🔺انصراف دو تن از دانشجویان رشته‌ی مطالعات فرهنگی و انسان‌شناسی.
🔹مهدی نصرتی (دانشجوی مطالعات فرهنگی) و محمد نجفی‌زاده (دانشجوی انسان‌شناسی) پس از اطلاع از خروج دکتر امیر از دانشگاه و همچنین عدم تمدید قرارداد دکتر محمدمهدی خویی، از ادامه‌ی تحصیل در دانشکده‌ی علوم اجتماعی علامه طباطبایی انصراف دادند.
@ATUculturalstudies
🔹جدایی: چهار تصویر

احسان سالم

۱_ هنوز انتخاب رشته نکرده‌ام و دارم اعضای هیئت علمی علوم اجتماعی علامه را ورانداز می‌کنم. تصویر استادی که عکسی آتلیه‌ای دارد حسابی فوکوس می‌کشد. نصف صورت استاد جوان در سایه‌است و مقادیری ذوق و قریحه و شوخ‌طبعی را می‌شود درونش تشخیص داد. کات به روز معارفه‌ی آنلاین و تماشای صدا و سیمای اساتید که باز هم همان استاد به شکلی واضح متمایز از سایرین است و نمی‌گذارد نادیده‌اش بگیرم.
۲_ دکتر خویی وسط دانشجوهای معترض ایستاده‌است. علت تجمع، اعتراض به محدودیت‌های ایجادشده برای تعدادی از دوستانمان برای ورود به دانشکده است. با همان حرکات اغراق‌شده‌ی دست و لحنی – و احتمالاً ذهنیتی - که در بین اساتید کمترین فاصله را با نسلی که سر کلاس‌هایش می‌نشینند دارد با حرارت از «مردم» و این که چیست حرف می‌زند. مفهومی که دست کم این اواخر خیلی حرفش را زده‌است. فیگورش چشمم را می‌گیرد. پیش خودم می‌گویم با این استاد احتمالاً راحت‌تر بشود بابت مشاوره‌ی پایان‌نامه صحبت کرد.
۳_ یک صبح سرد بهمن‌ماه و در مسیر کار، پادکست کتابگرد توی گوشم است. مهدی خویی باز هم با حرارت دارد از اینکه چطور شد پایش از زیست مذهبی به علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی کشیده شد صحبت می‌کند. از حیاط پشتی دانشکده‌ی علوم اجتماعی تهران و ایده‌ی آکادمی موازی می‌گوید. خدایگان و بنده‌ی هگل را به عنوان کتاب پیشنهاد می‌دهد و باز هم از چیستیِ «مردم» حرف می‌زند آن هم در روزهایی که مردم بیشتر از هر زمان دیگری در این کشور خودآگاه شده‌اند.
۴_ تلگرام را باز می‌کنم و بچه‌ها از نامه‌ی اخراج دکتر خویی خبر می‌دهند؛از اینکه بعداز ۷ سال تدریس نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته و از خانه‌‌اش یعنی دانشگاه درحال رانده شدن است...
اینطور یاد گرفته‌ام که توجه به فرودست و به‌شمار آوردنش نه وظیفه‌ای اخلاقی که واجبی عقلانی‌ست. چون که چطور می‌شود بدون درنظر نگرفتن همه از جمله آن فرودست، تصویری جامع از کلیت جامعه دست داد؟ ما و هر کسی که در این مقطع و در دینامیک طرد و جذب آکادمیک و جایگزینیِ مهدیارها با امیرها و خویی‌ها روبرو شده‌ایم، فرودستانیم که بیشتر و بیشتر، کمتر و کمتر می‌شویم. دانشکده‌ی علوم اجتماعی روز به روز از جایی برای گفتگو و مواجهه‌ دور و به عرصه‌‌ای برای به کرسی نشاندن امیال قدرت تبدیل می‌شود. همانطور که صدایی خشمگین از درونم نگران همین پیکر نیمه‌جان دانشگاه است که روی دوش معدودی حمل می‌شود، صدایی دیگر خوشحال است که دوران تحصیل تمام شد و لازم نیست پای درس کسی بنشیند که معلوم نیست چطور با اینکه حقیقت برایش چیزی اینقدر از پیش‌تعیین‌شده، قطعی‌ و ایدئولوژیک است «اخلاقاً» قصد دارد یا توانسته عضو هیئت علمی «مطالعات فرهنگی» بشود.

@ATUculturalstudies
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه برگزار می‌کند:

🔷تاریخ و مطالعات فرهنگی

🔶با حضور:
محمد رضایی
عباس کاظمی
حمید عباداللهی

🔹جمعه، سه شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔸نشست به‌صورت مجازی و در بستر گوگل‌میت برگزار می‌شود:
meet.google.com/ztv-ibac-rdv

@ATUculturalstudies
⭕️در واکنش به درخواست میثم مهدیار برای انتشار جوابیه‌اش به متن هادی آقاجانزاده:

انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه یک نهاد دانشجویی‌ست و تا زمانی‌که حضور دارد کنار دانش‌جویان و معلمان مستقل و آزاده می‌ایستد. در یک سال گذشته که این دوره از انجمن علمی-دانشجویی مطالعات فرهنگی و اعضای آن شروع به کار کردند؛ بیش از هرچیزی توانمان را بر آن گذاشتیم که انجمن جایی باشد برای دانشجویان و اساتیدی که کمتر شنیده می‌شوند. به همین دلیل بود که «تجربه‌های مطالعات فرهنگی» و «عصرهای مطالعات فرهنگی» شکل گرفت. عصرهای مطالعات فرهنگی مجالی بود برای بحث بیشتر و فراتر رفتن از سالن‌های دفاعی که فرد را برآن می‌داشت تا در کمترین زمان ایدۀ محوری خود را بیان کند؛ دفاعیاتی که بیشتر از دانشجو، به رخ کشیدن توانایی و قدرت مچ‌گیری اساتید در دانشگاه را نشان می‌دهند. اما مهم‌تر از آن «تجربه‌های مطالعات فرهنگی» است، فضایی مختص به تجربیات زیستۀ افراد که گویی در آکادمی و حتی از سوی اساتید مطالعات فرهنگی، همواره به سخره گرفته می‌شد و هیچ ارزشی به تنهایی برای آن قائل نبودند.

حال در این دوران که حتی مشخص نیست انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه دورۀ دیگری را به خود ببیند، دکتر امیر به‌واسطۀ فضای اختناق، دانشگاه را ترک کرده و دکتر محمدمهدی خویی نامۀ قطع همکاری خود را دریافت کرده است؛ عضو جدید هیئت علمی مطالعات فرهنگی معرفی شده و هنوز اتاق را تحویل نگرفته، برای دیگران پرونده‌سازی می‌کند. میثم مهدیار که به تازگی عضو هیئت علمی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه شده است، در توییتی با اشاره به تنها یک جمله از گفت‌وگوی بلند دکتر خویی در شمارۀ ۸۳ اندیشه پویا، بدون آنکه فهم درستی از «اسطوره‌زدایی» داشته باشد به محمدمهدی خویی حمله می‌کند. هادی آقاجانزاده در متنی کاملاً علمی این تناقض و اشتباهات مهدیار را گوشزد کرد و این نوشته در کانال انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه منتشر شد. حال میثم مهدیار قصد دارد تا پاسخ این متن را از سوی همین کانال بدهد. لازم به ذکر است که این امکان به چند دلیل وجود نخواهد داشت. نخست آنکه هرچند ایشان به عنوان عضو جدید گروه معرفی شده‌اند، اما انجمن علمی و اعضای آن به هیچ عنوان این امر را از روز نخست نپذیرفته‌اند و حضور او را در دانشگاه به رسمیت نمی‌شناسند. دوم آنکه توییت نخست میثم مهدیار در راستای قطع همکاری دکتر خویی بود و نباید آن را بی‌پاسخ می‌گذاشتیم. دلیل دیگر آنکه میثم مهدیار همواره چه در صدا و سیما، چه در سفارت‌خانه‌های اشغالی و ... همواره تریبون‌های خود را داشته و حرف‌هایش را زده است.

در پایان، ما هیچ نمی‌گوییم میثم مهدیار حق پاسخ‌گویی ندارد، بلکه دارد و می‌تواند هرجایی که خواست آن را پخش کند، اما کانال انجمن علمی رسمیتی به ایشان نخواهد داد و پاسخش را منتشر نخواهد کرد. شاید نیاز باشد بار دیگر به جمله‌ی آغازین بازگردیم و بگوییم « انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه یک نهاد دانشجویی‌ست و همواره تا زمانی که حضور دارد کنار دانش‌جویان و معلمان مستقل و آزاده می‌ایستد.»

@ATUculturalstudies
حدود دو ماه پیش، دکتر آرمین امیر، عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشکدۀ علوم اجتماعی، در نتیجۀ افزایش فشارها در سایۀ فضای اختناق‌آور دانشگاه، از قطع همکاری خود با دانشگاه علامه طباطبایی خبر داد. حال مطلع شده‌ایم که دکتر محمدمهدی خویی، عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی، پس از هفت سال تدریس در دانشکدۀ علوم اجتماعی، نامۀ رسمی قطع همکاری (اخراج) را از سوی دانشگاه دریافت نموده‌اند.

توالی چنین وقایعی، نگرانی‌هایی جدی را درباره آینده دانشگاه به وجود آورده است. اتخاد چنین رویه‌ای منجر به کاهش روزافزون سطح علمی دانشگاه شده است و ارزیابی،  طرد و حذف اساتید با معیارهای فرادانشگاهی و فراقانونی، راه را برای جذب و تصدی کرسی‌ها توسط افرادی که نه از روی شایستگی و صلاحیت علمی، بلکه به واسطه وابستگی‌های سیاسی و برخورداری از امتیازات ویژه به این جایگاه رسیده‌اند را، بیش از پیش هموار خواهد ساخت. این مسئله، نتیجه‌ای جز نحیف‌ترشدن پیکرۀ دانش در آکادمی در پی نخواهد داشت. کلاس‌های محمدمهدی خویی همواره از پرمخاطب‌ترین‌ کلاس‌ها در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه بوده و از محبوبیت بالایی میان دانشجویان، چه آنان که یک ترم با او گذرانده‌ و چه ادوار این دانشکده، برخوردار بوده‌اند. نظر به این‌که در نامه قطع همکاری با ایشان هیچ دلیلی برای اتخاد این تصمیم ذکر نشده، معتقدیم که چنین رویه‌ای یادآور اخراج و حذف فراقانونی اساتید در سال‌های گذشته است که ضرباتی جدی به اعتبار و وجهه علمی دانشگاه علامه طباطبایی وارد کرد که آثار مخرب آن همچنان و پس از مدت‌ها، احساس می‌شود.

اتخاد چنین تصمیمات مستبدانه‌ای، به وضوح خلاف قوانین موجود در حیطه جذب و عزل اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها است. از آنجایی که صلاحیت علمی دکتر محمدمهدی خویی برای همگان محرز بوده و ایشان طی سال‌ها همواره اخلاق حرفه‌ای را رعایت نموده‌اند، معتقدیم که قطع همکاری بدون ذکر دلیلی موجه، در راستای آماده‌سازی بستری است که به واسطه آن با توجیهاتی نامربوط یا ارائه دلایلی خارج از حیطه قانونی، پاسخ‌گویی به دانشجویان نادیده گرفته می‌شود. این در حالیست که مطابق با ماده ۱۲۷ آیین‌نامه اداری-استخدامی هیئت علمی دانشگاه‌ها، تمام موسسات آموزش عالی باید صرفاً به قوانین مصوب در این حیطه پایبند باشند و دانشجویان در مقام ذی‌نفعان اصلی دانشگاه، تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری‌ای طبق رویه‌های خودسرانه‌ را برنمی‌تابند.

نظر به موارد یاد شده، ما، دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی مصرانه خواستار تجدید نظر در حکم قطع همکاری با دکتر خویی هستیم. امید است جنابعالی و دیگر تصمیم‌گیران مراتب بازگشت به کار و دلجویی از این استاد گرانقدر را فراهم کرده و مطابق با قوانین موجود، قرارداد ایشان را تمدید کنید.

رونوشت به:
دکتر عباسعلی وفائی، معاون توسعه و مدیریت منابع دانشگاه

◻️لینک جهت امضا
🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تأملات مطالعات فرهنگی - ۶]

🔷شهر چندگرا و روایت چندشاخه:
گفتاری در خصوص معرفت‌شناسیِ «راشومونیِ» شهر

🔶با حضور:
نوید پورمحمدرضا

🔹یکشنبه، ۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔹لینک نشست:
meet.google.com/uow-cigf-nkw

@ATUculturalstudies
[تأملات مطالعات فرهنگی - ۶]

🔶شهر چندگرا و روایت چندشاخه:
گفتاری در خصوص معرفت‌شناسیِ «راشومونیِ» شهر


🔹با حضور:
نوید پورمحمدرضا


⭕️معمای راشومون و شبکه‌ی تودرتو و متناقصِ روایی آن به استعاره‌ای می‌ماند از وضعیت شهری. اگر بخواهیم از منظر روایت به آن نزدیک شویم، اگر بخواهیم ساکنان شهر را کسانِ قصه در نظر آوریم، اگر آن‌ها را نه صرفاً یکی از هزاران نفر در آمار جمعیتی شهر، که راوی بالقوه‌ای بدانیم که درک، تجربه و آرزوی ویژه‌ی خودش را از شهر دارد. محله‌ای واحد نه با روایت واحد تعریف می‌شود و نه با راوی منفرد، که این روایت‌ها و راوی‌ها هستند که آن را تعریف می‌کنند؛ روایت‌ها و راوی‌هایی که لزوماً با هم اشتراک و توافق ندارند و گاه، بلکه اغلب، در وضعیتی «راشومونی» هستند و یکدیگر را نقض، نفی و طرد می‌کنند. اگر مقیاس تصوراتمان را از محله به مناطق شهر و تمام شهر وسعت ببخشیم، این وضعیت راشومونی وخیم‌تر هم می‌شود. اگر روایت مبنای فهم و عمل در شهر شود، دموکراسی و پلورالیسمِ وعده‌داده‌شده در نظریه و کنشِ شهرسازیْ ساده و بی‌هزینه و بی‌دردسر به‌ دست نمی‌آید. وفاق و همزیستیِ شهری نه امری پیشینی، که امری پسینی است و در نتیجه‌ی فرایند روایی پیچیده و بلندمدت حاصل می‌شود. هر محله، ناحیه یا منطقه‌ی شهری یک «راشومونِ»‌ درون دارد که حاوی ده‌ها روایت بالقوه رقیب و متعارض است و همین استخراجِ قصه‌ای واحد، موثق و اصیل را از میان آن‌ها دشوار می‌کند. ترکیباتی نظیر قصه‌ی محله یا قصه‌ی شهر طنینی خوش‌آوا و دلنشین دارند، اما ساختن این قصه، نیل به این قصه، کاری به غایت دشوار است. همه چیز به گذشته برنمی‌گردد که بخواهیم با رجوع به اسناد و کتاب‌ها و نقشه‌ها، با رجوع به روایت‌های پیشینیان و مورخان، قصه‌ی شهر یا محله را بنویسیم. معاصران از قضا، نقش مهم‌تری دارند و پرسوناژهای کلیدی‌تری در این قصه به شمار می‌آیند. قصه‌ی مکان قصه‌ی آن‌ها هم هست. و قصه‌ی آن‌ها نه سرراست است نه قطعی و نه مورد توافق همگان. قصه‌ی آن‌ها متشکل از پیرنگ‌ها و خرده‌پیرنگ‌هایی است که هر یک مسیر خود، ارزش‌های خود و مقاصد خود را دنبال می‌کنند. لیونی سندرکاک در توصیف و شناخت شهر، بالاخص شهر معاصر چند ملیتی و چندفرهنگیِ اکنون، از مفعوم «معرفت‌شناسیِ چندگانگی» بهره می‌برد. به زعم او، فقط به کمک معرفت‌شناسی چندگانه و تکثرطلب است که می‌توان شهر معاصر را فهمید و در آن دست به عمل زد. گزاره‌ی سندرکاک را می‌توان به گونه‌ای دیگر صورت‌بندی کرد؛ فهم شهر معاصر و شیوه‌ی عمل در آن، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند معرفت‌شناسیِ «راشومونی» است.

@ATUculturalstudies
Audio
🔶[تأملات مطالعات فرهنگی - ۶]

🔷شهر چندگرا و روایت چندشاخه:
گفتاری در خصوص معرفت‌شناسیِ «راشومونیِ» شهر

🔶با حضور: نوید پورمحمدرضا

🔹یکشنبه، ۵ شهریور ۱۴۰۲


@ATUculturalstudies
«واژه‌های نقد»

شورای مرکزی انجمن علمی-دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی، اکنون که به پایان فعالیت خود نزدیک می‌شود از همه دانشجویان و علاقه‌مندان دعوت می‌کند که نقدها و نظرات خود را نسبت به فعالیت این انجمن علمی (آبان ۱۴۰۱ تا شهریور ۱۴۰۲) در قالب متن برای ما ارسال کنند.
متون در بسترهای ارتباطی انجمن به اطلاع مخاطبین خواهد رسید.

راه ارتباطی:
آی‌دی تلگرام اعضای شورای مرکزی انجمن:
@Zaarraasbg
@Mostafa_khosravi78
@saeedenvs
@Farhad_riazi87
@chevrefeuille


@ATUculturalstudies
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

🔹تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۲۱

🔹زنان مرئی، بازیگران نامرئی

🔹تجربه‌ای از: هدیه حسینی‌نژاد (بازیگر)

🔸سه‌شنبه، ۱۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱
🔸لینک نشست:
meet.google.com/hep-pavq-qsf

@ATUculturalstudies
[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۲۱]

🔹زنان مرئی، بازیگران نامرئی

🔹تجربه‌ای از: هدیه حسینی‌نژاد (بازیگر)

از روزی که به پدرم گفتم که اصرار فایده ندارد و قرار نیست من مثل خودش وکالت کنم و در پله‌های دادگستری عمرم را بگذرانم ۱۵ سال می‌گذرد. دوست داشتم در جایی باشم که صدایم شنیده شود چون ذهنیتم این بود در دادگاه‌ها کسی به یک زن توجه نمی‌کند. پدرم می‌گفت که اشتباه می‌کنم، اما من تصمیمم را گرفته بودم و می‌خواستم بازیگر باشم. ۱۵ ساله بودم و سر پر شروشوری داشتم. زیباترین اتفاق‌ها را در ذهنم ترسیم کرده بودم و در نهایت با کمک‌های مالی و معنوی مادرم به هنرستان سوره رفتم. هیچ‌وقت به پدرم نگفتم که گویا فرقی ندارد که در دادگاه باشی یا روی صحنه. آنهایی که نخواهند صدایی را بشنوند، نمی‌شنوند بدتر از آن گاهی همان‌هایی نمی‌شنوند که خودشان را شنونده نامیدند.

@ATUculturalstudies
🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۲۲]

🔷جلسه نقد، بررسی و آسیب‌شناسی فعالیت‌‌ها، رویکرد و جهان‌بینی انجمن علمی دانشجویی مطالعات فرهنگی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲

🔶 با حضور: دانشجویان، دانش‌آموختگان و اساتید گروه مطالعات فرهنگی، شورای مرکزی انجمن و سایر علاقه‌مندان

🔹سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
https://meet.google.com/eow-zcoo-jvm

@ATUculturalstudies
⭕️پایان کار انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی

انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی زمانی شروع به کار کرد، که بیش از هر وقت دیگری، لزوم «نه‌گفتن» به شکل‌های مرسوم فعالیت‌های دانش‌جویی احساس می‌شد. سعی کردیم به قدر بضاعت و وسع، پای‌بندی‌مان را به علوم اجتماعی متعهد، منتقد و مستقل نشان دهیم و صدای دانش‌جویان، دغدغه‌مندان و پژوهشگرانی باشیم که تا به امروز دیگری‌ای بیش نبودند و تریبون را از سخن‌وران مسلط آکادمیک بگیریم. و از انسان سخن بگوییم. از شکل دیگری از بودن و زیستن. از شکل‌های دیگری از فعالیت‌داشتن. راه دشواری بود و مسئولین مربوطه نیز جز سنگ‌اندازی و زدن انگ‌های بی‌پایه و اساس کمکی به ما نکردند.
حال که در انتهای این راه و پایان انجمن ایستاده‌ایم، می‌گوییم که ایمان داریم به امکان جهان دیگری که در آن فعالیت علمی، جرم‌انگاری نشود و همه بتوانند فعالیت علمی_پژوهشی خود را پیش ببرند و داشتن نگاه و عقاید متفاوت، جنسیت، قومیت و غیره مانع از آن نشود.
با علم به همه‌ی کاستی‌ها و همراهی با نقدهای وارده به مسیر و جهان‌بینی‌مان، امید داریم که برخلاف برخی از اساتید و طرح‌ درس‌های مرسوم در مسیری بوده باشیم که انتهایش، جست‌وجوی چیستی دیگری از «مطالعات فرهنگی» باشد که اکنون‌مند است و ما را در این جامعه تبیین می‌کند.
لازم می‌دانیم که در پایان، دست اساتیدی که هم‌راه ما در این مسیر بودند را به گرمی بفشاریم و قدردان محمدسعید ذکایی، استاد مشاور انجمن و هم‌چنین نهال نفیسی و آرمین امیر باشیم و بگوییم که هرگز برخورد دانشگاه در قبال این دو انسان شریف را فراموش نمی‌کنیم.
و از تک تک مخاطبینی تشکر کنیم که با همراهی نگاه‌شان، مسئولیت ما را هر لحظه بیشتر کردند.

به امید ادامه‌داشتن این مسیر در انجمن بعدی و آرزوی موفقیت برای اعضای جدید انجمن.

با احترام
زهرا صباغی
مصطفی خسروی
سعیده حسنی‌نویسی
فرهاد ریاضی
محمد موسوی

@Atuculturalstudies
انجمن_علمی_گزارش_فعالیت_سال_تحصیلی_1401_1402.pdf
148.6 KB
🔹گزارش فعالیت‌های انجمن علمی-دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲.
2024/05/29 06:59:02
Back to Top
HTML Embed Code: