Telegram Web Link

سودت نکند به خانه دَربِنشَستن
دامَنْت به دامنم بِباید بستن

کان روز که دستِ ما به دامان تو است
ما را نتوان ز دامنت بُگسَستن


#ابوسعید_ابوالخیر
#چکامه_پارسی

◾️▫️ @AdabSar
🔶🔹 در ستایش گزیده‌گویی


در روزگاری زندگی می‌کنیم که پیشرفت روزافزون فناوری‌ و شتاب بالای نوآوری و نویابی‌های آدمی، به‌ناچار مردمان را به‌سوی کم‌گویی و گزیده‌گویی کشانده است و دیگر زمان و پروایی برای شنیدن و خواندن پرگویی‌ها و پرچانه‌گی‌های همیشگی، برای کسی نمانده است.
به دیگر سخن، امروزه کمینه‌گرایی(مینیمالیسم) اندک‌اندک جای بیشینه‌گرایی(ماکسیمالیسم) را در میان مردمان گرفته است و گزافه‌گویی نیست اگر بگوییم همین برخوردهای ساده و دوری از رودربایستی‌ها می‌تواند زندگی را ساده‌تر و پیوندها را دوستانه‌تر گرداند.

برای نمونه پیش از این اگر می‌خواستیم کسی را از مرگ کسی آگاه کنیم، برایش این‌چنین می‌نوشتیم:
- «معرف حضور مبارک و انورتان هست که حاج‌حسن‌آقا به مرگ مفاجات بدرود حیات گفته و از دنیای فانی به‌سوی دار باقی شتافته و روی در نقاب خاک کشیده است!»
اگر گزارش را به‌درستی بررسی کنیم، تنها آگاهی سودمندی که در آن پیدا می‌کنیم این است:
- «حسن مُرد!»

از همین‌روست که از دیرباز تاکنون خردمندان و بزرگان همواره مردمان را به کم‌گفتن و گزیده‌گفتن سِپارش کرده‌اند و «نظامی» چامه‌سرای بزرگ ایرانی نیز چنین می‌سراید:
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر
یک دست گل دماغ‌پرور
از خرمن صد(سَد) گیاه بهتر


#مجید_دری
#پیام_پارسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش یازدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار #فعل_ماضی_التزامی…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دوازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فونتیک : آوایی، آواشناسی
#قیاسی : روشمند، باآیین، دستوری، سنجشی
#قید : بند، بندواژه، بستانه(پیشنهاد نگارنده)، مایه‌افزا
#قید_استثنا : بندِ جداکرد
#قید_استفهام : پرسش‌بند، بندِ پرسشی

#قید_الزامی : بند واداری، بند بایستگی
#قید_تاکید و ایجاب : بایستگی، سَختاری، بند استواری
#قید_ترتیب : بندآرایی، بند دهناد، بند سامانی
#قید_تشبیه : بندِ مانِست، همانندگی
#قید_تمنی : بند آرزویی ،بند خواست

#قید_زمان : بند گاه، بند زمان
#قید_تردید (شک و ظن) : بند شایدی، بند گمانی
#قید_علت : بند چرایی، بند شوندی
#قید_مختص : بند ویژه
#قید_مساوات : بند برابری

#قید_مشترک : بند همباز، هنبازبند
#قید_مقدار : بند چندی
#قید_مکان : بند جا، بند گِواک
#قید_نفی_و_انکار : بند ناپذیری، بند نایی
#قید_نفی : نایش بند، بند نایش


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar

☀️ ارغاسوان، جشن آغاز گرما


🌴 نخستین جشن خرداد در ایران با گذشت شست روز از آغاز نوروز و در اورمزدروز (یکم) خرداد برگزار می‌شد.

🌴 به این جشن که بهانه‌اش آغاز گرما بود، ارغاسوان می‌گفتند. گویا ارغا به چم رود است. نام‌های دیگرش اریجاسوان و شست‌بهار بودند. اریجاسوان(اریجهاس چوزان) به چم جامه بیرون کردن از تن به شَوَند(دلیل) گرما است.

🌴 ارغاسوان جشنی با ریشه‌ی خوارزمی است و ابوریحان آن را همراه جشن‌های سُغدی آورده است. این جشن شاد در پیوند با زمان‌بندی کشت و کشاورزی بود و با کاشت کنجد آغاز می‌شد. ماه خرداد، ماه رسیدن و رویش و زمانی ارزشمند برای کشاورزی بود. اکنون نیز در روزی به نام شست‌بهار در بسیاری از استان‌ها کاشت دانه‌های روغنی همچون کنجد، پنبه، کرچک و... انجام می‌شود و در شماری از شهرها این روز را در کنار رودها و درختان می‌گذرانند.

🌴 از این جشن همچون بسیاری از جشن‌های کهن آگاهی اندکی داریم و همین اندک را وامدار ابوریحان بیرونی هستیم که خوشبختانه سرنوشت بسیاری از پژوهش‌هایش نابودی نبود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گرما
#خردادگان #ارغاسوان

🌱 فرتور: کشت کنجد در آغاز گرم شدن هوا

🌾 @AdabSar
🟪🟢 اسپهان بنویسیم یا اصفهان؟
✍️ #شاهین_سپنتا


شیوه درست نگارش نام شهر تاریخی اصفهان/ اسفهان/اسپهان موضوع این یادداشت است. اگرچه این واژه اکنون در بیشتر نوشتارهای رسمی به گونه «اصفهان» نوشته می‌شود و این شیوه پیروانی نیز دارد که هرگونه تغییر آن را تحریف نام این شهر تاریخی می‌دانند، اما از دیدگاه این نگارنده به دلایل تاریخی، ادبی و آواشناسی درست‌تر است که این واژه را به گونه «اسپهان» بنویسیم.

پیش از پرداختن به واژه #اصفهان بد نیست یادآوری کنیم که تا چند دهه پیش نام برخی از شهرهای ایران به گونه عربی‌شده یا «معرب» نوشته می‌شد ولی با کوشش دوستداران زبان پارسی نام‌هایی همچون «جرجان» یا «طهران» به گونه درست آن «گرگان» و «تهران» دگرگون شد.

برای چندین سده، نویسندگانی همچون خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن‌بلخی در فارس‌نامه، محمدِ محمودِ احمدِ توسی در عجایب‌نامه، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوق‌نامه، قاضی عمادالدین در عجایب البلدان، شرف‌الدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری و بسیاری دیگر، تهران را با «ط» و به صورت «طهران» می‌نوشتند تا این که جوینده‌ای همچون محمدحسن‌خان مقدم مراغه‌ای (اعتماد السلطنه) وزیر انطباعات و دارالترجمه دوران قاجار به گفته خودش دچار تردید شد که نام این شهر را با «ط» بنویسد یا با «ت» و موضوع را با «علی‌قلی میرزا اعتضاد السلطنه» رئیس دارالفنون در میان گذاشت. چند سال پس از آن، پژوهشگرانی همچون احمد کسروی و محمد قزوینی درباره نگارش واژه «طهران» یا «تهران» دیدگاه‌های متضاد خود را ارائه کردند و در نهایت دیدگاه کسروی پذیرش همگانی یافت و امروز همگان تهران را با «ت» می‌نویسند.

کسروی در آن زمان نوشت: «… بی‌گفتگو است که طهران کلمه‌ای پارسی است و در پارسی طاء الف‌دار نیست، مگر درباره کلمه‌هایی که تازیان آن را معرب کرده‌اند و از گفتن بی‌نیاز است که این کلمه‌های معرب را باید در نوشته‌های عربی به‌کاربرد و در نوشته‌های پارسی جز شکل پارسی نخستین آنها درست نمی‌باشد … به عقیده ما به‌کاربردن طهران و طوس و اصطخر و اصفهان و دیگر کلمه‌های معرب در نوشته‌های پارسی که تا به امروز معمول و شایع می‌باشد، غلط‌های فاحش است و باید به نام شرافت علم و بلندی پایگاه آن، تعصب و عادت را به کنار گذارده و بدین گونه غلط‌های معمولی که نمونه و یادگار دوره استیلای زبان و ادبیات عربی است، خاتمه بخشید … شهر معروف ایران را که امروز اصفهان می‌نویسیم، این واژه شکل عربی نام آن شهر است… اگر شکل درست پارسی واژه را خواسته باشیم، «اسبهان» با زیر الف یا زبر آن است.» (کاروند کسروی: ص ۳۸۳ و ۳۸۴ و ۴۲۸)

نکته مهم دیگر این که حتی در برخی متن‌های عربی نیز به شیوه نگارش این واژه با حرف «س» اشاره شده، چنان‌که «یاقوت حموی» جغرافی‌دان و تاریخ‌نویس سده هفتم هجری قمری در «معجم البلدان» به نقل از حمزه بن الحسن (حمزه اصفهانی) در شرح «اصبهان» به اصل پارسی این واژه با حرف «س» و «اسباهان» اشاره کرده و می‌نویسد: «...ذلک ان لفظ اصبهان اذا رُدَّ الی اسمه بالفارسیه کان اسباهان...».
همچنان که «نظامی گنجه‌ای» سراینده سده ششم هجری قمری نیز در منظومه «خمسه» و در داستان «خسرو و شیرین» به اوصاف «شکر اسپهانی» می‌پردازد.
و در نمونه دیگر، «وحشی بافقی» از سرایندگاه سده دهم در مثنوی «فرهاد و شیرین» نام این شهر تاریخی را «اسپهان» یا «سپاهان» ثبت کرده است:
ز پرویز ار بدینسان دردمندی
از اینجا تا سپاهان نیست چندی
به گلگون تکاور ده عنان را
سیه گردان به لشکر اسپهان را

براین پایه، پس از تاثیر زبان عربی بر زبان پارسی، در این واژه به تدریج حروف «ص» و «ف» جایگزین حروف «س» و «پ» یا «ب» شدند؛ اما بیشتر نام‌واژه‌های این شهر با ریشه مشترک، در منابع مختلف یا گویش‎های نواحی گوناگون با «س» و «پ» یا «ب» ثبت شده‌اند که برای نمونه می‌توان اسبان، اسباهان، اسباهو، اسبهو، اسواهو، اسباهون، اسبوون، اسبهان، اسپادانا، اسپاهان، اسپهان و اسفهان را نام برد.(نام‌واژه‌های اصفهان، اکبر یاوریان، ص ۱۲۳-۶۵)

پس، به گواهی متن‌های تاریخی و ادب پارسی و با نگرش به این که نگارش واژه‌های پارسی با حرف‌های/ واک‌های ناپارسی همچون «ح؛ ص؛ ض؛ ط؛ ظ؛ ع» ریخت واژگان را از هویت و ریشه اصلی پارسی خود دور می‌کند و هیج دلیل آواشناسی نیز برای نگارش واژه اسفهان/ اسپهان با «ص» وجود ندارد، بهتر است که به تدریج شیوه نگارش این واژه را دگرگون سازیم. این دگرگونی می‌تواند از نوشته‌های غیر رسمی آغاز شود و در نوشته‌های رسمی نیز هر دو شیوه در کنار هم به کار رود تا پس از آشناشدن مردم با این شیوه نگارش، به تدریج اسپهان جایگزین اصفهان شود و نام این شهر تاریخی هویت پارسی خود را بازیابد.

🟪🟢 @AdabSar

ای جوانان فدا گشته به راه میهن
یادتان شاد، همه زنده‌ی جاویدان‌اید

روح فردوسی و پژواک شکوه نادر
نره‌شیران به خون خفته‌ی این میدان‌اید

آتش عشق وطن در تن و در سنگر خون
تا جهان است به پا رقص‌کنان می‌مانید


یادروز شکوه‌مند آزادسازی خرمشهر به دست جوانان دلیر ایران شاد باد.
#هما_ارژنگی

فرتور(عکس): نگاره‌ی بزرگ دیواری خرمشهر از هنرمند: #ناصر_پلنگی

💚🤍♥️ @AdabSar
شما را همان رنج پیش‌ست و ناز
زمانی نِشیب و زمانی فراز

چنین‌ست کَردارِ گردان‌ْسپهر
گهی دَرد پیش‌آرَدَت گاه مهر

بدان ای پسر کِاین سرایِ فِریب
ندارد تو را شادْمان بی‌نِهیب

نگهدارِ تن باش و آنِ خرَد
چو خواهی که روزَت به بد نگذرد
#فردوسی

باشد که:
هم از دادِ ما گیتی آباد باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🌦🌬 خردادگان، جشن پیروزی امشاسپندبانوی خرداد و امرداد بر دیو گرسنگی و تشنگی


«جشن خردادگان» جشن ستایش و پاسداشت آب در خردادروز از خردادماه، برابر با ششم خرداد در ایران باستان برگزار می‌شد.
این واژه در اوستا «هئوروَتات» و نام یکی از فرشتگان مادینه(مونث) است. پسوند «تات» نشانه‌ی مادینگی است و «خرداد» به مانک(معنی) رسایی، تندرستی و پختگی است. در ایران باستان خرداد را سرور ماه‌ها می‌دانستند زیرا زمان ویژه‌ای برای کشاورزان بود و بارش و گرما را همزمان برای کشاورزی داشت. در باور پیشینیان، فرشته‌ی خرداد فرشته‌ی نگهبان آب و آبادانی بود.

فرشتگان خرداد و «امرداد» امشاسپندبانو یا مادینه بودند و در کنار هم از آب‌ها و گیاهان پاسداری می‌کردند. دشمنان آن‌ها دیوهای گرسنگی، تشنگی، گندیدگی و ناخوشی بودند که هشی، بشی، بوجی و سئنی نام داشتند.
ایزدان یا امشاسپندانی چون تیشتر(ایزد باران)، ایزد باد و روان پاک پرهیزکاران با امشاسپندبانوی خرداد برای نبرد با این دیوها همکاری می‌کردند. امشاسپندبانوی خرداد وابسته به «آناهیتا» و آناهیتا ایزدبانو و نگهبان همه‌ی آب‌های جهان بود.
بر پایه‌ی افسانه‌ها، آن‌ها به یاری مردم می‌آمدند و گرسنگی و تشنگی را شکست می‌دادند. از این‌رو ایرانیان هنگام نوشیدن آب از فرشته‌ی خرداد یاد می‌کردند، زیرا یاد کردن از او مایه‌ی رانده شدن دیوها می‌شد.
در یسنا آمده که اهورامزدا(خدا) رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی می‌بخشد که اندیشه، کردار و گفتارش بر پایه‌ی راستی باشد.

گل سوسن سپید نماد #جشن_خردادگان است. در افسانه‌های ایرانی سوسن و سرو نمادهای آزادی هستند. ایرانیان به سوسن سپید، سوسن آزاد هم می‌گفتند و در سروده‌های بزرگان نیز از این گل یاد شده است.

از آیین‌های #خردادگان در میان ایرانیان شادباش‌گویی، پوشیدن پوشاک تازه، پیشکش کردن گل‌های یاس و نیلوفر به یکدیگر، گردش در کنار آب‌ها، آبتنی و سامان دادن جوی‌ها و چشمه‌ها بود.
سرودها و نیایش‌های امشاسپندبانوان خرداد و امرداد بخش‌هایی از سروده‌های زرتشت بودند که شوربختانه از میان رفته‌اند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
yon.ir/Soosan


📚 برگرفته از:
- فرهنگ اساطیر ایرانی، بر پایه‌ی متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
- گل سوسن، نماد جشن خردادگان #شاهین_سپنتا تارنمای ایران‌نامه
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #حسام_الدین_مهدوی


🌬🌧 @AdabSar
ادب‌سار
🌦🌬 خردادگان، جشن پیروزی امشاسپندبانوی خرداد و امرداد بر دیو گرسنگی و تشنگی «جشن خردادگان» جشن ستایش و پاسداشت آب در خردادروز از خردادماه، برابر با ششم خرداد در ایران باستان برگزار می‌شد. این واژه در اوستا «هئوروَتات» و نام یکی از فرشتگان مادینه(مونث) است.…

🌦🌬 «جشن خردادگان» جشن یکی از امشاسپندان برگزیده‌ی اهورامزدا است که در جهان مینوی نماد تندرستی و رسایی تن و جان است و در زمین از تن و جان پاسداری می‌کند.

#جشن_خردادگان در خردادروز از خردادماه برگزار می‌شد. خرداد نام روز ششم ماه بود. امشاسپند خرداد نگهبان آب و وابسته به آناهیتا بود.

در افسانه‌ها، آناهیتا سرور همه‌ی آب‌های زمین بود. در «بن‌دهش» و «گزیده‌های زاداسپَرم» فرشته‌ی خرداد سرور روزها، ماه‌ها و سال‌ها و سرور جهان بود زیرا هستی جهان و آبادانی زمین وابسته به آب است.

در «یشت‌ها» خرداد نابودکننده‌ی مردار، ناخوشی و دیو گندیدگی بود. در جشن #خردادگان ایرانیان در کنار آب‌ها پایکوبی و برای پیروزی او بر دیو تشنگی نیایش می‌کردند.

از دید بی‌مرگی خرداد و امرداد در کنار هم‌اند و به جشن‌های این دو ماه «فرازمندی و پایندگی»(کمال و دوام) می‌گفتند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی

📗 برگرفته از: جشن‌های ایرانی #پرویز_رجبی
جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #منصوره_میرفتاح

🌬🌦 @AdabSar

ما را نبود دلی که کار آید از او
جز ناله که هر دَمی هَزار آید از او

چندان گِریَم که کوچه‌ها گِل گردد
نِی روید و ناله‌های زار آید از او

#ابوسعید_ابوالخیر
#چکامه_پارسی

🥀 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻فنجان= Cup، پِنگان، جام
🔻فنجانک دستگاه تقطیر= پِنگانک دستگاه چِکِش
🔻فیروزه‌پنگان= پیروزه‌پنگان، آسمان
🔻فیل و فنجان= پیل و پِنگان

❗️برخی «فنجان» را برگرفته از «پِنگان» پارسی می‌دانند.
برخی نیز آن را برگرفته از «Pinax» یونانی می‌دانند.

نمونه:
🔺یه فنجون چایی براتون بریزم؟=
یک پِنگان چای برای‌تان بریزم؟

🔺رفتم آن‌جا، لنگان لنگان
شربت خوردم، «پنگان پنگان» #مولوی

🔺چیست این گنبد که گویی پُرگهر دریاستی
یا هزاران شمع در «پنگان»ی از میناستی #ناصرخسرو

🔺که آراید چه می‌گویی تو هرشب سبزگنبد را
بدین نورسته نرگس‌ها و زراندود «پنگان»ها #ناصرخسرو

🔺کی ز انگشت همچو بادنگان(بادمجان)
تیر شاید گذاشت بر «پنگان»؟ #اوحدی

🔺در جهانی چه بایدت بودن
که به «پنگان» توانش پیمودن #سنایی

🔺سر و بن چون سر و بن «پنگان»
اندرون چون درون باتنگان(بادمجان) #بوشکور


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#فنجان #Cup
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

رو به هر سویی که رفتم بسته دیدم راه را
آزمودم هم دراز و دور و هم کوتاه را

بارها می‌خواستم از دل فغانی برکشم
در بیابان‌ها ولی پیدا نکردم چاه را


#مهدی_اخوان_ثالث
#چکامه_پارسی

🟫🔶 @AdabSar
سرِ تختِ شاهی بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادْگرشهرْیار

دگر آن‌که بی‌سود را بَرکشد
ز مردِ هنرمند سَردَرکشد

سه دیگر که با گنجْ خویشی کنَد
به دینار کوشد که بیشی کنَد

به بخشندگی یاز و دین و خرَد
دروغ ایچ تا با تو برنگذرد
#فردوسی

امید که همواره:
سرَت سبز باد و دلت شادْمان

گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی

@AdabSar
💐
💐💐
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻عاشق= دلداده، دلباخته، دلسوخته، دلشده، شیفته، پاکباز، بیدل، شیدا، گرم‌دل، مهرورز، مِهرا، دوست‌دارنده، دوستار، نیازان، ویاپان، سِنار، دیوانه
🔻عاشق‌آزار= سِنارآزار
🔻عاشق‌آسا= سِنارآسا
🔻عاشقانه= دل‌سپارانه، دلدارانه، شورمندانه، شوریده‌وار، مهرآمیز، شیفته‌وار، شیفتگانه، شیداوار، مهرورزانه
🔻عاشق‌باره= مهرباره، مهرپیشه
🔻عاشق بی‌صبر= گرم‌روان
🔻عاشق‌پیشه= شیفته، شیدا، شیداپیشه، دلشده، دلداده، دلباخته، پاکباز، بیدل
🔻عاشق‌شدن= دل‌باختن، دل‌سپردن، دل‌دادن، پاک‌باختن، شیفتن، دیوانه‌شدن، بیهوش‌شدن
🔻عاشق شوریده= خاش، شیدا
🔻عاشق‌کش= دلآزار، شیفته‌کش
🔻عاشق‌نواز= دلنواز، شیفته‌نواز
🔻عاشق و معشوق= دلدار و دلبر
🔻عاشقی= دلباختگی، دلدادگی، شوریدگی، شیدایی
🔻عاشقیت= دلسپردگی، شیفتگی
🔻عاشق یک‌فصله= دلداده‌ی یکروزه، سرسپرده‌ی فَرَهی
🔻عشق= اِشغ، شیفتگی، شیدایی، دلدادگی، دلبردگی، دلباختگی، پاکبازی، مهر، مهرورزیدن، دوست‌داشتن، دوشارم، دوشِش، دُشاکی
🔻عشق افلاطونی= اِشغ افلاتونی، دوشِش پلاتونی، مهر پلاتونی
🔻عشق اکبر= اِشغ خدایی
🔻عشق‌باز= اِشغ‌باز، دلباخته
🔻عشق‌بازی= اِشغ‌بازی، شیفتگی، شیدایی، دلباختگی، دلدادگی، مهرورزی، دلبازی
🔻عشق جسمانی(شهوت)= وَرَن، تن‌شیفتگی
🔻عشق متقابل= اِشغ دوسویه، هم‌دوشِشی، مهر دوسویه
🔻عشق ممنوع= اِشغ پنامیده، دوشش اَرُواک، مهر ناروا
🔻عشق‌نچشیده= اِشغ‌نچشیده، خشک‌جان
🔻عشق‌ورزیدن= اِشغ‌ورزیدن، مهرورزیدن، کام‌راندن
🔻معاشقه= مهرورزی، هم‌مهری، هم‌آغوشی، دلدادگی
🔻معشوق= دلبر، دلدار، دلربا، دلسِتان، نگار، ریکا، رایکا، رایگا، دوشَست، تاز
🔻معشوق جفاپیشه= گرگ‌مست
🔻معشوقه= کیجا، دوستِگان، مول

❗️«اِشغ» واژه‌ای پارسی است که به‌نادرست «عشق» نوشته می‌شود.

نمونه:
🔺وِیس ترنم عشق را ازبرای رامین نجوا می‌کرد=
وِیس زمزمه‌ی اِشغ در گوش رامین می‌خواند

🔺صحبت معشوق را طالبم =
همنشینی(و همسخنی) با دلبر را خواهانم

🔺بدو گفت مادر که ای «تاز» مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام؟ #فردوسی

🔺که رامین را به تو دیدم سزاوار
تو او را «دوستگان»ی، او تورا یار #اسعد_گرگانی(ویس و رامین)

🔺در گلستانی که جولانگاه آن قد رساست
سرو، یک «ریکا»ی دارالمرزی کوته‌قباست #میرنجات

🔺«رایگا» روی نموده‌ست و غلط افتادی
باش تا در طلب پویه جهان پیمایی #مولوی

🔺طعمه‌ای کان «پاکبازان» را دهند
هرگز آن کی «نونیازان» را دهند؟ #عطار

🔺آن زنک می خواست تا با «مول» خویش
برزند در پیش شوی گول خویش #مولوی


#مجید_دری
#پارسی_پاک

#عاشق #عاشقانه #عاشقی #عاشقیت #عشق #معاشقه #معشوق #معشوقه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
هموندان ارجمند
برای بهتر دیده‌شدن، نیاز به آگهی و دادوستد با کانال‌های دیگر داریم.
بایسته است بدانید که ادب‌سار هیچ دیدگاهی در باره‌ی درونمایه‌ی این کانال‌ها ندارد و داوری درباره‌ی آن‌ها را به خرد خودتان می‌سپارد.

👧🏻👦🏻 @AdabSar

رفت یار و آرزوی او ز جانِ من نرفت
نقشِ٭ او از پیش چشم خون‌فشانِ من نرفت

من بدان بودم که پایش گیرم و میرم به دست
چون کنم کو گاهِ رفتن در میان من نرفت

#امیرخسرو_دهلوی
#چکامه_پارسی
*= نَخش
@AdabSar
Forwarded from تبادل قاصدک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎧 به گوش‌های خود احترام بگذارید!
هر صدایی موسیقی نیست.

مجموعه‌ای بی‌نظیر از موسیقی سنتی و اصیل ایرانی، کلیپ‌های زیرخاکی، بزم هنرمندان قدیم و شوهای خاطره‌انگیز از دههٔ ۳۰ تا کنون؛
همراه با منتخب موسیقی ملل

با پیوستن به دنیای هنرمندان قدیم، خاطرات خود را زنده نگه دارید:
🔰🔰
https://www.tg-me.com/+Q0f23SJnkhOzP2hg
https://www.tg-me.com/+Q0f23SJnkhOzP2hg

🍃 روز جهانی زیست‌بوم 🍃

در سال ۱۹۷۲ ترسایی(میلادی) روز ۵ ژون از سوی سازمان ملل روز جهانی زیست‌بوم(محیط زیست) نام گرفت. با این آرمان که آگاهی و انگیزه مردم را درباره‌ی زیست‌گاه بالا برده و از نابودی بیش‌از‌پیشِ آن جلوگیری نماید.

بایسته است بدانیم که ایرانیان از دیرباز در پاسداشت و گرامیداشت زیست‌بوم سرآمد بوده و این رفتار پیوندی ناگسستنی با فرهنگ ایرانی دارد.

سده‌هاست که در ایران جشن‌هایی در پاسداشت زمین، گیاهان و جانوران برگزار می‌شود و با نگاهی به آیین این جشن‌ها نیک می‌توان دریافت که از ویژگی‌های آشکار و بنیادین آن گرامیداشت همه‌ی نشانه‌های زیستی و پرهیز از بدرفتاری با زمین و چرخه آفرینش است و چه‌بسا با آیین‌هایی همراه است که به انگیزه‌ی پاکیزگی و پاسداری از زیست‌بوم برگزار می‌شود.

امید است در این روز و همه روزهای سال با بخشیدن چهره‌ای مهربانانه و دلسوزانه به گرفتاری‌های(مسایل) زیست‌بومی و با آگاهی از خویشکاری(وظیفه) خویش در برابر زیستگاهمان، همسو با آیین‌های نیایی و همراه با مردم جهان در پاسداری از زیست‌بوم کوشیده و نگاهبان زیستگاه و همه‌ی گونه‌های زیستی آن باشیم.

#مجید_دری
#زیست_بوم

🌍🧹 @AdabSar

آشنایی با چند واژ‌ه‌ی برگزیده‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در پیوند با #زیست_بوم برگرفته از تارنمای فرهنگستان:


🌳 پوسال (compost)
پسماندهای آلی تجزیه‌شده و نسبتاً پایدار حاصل فرایند پوسش

🌳 پرانشت (percolation)
حرکت یا جریان آب در داخل خاک یا سنگ

🌳 بازیافت (recycling)
فرایندی که در طی آن مواد مصرف‏شده برای مصرفِ مجدد آماده شود.

🌳 دورریز (refuse)
هرگونه مواد بی‌مصرف دورریختنی

🌳 زباله‌گردی (scavenging)
جست‌وجو در میان پسماندها برای یافتن خوراک یا مواد استفاده‌شدنی

🌳 پساب (فاضلاب تصفیه‌شده) (treated wastewater)
فاضلابی که یک یا چند فرایند تصفیۀ فیزیکی یا شیمیایی یا زیستی بر ‌روی آن صورت گرفته است تا خطرات بهداشتی آن کاهش یابد.

🌳 خاکچال (landfill)
زمینی برای چال کردن ضایعات زباله به‌طوری‌که روی هر لایۀ زباله لایه‌‏ای از خاک قرار دهند.


@AdabSar
2024/06/06 00:03:14
Back to Top
HTML Embed Code: