Telegram Web Link
دلم گرفتہ ولیڪن رفیق راهے نیست
ڪجا شود ڪہ بجویم مرا پناهے نیست

شڪستہ قلب من از ابتداے حوصلہ ام
اگر طبیب من آید زیاد خواهے نیست

جفا ندیدہ نداند ،، چہ گشتہ  بر حالم
شبم سیاہ و امیدے بہ صبح شاهے نیست

تبر بہ دست رفیقان بہ طعنہ میگویند
شڪستہ هاے تو را  جز وفا گناهے نیست

جواب مهر مرا دادہ اند بہ حد مرگ
جفایشان بہ ڪہ گویم مرا گواهے نیست

امید صبح  دگر دارم و نمے آید
بہ چشم منتظر ما بہ جز تباهے نیست

✍🏻#شاهـــــرخ_صفـــرنژاد
🎙#زپنب_سادات_حسینی(ترنّم)

🍃🫧🧡
3👏3💔3👍2
سلام بر ڪسے ڪہ میتوان آفتاب را
در چشمهایش بوسید و هواے صبح
را میان گیسوانش نفس ڪشید...
سلام بر کسی ڪہ عاشق است و جز
معشوق خود ڪس دیگر بہ چشمش
نمے آید ..
سلام بر تو که زلالی و جاری و آنقدر
چشمان زیبایی داری که حتی آیینه
را هم میخکوب نگاهت کرده ای

سلام بر تو که رفیقی و
راه و رسم رفاقت را هنوز از یاد
نبرده ای همان تویی که گل واژه
عشقی و عاشق و به عشق معنایی
دیگر می بخشی.


#شاهـــــرخ_صفـــرنژاد
👏42🥰2😍1
+ هر انسانی ،
- فقط یک‌بار -
برای رسیدن به یک‌نفر که دوستش دارد ،
دیر می‌کند و
پس از آن برای رسیدن به دیگران ،
هیچ عجله‌ای نمی‌کند .
به این می‌گویند :
" سرخوردگی قسمت عظیمی از روح "

#پائولو_کوئیلو
👍5👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوش دارویی؛؛ لبت اعجاز دارد بی بدیل
بوسه ات درد مرا آرام تسکین می‌کند


#شاهـرخ_صفـــرنژاد

https://www.tg-me.com/Badahe_shahrokh
👍42
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


سلام بر ڪسے ڪہ میتوان آفتاب را
در چشمهایش بوسید و هواے صبح
را میان گیسوانش نفس ڪشید...
سلام بر کسی ڪہ عاشق است و جز
معشوق خود ڪس دیگر بہ چشمش
نمے آید ..
سلام بر تو که زلالی و جاری و آنقدر
چشمان زیبایی داری که حتی آیینه
را هم میخکوب نگاهت کرده ای

سلام بر تو  که رفیقی  و
راه و رسم رفاقت را هنوز از یاد
نبرده ای  همان تویی  که گل واژه
عشقی و عاشق و به عشق معنایی
دیگر می بخشی.


#شاهـــــرخ_صفـــرنژاد
#شقایق_بافرانی🌻

@dsht_shqq
https://www.tg-me.com/Badahe_shahrokh
🌻🌻🌻🌻
🌻🌻🌻🌻🌻
👏4🥰21
در جنگ جهانی دوم سربازی نامه‌ای با این متن برای فرمانده‌اش نوشت: جناب فرمانده اسلحه‌ام را زیر خاک پنهان کردم، دیگر نمیخواهم بجنگم، این تصمیم بخاطر ترس از مرگ یا عشق به همسر و فرزندانم هم نیست...

راستش را بخواهی، بعد از آنکه یک سرباز دشمن را کشتم، درون جیب‌هایش را گشتم و چیز عجیبی دیدم. روی یک تکه کاغذ آغشته به خون نوشته شده بود: پدر از روزی که تنهایم گذاشتی هر صبح تا غروب جلوی در چشم به راه تو ام...

“پدر جان، بخدا اگر این بار برگردی تو را محکم در آغوش میگیرم و اجازه نمیدهم دوباره به جنگ برگردی...” من این کودک را در انتظاری بیهوده گذاشتم. او تا چند غروب دیگر چشم انتظار پدر خواهد ماند؟ لعنت بر جنگی که کودکی را از آغوش مهر پدر بی‌بهره میکند...

🍃🌹 @Badahe_shahrokh
😢5👍2💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1
.



کاش می‌توانستم مانند زمانیکه بچه و نادان بودم آهسته بخوابم - خواب راحت بی‌دغدغه.

از کتابِ #بوف_کور
#صادق_هدایت💙


🍃🌹 @Badahe_shahrokh
🥰3👍2
سلام به کسی که می توان آفتاب را ....
ایلماه
🪴🪴🪴🪴
سلام بر ڪسے ڪہ میتوان آفتاب را
در چشمهایش بوسید و هواے صبح
را میان گیسوانش نفس ڪشید...
سلام بر کسی ڪہ عاشق است و جز
معشوق خود ڪس دیگر بہ چشمش
نمے آید ..
سلام بر تو که زلالی و جاری و آنقدر
چشمان زیبایی داری که حتی آیینه
را هم میخکوب نگاهت کرده ای

سلام بر تو  که رفیقی  و
راه و رسم رفاقت را هنوز از یاد
نبرده ای  همان تویی  که گل واژه
عشقی و عاشق و به عشق معنایی
دیگر می بخشی.


✍️#شاهـــــرخ_صفـــرنژاد 🎙#ایلماه👑
3👏3😍3🍓2👍1🥰1
#جان_دلم
دوست داشتنت
بذر كوچكی است در دلم !
كه صبح ها چند شاخه‌اش با هوای
عشق تو شكوفه میدهند ...

#شاهـــرخ_صفـــرنژاد

https://www.tg-me.com/Badahe_shahrokh
3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دچار باید بود...

شاهرخ صفر نژاد

کنار رود دز و حرارت آفتاب شهری است از جنس عشق و مرام و معرفت با مردمانی به صفای رود که مقاومت و ایثار شان زبانزد ایران زمین است .
سخت کوشی و عشق ، مهمان‌نوازی و مهر صفاتی است که با نام دزفول عجین گردیده .
از این میان و در آغاز تحول و جنگ جناب حسین صفر نژاد ( شاهرخ ) دیده بر جهان گشود تا تشنگان راه عشق و ادبیات را جامی گوارا دهد .
دل در گرو شعر کلاسیک دارند و غزل و دوبیتی و تک بیتی در آثارشان بارز است گرچه در شعر نیمایی و سپید هم قلم آزمایی نموده اند .
برای ایشان سلامت و سعادت و عشق خواستاریم.

نظر به روی تو دارم که جانفشان باشم
ولی ز فتنه ی چشم تو در امان باشم

خیال زلف تو را شانه ای شوم اینبار
قلم به عشق تو از خیل شاعران باشم

براے از تو سرودن نفس ڪم آوردم
بگو چگونہ بمیرم ڪہ جاودان باشم

نه توبه میکنم از تو نه منکر از عشقت
نشان زهد من این بوده  بیکران باشم

جهان من به چه کار است اگر نباشی تو
وجود پاک تو بوده که در میان باشم

گرفته لکنت دیگر کلامِ  سحر انگیز
نمی‌شود که نگویم اگر زبان باشم

دگر به حرمت نامت نمیخورم سوگند
مگر به چشم سیاهت  اگر جهان باشم

@DOCCHHAARR
6👏5👍1🥰1🙏1
2025/10/22 13:03:57
Back to Top
HTML Embed Code: