Forwarded from بافتار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻صدای طوفان؛ ابوعبیده شهید شد

🔹«ناطق‌العسکري»؛ صدایی که خواب را بر دشمنان حرام کرد، صدایی که پناه کودکان و مظلومان غزه بود، صدایی که نهیب بر سر عابدالحرمین و حکام بی‌غیرت عرب می‌زد.


🔻رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
نهم ربیع امسال، از خون مجاهد اهل تسنن، شهید ابوعبیده سرخ است.
درود خدا بر کسانی که با خونشان از شیطان بزرگ و ظالم‌ترین دست‌آموزانش برائت جستند.
Forwarded from قبسات جهادية
فراخوان برای دعا به نیت گشایش برای مردم غزه

گردان‌های القسام

از همه فرزندان امت اسلامی دعوت می‌کند که برای برطرف شدن
گرفتاری از برادرانشان در غزه به درگاه خداوند متعال تضرع کنند

این نیایش را با خوانـدن دو رکعت نمـاز خـاشعـانه
در دل شب آغـاز کنیم

سپس این ذکر را بگوییم
{‌لَا ‌إِلَهَ ‌إِلا ‌اللهُ ‌الْعَظِيمُ ‌الْحَلِيمُ، لَا إِلَهَ إِلا اللهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ،
لَا إِلَهَ إِلا الله رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَرَبُّ الْأَرْضِ، وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ}
صد مرتبه

باشد که خدای سبحان به‌زودی گشایشی برای
مردم غـزه فراهم کنـد؛ چرا که او سرپرست آنها
و توانای مطلق است، ولا حول ولا قوة إلا بـه.

این برنـامه بـه‌اذن‌الله تعـالی در شامگاه پنجشنبه
11 سپتامبر (20 شهریور ) ـ شب جمعه ـ خواهـد بود

#بامجاهدين_القسام_دعا_براى_غزه
#طوفان_الأقصى

الموقع الرسمي - كتائب القسام
https://alqassam.ps
یا مثلا دو کتیبه گنج‌نامه همدان که داریوش اول و خشایارشا نقر کردن: DE (مخفف darius elvand) و XE (مخفف xerxes elvand).
فرود آمدم از بهشتت در این باغِ ویران خدایا
فرود آمدم تا نباشم جدا زین اسیران خدایا

مگر این فراموش‌خانه، به زیر نگین شما نیست؟
که کس حسب حالی نپرسید از این گوشه‌گیران خدایا

به جز سایه‌های ابوالهول، در این لوحِ وحشت عیان نیست
چه خشت و چه آیینه پیشِ جوانان و پیران خدایا

به باغ جهانت چه بندم دلی را که بسیار دیده‌ست
که حتی بهار جنانت پر است از کویران خدایا

پشیمانم از زر شدن‌ها مرا آن مسی کن که بودم
به خود بازگردان مرا وُ ز غیرم بمیران خدایا

گُنه قند و ابنای آدم، شِکربند، آیا روا بود
در آن لوح، دوزخ نوشتن، بر این ناگزیران خدایا؟

جهانت قفس بود و این را، پذیرفته بودیم اما
نه هم‌بندیِ روبهان بود، سزاوارِ شیران خدایا

گرفتم بهشت است اینجا، ولی کو پسند دل ما
چه داری بگویی تو آیا به دوزخ ضمیران خدایا؟

اگر دیگران خوب، منْ بد، مرا ای بزرگِ سرآمد
به دل‌ناپذیری جدا کن از این دل‌پذیران خدایا

حسین منزوی
Forwarded from اَسفَل 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر چی ازتون بگیم کمه، هر چقدر یادتون باشیم کمه، کاش مثل شما به درد بخوریم.

تصاویری فوق‌العاده زیبا و ناب از رزم بی‌امان مدافعان بندر خرمشهر


👍 @Asfall
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
زمین پر ز خنجر، هوا پر ز تیر
همه دست‌ها بر کمان‌های زیر

زره بر تن و گرز در دستشان
همه مرد جنگ‌اند و مردستشان

همه پهلوانان ایران ز گرد
زمین را بیاراستندی چو گَرد

به گرز و به شمشیر و تیغِ دو سر
بریدند از دشمنان پای و سر

حکیم فردوسی
Forwarded from حسین قتیب
همه شما این بیت #فردوسی را شنیده‌اید:‌
که #ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامگار
اما نکته‌ی مهم برای حفظ این باغ، ابیات بعدی است:
«سپاه و سلیحست» دیوار اوی
به پرچینش بر نیزه‌ها خار اوی
اگر بفگنی خیره، دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا چه راغ
نگر تا تو دیوار او نفگنی
دل و پشت ایرانیان نشکنی
کزان پس بود «غارت و تاختن»
خروش سواران و کین آختن
زن و کودک و بوم ایرانیان
به اندیشه‌ی بد منه در میان

#بازدارندگی
Forwarded from عماریسم
جز به نام علی این قلعه نشد هرگز فتح
می‌کند فخر به خود چون درخیبر، گوشم.
#معنی‌زنجانی
جنگ را؛
همین جوان‌ها از آن ما کردند!
همان‌ها که وقتی همه از احتیاط
سَر پایین می‌آوردند، گردن بالا می‌کشیدند
تا دشمن هرگز سَر خمیده‌شان را نبیند.

🔅 ساخت تصاویر با ایده‌پردازی هوش طبیعی و هدایت‌گری هوش‌مصنوعی انجام شده.

👍 @Asfall
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سحرگه رهرویی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه برآرد اربعینی

خدا زان خرقه بیزار است صد بار
که صد بت باشدش در آستینی!

مروت گر چه نامی بی‌نشان است
نیازی عرضه کن بر نازنینی

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

نمی‌بینم نشاطِ عیش در کس
نه درمانِ دلی، نه دردِ دینی

درون‌ها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی

گر انگشت سلیمانی نباشد
چه خاصیّت دهد نقش نگینی؟

اگر چه رسم خوبان تندخویی‌ست
چه باشد گر بسازد با غمینی؟

ره مِیخانه بنما تا بپرسم
مآل خویش را از پیش‌بینی

نه حافظ را حضور درس خلوت
نه دانشمند را علم‌الیقینی

حافظ
شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد
زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد

ز انقلابِ زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد

قدح به شرطِ ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسه‌ی سرِ جمشید و بهمن است و قباد

که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند؟
که واقف است که چون رفت تخت جم، بر باد؟

ز حسرتِ لبِ شیرین هنوز می‌بینم
که لاله می‌دمد از خونِ دیدهٔ فرهاد

مگر که لاله بدانست بی‌وفاییِ دهر
که تا بزاد و بِشُد، جامِ می ز کف نَنَهاد

بیا بیا که زمانی ز مِی خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد

نمی‌دهند اجازت مرا به سِیرِ سفر
نسیمِ بادِ مُصَلّا و آبِ رُکن آباد

قدح مگیر چو حافظ مگر به نالهٔ چنگ
که بسته‌اند بر ابریشمِ طرب دلِ شاد

حافظ
بوَد بر محملم، دل چون درایی
مرنج از من، اگر سنجم نوایی

نفس در پردهٔ دل می سراید
ز سعدی نکته درد آشنایی:

"غرض نقشی ست کز ما باز ماند
که هستی را نمی بینم بقایی

مگر صاحبدلی روزی به رحمت
کند در حق مسکینان دعایی"

حزین لاهیجی در استقبال از سعدی
2025/10/19 02:06:17
Back to Top
HTML Embed Code: