همه در اینجا این حرف را می‌زنند: «تو دوست مرا کشته‌ای من هم تو را می‌کشم». و آنها را می‌کشند و بعد دوست کسی که تو باعث مرگش شده‌ای به خود می‌گوید «چون تو دوست مرا کشته‌ای من هم تو را می‌کشم» و او تو را می‌کشد....و این عمل همینطور ادامه دارد و هرگز تمام نمی‌شود.
📖زندگی، جنگ و دیگر هیچ
اوریانا فالاچی _ ترجمهٔ لیلی گلستان
کپی ⛔️

@Asheghanbook

مذهب همیشه خریدار دارد مشروط بر اینکه به اندازه کافی معقول باشد.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

مسئله این نیست که چقدر پول درمی‌آورید مسئله این است که چقدر پول پس‌انداز می‌کنید.
📖پدر پولدار، پدر بی پول
رابرت کیوساکی
ترجمهٔ احمد طه ممدوح
کپی ⛔️

@Asheghanbook

او حتی اگر فرضا نویسنده هم بود، باز نمی‌توانست چیزی بنویسد. مسأله این نبود که نمی‌توانست کتابش را به چاپ برساند، بلکه اساسا چیزی برای نوشتن وجود نداشت، حتی از هیچ هم کمتر.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

ثروتمندان ثروتمند هستند زیرا در حوزه‌های مختلف با سوادتر از افرادی هستند که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند، بنابراین اگر می‌خواهید ثروتمند شوید و ثروتتان را حفظ کنید بسیار مهم است که علاوه بر سواد اعداد از سواد کلمات اقتصادی نیز برخوردار باشید.
📖پدر پولدار، پدر بی پول
رابرت کیوساکی
ترجمهٔ احمد طه ممدوح
کپی ⛔️

@Asheghanbook

پول برای روش صحیح تحصیل، پول برای دوستان متنفذ، پول برای فرصت و آرامش خیال، پول برای مسافرت به ایتالیا.
پول است که کتاب‌ها را می‌نویسد و آنها را می‌فروشد. اوه خدای من، به من پارسایی نده، به من پول بده، فقط پول.
📖 درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

موسیقی بی‌کلام
(سبک چینی، حتما گوش بدین)

@Asheghanbook

نداشتن پول، فقط نداشتن پول بود که قدرت نوشتن را از او می‌گرفت، طوری به این موضوع چسبیده بود که به آن ایمان داشت
پول، پول، پول یعنی همه‌چیز. آیا می‌شود حتی یک رمان کوچک هم که به پول سیاهی بیرزد نوشت بدون اینکه پول در آن نقشی داشته باشد؟ خلاقیت، انرژی، دانش، سبک، فریبندگی، همه‌ی آنها باید با پول نقد پرداخت شود.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

همه روز روزه بودن، همه شب نماز كردن،
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز كردن،

زمدینه تا به كعبه، سر و پا برهنه رفتن،
دو لب از برای لبیك به وظیفه باز كردن،

به مساجد و معابد، همه اعتكاف کردن،
ز ملاهی و مناهی، همه احتراز كردن

شب جمعه‌ها نخفتن به خدای راز گفتن،
ز وجود بی‌نیازش، طلب نیاز كردن،

به خدا كه هیچ کس را ثمر آنقدر نباشد
كه به روی نا امیدی در بسته باز كردن
👤 #شیخ_بهایی
#بیندیشید

@Asheghanbook

از خاک هستی و به خاک هم برمی‌گردی.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
#بیندیشید
کپی ⛔️

@Asheghanbook

من آموخته‌ام که مردم فراموش خواهند کرد
شما چه گفتید،فراموش خواهند کرد
چه کردید ...
اما هرگز فراموش نمی‌کنند که چه حسی به آن‌ها منتقل کردید.
👤مایا آنجلو

@Asheghanbook

پول، یکبار دیگر پول. پول همه چیز است. تمام روابط انسانی را باید با پول خرید، اگر پول نداشته باشید نه مردان توجهی به شما می‌کنند و نه زن‌ها دوستتان خواهند داشت یعنی اینکه کمترین توجه یا علاقه‌ای را هم که بخواهید از شما دریغ می‌کنند.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

از حاتم پرسیدند: بخشنده‌تر از خود دیده‌ای؟
گفت:آری! مردی که دارایی‌اش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده‌تری.
گفت: نه! چون او هرچه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.
#حکایت
#بیندیشید

@Asheghanbook

همیشه پول، وقتی پولی در جیبتان ندارید نمی‌توانید با کسی دوست باشید، حتی نمی‌توانید شهر‌نشین باشید.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook

بیا بیا که شدم در غم تو سودایی
درآ درآ که به جان آمدم زِ تنهایی
عجب‌عجب که بِرون آمدی به پرسش من
ببین بیین که چه بی‌طاقتم زِ شیدایی
👤 #مولانا

@Asheghanbook

بی‌پولی یعنی عدم آسایش، یعنی دلهره‌های کثیف، یعنی نداشتن سیگار، یعنی نگرانی همیشگی شکست- بالاتر از همه یعنی تنهایی.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی⛔️

@Asheghanbook

برای اینکه واقعا بزرگ باشی باید در کنار مردم قرار بگیری، نه بالاتر از آن‌ها.
#نلسون_ماندلا

@Asheghanbook

مرد بسیار ثروتمندی که از حکیمی دل خوشی نداشت با خدمتکارانش در بازار با حکیم و تعدادی از شاگردانش روبه‌رو شد. مرد ثروتمند با حالتی پر از غرور و تکبر به حکیم گفت: تصمیم گرفته‌ام پول خودم را هدر دهم و برایت سنگ قبری گران‌قیمت تهیه کنم. بگو جنس این سنگ از چه باشد و روی آن چه بنویسم تا هر کس بالای آن قبر بایستد و برای تو آرامش طلب کند شاد شود و خنده‌اش بگیرد.
حکیم خنده‌ای کرد و پاسخ داد: اگر خودت هم بالای سنگ قبر می‌ایستی. سنگ قبر مرا از جنس آیینه انتخاب کن و روی آن هیچ چیز ننویس. بگذار مردمی که بالای آن می‌ایستند تصویر خودشان را ببینند و اگر هم آمرزشی طلب می‌کنند نصیب خودشان شود.
مرد ثروتمند که حسابی جا خورده بود برای اینکه جلوی اطرافیانش کم نیاورد با تمسخر گفت: اما همه که برای دعای آمرزش بالای سنگ قبر نمی‌ایستند.
حکیم با همان تبسم گرم و صمیمانه همیشگی‌اش گفت: آنها آیینه‌ای بیش نخواهند دید.
#حکایت

@Asheghanbook

کودکی که به فقر خود آگاه است، چنان عذابی را تحمل می‌کند که افراد بالغ قادر به تصور آنهم نیستند.
📖درخت زندگی
جورج اورول
ترجمهٔ منصور اقتداری
کپی ⛔️

@Asheghanbook