This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نتانیاهو در پیامی صریح به نظامیان خود میگوید: شما فرستادههای تلآویو به تهران هستید. همه چیز را با خاک یکسان کنید. به زن و کودک رحم نکنید. فقط روی اهدافتان تمرکز کنید...
🔹نتانیاهو خودش با وقاحت اعتراف میکند که زن و کودک برایش هیچ ارزشی ندارند، آنوقت وطنفروشان اینترنشنال و... ادعا میکنند این جانی با مردم کاری ندارد و تازه به دنبال آزادی، صلح و رفاه برای مردمِ ایران است! ن تنها مردم ایران بلکه به نوبت بقیه کشور هاام همانطور که ازفلسطین شروع کردالان ایران 💔
🔹تناقضی تلخ، اما واقعی.
🔹نتانیاهو خودش با وقاحت اعتراف میکند که زن و کودک برایش هیچ ارزشی ندارند، آنوقت وطنفروشان اینترنشنال و... ادعا میکنند این جانی با مردم کاری ندارد و تازه به دنبال آزادی، صلح و رفاه برای مردمِ ایران است! ن تنها مردم ایران بلکه به نوبت بقیه کشور هاام همانطور که ازفلسطین شروع کردالان ایران 💔
🔹تناقضی تلخ، اما واقعی.
Forwarded from لینک وبنر ها (ᴀᵐⁱʳ Aᴍɪʀɪ️)
#نامه_ى_سرپرست_مقام_مرشد_عام_اخوان_المسلمين_به_رهبر_جمهوری_اسلامی_ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیتالله العظمی سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران
السلام علیکم ورحمةالله وبركاته
اینجانب از طرف خود و به نمایندگی از جماعت «اخوانالمسلمین»، مراتب حمایت کامل خود را از جمهوری اسلامی ایران
ادامه
https://www.tg-me.com/+Al9zxvfsazNlODhl
https://www.tg-me.com/+Al9zxvfsazNlODhl
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیتالله العظمی سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران
السلام علیکم ورحمةالله وبركاته
اینجانب از طرف خود و به نمایندگی از جماعت «اخوانالمسلمین»، مراتب حمایت کامل خود را از جمهوری اسلامی ایران
ادامه
https://www.tg-me.com/+Al9zxvfsazNlODhl
https://www.tg-me.com/+Al9zxvfsazNlODhl
🍃❤🍃
اگر روزی رسیدی بر مزارم
دعاکرده، دمیدی بر مزارم
بدان محبوبت اینجا ناتوان شد
بهار عمرش اینجا پر خزان شد
نبودی و ندیدی که شکستند
غروری و پر و بالی که بستند
زمانی بود من هم شاد بودم
به یادت هست شعری میسرودم؟
کنارم مینشستی عاشقانه
در آن بهبوهه میخواندی ترانه
تو مجنون، من که لیلای تو بودم
ز چشم پر شرابت میسرودم
تو میگفتی به من از وِیس و رامین
و میخواندم من از فرهاد و شیرین
گذشت و منع شد دیدارت، افسوس...
جگر آتش گرفت از داغت، افسوس
اگر روزی رسیدی بر مزارم
اگر دیدی مزار پرغبارم
ز من بنویس و از دیوارِ چینم
که اینجا بیتو من تنهاترینم...
۱۴۰۴/۳/۲۸
#نجوا
#ثنا_عباس_زاد
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
اگر روزی رسیدی بر مزارم
دعاکرده، دمیدی بر مزارم
بدان محبوبت اینجا ناتوان شد
بهار عمرش اینجا پر خزان شد
نبودی و ندیدی که شکستند
غروری و پر و بالی که بستند
زمانی بود من هم شاد بودم
به یادت هست شعری میسرودم؟
کنارم مینشستی عاشقانه
در آن بهبوهه میخواندی ترانه
تو مجنون، من که لیلای تو بودم
ز چشم پر شرابت میسرودم
تو میگفتی به من از وِیس و رامین
و میخواندم من از فرهاد و شیرین
گذشت و منع شد دیدارت، افسوس...
جگر آتش گرفت از داغت، افسوس
اگر روزی رسیدی بر مزارم
اگر دیدی مزار پرغبارم
ز من بنویس و از دیوارِ چینم
که اینجا بیتو من تنهاترینم...
۱۴۰۴/۳/۲۸
#نجوا
#ثنا_عباس_زاد
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
🍃❤🍃
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم، چشمهایمان را میبندیم، همهجا تاریکی است.
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع میشود
آرام باش عزیز من
آرام باش...
شمس لنگرودی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم، چشمهایمان را میبندیم، همهجا تاریکی است.
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع میشود
آرام باش عزیز من
آرام باش...
شمس لنگرودی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
🍃❤🍃
حافظ:
الا ای آهوی وحشی کجایی
عطار:
بنماندم بی سرو سامان کجایی
عراقی:
کجایی با فراقم در چه کاری
بابا طاهر :
نگار تازه خیر ما کجایی
صفدری :
ز داغت سینهام در خون نشسته
ز هجرت دیدهام طوفان، کجایی؟
شب و روزم به یاد تو گذر کرد
دلم شد خانهی ویران، کجایی؟
تو رفتی و جهان بی تو خزانیست
بهارم رفته از ایوان، کجایی؟
غمت در جان من چون آتشی شد
نسیمی، مرهمی، درمان کجایی؟
خرابم، مستم و از غم گریزان
دل شبهای بیپایان، کجایی؟
ز من جامی پر از اندوه مانده
تو آن مستیِ مستان، کجایی؟
هوای کوچههای سوت و کورم
پُر از عطر تو و باران، کجایی؟
زلال چشمهایت خواب آشفته
دلم در وادی طوفان، کجایی؟
جهان از بغضِ من لبریز گردید
تو آن آرامش جانان، کجایی؟
به هر سو بینشان، بینور رفتم
دلم شد سایهای بیجان، کجایی؟
گذشتم مست و حیران از درِ میکده
به یاد لحظهی پیمان، کجایی؟
شراب از دست ساقی تلختر شد
نبودی در شبِ مستان، کجایی؟
همان جایی که با هم خنده کردیم
نشستم بی تو و گریان، کجایی؟
زبانم سوخت در آتش، ولی باز
نگفتم راز پنهان را، کجایی؟
به هر پیمانه نامت را نوشتم
تو اما دور از این دوران، کجایی؟
تو را که نیافتم، دستم به بالا
به درگاه خدا خواندم، کجایی؟
به هر سجده دعایت را نمودم
به هر نجوا تو را خواندم، کجایی؟
نسیم صبح نامت را شنیده
ولی در خواب و در بادی، کجایی؟
دلم را سوی معبودم نهادم
که شاید پاسخت یابم، کجایی؟
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
حافظ:
الا ای آهوی وحشی کجایی
عطار:
بنماندم بی سرو سامان کجایی
عراقی:
کجایی با فراقم در چه کاری
بابا طاهر :
نگار تازه خیر ما کجایی
صفدری :
ز داغت سینهام در خون نشسته
ز هجرت دیدهام طوفان، کجایی؟
شب و روزم به یاد تو گذر کرد
دلم شد خانهی ویران، کجایی؟
تو رفتی و جهان بی تو خزانیست
بهارم رفته از ایوان، کجایی؟
غمت در جان من چون آتشی شد
نسیمی، مرهمی، درمان کجایی؟
خرابم، مستم و از غم گریزان
دل شبهای بیپایان، کجایی؟
ز من جامی پر از اندوه مانده
تو آن مستیِ مستان، کجایی؟
هوای کوچههای سوت و کورم
پُر از عطر تو و باران، کجایی؟
زلال چشمهایت خواب آشفته
دلم در وادی طوفان، کجایی؟
جهان از بغضِ من لبریز گردید
تو آن آرامش جانان، کجایی؟
به هر سو بینشان، بینور رفتم
دلم شد سایهای بیجان، کجایی؟
گذشتم مست و حیران از درِ میکده
به یاد لحظهی پیمان، کجایی؟
شراب از دست ساقی تلختر شد
نبودی در شبِ مستان، کجایی؟
همان جایی که با هم خنده کردیم
نشستم بی تو و گریان، کجایی؟
زبانم سوخت در آتش، ولی باز
نگفتم راز پنهان را، کجایی؟
به هر پیمانه نامت را نوشتم
تو اما دور از این دوران، کجایی؟
تو را که نیافتم، دستم به بالا
به درگاه خدا خواندم، کجایی؟
به هر سجده دعایت را نمودم
به هر نجوا تو را خواندم، کجایی؟
نسیم صبح نامت را شنیده
ولی در خواب و در بادی، کجایی؟
دلم را سوی معبودم نهادم
که شاید پاسخت یابم، کجایی؟
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
🍃❤🍃
نام شعر : از تو تا خدا
شاعر : علی سجاد صفدری
تویی آغاز هر شعرم، تویی پایان هر رویا
دل دیوانهام بیتو نمیگیرد سر از دنیا
تمــام لحظههــام از تو، پر از عطر حضورت شد
دلم میلرزد از شوقت، چو ماه افتد به دریا
تـمام شب دعا کردم، بیایی باز در رؤیا
تویی آرام جان من، تویی تفسیر در فردا
تمنای دلم هستی، بمان تا آخر دنیا
که جز عشق تو نتوانم، دگر حرفی به آن بالا
یقین دارم که روزی باز، چشمانت مرا خواند
و عشقت میشود فانوس شبهای پریشانما
یقین دارم صدایم را، دلِ مغرور تو بشنید
ولی پنهان شدی از من، چرا؟ بیهیچ اما...
یاد آن روزی که خندیدی، جهان من گلستان شد
کنار تو دلم خوش بود، پر از آرامش و معنا
نگاهم مانده بر درها، دلم در آرزو گم شد
که شاید ردّ پایت را بیابم گوشهای اینجا
نمیدانی چه شبهایی، بدونت گریهام وا شد
به یادت شعله میگیرد دل خاموش درین سودا
نسیم سرد پاییزی، به یادم میدهد هر شب
تو رفتی و جهانم شد پر از اندوه در غمها
نپرسیدی چه آمد بر من و دلخستگیهایم
تو رفتی و دلم مانده، میان خاطره تنها
« به شکوه چون لبم وا شد حکیم غزنه پیدا شد »
« بگفتا بسته کن دیگر دهان از شکوه ی بیجا »
«اتاقم نیمه روشن بود کتابی چند با من بود »
«گشودم گنج حافظ را که یابم گوهر یکتا»
«یقینم شد که حالم را لسان الغیب میداند»
«که در تفسیر احوالم بگفت آن شاعر دانا »
«الا یا ایها اساقی ادرکسا و ناولها »
«که عشق آسان نبود اول ولی افتاد مشکل ها»
ز شور عشق تو هر شب، دلم بیتاب و آشفتهست
شراب چشم تو مستم کند، بیجام و بیمیها
نهانی گریه میریزم، به یاد لحظهی دیدار
کجا رفتی؟ که بیتو شد، شبم همنالهی فردا
دل من بیتو پژمرده، چو گل در دامن پاییز
بهاری باش و بازآیی، بریزی رنگ بر صحرا
من آن دیوانهام، یارا، که با یادت نفس دارم
تو را خواندم به هر سو، با تمام این غزلها
به میخانه دلم پر زد، شبی از شوق دیدارش
که در جامی اگر باشد، نشان از چشمِ سرمستش
سحر، ساقی شرر میریخت، درون ساغر جانم
به لب میگفت: «بنگر تو، به مستی راز این فردا»»
دل آشفته، لب تشنه، نظر بر چشم ساقی داشت
نه از می مست میگردید، ز عشق ناب او مستا
ز چشمش آتشی افتاد، که آتش زد دل و جان را
بگو ای باد شبگردان، کجا پنهان شد آن چشمش ؟
تو را آنجا نیافتم من، ولی در آسمان یافتم
میان نغمهی مهتاب، در آن شبهای بی پایان
ز نامت شور میگیرد، دلِ سوزان بیتابم
تویی آن نور بیپایان، تویی آن حافظ قرآن
به هر سو چشم میگردد، تویی پیداتر از پیدا
نهان در قطرهای اشک و، عیان در نغمهی قرآن
دل از دنیا بریدم چون، تو در دل بودی از آغاز
کجایی؟ جز تو کی باشد، رفیقِ شب های بی پایان؟
نه در محراب و میخانه، نه در فریاد این دنیا
تو را در خلوت دل یافتم، در آن هنگامی تنها
به هر اسمی که خواندمت، دلم آرام تر از قبل شد
که عشقِ خالصت جاریست، میان ذره تا دریا
تو را در سونِ روشن، درون شعلهی ایمان
تو را در نورِ سحر دیدم، نهان از دیدهی دنیا
«سنایی رفت و پنهان شد مرا رویا پریشان شد »
خیال از اوج پایان شد فرو افتادم از بالا»
«نه محفل بود نه یاران نه غم خار گنه کاران»
«ز ابر دیده ام باران فرو بارید بی پروا »
نبودی در کنارم، لیک، نورت بود با من باز
چو خورشیدی که میتابد، درون قلب ویران ها
« شبی در کنج تنهایی میان گریه خابم برد »
«به بزم قدسیان رفتم ولی در عالم رویا»
«درخشان محفلی دیدم چو بزم اختران روشن»
«محمد همچو خورشیدی نشته انداران بالا»
«روان انبیا با او علی شیر خدا با او»
«تمام انبیا با او همه پاک و همه والا»
خداوندا! دلم با تو، نفسهایم همه ذکر است
تو را دارم، چه حاجت ، به این بت های زراندودا ...
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
نام شعر : از تو تا خدا
شاعر : علی سجاد صفدری
تویی آغاز هر شعرم، تویی پایان هر رویا
دل دیوانهام بیتو نمیگیرد سر از دنیا
تمــام لحظههــام از تو، پر از عطر حضورت شد
دلم میلرزد از شوقت، چو ماه افتد به دریا
تـمام شب دعا کردم، بیایی باز در رؤیا
تویی آرام جان من، تویی تفسیر در فردا
تمنای دلم هستی، بمان تا آخر دنیا
که جز عشق تو نتوانم، دگر حرفی به آن بالا
یقین دارم که روزی باز، چشمانت مرا خواند
و عشقت میشود فانوس شبهای پریشانما
یقین دارم صدایم را، دلِ مغرور تو بشنید
ولی پنهان شدی از من، چرا؟ بیهیچ اما...
یاد آن روزی که خندیدی، جهان من گلستان شد
کنار تو دلم خوش بود، پر از آرامش و معنا
نگاهم مانده بر درها، دلم در آرزو گم شد
که شاید ردّ پایت را بیابم گوشهای اینجا
نمیدانی چه شبهایی، بدونت گریهام وا شد
به یادت شعله میگیرد دل خاموش درین سودا
نسیم سرد پاییزی، به یادم میدهد هر شب
تو رفتی و جهانم شد پر از اندوه در غمها
نپرسیدی چه آمد بر من و دلخستگیهایم
تو رفتی و دلم مانده، میان خاطره تنها
« به شکوه چون لبم وا شد حکیم غزنه پیدا شد »
« بگفتا بسته کن دیگر دهان از شکوه ی بیجا »
«اتاقم نیمه روشن بود کتابی چند با من بود »
«گشودم گنج حافظ را که یابم گوهر یکتا»
«یقینم شد که حالم را لسان الغیب میداند»
«که در تفسیر احوالم بگفت آن شاعر دانا »
«الا یا ایها اساقی ادرکسا و ناولها »
«که عشق آسان نبود اول ولی افتاد مشکل ها»
ز شور عشق تو هر شب، دلم بیتاب و آشفتهست
شراب چشم تو مستم کند، بیجام و بیمیها
نهانی گریه میریزم، به یاد لحظهی دیدار
کجا رفتی؟ که بیتو شد، شبم همنالهی فردا
دل من بیتو پژمرده، چو گل در دامن پاییز
بهاری باش و بازآیی، بریزی رنگ بر صحرا
من آن دیوانهام، یارا، که با یادت نفس دارم
تو را خواندم به هر سو، با تمام این غزلها
به میخانه دلم پر زد، شبی از شوق دیدارش
که در جامی اگر باشد، نشان از چشمِ سرمستش
سحر، ساقی شرر میریخت، درون ساغر جانم
به لب میگفت: «بنگر تو، به مستی راز این فردا»»
دل آشفته، لب تشنه، نظر بر چشم ساقی داشت
نه از می مست میگردید، ز عشق ناب او مستا
ز چشمش آتشی افتاد، که آتش زد دل و جان را
بگو ای باد شبگردان، کجا پنهان شد آن چشمش ؟
تو را آنجا نیافتم من، ولی در آسمان یافتم
میان نغمهی مهتاب، در آن شبهای بی پایان
ز نامت شور میگیرد، دلِ سوزان بیتابم
تویی آن نور بیپایان، تویی آن حافظ قرآن
به هر سو چشم میگردد، تویی پیداتر از پیدا
نهان در قطرهای اشک و، عیان در نغمهی قرآن
دل از دنیا بریدم چون، تو در دل بودی از آغاز
کجایی؟ جز تو کی باشد، رفیقِ شب های بی پایان؟
نه در محراب و میخانه، نه در فریاد این دنیا
تو را در خلوت دل یافتم، در آن هنگامی تنها
به هر اسمی که خواندمت، دلم آرام تر از قبل شد
که عشقِ خالصت جاریست، میان ذره تا دریا
تو را در سونِ روشن، درون شعلهی ایمان
تو را در نورِ سحر دیدم، نهان از دیدهی دنیا
«سنایی رفت و پنهان شد مرا رویا پریشان شد »
خیال از اوج پایان شد فرو افتادم از بالا»
«نه محفل بود نه یاران نه غم خار گنه کاران»
«ز ابر دیده ام باران فرو بارید بی پروا »
نبودی در کنارم، لیک، نورت بود با من باز
چو خورشیدی که میتابد، درون قلب ویران ها
« شبی در کنج تنهایی میان گریه خابم برد »
«به بزم قدسیان رفتم ولی در عالم رویا»
«درخشان محفلی دیدم چو بزم اختران روشن»
«محمد همچو خورشیدی نشته انداران بالا»
«روان انبیا با او علی شیر خدا با او»
«تمام انبیا با او همه پاک و همه والا»
خداوندا! دلم با تو، نفسهایم همه ذکر است
تو را دارم، چه حاجت ، به این بت های زراندودا ...
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
.🍃❤🍃
گنجشک ها امروز که فقط نه
هر روز جوری نام تو را
جیک جیک می دوزند
به چشم های نیمه باز
شاخه های درختان،
انگار نه انگار که نیستی
آفتاب که خودش را ریز ریز می کند
توی پنجره هاجای هر دوتامان می خندم
جای هر دوتامان گریه می کنم
صبح ها یادم نیست نیستی
معصومه صابر
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
گنجشک ها امروز که فقط نه
هر روز جوری نام تو را
جیک جیک می دوزند
به چشم های نیمه باز
شاخه های درختان،
انگار نه انگار که نیستی
آفتاب که خودش را ریز ریز می کند
توی پنجره هاجای هر دوتامان می خندم
جای هر دوتامان گریه می کنم
صبح ها یادم نیست نیستی
معصومه صابر
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
🍃❤🍃
حال دل، با یاد شیرین تو بهتر میشود..
واے اگر باران ببارد هم، ڪہ محشر میشود..
بوتهے یاسے مگر..؟ یا دشتے از آلالہ ڪه..
با خیالت هم، تنِ شعرم معطر میشود..
اے نگاهت ماهتر، در غربتِ شبهاے من..
آسمانم با دو چشمانت منور میشود..
راز چشمِ پرخمارت را نمیدانم ولی..
با نگاهت نبضِ قلبم صدبرابر میشود..
لمس ڪن گلبرگِ جانم را، در آغوشت تنم،،
مثل روحِ قاصدڪ، آزاد و پرپر میشود..
اشتیاق خندههایت بیقرارم میڪند..
نقش لبخندت بہ چشمانم چہ دلبر میشود..
بر لبت هر بار میگویے نگارم،، دلبرم،،
در هوایت، مرغِ بے بالم، ڪبوتر میشود..
نیستی،، اما غمت را در شبِ چشمم ببین..
با نمِ اشڪم، نگاهم دیدنیتر میشود..
ڪاش بودی،، اے پناہ بیڪسیهاے دلم،،
چون ڪنارت عاشقے یڪ جور دیگر میشود...
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
حال دل، با یاد شیرین تو بهتر میشود..
واے اگر باران ببارد هم، ڪہ محشر میشود..
بوتهے یاسے مگر..؟ یا دشتے از آلالہ ڪه..
با خیالت هم، تنِ شعرم معطر میشود..
اے نگاهت ماهتر، در غربتِ شبهاے من..
آسمانم با دو چشمانت منور میشود..
راز چشمِ پرخمارت را نمیدانم ولی..
با نگاهت نبضِ قلبم صدبرابر میشود..
لمس ڪن گلبرگِ جانم را، در آغوشت تنم،،
مثل روحِ قاصدڪ، آزاد و پرپر میشود..
اشتیاق خندههایت بیقرارم میڪند..
نقش لبخندت بہ چشمانم چہ دلبر میشود..
بر لبت هر بار میگویے نگارم،، دلبرم،،
در هوایت، مرغِ بے بالم، ڪبوتر میشود..
نیستی،، اما غمت را در شبِ چشمم ببین..
با نمِ اشڪم، نگاهم دیدنیتر میشود..
ڪاش بودی،، اے پناہ بیڪسیهاے دلم،،
چون ڪنارت عاشقے یڪ جور دیگر میشود...
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
Forwarded from جملات ناب انگیزشی 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جملات ناب انگیزشی 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جملات ناب انگیزشی 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍃❤🍃
ديوانه ميشد از غم او گاه گاه دل
زان بستم اندر آن سر زلف سياه دل
بسيار ميكشد به زنخدان او دلم
اي سينه ، همتي ، ك نيفتد به چاه دل
اوحدی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
ديوانه ميشد از غم او گاه گاه دل
زان بستم اندر آن سر زلف سياه دل
بسيار ميكشد به زنخدان او دلم
اي سينه ، همتي ، ك نيفتد به چاه دل
اوحدی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
Forwarded from جملات ناب انگیزشی 🦋
روزی معلم کلاس پنجم به دانش آموزانش گفت: "من همه شما را دوست دارم" ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش آموزان که تیدی نام دارد،نداشت.
لباس های این دانش آموز همواره کثیف بودند، وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود.این قضاوت او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بود.زیرا که او با بقیه بچه ها بازی نمی کرد و لباس هایش چرکین بودند و به نظافت شخصی خودش توجهی نمیکرد؛تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت در برگه اش با خودکار قرمز و یادداشت عبارت " نیاز به تلاش بیش تر دارد" احساس لذت میکرد.
روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی را بررسی کند.
معلم کلاس اول درباره اونوشته بود" تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظمی انجام میدهد"؛معلم کلاس دوم نوشته بود" تیدی دانش آموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است"اما معلم کلاس سوم نوشته بود" مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را کرد ولی پدرش توجهی به او نکرد و اگر در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، بر او تاثیر منفی میگذارد"در حالی که معلم کلاس چهارم نوشته بود" تیدی دانش آموزی گوشه گیر است که علاقه ای به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستانی ندارد و موقع تدریس میخوابد" این جا بود که تامسون، معلم وی، به مشکل دانش آموز پی برد و از رفتار خودش شرمنده شد.این احساس شرمندگی موقعی بیش تر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشام کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود ؛ خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده ی تمسخر آمیز شاگردان کلاس را فرا گرفت. هدیه ی او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده آن به چشم میخورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود.اما هنگامی که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر را به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده ی دانش آموزان قطع شد.
در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: " امروز شما بوی مادرم را میدهی"در این هنگام اشک های خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده میکرد و بوی مادرش را در معلمش استشمام میکرد.
از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی می کرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود" شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام".خانم معلم در جواب او نوشت که تو خوب بودن را به من آموختی.
بعد از چند سال خانم تامسون پس از دریافت دعوت نامه ای از دانشکده ی پزشکی که از او برای حضور در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان رشته ی پزشکی دعوت کرده بودند و در پایان آن با عنوان " پسرت تیدی" امضاء شده بود، شگفت زده شد.
او در آن جشن در حالی که آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام میرسید، حاضر شد ؛آیا میدانید تیدی که بود؟
تیدی استوارد مشهورترین پزشک جهان و مالک مرکز استوارد برای درمان سرطان است
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
@jomalatnab_angizeshi
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
لباس های این دانش آموز همواره کثیف بودند، وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود.این قضاوت او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بود.زیرا که او با بقیه بچه ها بازی نمی کرد و لباس هایش چرکین بودند و به نظافت شخصی خودش توجهی نمیکرد؛تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت در برگه اش با خودکار قرمز و یادداشت عبارت " نیاز به تلاش بیش تر دارد" احساس لذت میکرد.
روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی را بررسی کند.
معلم کلاس اول درباره اونوشته بود" تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظمی انجام میدهد"؛معلم کلاس دوم نوشته بود" تیدی دانش آموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است"اما معلم کلاس سوم نوشته بود" مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را کرد ولی پدرش توجهی به او نکرد و اگر در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، بر او تاثیر منفی میگذارد"در حالی که معلم کلاس چهارم نوشته بود" تیدی دانش آموزی گوشه گیر است که علاقه ای به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستانی ندارد و موقع تدریس میخوابد" این جا بود که تامسون، معلم وی، به مشکل دانش آموز پی برد و از رفتار خودش شرمنده شد.این احساس شرمندگی موقعی بیش تر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشام کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود ؛ خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده ی تمسخر آمیز شاگردان کلاس را فرا گرفت. هدیه ی او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده آن به چشم میخورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود.اما هنگامی که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر را به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده ی دانش آموزان قطع شد.
در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: " امروز شما بوی مادرم را میدهی"در این هنگام اشک های خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده میکرد و بوی مادرش را در معلمش استشمام میکرد.
از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی می کرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود" شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام".خانم معلم در جواب او نوشت که تو خوب بودن را به من آموختی.
بعد از چند سال خانم تامسون پس از دریافت دعوت نامه ای از دانشکده ی پزشکی که از او برای حضور در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان رشته ی پزشکی دعوت کرده بودند و در پایان آن با عنوان " پسرت تیدی" امضاء شده بود، شگفت زده شد.
او در آن جشن در حالی که آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام میرسید، حاضر شد ؛آیا میدانید تیدی که بود؟
تیدی استوارد مشهورترین پزشک جهان و مالک مرکز استوارد برای درمان سرطان است
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
@jomalatnab_angizeshi
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
Forwarded from بنرها
https://www.tg-me.com/+4Sl9I_q3u7w3ZGZk
لینک گروه تبادلات فولدری همه امار بدون هزینه ثبت میشن مخصوص کانال های اهل سنت
لینک گروه تبادلات فولدری همه امار بدون هزینه ثبت میشن مخصوص کانال های اهل سنت
Forwarded from خیلی مهم
.
انواع لوازم حجاب/بدلیجات/وخیاطی بادوخت تمیز
@eaktaz
ملیـــــــون ها کتاب اســـلامی
@Library_5
نشید شاد،نشید جهادی، نشید غمگین
@anashidi
کـانـال روانشناسی اسلامی کــودک
@tarbiytf
یــــــک ساله حافـــــظ کل قراان شو
@hefzz_quran
باطل کردن سحروجادووطلسم به اذن الله قرآن درمانی
@ghoran_darmane
فن بیان وگویندگی
@bekhodat1Aeman1d
یادگیری زبان عربی مثل آب خوردن
@arabimobin1
اشـ؏ـارناب؛مولانا،حافــظ،شهریار
@ASHAAR_Nabb
بنیان خانواده وتربیت اسلامی
@fashionpanahi45
تـــــــــرکــــــــ گنـــــــــاه
@aaaagojhin
بهتـرین ســرودهای اسلامــی
@iSLamSrOodha
صفر تا صـــد دروس تجویدتخصصی قرآن کریم
@dros_tajweed
عاشـــقانه های زن وشوهری
@Goles_taan
آرامــش باصدای قرآن
@Ava_Quran
عکس هاے اسلامے جذاب و دیدنی
@naweshtaha321
دانستنیها و معلومات اسلامی
@Malomateislami1441
ثَقَّـل مَوازینڪ|ڪفهحسناتتراسنگینڪن
@Saqqil_Mavazinak
راحِهالقَلـببذِکْـرِالله
@rahea_galbi1
تفسیر جامع مولانا بدری
@tafsirostadbadry
شعائر نگارهای چشمنواز همراه با کاروان صالحان
@shaaer_is
آمپول مکالمه عربی کاملا رایگان
@Arabic200
صحیح بخاری ومسلم
@sahyh_albukhariy
دنیای زیباترین اســتوࢪیهای🅘🅢🅛🅐🅜🅘
@Islamicstory00000
نشــــــیدهای محمــــــدی/اســــــلامی
@Nashidhaimuhamadi
داسـتان و رُمـان های اسـلامـے
@dastan_roman_aslame
گنجی از مناجات عارفان وحکایات اولیاء خدا
@Ganjineye_doa_tv
حضور شيطان رجیم هنگام مرگ
@allah_1000
ســــــیره و سنــت نبـــــــــوی ﷺ
@Dangi_Minbar
¹⁰⁰ خصلت رسول اکرم ﷺ
@muttqin_100
دنیای سوال و جواب
@Saeld2050
حجابسرای تبســم
@hejabe_tabassom
حرف های منوخدایم
@Rabiol_Qolob
|کانال رسمی مولانا ابراهیم رودینی
@ebrahim_roudini
طراوت ایمان
@TARAVAT_Iman
تلاوت های زیبــا باصدای قاری هایی که میخوای
@beiadeallah
کانال اناشیداسلامی
@Anashid_islami0
سوالات آزمــون مخـــزن و الاسرار
@brain_drain2024
فروشــگاه قرآن | ذکرشمار | تسبیح | کتاب
@quran_zekrr
رۅزۍ یک صفحه قـــــــرآن
@roozyeksafheQuran
حامیــــان فلسطین
@hamyanfelestin
فــــــراز بهشت
@barfarazebehesht
مسیـرجـنـت
@MUSLEMIN_7
دختـــر مسلــمــان
@Madaram_ayeshee111
سخنرانی های علمای بزرگ
@Allah_rabiy1
ئــیـســلامـهکـهم
@delagheh
أقوالِ علما، سخنرانی،مطالب زیبا
@daneshmandan_islam
نیــــــــــــــهان
@Alhosna_99
فـرشــتههـاے چـادرے
@Freshta_Chadori
آموزش تجويد و لحن قرآن کریم
@ostad_sediqi
به سوی نور
@beesoyenoor
عربی را روان صحبت کن
@At_Tayyeb
استوری های خاص وجذاب
@Ch_Rahaii
مکتــبدخترانـهوپسرانـهرسولاللّٰـــه
@mohebanersolallah
اجتماع دختران باایمان
@GOLASTAN_HJAB_8
نُـکـات هـمـسرداری
@nokat_hamsaranh
پـــــــرسش 🅐&🅐 پـــــــاســــخ !؟•
@Quiz_quran
سخنان ناب ودلنشین زیبا
@marenmkl
تلاوت القرآن الکریم
@Quran_Holy2
حقوق مرد بر زن در اسلام
@DOKHTARAN00
بزرگترین کانال تـلاوت قـرآن كریم
@telavat_rozaneh
کتابخانه اسلامی نور
@EslahLib_ISLAMI_noor
.
انواع لوازم حجاب/بدلیجات/وخیاطی بادوخت تمیز
@eaktaz
ملیـــــــون ها کتاب اســـلامی
@Library_5
نشید شاد،نشید جهادی، نشید غمگین
@anashidi
کـانـال روانشناسی اسلامی کــودک
@tarbiytf
یــــــک ساله حافـــــظ کل قراان شو
@hefzz_quran
باطل کردن سحروجادووطلسم به اذن الله قرآن درمانی
@ghoran_darmane
فن بیان وگویندگی
@bekhodat1Aeman1d
یادگیری زبان عربی مثل آب خوردن
@arabimobin1
اشـ؏ـارناب؛مولانا،حافــظ،شهریار
@ASHAAR_Nabb
بنیان خانواده وتربیت اسلامی
@fashionpanahi45
تـــــــــرکــــــــ گنـــــــــاه
@aaaagojhin
بهتـرین ســرودهای اسلامــی
@iSLamSrOodha
صفر تا صـــد دروس تجویدتخصصی قرآن کریم
@dros_tajweed
عاشـــقانه های زن وشوهری
@Goles_taan
آرامــش باصدای قرآن
@Ava_Quran
عکس هاے اسلامے جذاب و دیدنی
@naweshtaha321
دانستنیها و معلومات اسلامی
@Malomateislami1441
ثَقَّـل مَوازینڪ|ڪفهحسناتتراسنگینڪن
@Saqqil_Mavazinak
راحِهالقَلـببذِکْـرِالله
@rahea_galbi1
تفسیر جامع مولانا بدری
@tafsirostadbadry
شعائر نگارهای چشمنواز همراه با کاروان صالحان
@shaaer_is
آمپول مکالمه عربی کاملا رایگان
@Arabic200
صحیح بخاری ومسلم
@sahyh_albukhariy
دنیای زیباترین اســتوࢪیهای🅘🅢🅛🅐🅜🅘
@Islamicstory00000
نشــــــیدهای محمــــــدی/اســــــلامی
@Nashidhaimuhamadi
داسـتان و رُمـان های اسـلامـے
@dastan_roman_aslame
گنجی از مناجات عارفان وحکایات اولیاء خدا
@Ganjineye_doa_tv
حضور شيطان رجیم هنگام مرگ
@allah_1000
ســــــیره و سنــت نبـــــــــوی ﷺ
@Dangi_Minbar
¹⁰⁰ خصلت رسول اکرم ﷺ
@muttqin_100
دنیای سوال و جواب
@Saeld2050
حجابسرای تبســم
@hejabe_tabassom
حرف های منوخدایم
@Rabiol_Qolob
|کانال رسمی مولانا ابراهیم رودینی
@ebrahim_roudini
طراوت ایمان
@TARAVAT_Iman
تلاوت های زیبــا باصدای قاری هایی که میخوای
@beiadeallah
کانال اناشیداسلامی
@Anashid_islami0
سوالات آزمــون مخـــزن و الاسرار
@brain_drain2024
فروشــگاه قرآن | ذکرشمار | تسبیح | کتاب
@quran_zekrr
رۅزۍ یک صفحه قـــــــرآن
@roozyeksafheQuran
حامیــــان فلسطین
@hamyanfelestin
فــــــراز بهشت
@barfarazebehesht
مسیـرجـنـت
@MUSLEMIN_7
دختـــر مسلــمــان
@Madaram_ayeshee111
سخنرانی های علمای بزرگ
@Allah_rabiy1
ئــیـســلامـهکـهم
@delagheh
أقوالِ علما، سخنرانی،مطالب زیبا
@daneshmandan_islam
نیــــــــــــــهان
@Alhosna_99
فـرشــتههـاے چـادرے
@Freshta_Chadori
آموزش تجويد و لحن قرآن کریم
@ostad_sediqi
به سوی نور
@beesoyenoor
عربی را روان صحبت کن
@At_Tayyeb
استوری های خاص وجذاب
@Ch_Rahaii
مکتــبدخترانـهوپسرانـهرسولاللّٰـــه
@mohebanersolallah
اجتماع دختران باایمان
@GOLASTAN_HJAB_8
نُـکـات هـمـسرداری
@nokat_hamsaranh
پـــــــرسش 🅐&🅐 پـــــــاســــخ !؟•
@Quiz_quran
سخنان ناب ودلنشین زیبا
@marenmkl
تلاوت القرآن الکریم
@Quran_Holy2
حقوق مرد بر زن در اسلام
@DOKHTARAN00
بزرگترین کانال تـلاوت قـرآن كریم
@telavat_rozaneh
کتابخانه اسلامی نور
@EslahLib_ISLAMI_noor
.