Telegram Web Link
ادب‌سار pinned «🌱 با درود آغاز سده‌ی نو خورشیدی برای ما آغاز بازسازی و بازشناسی پیوند مردمی و هم‌خواهی(مطالبات) مردم‌سالارانه و آزادی‌خواهانه بود. سال‌هاست در هر نوروز می‌گوییم که سالی پر از رنج و اندوه بر ما گذشت. ولی سالی که گذشت شگفتی‌اش نیز بسیار بود. در رنج خردکننده‌اش…»
🌱🍀آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
#امیر_مغزی

سخنِ تازه از نوروز گفتن دشوار نیست. بی‌همتاییِ نوروز آن را بَرماند و یادگارِ جاودانه‌ای ساخته است که برای همه‌ی مردمان و سرزمین‌ها سخنِ نویی برای گفتن دارد.
آشتی، دوستی، تازگی، نوسازی، زیبایی، شادابی، شادزیستن، مردم‌دوستی و مهرورزیدن همگی از نمودهای فراوان نوروز است که از نمادهای آشنا و مینوی آن دریافت می‌شود.
نوروز یگانه آیینی است که هیچ‌گاه به کینه‌ورزی‌ها، دشمنی‌ها، جنگ و نادانی دامن نزده است.
نوروز یادگاری است که وامدار هیچ دین و آییی نیست، به هیچ تیره و تباری وابستگی ندارد و دربند هیچ مردم و سرزمینی نیست. از همین‌روست که مانایی و پایایی‌ای این‌چنین خیره‌کننده یافته است و اندک نابخردانی که در زمان‌های گوناگون کوشیدند تا با این آیینِ مینوی رویارویی کنند نیز جز به ویرانه‌های فراموشی ره نبردند.
جهان امروزینِ ما بی‌سامان‌تر از همیشه نیازمند دوستی و همدلی‌ای است که رَهاوَرد جاودانه‌ی نوروز می‌باشد. جهانِ امروز نیازمندِ نوروز است تا شکاف‌ها، زخم‌ها و دردهای بی‌شمارش را بهبود بخشد. چرا که نوروز هیچگاه برای مردمانش جنگ و دشمنی به همراه نیاورده است و هَتا در گرماگرمِ دشمنی‌ها و آتش‌افروزی‌ها پرتواَفشانِ دوستی و آرامش بوده است.
#نوروز به ویرانه‌های تنگ‌دستی و ناامیدی نیز سر می‌زند تا یادآوری نماید که زندگی دنبال می‌شود، امید همچنان زنده است و روز نویی آغاز شده است.
سایه‌سار جاودانه‌ی نوروز بختگاهی دوباره است برای از نو آغاز کردن و از نو زیستن، بی اندوه و با امیدهایی بی‌شمار.

سینه پر مهر
روزگار به کام
و نوروزتان پیروز!


#مجید_دری
فرتور: «هفت‌سین کمال‌الملک»
B2n.ir/b67579

@AdabSar
ز دانا سخن بشنو ای شهرْیار
جَهان را بر این گونه آباد دار

چو خواهی که آزاد باشی ز رنج
بی‌آزار و بی‌رنجْ آگنده گنج

بی‌آزاریِ زیردستان گزین
بیابی ز هر کس به داد آفرین

از این پندها هیچ گونه مگرد
چو خواهی که مانی تو بی‌رنج و درد

جهان‌دار چون گشت با دادْ جفت
زمانه پی او نیارَد نهفت
#فردوسی

امید آن که:
همه‌ روزْگارِ تو نوروز باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🌱 «نوروز جمشیدی»


داده خِش‌شاب* نوید
که زمستان رمید
رخت بربسته شب سرد و سیه
باری خورشید مِی از ساغر جمشید دمید
آفرین* از لب خش‌شاب چکید
تا شود راه، سپید
تا زند و ِزگه* ، امید

گفته‌اند:
آفریننده‌ی نوروز، جَم است
شهریاران را
این آیین کهن
چون دم و بازدم است

بُود آیا که زمین
تَرنه* و سبز و زِ آوازِ هَزاران گردد؟
سرخوش از باده‌ی بخشایش باران گردد؟
مَشتِ* آغوش ماچِک*
آبی از چَشمه‌ی جوشان و خروشان گردد؟

داده خش‌شاب نوید
دارم از یَجته* امید...

☀️🌱

خِش‌شاب: فرخنده پی
آفرین: نیایش نیک
و ِزگه: جوانه
تَرنه: تازه و شاداب
مَشت: پُری، فراوانی، سرشاری
ماچِک: رودخانه
یَجته: یزدان


🌱 سراینده #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
🌱 گوینده: «لیلا نصیری پور»
🌱 یکم فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی

#چکامه_پارسی #نوروز

☀️🌱 @AdabSar
☀️🌍 افسانه‌ی ۷۲ رویداد فرخنده در ششم فروردین و برپایی آیین‌ها و جشن‌های پرشمار در نوروز بزرگ


روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای شش‌گانه‌ی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایه‌ی افسانه‌ها در این روز خداوند «مشتری» را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشن‌های به هم پیوسته‌ای چون #هفدرو ، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند. ششم هر ماه در ایران «خورداد روز» نام داشت.

☀️ روز خورداد در ماه فروردین، از آن فرشته‌ی خورداد یا نگهبان آب بود و مردم در این روز شادی و آب‌پاشی می‌کردند.
به باور آن‌ها، تن آدمی در زمستان آلوده به خاک و خاکستر شده و این شست‌وشو برای پاک کردن آن است و از سویی نمی‌گذارد که بیماری در هوا بماند.
در داستان دیگری گفته شده که پس از چندی خشکسالی، در این روز ناگهان باران فراوانی بارید، مردم از پریشانی رهیده و شاد شدند و به یکدیگر آب پاشیدند که «جشن آبریزان» نام گرفت. هرچند که این داستان را برای بسیاری از جشن‌ها نیز گفته‌اند.

🌍 به باور ایرانیان باستان، آغاز فروردین نوروز کوچک نام داشت و شش روز پس از آن نوروز بزرگ آغاز می‌شد. بر پایه‌ی بن‌مایه‌های پهلوی، آن‌ها باور داشتند که هفتاد و دو رویداد بزرگ سرگذشت ایران در روز ششم فروردین رخ داده است. برخی از این رویدادها پیدایش «مشی» و «مشیانه»(نخستین مرد و زن روی زمین)، پیدایش گیومرت(کیومرس) از گیاه ریواس، آفرینش گویال(سیاره) مشتری که مایه‌ی نیک‌هنگامی است، زاده‌شدن هوشنگ پادشاه پیشدادی که شهرنشینی و سامان‌مندی شهری از زمان او آغاز شد، پیروزی سام نریمان بر آژی‌دهاک، پیدایی دوباره‌ی شاه کی‌خسرو و دیگر رهایی‌بخش‌ها(که باور داشتند جاودانه است)، آفرینش دبیره(خط) به دست جمشید*، برتخت‌نشستن جمشید، تیراندازی آرش، زاده‌شدن زرتشت و گفت‌وگوی زرتشت با اهورامزدا شماری از این رویدادها بودند. همچنین بر پایه‌ی این باورها خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. از این رو به این روز «هفدرو»، «هفدورو» و «هودرو» می‌گفتند. بر پایه‌ی گمان دیگری، هفده رویداد در روز ششم فروردین رخ داده است.

☀️ با آغاز نوروز بزرگ، ایرانیان آرزوها و خواسته‌های نیک خود برای دیگران را می‌نوشتند و به دست آن‌ها می‌سپردند و به آن «شادباش‌نویسی» می‌گفتند. همچنین در این روز برای سپیدروزی در سال نو نیایش می‌کردند و باور داشتند اهورامزدا در این روز بخت و شادکامی و نیک‌روزی سال نو را میان مردم بخش می‌کند. فرستادن شادباش‌برگ/فرخ‌برگ (کارت تبریک) نوروزی که تا دهه‌ی گذشته نیز در میان ما رواگمند(رایج) بود و نیایش در کنار هفت‌سین، به‌جامانده از این آیین است.
شاید آیین #شادباش_نویسی به شوند(دلیل) نو شدن سال و پیدایش دبیره(خط) در این روز باشد.
همچنین آرزوی داشتن سال نیک، باور به بخشش نیک‌روزی از سوی خداوند و چشم‌براهی بازگشت دوباره‌ی کی‌خسرو، انگیزه‌ی نام‌گذاری این روز به #روز_امید بود.

🌍 درباره‌ی «اسپیدا نوشت» هم چند گمان‌زد داریم. شماری از نویسندگان «اسپیدا نوشت» را در پیوند با شادباش‌نویسی می‌دانند. برخی دیگر با نگر به آیین‌های زمان ساسانیان می‌گویند پادشاهان ساسانی در نوروز آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های سالانه را روی برگه‌ها و پوست‌هایی می‌نوشتند و مهر می‌کردند که #اسپیدانوشت نام داشت. همچنین نوروز در زمان ساسانیان بسیار شکوهمندتر از گذشته برگزار می‌شد.

☀️ پارسیان هند و پاکستان این روز را با نام جشن خوردادگان می‌شناسند.
گفتنی است ششم فروردین در گاهشماری سُغدی و خوارزمی آغاز سال نو بود.


✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان


*پی‌نوشت: افسانه‌ی پیدایش دبیره به ‌دست جمشید این است که پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود. از این رو دستور داد تا گورستان‌ها را ویران کنند. تا اینکه خواهرزاده‌اش آژی‌دهاک بر او چیره شد و این بخشش‌ها از میان مردم رخت بربست.


📚 برگرفته از:
۱- نوروز؛ جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۲- تاریخ ایران باستان #حسن_پیرنیا
۳- مهره مهر #پوران_فرخزاد
۴- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۵- نوروز خوش آیین #عبدالاحمد_جاوید


☀️🌱 @AdabSar
🔮 افسانه‌ی نوروز و آفرینش زمین


🔮 افسانه‌های #نوروز خواندنی و همچون دیگر افسانه‌ها آمیخته با بزرگنمایی هستند. در نوشتارهای پهلوی آمده است که اهورامزدا در پاسخ به زرتشت که پرسید چرا مردم «خورداد روز»(روز ششم) از نوروز را گرامی‌تر می‌دارند، گفت: «زیرا به خردادروز فروردین جهانیان را جان دادم و ایران و ایرانیان را پدید آوردم.»

🔮 در این روز هوشنگ و گیومرت(کیومرث) پدید آمدند و در همین روز گیومرت «ارزور» را نابود کرد. ارزور پسر اهریمن بود که اندیشه‌ی نابودی گیومرت را داشت. سپس او اهریمن دروغ را برای سی‌سال دور و یا در بند کرد. این بخش از افسانه به درستی روشن نیست.
در خرداد روز از فروردین بود که مهر و مهربانی از زمین رویید و جمشید به جهان جوانی بی‌پایان داد.

🔮 در این روز ویژگی‌های پستی و نامردمی در میان مردم نکوهیده شد.
آژی‌دهاک(ضحاک) به دست سام نریمان و افراسیاب به دست کیخسرو سیاوشان کشته شدند و به دنبال آن کیخسرو به بهشت رفت. رخدادهای بسیار دیگری نیز برای این روز برشمرده‌اند که بر پایه‌ی گاهداد(تاریخ) در روزهای دیگری از سال رخ داده‌اند. در چنین روزی زرتشت به پیامبری رسید و گشتاسپ از او پشتیبانی کرد.

🔮 همچنین در افسانه‌های نوروز آمده است: در ماه فروردین روز خرداد، اورمزد خدای رستاخیز و تن پسین کند، جهان بی‌مرگ و بی‌آسیب و بی‌پتیاره شود. اهریمن با دیوان و دَروجان و دیوزادگان و ساستاران و کیان و کَرپان را ناکار بکند.
اورمزد خدای اهریمن را بزند و بی‌هوش و ناکار کند که پس از آن نه «گَناک‌مینو»(روان نابودگر) و نه از دام و دهش او بر زمین پادشاه بود. اهریمن به همان سوراخی که از آنجا یورش آورده بود، آنجا شود و سرش را ببرند و دوزخ را با هفت توپال(فلز) بینبارند. این زمین باز به ستاره پایه شود و گَرودِمان یا بهشت برین از آنجای که هست باز به ستاره پایه آید و همه‌جای گرودمان شود. مردم بی‌مرگ و بی‌زمان شوند و پس از آن خورش نباید. هرآنکه گوشت خورده باشد چهل ساله برانگیزندشان و اگر گوشت نخورده باشند پانزده ساله برانگیخته شوند. از آنجا برانگیزندشان که جان از تن بِشده بود.

🔮 آیین‌های سال نو همواره با آیین‌های کشاورزی همراه بود. زیرا رستاخیز زمین و تن با رویش گیاهان شناخته می‌شد. چه‌بسا سبز کردن سبزه کنایه از بازآفرینی زمین است. ولی بر پایه‌ی نشانه‌ها، سبزه در میان مردمی که هنوز به زندگی کشاورزی نرسیده بودند نیز انجام می‌شد. از این‌رو گمان می‌رود سبزه رویاندن در آغاز نوروز در میان ایرانیان یادبود آفرینش نخستین و اَسَر(ازل) است و نوروز ایرانی با نگر به هرآنچه گفته شد و با نگاه به گاهشماری و دانش ستاره‌شناسی، جشن ویژه‌ی اهورامزدا است.


🖋 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی

برگرفته از: ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی

b2n.ir/h23686
🌏🌱 @AdabSar
🍷
دانشی‌ترین گفتار درباره نوروز در شاهنامه‌ی فردوسی آمده است. بخش آغازین شاهنامه تاکنون استوره به‌شمار می‌رفت و به‌سان مردگان یونانی بدان می‌نگریستند. ولی این بخش دانشی‌ترین گفتارها درباره‌ی ایران باستان و پیش از جدا شدن تیره‌های گوناگون را به ما می‌دهد.»
این دیدگاه «فریدون جنیدی» درباره‌ی شاهنامه و آگاهی‌های شگرفی است که فردوسی از #نوروز به ما می‌دهد.

سر سال نو هرمز فروَدین
برآسوده از رنجْ تن، دل ز کین
بزرگان به‌شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند

باستان‌شناسان ساخت سفال را بزرگ‌ترین دستاورد فرهنگی آدمی می‌دانند. پیش از سفال، پخت خوراک و نگهداری آب و نوشیدنی‌ها شدنی نبود. پس از ساخت سفال نگهداری میوه‌ها برای زمستان آغاز و آدمی به سوی ساخت «می» رهنمون شد.
شگفت آن‌که ساخت سفال و جام به ۸هزار سال پیش بازمی‌گردد. در همین زمان نخستین سازهای خنیا(موسیقی) پیدا شد و نوروز پدید آمد.
نوروز برترین جشن جهان و در پاسداشت دانش اَنگارش(ریاضی)، گاهشماری، اخترماری و خنیاست که با جام و می به جهان پیشکش شد و بزرگی‌اش در سایه‌ی سبزه و آرایش هفت‌سین گم شد.


🖋 برشی از نوشتار «درباره‌ی نوروز»، #فریدون_جنیدی

🍇 @AdabSar
🦚🎋
جشن نوروز جشن ایران است
برترین جشن بی‌گمان آن است

جشن شور و شکفتن و شادی است
جشن نوروز در بهاران است

جشن جوش گل و خروش هَزار
جشن باغ است و جشن بستان است

جشن شوریدگان شیرین‌کار
جشن دستان‌زنانِ خوشخوان است

باد در بید می‌زند دستان
بید از باد گیسوافشان است

جشن آغاز و راز باز آییش
رستخیز شگفت گیهان است…

#میرجلال_الدین_کزازی
دفتر «دستان مستان»، برشی از چامه‌ی بلند «جشن آغاز»

#چکامه_پارسی #نوروز
🦚 @AdabSar 🎋
☀️🌱 نوروز، جشن بزرگداشت ایزدی که گیاهان را می‌رویاند


در افسانه‌های باستانی ایران، جشن #نوروز جشن ایزد باستانی رپیثوین بود. او بهار، گرما و شید(نور) را به زمین بازمی‌گرداند و یادآور رستاخیز است.

رپیثوین به چم(معنی) نیمه‌ی روز و ایزد رپیثوین، سرور گرمای نیمروز است. ایرانیان در روزهای پایانی زمستان و روزهای آغازین بهار با دیدن جوانه‌های سبز گیاهان و شکوفه‌های نورسته‌ی درختان در شگفت می‌شدند که چه رازی در زمین است که پس از آن سرمای کشنده، رویش دوباره‌ای آغاز می‌شود! از این‌رو افسانه‌ی ایزد رپیثوین را آفریدند.

بر پایه‌ی افسانه‌ها، پیش از تازش اهریمن و زمانی که خورشید و گرما همیشگی بودند، خورشید در آسمان و در پایگاه ریپیتون بود و این ایزد را سرور جهان آرمانی می‌خواندند. او نه تنها سرور جهان آغازین که سرور جهان پس از رستاخیز است زیرا جهان دوباره بازسازی می‌شود و این نمادی از پیروزی نیکی بر پلیدی است.

در باور پیشینیان «رپیتوین» که ایزد گرمی و نوشَوَندِگی است در جشن سده(پنجاه روز پیش از نوروز) به ژرفای زمین فرو می‌رود، در پنجاه روز زمین، آب‌های زیرزمینی و ریشه‌ی گیاهان را از درون گرم می‌سازد و در آغاز بهار با پیروزی بر سرما بر زمین فراز می‌آید. در این هنگام با هفت سُرنا(سورنا، شیپور) بر گیتی می‌دمد و جان خفته‌ی جانداران را دوباره به زندگی برمی‌انگیزد. مردم نیز پیروزی‌اش بر اهریمن سرما را جشن می‌گیرند.
به گفته‌ی دیگر، این ایزد هفت ماه روی زمین است و پنج ماه به زیر زمین فرو می‌رود.

پس از پیدایش کیش زرتشتی، زرتشتیان به بهانه‌ی بازگشت او به زمین روزی ۵ بار نماز و نیایش می‌خواندند و ارته‌وهیشته یا ایزد اردیبهشت را که نماینده‌ی جهانی آتش و گرما است، فرامی‌خواندند. زرتشتیان با فرا رسیدن سرما و فرو رفتن رپیثوین به زیر زمین، ۴ بار نماز می‌گذاردند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی

برگرفته از: «پژوهشی در اساتیر ایران»، گزارش #مهرداد_بهار از نیپیک(کتاب) پهلوی «بندهش»
گاهشماری و جشن‎های ایران باستان #هاشم_رضی

فرتور: نگاره‌های نمادین ایزد جان‌بخش گیتی و جانداران
☀️🌱 @AdabSar

b2n.ir/Repithoin
Audio
☀️🪺🌱
نوروز تو راهه
آواز: #نجوا_خبازیان


بازم گل نرگس
اومد به خونه
به کوچه اومده
نعنا* و پونه

بیا گل ریحون* دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه

پرستو برگشته
لونه می‌سازه
لونه‌شو گوشه‌ی
ایوون می‌سازه

بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه

اسب سپیدشو
سرما زین کرده
باد و بارون‌شو
تو خورجین کرده

بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه

خورشید خانوم* پنجه‌ش
گرم و طلایی*
تو باغ درختا رو
چراغون کرده

بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه…

☀️🪺🌱

نعنا: از ریشه‌ی پارسی نانوک
طلایی: از پارسی تلا/تلایی
ریحون و خانوم: واژه‌ی بیگانه

☀️🪺🌱

#ترانه_پارسی #نوروز
@AdabSar
🌱☀️ نوروز در ایران چگونه سپری می‌شد؟


🌱☀️ نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش، بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین جشن سال شمرده می‌شد که با جشن‌هایی در روزهای پایانی اسپندماه و برافروختن آتش به پیشواز آن می‌رفتند و با سیزده‌به‌در با آن بدرود می‌گفتند؛ هرچند که سیزده‌به‌در پایان‌بخش جشن‌های نوروز نبود.
در ایران باستان جشن‌های نوروز چندین بخش داشت.

🌱☀️ بر پایه‌ی شناخته‌شده‌ترین بخش‌بندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباش‌گویی می‌پرداختند.

🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها، جشن‌های گروهی و بزرگداشت ایزدی رپیتوین/رپیثوین بود. این ایزد نگهبان گرمای زمین و گرمای نیمه‌ی روز بود و جشن ریپتوین برای شادمانی بازگشت او برگزار می‌شد. گویا زرتشتیان باستان این جشن را هم‌زمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار می‌کردند.

🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگ‌ترین جشن‌های نوروزی برگزار می‌شدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته می‌شد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیک‌روزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش می‌کرد. جشن‌های شادباش‌نویسی در این سه روز برگزار می‌شد. همچنین ششم فروردین زادروز نمادین زرتشت، پیامبر ایرانی است.

🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواسته‌ها بود.
گمان می‌رود که این زمان‌بندی در زمان هخامنشیان به گونه‌ی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی می‌کردند. به‌ویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تخت‌جمشید برگزار می‌کردند.

🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغ‌ها، بوستان‌ها، بهره‌بردن از زیبایی‌های زیست‌بوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاه‌ها در روز سیزده‌به‌در به‌جا مانده از این آیین است.

🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیست‌ویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار می‌شد.

🌱☀️ جشن‌های شنبه‌گردش و چهارشنبه نخست سال(که هر دو جشن گردشگاه‌ و همچون سیزده‌به‌در بود) در سده‌های گذشته به این جشن‌ها افزوده شدند. جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشن‌های فروردین و در پیوند با #نوروز بودند.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان

📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیین‌ها و جشن‌های کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم #ابوریحان_بیرونی

☀️🌱 @AdabSar
🌱☀️ جشن‌های شنبه‌گردش و چهارشنبه‌های چهارگانه در گوشه و کنار ایران


🌱☀️ آنچه درباره‌ی جشن‌های ایرانی باید بدانیم این است که ایران، سرزمین بسیار پهناوری بود و رسانه‌ای برای همسان‌سازی مردم نبود و چه‌بسا برخی جشن‌ها در هر گوشه از کشور به روشی دیگرسان برگزار می‌شد. هرچند که در جشن‌های بزرگ، بسیاری از آیین‌ها در سرتاسر کشور همانند بودند.

🌱☀️ بی‌گمان جشن‌های نخستین شنبه و چهارشنبه‌ی سال در ایران پس از پیدایش هفته در گاهشماری(تقویم) آغاز شده است. این جشن‌ها همچون سیزده‌به‌در، همراه با خانواده در دشت‌ها و باغ‌ها و در دل نوروز برگزار می‌شد. در این جشن‌ها آش می‌پختند، پایکوبی می‌کردند و جایگاه آب را در زندگی گرامی می‌داشتند. روز نخست هفته نماد آغاز کوشش و روز پنجم هفته یا چهارشنبه، روزی همایون و ارجمند در ایران بوده و آنچه ما درباره‌ی این دو جشن می‌دانیم، بر پایه‌ی نوشته‌های پراکنده است.

🌱☀️ اکنون نخستین شنبه‌ی سال در بسیاری از شهرهای کشور به نام «شنبه‌گردش» شناخته شده است. شنبه‌گردش بهانه‌ای برای بهره‌گیری از آب‌وهوای خوش بهاری است ولی درباره‌ی پیشینه و پیدایش آن هیچ نمی‌دانیم.
این جشن به‌ویژه در نیمروز(جنوب) خراسان، نایین و چهارمحال‌وبختیاری همچنان پایدار است و گمان می‌رود که بیش از ۴۰۰سال پیشینه دارد. مردم در این روز از رفتن به خانه خویشان پرهیز می‌کنند و یکی از راین(دلیل)های برگزاری آن، زورآزمایی پهلوانان و نمایش زور و توان آن‌ها است. این زورآزمایی هنوز در سیزده‌به‌در امروزی دیده می‌شود و در استان‌های خورآیی(شرقی) و برخی شهرهای افغانستان پررنگ‌تر است که گمان می‌رود ریشه در فرهنگ پهلوانی سرزمین سیستان داشته باشد.
همچنین می‌گویند که شنبه‌گردش به‌جا مانده از «جشن شکار» است که در روزگاران کهن فرمانروایان بدان می‌پرداختند ولی درباره درستی این گمان نمی‌توان به روشنی داوری کرد.
در شهرکرد برای پخت آش، سبزی‌های تازه را می‌چینند و آش مچه و آش شنگ می‌پزند. آش شنبه‌گردش در شهر انار کرمان، آش «شنبه‌سال» نام دارد.

🌱☀️ جشن نخستین چهارشنبه سال در آذربادگان(آذربایجان) «چهارشنبه‌سو» یا «چهارشنبه‌آب» نام دارد و جشنی نمادین برای آب شدن یخ رودخانه‌ها و روان شدن آن‌ها است. دومین چهارشنبه سال «چهارشنبه آتش» و زمان گرم شدن زمین و آمادگی برای کشت، سومین چهارشنبه سال «چهارشنبه باد» و جشن وزیدن باد و بیدار کردن خاک و درختان بود. چهارمین چهارشنبه هم «چهارشنبه خاک» بود که خاک آماده کشت می‌شد و کشاورزی را آغاز می‌کردند. اکنون جشن‌های چهارگانه‌ی چهارشنبه در کشور آذربادگان برگزار می‌شود.

🌱☀️ درباره‌ی نخستین شیوه‌ی برگزاری جشن نخستین چهارشنبه‌ی فروردین آگاهی نداریم. اکنون در مهاباد و روستاهای پیرامون آن، در نخستین چهارشنبه سال جشن میرنوروزی برگزار می‌شود. در این روز مردم از میان خود یک تن را برمی‌گزینند و نام «میر نوروزی» بر او می‌نهند. به او خونگر(خنجر)، تاگ(تاج)، کمربند، بازوبند، اسب و چیزهای دیگر می‌دهند. «غریب‌پور» در نبیگ(کتاب) «تئاتر در ایران» نوشته است که نمایش «میر نوروزی» نمایشی شوخناک(کمدی) و راهی برای هشدار دادن به فرمانروایان درباره‌ی دادگری و مردم‌داری است. گفته می‌شود جشن میر نوروزی نمادی از فرمانروایی جمشید، پادشاه باستانی ایران است.
در این جشن میر نوروزی یا امیر بهاری برای خود دو ویچیر(وزیر)، یک تلخک(دلقک) و یک میرزابنویس برمی‌گزیند و با همراهانش به میان مردم می‌رود؛ گران‌فروشان را به شیوه‌ی نمایشی کیفر می‌کند، خانواده‌ها را آشتی می‌دهد و به نیازمندان رسیدگی می‌کند.
در شوش دانیال مردم شبانه برای او خوراکی می‌گذارند تا بخورد و از او درخواست مُروا(دعای خیر) دارند. آن‌ها این کار را برای فراوانی یافتن خوان(سفره) و دارایی‌شان انجام می‌دهند.
میر نوروزی اگر بخندد از جایگاه چندروزه‌اش برکنار می‌شود. در پایان جشن او به خانه‌ی یکی از بزرگان پناهنده می‌شود. در برخی شهرها و روستاها او را در آب می‌اندازند و جشن به پایان می‌رسد. در نبیگ «آثار فرهنگی، باستانی و تاریخی استان کردستان» به این جشن پرداخته شده است.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #نوروز #شنبه_گردش #فروردینگان

☀️🌱 @AdabSar
هما ارژنگی - روزِ نو نوروزِ نو
@AdabSar
غم مبادت ای سترگ بی‌خزان
با شکوه و فَرِ یزدانی بمان
ای بلندآوازه مامِ مهربان
جاودانی، جاودانی، جاودان

روز نو #نوروز نو
چکامه‌ای برای ایران
سراینده و گوینده #هما_ارژنگی

💚🤍❤️ @AdabSar
🌬🌍 نوروز و باور به پیوستگی رستاخیز تن و زمین


یکی از نکته‌های شایان نگریستن در جشن سال نو و باورهای پیوسته به آن، باور به جهان پسین، رستاخیز مردگان و دنباله‌دار بودن زندگی است. جشن سال نو نمایش نمادین آفرینش و بازکرد(تکرار) همیشگی آن است که پایان سال یا پایان زندگی را به زمان نو و زندگی نو پیوند می‌زند. این باور در دین‌ها و باور به رستاخیز مردگان نیز دیده می‌شود. از این‌رو است که یادکرد رفتگان و بزرگداشت آنان از آیین‌های نو شدن سال است.

این باور تنها برای #نوروز ایرانی نیست که روان درگذشتگان در آستانه‌ی نوروز به زمین و میان خانواده بازمی‌گردد. این یک باور استوره‌ای جهانی برای امیدبخشی به زندگان است. امید به این که یک کیهان و جهان نابسامان از نو آفریده و بسامان می‌شود و مردگان نیز به زندگی دوباره باز می‌گردند.

جشن سال نو، یادمان دوباره‌ی نخستین آفرینش است. پس در این نوزایی آفرینش پس از نابودی، مردگان نیز زندگی دوباره می‌یابند.
از این‌رو هرجا که باور به رستاخیز تن باشد، باورمندان بر آنند که تن پسین در نوروز یا آغاز سال نو که زمان تازه‌ای آغاز می‌شود، زندگی می‌یابد.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان


برگرفته از: جهان فروری #بهرام_فره_وشی
ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/Rastakhiz

در «جشن فروردگان» درباره‌ی باور ایرانیان باستان به بازگشت ده روزه‌ی روان رفتگان به زمین سخن رفت:
www.tg-me.com/AdabSar/20639

فرتور(عکس): نگاره‌های نمادین رستاخیز زمین و مردگان

🌬🌍 @AdabSar
ادب‌سار
🌬🌍 نوروز و باور به پیوستگی رستاخیز تن و زمین یکی از نکته‌های شایان نگریستن در جشن سال نو و باورهای پیوسته به آن، باور به جهان پسین، رستاخیز مردگان و دنباله‌دار بودن زندگی است. جشن سال نو نمایش نمادین آفرینش و بازکرد(تکرار) همیشگی آن است که پایان سال یا پایان…
🍃🍂 نوروز و ارزش افسانه‌ای زمان


زمان، خود یک استوره است و ساخت و بخش‌بندی زمان با روزهای سپنت(مقدس) و برجسته‌ی سال بار افسانه‌ای دارد. سرآمد همه‌ی بخش‌های زمان #نوروز است. هرگاه که نوروز فرامی‌رسد، جشن نمادین آفرینش، زندگی و زمانِ دوباره برگزار می‌شود.

در داستان‌های افسانه‌ای ایران و در آیین زُروانی به زمان نگاه شایانی شده است. بر پایه‌ی داستان‌های کیهانی آیین زروانی، هر پدیده‌ی مینوی و ماتکیک(مادی)، نمونه‌ای در جهان بالا و سپهر برین دارد. اهورامزدا در یک زمان ۱۲هزار ساله جهان را آفرید. که هر سه‌هزار سال ویژه‌ی بخشی از آفرینش بود. پس در چنین افسانه‌ی کهنی نیز سال که نماد بخشی از زمان است، دیده می‌شود. این بخش زمان پس از آفرینش و زندگی یافتن هستی نیز پایدار است.
بار افسانه‌ای آفرینش در آغاز و پایان هر نوروز یا سال نو، اگرچه ناخودآگاه، یادآوری می‌شود.

در زمان باستان و میان زیست‌وَران نخستین، سال نو برابر است با پروانه(اجازه) بهره‌برداری از فراورده‌های خوراکی و کشاورزی، انبار کردن آن برای سال در پیش در میان گروه‌هایی که چندین فراورده کشت می‌کردند و در زمان‌های گوناگونی از سال کاشت و برداشت داشتند، چندین جشن برگزار می‌شد که ایرانیان باستان به آن گاهنبار می‌گفتند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان


برگرفته از: حکمت خسروانی #هاشم_رضی
گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی

🍂🍃 @AdabSar

b2n.ir/s82825
🕊

…برگ‌ها را ز چهره شویم گـَرد
غنچه‌ها را شکفته دارم و شاد

من فرستم به باغ در نوروز
مژده‌ی شادی و نوید مراد…


#پروین_اعتصامی
برشی از سروده‌ی «هرچه باداباد»


#چکامه_پارسی #نوروز
@AdabSar 🕊
آزاده حسین‌زاده - رقص شکوفه
@AdabSar
🌸🌱

شکوفه می‌رقصد از باد بهاری
شده سرتاسر دشت سبز و گلناری


بازخوانی ترانه‌ی «رقص شکوفه»
با آواز «آزاده حسین‌زاده» و گروه «هونیاک»
ترانه‌سرا: «پرویز وکیلی»


#نوروز
🌸🌱 @AdabSar
🐣 تخم‌مرغ هفت‌سین، نماد پدید آمدن جهان


🥚 تخم‌مرغ هفت‌سین افسانه‌ای خواندنی دارد. تخم‌مرغ در افسانه‌های ایران باستان نماد زمین و یکی از نمادهای فراوانی(برکت) بود.

🐣 در نبیک پهلوی «مینوی خرد» درباره‌ی استوره‌های ایرانی آمده که آسمان همچون تخم‌مرغی پیرامون زمین را فراگرفته و زمین در میانه‌ی آسمان مانند زرده‌ی تخم‌مرغ است. «باجلان فرخی» در برگردان نبیک(ترجمه‌ی کتاب) «شناخت اساتیر ایران» نوشته‌ی «جان راسل هینلز» افزوده است که تخم‌مرغی که در نوروز در خوان هفت‌سین نهاده می‌شود یادآور استوره‌ای است که در آن مهر از تخم کیهانی هستی می‌یابد. گمان می‌رود که در اینجا فردید(منظور) از «مهر» خورشید است.
«هینلز» نیز نوشته است که تخم‌مرغ در خوان هفت‌سین یادآور نخستین استوره‌های روزگار و زایش کیهان از درون تخمی است که بر پَهناب(اقیانوس) آغازین شناور بود. گفته می‌شود در میان شمارگان(اعداد) شماره‌ی زفر(صفر) نشانه‌ی تخم‌مرغ کیهانی و دو ژاد(جنسیت) آغازین بود. هینلز درباره‌ی ارزش تخم‌مرغ در آیین‌های نوروزی هم نوشته است که در بسیاری از خانه‌ها تخم‌مرغ را روی آیینه می‌نهادند و به هنگام آغاز سال زمانی که گاوِ برشاخ‌دارنده‌ی زمین، زمین را از شاخی به شاخ دیگر می‌نهد تخم‌مرغ روی آیینه به گردش درمی‌آید.

🥚 تخم‌مرغ رنگی هفت‌سین نماد زندگی تازه است. همانگونه که چوژه(جوجه) پوسته را می‌شکند تا به زندگی تازه‌ای گام نهد و در جهان بزرگ‌تری زندگی کند، می‌تواند پیامی به آدمیان بدهد تا زندگی و والاشدن را دریابند. گفته می‌شود سر از تخم برآوردن چوژه نماد رستاخیز است.
«مرتضا فرهادی» در ماتیکان(کتاب) «واره» نوشته است شیر، ماست، نمک و تخم‌مرغ خوراکی‌های سپنت(مقدس) بودند و به آن‌ها سپیدمانی می‌گفتند.

🍳 در آیین زرتشتی و به باور ارمنیان باستان انار نماد زایش فراوان و تخم‌مرغ نماد زندگی جاودانه بود. در خوربَرانِ(غربِ) کشور مردم باور داشتند که اگر کسی در نخستین روز نوروز تخم‌مرغ آب‌پز بخورد به بیماری «گَری» دچار نخواهد شد.
با گذر هزاره‌ها و سده‌ها آیین‌های چون آب‌پزکردن کردن تخم‌مرغ با پوست پیاز، روناس، کاه و زاج برای خوش‌رنگ شدن، تخم‌مرغ‌بازی و رنگ‌آمیزی آن به آیین‌های نوروز افزوده شد.

🐣 تخم‌مرغ‌بازی تا گذشته‌های نه‌چندان دور یکی از سرگرمی‌های نوروزی مردم و با گِروبَندی(شرط‌بندی) همراه بود. این بازی در کردستان «هیلکه‌شکنی» یا تخم‌مرغ‌شکنی، در کرمانشاه «خاجنگکی» و در برخی روستاهای فیروزکوه «مُرغنه جنگی» نام داشت. این بازی‌ها پیش از نوروز آغاز می‌شدند و تا سیزده‌بدر دنباله داشتند.
بازیگران تخم‌مرغ را در مشت نگه می‌داشتند و تنها سر آن بیرون می‌ماند. سپس تخم‌مرغ‌ها را به هم می‌کوبیدند. سر هرکدام که می‌شکست دارنده‌اش بازنده بود و باید تخم‌مرغ‌های خود را به برنده می‌داد. اکنون این بازی‌ها در فرهنگ ایران رنگ باخته‌اند و تخم‌مرغ‌های سفالی و تینگه‌ای(پلاستیکی) در هفت‌سین‌های ما جا خوش کرده‌اند.

🥚 در اروپا و همزمان با جشن پاک نیز تخم‌مرغ‌بازی انجام می‌شود. کودکان تخم‌مرغ را در باغچه پنهان می‌کنند و اگر کسی آن را پیدا کند آن را برای خود برمی‌دارد. همچنین تخم‌مرغ رنگ شده و خرگوش از نمادهای این جشن هستند. به باور مردم اروپا در این روز خرگوش‌ها به آشیانه‌ی مرغ‌ها می‌روند تا تخم‌مرغ‌ها را بدزدند. پس آنان تخم‌مرغ‌ها را رنگ می‌کنند تا از دید خرگوش پنهان بماند. چند تن جامه‌ی خرگوشی می‌پوشند و تخم‌مرغ‌ها را پنهان می‌کنند و کودکان به دنبال یافتن آن‌ها می‌روند.


✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #هفت_سین


📎 پی‌نوشت: «جوجه» تازی شده‌ی(معرب) واژه‌ی پارسی «چوژه» و صفر تازی‌شده‌ی «زفر/زفرین» است.


📚 برگرفته از:
۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۲- شناخت اساتیر ایران #جان_هینلز برگردان باجلان فرخی
۳- واره #مرتضا_فرهادی
۴- نوروز، جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۵- آیین‌ها و جشن‌های کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی

🌷 @AdabSar
بدانید کاین تیرْگردان سپهر
ننازد به داد و نیازد به مهر

یکی را چو خواهد برآرَد بلند
هم آخر سپارد به خاکِ نژند

نمانَد به جز نامْ زو در جَهان
همهْ رنج با او شود در نهان

به گیتی ممانید جز نامِ نیک
هر آن‌کس که خواهد سرانجامِ نیک
#فردوسی

امید که بر شما:
خجسته بوَد گردشِ روزْگار

گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
Audio

🌱☀️ نغمه‌ی نوروز
سراینده و گوینده: #هما_ارژنگی

نوروز دل‌افروز بخوان نغمه‌ی پیروز…



…دیری‌ست که رنگ از رخ امید پریده‌ست
بر خاک وطن درد و محن تار تنیده‌ست
دژخیم تباهی به رخش پنجه کشیده‌ست
زهر ستم و تلخی اندوه چشیده است



این خانه‌ی عشق است تو غمخانه مدانش
گنجینه‌ی مهر است تو ویرانه مخوانش
این جان جهان است و ورا فرّه یزدان
زین بیش به چنگ دد و دیوانه نمانش…


#نوروز
☀️🌱 @AdabSar
2024/06/06 14:02:20
Back to Top
HTML Embed Code: