بزرگ شدن آدمها؛
گاهی
به خاطر خطای دید ماست!
بعضی ها را
خودمان به اشتباه بزرگ می کنیم...🌱💛
گاهی
به خاطر خطای دید ماست!
بعضی ها را
خودمان به اشتباه بزرگ می کنیم...🌱💛
یه نصحیت تمام و کمال از خواجه نصیرالدین طوسی بهتون بگم؟!
"کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند، تو از پیش مگوی
از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی.."🌱💛
"کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند، تو از پیش مگوی
از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی.."🌱💛
محال است كسى شما را بخواهد
ولى ديوارِ غرور و نشدنىها را درهم نشكند.
اگر نمىآيد ، اگر خبرى از تو نمىگيرد ،
اگر ميانِ تمامِ مشغلههايش
صداى تو آرامَش نمىكند،
بدان كه در هيچ كجاى قسمت و سرنوشت او
جاى ندارى و بايد از همانجا
آرام آرام نسخه فراموش كردنش را بپيچى !
#نازیلا_زارع 🌱💛
@Beheshte_koochakm
ولى ديوارِ غرور و نشدنىها را درهم نشكند.
اگر نمىآيد ، اگر خبرى از تو نمىگيرد ،
اگر ميانِ تمامِ مشغلههايش
صداى تو آرامَش نمىكند،
بدان كه در هيچ كجاى قسمت و سرنوشت او
جاى ندارى و بايد از همانجا
آرام آرام نسخه فراموش كردنش را بپيچى !
#نازیلا_زارع 🌱💛
@Beheshte_koochakm
وقتی ازت میپرسه چرا دوسم داری این شعر سعدی رو براش بخون :
همهکس را تن و اندام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی
نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی
تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی...
#سعدی 🌱💛
همهکس را تن و اندام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی
نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی
تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی...
#سعدی 🌱💛
من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه، از پل، از رود، از موج،
پرم از سایه برگی در آب،
چه درونم تنهاست!
#سهراب_سپهری 🌱💛
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه، از پل، از رود، از موج،
پرم از سایه برگی در آب،
چه درونم تنهاست!
#سهراب_سپهری 🌱💛
حضور بعضیها چه آرامشی را به جان زندگیات میاندازد! من میگويم جادوگر بهشتاند، يا نه اصلا خود، گوشهای از بهشتاند! بودنهايشان ساعت زندگی را از كار میاندازد و متوجه گذر زمان نمیشوی! عجيب است! حتی اگر چشمانت بسته باشد، باز هم فقط رنگ نگاه او را میبينی و آرامش را در او جستجو میكنی! او كه باشد، غنچههای باغچه به رويت لبخند میزنند و خورشيد زمستان گرمتر میتابد.آنقدر آرامش میدهند و آسمانیاند، كه رنگ خونت آبی میشود! آبیهای زندگی خيلی كمياب هستند .اگر پيدا كرديد در موزهی دل نگه داريد و دورش پتو بپيچيد!
#نازیلا_زارع 🌱🧡
#نازیلا_زارع 🌱🧡
ما در دلتنگی دستی نداشتيم؛
و در فاصلهای كه داشتيم، هزار دست داشتيم!
سلام بر تو كه حقيقتا دلتنگِ توام؛
و سلام بر من، برای آنكه دلتنگم...❤️
#محمود_درویش 🌱💛
و در فاصلهای كه داشتيم، هزار دست داشتيم!
سلام بر تو كه حقيقتا دلتنگِ توام؛
و سلام بر من، برای آنكه دلتنگم...❤️
#محمود_درویش 🌱💛
Forwarded from گُل گُلی
در آینده دختری خواهم داشت شبیه تو،
سرسخت،
جنگجو،
صلح طلب.
مهربان،
وَ بینیاز.
که جهان را وادار به ستایش خواهد کرد.
دنیا تورا خواهد شناخت.
صبوری و اصالتت را تماشا میکند.
وقتی همه رو به رویت می ایستند
تا تیشههایشان را تیز کنند
به ریشهات بزنند و مقاومتت را بشکنند،
با صورتی زخمی به رویشان با افتخار لبخند بزنی.
بُرد با توست.
این سرنوشت مردمان این سرزمین است.
تا مرز فروپاشی میرود اما از پا نمیفتد.
مبادا زانوهایت خم شود.
دلت از نامردان بگیرد.
اشکهایت از بیمروتیشان رویِ صورتت بریزد.
آن روز یک جهان سر تعظیم برایت فرود میآورد.
آری دخترم.
باید همچون اسمت قوی باشی.
چون تقدیر تو در این خطه است.
در جهانی دور از همه و نزدیک به ما
به اسم «خاورمیانه»
آن روز بدان تو را بیشمار قضاوت خواهند کرد.
کمر به شکستنت میگیرند
وَ تا نیفتادنت از هیچ کاری فروگذاری نمیکنند.
دوست را از دشمن نخواهی شناخت.
بیرحمیشان دمار از روزگارت در میاورد.
نفسهایت را به شماره می اندازند.
استقامتت را بارها محک میزنند.
وَ تو آن روز نه تنها معنای واقعی «قوی بودن» در اوج ترس را خواهی فهمید،
بلکه تقدیر خاورمیانهای ات را میپذیری.
وَ خواهی شنید که مردمانی در این خاک زندگی میکردند که یاد گرفته بودند
جانسخت،
شجاع،
جسور ،
وَ نترس باشند.
آری...
روزی دختری به اسم تو خواهم داشت:
باشکوه،
اصیل،
زیبا،
به نامِ «ایران»
#فرگل_مشتاقی
سرسخت،
جنگجو،
صلح طلب.
مهربان،
وَ بینیاز.
که جهان را وادار به ستایش خواهد کرد.
دنیا تورا خواهد شناخت.
صبوری و اصالتت را تماشا میکند.
وقتی همه رو به رویت می ایستند
تا تیشههایشان را تیز کنند
به ریشهات بزنند و مقاومتت را بشکنند،
با صورتی زخمی به رویشان با افتخار لبخند بزنی.
بُرد با توست.
این سرنوشت مردمان این سرزمین است.
تا مرز فروپاشی میرود اما از پا نمیفتد.
مبادا زانوهایت خم شود.
دلت از نامردان بگیرد.
اشکهایت از بیمروتیشان رویِ صورتت بریزد.
آن روز یک جهان سر تعظیم برایت فرود میآورد.
آری دخترم.
باید همچون اسمت قوی باشی.
چون تقدیر تو در این خطه است.
در جهانی دور از همه و نزدیک به ما
به اسم «خاورمیانه»
آن روز بدان تو را بیشمار قضاوت خواهند کرد.
کمر به شکستنت میگیرند
وَ تا نیفتادنت از هیچ کاری فروگذاری نمیکنند.
دوست را از دشمن نخواهی شناخت.
بیرحمیشان دمار از روزگارت در میاورد.
نفسهایت را به شماره می اندازند.
استقامتت را بارها محک میزنند.
وَ تو آن روز نه تنها معنای واقعی «قوی بودن» در اوج ترس را خواهی فهمید،
بلکه تقدیر خاورمیانهای ات را میپذیری.
وَ خواهی شنید که مردمانی در این خاک زندگی میکردند که یاد گرفته بودند
جانسخت،
شجاع،
جسور ،
وَ نترس باشند.
آری...
روزی دختری به اسم تو خواهم داشت:
باشکوه،
اصیل،
زیبا،
به نامِ «ایران»
#فرگل_مشتاقی
هر دفعه که میگذشتیم و میبخشیدیم، چیزی درون ما میشکست که نامش «قلب» بود.🌱💛
بعضی وقتها دلم كمی خدا میخواهد!
نه فقط رو به قبلهاش!
دلم میخواهد در آسمانش چرخی بزنم و دستش را بگيرم و مهمان خانهام كنم.
يک فنجان قهوه تلخ برايش بياورم،
گفتنیهايم زياد است بايد بيدار بماند.
نقشه حسرتهايی را كه كشيدم نشانش دهم و نگرانیهای فكر خستهام را برايش گويم.
دوست دارم اشکهايم را تنها او دلداری دهد و پاک كند.
گاهی دلم حضور هيچكس را نمیخواهد
جز كمی حضرت خدا!
#نازيلا_زارع 🌱💛
نه فقط رو به قبلهاش!
دلم میخواهد در آسمانش چرخی بزنم و دستش را بگيرم و مهمان خانهام كنم.
يک فنجان قهوه تلخ برايش بياورم،
گفتنیهايم زياد است بايد بيدار بماند.
نقشه حسرتهايی را كه كشيدم نشانش دهم و نگرانیهای فكر خستهام را برايش گويم.
دوست دارم اشکهايم را تنها او دلداری دهد و پاک كند.
گاهی دلم حضور هيچكس را نمیخواهد
جز كمی حضرت خدا!
#نازيلا_زارع 🌱💛