Telegram Web Link
نمیدونم میفهمی چی میگم یا نه،
دلم میخواد وارد رابطه بشم اما حوصله این روابطه آبدوغ خیاری امروزی رو ندارم، دلم میخواد تنها نباشم در عین حال تنهاییم رو هم دوست دارم.
دلم میخواد مثل قدیم همه چیز برام مهم باشه و با مسائل مختلف خوشحال یا ناراحت یا.. بشم، اما دیگه احساس بیخیالی و بی حوصلگی دارم.
‏دلم میخواد برم بیرون، اما دوست دارم خونه بمونم.
دلم میخواد روی یه سری چیزا تعصب داشته باشم، مثل بقیه اما دیگه هر چیزی رو منطقی و نرمال میبینم و حل میکنم.
دلم میخواد برم سفر، اما خیلی خسته ام.
دلم میخواد کار کنم و مستقل باشم، اما
راحت بودن رو هم دوست دارم.
من تو دنیای موازی صاحب یه گل فروشی تو پاریسم🥹
تو دنیای موازی تو چه کاره ای؟
آشناییمون کاملا اتفاقی بود اما تو قلبِ من همچیو عوض کرد دیگه فکر نکردم به کسی جز تو و حتی نگاهم نرفت رویِ کسی جز تو . ‌. !
من
اصلا
آدم
صبوری
نیستم،
فقط
مجبورم...
هر آدمی تا به جایی بهتون فرصت میده ولی
بالاخره خسته میشه، از حس اضافی بودن،
از جنگیدن واسه موندن، از قهر و آشتی مکرر،
از توضیح دادن خودش، از برطرف کردن
سوتفاهما، کاسه صبر آدمای زندگیتونو لبریز
نکنید، ممکنه دیگه هیچ آدمی، به این اندازه
وصله‌ی وجودتون نباشه..
یادآوری:
اگه
امروز
راه
نرفتی،
فردا
مجبوری
بدویی.
خداحافظی کن که تنها بشم.
بیست سالم که بود، دلم میخواست یه روزی
با یکی رو جدول کنار خیابون راه برم الان سی
سالمه دیگه نمیخوام ولی از اینکه تو بیست
سالگی تجربش نکردم ناراحتم، میدونی چیه؟
میخوام بگم هروقت هرچیزی رو قلباً دلت
خواست انجامش بده، به این فکر نکن بقیه
چی میگن به این فکر کن که انجامش بدی
خوب یا بد دیگه هیچ‌وقت بدهکاره دلت
نیستی..
دیشب داشتم تو دفترچه ثبت روزمرگی‌هام
یه چیزی می‌نوشتم ‌که از دستم افتاد و رفت
روی صفحات قبلی که یه چیز جالبی پیدا
کردم نوشته بود:
"اخلاقش تربیت بچه‌هات رو تعیین می‌کنه
دست‌هاش از خونهُ زندگیت محافظت می‌کنه
و قلبش مرحم زخمات می‌شه وقتی که
شکستی، هرجور شده کنارش بمون."
یه جورایی احساس کردم که بعضیا
به شنیدنش احتیاج دارن..
دوستان خیلیا ناشناس میدن دنبال پستین که من از چنل پاککردم میگن بفرستم براشون.
ازینجا اعلام میکنم پستایی که فوروارد کمتر بخورن پاک میشن. پس اگه پستیو دوست دارید سیوش کنید یا فورواردش کنید که داشته باشیدش.
‏هر
چی
بی‌آزار
تر،
آزار
دیده
تر.
‏کارد
بزنی
بهم
حس
ناکافی
بودن
می‌پاشه
بیرون.
داشتم فکر میکردم به اینکه بعضیامون خیلی بی‌ رحمانه داریم یه دردایی رو تحمل میکنیم، دردایی که خیلی بزرگ‌ تر از قد و قواره ماست، هیچوقت حق انتخابی براشون نداشتیم، زورشون خیلی بیشتر از لبخندامونه، دردایی که هر بار از خودت میپرسی چرا من؟
و هر بار جوابی که هیچوقت پیداش نکردی غمگین و غمگین‌ ترت میکنه.
تو لیاقتشو داری. لیاقت دوست داشتن و دوست داشته شدن. لیاقت اینکه یکی واسه خوشحال کردنت همه‌ی تلاششو بکنه. لیاقت کسی که نتیجه‌ی حرفاش بشه لبخندِ روی لبت، نه اشکِ توی چشمت. تو لیاقتشو داری. لیاقت یه آغوش امن واسه وقتایی که تموم غمای عالم رو سرت خراب شده. یکی که بگه وقتی از همه جا بریدی بیا تو بغل خودم، اینجا وطن توست. لیاقت کسی که بیاد دستتو بگیره بگه ببین من پشتت نیستم. کنارتم، دستاتو گرفتم. تنهات نمیذارم، ببین تو منو داری! تو لیاقتشو داری. لیاقت کسی که تورو بلد باشه. لیاقت عشق، لیاقت محبت...
‏احتمالا برایش دوران سختی بود؛ دورانی که
تقلا می‌کرد زندگی کند، پیشرفت کند،
خوشحال باشد، اشک بریزد اما خاموش
نشود، نفس بکشد بدون درد، نترسد، بجنگد،
نرود و بماند، بسازد، انسان باشد. زنده بماند،
زنده بماند، زنده بماند..
ادامه بده. حتی اگه هیچ کس حواسش به زانوهای خسته و زخمی تو نبود. حتی اگه هیچکس نفهمید چقد کم آوردی و داری لابلای خنده هات چه اندوه عظیمی رو حمل می‌کنی. حتی اگه خودت رو تنها و آسیب پذیر حس می‌کردی. ادامه بده حتی اگه کسی دستتو نگرفت و بهت کمک نکرد. حتی اگه بقیه فقط بهت نگاه می‌کردن. ادامه بده چون این زندگی تو و مسیر توئه. مطمن باش تسلیم نشی می‌رسی و بقیه فقط نگاه می‌کنن.
دلم میخواد بهش تکست بدم بگم :
‏“شاید فکر کنی من فراموشت کردم و الان دورم رو پر کردم از آدم‌های مختلف اما؛ من یک شب رو هم بدون فکر کردن بهت نخوابیدم، توی همه‌‌ی آدم‌هایی که بهم نزدیک میشن دنبال تو میگردم، هر روز صبح با درد توی سینم بیدار میشم، شاید چیزی رو نشون ندم ‏شاید هیچکس نفهمه چه دردی رو دارم تحمل میکنم، ولی اینو بدون توی خلوت خودم درحالِ نابود شدنم. من دلم واست تنگ شده.
تو
را
چنان
قلب
که
از
سینه
کنده
باشم،
رها
کردم...
2024/05/17 22:52:33
Back to Top
HTML Embed Code: