📚-- نفرتانگیزترین و زجرآورترین شکنجه
برای انسانها این است که :
از فساد همه چیز آگاه باشد
و بر اصلاح هیچ چیز قادر نباشد...
✍:هرودوت
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۴
www.tg-me.com/Alefbaietousee
برای انسانها این است که :
از فساد همه چیز آگاه باشد
و بر اصلاح هیچ چیز قادر نباشد...
✍:هرودوت
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۴
www.tg-me.com/Alefbaietousee
📚-- 📌 بیست و یک رفتار نادرست والدین که موجب کاهش شدید انگیزه درسی و یادگیری می شود :
📌 1) تصویر منفی ونگران کننده از آینده ی فرزند خود داشتن (به هر دلیل )
📌 2) توجه و تاکید زیاد بر ضعف ها و ناتوانی های فرزند و عدم پیگیری آن.
📌 3) نظارت دائمی مادربر نحوه ی درس خواندن فرزند نوجوان (به ویژه پسر) و خودکفا نبودن او.
📌 4) حضور کم پدر در خانه و نداشتن ارتباط صمیمانه با فرزند.
📌 5) انتقال نگرانی ها و ناراحتی های اجتماعی و اقتصادی به فضای خانه و ذهن فرزندان.
📌 6) بی اعتمادی به خودکفایی و مسئولیت پذیری فرزند با تذکر دادن مداوم ، نصیحت کردن و از عواقب کار ترساندن.
📌 7) ابراز و بیان عبارت های استرس زا مثل (بیشتر دقت کن ! حواست را جمع کن! وقت تلف نکن! زحمت های خانواده را هدر نده!)
📌 8) پرسش دائمی با حالتی نگران ومضطرب در باره ی درس و امتحانات و نمره!
📌 9) عدم تفاهم و همدلی میان پدر و مادر در مسائل گوناگون زندگی.
📌 10) حمایت و مراقبت زیاد از فرزند و ارائه سرویس های اضافی به او
✳️ 11) مقایسه منفی وتولید حسد و کینه با این جملات که :
شاگرد اول کلاس چه نمره ای آورد،تو چرا مثل اونشدی؟!
ما به سن تو بودیم چنین وچنان می کردیم ولی تو ...!
نمی دانم چرا تو مثل دوره راهنمایی درس نمی خوانی در حالی که .....!
✳️ 12) منت گذاشتن و تولید احساس گناه :
همه ی تلاش های ما به خاطراین است که تو موفق باشی ولی تو ....!
آبر وی خانوادگی ما به کار تو بستگی دارد و آن وقت تو...!
✳️ 13) طرح سئوال های منفی و کاهش تمرکز:
چرا نمره های خوبی نمی گیری !؟ تو چه مشکلی داری!؟ چرا نظم نداری!؟ چرا از وقتت درست استفاده نمی کنی!؟ تو از شاگردان ممتاز مدرسه چی کم داری!؟
✳️ 14) القاء نگرانی ونفوس بد زدن:
آخرش تو را از مدرسه اخراج می کنند.
با این روشی که تو کار می کنی معلوم نیست که آخرش....
✳️ 15) بی توجهی به احساس فعلی فرزند و موقعیت روانی او:
این که ناراحتی ندارد بیشتر کار کن!
این مشکل برای همه هست،فقط برای تو نیست، پس چرا انها موفق هستند!
✳️ 16) جر وبحث دائمی با فرزند برای قانع کردن او و نتیجه نگرفتن:
ببین ما خیر و صلاح تو را می خواهیم،تو همیشه .....!
✳️ 17) ابراز قضاوت های منفی در باره دیگران و جامعه رابه شدت بحرانی و ناامن دیدن و مراقبت زیاد از فرزند.
📌 18) شکایت دائمی از جامعه ومردم و انتقاد از آنها و نارضایتی شدید از جامعه و زندگی.
📌 19) عدم هماهنگی پدر ومادر در تربیت فرزند و کاهش رابطه ی عاطفی پدر با مادر و فرزند.
📌 20) تسلیم بودن والدین به درخواست های غیر منطقی فرزند وعدم قاطعیت در برخورد با او.
📌 21) وابستگی فرزند به یکی از والدین و کاهش ارتباط او به والد دیگر.
تهیه و تنظیم: دکتر عزیزاله بابلی بهمئی مدرس دانشگاه و مشاور خانواده و کنکور .
۰۲۱۸۶۰۳۴۸۵۱
۰۲۱۸۶۰۳۴۸۳۵
۰۹۱۹۷۹۷۶۵۳۴
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
📌 1) تصویر منفی ونگران کننده از آینده ی فرزند خود داشتن (به هر دلیل )
📌 2) توجه و تاکید زیاد بر ضعف ها و ناتوانی های فرزند و عدم پیگیری آن.
📌 3) نظارت دائمی مادربر نحوه ی درس خواندن فرزند نوجوان (به ویژه پسر) و خودکفا نبودن او.
📌 4) حضور کم پدر در خانه و نداشتن ارتباط صمیمانه با فرزند.
📌 5) انتقال نگرانی ها و ناراحتی های اجتماعی و اقتصادی به فضای خانه و ذهن فرزندان.
📌 6) بی اعتمادی به خودکفایی و مسئولیت پذیری فرزند با تذکر دادن مداوم ، نصیحت کردن و از عواقب کار ترساندن.
📌 7) ابراز و بیان عبارت های استرس زا مثل (بیشتر دقت کن ! حواست را جمع کن! وقت تلف نکن! زحمت های خانواده را هدر نده!)
📌 8) پرسش دائمی با حالتی نگران ومضطرب در باره ی درس و امتحانات و نمره!
📌 9) عدم تفاهم و همدلی میان پدر و مادر در مسائل گوناگون زندگی.
📌 10) حمایت و مراقبت زیاد از فرزند و ارائه سرویس های اضافی به او
✳️ 11) مقایسه منفی وتولید حسد و کینه با این جملات که :
شاگرد اول کلاس چه نمره ای آورد،تو چرا مثل اونشدی؟!
ما به سن تو بودیم چنین وچنان می کردیم ولی تو ...!
نمی دانم چرا تو مثل دوره راهنمایی درس نمی خوانی در حالی که .....!
✳️ 12) منت گذاشتن و تولید احساس گناه :
همه ی تلاش های ما به خاطراین است که تو موفق باشی ولی تو ....!
آبر وی خانوادگی ما به کار تو بستگی دارد و آن وقت تو...!
✳️ 13) طرح سئوال های منفی و کاهش تمرکز:
چرا نمره های خوبی نمی گیری !؟ تو چه مشکلی داری!؟ چرا نظم نداری!؟ چرا از وقتت درست استفاده نمی کنی!؟ تو از شاگردان ممتاز مدرسه چی کم داری!؟
✳️ 14) القاء نگرانی ونفوس بد زدن:
آخرش تو را از مدرسه اخراج می کنند.
با این روشی که تو کار می کنی معلوم نیست که آخرش....
✳️ 15) بی توجهی به احساس فعلی فرزند و موقعیت روانی او:
این که ناراحتی ندارد بیشتر کار کن!
این مشکل برای همه هست،فقط برای تو نیست، پس چرا انها موفق هستند!
✳️ 16) جر وبحث دائمی با فرزند برای قانع کردن او و نتیجه نگرفتن:
ببین ما خیر و صلاح تو را می خواهیم،تو همیشه .....!
✳️ 17) ابراز قضاوت های منفی در باره دیگران و جامعه رابه شدت بحرانی و ناامن دیدن و مراقبت زیاد از فرزند.
📌 18) شکایت دائمی از جامعه ومردم و انتقاد از آنها و نارضایتی شدید از جامعه و زندگی.
📌 19) عدم هماهنگی پدر ومادر در تربیت فرزند و کاهش رابطه ی عاطفی پدر با مادر و فرزند.
📌 20) تسلیم بودن والدین به درخواست های غیر منطقی فرزند وعدم قاطعیت در برخورد با او.
📌 21) وابستگی فرزند به یکی از والدین و کاهش ارتباط او به والد دیگر.
تهیه و تنظیم: دکتر عزیزاله بابلی بهمئی مدرس دانشگاه و مشاور خانواده و کنکور .
۰۲۱۸۶۰۳۴۸۵۱
۰۲۱۸۶۰۳۴۸۳۵
۰۹۱۹۷۹۷۶۵۳۴
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- اگر از برهنگی بیزارید اول پای برهنه را علاج کنید !!!!!؟
سعدی را به محکمه فراخواندند که دخترت بی باک است و هتاک ، نه پروای حجاب دارد نه الفتی به روبنده و نقاب، با آمرین به معروف و ناهیان منکر درآویخته و آبروی شحنگان ریخته، چندان که همه در حیرتند و گویند بعید است که سعدی چنین دختی پرورده باشد که بویی از ادب نبرده و شرم و حیا را فرو خورده ...
سعدی از گستاخی قاضی بر آشفت ، تیغ زبان از نیام برکشید و دلیرانه خروشید و گفت:
اگر کاکل موی و طرۀ گیسوی از حجاب بیرون افتد، آسمان به زمین نیاید و این ترٌهات که بر زبان آمد، قاضی محکمه را نشاید .
اگر از برهنگی در رنج هستید ،اول پای برهنه را علاج کنید که گیسوی برهنه در مقابل آن هیچ است و این بیت بفرمود:
ترسم که به کعبه نرسی اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است
قاضی گفت: کشف حجاب خلاف دین مبین است و موجب وهن مسلمین . از بی حجابی نسوان، جوانان آلوده گناه شوند و از فرط معصیت به دوزخ روند.
صواب آنست که دُخت خویش را زنهار دهی تا توبه نماید و ابواب رحمت بر خویش بگشاید و گرنه باید تاوان* *معصیت خویش بپردازد و به حکم شرع، او را از تعزیر گریزی نیست.
سعدی در دفاع از دُخت خویش بگفت:
گیــرم که برهنه کرده گیسو/ درویش نمــا تو دیــدۀ خویش
با چوب و چماق ای بی خرد / کاری نرود در آخر از پیش
آنگاه قاضی را به طعنت گفت: اگر ایمان شما به مویی بند است ، پس میزان تقوایتان به چند است؟
کفر زلف دلبران کی رهزن ایمان بُوَد/ هرکه باور دارد این، پس خانه اش ویران بُوَد
قاضی پس از استماع سخنان سعدی چاره جز تسلیم نداشت و به استحلاص دُخت او فرمان بداد. و خطاب به سعدی گفت:
نتوان با تو پنجه افکندن
که هماورد تو نباشد کس
در بَرِ تو دهان خود بستم
بر نیاید دگر ز بنده نَفَس
چه داستان آشنایی!!!👍🤚
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
سعدی را به محکمه فراخواندند که دخترت بی باک است و هتاک ، نه پروای حجاب دارد نه الفتی به روبنده و نقاب، با آمرین به معروف و ناهیان منکر درآویخته و آبروی شحنگان ریخته، چندان که همه در حیرتند و گویند بعید است که سعدی چنین دختی پرورده باشد که بویی از ادب نبرده و شرم و حیا را فرو خورده ...
سعدی از گستاخی قاضی بر آشفت ، تیغ زبان از نیام برکشید و دلیرانه خروشید و گفت:
اگر کاکل موی و طرۀ گیسوی از حجاب بیرون افتد، آسمان به زمین نیاید و این ترٌهات که بر زبان آمد، قاضی محکمه را نشاید .
اگر از برهنگی در رنج هستید ،اول پای برهنه را علاج کنید که گیسوی برهنه در مقابل آن هیچ است و این بیت بفرمود:
ترسم که به کعبه نرسی اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است
قاضی گفت: کشف حجاب خلاف دین مبین است و موجب وهن مسلمین . از بی حجابی نسوان، جوانان آلوده گناه شوند و از فرط معصیت به دوزخ روند.
صواب آنست که دُخت خویش را زنهار دهی تا توبه نماید و ابواب رحمت بر خویش بگشاید و گرنه باید تاوان* *معصیت خویش بپردازد و به حکم شرع، او را از تعزیر گریزی نیست.
سعدی در دفاع از دُخت خویش بگفت:
گیــرم که برهنه کرده گیسو/ درویش نمــا تو دیــدۀ خویش
با چوب و چماق ای بی خرد / کاری نرود در آخر از پیش
آنگاه قاضی را به طعنت گفت: اگر ایمان شما به مویی بند است ، پس میزان تقوایتان به چند است؟
کفر زلف دلبران کی رهزن ایمان بُوَد/ هرکه باور دارد این، پس خانه اش ویران بُوَد
قاضی پس از استماع سخنان سعدی چاره جز تسلیم نداشت و به استحلاص دُخت او فرمان بداد. و خطاب به سعدی گفت:
نتوان با تو پنجه افکندن
که هماورد تو نباشد کس
در بَرِ تو دهان خود بستم
بر نیاید دگر ز بنده نَفَس
چه داستان آشنایی!!!👍🤚
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- نقش زیربنایی آموزش و پرورش در ساختار توسعه کشور :
سقوط آموزش و پرورش سقوط فرهنگ و ارزش های انسانی ، آداب و رسوم پویا و مثبتی است که دوام و ثبات یک جامعه بر آن اتکاء دارد.
یکی از اشتباهات فاحشی که جامعه ما را در آستانه فروپاشی قرار داده و تمامی ارزش ها و خصلتهای سازنده ی باارزش انسانی و حتی سلامت و رشد اقتصاد را از بین برده است ضایع کردن و رها کردن آموزش و پرورش ، از طریق سپردن تعمدی سکانداری آن به اشخاص پخمه ، نادان و نالایق است. آنها به ریشه حیات و ممات و ثبات جامعه ، یعنی نهادهای آموزشی هجوم آورده اند ، این پارادایم ، انتخاب اتاق فکر برانداز دشمنان احیای تمدن باستانی ایران بزرگ ، می باشد. خانه را دارن از پای بست ، ویران می سازند. آموزش و پرورش و آموزش عالی، نرم افزار و موتور محرکه پدیده چند وجهی توسعه متوازن است.
اگر نصف بودجه هایی که تحت عنوان امور فرهنگی و امر به معروف و طرح های نور و حجاب در اختیار یکسری اشخاص و نهادهای مکثر ، من درآوردی و بی بازده و تحقیر کننده مقام زن و منزلت استاد دانشگاه و معلم ، قرار داده اند را به آموزش و پرورش و معلمان میدادند که یک معلم ناچار نشود شغل دوم و سوم داشته باشد و راننده تاکسی شود ،وضعیت ما الان شبیه ژاپن ، پیشرفته بود که با تولیدات ، رفتار و آرامش جامعه خود فخر جهانیان شده است آنهم ژاپنی که از نظر منابع و مواد اولیه فقیر است و به پای ما نمیرسد.
حتی کره جنوبی هم جای ژاپن ۲۰سال قبل را گرفته است آنهم با دستان خالی
ما نیاز به واکاوی و خانه تکانی ساختاری داریم و اگر بخواهیم میتوانیم.
نجات ایران ابتدا از طریق نجات آموزش و پرورش و اصالت بخشی و تکریم و پاسداری از عز و شان معلمین و تحکیم جایگاه آموزش عالی و اساتید دانشگاه ، می گذرد ، ضمیر انسان توسعه یافته ، از کودکی در مدارس ، برنامه ریزی ، بعینه و شالوده سازی می گردد. و در محیط علمی محض دانشگاه مستقل ، شکوفا و متبحر می گردد ، چرخه محوریت سیستم های آموزشی و پرورشی ، در امر توسعه پایدار ، صدها بار توسط کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دنیا ، آزمون و خطا ، تجربه و به اثبات رسیده است. آموزش و پرورش و آموزش عالی ، مغز متفکر جامعه ، محسوب می گردد.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۴
www.tg-me.com/Alefbaietousee
سقوط آموزش و پرورش سقوط فرهنگ و ارزش های انسانی ، آداب و رسوم پویا و مثبتی است که دوام و ثبات یک جامعه بر آن اتکاء دارد.
یکی از اشتباهات فاحشی که جامعه ما را در آستانه فروپاشی قرار داده و تمامی ارزش ها و خصلتهای سازنده ی باارزش انسانی و حتی سلامت و رشد اقتصاد را از بین برده است ضایع کردن و رها کردن آموزش و پرورش ، از طریق سپردن تعمدی سکانداری آن به اشخاص پخمه ، نادان و نالایق است. آنها به ریشه حیات و ممات و ثبات جامعه ، یعنی نهادهای آموزشی هجوم آورده اند ، این پارادایم ، انتخاب اتاق فکر برانداز دشمنان احیای تمدن باستانی ایران بزرگ ، می باشد. خانه را دارن از پای بست ، ویران می سازند. آموزش و پرورش و آموزش عالی، نرم افزار و موتور محرکه پدیده چند وجهی توسعه متوازن است.
اگر نصف بودجه هایی که تحت عنوان امور فرهنگی و امر به معروف و طرح های نور و حجاب در اختیار یکسری اشخاص و نهادهای مکثر ، من درآوردی و بی بازده و تحقیر کننده مقام زن و منزلت استاد دانشگاه و معلم ، قرار داده اند را به آموزش و پرورش و معلمان میدادند که یک معلم ناچار نشود شغل دوم و سوم داشته باشد و راننده تاکسی شود ،وضعیت ما الان شبیه ژاپن ، پیشرفته بود که با تولیدات ، رفتار و آرامش جامعه خود فخر جهانیان شده است آنهم ژاپنی که از نظر منابع و مواد اولیه فقیر است و به پای ما نمیرسد.
حتی کره جنوبی هم جای ژاپن ۲۰سال قبل را گرفته است آنهم با دستان خالی
ما نیاز به واکاوی و خانه تکانی ساختاری داریم و اگر بخواهیم میتوانیم.
نجات ایران ابتدا از طریق نجات آموزش و پرورش و اصالت بخشی و تکریم و پاسداری از عز و شان معلمین و تحکیم جایگاه آموزش عالی و اساتید دانشگاه ، می گذرد ، ضمیر انسان توسعه یافته ، از کودکی در مدارس ، برنامه ریزی ، بعینه و شالوده سازی می گردد. و در محیط علمی محض دانشگاه مستقل ، شکوفا و متبحر می گردد ، چرخه محوریت سیستم های آموزشی و پرورشی ، در امر توسعه پایدار ، صدها بار توسط کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دنیا ، آزمون و خطا ، تجربه و به اثبات رسیده است. آموزش و پرورش و آموزش عالی ، مغز متفکر جامعه ، محسوب می گردد.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۴
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- انسان خوشحال چه کسی است ؟
#کارل_گوستاو_یونگ روانشناس سوئیسی، تعبیر جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از تعریف عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد: "بر اساس این تعریف، خوشحال بودن یعنی توانمندی بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختیها؛خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگیست، اما هیچ کدام از آنها نمیتواند مرا از پا بیاندازد؛ خوشحالی یعنی در سختیها لبخند زدن؛خوشحالی یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدن مشکلات؛ خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لب دیگر همنوعان بیاوریم؛ خوشحالی یعنی حضور کامل ما در هستی؛خوشحالی یعنی همچون رود جاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن؛خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی..."
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
#کارل_گوستاو_یونگ روانشناس سوئیسی، تعبیر جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از تعریف عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد: "بر اساس این تعریف، خوشحال بودن یعنی توانمندی بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختیها؛خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگیست، اما هیچ کدام از آنها نمیتواند مرا از پا بیاندازد؛ خوشحالی یعنی در سختیها لبخند زدن؛خوشحالی یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدن مشکلات؛ خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لب دیگر همنوعان بیاوریم؛ خوشحالی یعنی حضور کامل ما در هستی؛خوشحالی یعنی همچون رود جاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن؛خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی..."
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۵
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- زن و عشق در شاهنامه
✍-- زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن
شاهنامه کتابیست که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیادِ هُمر که در آن، سیمای زن پریدهرنگ و گذراست. زن در ایلیاد، آتش فاجعه را برمیافروزد و خود کنار مینشیند. هلن که زیبایی شوم و تباهکنندهاش، موجد جنگ است؛ اینگونه است کریزئیس که ناخواسته نزاع بین آگاممنون و اشیل را باعث میشود.
در دوران پهلوانیِ شاهنامه، حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها میبخشد و با آنکه قسمت عمدهٔ داستانها، شامل جنگ و کشتار و نزاع و خرابیست، وجود او موجب میشود که این کتاب، در ردیفِ لطیفترین آثار فکری بشر قرار گیرد.
این زنها هستند که به داستان تراژیک، آب و رنگ بخشیدهاند. اگر تهمینه نبود، مرگ سهراب آنقدر مؤثر و غمانگیز جلوه نمیکرد؛ همینگونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود، و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود.
در تمام داستانهای شاهنامه، حضور زن را میبینیم. در داستان ضحاک، خواهران جمشید هستند. در داستان فریدون، باز خواهران جمشید را میبینیم که به همسری او درمیآیند، و نیز مادرش فرانک و دختران سرو که همسر پسران او میگردند. در داستان سام و زال، سیندخت و رودابه هستند، و در داستان سهراب تهمینه و گردآفرید؛ در داستان کاووس، سودابه و مادر سیاوش، و در داستان سیاوش، سودابه و فرنگیس و جریره و گلشهر زن پیران؛ و در داستان بیژن، منیژه؛ و در داستان گشتاسب و اسفندیار، کتایون دختر قیصر.
شاهنامه برخلاف آنچه در نزد اشخاص ناآشنا معروف شده، یک کتاب ضدّ زن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمیشود. اکثر زنان در شاهنامه، نمونهٔ بارز زن تمامعیار هستند. در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگمنشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهرهمندند؛ حتی زنانی که خارجی هستند، چون با ایران میپیوندند، از صمیم قلب ایرانی میشوند و جانب نیکی را که جانب ایران است میگیرند.
عشق در شاهنامه، در عین برهنگی، پاک و نجیب است. رابطۀ زن و مرد، بیآنکه به تکلّف و تصنع گراییده باشد، از تمدن و فرهنگ برخوردار است.
ما تنها یک مورد میبینیم که عشق به کام نمیرسد و آن، عشق ناگهانی سهراب به گُردآفرید است. تنها یک مورد عشق ناپاک و نارواست و آن، عشق سودابه به سیاوش است.
در چهار مورد از شش مورد، اظهار دلدادگی نخست از طرف زن میشود. زن در شاهنامه، برای ابراز عشق جسارت بیشتری دارد. این بیپروایی، به استثنای سودابه، بههیچ وجه مانع پاکدلی و پاکدامنی نیست.
چهار زنی که در اظهار عشق پیشقدم هستند: تهمینه به رستم، سودابه به سیاوش، منیژه به بیژن و کتایون به گشتاسب. عشق زال و رودابه در یک زمان ابراز میشود. در یک مورد، مرد در ابراز عشق پیشقدم میشود و آن سهراب است.
کانال مطالعه و خرد ، القبای توسعه
۰۳/۲/۱۶
www.tg-me.com/Alefbaietousee
✍-- زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن
شاهنامه کتابیست که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیادِ هُمر که در آن، سیمای زن پریدهرنگ و گذراست. زن در ایلیاد، آتش فاجعه را برمیافروزد و خود کنار مینشیند. هلن که زیبایی شوم و تباهکنندهاش، موجد جنگ است؛ اینگونه است کریزئیس که ناخواسته نزاع بین آگاممنون و اشیل را باعث میشود.
در دوران پهلوانیِ شاهنامه، حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها میبخشد و با آنکه قسمت عمدهٔ داستانها، شامل جنگ و کشتار و نزاع و خرابیست، وجود او موجب میشود که این کتاب، در ردیفِ لطیفترین آثار فکری بشر قرار گیرد.
این زنها هستند که به داستان تراژیک، آب و رنگ بخشیدهاند. اگر تهمینه نبود، مرگ سهراب آنقدر مؤثر و غمانگیز جلوه نمیکرد؛ همینگونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود، و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود.
در تمام داستانهای شاهنامه، حضور زن را میبینیم. در داستان ضحاک، خواهران جمشید هستند. در داستان فریدون، باز خواهران جمشید را میبینیم که به همسری او درمیآیند، و نیز مادرش فرانک و دختران سرو که همسر پسران او میگردند. در داستان سام و زال، سیندخت و رودابه هستند، و در داستان سهراب تهمینه و گردآفرید؛ در داستان کاووس، سودابه و مادر سیاوش، و در داستان سیاوش، سودابه و فرنگیس و جریره و گلشهر زن پیران؛ و در داستان بیژن، منیژه؛ و در داستان گشتاسب و اسفندیار، کتایون دختر قیصر.
شاهنامه برخلاف آنچه در نزد اشخاص ناآشنا معروف شده، یک کتاب ضدّ زن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمیشود. اکثر زنان در شاهنامه، نمونهٔ بارز زن تمامعیار هستند. در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگمنشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهرهمندند؛ حتی زنانی که خارجی هستند، چون با ایران میپیوندند، از صمیم قلب ایرانی میشوند و جانب نیکی را که جانب ایران است میگیرند.
عشق در شاهنامه، در عین برهنگی، پاک و نجیب است. رابطۀ زن و مرد، بیآنکه به تکلّف و تصنع گراییده باشد، از تمدن و فرهنگ برخوردار است.
ما تنها یک مورد میبینیم که عشق به کام نمیرسد و آن، عشق ناگهانی سهراب به گُردآفرید است. تنها یک مورد عشق ناپاک و نارواست و آن، عشق سودابه به سیاوش است.
در چهار مورد از شش مورد، اظهار دلدادگی نخست از طرف زن میشود. زن در شاهنامه، برای ابراز عشق جسارت بیشتری دارد. این بیپروایی، به استثنای سودابه، بههیچ وجه مانع پاکدلی و پاکدامنی نیست.
چهار زنی که در اظهار عشق پیشقدم هستند: تهمینه به رستم، سودابه به سیاوش، منیژه به بیژن و کتایون به گشتاسب. عشق زال و رودابه در یک زمان ابراز میشود. در یک مورد، مرد در ابراز عشق پیشقدم میشود و آن سهراب است.
کانال مطالعه و خرد ، القبای توسعه
۰۳/۲/۱۶
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- آیا رشد ایران امکان پذیر است؟
✍️--دکتر محمود سریع القلم
اگر کشوری درآمد نداشته باشد، نه از نظر فرهنگی و نه از نظر اجتماعی رشد نمیکند؛ همچنین از اعتبار بینالمللی لازم نیز برخوردار نخواهد بود.
رشد و توسعه اقتصادی، علم است مانند علم پزشکی. اگر پزشکانی از کشورهای نیجریه، کانادا، بنگلادش یا فنلاند در یک جا جمع شوند، و در رابطه با بنیان های سلامت انسان صحبت کنند، احتمالا 90 درصد صحبتهای آنها یکی است. چرا؟ چون پزشکی علم است. توسعه و حکمرانی نیز علم هستند. به همین دلیل، توسعه پیدا کردن یک تصمیم است؛ زیرا کشوری، یا جامعه ای که تصمیم به توسعه بگیرد، باید کارهایی را انجام دهد. اگر آن کارها را انجام داد توسعه پیدا می کند
چگونه درآمد سرانه چین از 200 دلار در عرض 25 سال به 10 هزار دلار افزایش یافت، اقتصاد دوم جهان شد و GDP 18 تریلیون دلاری را به خود اختصاص داد؟ هیچ کشوری در دنیا نیست که حداقل 20 درصد از تجارت خارجیاش با چین نباشد؛ این رقم در ارتباط با برخی کشورها تا 85 درصد هم می رسد.
رویداد بسیار مهمی که در چین و همچنین ترکیه و مکزیک شاهد بودیم این بود که حاکمیت، مدیریت را از مالکیت جدا کرد. امروز در چین 82 درصد مالکیت اقتصادی نزد افراد و بنگاههاست، این را مقایسه کنید با زمان مائو که همه امور در اختیار حکومت بود
در مقایسه با چین، در روسیه فردی به نام «خدورکوفسکی» بعد از فروپاشی شوروی با ابداعات خود در صنعت نفت، شرکتی را با گردش مالی 2 میلیارد دلاری تاسیس کرد. حکومت به او گفت بدون اجازهاش، ثروتمند شده است. پرداختن مالیات جای خود دارد، باید با کرملین شریک شود. این شخص قبول نکرد و پیامدش، به عنوان فاسد دستگیر شد، مدت ها در زندان بود و در آخر تبعید شد.
آخرین باری که یک کالای روسی مصرف کردید کی بود و آخرین باری که کالای چینی مصرف کردید کی بود؟ روسیه علیرغم اینکه 150 سال است برای رشد و توسعه اقتصادی تلاش می کند اما به دلیل عدم تصمیم گیری در باره جدا سازی دولت از مالکیت، به همین میزان عقب هستند. انگلیس 350 سال پیش، ژاپنیها 170 سال پیش، چینیها و هندیها 25 سال پیش این تصمیم را گرفتند.
سال 1985 در عربستان، مرکزی به نام مرکز پادشاه عبدالله در تکنولوژی و علم تاسیس شد. طی سالها، 6600 نفر در STEM (Science, Technology, Engineering and Mathematics) نیرو تربیت کردند. 3 نفر از روسای موسسه مذکور، یکی رئیس دانشگاه سنگاپور بوده است. او کیست؟ دانشگاه ملی سنگاپور رتبه 44 جهان را دارد؛ بهترین رتبه های جهانی دانشگاههای ایران در حدود 500 یا 600 است. نفر بعدی رئیس دانشگاه Caltech آمریکا و از بزرگترین مراکز تکنولوژی جهان است. ریاست او، به معنای آورده ای متراکم از شبکه ای سرشار از تجربه و مناسبات است. رئیس سوم کیست؟ رئیس دانشگاه علم و تکنولوژی هنگ کنگ. او با اغلب اشخاص و همه موسسات آی تی و هوش مصنوعی شرق آسیا ارتباط دارد. مشاهده میکنیم که نظام نخبگانی عربستان، آمادگی استفاده از تخصص را داشتند. این موضوع در مورد امارات و قطر هم صدق می کند. آنان نیز بهترینها را آوردند. به خاطر دارم زمانی با رئیس دانشگاه عبدالعزیز عربستان صحبت می کردم. به او گفتم چرا دانشگاه شما مقطع دکترا ندارد؟ گفت برای برگزاری مقطع دکترا هنوز آمادگی ندارند زیرا دکترا فقط کتاب خواندن نیست. گفت وقتی شما در دانشگاهی مثل کمبریج راه می روید، احساس می کنید 800 سال سابقه دارد. استادان چنین دانشگاهی، در مقطع تحصیلی دکترا، در 20 دانشگاه مختلف دنیا تدریس کرده، 7هزار کتاب خوانده، تجربه در صنعت دارد، و مشاور 50 نفر آدم بزرگ در دنیا بوده است؛ چنین متخصصانی را ما نداریم. ما در بهترین شرایط کنونی، میتوانیم در مقطع لیسانس دانشجو بپذیریم، و بعد از فارغ التحصیلی آنان را به بهترین دانشگاه های دنیا می فرستیم. کما اینکه عربستان الان 60 هزار نفر دانشجو در بهترین دانشگاههای آمریکا دارد از جمله 10 هزار نفر در انگلستان، و مابقی در فرانسه، آلمان و چند کشور دیگر هستند. یکی از شکافهایی که بین ما و اعراب خلیج فارس در بیست سال آینده وجود خواهد داشت، شکاف عمیق تخصصی خواهد بود. حوزۀ علم در ایران در حداقل ارتباطات جهانی خود است.
ویتنام یک کشور کمونیستی، امارات یک کشور پادشاهی، اندونزی نیمه دمکراتیک، و سنگاپور اقتدارگراست، اما همه دارند پیشرفت میکنند. در نهایت در مییابیم، از نظر علمی، رشد و توسعه اقتصادی خیلی ارتباطی با ماهیت یک نظام سیاسی ندارد، ماهیت نظام سیاسی، هر حالتی می تواند داشته باشد، اما آنچه مهم است باید بررسی شود آیا تصمیم گیریهای نخبگان یک کشور در راستای افزایش ثروت ملی هست یا نه...؟
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۶
www.tg-me.com/Alefbaietousee
✍️--دکتر محمود سریع القلم
اگر کشوری درآمد نداشته باشد، نه از نظر فرهنگی و نه از نظر اجتماعی رشد نمیکند؛ همچنین از اعتبار بینالمللی لازم نیز برخوردار نخواهد بود.
رشد و توسعه اقتصادی، علم است مانند علم پزشکی. اگر پزشکانی از کشورهای نیجریه، کانادا، بنگلادش یا فنلاند در یک جا جمع شوند، و در رابطه با بنیان های سلامت انسان صحبت کنند، احتمالا 90 درصد صحبتهای آنها یکی است. چرا؟ چون پزشکی علم است. توسعه و حکمرانی نیز علم هستند. به همین دلیل، توسعه پیدا کردن یک تصمیم است؛ زیرا کشوری، یا جامعه ای که تصمیم به توسعه بگیرد، باید کارهایی را انجام دهد. اگر آن کارها را انجام داد توسعه پیدا می کند
چگونه درآمد سرانه چین از 200 دلار در عرض 25 سال به 10 هزار دلار افزایش یافت، اقتصاد دوم جهان شد و GDP 18 تریلیون دلاری را به خود اختصاص داد؟ هیچ کشوری در دنیا نیست که حداقل 20 درصد از تجارت خارجیاش با چین نباشد؛ این رقم در ارتباط با برخی کشورها تا 85 درصد هم می رسد.
رویداد بسیار مهمی که در چین و همچنین ترکیه و مکزیک شاهد بودیم این بود که حاکمیت، مدیریت را از مالکیت جدا کرد. امروز در چین 82 درصد مالکیت اقتصادی نزد افراد و بنگاههاست، این را مقایسه کنید با زمان مائو که همه امور در اختیار حکومت بود
در مقایسه با چین، در روسیه فردی به نام «خدورکوفسکی» بعد از فروپاشی شوروی با ابداعات خود در صنعت نفت، شرکتی را با گردش مالی 2 میلیارد دلاری تاسیس کرد. حکومت به او گفت بدون اجازهاش، ثروتمند شده است. پرداختن مالیات جای خود دارد، باید با کرملین شریک شود. این شخص قبول نکرد و پیامدش، به عنوان فاسد دستگیر شد، مدت ها در زندان بود و در آخر تبعید شد.
آخرین باری که یک کالای روسی مصرف کردید کی بود و آخرین باری که کالای چینی مصرف کردید کی بود؟ روسیه علیرغم اینکه 150 سال است برای رشد و توسعه اقتصادی تلاش می کند اما به دلیل عدم تصمیم گیری در باره جدا سازی دولت از مالکیت، به همین میزان عقب هستند. انگلیس 350 سال پیش، ژاپنیها 170 سال پیش، چینیها و هندیها 25 سال پیش این تصمیم را گرفتند.
سال 1985 در عربستان، مرکزی به نام مرکز پادشاه عبدالله در تکنولوژی و علم تاسیس شد. طی سالها، 6600 نفر در STEM (Science, Technology, Engineering and Mathematics) نیرو تربیت کردند. 3 نفر از روسای موسسه مذکور، یکی رئیس دانشگاه سنگاپور بوده است. او کیست؟ دانشگاه ملی سنگاپور رتبه 44 جهان را دارد؛ بهترین رتبه های جهانی دانشگاههای ایران در حدود 500 یا 600 است. نفر بعدی رئیس دانشگاه Caltech آمریکا و از بزرگترین مراکز تکنولوژی جهان است. ریاست او، به معنای آورده ای متراکم از شبکه ای سرشار از تجربه و مناسبات است. رئیس سوم کیست؟ رئیس دانشگاه علم و تکنولوژی هنگ کنگ. او با اغلب اشخاص و همه موسسات آی تی و هوش مصنوعی شرق آسیا ارتباط دارد. مشاهده میکنیم که نظام نخبگانی عربستان، آمادگی استفاده از تخصص را داشتند. این موضوع در مورد امارات و قطر هم صدق می کند. آنان نیز بهترینها را آوردند. به خاطر دارم زمانی با رئیس دانشگاه عبدالعزیز عربستان صحبت می کردم. به او گفتم چرا دانشگاه شما مقطع دکترا ندارد؟ گفت برای برگزاری مقطع دکترا هنوز آمادگی ندارند زیرا دکترا فقط کتاب خواندن نیست. گفت وقتی شما در دانشگاهی مثل کمبریج راه می روید، احساس می کنید 800 سال سابقه دارد. استادان چنین دانشگاهی، در مقطع تحصیلی دکترا، در 20 دانشگاه مختلف دنیا تدریس کرده، 7هزار کتاب خوانده، تجربه در صنعت دارد، و مشاور 50 نفر آدم بزرگ در دنیا بوده است؛ چنین متخصصانی را ما نداریم. ما در بهترین شرایط کنونی، میتوانیم در مقطع لیسانس دانشجو بپذیریم، و بعد از فارغ التحصیلی آنان را به بهترین دانشگاه های دنیا می فرستیم. کما اینکه عربستان الان 60 هزار نفر دانشجو در بهترین دانشگاههای آمریکا دارد از جمله 10 هزار نفر در انگلستان، و مابقی در فرانسه، آلمان و چند کشور دیگر هستند. یکی از شکافهایی که بین ما و اعراب خلیج فارس در بیست سال آینده وجود خواهد داشت، شکاف عمیق تخصصی خواهد بود. حوزۀ علم در ایران در حداقل ارتباطات جهانی خود است.
ویتنام یک کشور کمونیستی، امارات یک کشور پادشاهی، اندونزی نیمه دمکراتیک، و سنگاپور اقتدارگراست، اما همه دارند پیشرفت میکنند. در نهایت در مییابیم، از نظر علمی، رشد و توسعه اقتصادی خیلی ارتباطی با ماهیت یک نظام سیاسی ندارد، ماهیت نظام سیاسی، هر حالتی می تواند داشته باشد، اما آنچه مهم است باید بررسی شود آیا تصمیم گیریهای نخبگان یک کشور در راستای افزایش ثروت ملی هست یا نه...؟
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۶
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
📚-- سادیسم (دیگرآزاری) و مازوخیسم (خودآزاری) در دیکتاتور
🔹 دیکتاتور همه "ناکامیها" را به گردن "دشمنان فرضی" میاندازد تا نشان دهد که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته "مانس اشپربر" را به پایان برسانم.
🔹این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.
🔹 برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود. یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم. ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم بهجای آنکه تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند، هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم، وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم ، وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم ، حتما باید راننده مقابل دندهعقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
🔹 اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. بهگونهای که دیکتاتور رفتهرفته دچار سادیسم (دیگرآزاری) و سپس مازوخیسم (خودآزاری) میشود. اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که دیکتاتورها دچار "ترس تهاجمی" هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمنتراشی و ایده "دشمنانگاری هرکس با ما نیست" از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد: "هر کس میتواند شایسته دلیری باشد بجز دیکتاتور" و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد. ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
🔹 اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.او نشان میدهد که چگونه دیکتاتورها با سادهکردن مسائل پیچیده زندگی، راهحلهای عامهپسند ــ اما غیر قابل اجرا ــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راهحلشان به نتیجه نرسید بهراحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
🔹 زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍دکتر محسن رنانی
▪️کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۹
،www.tg-me.com/Alefbaietousee
🔹 دیکتاتور همه "ناکامیها" را به گردن "دشمنان فرضی" میاندازد تا نشان دهد که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته "مانس اشپربر" را به پایان برسانم.
🔹این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.
🔹 برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود. یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم. ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم بهجای آنکه تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند، هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم، وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم ، وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم ، حتما باید راننده مقابل دندهعقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
🔹 اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. بهگونهای که دیکتاتور رفتهرفته دچار سادیسم (دیگرآزاری) و سپس مازوخیسم (خودآزاری) میشود. اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که دیکتاتورها دچار "ترس تهاجمی" هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمنتراشی و ایده "دشمنانگاری هرکس با ما نیست" از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد: "هر کس میتواند شایسته دلیری باشد بجز دیکتاتور" و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد. ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
🔹 اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.او نشان میدهد که چگونه دیکتاتورها با سادهکردن مسائل پیچیده زندگی، راهحلهای عامهپسند ــ اما غیر قابل اجرا ــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راهحلشان به نتیجه نرسید بهراحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
🔹 زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍دکتر محسن رنانی
▪️کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۹
،www.tg-me.com/Alefbaietousee
📚 -- وقتی دیدید سایه انسان های کوچک در حال بلند شدن است...
www.tg-me.com/Alefbaietousee
بدانید آفتاب سرزمین شما
در حال غروب کردن است...
سرزميني كه ...
متفكرانش بيكار باشند و
بیسوادانشان شاغل
مشاورانش بيمار باشند و
وكلايش ساكت؛
جوانانش دل مرده باشند،
و سالخوردگانش بلند پرواز ؛
مردانش لحن زنانه داشته باشند و
زنانش ژست مردانه ؛
اغنيايش دزدي كنند و
فقرايش كارگري با حقوق بخور و نمیر؛
صادراتش فيلسوف باشد،
و وارداتش مواد مخدر ؛
قبرهايش خريده شوند و
مغزهايش فروخته؛
گورستان تاريخ است ...
✍سقراط
📕 -- سواد ، حاصل خواندن زیاد نیست ، مدرک ، سند درک و دانایی نیست ، بلکه سواد ، حاصل تفکر ، تعمق و تحقیق در آن چیزی است که از کتاب و آموزش خلاق پدیدار شده است.!!
📕 -- نبرد جهل و آگاهی وفق ذات قانون دیالکتیک ، ابدی است .!! گاهی ، جهل پیشتاز است و گاهی آگاهی !! لذا ، جای هیچ یاس و ناامیدی ، نیست.!! در کشورهای توسعه یافته ، دانایی ، پیشتاز است و در کشورهای عقب مانده ، جهل ، پیشران و جلودار است.
کانال مطالعه وخرد ، الفبای توسعه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
www.tg-me.com/Alefbaietousee,
www.tg-me.com/Alefbaietousee
بدانید آفتاب سرزمین شما
در حال غروب کردن است...
سرزميني كه ...
متفكرانش بيكار باشند و
بیسوادانشان شاغل
مشاورانش بيمار باشند و
وكلايش ساكت؛
جوانانش دل مرده باشند،
و سالخوردگانش بلند پرواز ؛
مردانش لحن زنانه داشته باشند و
زنانش ژست مردانه ؛
اغنيايش دزدي كنند و
فقرايش كارگري با حقوق بخور و نمیر؛
صادراتش فيلسوف باشد،
و وارداتش مواد مخدر ؛
قبرهايش خريده شوند و
مغزهايش فروخته؛
گورستان تاريخ است ...
✍سقراط
📕 -- سواد ، حاصل خواندن زیاد نیست ، مدرک ، سند درک و دانایی نیست ، بلکه سواد ، حاصل تفکر ، تعمق و تحقیق در آن چیزی است که از کتاب و آموزش خلاق پدیدار شده است.!!
📕 -- نبرد جهل و آگاهی وفق ذات قانون دیالکتیک ، ابدی است .!! گاهی ، جهل پیشتاز است و گاهی آگاهی !! لذا ، جای هیچ یاس و ناامیدی ، نیست.!! در کشورهای توسعه یافته ، دانایی ، پیشتاز است و در کشورهای عقب مانده ، جهل ، پیشران و جلودار است.
کانال مطالعه وخرد ، الفبای توسعه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
www.tg-me.com/Alefbaietousee,
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
.
📚-- هفت ویژگی انسان توسعه «نیافته» از منظر رضا داوری اردکانی
کتاب«خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» به قلم دکتر رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم منتشر شد. این کتاب دربردارنده خلاصه مطالبی است که در ده، پانزده سال اخیر توسط دکتر داوری اردکانی نوشته شده است.
رضا داوری در مقدمه مفصل کتاب مینویسد: «وقتی اوراق حروفچینی رساله را میخواندم متوجه شدم که دارم جوهر آنچه را که قبلاً در باب علم و عقل و اخلاق و سیاست و جامعه نوشتهام بازمی گویم. اگر میبینید که این نوشتهها موجزتر است و ابهامهای بسیار دارد نباید مایه تعجب شود زیرا خلاصه مطالبی است که در اصل موجز بوده است.
من چون یک آزمایشگرم و در آزمایشهایم دیدهام و میبینم که ما در مسائل مدیریت و آموزش و پرورش و اقتصاد و تکنولوژی و فرهنگ و به طور کلی در کارهایمان چنانکه شایسته است، نمیاندیشیم و به تکرار حرفهای مشهور و شایع درباره آنها اکتفا میکنیم. میخواهم بدانم چرا نمیخواهیم بدانیم مشکلاتمان چیست و از کجاست و چگونه میتوان آنها را رفع کرد».
«طی یکصدسال تاریخ تجددمآبی تقریباً تمام لوازم مادی نظم تجدد را اخذ کردهایم، اما شاید همه را در جای خود قرار نداده باشیم و به این جهت این اشیاء و سازمانها و لوازم کارکردی که باید داشته باشد، ندارد».
دکتر داوری اردکانی اشاره میکند که ما نمیتوانیم بپرسیم و تحقیق کنیم که چه آموزش و پرورش و چه مدیریت و چه تکنولوژیای میخواهیم و میتوانیم داشته باشیم و میافزاید که به نظر وی وجهش این است که با نگاه مکانیکی و اتمیست (جزئی بین و جدا انگار) به امور نگاه میکنیم و وجود خود و خرد و دانشمان را جدا و مستقل از وضع تاریخی میانگاریم و گاهی خواستهها و آرزوها را با مسائل اشتباه میکنیم.
اگر کسی بگوید این حرفها خودگویههای یک دانشجوی فلسفه در انزوای تنهایی استحقاقی اما خودخواسته خویش است، من حرفی نمیزنم. اما برایم مثل روز روشن است که با تکرار حرفها و کارهای هر روزی دیگران، به هیچ جا نمیتوان رسید.
⭕️در بخشی از کتاب در خصوص انسان توسعه نیافته ویژگی هایی برشمرده میشود از جمله:
۱- انسان توسعهنیافته حتی اگر بسیار باهوش و درسخوانده باشد معمولا از خرد انتقادی بهره کافی ندارد یا به کلی از آن بیبهره است و چون جهان توسعهیافته با این خرد پدید آمده و جز با آن ساخته نمیشود، تا مردمی واجد آن نباشند به توسعه دست نمییابند.
۲- آدم توسعهنیافته دلبسته سیاست و محو ایدئولوژیهاست. اینکه او به کدام سیاست و ایدئولوژی قائل باشد اهمیت ندارد زیرا پیرو و هواخواه هر سیاستی که باشد پیروی و هواخواهیش بنیاد و اساسی ندارد. به این جهت ممکن است در حرف و گفت از آزادی ستایش کند و در اخلاق مستبد و حتی خشن و تندخو باشد.
۳- انسان توسعهنیافته ممکن است صاحب هوش درخشان باشد، خوب درس بخواند و دانشمند شود اما در جهان توسعهنیافته چنان که انتظار دارد، کاری از پیش نمیبرد، زیرا در این جهان حساب و کتابها پریشان است. آدم توسعهنیافته اهل تجربه و عبرتآموزی نیست. او نسبتها را نمیداند و وقت و اندازه را نمیشناسد و کاری که در وقت و جایگاه خود و به اندازه صورت نگیرد، کار نیست.
۴- اهل عالم توسعهنیافته به جای اینکه در جستجوی راه درست و رفتار شایسته باشند، رفتار و کردار عادی خود را برتر از هر رفتاری میدانند و با حدت و شدت آن را توجیه میکنند.
۵- آدم توسعهنیافته نه متجدد است و نه به هیچ یک از عوالم قدیم تعلق دارد، او مسألهای هم ندارد که آن را حل کند یا اگر مسائلی دارد بیشتر آنها در جای دیگر و برای دیگران مطرح شده است و او این مسائل را مسائل خود و جهان خود میداند.
۶- آدم توسعهنیافته چون از زمان و تاریخ بیرون افتاده است دایره امکانها و انتخابهایش بسیار محدود است. او اگر امکانات را نمیشناسد به این جهت است که افقی در پیش روی او نیست که در آن امکانات پدیدار باشد.
۷- آدم توسعه نیافته مظلوم تاریخ است. میگویند و درست میگویند که قدرتهای استعمارگر به او ظلم کردهاند ولی درستتر این است که مظلومیت جهان توسعهنیافته چیزی بیش از ظلم استعمار است. آیا مردم جهان توسعهنیافته نفرین شدگان زمینند و راه بیرون شدن از زندان توسعهنیافتگی ندارند؟
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۲
www.tg-me.com/Alefbaietousee
📚-- هفت ویژگی انسان توسعه «نیافته» از منظر رضا داوری اردکانی
کتاب«خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» به قلم دکتر رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم منتشر شد. این کتاب دربردارنده خلاصه مطالبی است که در ده، پانزده سال اخیر توسط دکتر داوری اردکانی نوشته شده است.
رضا داوری در مقدمه مفصل کتاب مینویسد: «وقتی اوراق حروفچینی رساله را میخواندم متوجه شدم که دارم جوهر آنچه را که قبلاً در باب علم و عقل و اخلاق و سیاست و جامعه نوشتهام بازمی گویم. اگر میبینید که این نوشتهها موجزتر است و ابهامهای بسیار دارد نباید مایه تعجب شود زیرا خلاصه مطالبی است که در اصل موجز بوده است.
من چون یک آزمایشگرم و در آزمایشهایم دیدهام و میبینم که ما در مسائل مدیریت و آموزش و پرورش و اقتصاد و تکنولوژی و فرهنگ و به طور کلی در کارهایمان چنانکه شایسته است، نمیاندیشیم و به تکرار حرفهای مشهور و شایع درباره آنها اکتفا میکنیم. میخواهم بدانم چرا نمیخواهیم بدانیم مشکلاتمان چیست و از کجاست و چگونه میتوان آنها را رفع کرد».
«طی یکصدسال تاریخ تجددمآبی تقریباً تمام لوازم مادی نظم تجدد را اخذ کردهایم، اما شاید همه را در جای خود قرار نداده باشیم و به این جهت این اشیاء و سازمانها و لوازم کارکردی که باید داشته باشد، ندارد».
دکتر داوری اردکانی اشاره میکند که ما نمیتوانیم بپرسیم و تحقیق کنیم که چه آموزش و پرورش و چه مدیریت و چه تکنولوژیای میخواهیم و میتوانیم داشته باشیم و میافزاید که به نظر وی وجهش این است که با نگاه مکانیکی و اتمیست (جزئی بین و جدا انگار) به امور نگاه میکنیم و وجود خود و خرد و دانشمان را جدا و مستقل از وضع تاریخی میانگاریم و گاهی خواستهها و آرزوها را با مسائل اشتباه میکنیم.
اگر کسی بگوید این حرفها خودگویههای یک دانشجوی فلسفه در انزوای تنهایی استحقاقی اما خودخواسته خویش است، من حرفی نمیزنم. اما برایم مثل روز روشن است که با تکرار حرفها و کارهای هر روزی دیگران، به هیچ جا نمیتوان رسید.
⭕️در بخشی از کتاب در خصوص انسان توسعه نیافته ویژگی هایی برشمرده میشود از جمله:
۱- انسان توسعهنیافته حتی اگر بسیار باهوش و درسخوانده باشد معمولا از خرد انتقادی بهره کافی ندارد یا به کلی از آن بیبهره است و چون جهان توسعهیافته با این خرد پدید آمده و جز با آن ساخته نمیشود، تا مردمی واجد آن نباشند به توسعه دست نمییابند.
۲- آدم توسعهنیافته دلبسته سیاست و محو ایدئولوژیهاست. اینکه او به کدام سیاست و ایدئولوژی قائل باشد اهمیت ندارد زیرا پیرو و هواخواه هر سیاستی که باشد پیروی و هواخواهیش بنیاد و اساسی ندارد. به این جهت ممکن است در حرف و گفت از آزادی ستایش کند و در اخلاق مستبد و حتی خشن و تندخو باشد.
۳- انسان توسعهنیافته ممکن است صاحب هوش درخشان باشد، خوب درس بخواند و دانشمند شود اما در جهان توسعهنیافته چنان که انتظار دارد، کاری از پیش نمیبرد، زیرا در این جهان حساب و کتابها پریشان است. آدم توسعهنیافته اهل تجربه و عبرتآموزی نیست. او نسبتها را نمیداند و وقت و اندازه را نمیشناسد و کاری که در وقت و جایگاه خود و به اندازه صورت نگیرد، کار نیست.
۴- اهل عالم توسعهنیافته به جای اینکه در جستجوی راه درست و رفتار شایسته باشند، رفتار و کردار عادی خود را برتر از هر رفتاری میدانند و با حدت و شدت آن را توجیه میکنند.
۵- آدم توسعهنیافته نه متجدد است و نه به هیچ یک از عوالم قدیم تعلق دارد، او مسألهای هم ندارد که آن را حل کند یا اگر مسائلی دارد بیشتر آنها در جای دیگر و برای دیگران مطرح شده است و او این مسائل را مسائل خود و جهان خود میداند.
۶- آدم توسعهنیافته چون از زمان و تاریخ بیرون افتاده است دایره امکانها و انتخابهایش بسیار محدود است. او اگر امکانات را نمیشناسد به این جهت است که افقی در پیش روی او نیست که در آن امکانات پدیدار باشد.
۷- آدم توسعه نیافته مظلوم تاریخ است. میگویند و درست میگویند که قدرتهای استعمارگر به او ظلم کردهاند ولی درستتر این است که مظلومیت جهان توسعهنیافته چیزی بیش از ظلم استعمار است. آیا مردم جهان توسعهنیافته نفرین شدگان زمینند و راه بیرون شدن از زندان توسعهنیافتگی ندارند؟
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۲
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
*خصوصيات فردي و اجتماعي يك انسان توسعه يافته چیست؟.*
🔸انسان توسعه يافته” انساني است كه به حقوق و تكاليف مدني خود آگاه است. وظايف خود را عمل ميكند و حقوق خود را مطالبه ميكند.
*🔸انسان توسعه يافته” اعتماد بهنفس منطقي دارد*!!! . به تواناييهاي انسانياش باور دارد ، خودش را محيط بر مسائل زندگياش ميداند و ميفهمد كه انسان موجودي خلاق و مبتكر و توانمند است. ميداند كه در درون انسان ، نيرويي وجود دارد كه اگر اراده كند ميتواند همۀ مشكلات را با تعقل و تدبير ، حل و فصل كند.
🔸انسان توسعه يافته” مهربان و آرام است. خوب گوش ميكند. خوب فكر ميكند. با عجله سخن نميگويد وقتي با او برخورد ميكني، امواج آرام بخش و مهرباني، سراسر وجودتان را پر ميكند.
*🔸انسان توسعه يافته” از نياز به نمايش و تظاهر ، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نميكند* و از چاپلوسي ديگران مشمئز ميشود.
🔸انسان توسعه يافته” روحيۀ مشاركت پذيري، هم فكري و همكاري با ديگران دارد. به تفكر جمعي و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را ميفهمد، اصول مقدماتي مديريت را بلد است و كاملاً باور دارد كه عقل كل نيست.
🔸انسان توسعه يافته” جو پذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداري و نگاه كارشناسي دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نميگيرد و هر نگرشي را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل ميگيرد و بعد تصميم ميگيرد.
🔸انسان توسعه يافته” روحيۀ همزيستي مسالمت آميز با جامعه دارد ، با خودش سازگار و با محيط زندگياش هماهنگ است ، محيط زندگياش را تغيير ميدهد ، اما با شرايط نميجنگد.
🔸انسان توسعه يافته” به تندرستي جسمي و سلامتي روحي و رواني خود اهميت ميدهد. ورزش ميكند ، تفريح ميكند و به واقع زندگي ميكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتارياش، منش كردارياش و حتي نوع نگاه و چهرهاش بهگونهاي است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
🔸انسان توسعه يافته” اجازه ميدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
انسان توسعه يافته” به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب ميخواند.
🔸انسان توسعه يافته” براي كل جامعه و آينده آن تلاش ميكند و نه صرفا براي گروه و اطرافيان يا قوم خود.
*🔸انسان توسعه يافته” مرعوب مقامات اداري و حكومتي نيست.* ميداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگي خدمتگزار شهروندان هستند...
*🔸انسان توسعه يافته” بخش مهمي از زندگي خود را براي به جاي گذاشتن ميراثي ارزشمند براي جامعه، طراحي ميكند*، مسئوليت كاري را كه در آن تخصص ندارد نميپذيرد و مسئوليت كاري را به كسي كه در آن كار تخصصي ندارد نميسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهاي دولتي و حكومتي را ترك ميكند.
#نتیجه راهبردی :👇
📗-- برای توسعه یافتگان ، خردورزی و مطالعه ی مستمر ،بمثابه یک تفریح دائمی است و انسان توسعه يافته، همواره در فعالیت های سیاسی مملکت خود، مشارکت فعال می نماید.!!
📗-- بدون انسان توسعه یافته ، جامعه توسعه یافته ، تحقق نمی یابد. واحد زیربنایی و سازنده جامعه ی توسعه یافته ، انسان توسعه یافته است ، این دو پدیده ، لازم و ملزوم همند ، نگهدارنده و رشد دهنده استراتژی توسعه ، در هر دو بعد نرم افزاری و سخت افزاری ، آحاد متعهد توسعه یافته اند.!!!
کانال مطالعه وخرد ، الفبای توسعه ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ www.tg-me.com/Alefbaietouse
🔸انسان توسعه يافته” انساني است كه به حقوق و تكاليف مدني خود آگاه است. وظايف خود را عمل ميكند و حقوق خود را مطالبه ميكند.
*🔸انسان توسعه يافته” اعتماد بهنفس منطقي دارد*!!! . به تواناييهاي انسانياش باور دارد ، خودش را محيط بر مسائل زندگياش ميداند و ميفهمد كه انسان موجودي خلاق و مبتكر و توانمند است. ميداند كه در درون انسان ، نيرويي وجود دارد كه اگر اراده كند ميتواند همۀ مشكلات را با تعقل و تدبير ، حل و فصل كند.
🔸انسان توسعه يافته” مهربان و آرام است. خوب گوش ميكند. خوب فكر ميكند. با عجله سخن نميگويد وقتي با او برخورد ميكني، امواج آرام بخش و مهرباني، سراسر وجودتان را پر ميكند.
*🔸انسان توسعه يافته” از نياز به نمايش و تظاهر ، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نميكند* و از چاپلوسي ديگران مشمئز ميشود.
🔸انسان توسعه يافته” روحيۀ مشاركت پذيري، هم فكري و همكاري با ديگران دارد. به تفكر جمعي و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را ميفهمد، اصول مقدماتي مديريت را بلد است و كاملاً باور دارد كه عقل كل نيست.
🔸انسان توسعه يافته” جو پذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداري و نگاه كارشناسي دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نميگيرد و هر نگرشي را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل ميگيرد و بعد تصميم ميگيرد.
🔸انسان توسعه يافته” روحيۀ همزيستي مسالمت آميز با جامعه دارد ، با خودش سازگار و با محيط زندگياش هماهنگ است ، محيط زندگياش را تغيير ميدهد ، اما با شرايط نميجنگد.
🔸انسان توسعه يافته” به تندرستي جسمي و سلامتي روحي و رواني خود اهميت ميدهد. ورزش ميكند ، تفريح ميكند و به واقع زندگي ميكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتارياش، منش كردارياش و حتي نوع نگاه و چهرهاش بهگونهاي است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
🔸انسان توسعه يافته” اجازه ميدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
انسان توسعه يافته” به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب ميخواند.
🔸انسان توسعه يافته” براي كل جامعه و آينده آن تلاش ميكند و نه صرفا براي گروه و اطرافيان يا قوم خود.
*🔸انسان توسعه يافته” مرعوب مقامات اداري و حكومتي نيست.* ميداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگي خدمتگزار شهروندان هستند...
*🔸انسان توسعه يافته” بخش مهمي از زندگي خود را براي به جاي گذاشتن ميراثي ارزشمند براي جامعه، طراحي ميكند*، مسئوليت كاري را كه در آن تخصص ندارد نميپذيرد و مسئوليت كاري را به كسي كه در آن كار تخصصي ندارد نميسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهاي دولتي و حكومتي را ترك ميكند.
#نتیجه راهبردی :👇
📗-- برای توسعه یافتگان ، خردورزی و مطالعه ی مستمر ،بمثابه یک تفریح دائمی است و انسان توسعه يافته، همواره در فعالیت های سیاسی مملکت خود، مشارکت فعال می نماید.!!
📗-- بدون انسان توسعه یافته ، جامعه توسعه یافته ، تحقق نمی یابد. واحد زیربنایی و سازنده جامعه ی توسعه یافته ، انسان توسعه یافته است ، این دو پدیده ، لازم و ملزوم همند ، نگهدارنده و رشد دهنده استراتژی توسعه ، در هر دو بعد نرم افزاری و سخت افزاری ، آحاد متعهد توسعه یافته اند.!!!
کانال مطالعه وخرد ، الفبای توسعه ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ www.tg-me.com/Alefbaietouse
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚-- قدردان مشاهیر، بزرگان و دانشمندان خود بعنوان سرمایه های علمی -- انسانی و ملی ایران مان باشیم و یاد اون ها را همواره گرامی بداریم! سپاس
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
توسعه پایدار ایران در انتظار مردم دانا
www.tg-me.com/Alefbaietousee
نقد کانال مطالعه وخرد ،الفبای توسعه بر تحلیل جناب استاد علی سرزعیم در مقاله سپردن ایران به دست مدیران سوئیسی👇
📙-- این اندیشه و راهکار نجات ایران و انداختن ایران در حال فروپاشی بر ریل توسعه ی متوازن ، که مملکت ابتدا مردم دانا می خواهد ، دیپلماسی درستی است ، لیکن ، مردم دانایی که باید موتور محرکه توسعه باشند ، چگونه پرورش می یابند و بر سبیل دانایی می افتند ، در چه فضایی و چه ظرفی ؟ساخته می شوند آیا تنگناهای اقتصادی مجال خرید کتاب گران و افزایش سرانه مطالعه به مردم را می دهد. ؟
📙-- لذا توسعه ، هم مردم دانا می خواهد و هم حکمران های دانا و توسعه خواه همانند امیر کبیر می خواهد ، که بستر رونق علم و دانش روز و افزایش هوش هیجانی مردم را ، فراهم سازد این دو پدیده در راهبرد و استراتژی توسعه ، لازم و ملزوم همند و هم افزای هم می توانند پدیده توسعه را هدایت کنند.
📙-- النهایه گسترش کتابخوانی در راستای بهبود سرانه مطالعه ، در راستای ارتقاء دانایی و بیداری عمومی یک وظیفه و رسالت ملی است.!! خیرین دلسوز و فداکار ایران ، متاسفانه ، هدیه و بخشش نقدینگی خود را صرف یا
(۱) -- ساخت بیمارستان می کنند که خرج معلول (درمان ) است نه خرج پیشگیری و یا (۲)-- خرج ساخت مدرسه ، که وظیفه روتین نظام است در حالیکه کارآمدترین مجرا و محل هزینه بودجه داوطلبانه مردمی توسط خیرین معزز ، کاهش هزینه خرید کتاب توسط مردم ، ارزیابی می گردد ، چون بهای کتاب در سبد هزینه روزانه مردم ، بسیار گران است. تا کتاب های خوب ، آسان و ارزان بدست عموم مردم برسد. برگزاری نمایشگاه های دائمی کتاب و اعمال تخفیف هشتاد الی نود درصدی با پوشش حمایت مالی خیرین در سرتاسرایران ، خدمتی زیربنایی و ساختاری در راستای تشویق آحاد مردم شریف به کتاب خوانی است. به تعبیری دیگر تا کنون بودجه مردمی صرف سخت افزاری فرهنگ توسعه شده است ، شایسته است این سرمایه ی مستمر و تداوم دار و بی منت ، به نرم افزاری فرهنگ توسعه ، تخصیص یابد.!!
📙-- توسعه ، ضرباهنگی چند وجهی و پیچیده است که انسان دانا محور و توسعه یافته ، فونداسیون این فرآیند ، تلقی می گردد.!!
📙--نام این دوستداداران احیاء عظمت ملی ایران در این نهضت کتابخوانی را (( خیرین کتابخوانها )) یا ((خیرین دانایی )) می گذاریم ،!! سپاس بیکران ۱۴۰۱/۱۱/۵
توانایی بدون دانایی ، سرابی بیش نیست!!
غلامحسین رنجبرها
👆👆👆👆👆👆👆👆
www.tg-me.com/Alefbaietousee
www.tg-me.com/Alefbaietousee
نقد کانال مطالعه وخرد ،الفبای توسعه بر تحلیل جناب استاد علی سرزعیم در مقاله سپردن ایران به دست مدیران سوئیسی👇
📙-- این اندیشه و راهکار نجات ایران و انداختن ایران در حال فروپاشی بر ریل توسعه ی متوازن ، که مملکت ابتدا مردم دانا می خواهد ، دیپلماسی درستی است ، لیکن ، مردم دانایی که باید موتور محرکه توسعه باشند ، چگونه پرورش می یابند و بر سبیل دانایی می افتند ، در چه فضایی و چه ظرفی ؟ساخته می شوند آیا تنگناهای اقتصادی مجال خرید کتاب گران و افزایش سرانه مطالعه به مردم را می دهد. ؟
📙-- لذا توسعه ، هم مردم دانا می خواهد و هم حکمران های دانا و توسعه خواه همانند امیر کبیر می خواهد ، که بستر رونق علم و دانش روز و افزایش هوش هیجانی مردم را ، فراهم سازد این دو پدیده در راهبرد و استراتژی توسعه ، لازم و ملزوم همند و هم افزای هم می توانند پدیده توسعه را هدایت کنند.
📙-- النهایه گسترش کتابخوانی در راستای بهبود سرانه مطالعه ، در راستای ارتقاء دانایی و بیداری عمومی یک وظیفه و رسالت ملی است.!! خیرین دلسوز و فداکار ایران ، متاسفانه ، هدیه و بخشش نقدینگی خود را صرف یا
(۱) -- ساخت بیمارستان می کنند که خرج معلول (درمان ) است نه خرج پیشگیری و یا (۲)-- خرج ساخت مدرسه ، که وظیفه روتین نظام است در حالیکه کارآمدترین مجرا و محل هزینه بودجه داوطلبانه مردمی توسط خیرین معزز ، کاهش هزینه خرید کتاب توسط مردم ، ارزیابی می گردد ، چون بهای کتاب در سبد هزینه روزانه مردم ، بسیار گران است. تا کتاب های خوب ، آسان و ارزان بدست عموم مردم برسد. برگزاری نمایشگاه های دائمی کتاب و اعمال تخفیف هشتاد الی نود درصدی با پوشش حمایت مالی خیرین در سرتاسرایران ، خدمتی زیربنایی و ساختاری در راستای تشویق آحاد مردم شریف به کتاب خوانی است. به تعبیری دیگر تا کنون بودجه مردمی صرف سخت افزاری فرهنگ توسعه شده است ، شایسته است این سرمایه ی مستمر و تداوم دار و بی منت ، به نرم افزاری فرهنگ توسعه ، تخصیص یابد.!!
📙-- توسعه ، ضرباهنگی چند وجهی و پیچیده است که انسان دانا محور و توسعه یافته ، فونداسیون این فرآیند ، تلقی می گردد.!!
📙--نام این دوستداداران احیاء عظمت ملی ایران در این نهضت کتابخوانی را (( خیرین کتابخوانها )) یا ((خیرین دانایی )) می گذاریم ،!! سپاس بیکران ۱۴۰۱/۱۱/۵
توانایی بدون دانایی ، سرابی بیش نیست!!
غلامحسین رنجبرها
👆👆👆👆👆👆👆👆
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
توسعه از نگاه دکتر مرتضی افقه:
صاحبنظر دیگر این حوزه دکتر مرتضی افقه دکترای علوم اقتصادی توسعه و هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز است. دکتر افقه توسعه را فرآیندی میداند که طی آن انسان توسعهنیافته به انسان توسعهیافته تبدیل میشود. وی معتقد است جامعهای که از انسانهای توسعهیافته بهرهمند است محصولی به نام رشد اقتصادی تولید میکند و این رشد اقتصادی در جامعه تولید ثروت میکند. بنابراین این توسعه، پایدار و برگشتناپذیر است چرا که که محرک آن از بیرون انسان به درون او منتقل می شود. یعنی تا زمانی که این انسان وجود دارد تولید رفاه و تولید ثروت وجود دارد. وی بر اساس مطالعات بین المللی خود در ادبیات توسعه، این انسان را انسان مدرن میگوید.
دکتر افقه چنین انسانی را دارای مشخصههای کلی زیر میداند:
- اهمیت قائل بودن برای دنیا: دنیا برای او اهمیت والایی دارد او توسعه را امری جهانی میداند، دنیا را بد نمی داند و رها نمیکند بلکه سعی میکند به بهترین شکل تکلیفش را در دنیا به انجام رساند.
- اهمیت قائل بودن برای انسان در مقام انسان: انسان برای او به دلیل انسان بودنش -و نه قومیت یا ملیتش- مهم است، برای همه انسان ها احترام قائل است و نسبت به جایگاه انسان در این جهان دید مثبتی دارد.
- اعتقاد به توانمندی خودش: اعتقاد به توانمندی خود در طی کردن پله های پیشرفت عامل وجودی انسان مدرن یا توسعهیافته است او انسانی است که تسلیم طبیعت و محیط پیرامون نیست بلکه مسلط بر آن هاست و این عمده ترین ویژگی انسان توسعهیافته است.
- اهمیت قائل بودن برای علم: اعتقاد به تسلط بر محیط منجر به طرح اهمیت علم میشود. انسان توسعهیافته ثروت را علم می داند. به عبارت دیگر گزینه اساسی انسان توسعهیافته علم است، چرا که پایه اصلی توسعه امروز علم است.
به طور کلی دکتر افقه انسان توسعهیافته را انسان علمی و معتقد به توانایی خویش و فعال در بهبود محیط زندگی و ارتقای رفاه خود و دیگران می بیند.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
صاحبنظر دیگر این حوزه دکتر مرتضی افقه دکترای علوم اقتصادی توسعه و هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز است. دکتر افقه توسعه را فرآیندی میداند که طی آن انسان توسعهنیافته به انسان توسعهیافته تبدیل میشود. وی معتقد است جامعهای که از انسانهای توسعهیافته بهرهمند است محصولی به نام رشد اقتصادی تولید میکند و این رشد اقتصادی در جامعه تولید ثروت میکند. بنابراین این توسعه، پایدار و برگشتناپذیر است چرا که که محرک آن از بیرون انسان به درون او منتقل می شود. یعنی تا زمانی که این انسان وجود دارد تولید رفاه و تولید ثروت وجود دارد. وی بر اساس مطالعات بین المللی خود در ادبیات توسعه، این انسان را انسان مدرن میگوید.
دکتر افقه چنین انسانی را دارای مشخصههای کلی زیر میداند:
- اهمیت قائل بودن برای دنیا: دنیا برای او اهمیت والایی دارد او توسعه را امری جهانی میداند، دنیا را بد نمی داند و رها نمیکند بلکه سعی میکند به بهترین شکل تکلیفش را در دنیا به انجام رساند.
- اهمیت قائل بودن برای انسان در مقام انسان: انسان برای او به دلیل انسان بودنش -و نه قومیت یا ملیتش- مهم است، برای همه انسان ها احترام قائل است و نسبت به جایگاه انسان در این جهان دید مثبتی دارد.
- اعتقاد به توانمندی خودش: اعتقاد به توانمندی خود در طی کردن پله های پیشرفت عامل وجودی انسان مدرن یا توسعهیافته است او انسانی است که تسلیم طبیعت و محیط پیرامون نیست بلکه مسلط بر آن هاست و این عمده ترین ویژگی انسان توسعهیافته است.
- اهمیت قائل بودن برای علم: اعتقاد به تسلط بر محیط منجر به طرح اهمیت علم میشود. انسان توسعهیافته ثروت را علم می داند. به عبارت دیگر گزینه اساسی انسان توسعهیافته علم است، چرا که پایه اصلی توسعه امروز علم است.
به طور کلی دکتر افقه انسان توسعهیافته را انسان علمی و معتقد به توانایی خویش و فعال در بهبود محیط زندگی و ارتقای رفاه خود و دیگران می بیند.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
توسعه از نگاه دکتر سیدعلی میرباقری:
دکتر سیدعلی میرباقری؛ مشاور ارشد وزارت کشور و استاد دانشگاه؛ صاحبنظر دیگر مبحث انسان توسعهیافته است. وی معتقد است توسعهیافتگی، توانایی و مهارتی است که به انسان امکان میدهد در موقعیتهای گوناگون، عاقلانه و منطقی رفتار کند. رفتاری که نهتنها به خودش آسیب نمیرساند، بلکه با خود و دیگران رابطه ای سازگارانه، نشاطآور و آرامش بخش برقرار میکند و ضمن بدست آوردن موفقیت در زندگی، احساس شادی میکند.
از دیدگاه وی شاخصهای چنین فردی به شرح زیر است که در شکل (۱) نیز به اختصار آورده شده اند:
۱. اعتماد بنفس منطقی دارد، به تواناییهای انسانی اش باور دارد، خودش را محیط بر مسائل زندگی اش میداند و میفهمد که انسان موجودی خلاق و مبتکر و توانمند است. میداند که در درون انسان، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند میتواند همه مشکلات زندگی اش را با تعقل و تدبیر و حلم، حل و فصل کند.
۲. روحیه مشارکتذیری، همفکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، به شخصی بودن کارها ایمان دارد. تقسیم کار را میفهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است و کاملاً باور دارد که عقل کل نیست.
۳. مهربان و آرام است، خوب گوش میکند، خوب فکر میکند، با عجله سخن نمیگوید وقتی با او برخورد میکنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میکند.
۴. انسان توسعهیافته، جـوپذیر نیست، با مسائل خودش کاملاً تعقلی برخورد میکند، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء قرار نمیگیرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل میگیرد، سپس تصمیم میگیرد.
۵. انسان توسعهیافته، احساسات خودش را سرکوب نمیکند، احساس خودش را شناسایی و بصورت منطقی بیان میکند. احساسی نیست، اما هر کجا لازم شود ابراز احساسات میکند و از بروز عاطفه و عشق خود به دیگران، شرم نمیکند.
۶. به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهمیت می دهد. ورزش میکند، تفریح میکند و به واقع زندگی میکند.
۷. پیوسته مهارت های ارتباطی خود را تقویت میکند، در ارتباط گیری و برقراری رابطه انسانی با دیگران مشکل ندارد، خودش را به زبانهای مختلف ارتباطی مجهز میکند و روابط عمومی بالایی دارد.
۸. نوع لباس پوشیدن، روش گفتاری، منش کرداری وحتی نوع نگاه و چهره اش بهگونهای است که مورد پذیرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
۹. انسان توسعهیافته، روحیه همزیستی مسالمت آمیز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محیط زندگیاش هماهنگ است، محیط زندگی اش را تغییر میدهد، اما با شرایط نمیجنگد.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
دکتر سیدعلی میرباقری؛ مشاور ارشد وزارت کشور و استاد دانشگاه؛ صاحبنظر دیگر مبحث انسان توسعهیافته است. وی معتقد است توسعهیافتگی، توانایی و مهارتی است که به انسان امکان میدهد در موقعیتهای گوناگون، عاقلانه و منطقی رفتار کند. رفتاری که نهتنها به خودش آسیب نمیرساند، بلکه با خود و دیگران رابطه ای سازگارانه، نشاطآور و آرامش بخش برقرار میکند و ضمن بدست آوردن موفقیت در زندگی، احساس شادی میکند.
از دیدگاه وی شاخصهای چنین فردی به شرح زیر است که در شکل (۱) نیز به اختصار آورده شده اند:
۱. اعتماد بنفس منطقی دارد، به تواناییهای انسانی اش باور دارد، خودش را محیط بر مسائل زندگی اش میداند و میفهمد که انسان موجودی خلاق و مبتکر و توانمند است. میداند که در درون انسان، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند میتواند همه مشکلات زندگی اش را با تعقل و تدبیر و حلم، حل و فصل کند.
۲. روحیه مشارکتذیری، همفکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، به شخصی بودن کارها ایمان دارد. تقسیم کار را میفهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است و کاملاً باور دارد که عقل کل نیست.
۳. مهربان و آرام است، خوب گوش میکند، خوب فکر میکند، با عجله سخن نمیگوید وقتی با او برخورد میکنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میکند.
۴. انسان توسعهیافته، جـوپذیر نیست، با مسائل خودش کاملاً تعقلی برخورد میکند، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء قرار نمیگیرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل میگیرد، سپس تصمیم میگیرد.
۵. انسان توسعهیافته، احساسات خودش را سرکوب نمیکند، احساس خودش را شناسایی و بصورت منطقی بیان میکند. احساسی نیست، اما هر کجا لازم شود ابراز احساسات میکند و از بروز عاطفه و عشق خود به دیگران، شرم نمیکند.
۶. به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهمیت می دهد. ورزش میکند، تفریح میکند و به واقع زندگی میکند.
۷. پیوسته مهارت های ارتباطی خود را تقویت میکند، در ارتباط گیری و برقراری رابطه انسانی با دیگران مشکل ندارد، خودش را به زبانهای مختلف ارتباطی مجهز میکند و روابط عمومی بالایی دارد.
۸. نوع لباس پوشیدن، روش گفتاری، منش کرداری وحتی نوع نگاه و چهره اش بهگونهای است که مورد پذیرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
۹. انسان توسعهیافته، روحیه همزیستی مسالمت آمیز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محیط زندگیاش هماهنگ است، محیط زندگی اش را تغییر میدهد، اما با شرایط نمیجنگد.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
Telegram
📚مطالعه و خرد ، الفبای توسعه📚
https://www.tg-me.com/Alefbaietousee
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
مطالعه ، یکی از شاخص های اجتناب ناپذیر امر توسعه است. ملتی که با کتاب خوانی مانوس نیست. تحت سلطه و استبداد قرارمیگیرد!!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚-- چرااستکانهای قدیم کمرباریک بودند؟
فلسفه باریک بودن کمر فنجون های سابق چه بود .؟ جالبه ببینید .
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
فلسفه باریک بودن کمر فنجون های سابق چه بود .؟ جالبه ببینید .
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚-- سرنوشت پند آموز پسرمستاصلی که با ساخت برنامه ای بنام «واتس اَپ» هم خود را از ورطه فقر و درماندگی نجات داد و هم دنیا را تکان داد..
نوآوری جوانان محقق ، دانش پژوه و برنامه نویس ، موجب تحول در زندگی عموم می گردد. 👏
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
نوآوری جوانان محقق ، دانش پژوه و برنامه نویس ، موجب تحول در زندگی عموم می گردد. 👏
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۱۷
www.tg-me.com/Alefbaietousee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚-- جهالت ، پایانی ندارد ، و جهالت مذهبی ، سخت ترین و محکم ترین جهالت بشریت است.
تاریخ حماقت بشر از تاریخ تمدن اش ، جلوتر است.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
تاریخ حماقت بشر از تاریخ تمدن اش ، جلوتر است.
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚-- تاثیر شگفت انگیز روابط اجتماعی و کیفیت دوستی بر سلامتی :
«بیشتر عمر کنید : نه ورزش ؛ نه رژیم ؛ نه دارو ؛ نه مدیتیشن ؛ نه خواب ؛ نه خوردن : عجیبه! نه!!!
حتما ببینید و برای دوستان خوبی که دارید بفرستید تا بدونند که دوستشان دارید ».
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee
«بیشتر عمر کنید : نه ورزش ؛ نه رژیم ؛ نه دارو ؛ نه مدیتیشن ؛ نه خواب ؛ نه خوردن : عجیبه! نه!!!
حتما ببینید و برای دوستان خوبی که دارید بفرستید تا بدونند که دوستشان دارید ».
کانال مطالعه و خرد ، الفبای توسعه
۰۳/۲/۲۰
www.tg-me.com/Alefbaietousee