیقتر متوجه شد که این رشته به درد کشور میخورد، آن را با تعهد به اینکه به کشور خدمت کند انتخاب کرد. مهم است که جوانان اهداف خود را ورای منافع شخصی تعیین کنند. زمانی که مسعود نیلی وارد آن دوره شد چون آگاهانه و با عشق انتخاب کرده بود با ولع درس خواند. ظرف دو سال 64 واحد را به جای 32واحد گرفت و شاگرد اول هم شد.
دکتر نیلی مسوولیتپذیر است. هرجا از او خواستند مسوولیتی را بپذیرد پذیرفته و روی آن تمرکز کرده است. ویژگی دیگر او استقلال رای مبتنی بر فهمی است که از دانش اقتصاد دارد. مهم نیست که رئیس او یا مسوولان از او چه میخواهند بلکه آنچه را میفهمد بیان میکند. یک ویژگی دیگر او توان مدیریت کارهای گروهی است. برای مثال زمانی برنامه های دوم و سوم را تهیه و تعداد زیادی از کارشناسان را مدیریت میکرد که توان بسیار مهمی است. او متواضع و اخلاقمدار است.
اما دکتر نیلی با همه این تواناییها یک کار مهم کرد. وقتی که این دانشکده را ایجاد کردیم ایشان یکتنه با دعوت از بعضی از همکاران اقتصادی از بیرون، رشته اقتصاد را راه انداخت که هم زحمت بسیاری داشت، هم بسیار مهم و هم در جهت هدف دانشکده بود. مشکل اقتصاد ما سطح نازل فهم سیاستگذاران، استادان و دانشجویان ما از اقتصاد است و این مهم از طریق جذب استعدادها رقم میخورد که شاید زمان ببرد اما در حال رخ دادن است. دغدغهمندی ویژگی دیگر دکتر نیلی است. در یک کلام ایشان اقتصاددانی دغدغهمند و باعث افتخار ماست.
دغدغهمند اقتصاد ایران
امیر کرمانی، اقتصاددان و یکی از شاگردان مسعود نیلی، با ارسال یک فایل تصویری، در مراسم بزرگداشت این استاد اقتصاد صحبت کرد.
کرمانی در رابطه با درسهایی که از مسعود نیلی آموخته است، گفت: بسیاری از نکات و ویژگیهای دکتر نیلی مطرح شد که کار من را سادهتر میکند. یکی از این ویژگیها و درسهایی که من از ایشان آموختم، دغدغه عمیق دکتر نیلی برای اقتصاد ایران بود. ایشان در دولتهای مختلف دغدغهمندی خود را نشان دادند. مهمترین کار برای اقتصاد ایران تربیت نسل بعد است و تا موقعی که این درخت به ثمر خودش ننشیند، نمیشود انتظار میوه داشت. من به عنوان دانشجوی مسعود نیلی، صبر و متانت خاصی را که دکتر در مقابل دانشجویان دارند فراموش نمیکنم. گاهی حرفهای اشتباه من را به قدری با متانت جواب میدادند که خودم متوجه اشتباهم شوم و فضای آرامش در گفتوگو با دکتر نیلی به من بسیار کمک کرده است. واقعا برای من آموزنده است که این استاد سعی میکنند در چهارچوب آکادمیک اقتصاد و کمی کردن مسائل اقتصاد ایران فعالیت کنند. آن هم در شرایطی که دادهمحور نبودن سیاستگذاری در اقتصاد ایران یک مشکل بسیار بزرگ است، دکتر نقش ویژهای ایفا کردند. درس آخر هم این است که ایشان همیشه تیمساز بودند و وارد هر مسالهای در اقتصاد ایران شدند تیمی عمل کردند که این در اقتصاد بسیار مهم است، چون فردی عمل کردن در اقتصاد چندان مطلوب نیست.
اقتصاددان کاریزماتیک
سید علی مدنیزاده، اقتصاددان و رئیس دانشکده اقتصاد و مدیریت شریف، یکی دیگر از افرادی بود که در مراسم بزرگداشت مسعود نیلی سخنرانی کرد.
مدنیزاده در این بخش گفت: دکتر نیلی همان باغبانی است که نه تنها مال خویش بلکه عمر خویش را انفاق کرد تا گلهای دانشکده اقتصاد را دانه دانه بکارد، آب دهد، هرس کند و برای میوه دادن آماده کند. من افتخار آشنایی دکتر نیلی را از سال چهارم دکترای خود داشتم. زمانی که قصد برگشت به کشور را داشتم خاطرم هست که چه مشتاقانه من را به بازگشت تشویق کردند. بعدها فهمیدم برای تسهیل جذب من چقدر تلاش کردند.
شاگرد اول اقتصاد و اخلاق
علینقی مشایخی، استاد دانشگاه صنعتی شریف که مسعود نیلی زمانی شاگرد او بود، در بخشی از این مراسم به سخنرانی پرداخت.
مشایخی گفت: در سال ۱۳۶۱ به اتفاق تعدادی دیگر از همکاران دانشگاهی، دوره کارشناسی ارشد در مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی را برای اولین بار در کشور و در دانشگاه صنعتی اصفهان ایجاد کردیم، چون احساس میکردیم کشور دچار فقر در این زمینه است. دکتر نیلی به کمک مهندس مومنی پرسوجو کردند که این چه رشتهای است؟ ما هم طوری توضیح دادیم که ایشان جذب شود. وقتی عمیقتر متوجه شد که این رشته به درد کشور میخورد، آن را با تعهد به اینکه به کشور خدمت کند انتخاب کرد. مهم است که جوانان اهداف خود را ورای منافع شخصی تعیین کنند. زمانی که مسعود نیلی وارد آن دوره شد چون آگاهانه و با عشق انتخاب کرده بود با ولع درس خواند. ظرف دو سال 64 واحد را به جای 32واحد گرفت و شاگرد اول هم شد.
دکتر نیلی مسوولیتپذیر است. هرجا از او خواستند مسوولیتی را بپذیرد پذیرفته و روی آن تمرکز کرده است. ویژگی دیگر او استقلال رای مبتنی بر فهمی است که از دانش اقتصاد دارد. مهم نیست که رئیس او یا مسوولان از او چه میخواهند بلکه آنچه را میفهمد بیان میکند. یک ویژگی دیگر او توان مدیریت کارهای گروهی است. برای مثال زمانی برنامه های دوم و سوم را تهیه و تعداد زیادی از کارشناسان را مدیریت میکرد که توان بسیار مهمی است. او متواضع و اخلاقمدار است.
اما دکتر نیلی با همه این تواناییها یک کار مهم کرد. وقتی که این دانشکده را ایجاد کردیم ایشان یکتنه با دعوت از بعضی از همکاران اقتصادی از بیرون، رشته اقتصاد را راه انداخت که هم زحمت بسیاری داشت، هم بسیار مهم و هم در جهت هدف دانشکده بود. مشکل اقتصاد ما سطح نازل فهم سیاستگذاران، استادان و دانشجویان ما از اقتصاد است و این مهم از طریق جذب استعدادها رقم میخورد که شاید زمان ببرد اما در حال رخ دادن است. دغدغهمندی ویژگی دیگر دکتر نیلی است. در یک کلام ایشان اقتصاددانی دغدغهمند و باعث افتخار ماست.
دغدغهمند اقتصاد ایران
امیر کرمانی، اقتصاددان و یکی از شاگردان مسعود نیلی، با ارسال یک فایل تصویری، در مراسم بزرگداشت این استاد اقتصاد صحبت کرد.
کرمانی در رابطه با درسهایی که از مسعود نیلی آموخته است، گفت: بسیاری از نکات و ویژگیهای دکتر نیلی مطرح شد که کار من را سادهتر میکند. یکی از این ویژگیها و درسهایی که من از ایشان آموختم، دغدغه عمیق دکتر نیلی برای اقتصاد ایران بود. ایشان در دولتهای مختلف دغدغهمندی خود را نشان دادند. مهمترین کار برای اقتصاد ایران تربیت نسل بعد است و تا موقعی که این درخت به ثمر خودش ننشیند، نمیشود انتظار میوه داشت. من به عنوان دانشجوی مسعود نیلی، صبر و متانت خاصی را که دکتر در مقابل دانشجویان دارند فراموش نمیکنم. گاهی حرفهای اشتباه من را به قدری با متانت جواب میدادند که خودم متوجه اشتباهم شوم و فضای آرامش در گفتوگو با دکتر نیلی به من بسیار کمک کرده است. واقعا برای من آموزنده است که این استاد سعی میکنند در چهارچوب آکادمیک اقتصاد و کمی کردن مسائل اقتصاد ایران فعالیت کنند. آن هم در شرایطی که دادهمحور نبودن سیاستگذاری در اقتصاد ایران یک مشکل بسیار بزرگ است، دکتر نقش ویژهای ایفا کردند. درس آخر هم این است که ایشان همیشه تیمساز بودند و وارد هر مسالهای در اقتصاد ایران شدند تیمی عمل کردند که این در اقتصاد بسیار مهم است، چون فردی عمل کردن در اقتصاد چندان مطلوب نیست.
اقتصاددان کاریزماتیک
سید علی مدنیزاده، اقتصاددان و رئیس دانشکده اقتصاد و مدیریت شریف، یکی دیگر از افرادی بود که در مراسم بزرگداشت مسعود نیلی سخنرانی کرد.
مدنیزاده در این بخش گفت: دکتر نیلی همان باغبانی است که نه تنها مال خویش بلکه عمر خویش را انفاق کرد تا گلهای دانشکده اقتصاد را دانه دانه بکارد، آب دهد، هرس کند و برای میوه دادن آماده کند. من افتخار آشنایی دکتر نیلی را از سال چهارم دکترای خود داشتم. زمانی که قصد برگشت به کشور را داشتم خاطرم هست که چه مشتاقانه من را به بازگشت تشویق کردند. بعدها فهمیدم برای تسهیل جذب من چقدر تلاش کردند.
طی یک دهه، یک درس را از ایشان آموختم. درس بزرگی که سه ویژگی داشت: پایبندی به اصول اخلاق حرفهای انسانی و اسلامی، سلامت مالی و رعایت هرگونه تضاد منافع.
مسعود نیلی نقش یک رهبر را ایفا کرد. رهبری تحولگرا و در عین حال واقعگرا، رهبری کاریزماتیک که خوب میشنید و خوب گوش میکرد تا بهترین آرا را بدون هیچگونه خودرأیی انتخاب کند.
همچنین او رهبری جوانگرا بود که به همه جوانان دانشکده پروبال داد. این سه ویژگی به ما یاد داد که چگونه میتوان بزرگ بود، یک باغ درست کرد و به ما امید ساختن داد. او به عنوان یک اقتصاددان به ما آموخت که چگونه نسبت به مسائل اقتصاد عمیقتر فکر کنیم، بهره بگیریم و مسائل سخت اقتصاد کشور را تحلیل کنیم. او به ما آموخت که چگونه میتوان مسائل پیچیده اقتصاد را نظریهپردازی کرد و به زبان ساده توضیح داد و تبدیل به جریان کرد. همچنین مسعود نیلی به ما آموخت که گاهی بزرگی در سکوت است.
روایتگر صادق اقتصاد
محسن جلالپور، کارآفرین و فعال اقتصادی، یکی دیگر از سخنرانان مراسم بزرگداشت مسعود نیلی بود که البته به دلیل کسالت نتوانست در این مراسم حضور یابد. به دنبال این موضوع فرهاد نیلی، اقتصاددان و برادر مسعود نیلی، متن سخنرانی او را در این مراسم خواند.
هرچند فرهاد نیلی تاکید کرد اگر مسعود نیلی برادر من نبود و قرار بود امروز درباره چنین عالم، معلم و جریانسازی صحبت شود وظیفه داشتم صحبت کنم، اما خود را به دلیل برادری محذور داشتم و میدانستم خود او هم مرا محذور میدارد. اما در نهایت به دلیل درخواست محسن جلالپور، پیام او را برای شما میخوانم.
«از اینکه امروز میان شما نیستم، بسیار غمگین و ناراحتم. مدتها بود منتظر چنین لحظهای بودم که به مردی ادای دین کنم که او را میستایم. برای من که دوستان پرکاری در عرصه سیاستگذاری دارم مسعود نیلی نمونهای منحصربهفرد است. فردی که اگر نظام تصمیمگیری به آرمانهای او اعتماد میکرد امروز اقتصاد وضعیت بهتری داشت. از مدتها قبل در همه حال با خودم فکر میکردم درباره این مرد چه بگویم. یکی از مهمترین دلایلی که همه ما او را دوست داریم این است که او را آدمی اخلاقگرا میدانیم.
شما بهتر از من ویژگیهای فردی او را میشناسید و میدانید اهل تزویر و ریا نیستم و دروغ نمیگویم. مسعود نیلی پشتسر دیگران سخن نمیگوید و بسیار صبور است. اما من چند ویژگی مهم را هم به عنوان اخلاق اجتماعی ایشان میشناسم. در ذهنیت یک فرد بازاری مثل من، اخلاق در تعهد، انصاف و مردمدوستی خلاصه میشود. او منصف است و دوست داشتن مردم را مقدم بر دوست داشتن سیاستمداران میداند. یکی دیگر از ویژگیهای او این است که به اصول علمی به معنی واقعی پایبند است. مهم است که فردی که نظرات او بر زندگی مردم اثرگذار است به اصول علمی وفادار باشد.
خصیصه مهم دیگر او این است که هرجا باشد از خود یادگاری به جای میگذارد. حساب ذخیره ارزی، دانشکده اقتصاد شریف، مجموعه مطالعات اقتصاد ایران و بسیاری نهادهای دیگر. در کنار این ویژگیها مسعود نیلی همواره دغدغه اقتصاد ایران را دارد. همسر ایشان تعریف میکرد نیلی از ترس نقدینگی شبها کابوس تورم میبیند. او هیچگاه شهودی نظر نداده و دریافت او از اقتصاد ایران مستند بوده است. او اقتصاد ایران را به ما آموخته است. هرجا سخنرانی دارد پای صحبتهایش مینشینم. اهل خانواده است، اما دانشگاه خانواده اوست. اواخر آذر 97 زمانی که از همکاری با دولت وقت کنارهگیری کرد خوشحال بود که به دانشگاه پناه میبرد. امروز میتوانم تصورکنم بازنشستگی او چه خسارتی به دانشگاه میزند اما همچنان میدانم قطع ارتباط او با دانشگاه چه ضربهای به او میزند. شاید درونگرا یا کمحرف باشد اما نمیتوانم او را بداخلاق یا جدی تصور کنم. او بسیار طناز و نکتهسنج است. نیلی در عین حال بسیار فروتن است و هر چه زمان گذشته افتادهتر شده است. حرفهایش همان حرفهاست اما مخاطبش دیگر سیاستمداران نیستند. او انسانی پاک، دوستداشتنی و علاقهمند به اقتصاد کشور است. اگر نیلی نبود، قطعا اقتصاد ایران یک روایتگر صادق و دانشمند تحلیلگر کم داشت. در انتها برای اینکه یاد مسعود نیلی همیشه زنده بماند، پیشنهاد میکنم سازوکاری حمایتی برای این کار طراحی شود. راه مسعود نیلی مستدام باد.»
این گزارش را از آن رو منتشر کردم که به سهم خود به دکتر مسعود نیلی عزیز سپاس گفته باشم. بیگمان او در این دوره از تاریخ ایران سهم بسزایی در فرایندهای تصمیمسازی داشته، هر چند سیاستمدار به پیشنهادهای او اغلب دل نبسته است.
دکتر مسعود نیلی قطعا نقش موثری در توسعه دانش افتصاد در ایران و تربیت نسل جوان اقتصاددانان داشته است.
از درگاه حضرت احدیت سلامتی، شادمانی و کامیابی فزونتر او را خواهانم.
عباس آخوندی
مسعود نیلی نقش یک رهبر را ایفا کرد. رهبری تحولگرا و در عین حال واقعگرا، رهبری کاریزماتیک که خوب میشنید و خوب گوش میکرد تا بهترین آرا را بدون هیچگونه خودرأیی انتخاب کند.
همچنین او رهبری جوانگرا بود که به همه جوانان دانشکده پروبال داد. این سه ویژگی به ما یاد داد که چگونه میتوان بزرگ بود، یک باغ درست کرد و به ما امید ساختن داد. او به عنوان یک اقتصاددان به ما آموخت که چگونه نسبت به مسائل اقتصاد عمیقتر فکر کنیم، بهره بگیریم و مسائل سخت اقتصاد کشور را تحلیل کنیم. او به ما آموخت که چگونه میتوان مسائل پیچیده اقتصاد را نظریهپردازی کرد و به زبان ساده توضیح داد و تبدیل به جریان کرد. همچنین مسعود نیلی به ما آموخت که گاهی بزرگی در سکوت است.
روایتگر صادق اقتصاد
محسن جلالپور، کارآفرین و فعال اقتصادی، یکی دیگر از سخنرانان مراسم بزرگداشت مسعود نیلی بود که البته به دلیل کسالت نتوانست در این مراسم حضور یابد. به دنبال این موضوع فرهاد نیلی، اقتصاددان و برادر مسعود نیلی، متن سخنرانی او را در این مراسم خواند.
هرچند فرهاد نیلی تاکید کرد اگر مسعود نیلی برادر من نبود و قرار بود امروز درباره چنین عالم، معلم و جریانسازی صحبت شود وظیفه داشتم صحبت کنم، اما خود را به دلیل برادری محذور داشتم و میدانستم خود او هم مرا محذور میدارد. اما در نهایت به دلیل درخواست محسن جلالپور، پیام او را برای شما میخوانم.
«از اینکه امروز میان شما نیستم، بسیار غمگین و ناراحتم. مدتها بود منتظر چنین لحظهای بودم که به مردی ادای دین کنم که او را میستایم. برای من که دوستان پرکاری در عرصه سیاستگذاری دارم مسعود نیلی نمونهای منحصربهفرد است. فردی که اگر نظام تصمیمگیری به آرمانهای او اعتماد میکرد امروز اقتصاد وضعیت بهتری داشت. از مدتها قبل در همه حال با خودم فکر میکردم درباره این مرد چه بگویم. یکی از مهمترین دلایلی که همه ما او را دوست داریم این است که او را آدمی اخلاقگرا میدانیم.
شما بهتر از من ویژگیهای فردی او را میشناسید و میدانید اهل تزویر و ریا نیستم و دروغ نمیگویم. مسعود نیلی پشتسر دیگران سخن نمیگوید و بسیار صبور است. اما من چند ویژگی مهم را هم به عنوان اخلاق اجتماعی ایشان میشناسم. در ذهنیت یک فرد بازاری مثل من، اخلاق در تعهد، انصاف و مردمدوستی خلاصه میشود. او منصف است و دوست داشتن مردم را مقدم بر دوست داشتن سیاستمداران میداند. یکی دیگر از ویژگیهای او این است که به اصول علمی به معنی واقعی پایبند است. مهم است که فردی که نظرات او بر زندگی مردم اثرگذار است به اصول علمی وفادار باشد.
خصیصه مهم دیگر او این است که هرجا باشد از خود یادگاری به جای میگذارد. حساب ذخیره ارزی، دانشکده اقتصاد شریف، مجموعه مطالعات اقتصاد ایران و بسیاری نهادهای دیگر. در کنار این ویژگیها مسعود نیلی همواره دغدغه اقتصاد ایران را دارد. همسر ایشان تعریف میکرد نیلی از ترس نقدینگی شبها کابوس تورم میبیند. او هیچگاه شهودی نظر نداده و دریافت او از اقتصاد ایران مستند بوده است. او اقتصاد ایران را به ما آموخته است. هرجا سخنرانی دارد پای صحبتهایش مینشینم. اهل خانواده است، اما دانشگاه خانواده اوست. اواخر آذر 97 زمانی که از همکاری با دولت وقت کنارهگیری کرد خوشحال بود که به دانشگاه پناه میبرد. امروز میتوانم تصورکنم بازنشستگی او چه خسارتی به دانشگاه میزند اما همچنان میدانم قطع ارتباط او با دانشگاه چه ضربهای به او میزند. شاید درونگرا یا کمحرف باشد اما نمیتوانم او را بداخلاق یا جدی تصور کنم. او بسیار طناز و نکتهسنج است. نیلی در عین حال بسیار فروتن است و هر چه زمان گذشته افتادهتر شده است. حرفهایش همان حرفهاست اما مخاطبش دیگر سیاستمداران نیستند. او انسانی پاک، دوستداشتنی و علاقهمند به اقتصاد کشور است. اگر نیلی نبود، قطعا اقتصاد ایران یک روایتگر صادق و دانشمند تحلیلگر کم داشت. در انتها برای اینکه یاد مسعود نیلی همیشه زنده بماند، پیشنهاد میکنم سازوکاری حمایتی برای این کار طراحی شود. راه مسعود نیلی مستدام باد.»
این گزارش را از آن رو منتشر کردم که به سهم خود به دکتر مسعود نیلی عزیز سپاس گفته باشم. بیگمان او در این دوره از تاریخ ایران سهم بسزایی در فرایندهای تصمیمسازی داشته، هر چند سیاستمدار به پیشنهادهای او اغلب دل نبسته است.
دکتر مسعود نیلی قطعا نقش موثری در توسعه دانش افتصاد در ایران و تربیت نسل جوان اقتصاددانان داشته است.
از درگاه حضرت احدیت سلامتی، شادمانی و کامیابی فزونتر او را خواهانم.
عباس آخوندی
🔲 روز مهندس
🖋عباس آخوندی، 5 اسفندماه 1402
🔹بهمناسبت روز مهندس دوستان زیادی تبریک گفتهاند. ضمن تبریک متقابل یاد یک آموزهی مهندسی از استاد بهنیا افتادم. ایشان سرِ درس سدسازی میگفت آیا میدانید چرا برخی پروژههای سدسازی به سرعت ساخته میشوند و برخی دیگر بهطول میانجامند؟ آنان وقت زیاد برای جمعآری اطلاعات پایه و طراحی درست میگذارند و با برنامه کار را شروع میکنند. حال اینکه ما در شروع کمحوصلگی میکنیم و بعد میخواهیم در طی مسیر کمبود اطلاعات را جبران کنیم. لذا، گاهی به شرایطی میرسیم که فرضیات پایه از اساس اشتباه بوده و امکان جبران نداریم و یا آنکه تکمیل اطلاعات و تصحیح مسیر بسیار زمانبر میشود. گویا شوربختانه در ساحت زندگی اجتماعی نیز گرفتار چنین کژرفتاری و کژکارکردی هستیم.
عکس مربوط به اتصال دو سوی تونل طویل البرز شرقی در سال ۱۳۹۷ است که نشان از دقت نقشهبرداری و اجرای درست آن دارد که زمانی که دو سوی تونل به هم میرسند کاملا هممحورند. مهندسی درست.
🖋عباس آخوندی، 5 اسفندماه 1402
🔹بهمناسبت روز مهندس دوستان زیادی تبریک گفتهاند. ضمن تبریک متقابل یاد یک آموزهی مهندسی از استاد بهنیا افتادم. ایشان سرِ درس سدسازی میگفت آیا میدانید چرا برخی پروژههای سدسازی به سرعت ساخته میشوند و برخی دیگر بهطول میانجامند؟ آنان وقت زیاد برای جمعآری اطلاعات پایه و طراحی درست میگذارند و با برنامه کار را شروع میکنند. حال اینکه ما در شروع کمحوصلگی میکنیم و بعد میخواهیم در طی مسیر کمبود اطلاعات را جبران کنیم. لذا، گاهی به شرایطی میرسیم که فرضیات پایه از اساس اشتباه بوده و امکان جبران نداریم و یا آنکه تکمیل اطلاعات و تصحیح مسیر بسیار زمانبر میشود. گویا شوربختانه در ساحت زندگی اجتماعی نیز گرفتار چنین کژرفتاری و کژکارکردی هستیم.
عکس مربوط به اتصال دو سوی تونل طویل البرز شرقی در سال ۱۳۹۷ است که نشان از دقت نقشهبرداری و اجرای درست آن دارد که زمانی که دو سوی تونل به هم میرسند کاملا هممحورند. مهندسی درست.
ابتذال امر به معروف و نهی از منکر حکومتی
چندی پیش در یادداشتی نوشتم که حکومت میتواند تنها مجری قانون باشد و نه حکم شرع. حوزه نیز باید از دولت اجرای قانون به مفهوم ارادهی عمومی و نه قانون به مثابهی ارادههای خاص را مطالبه کند. جابجایی این دو مفهوم مفهوم امر به معروف در جامعه را به این ابتذال کشیدهاست.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1008
چندی پیش در یادداشتی نوشتم که حکومت میتواند تنها مجری قانون باشد و نه حکم شرع. حوزه نیز باید از دولت اجرای قانون به مفهوم ارادهی عمومی و نه قانون به مثابهی ارادههای خاص را مطالبه کند. جابجایی این دو مفهوم مفهوم امر به معروف در جامعه را به این ابتذال کشیدهاست.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1008
Telegram
عباس آخوندی
🟦 حوزه در بزنگاه تاریخی: قانون یا حکم شرع؟
🔻بیگمان مراجع عظام و بزرگان حوزه وضعیت جاری کشور و التهابات موجود در جامعه را رصد میکنند. فهم اینجانب این است که ایشان عموما تلاش دارند که ریشه ناآرامیها را به وضعیت بد اقتصادی و یا فساد بازگردانند. در اینکه…
🔻بیگمان مراجع عظام و بزرگان حوزه وضعیت جاری کشور و التهابات موجود در جامعه را رصد میکنند. فهم اینجانب این است که ایشان عموما تلاش دارند که ریشه ناآرامیها را به وضعیت بد اقتصادی و یا فساد بازگردانند. در اینکه…
Forwarded from محمد سروش محلاتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ماه رمضان و شرکآلودگی جامعه
سلام دوستان
حلول ماه رمضان را تبریک میگویم
این روزها همواره با خود این دعا را زمزمه میکنم:
خدایا دلم را از آلودگیهای غفلت، دورویی، شرک، شهرتطلبی و تزویر پاک گردان.
واقعیت آن است که از منظر دینی، جامعه به شکل کمسابقهای شرکآلود شدهاست و ظلمی برتر از شرک در درگاه الهی وجود ندارد. هر گناهی مشمول غفران الهی میشود جز شرک.
باشد که در ماه بهار قران به توحید روی آوریم.
سلام دوستان
حلول ماه رمضان را تبریک میگویم
این روزها همواره با خود این دعا را زمزمه میکنم:
خدایا دلم را از آلودگیهای غفلت، دورویی، شرک، شهرتطلبی و تزویر پاک گردان.
واقعیت آن است که از منظر دینی، جامعه به شکل کمسابقهای شرکآلود شدهاست و ظلمی برتر از شرک در درگاه الهی وجود ندارد. هر گناهی مشمول غفران الهی میشود جز شرک.
باشد که در ماه بهار قران به توحید روی آوریم.
قصیدۀ غوکنامه از محمدرضا شفیعی کدکنی
امروز بهطور اتفاقی به این شعر از استاد شفیعی کدکنی برخوردم. به سبب غمی که همگان در دل انباشته داریم، دریغم آمد که از راه غمگساری با شما در میان نگذارم. باشد که به قول مولانا بتوانیم سینهها را هفتآب بشوییم.
گفته میشود این شعر در دهۀ 40 سروده شده است، اما... جانمایهی شعر از درد امروزمان سخن میگوید.
و اما متن کامل شعر:
ای غوکها که موجْ برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزۀ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسهخانه جَسته برون چون حبابتان
در خاک رنگ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان
از بیخ گوش نعرهزنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرۀ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان
تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شومْشیونِ چو نَعیب غُرابتان
هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعیای که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همۀ عمر بوده است
روزی ز بال پشّه و خون ذُبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرار یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دل گندابۀ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمع تمامْکاستۀ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کردهست بهر فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملۀ ممالک مالکْرِقابتان
گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان بهقاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلۀ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان
این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقای لجنکدهست
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشت چَنگلوک زمینگیرِ پشّهخوار
شرمآور است دعوی اوج عقابتان
گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان
این آبگیر عرصۀ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنۀ مرداب نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بینقابتان.
محمدرضا شفیعی کدکنی
از مجموعۀ شعر طفلی به نام شادی، دفترِ «زیر همین آسمان و روی همین خاک»، انتشارات سخن، چاپ ۱۳۹۹.
امروز بهطور اتفاقی به این شعر از استاد شفیعی کدکنی برخوردم. به سبب غمی که همگان در دل انباشته داریم، دریغم آمد که از راه غمگساری با شما در میان نگذارم. باشد که به قول مولانا بتوانیم سینهها را هفتآب بشوییم.
گفته میشود این شعر در دهۀ 40 سروده شده است، اما... جانمایهی شعر از درد امروزمان سخن میگوید.
و اما متن کامل شعر:
ای غوکها که موجْ برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزۀ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسهخانه جَسته برون چون حبابتان
در خاک رنگ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان
از بیخ گوش نعرهزنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرۀ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان
تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شومْشیونِ چو نَعیب غُرابتان
هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعیای که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همۀ عمر بوده است
روزی ز بال پشّه و خون ذُبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرار یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دل گندابۀ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمع تمامْکاستۀ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کردهست بهر فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملۀ ممالک مالکْرِقابتان
گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان بهقاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلۀ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان
این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقای لجنکدهست
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشت چَنگلوک زمینگیرِ پشّهخوار
شرمآور است دعوی اوج عقابتان
گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان
این آبگیر عرصۀ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنۀ مرداب نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بینقابتان.
محمدرضا شفیعی کدکنی
از مجموعۀ شعر طفلی به نام شادی، دفترِ «زیر همین آسمان و روی همین خاک»، انتشارات سخن، چاپ ۱۳۹۹.
🔵بازخوانی مسالهی ایران، فلسطین و امنیّت منطقهی خلیج فارس:
ضرورتِ تغییر انگارهی کلی
🖋عباس آخوندی، اسفندماه 1402
🔻نکتهی کانونی این نوشته این است که ملّتهای منطقههای خلیج فارس از جمله ایران و سایر کشورهای عرب منطقه، غرب آسیا و شمال آفریقا همچون سایر ملّتها تمنای رشد و توسعه دارند و این امر تنها از رهگذر ثبات و امنیّت پایدار در منطقه قابل تحقق است. فراتر آنکه زمان و زمانه تغییر یافتهاست. لذا، دیگر قواعد دوران جنگ سرد و همچنین، خاطرات تاریخی ملتهای مسلمان منطقه، کارکرد پیشین را خود را در شکلدهی گروههای دوستی و دشمنی ندارند.
🔻موضوع این مقاله مساله بسیار مهمی است که بر زندگی همه ما ایرانیان و مردمان منطقه بهویژه با رویکرد ج.ا. اثر میگذارد. در عینِ حال بسیار سنگین و حوصلهسربر است. لذا، تنها به کار کسانی میخورد که صبر و شکیبایی پرداختن به مسالهای چندوجهی، چالشی و مناقشهآمیز را داشته باشند.
🔻به گمان نویسنده، منطقه در حال زایش نظم جدیدی است که باید سایر جریانها و ملّتها را در اندازهی واقعیشان؛ از جمله جریان مقاومت و شبکههای اجتماعی فراملّی آن، ایران و حوزهی تمدنی آن، ملّت فلسطین، عراق، یمن و افغانستان را در این نظم دخالت دهد. و فراتر آنکه باید مبنای نظم را بهجای اتکای صِرف به تهدید و جنگ بر رقابت سازنده و همکاری بگذارد.
🔻مهم این است که در فراگرد تاریخیای که در میانهی آنایم، ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و یک دولت-ملّت تاریخی و مستقل باید این پیشآگاهی از نظم در حالِ گذار منطقه را داشتهباشد و در شکلدهی آیندهی خود و نظم پایدار منطقه نقش توسعهای مثبت و فعالی ایفا کند. نقش مقاومتی و آرمانگرایانه کفایت نمیکند. و گرنه، عاملهای شکلدهندهی وضعیت پیش از 7 اکتبر از میان نرفتهاند. تنها تضعیف شدهاند. ایران باید به این درک تاریخی برسد که امنیت، رفاه و توسعهی ایران تنها در چارچوب یک نظم جهانی و منطقهای قابل تحقق است. نکتهی کانونی این نوشته توجه به همین امر پسین و نوع هدفگذاریِ قابل تحقق است.
🔻این مقاله طولانی در پی آن است که نگاه به امنیت منطقه خلیج فارس و موقعیت ایران در آن را مورد بازخوانی استراتژیک قرار دهد و از چارچوب نگاههای کلیشهای جاری بیرون آید و یک چارچوب بسیار کلی دیگری را در میان بگذارد.
🔻پیشنهاد این قلم، بنیان نهادن یک نظم امنیّتی چندلایهای منطقهای در چارچوب امنیّت بینالمللی است. بنای این نظم بر شالودهای است که تردید در حمایت کورِ غرب از اسرائیل و استحالهی ماهیتی اسرائیل به یک دولت سکولار را در درازمدت ممکن میداند. این ترتیبات در لایهی نخست که منطقهای است، مبتنی بر همکاری/رقابت با کشورهای منطقه است. در لایهی دوم برقراری روابط استراتژیک بر مبنای همکاری/رقابت با اتحادیه اروپا که روابط بینالمللی اعلامی خود را بر شالودهی هنجاری حقوقِ بشر بنیان نهاده است و همچنین چین و روسیه در حوزهی سیاسی و اقتصادی است. در حلقهی سوم و در صورت تحقق دو لایهی نخست باید در اندیشهی همکاری/رقابت، مدیریت تنش و در نهایت ترک منازعهی نظامی با امریکا نیز بود.
🔻برای خواندن متن کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.
https://vrgl.ir/fJo0r
ضرورتِ تغییر انگارهی کلی
🖋عباس آخوندی، اسفندماه 1402
🔻نکتهی کانونی این نوشته این است که ملّتهای منطقههای خلیج فارس از جمله ایران و سایر کشورهای عرب منطقه، غرب آسیا و شمال آفریقا همچون سایر ملّتها تمنای رشد و توسعه دارند و این امر تنها از رهگذر ثبات و امنیّت پایدار در منطقه قابل تحقق است. فراتر آنکه زمان و زمانه تغییر یافتهاست. لذا، دیگر قواعد دوران جنگ سرد و همچنین، خاطرات تاریخی ملتهای مسلمان منطقه، کارکرد پیشین را خود را در شکلدهی گروههای دوستی و دشمنی ندارند.
🔻موضوع این مقاله مساله بسیار مهمی است که بر زندگی همه ما ایرانیان و مردمان منطقه بهویژه با رویکرد ج.ا. اثر میگذارد. در عینِ حال بسیار سنگین و حوصلهسربر است. لذا، تنها به کار کسانی میخورد که صبر و شکیبایی پرداختن به مسالهای چندوجهی، چالشی و مناقشهآمیز را داشته باشند.
🔻به گمان نویسنده، منطقه در حال زایش نظم جدیدی است که باید سایر جریانها و ملّتها را در اندازهی واقعیشان؛ از جمله جریان مقاومت و شبکههای اجتماعی فراملّی آن، ایران و حوزهی تمدنی آن، ملّت فلسطین، عراق، یمن و افغانستان را در این نظم دخالت دهد. و فراتر آنکه باید مبنای نظم را بهجای اتکای صِرف به تهدید و جنگ بر رقابت سازنده و همکاری بگذارد.
🔻مهم این است که در فراگرد تاریخیای که در میانهی آنایم، ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و یک دولت-ملّت تاریخی و مستقل باید این پیشآگاهی از نظم در حالِ گذار منطقه را داشتهباشد و در شکلدهی آیندهی خود و نظم پایدار منطقه نقش توسعهای مثبت و فعالی ایفا کند. نقش مقاومتی و آرمانگرایانه کفایت نمیکند. و گرنه، عاملهای شکلدهندهی وضعیت پیش از 7 اکتبر از میان نرفتهاند. تنها تضعیف شدهاند. ایران باید به این درک تاریخی برسد که امنیت، رفاه و توسعهی ایران تنها در چارچوب یک نظم جهانی و منطقهای قابل تحقق است. نکتهی کانونی این نوشته توجه به همین امر پسین و نوع هدفگذاریِ قابل تحقق است.
🔻این مقاله طولانی در پی آن است که نگاه به امنیت منطقه خلیج فارس و موقعیت ایران در آن را مورد بازخوانی استراتژیک قرار دهد و از چارچوب نگاههای کلیشهای جاری بیرون آید و یک چارچوب بسیار کلی دیگری را در میان بگذارد.
🔻پیشنهاد این قلم، بنیان نهادن یک نظم امنیّتی چندلایهای منطقهای در چارچوب امنیّت بینالمللی است. بنای این نظم بر شالودهای است که تردید در حمایت کورِ غرب از اسرائیل و استحالهی ماهیتی اسرائیل به یک دولت سکولار را در درازمدت ممکن میداند. این ترتیبات در لایهی نخست که منطقهای است، مبتنی بر همکاری/رقابت با کشورهای منطقه است. در لایهی دوم برقراری روابط استراتژیک بر مبنای همکاری/رقابت با اتحادیه اروپا که روابط بینالمللی اعلامی خود را بر شالودهی هنجاری حقوقِ بشر بنیان نهاده است و همچنین چین و روسیه در حوزهی سیاسی و اقتصادی است. در حلقهی سوم و در صورت تحقق دو لایهی نخست باید در اندیشهی همکاری/رقابت، مدیریت تنش و در نهایت ترک منازعهی نظامی با امریکا نیز بود.
🔻برای خواندن متن کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.
https://vrgl.ir/fJo0r
نوروز به مثابه آفرینش دوباره
با سلام و شادباش به تمام کسانی که نوروز را گرامی میدارند.
نوروز نشان هویت ما هست. با نوروز زندگی ما معنی پیدا میکند. نوروز به حرکت ستارگان معنایی فراتر از چرخش کائنات میدهد و زمان مفهومی به مثابهی آفرینش تازه و بازتولید معرفت ما از هستی میدهد. تنها در این دستگاه معرفتی است که نوروز میتواند مبارک باشد و سرچشمه خلق امید باشد و گرنه چه تفاوتی با پیش از آن دارد؟
بههم بیاییم و با خود بیندیشیم که چه فضایی را میتوانیم خلق کنیم.
#حکومت_قانون
#ایدهی_ایران
#مشروطه
با سلام و شادباش به تمام کسانی که نوروز را گرامی میدارند.
نوروز نشان هویت ما هست. با نوروز زندگی ما معنی پیدا میکند. نوروز به حرکت ستارگان معنایی فراتر از چرخش کائنات میدهد و زمان مفهومی به مثابهی آفرینش تازه و بازتولید معرفت ما از هستی میدهد. تنها در این دستگاه معرفتی است که نوروز میتواند مبارک باشد و سرچشمه خلق امید باشد و گرنه چه تفاوتی با پیش از آن دارد؟
بههم بیاییم و با خود بیندیشیم که چه فضایی را میتوانیم خلق کنیم.
#حکومت_قانون
#ایدهی_ایران
#مشروطه
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵عید فطر و جامعهی شرکآلود
🖋عباس آخوندی، 24فروردین1403
🔻میخواستم به مناسبت ایام، مطلبی در باره جانمایه عید فطر که توحید و اجتناب از شرک است بنویسم، که یادداشت زیر از رهگذر دوستی بهدستم رسید. مدتها است، هر گاه از منظر دینی به حامعهی ایران نگاه میکنم اثار شرک را همهجا میبینم و این بسیار آزارم میدهد.
🔻به گفته قران کریم: اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾. اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست، منزه است او از آنچه [با وى] شريك مى گردانند.
🔻بیگمان، پرِ خود را نیز در میان میبینم و در پی تطهیر خود نیستم. از این رو نیز به خدا پناه میبرم. حالیا، نوشتن یادداشت را بهعهده تعویق میاندازم و یادداشت آقای سید محمود صدری عزیز را انتشار میدهم. البته این بهمعنی توافق با تمام مدعای آن نیست. خوانندگان در باره شواهدی که ایشان میآورند خود باید به تحقیق بپردازند. لیکن، جانمایه نوشته که برآمدن اشعریگری در ایران و جهان اسلام است شایسته تامل چندباره است. به آن بیندیشیم.
🔲دفن دین واقعی و برآمدن اسلام سیاسی و رسالت روشنفکران
✍️سید محمود صدری
از صدر اسلام تا به امروز ماجراهای فلسفی در جهان اسلام ظهور و بروز زیادی داشتهاست. در این رابطه نکات مهمی وجود دارد که تامل در آن، میتواند مسیردرست و سازندهای که هدف شارع بوده را روشن و سدی در برابر اهداف منحرفان و فریبکاران شود. این مطلب مطولتر از یک مقاله و نوشته در فضای مجازی است که از این بابت پیشاپیش عذر و پوزش را بپذیرید.
۱
اندیشهها وتفکرات و یا ماجراهای فلسفی و فکری که در جهان اسلام روی داده ریشه در عوامل چند داشتهاست.
اولین عامل در اختلاف اندیشهها، برداشت انسانها از یک مکتب است. عالمان و پیروان یک مکتب به اندازه فهم و درک خود از آن برداشت دارند و چون تفاوت دانش و درک، یک امر طبیعی است ازاینرو، متفاوت اندیشیدن در یک مکتب و در تاریخ تفکرات، منطبق با ماهیت و ذات وخلقت انسان میباشد و امری غیر معمول نیست.
دومین عامل، شرایط سیاسی و اجتماعی و فضای فرهنگی ست که در تفاوت برداشتهای انسان موثر میباشد.
سومین عامل در تفاوت اندیشهها واختلاف فکرها، ریشه در منافع فردی و گروهی و سیاسی و مادی و قدرت دارد.
روشن است که عوامل دوم و سوم میتواند خطرناک و مخرب و برای جوامع مضر و خسارتبار باشد.
۲
یکی از گرایشات قوی و یا اصلیترین تفکر در جهان اسلام، اشعریگری است که امروزه نیز وجه غالب در بین علمای دین و حوزهها و طلاب میباشد. اشعریگری و یا تمسک به ظواهر دین و چشمپوشی از مبنا و اصول آن و تعطیلی خرد در برابر ظواهر شرع، از شدت و ضعف برخوردار و دارای دامنه وسیعی است. اینکه گفته شد اشعریگری دارای طیف و دامنه وسیع است به این دلیل میباشد که خوارج، تکفیریان، سلفیان، وهابیان و تقریبا تمام عالمان اهل سنت و اکثریت علمای شیعه را شامل میشود و این گروهها و دستجات در دائره و قالب این تفکر جای دارند.
بعنوان نمونه ابنتیمیه برای اصالت دادن به ظواهر دین و نفی هرگونه عقلگرائی میگوید دو نوع عقل وجود دارد. عقلی که دین را بر میگزیند و تشخیص میدهد که وحی یک امر درست و صحیح میباشد. این عقل وظیفه ذاتی خود را به انجام رساندهاست. عقل دوم بعد از این انتخاب کارها را باید بدست دین بسپارد و همه آنچه که در آن است را قبول کند. اینجا دیگر عقل دوم تحت امر و دستورات است و کاربردی بجز تبعیت ندارد.
ابنتیمیه برای آنکه عقل را در تشخیص روایات و مسائل دینی کنار بگذارد به این انحراف و تعریف دو عقل دست یازیدهاست. ایشان اگر عقل اول را هم قبول میکند چون به آن نیاز دارد. ابنتیمیه چنانچه عقل اول را کنار میگذاشت در توجیه پذیرش دین مشکل پیدا مینمود. چرا که دین برای انسانها آمده و حیوانات که فاقد عقل هستند از آن دور میباشند و این انسان است که بوسیله خرد آنرا قبول میکند. در واقع ابنتیمیه برای توجیه تفکر اشعریت حتی با عقل نیز بازی میکند و برای آن به یک تفسیر به اصطلاح فلسفی اما کاملا بیپایه و بیمنطق قائل میشود.
متن کامل را در این لینک ببینید: https://vrgl.ir/bdpT9
🖋عباس آخوندی، 24فروردین1403
🔻میخواستم به مناسبت ایام، مطلبی در باره جانمایه عید فطر که توحید و اجتناب از شرک است بنویسم، که یادداشت زیر از رهگذر دوستی بهدستم رسید. مدتها است، هر گاه از منظر دینی به حامعهی ایران نگاه میکنم اثار شرک را همهجا میبینم و این بسیار آزارم میدهد.
🔻به گفته قران کریم: اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾. اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست، منزه است او از آنچه [با وى] شريك مى گردانند.
🔻بیگمان، پرِ خود را نیز در میان میبینم و در پی تطهیر خود نیستم. از این رو نیز به خدا پناه میبرم. حالیا، نوشتن یادداشت را بهعهده تعویق میاندازم و یادداشت آقای سید محمود صدری عزیز را انتشار میدهم. البته این بهمعنی توافق با تمام مدعای آن نیست. خوانندگان در باره شواهدی که ایشان میآورند خود باید به تحقیق بپردازند. لیکن، جانمایه نوشته که برآمدن اشعریگری در ایران و جهان اسلام است شایسته تامل چندباره است. به آن بیندیشیم.
🔲دفن دین واقعی و برآمدن اسلام سیاسی و رسالت روشنفکران
✍️سید محمود صدری
از صدر اسلام تا به امروز ماجراهای فلسفی در جهان اسلام ظهور و بروز زیادی داشتهاست. در این رابطه نکات مهمی وجود دارد که تامل در آن، میتواند مسیردرست و سازندهای که هدف شارع بوده را روشن و سدی در برابر اهداف منحرفان و فریبکاران شود. این مطلب مطولتر از یک مقاله و نوشته در فضای مجازی است که از این بابت پیشاپیش عذر و پوزش را بپذیرید.
۱
اندیشهها وتفکرات و یا ماجراهای فلسفی و فکری که در جهان اسلام روی داده ریشه در عوامل چند داشتهاست.
اولین عامل در اختلاف اندیشهها، برداشت انسانها از یک مکتب است. عالمان و پیروان یک مکتب به اندازه فهم و درک خود از آن برداشت دارند و چون تفاوت دانش و درک، یک امر طبیعی است ازاینرو، متفاوت اندیشیدن در یک مکتب و در تاریخ تفکرات، منطبق با ماهیت و ذات وخلقت انسان میباشد و امری غیر معمول نیست.
دومین عامل، شرایط سیاسی و اجتماعی و فضای فرهنگی ست که در تفاوت برداشتهای انسان موثر میباشد.
سومین عامل در تفاوت اندیشهها واختلاف فکرها، ریشه در منافع فردی و گروهی و سیاسی و مادی و قدرت دارد.
روشن است که عوامل دوم و سوم میتواند خطرناک و مخرب و برای جوامع مضر و خسارتبار باشد.
۲
یکی از گرایشات قوی و یا اصلیترین تفکر در جهان اسلام، اشعریگری است که امروزه نیز وجه غالب در بین علمای دین و حوزهها و طلاب میباشد. اشعریگری و یا تمسک به ظواهر دین و چشمپوشی از مبنا و اصول آن و تعطیلی خرد در برابر ظواهر شرع، از شدت و ضعف برخوردار و دارای دامنه وسیعی است. اینکه گفته شد اشعریگری دارای طیف و دامنه وسیع است به این دلیل میباشد که خوارج، تکفیریان، سلفیان، وهابیان و تقریبا تمام عالمان اهل سنت و اکثریت علمای شیعه را شامل میشود و این گروهها و دستجات در دائره و قالب این تفکر جای دارند.
بعنوان نمونه ابنتیمیه برای اصالت دادن به ظواهر دین و نفی هرگونه عقلگرائی میگوید دو نوع عقل وجود دارد. عقلی که دین را بر میگزیند و تشخیص میدهد که وحی یک امر درست و صحیح میباشد. این عقل وظیفه ذاتی خود را به انجام رساندهاست. عقل دوم بعد از این انتخاب کارها را باید بدست دین بسپارد و همه آنچه که در آن است را قبول کند. اینجا دیگر عقل دوم تحت امر و دستورات است و کاربردی بجز تبعیت ندارد.
ابنتیمیه برای آنکه عقل را در تشخیص روایات و مسائل دینی کنار بگذارد به این انحراف و تعریف دو عقل دست یازیدهاست. ایشان اگر عقل اول را هم قبول میکند چون به آن نیاز دارد. ابنتیمیه چنانچه عقل اول را کنار میگذاشت در توجیه پذیرش دین مشکل پیدا مینمود. چرا که دین برای انسانها آمده و حیوانات که فاقد عقل هستند از آن دور میباشند و این انسان است که بوسیله خرد آنرا قبول میکند. در واقع ابنتیمیه برای توجیه تفکر اشعریت حتی با عقل نیز بازی میکند و برای آن به یک تفسیر به اصطلاح فلسفی اما کاملا بیپایه و بیمنطق قائل میشود.
متن کامل را در این لینک ببینید: https://vrgl.ir/bdpT9