𝒍𝒐𝒏𝒆𝒍𝒊𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒊𝒔 𝒔𝒄𝒂𝒓𝒚 𝒃𝒖𝒕 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆 𝒂𝒓𝒆 𝒎𝒐𝒓𝒆 𝒔𝒄𝒂𝒓𝒚
درسته‌ تنهایی ترسناکه‌ ولی‌ آدما‌ ترسناک ترن
آدم توی اعصاب خوردی‌هاش، چهار تا داد میزنه، در اتاق رو محکم‌ میکوبه به هم، ولی بازم گوشش به دره، که یکی بیاد در بزنه ببینه چی شده. آدم همیشه نیاز داره یکی نگاهش کنه از بیرون، که بفهمه درون دلش چه خبره، اگر این نبود که در رو محکم نمی‌بست. می‌بست؟ …
شازده کوچولو پرسید:
دوست داشتنتو میخوای ببری تو گور باهاش چیکار کنی که ابرازش نمیکنی؟!
روباه گفت:
من دیگه دوست داشتن ندارم ؛
همه دوست داشتنامو دادم به یکی ولی اون گمشون کرد؛
حالا هم هر جا دنبالشون میگردم پیداشون نمی‌کنم!
انگار متوجه نیستیم چقدر یه آدم برای اینکه سر پا بمونه تلاش میکنه و ما چقدر راحت با حرفامون این تلاش و پودر میکنیم .
‏شاید اگه با این واقعیت کنار بیام که اونقدر که بعضی آدما برام مهمن، من براشون مهم نیستم، زندگی راحت تر بگذره .
از یجا به بعد انقدر بی اعتماد میشی که دیگه تمایل نداری به باور کردن کسی حتی نزدیکترین آدمای زندگیت و دقیقا همونجاست که قدرِ تنها بودن رو میدونی .
به هیچ کسی لازم نیست بگی واسم وقت بزار بهم توجه کن،بهم احترام بزار،واسم گل بخر،همه خودشون همه این چیزارو بلدن، فقط تو اونی نیستی که بخوان واست انجام بدن .
کاش یه سریا بفهمن دلیل کم حرف بودنمون، ارتباط نداشتن باهاشون، صحبت نکردن و .. بخاطر مغرور بودنمون نیست ؛ بخاطر اینه که باهاشون حال نمیکنیم .
لانگ دیستنس با وجود سختی هاش قسمت
جالبش برای من اینه که حست انقدر برات
با ارزش میشه که دور بودن یکی رو ترجیح
میدی به نزدیک بودن همه اونایی که
میخوان کنارت باشن.
Trust is like an eraser after any mistakes it gets smaller
اعتماد مثل یک پاک کن هست بعد از
هر اشتباه کوچیکتر میشه
من تنها موندن رو ترجیح میدم
به دوست داشتن آدم اشتباهی اونا میتونن
کاری کنن که دیگه حتی آدمای درست
رو هم نتونم باور کنم.
𝘥𝘰 𝘯𝘰𝘵 𝘢𝘴𝘴𝘶𝘮𝘦 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘱𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘢𝘳𝘦 𝘴𝘵𝘶𝘱𝘪𝘥
آدما رو احمق فرض نکنیم
هرکی که با دلت بازی کرد ...
و خدا شهر بازیش می‌کنه صبور باش
یاد بگیرید همون موقع که لازمه باشید
یه دیقه بعد، یه ساعت بعد، یه روز بعد،
یه ثانیه بعد دیگه اون لحظه نیست
دستا سرد میشن، احساسات ته‌نشین میشن،
طوفانا آروم میشن، آتیشا خاموش میشن
و آخرش فقط این به یاد می‌مونه که
به موقع بودی کنارم یا نه.
‏دیدی مثلا یجا تو یه بحث یا دعوایی یا حالا دلخوری چیزی ، طرف برمیگرده میگه مگه من‌ چیکار کردم؟ من کاری نکردم که، موضوع دقیقا همینجاست، موضوع اینه تو جایی که باید کاری میکردی هیچ‌کاری نکردی .
فکر کن داری از درون فرو میپاشی ولی مجبوری بری سرکار، بری مهمونی، بری دیدن دوستات، توی اجتماع باشی و یه خنده‌ی بزرگ توی صورتت باشه :)))
‏هرچقدر آدمای بیشتری ‌رو تو زندگیت بشناسی، بیشتر به این موضوع پی میبری که هرچقدر کمتر با آدما در ارتباط باشی، آرامشت بیشتره .
‏واسه فراموش کردنِ کسی که ولت کرده میری گند میزنی به احساساتِ یه از همه جا بی خبر که دوستت داره؟؟ خوب گِل بگیرن درِ احساست و ننگ بشریت .
آدمای زندگیتونو جوری انتخاب کنید که برای  موندنشون نیازی نباشه دست به قد و قواره‌تون بزنید و تبدیل به آدمی بشید که هیچوقت نبودید .
2024/05/16 13:54:49
Back to Top
HTML Embed Code: