This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  🍓28❤🔥9❤3👍3🔥2👎1
  
  AW Bleach Channel
🔸 موریتا: برگردیم سر بلیچ، تو قسمت 31 یه فرصت نادر پیش اومد که همه اعضای تیم جمع شدن. صداپیشه شخصیت مایوری خیلی هیجانزده بود و میگفت: «مدتیه این صحنه رو ندیده بودم!» بعد هم پیشنهاد دادیم یه عکس یادگاری تو استودیو بگیریم.  🔹 هايامی: واقعا؟ به نظر فوقالعاده…
🔹 موریتا: شنیدم شما یه گربه داشتید که اونو از دست دادین.تجربه سخته بود؟
سوال خیلی شخصیه!
🔸 هايامی: بله. واقعا برام سخت بود.
چند سال پیش یه گربه داشتم ولی اون گربه فوت کرد و تصمیم گرفتم دیگه گربهای نگیرم چون از دست دادن اون خیلی ناراحتکننده بود برام.
ولی حالا خودم را پیدا میکنم که مخفیانه به فروشگاههای حیوانات خانگی سر میزنم تا گربهها را ببینم.
🔹 موریتا: به نظر میاد خیلی سخته!
🔸 هايامی: بله، واقعا یک کشمکش درونیه.
نمیتونم خودم رو مجبور کنم که یه گربه دیگه بگیرم ولی همچنان به نگاه کردن ادامه میدم.
🔹 موریتا: تا حالا رفتی کافه گربه ها؟
شاید اون کمکت کنه.
🔸 هايامی: بهش فکر کردم ولی میترسم اگه برم خیلی وابسته بشم.
🔹 موریتا: معلومه که عاشقشی ولی میفهمم چرا محتاطی.
🔸 هايامی: آره. نمیتونم کامل در برابرشون مقاومت کنم.
🔹 موریتا: خب، تا حالا به حیوان دیگهای فکر کردی که بخوای نگهش داری؟
🔸 هايامی: نه، واقعا نه.
یه رابطه خاصی با گربهها داشتم.
تنها حیوانی بودن که واقعا دلم میخواست داشته باشمشون.
ولی به خاطر شغلم باید مواظب باشم
چون وجود مو یا حساسیت ممکنه روی کارم یا محصولات تاثیر بذاره.
🔹 موریتا: یعنی مثلا حیوانی مثل مار رو میتونی تحمل کنی؟
هايامی: شاید، ولی راستش دلم نمیخواد یکی نگه دارم.
تو چی، تاکاهاشی؟ حیوانی هست که ازش خوشت نیاد؟
🔸 تاکاهاشی: وقتی بچه بودم عاشق شکار سوسکها و پروانهها بودم ولی الان دیگه اصلا نمیتونم با حشرهها کنار بیام.
فکر کنم این یکی از اون چیزاست که با بالا رفتن سن تغییر میکنه.
🔹 هايامی: حالا که صحبت از پروانهها شد، یاد اون صحنههای بلیچ افتادم که پروانههای جهنم یا همون پروانههای سیاه ظاهر میشن.
واقعا تصویر چشمنوازیه.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
سوال خیلی شخصیه!
🔸 هايامی: بله. واقعا برام سخت بود.
چند سال پیش یه گربه داشتم ولی اون گربه فوت کرد و تصمیم گرفتم دیگه گربهای نگیرم چون از دست دادن اون خیلی ناراحتکننده بود برام.
ولی حالا خودم را پیدا میکنم که مخفیانه به فروشگاههای حیوانات خانگی سر میزنم تا گربهها را ببینم.
🔹 موریتا: به نظر میاد خیلی سخته!
🔸 هايامی: بله، واقعا یک کشمکش درونیه.
نمیتونم خودم رو مجبور کنم که یه گربه دیگه بگیرم ولی همچنان به نگاه کردن ادامه میدم.
🔹 موریتا: تا حالا رفتی کافه گربه ها؟
شاید اون کمکت کنه.
🔸 هايامی: بهش فکر کردم ولی میترسم اگه برم خیلی وابسته بشم.
🔹 موریتا: معلومه که عاشقشی ولی میفهمم چرا محتاطی.
🔸 هايامی: آره. نمیتونم کامل در برابرشون مقاومت کنم.
🔹 موریتا: خب، تا حالا به حیوان دیگهای فکر کردی که بخوای نگهش داری؟
🔸 هايامی: نه، واقعا نه.
یه رابطه خاصی با گربهها داشتم.
تنها حیوانی بودن که واقعا دلم میخواست داشته باشمشون.
ولی به خاطر شغلم باید مواظب باشم
چون وجود مو یا حساسیت ممکنه روی کارم یا محصولات تاثیر بذاره.
🔹 موریتا: یعنی مثلا حیوانی مثل مار رو میتونی تحمل کنی؟
هايامی: شاید، ولی راستش دلم نمیخواد یکی نگه دارم.
تو چی، تاکاهاشی؟ حیوانی هست که ازش خوشت نیاد؟
🔸 تاکاهاشی: وقتی بچه بودم عاشق شکار سوسکها و پروانهها بودم ولی الان دیگه اصلا نمیتونم با حشرهها کنار بیام.
فکر کنم این یکی از اون چیزاست که با بالا رفتن سن تغییر میکنه.
🔹 هايامی: حالا که صحبت از پروانهها شد، یاد اون صحنههای بلیچ افتادم که پروانههای جهنم یا همون پروانههای سیاه ظاهر میشن.
واقعا تصویر چشمنوازیه.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
😢10❤5❤🔥1🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔹 موریتا: شنیدم شما یه گربه داشتید که اونو از دست دادین.تجربه سخته بود؟ سوال خیلی شخصیه!  🔸 هايامی: بله. واقعا برام سخت بود. چند سال پیش یه گربه داشتم ولی اون گربه فوت کرد و تصمیم گرفتم دیگه گربهای نگیرم چون از دست دادن اون خیلی ناراحتکننده بود برام. ولی…
  
  
  
  
  
🔸 موریتا: بریم سراغ سؤالای شخصیتر.
میخوام دربارهی آیزن بپرسم.
شاید سوال سختی باشه!
ولی اگه بخوای جذابیت آیزن رو فقط با یه کلمه توصیف کنی، اون کلمه چیه؟
🔹 هايامی: اگه فقط یه کلمه بخوام بگم. «(سوندره/TsunDere)».
🔸 موریتا: سوندره؟! این یکی واقعا غیرمنتظرهست.
توضیح: کلمه سوندره از 2 بخش (Tsun)
به معنی سرد و بی اعتنا و جدی
و (Dere) به معنی مهربون تشکیل شده و در حالت کلی توصیف گر فردیه که در ظاهر سرد و مغروره اما باطن مهربونی داره.
🔹 هايامی: منم همین فکر رو کردم!
موافق نیستی؟ آیزن ظاهرا سرد و بیاحساسه ولی در واقع واقعا براش مهمه که چی سر ایچیگو میاد، نه؟
نمیتونه بیتفاوت باشه.
🔸 موریتا: آره ولی بهنظرم بیشتر (Deretsun)
تا (Tsun-Dere).
🔹 هايامی: خب، چه اسمش رو بذاری (TsunDere) چه (Deretsun)، آخرش بازم همون آیزنه!
بعضیها اول (Deretsun) هستن و بعد تبدیل میشن به (TsunDere)
در حالی که بعضیها مسیر برعکس رو میرن، یعنی از «Tsun» به «Dere».
فکر میکنم آیزن از اون دستهست که وانمود میکنن آدم خوبی هستن
اما در واقع اینطور نیستن.
توضیح: (درهسون/DereTsun) معنی برعکس (سوندره/TsunDere) که اشاره به آیزن تایچو مهربون داره که بعد از مدتی روی اصلی خودشو به همه نشون داد.(Tsundere) و (Deretsun)
اصطلاحاتی از فرهنگ ژاپنی هستن که برای توصیف شخصیتهای خاص در داستانها، بهویژه در انیمه و مانگا، به کار میرن. این اصطلاحات نشون میدن که شخصیت یه ترکیب متضاد داره.
"سون" از کلمهای میآید که به سردی یا رفتار سخت اشاره دارد و "دره" به مهربانی یا احساسات اشاره دارد. بنابراین، شخصیت (سوندره) در ابتدا نسبت به دیگران سرد یا سختگیر است اما در نهایت جنبهای مهربان و عاطفی از خود نشان میدهد.
این شخصیت اولش کمی لجبازه یا محافظه کاره ولی کمکم واقعیاتش و احساساتش رو نشون میده.
"درهسون" هم برعکسشه. اولش مهربونه و دلسوزه ولی بعد ممکنه یه کم سرد و محتاط بشه.
در هر دو حالت، شخصیت سوندره ترکیبی از این دو حالته. یعنی گاهی سرد و جدی به نظر میرسه و گاهی هم مهربون و دلسوز.
🔸 موريتا: فهمیدم.
پس با اون دو جنبهی سوندره، تو گفتی بخش مهربونش همون (Tsun) و بخش جدیتر و خشنترش همون (Dere)، همون جنبهی واقعی شخصیت آیزنه؟
وقتی این نقش رو بازی کردی و از یه رهبر مهربون به قویترین دشمنی که حالا روی تخت سلطنت نشسته تبدیل شدی، آیا مجبور بودی این دو جنبه رو تو اجرا و بازیگریت جدا کنی؟
🔹 هايامی: بله، وقتی به گذشته نگاه میکنم، حس میکنم که هیچ وقت نقش کاملا «مهربونی» رو بازی نکردم.
بیشتر نقشهایی که داشتم لطیف نبودند.
مثلا تو انیمهی «ماکروس»، شخصیت من نابغه بود اما نمیتوانست احساسات انسانی را درک کند.
شاید ظاهرا مهربون به نظر میرسید اما در واقعیت اینطور نبود.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
میخوام دربارهی آیزن بپرسم.
شاید سوال سختی باشه!
ولی اگه بخوای جذابیت آیزن رو فقط با یه کلمه توصیف کنی، اون کلمه چیه؟
🔹 هايامی: اگه فقط یه کلمه بخوام بگم. «(سوندره/TsunDere)».
🔸 موریتا: سوندره؟! این یکی واقعا غیرمنتظرهست.
توضیح: کلمه سوندره از 2 بخش (Tsun)
به معنی سرد و بی اعتنا و جدی
و (Dere) به معنی مهربون تشکیل شده و در حالت کلی توصیف گر فردیه که در ظاهر سرد و مغروره اما باطن مهربونی داره.
🔹 هايامی: منم همین فکر رو کردم!
موافق نیستی؟ آیزن ظاهرا سرد و بیاحساسه ولی در واقع واقعا براش مهمه که چی سر ایچیگو میاد، نه؟
نمیتونه بیتفاوت باشه.
🔸 موریتا: آره ولی بهنظرم بیشتر (Deretsun)
تا (Tsun-Dere).
🔹 هايامی: خب، چه اسمش رو بذاری (TsunDere) چه (Deretsun)، آخرش بازم همون آیزنه!
بعضیها اول (Deretsun) هستن و بعد تبدیل میشن به (TsunDere)
در حالی که بعضیها مسیر برعکس رو میرن، یعنی از «Tsun» به «Dere».
فکر میکنم آیزن از اون دستهست که وانمود میکنن آدم خوبی هستن
اما در واقع اینطور نیستن.
توضیح: (درهسون/DereTsun) معنی برعکس (سوندره/TsunDere) که اشاره به آیزن تایچو مهربون داره که بعد از مدتی روی اصلی خودشو به همه نشون داد.(Tsundere) و (Deretsun)
اصطلاحاتی از فرهنگ ژاپنی هستن که برای توصیف شخصیتهای خاص در داستانها، بهویژه در انیمه و مانگا، به کار میرن. این اصطلاحات نشون میدن که شخصیت یه ترکیب متضاد داره.
"سون" از کلمهای میآید که به سردی یا رفتار سخت اشاره دارد و "دره" به مهربانی یا احساسات اشاره دارد. بنابراین، شخصیت (سوندره) در ابتدا نسبت به دیگران سرد یا سختگیر است اما در نهایت جنبهای مهربان و عاطفی از خود نشان میدهد.
این شخصیت اولش کمی لجبازه یا محافظه کاره ولی کمکم واقعیاتش و احساساتش رو نشون میده.
"درهسون" هم برعکسشه. اولش مهربونه و دلسوزه ولی بعد ممکنه یه کم سرد و محتاط بشه.
در هر دو حالت، شخصیت سوندره ترکیبی از این دو حالته. یعنی گاهی سرد و جدی به نظر میرسه و گاهی هم مهربون و دلسوز.
🔸 موريتا: فهمیدم.
پس با اون دو جنبهی سوندره، تو گفتی بخش مهربونش همون (Tsun) و بخش جدیتر و خشنترش همون (Dere)، همون جنبهی واقعی شخصیت آیزنه؟
وقتی این نقش رو بازی کردی و از یه رهبر مهربون به قویترین دشمنی که حالا روی تخت سلطنت نشسته تبدیل شدی، آیا مجبور بودی این دو جنبه رو تو اجرا و بازیگریت جدا کنی؟
🔹 هايامی: بله، وقتی به گذشته نگاه میکنم، حس میکنم که هیچ وقت نقش کاملا «مهربونی» رو بازی نکردم.
بیشتر نقشهایی که داشتم لطیف نبودند.
مثلا تو انیمهی «ماکروس»، شخصیت من نابغه بود اما نمیتوانست احساسات انسانی را درک کند.
شاید ظاهرا مهربون به نظر میرسید اما در واقعیت اینطور نبود.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
⚡9❤🔥8❤1🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔸 موریتا: بریم سراغ سؤالای شخصیتر. میخوام دربارهی آیزن بپرسم. شاید سوال سختی باشه! ولی اگه بخوای جذابیت آیزن رو فقط با یه کلمه توصیف کنی، اون کلمه چیه؟  🔹 هايامی: اگه فقط یه کلمه بخوام بگم. «(سوندره/TsunDere)».  🔸 موریتا: سوندره؟! این یکی واقعا غیرمنتظرهست.…
  
  
  
  
  
🔸 هايامی: بازی نقش کسی مثل آیزن که ظاهرا مهربونه (Dere) اما پیچیدگیهای عمیقی داره واقعا تجربهی متفاوتی بود.
چالش این بود که بتوانم اجرا کنم بدون اینکه شخصیت صاف یا یکبعدی به نظر برسد.
🔹 موریتا: واقعا به نظر میرسد چالش بزرگی باشه.
🔸 هايامی: برای ساخت شخصیت آیزن، من مرجع مشخصی داشتم که به اون تکیه میکردم تا اجرا طبیعی و قدرتمند باشه.
میتوان گفت ترکیبی از برداشت شخصی و تجربههای قبلی در نقشهای مشابه بود.
راستش سعی کردم روی این تمرکز کنم که داستانش چطور جلو میره و کم کم جنبههای مختلفش رو نشون میده.
با کسی مثل آیزن که اولش مهربون به نظر میاد ولی بعدا جنبههای تاریکش معلوم میشه، میخواستم مطمئن بشم حضورش بین بقیه شخصیتها حسابی حس میشه.
برای اینکه تماشاگرها متوجهش بشن حتی وقتی به عنوان یه رهبر مهربون ظاهر میشه باید یه نشونههای مخفی از شخصیت واقعیش هم باشه.
🔹 موريتا: آیزن یه شخصیت واقعا خاصه، ظاهرا مهربونه ولی عمق زیادی زیرش داره.
لابد بازی کردن با همچین شخصیتی که انگیزههای مخفی داره خیلی هیجانانگیز بوده.
🔸 هایامی: قسمت سخت آیزن همیشه پیدا کردن این تعادله.
باید قانعکننده باشه به عنوان یه آدم خوب (Dere) ولی همزمان پیچیده باشه تا تماشاگرها همیشه درباره نیات واقعیش کنجکاو بمونن.
🔹 موريتا: خب، وقتی این نقش رو بازی میکردی، مخصوصا با اون همه دیالوگ سنگین آیزن، چطور تونستی سبک خاص حرف زدنش رو مدیریت کنی؟
حرفاش همیشه وزن و اعتماد به نفس داره.
🔸 هايامی: آره، سبک حرف زدنش کاملا حسابشدست.
با آیزن سعی کردم کلماتش رو آرام و ثابت نگه دارم (Tsundere/Dere)، به جای اینکه روی هر نکته تمرکز کنم.
معمولا توی بازیگری به ما یاد میدن که روی جملات مهم تاکید کنیم ولی برای آیزن عمدا از این کار خودداری کردم.
میخواستم حس قدرتش از طریق آرامش و کنترل خودش منتقل بشه نه با تاکید بیش از حد روی کلمات.
🔹 موريتا: جالبه. با اینکه روی هر کلمه تاکید نکردی، نوعی قدرت آرام بهش دادی.
🔸 هايامی: دقیقا. اگر زیادهروی تاکید تمرکز میکردم اون کیفیت ترسناک و آرام شخصیت از بین میرفت.
آيزن یه جور فهم عمیق از همه چیز داره ولی خودش رو کنترل میکنه. انگار چالشی برای شنونده ایجاد میکنه که با حرفاش همراه بشه.
🔹 موريتا: همین چیزشه که اون رو خاص میکنه.
دنیای بلیچ پر از شخصیتهای منحصر به فرده و هر کدوم قدرت و ویژگی خودشون رو دارن.
ولی آیزن با اون قدرت آرام و کنترل شدهای که داره واقعا منحصربهفرده.
چطور میبینی تفاوتش رو با بقیه شخصیتها؟
🔸 هايامی: من واقعا فکر میکنم آیزن یه شخصیت منحصربهفرده.
خصوصا که دنیای بلیچ پر از شخصیتهای رنگارنگ و پر انرژیه.
شخصیتهایی مثل زاراکی و کیواراکو واقعا پر از ویژگی های خاص خودشون هستن...
ولی آیزن قدرتمنده بدون اینکه بخواد خودش رو به رخ بکشه.
این یه سبک پنهان و سخت برای ارائه هست چون خودش رو به شکل واضحی نمایش نمیده.
🔹 موريتا: به این شکل، انگار کاملا متضاد با بقیه شخصیتهاست.
این باعث میشه نقشآفرینیاش چالشبرانگیز باشه؟
🔸 هايامی: آره، اما در عین حال لذتبخشه.
یک حس رضایت خاص وجود داره وقتی بتونی اون اعتماد به نفس آرام رو به تصویر بکشی، مخصوصا وقتی میدونی طرفداران متوجه و قدردانش هستن.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
چالش این بود که بتوانم اجرا کنم بدون اینکه شخصیت صاف یا یکبعدی به نظر برسد.
🔹 موریتا: واقعا به نظر میرسد چالش بزرگی باشه.
🔸 هايامی: برای ساخت شخصیت آیزن، من مرجع مشخصی داشتم که به اون تکیه میکردم تا اجرا طبیعی و قدرتمند باشه.
میتوان گفت ترکیبی از برداشت شخصی و تجربههای قبلی در نقشهای مشابه بود.
راستش سعی کردم روی این تمرکز کنم که داستانش چطور جلو میره و کم کم جنبههای مختلفش رو نشون میده.
با کسی مثل آیزن که اولش مهربون به نظر میاد ولی بعدا جنبههای تاریکش معلوم میشه، میخواستم مطمئن بشم حضورش بین بقیه شخصیتها حسابی حس میشه.
برای اینکه تماشاگرها متوجهش بشن حتی وقتی به عنوان یه رهبر مهربون ظاهر میشه باید یه نشونههای مخفی از شخصیت واقعیش هم باشه.
🔹 موريتا: آیزن یه شخصیت واقعا خاصه، ظاهرا مهربونه ولی عمق زیادی زیرش داره.
لابد بازی کردن با همچین شخصیتی که انگیزههای مخفی داره خیلی هیجانانگیز بوده.
🔸 هایامی: قسمت سخت آیزن همیشه پیدا کردن این تعادله.
باید قانعکننده باشه به عنوان یه آدم خوب (Dere) ولی همزمان پیچیده باشه تا تماشاگرها همیشه درباره نیات واقعیش کنجکاو بمونن.
🔹 موريتا: خب، وقتی این نقش رو بازی میکردی، مخصوصا با اون همه دیالوگ سنگین آیزن، چطور تونستی سبک خاص حرف زدنش رو مدیریت کنی؟
حرفاش همیشه وزن و اعتماد به نفس داره.
🔸 هايامی: آره، سبک حرف زدنش کاملا حسابشدست.
با آیزن سعی کردم کلماتش رو آرام و ثابت نگه دارم (Tsundere/Dere)، به جای اینکه روی هر نکته تمرکز کنم.
معمولا توی بازیگری به ما یاد میدن که روی جملات مهم تاکید کنیم ولی برای آیزن عمدا از این کار خودداری کردم.
میخواستم حس قدرتش از طریق آرامش و کنترل خودش منتقل بشه نه با تاکید بیش از حد روی کلمات.
🔹 موريتا: جالبه. با اینکه روی هر کلمه تاکید نکردی، نوعی قدرت آرام بهش دادی.
🔸 هايامی: دقیقا. اگر زیادهروی تاکید تمرکز میکردم اون کیفیت ترسناک و آرام شخصیت از بین میرفت.
آيزن یه جور فهم عمیق از همه چیز داره ولی خودش رو کنترل میکنه. انگار چالشی برای شنونده ایجاد میکنه که با حرفاش همراه بشه.
🔹 موريتا: همین چیزشه که اون رو خاص میکنه.
دنیای بلیچ پر از شخصیتهای منحصر به فرده و هر کدوم قدرت و ویژگی خودشون رو دارن.
ولی آیزن با اون قدرت آرام و کنترل شدهای که داره واقعا منحصربهفرده.
چطور میبینی تفاوتش رو با بقیه شخصیتها؟
🔸 هايامی: من واقعا فکر میکنم آیزن یه شخصیت منحصربهفرده.
خصوصا که دنیای بلیچ پر از شخصیتهای رنگارنگ و پر انرژیه.
شخصیتهایی مثل زاراکی و کیواراکو واقعا پر از ویژگی های خاص خودشون هستن...
ولی آیزن قدرتمنده بدون اینکه بخواد خودش رو به رخ بکشه.
این یه سبک پنهان و سخت برای ارائه هست چون خودش رو به شکل واضحی نمایش نمیده.
🔹 موريتا: به این شکل، انگار کاملا متضاد با بقیه شخصیتهاست.
این باعث میشه نقشآفرینیاش چالشبرانگیز باشه؟
🔸 هايامی: آره، اما در عین حال لذتبخشه.
یک حس رضایت خاص وجود داره وقتی بتونی اون اعتماد به نفس آرام رو به تصویر بکشی، مخصوصا وقتی میدونی طرفداران متوجه و قدردانش هستن.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥16❤2🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔸 هايامی: بازی نقش کسی مثل آیزن که ظاهرا مهربونه (Dere) اما پیچیدگیهای عمیقی داره واقعا تجربهی متفاوتی بود. چالش این بود که بتوانم اجرا کنم بدون اینکه شخصیت صاف یا یکبعدی به نظر برسد.  🔹 موریتا: واقعا به نظر میرسد چالش بزرگی باشه.  🔸 هايامی: برای ساخت…
  
  
  
  
  
🔹 موريتا: در مورد جنبههای سخت و لذتبخش، آیا صحنه یا جملهای هست که هنگام بازی نقش آیزن برات متمایز و خاص بوده باشه؟
🔸 هايامی: همم، فکر کنم لحظهای که آیزن (هادو شماره 90 – کوروهیتسوگی/تابوت سیاه) رو اجرا میکنه خیلی قدرتمند بود. نحوه اجرای اون بدون اینکه کامل ورد رو بخونه واقعاً جذابه.
این یکی از اون صحنههای نمادینِ که مهارت و اعتماد به نفسش رو نشون میده، یادمه گفتم: «واو، این خیلی باحاله!»
🔹 موريتا: میتونم تصور کنم!
فکر کنم همه این صحنه رو دوست داشته باشن.
یه چیزی جادویی تو نحوه اجرای آیزن همین ویژگیه، تواناییه اجرای کیدوهای قدرتمند حتی بدون خوندن کاملش.
🔸 هايامی: دقیقا.
مثل اینه که امتیاز داشته باشی و بتونی یه کیدو قدرتمند رو اینطور بدون زحمت اجرا کنی.
همیشه فکر میکردم بازی کردن یه شخصیت که از کیدوهای اینطوری استفاده میکنه خیلی سرگرمکننده باشه و با آیزن، این فرصت نصیبم شد.
🔹 موريتا: حتما واقعا سرگرمکننده بوده!
حالا وقتی کل «بلیچ» رو نگاه میکنید، کدوم قسمت یا صحنهتون رو بیشتر دوست دارید، فرقی نمیکنه آیزن توش باشه یا نه؟
🔸 هايامی: برای من، اون قسمتهای اول سریال که روزهای معصوم گین ایچیمارو رو نشون میده، خیلی جالبه.
یه چیزی تو اون لحظات اول هست. قبل از اینکه اوضاع جدیتر بشه. واقعا خوشم میاد.
یه حس نوستالژی داره و بهم یادآوری میکنه که چقدر در طول مسیر داستان همه چیز تغییر کرده.
🔹 موريتا: جالبه!
پس، با اینکه از لحظات قدرتآمیز آیزن لذت میبری اما به بخشهای سادهتر و سبکتر داستان هم جذب میشی.
🔸 هايامی: آره، دقیقا همینطوره.
اون صحنههای ابتدایی و آروم خاص هستند چون تو بلیچ نادرن.
یادم میاره اون روزهای سادهتر قبل از اینکه همهچیز شدید و دراماتیک بشه.
🔹 موريتا: جالبه که بشنوم اون لحظات ابتدایی و سبک چنین تاثیری روی تو گذاشته، بهخصوص که بلیچ به خاطر نبردهای شدید و شخصیتهای پیچیدهش شناخته شده.
حالا در مورد حس نوستالژی، بلیچ مدتیه که هست.
چه حسی داری وقتی جزئی از یه مجموعهای هستی که چنین تاثیر طولانیمدتی داشته؟
🔸 هايامی: واقعا یه افتخار بزرگه.
اینکه جزئی از چیزی باشی که سالهاست طرفداران زیادی دوستش دارند، واقعا نادره.
من تو سریالهای طولانی دیگه هم بودم، ولی بلیچ یه چیز خاصه به خاطر تعهد و شور طرفداراش.
هیچ وقت اینو بدیهی نمیگیرم.
🔹 موريتا: این کاملا معلومه.
تعهد همه هنرمندان و طرفداران واقعا شگفتانگیزه.
و حالا که آرک جنگ خونین به اوج خودش رسیده، هیجان در بالاترین حدشه.
میخوای یه پیام یا پیشنهاد پایانی برای تماشاگرانی که این آخرین آرک رو دنبال میکنن، داشته باشی؟
🔸 هايامی: بله.
با اینکه حضور آيزن محدوده اما کیفیت انیمیشن و اجرای همه فوقالعادهست.
جو استودیو بسیار متمرکز و شدیدا پر انرژی بود و همه کاملا متعهد بودن که این آرک بهترین باشه.
پس امیدوارم طرفداران همچنان حمایت کنن و از چیزی که ما ارائه میکنیم لذت ببرن.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
🔸 هايامی: همم، فکر کنم لحظهای که آیزن (هادو شماره 90 – کوروهیتسوگی/تابوت سیاه) رو اجرا میکنه خیلی قدرتمند بود. نحوه اجرای اون بدون اینکه کامل ورد رو بخونه واقعاً جذابه.
این یکی از اون صحنههای نمادینِ که مهارت و اعتماد به نفسش رو نشون میده، یادمه گفتم: «واو، این خیلی باحاله!»
🔹 موريتا: میتونم تصور کنم!
فکر کنم همه این صحنه رو دوست داشته باشن.
یه چیزی جادویی تو نحوه اجرای آیزن همین ویژگیه، تواناییه اجرای کیدوهای قدرتمند حتی بدون خوندن کاملش.
🔸 هايامی: دقیقا.
مثل اینه که امتیاز داشته باشی و بتونی یه کیدو قدرتمند رو اینطور بدون زحمت اجرا کنی.
همیشه فکر میکردم بازی کردن یه شخصیت که از کیدوهای اینطوری استفاده میکنه خیلی سرگرمکننده باشه و با آیزن، این فرصت نصیبم شد.
🔹 موريتا: حتما واقعا سرگرمکننده بوده!
حالا وقتی کل «بلیچ» رو نگاه میکنید، کدوم قسمت یا صحنهتون رو بیشتر دوست دارید، فرقی نمیکنه آیزن توش باشه یا نه؟
🔸 هايامی: برای من، اون قسمتهای اول سریال که روزهای معصوم گین ایچیمارو رو نشون میده، خیلی جالبه.
یه چیزی تو اون لحظات اول هست. قبل از اینکه اوضاع جدیتر بشه. واقعا خوشم میاد.
یه حس نوستالژی داره و بهم یادآوری میکنه که چقدر در طول مسیر داستان همه چیز تغییر کرده.
🔹 موريتا: جالبه!
پس، با اینکه از لحظات قدرتآمیز آیزن لذت میبری اما به بخشهای سادهتر و سبکتر داستان هم جذب میشی.
🔸 هايامی: آره، دقیقا همینطوره.
اون صحنههای ابتدایی و آروم خاص هستند چون تو بلیچ نادرن.
یادم میاره اون روزهای سادهتر قبل از اینکه همهچیز شدید و دراماتیک بشه.
🔹 موريتا: جالبه که بشنوم اون لحظات ابتدایی و سبک چنین تاثیری روی تو گذاشته، بهخصوص که بلیچ به خاطر نبردهای شدید و شخصیتهای پیچیدهش شناخته شده.
حالا در مورد حس نوستالژی، بلیچ مدتیه که هست.
چه حسی داری وقتی جزئی از یه مجموعهای هستی که چنین تاثیر طولانیمدتی داشته؟
🔸 هايامی: واقعا یه افتخار بزرگه.
اینکه جزئی از چیزی باشی که سالهاست طرفداران زیادی دوستش دارند، واقعا نادره.
من تو سریالهای طولانی دیگه هم بودم، ولی بلیچ یه چیز خاصه به خاطر تعهد و شور طرفداراش.
هیچ وقت اینو بدیهی نمیگیرم.
🔹 موريتا: این کاملا معلومه.
تعهد همه هنرمندان و طرفداران واقعا شگفتانگیزه.
و حالا که آرک جنگ خونین به اوج خودش رسیده، هیجان در بالاترین حدشه.
میخوای یه پیام یا پیشنهاد پایانی برای تماشاگرانی که این آخرین آرک رو دنبال میکنن، داشته باشی؟
🔸 هايامی: بله.
با اینکه حضور آيزن محدوده اما کیفیت انیمیشن و اجرای همه فوقالعادهست.
جو استودیو بسیار متمرکز و شدیدا پر انرژی بود و همه کاملا متعهد بودن که این آرک بهترین باشه.
پس امیدوارم طرفداران همچنان حمایت کنن و از چیزی که ما ارائه میکنیم لذت ببرن.
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥13❤3🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔹 موريتا: در مورد جنبههای سخت و لذتبخش، آیا صحنه یا جملهای هست که هنگام بازی نقش آیزن برات متمایز و خاص بوده باشه؟  🔸 هايامی: همم، فکر کنم لحظهای که آیزن  (هادو شماره 90 – کوروهیتسوگی/تابوت سیاه) رو اجرا میکنه خیلی قدرتمند بود. نحوه اجرای اون بدون اینکه…
🔹 موريتا: باز هم ممنونم، هایامی سان، که این همه دیدگاه جالب رو با ما به اشتراک گذاشتی.
قبل از اینکه جمعبندی کنیم، یه سوال آخر.
با محبوبیت طولانیمدت بلیچ، حجم زیادی از محصولات و کلکسیونهای بلیچ به وجود اومده.
نظرت درباره این بخش از طرفداران چیه؟
🔸 هايامی: حتما، فکر میکنم این فوقالعادهست.
اینکه طرفداران میتونن فراتر از فقط تماشای انیمه با داستان تعامل داشته باشن واقعا چیز خاصیه.
یه حس شگفتانگیز داره وقتی میبینی کسانی که با بلیچ بزرگ شدن حالا فعالانه در ساخت و جمعآوری این وسایل مشارکت میکنن.
مثل اینکه انیمه به شکلی ملموس بخشی از زندگیشون شده.
🔹 موريتا: واقعا همینطوره.
عجیب اینجاست که بعضی طرفدارا حتی مسیرهای شغلیای رو دنبال میکنن که از عشقشون به اثر الهام گرفته شده.
این نشوندهندهی تاثیر بلیچ در طول سالهاست.
🔸 هايامی: آره، واقعا فوقالعادهست.
من با آدمایی ملاقات کردم که به دلیل بلیچ وارد صنعت انیمه یا زمینههای خلاقانهی دیگه شدن.
واقعا الهامبخشه که ببینی بلیچ چطور همچنان زندگی آدمها رو به شکل مثبت شکل میده.
🔹 موريتا: آره، واقعا همینطوره.
خب، یه بار دیگه ممنون ازت، هایامی سان، که امروز به ما پیوستی و نگاهی از دیدگاه خودت به دنیای بلیچ بهمون دادی.
مطمئنم طرفدارا از شنیدن این داستانهای پشت صحنه خیلی خوششون میاد.
🔸 هايامی: ممنونم.
امیدوارم همه همچنان از بلیچ لذت ببرن، درست مثل من که از بخشی از این دنیا بودن لذت بردم.
🔹 تاكاهاشی: و با این، بخش مصاحبه رو به پایان میرسونیم.
مرسی از همه طرفداران که گوش دادید و امیدواریم همچنان از بلیچ: آرک جنگ خونین هزار ساله حمایت کنید تا ماجراهاش ادامه پیدا کنه.
تا دیدار دوباره!
🔸 موریتا/هايامی: ممنون از همه شما!
پایان مصاحبه قسمت 1 برنامه Krew's Radio
[ مترجم: 𝕰𝕹𝕯𝕺 ]
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
قبل از اینکه جمعبندی کنیم، یه سوال آخر.
با محبوبیت طولانیمدت بلیچ، حجم زیادی از محصولات و کلکسیونهای بلیچ به وجود اومده.
نظرت درباره این بخش از طرفداران چیه؟
🔸 هايامی: حتما، فکر میکنم این فوقالعادهست.
اینکه طرفداران میتونن فراتر از فقط تماشای انیمه با داستان تعامل داشته باشن واقعا چیز خاصیه.
یه حس شگفتانگیز داره وقتی میبینی کسانی که با بلیچ بزرگ شدن حالا فعالانه در ساخت و جمعآوری این وسایل مشارکت میکنن.
مثل اینکه انیمه به شکلی ملموس بخشی از زندگیشون شده.
🔹 موريتا: واقعا همینطوره.
عجیب اینجاست که بعضی طرفدارا حتی مسیرهای شغلیای رو دنبال میکنن که از عشقشون به اثر الهام گرفته شده.
این نشوندهندهی تاثیر بلیچ در طول سالهاست.
🔸 هايامی: آره، واقعا فوقالعادهست.
من با آدمایی ملاقات کردم که به دلیل بلیچ وارد صنعت انیمه یا زمینههای خلاقانهی دیگه شدن.
واقعا الهامبخشه که ببینی بلیچ چطور همچنان زندگی آدمها رو به شکل مثبت شکل میده.
🔹 موريتا: آره، واقعا همینطوره.
خب، یه بار دیگه ممنون ازت، هایامی سان، که امروز به ما پیوستی و نگاهی از دیدگاه خودت به دنیای بلیچ بهمون دادی.
مطمئنم طرفدارا از شنیدن این داستانهای پشت صحنه خیلی خوششون میاد.
🔸 هايامی: ممنونم.
امیدوارم همه همچنان از بلیچ لذت ببرن، درست مثل من که از بخشی از این دنیا بودن لذت بردم.
🔹 تاكاهاشی: و با این، بخش مصاحبه رو به پایان میرسونیم.
مرسی از همه طرفداران که گوش دادید و امیدواریم همچنان از بلیچ: آرک جنگ خونین هزار ساله حمایت کنید تا ماجراهاش ادامه پیدا کنه.
تا دیدار دوباره!
🔸 موریتا/هايامی: ممنون از همه شما!
پایان مصاحبه قسمت 1 برنامه Krew's Radio
[ مترجم: 𝕰𝕹𝕯𝕺 ]
#Anime
#Bleach
#Interview
#Voice_Actor
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤16❤🔥2🍓1
  💠 آرت ورک جدید ایچیگو و روکیا از بازی 
BLEACH: Soul Resonance
#SR
#Rukia
#News
#Game
#Ichigo
#Bleach
#illustration
#AnimWorld
|𝕰𝕹𝕯𝕺
🆔 @Bleach_Channel
BLEACH: Soul Resonance
#SR
#Rukia
#News
#Game
#Ichigo
#Bleach
#illustration
#AnimWorld
|𝕰𝕹𝕯𝕺
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥18❤4🍓3
  IMG_20251016_005710_525.jpg
    333 KB
  ❤17❤🔥1🍓1
  💠 در یک Q&A جدید یکی از طرفدارا از تایته کوبو سوال پرسیده: 
- توی آکادمی شینو (هنرهای روحی)، درسهایی مثل فرهنگ عمومی یا علوم پایه هم درس میدن؟
🔹 کوبو: آره، تدریس میشن.
چون همهی کسایی که از آکادمی فارغالتحصیل میشن، مستقیما وارد گوته 13 یا واحد کیدو نمیشن.
واسه همین، یاد گرفتن چیزای عمومیتر و پایهای به درد اونایی میخوره که میخوان یه مسیر متفاوت برای خودشون انتخاب کنن.
#Info
#Bleach
#Manga
#Tite_Kubo
#Klub_Outside
#AnimWorld
|𝕰𝕹𝕯𝕺
🆔 @Bleach_Channel
- توی آکادمی شینو (هنرهای روحی)، درسهایی مثل فرهنگ عمومی یا علوم پایه هم درس میدن؟
🔹 کوبو: آره، تدریس میشن.
چون همهی کسایی که از آکادمی فارغالتحصیل میشن، مستقیما وارد گوته 13 یا واحد کیدو نمیشن.
واسه همین، یاد گرفتن چیزای عمومیتر و پایهای به درد اونایی میخوره که میخوان یه مسیر متفاوت برای خودشون انتخاب کنن.
#Info
#Bleach
#Manga
#Tite_Kubo
#Klub_Outside
#AnimWorld
|𝕰𝕹𝕯𝕺
🆔 @Bleach_Channel
👍20❤🔥4❤3🤣1
  
  AW Bleach Channel
💠 ترجمه گفتوگوی قسمت 1 از برنامه «Krew’s Radio»:   🔹 گفتوگو بین افراد زیر خواهد بود:   • ماساکازو موریتا (صداپیشهی کوروساکی ایچیگو) • شو هایامی (صداپیشهی آیزن سوسکه) • تاکاهاشی (مسئول رسانههای بلیچ و مدیر تیم انیمه)  #Aizen #Ichigo #Anime #Bleach #Interview…
💠 ترجمه گفتوگوی قسمت 2 از برنامه «Krew’s Radio»: 
🔹 گفتوگو بین افراد زیر خواهد بود:
• ماساکازو موریتا (صداپیشهی کوروساکی ایچیگو)
• توموهیسا تاگوچی (کارگردان ارشد انیمه بلیچ TYBW)
• هیکارو موراتا (کارگردان انیمه بلیچ TYBW)
• تاکاهاشی (مسئول رسانههای بلیچ و مدیر تیم انیمه)
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
🔹 گفتوگو بین افراد زیر خواهد بود:
• ماساکازو موریتا (صداپیشهی کوروساکی ایچیگو)
• توموهیسا تاگوچی (کارگردان ارشد انیمه بلیچ TYBW)
• هیکارو موراتا (کارگردان انیمه بلیچ TYBW)
• تاکاهاشی (مسئول رسانههای بلیچ و مدیر تیم انیمه)
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥13❤3🍓1
  
  AW Bleach Channel
💠 ترجمه گفتوگوی قسمت 2 از برنامه «Krew’s Radio»:   🔹 گفتوگو بین افراد زیر خواهد بود:   • ماساکازو موریتا (صداپیشهی کوروساکی ایچیگو) • توموهیسا تاگوچی (کارگردان ارشد انیمه بلیچ TYBW) • هیکارو موراتا (کارگردان انیمه بلیچ TYBW) • تاکاهاشی (مسئول رسانههای…
🔹 تاکاهاشی: سلام به همه! عصر همگی بخیر و اگه از جای دیگهای دارین به این مصاحبه  گوش میدید صبح همتون بخیر.
این برنامه رادیویی توسط اعضای تیم باشگاه رسمی هواداران تایته کوبو یعنی Klub Outside تهیه و پخش میشه.
این یک برنامه رادیویی تحت وب است که در آن از مهمانان دعوت میکنیم و اطلاعاتی مربوط به کلاب اوتساید موضوعات مختلف گفتوگو و اخبار انیمه را ارائه میدیم.
یک بار دیگر من، تاکاهاشی و مسئول رسانهای BLEACH قرار بود مجری این برنامه باشیم.
اما به دلایلی باید بهزودی برنامه را ترک کنم.
بنابراین امروز از شخص دیگری خواستم که اجرای برنامه را بر عهده بگیرد.
لطفا ازشون حمایت کنید.
و با این حرف مجریگری را به ایشان میسپارم.
🔸 موریتا: خب اوضاع همینه دیگه. ولی در اصل چیز خاصی عوض نمیشه. من موریتام، صداپیشهی کـوروساکی ایچیگو.
میدونین من قهرمان داستانم اما آخرش همیشه وقتی مسئول اصلی سرش با کارای دیگه شلوغه منو میارن جایگزین. دیگه رسمشه.
در این قسمت ما دو مهمان فوقالعاده و بینظیر رو در کنار خودمون داریم.
واقعاً از اون دسته مهمونایی هستن که انتظار دارین تو یه برنامه رادیویی باشگاه هواداران ببینینشون.
🔹 تاگوچی: من «توموهیسا تاگوچی» هستم. کارگردان ارشد BLEACH.
🔸 موریتا: خیلی ممنونم!
کارگردان ارشد اینجاست!
🔹 موراتا: و بله من «هیکارو موراتا» هستم و بهعنوان کارگردان پارت سوم (Cour 3) فعالیت میکنم.
خیلی ممنونم.
🔸 موریتا: خب امروز دو تا کارگردان کنارمون داریم که ممکنه برای شنوندگان یهکم گیجکننده باشه.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
این برنامه رادیویی توسط اعضای تیم باشگاه رسمی هواداران تایته کوبو یعنی Klub Outside تهیه و پخش میشه.
این یک برنامه رادیویی تحت وب است که در آن از مهمانان دعوت میکنیم و اطلاعاتی مربوط به کلاب اوتساید موضوعات مختلف گفتوگو و اخبار انیمه را ارائه میدیم.
یک بار دیگر من، تاکاهاشی و مسئول رسانهای BLEACH قرار بود مجری این برنامه باشیم.
اما به دلایلی باید بهزودی برنامه را ترک کنم.
بنابراین امروز از شخص دیگری خواستم که اجرای برنامه را بر عهده بگیرد.
لطفا ازشون حمایت کنید.
و با این حرف مجریگری را به ایشان میسپارم.
🔸 موریتا: خب اوضاع همینه دیگه. ولی در اصل چیز خاصی عوض نمیشه. من موریتام، صداپیشهی کـوروساکی ایچیگو.
میدونین من قهرمان داستانم اما آخرش همیشه وقتی مسئول اصلی سرش با کارای دیگه شلوغه منو میارن جایگزین. دیگه رسمشه.
در این قسمت ما دو مهمان فوقالعاده و بینظیر رو در کنار خودمون داریم.
واقعاً از اون دسته مهمونایی هستن که انتظار دارین تو یه برنامه رادیویی باشگاه هواداران ببینینشون.
🔹 تاگوچی: من «توموهیسا تاگوچی» هستم. کارگردان ارشد BLEACH.
🔸 موریتا: خیلی ممنونم!
کارگردان ارشد اینجاست!
🔹 موراتا: و بله من «هیکارو موراتا» هستم و بهعنوان کارگردان پارت سوم (Cour 3) فعالیت میکنم.
خیلی ممنونم.
🔸 موریتا: خب امروز دو تا کارگردان کنارمون داریم که ممکنه برای شنوندگان یهکم گیجکننده باشه.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤13❤🔥2🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔹 تاکاهاشی: سلام به همه! عصر همگی بخیر و اگه از جای دیگهای دارین به این مصاحبه  گوش میدید صبح همتون بخیر. این برنامه رادیویی توسط اعضای تیم باشگاه رسمی هواداران تایته کوبو یعنی Klub Outside تهیه و پخش میشه. این یک برنامه رادیویی تحت وب است که در آن از مهمانان…
🔹 موریتا: شاید پیش خودتون بپرسین: دقیقا فرق بین «کارگردان ارشد» و «کارگردان» چیه؟
🔸 تاگوچی: نقشهای «کارگردان ارشد» و «کارگردان» به این خاطر تعریف شدن که روند تولید بلیچ این بار خیلی گسترده هست و کارهای متنوع و زیادی رو شامل میشه.
از اونجایی که حجم کار خیلی بالا رفت تصمیم گرفتیم مسئولیتها رو تقسیم کنیم تا روند تولید روانتر و مؤثرتر پیش بره.
🔹 موریتا: آهان.فهمیدم!
🔸 تاگوچی: دقیقا به همین دلیل بود که برای این پروژه سیستم «کارگردان ارشد و کارگردان» رو طراحی کردیم.
🔹 موریتا: پس قبلا فقط یه کارگردان داشتیم که کل پروژه رو مدیریت میکرد درسته؟
در گذشته تاگوچیسان خودت هم بهتنهایی کارگردان همهچی بودی. مگه نه؟
🔸 تاگوچی: بله بله دقیقاً.
🔹 موریتا: و حالا با تقسیم مسئولیتها روند کار خیلی بهتر شده.
یعنی قبلا وظایف کارگردان واقعا خیلی سنگین و طاقتفرسا بوده؟
🔸 تاگوچی: آره.واقعا سخت بود. (میخنده)
از مرحله نگارش فیلمنامه گرفته تا آخرین ویرایش ویدیو (Final V Edit) باید همهچیز رو بازبینی میکردم و برای هر بخش دستور میدادم.
🔹 موریتا: آهان. فهمیدم.
🔸 تاگوچی: ولی وقتی حجم کارها هی بیشتر و بیشتر شد همهچی شروع کرد به تلنبار شدن روی میزم.
🔹 موریتا: یعنی چندتا کار مختلف همزمان باید انجام میدادی؟
🔸 تاگوچی: دقیقاً. کارهای مختلف خیلی زیادی بودن که باید همزمان پیش میرفتن.
و اگه حتی یکی از اون کارها به موقع تموم نمیشد میتونست باعث تاخیر بقیه بشه و مجبور میشدیم کل روند رو متوقف کنیم.
برای اینکه از این وضعیت جلوگیری کنیم تصمیم گرفتیم وظایف رو بهتر تقسیم کنیم.
همین باعث شد نقشهای جدید «کارگردان ارشد» و «کارگردان» شکل بگیرن.
🔹 موریتا: واااوو.
پس هرچی پخش پارت اول و دوم جلوتر میرفت حجم کار دیگه وحشتناک زیاد میشد. درسته؟
🔸 تاگوچی: آره. دقیقاً همینطور بود.
کار خیلی سخت شد. مخصوصا از وقتی که پخش انیمه شروع شد اوضاع واقعاً شلوغ و نفسگیر شد.
چون قسمتها در حال پخش بودن و باید خیلی سریع و دقیق به هر بخش تولید دستور میدادم.
بهخاطر همین تصمیم گرفتیم این بار مسئولیتها رو تقسیم کنیم.
و حالا با این ساختار جدید یه کارگردان جدید هم به تیم اضافه شده.
🔹 موریتا: چون حجم کار برای یه نفر خیلی زیاد شده بود تاگوچی بهعنوان کارگردان ارشد این سیستم تقسیم وظایف رو معرفی کرد.
و حالا موراتا، تو نقش کارگردان پارت سوم فعالیت میکنی.
میخوام بدونم تجربهت از وارد شدن به این جایگاه چطور بوده؟
🔸 موراتا: خب، همونطور که تاگوچیسان گفت من یه ایده کلی از کار داشتم اما حجم واقعی کار حتی بیشتر از چیزی بود که تصور میکردم.
واقعا تحسین میکنم که تاگوچیسان تونست برای دو پارت اول همهچیز رو بهتنهایی مدیریت کنه.
🔹 موریتا: تو پارت اول و دوم نقش تو چی بود دقیقا؟
🔸 موراتا: در پارت اول مسئولیت کارگردانی قسمتهای مشخصی بر عهده من بود.
در تولید انیمه هر قسمت یه کارگردان مخصوص به خودش داره و من چند قسمت رو مدیریت میکردم.
برای پارت دوم عنوان «کارگردان سری» به من داده شد.
اما حتی با این عنوان تمرکز اصلی من هنوز روی قسمتهایی بود که کار میکردم نه نظارت کامل روی کل تولید مثل یه کارگردان کامل.
برخلاف کارگردان ارشد لازم نبود مدام سرکشی کنم و همه بخشها رو کنترل کنم.
حالا که رسما کارگردان شدم مجبور شدم در تمام حوزههای تولید حضور و دخالت بیشتری داشته باشم.
🔹 موریتا: پس حجم کار تو عملا سر به فلک کشیده؟
🔸 موراتا: آره تقریبا همینطوره.
با این حال نسبت به اون چیزی که یک کارگردان معمولا در سایر پروژهها انجام میده برخی از مسئولیتها هنوز توسط تاگوچیسان انجام میشه.
پس از نظر فنی حجم کلی کار باید سبکتر از اون چیزی باشه که یک کارگردان تنها معمولا تحمل میکنه.
🔹 موریتا: ولی با این حال یه تغییر بزرگه
مگه نه؟
🔸 موراتا: قطعا.
🔹 موریتا: پس اگه مقایسه کنیم بین وقتی که تاگوچیسان همهچی رو تنها انجام میداد و الان تاگوچیسان حس تو چیه؟
🔸 تاگوچی: هوم. از نگاه یه فرد بیرونی حجم کارم کمتر بهنظر میرسه؟
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
🔸 تاگوچی: نقشهای «کارگردان ارشد» و «کارگردان» به این خاطر تعریف شدن که روند تولید بلیچ این بار خیلی گسترده هست و کارهای متنوع و زیادی رو شامل میشه.
از اونجایی که حجم کار خیلی بالا رفت تصمیم گرفتیم مسئولیتها رو تقسیم کنیم تا روند تولید روانتر و مؤثرتر پیش بره.
🔹 موریتا: آهان.فهمیدم!
🔸 تاگوچی: دقیقا به همین دلیل بود که برای این پروژه سیستم «کارگردان ارشد و کارگردان» رو طراحی کردیم.
🔹 موریتا: پس قبلا فقط یه کارگردان داشتیم که کل پروژه رو مدیریت میکرد درسته؟
در گذشته تاگوچیسان خودت هم بهتنهایی کارگردان همهچی بودی. مگه نه؟
🔸 تاگوچی: بله بله دقیقاً.
🔹 موریتا: و حالا با تقسیم مسئولیتها روند کار خیلی بهتر شده.
یعنی قبلا وظایف کارگردان واقعا خیلی سنگین و طاقتفرسا بوده؟
🔸 تاگوچی: آره.واقعا سخت بود. (میخنده)
از مرحله نگارش فیلمنامه گرفته تا آخرین ویرایش ویدیو (Final V Edit) باید همهچیز رو بازبینی میکردم و برای هر بخش دستور میدادم.
🔹 موریتا: آهان. فهمیدم.
🔸 تاگوچی: ولی وقتی حجم کارها هی بیشتر و بیشتر شد همهچی شروع کرد به تلنبار شدن روی میزم.
🔹 موریتا: یعنی چندتا کار مختلف همزمان باید انجام میدادی؟
🔸 تاگوچی: دقیقاً. کارهای مختلف خیلی زیادی بودن که باید همزمان پیش میرفتن.
و اگه حتی یکی از اون کارها به موقع تموم نمیشد میتونست باعث تاخیر بقیه بشه و مجبور میشدیم کل روند رو متوقف کنیم.
برای اینکه از این وضعیت جلوگیری کنیم تصمیم گرفتیم وظایف رو بهتر تقسیم کنیم.
همین باعث شد نقشهای جدید «کارگردان ارشد» و «کارگردان» شکل بگیرن.
🔹 موریتا: واااوو.
پس هرچی پخش پارت اول و دوم جلوتر میرفت حجم کار دیگه وحشتناک زیاد میشد. درسته؟
🔸 تاگوچی: آره. دقیقاً همینطور بود.
کار خیلی سخت شد. مخصوصا از وقتی که پخش انیمه شروع شد اوضاع واقعاً شلوغ و نفسگیر شد.
چون قسمتها در حال پخش بودن و باید خیلی سریع و دقیق به هر بخش تولید دستور میدادم.
بهخاطر همین تصمیم گرفتیم این بار مسئولیتها رو تقسیم کنیم.
و حالا با این ساختار جدید یه کارگردان جدید هم به تیم اضافه شده.
🔹 موریتا: چون حجم کار برای یه نفر خیلی زیاد شده بود تاگوچی بهعنوان کارگردان ارشد این سیستم تقسیم وظایف رو معرفی کرد.
و حالا موراتا، تو نقش کارگردان پارت سوم فعالیت میکنی.
میخوام بدونم تجربهت از وارد شدن به این جایگاه چطور بوده؟
🔸 موراتا: خب، همونطور که تاگوچیسان گفت من یه ایده کلی از کار داشتم اما حجم واقعی کار حتی بیشتر از چیزی بود که تصور میکردم.
واقعا تحسین میکنم که تاگوچیسان تونست برای دو پارت اول همهچیز رو بهتنهایی مدیریت کنه.
🔹 موریتا: تو پارت اول و دوم نقش تو چی بود دقیقا؟
🔸 موراتا: در پارت اول مسئولیت کارگردانی قسمتهای مشخصی بر عهده من بود.
در تولید انیمه هر قسمت یه کارگردان مخصوص به خودش داره و من چند قسمت رو مدیریت میکردم.
برای پارت دوم عنوان «کارگردان سری» به من داده شد.
اما حتی با این عنوان تمرکز اصلی من هنوز روی قسمتهایی بود که کار میکردم نه نظارت کامل روی کل تولید مثل یه کارگردان کامل.
برخلاف کارگردان ارشد لازم نبود مدام سرکشی کنم و همه بخشها رو کنترل کنم.
حالا که رسما کارگردان شدم مجبور شدم در تمام حوزههای تولید حضور و دخالت بیشتری داشته باشم.
🔹 موریتا: پس حجم کار تو عملا سر به فلک کشیده؟
🔸 موراتا: آره تقریبا همینطوره.
با این حال نسبت به اون چیزی که یک کارگردان معمولا در سایر پروژهها انجام میده برخی از مسئولیتها هنوز توسط تاگوچیسان انجام میشه.
پس از نظر فنی حجم کلی کار باید سبکتر از اون چیزی باشه که یک کارگردان تنها معمولا تحمل میکنه.
🔹 موریتا: ولی با این حال یه تغییر بزرگه
مگه نه؟
🔸 موراتا: قطعا.
🔹 موریتا: پس اگه مقایسه کنیم بین وقتی که تاگوچیسان همهچی رو تنها انجام میداد و الان تاگوچیسان حس تو چیه؟
🔸 تاگوچی: هوم. از نگاه یه فرد بیرونی حجم کارم کمتر بهنظر میرسه؟
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
⚡11❤🔥2❤1🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔹 موریتا: شاید پیش خودتون بپرسین: دقیقا فرق بین «کارگردان ارشد» و «کارگردان» چیه؟  🔸 تاگوچی: نقشهای «کارگردان ارشد» و «کارگردان» به این خاطر تعریف شدن که روند تولید بلیچ این بار خیلی گسترده هست و کارهای متنوع و زیادی رو شامل میشه. از اونجایی که حجم کار…
  
  
  
  
  
🔹 موریتا: آره از دید من که بیرونی نگاه میکنم حس میکنم بعد از اینکه کارگردان ارشد شدی یه کم نفس راحتتر میکشی. 
🔸 تاگوچی: اوه. واقعاً؟
🔹 موریتا: آره. پوست و رنگ چهرت الان خیلی فرق کرده.
توی پارت اول و دوم، راستش نمیخواستم بگم ولی حقیقتا گودی و پف زیر چشمهات خیلی بد بود.
🔸 تاگوچی: واو. واقعاً؟
🔹 موریتا: آره خیلی بد بود. ولی حالا خیلی بهتر شده. خیلی خیلی بهتر.
همچنین اون موقع همیشه لباسهای تیره میپوشید.
ولی امروز که دیدمش یه لباس رنگی پوشیده بود، یه حس آرامش بهم داد.
🔸 موراتا: آها. یعنی روحیهش بهتر شده؟
🔹 موریتا: دقیقا! انگار یه دوز ویتامینه رنگی گرفته باشه. حتی وقتی تو استودیو راه میره شاد و با لبخند تو راهروها قدم میزنه.
تو پارت اول انگار هیچ احساسی نداشت.
🔸 تاگوچی: واقعاً؟ ولی راستش پارت اول و دوم فوقالعاده شلوغ بود.
انقدر کار زیاد بود که حتی خاطرهای واضح ازش ندارم.
🔹 موریتا: میدونی یه ضربالمثل هست: «آدمای مشغول دلشون رو از دست میدن.»
«نکته: در اینجا در این جمله (「忙しい人は心を亡くす」)
کانجی (亡) معنی «از دست دادن» یا «گم کردن» رو میده.»
خب حالا بریم سراغ عنوان بخش:
«BLEACH: Thousand-Year Blood War Arc»
💠 بخش سوالات مشترک:
میخوام کلی سوال بپرسم! ولی از اونجایی که هر دوی شما واقعا سرتون شلوغه
بیایم با یه سوال سبک و گرمکننده شروع کنیم!
کدوم شخصیت بلیچ براتون محبوبتره؟ میتونین کاملا بر اساس علاقه شخصی جواب بدین و لطفا بگین چرا اون شخصیت رو دوست دارین.
موراتاسان با شما شروع کنیم!
🔸 موراتا: خب.
اگه بخوام یه شخصیت محبوب انتخاب کنم اون «کنپاچیه» تحسین میکنم که چقدر کاملا روی قدرت متمرکزه و تنها هدفش قویتر شدن هست.
این تعقیب هدف با تمرکز کامل چیزی هست که بهعنوان یه مرد خیلی باحال و تحسینبرانگیز میبینم.
🔹 موریتا: از اونجایی که داریم درباره کنپاچی صحبت میکنیم در بخش جنگ هزار ساله خونین همون قسمتهایی که انیمه تا حالا پخش شده اون صحنههای برجسته و مهمی داشت
نظر شما درباره اون صحنهها چی بود؟
🔸 موراتا: آره. فکر میکنم اون لحظات واقعا جوهره شخصیت کنپاچی رو نشون دادن.
وقتی اون صحنهها رو به شکل انیمیت شده دیدم احساس کردم واقعا شخصیتش بهخوبی منتقل شده و نتیجه خیلی عالی شده.
🔹 موریتا: یکی از تأثیرگذارترین لحظات برای من مبارزه کنپاچی با اونوهانا بود.
این مبارزه فقط مربوط به قدرت خام نبود بلکه یه حس عمیق غم و اندوه از او قابل لمس بود.
این وزن احساسی واقعا برجسته بود و فکر میکنم بهشدت مخاطب رو جذب کرد.
🔸 موراتا: دقیقا! شنیدم اون لحظه تأثیر زیادی روی طرفدارها گذاشته.
در واقع برای اون صحنه من مسئولیت هدایت اصولی (Fundamental Direction) رو بر عهده داشتم.
🔹 موریتا: اوه.
🔸 موراتا: تا اون لحظه کنپاچی همیشه بهعنوان کسی نشون داده شده بود که فقط دنبال قدرته.
اما در اون لحظه برای اولین بار دیدیم که احساساتی مثل غم رو نشون میده. یه سمت نادر و غیرمنتظره از شخصیتش.
این تضاد باعث شد شخصیتش عمق بیشتری پیدا کنه و لایههای بیشتری به شخصیتش اضافه بشه.
در نهایت به جای اینکه بگذاره اونوهانا زنده بمونه اون بهطور قاطع اونو از پا درآورد.
این خودش بازتابی از قدرت اوست.
همین باعث میشه او همون کنپاچی باشه. حتی در اون لحظهٔ پر احساس تردید نمیکنه که ضربهٔ نهایی رو وارد کنه.
🔹 موریتا: برای ما که قبلاً مانگا رو خوندیم هیچ وقت تصور نمیکردیم که اونوهانا واقعاً بمیره. واقعاً شوکهکننده بود.
اما میدونی برای من اونوهانا هنوز زندهست.
اون هنوز در قلب من زندهست برای همیشه.
🔸 تاگوچی: آره کاملا درک میکنم. اون همچنان زندهست.
(مشکوک به نخ دادن راجب آرک هل؟)
🔹 موراتا: قطعا هنوز زندهست.
🔸 موریتا: خب پس تاگوچیسان شما چی؟
🔹 تاگوچی: اوه قبلا هم دربارهاش حرف زدم اما شخصیت مورد علاقه من هیوسو هست.
🔸 موریتا: اوه!
🔹 تاگوچی: او بخشی از مؤسسه تحقیق و توسعه شینیگامیهاست یه جورایی مثل یه شخصیت خوشگل و بامزهٔ نمادین (ماسکات).
🔸 موریتا: صبر کن، ماسکاته؟
🔹 تاگوچی: آره! از چپترهای ابتدایی مانگا حضور داشته.
🔸 موریتا: درسته! اما اوایل چهرهش یه کم ترسناک بود.
🔹 تاگوچی: آره، خیلی جدی و شدید به نظر میرسید. ولی با گذر زمان کمکم بامزهتر شد.
🔸 موریتا: هوم… یعنی در ذهن تو؟ در قلبت؟
🔹 تاگوچی: نه نه، منظورم بهطور کلیه بهخصوص در انیمه مخصوصا بخش هزار سال جنگ خونین.
🔸 موراتا: آها پس منظورت ظاهرش در انیمهست؟
🔹 تاگوچی: آره و اگه صحنههای اون رو در انیمه ببینید الان خیلی بامزهتر شده.
🔸 موریتا: آره. پس سبک طراحیشو تغییر دادین؟
🔹 تاگوچی: نه عمدا اما طبیعتا شخصیتش دوستداشتنیتر شد.
🔸 موراتا: آها فهمیدم.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
🔸 تاگوچی: اوه. واقعاً؟
🔹 موریتا: آره. پوست و رنگ چهرت الان خیلی فرق کرده.
توی پارت اول و دوم، راستش نمیخواستم بگم ولی حقیقتا گودی و پف زیر چشمهات خیلی بد بود.
🔸 تاگوچی: واو. واقعاً؟
🔹 موریتا: آره خیلی بد بود. ولی حالا خیلی بهتر شده. خیلی خیلی بهتر.
همچنین اون موقع همیشه لباسهای تیره میپوشید.
ولی امروز که دیدمش یه لباس رنگی پوشیده بود، یه حس آرامش بهم داد.
🔸 موراتا: آها. یعنی روحیهش بهتر شده؟
🔹 موریتا: دقیقا! انگار یه دوز ویتامینه رنگی گرفته باشه. حتی وقتی تو استودیو راه میره شاد و با لبخند تو راهروها قدم میزنه.
تو پارت اول انگار هیچ احساسی نداشت.
🔸 تاگوچی: واقعاً؟ ولی راستش پارت اول و دوم فوقالعاده شلوغ بود.
انقدر کار زیاد بود که حتی خاطرهای واضح ازش ندارم.
🔹 موریتا: میدونی یه ضربالمثل هست: «آدمای مشغول دلشون رو از دست میدن.»
«نکته: در اینجا در این جمله (「忙しい人は心を亡くす」)
کانجی (亡) معنی «از دست دادن» یا «گم کردن» رو میده.»
خب حالا بریم سراغ عنوان بخش:
«BLEACH: Thousand-Year Blood War Arc»
💠 بخش سوالات مشترک:
میخوام کلی سوال بپرسم! ولی از اونجایی که هر دوی شما واقعا سرتون شلوغه
بیایم با یه سوال سبک و گرمکننده شروع کنیم!
کدوم شخصیت بلیچ براتون محبوبتره؟ میتونین کاملا بر اساس علاقه شخصی جواب بدین و لطفا بگین چرا اون شخصیت رو دوست دارین.
موراتاسان با شما شروع کنیم!
🔸 موراتا: خب.
اگه بخوام یه شخصیت محبوب انتخاب کنم اون «کنپاچیه» تحسین میکنم که چقدر کاملا روی قدرت متمرکزه و تنها هدفش قویتر شدن هست.
این تعقیب هدف با تمرکز کامل چیزی هست که بهعنوان یه مرد خیلی باحال و تحسینبرانگیز میبینم.
🔹 موریتا: از اونجایی که داریم درباره کنپاچی صحبت میکنیم در بخش جنگ هزار ساله خونین همون قسمتهایی که انیمه تا حالا پخش شده اون صحنههای برجسته و مهمی داشت
نظر شما درباره اون صحنهها چی بود؟
🔸 موراتا: آره. فکر میکنم اون لحظات واقعا جوهره شخصیت کنپاچی رو نشون دادن.
وقتی اون صحنهها رو به شکل انیمیت شده دیدم احساس کردم واقعا شخصیتش بهخوبی منتقل شده و نتیجه خیلی عالی شده.
🔹 موریتا: یکی از تأثیرگذارترین لحظات برای من مبارزه کنپاچی با اونوهانا بود.
این مبارزه فقط مربوط به قدرت خام نبود بلکه یه حس عمیق غم و اندوه از او قابل لمس بود.
این وزن احساسی واقعا برجسته بود و فکر میکنم بهشدت مخاطب رو جذب کرد.
🔸 موراتا: دقیقا! شنیدم اون لحظه تأثیر زیادی روی طرفدارها گذاشته.
در واقع برای اون صحنه من مسئولیت هدایت اصولی (Fundamental Direction) رو بر عهده داشتم.
🔹 موریتا: اوه.
🔸 موراتا: تا اون لحظه کنپاچی همیشه بهعنوان کسی نشون داده شده بود که فقط دنبال قدرته.
اما در اون لحظه برای اولین بار دیدیم که احساساتی مثل غم رو نشون میده. یه سمت نادر و غیرمنتظره از شخصیتش.
این تضاد باعث شد شخصیتش عمق بیشتری پیدا کنه و لایههای بیشتری به شخصیتش اضافه بشه.
در نهایت به جای اینکه بگذاره اونوهانا زنده بمونه اون بهطور قاطع اونو از پا درآورد.
این خودش بازتابی از قدرت اوست.
همین باعث میشه او همون کنپاچی باشه. حتی در اون لحظهٔ پر احساس تردید نمیکنه که ضربهٔ نهایی رو وارد کنه.
🔹 موریتا: برای ما که قبلاً مانگا رو خوندیم هیچ وقت تصور نمیکردیم که اونوهانا واقعاً بمیره. واقعاً شوکهکننده بود.
اما میدونی برای من اونوهانا هنوز زندهست.
اون هنوز در قلب من زندهست برای همیشه.
🔸 تاگوچی: آره کاملا درک میکنم. اون همچنان زندهست.
(مشکوک به نخ دادن راجب آرک هل؟)
🔹 موراتا: قطعا هنوز زندهست.
🔸 موریتا: خب پس تاگوچیسان شما چی؟
🔹 تاگوچی: اوه قبلا هم دربارهاش حرف زدم اما شخصیت مورد علاقه من هیوسو هست.
🔸 موریتا: اوه!
🔹 تاگوچی: او بخشی از مؤسسه تحقیق و توسعه شینیگامیهاست یه جورایی مثل یه شخصیت خوشگل و بامزهٔ نمادین (ماسکات).
🔸 موریتا: صبر کن، ماسکاته؟
🔹 تاگوچی: آره! از چپترهای ابتدایی مانگا حضور داشته.
🔸 موریتا: درسته! اما اوایل چهرهش یه کم ترسناک بود.
🔹 تاگوچی: آره، خیلی جدی و شدید به نظر میرسید. ولی با گذر زمان کمکم بامزهتر شد.
🔸 موریتا: هوم… یعنی در ذهن تو؟ در قلبت؟
🔹 تاگوچی: نه نه، منظورم بهطور کلیه بهخصوص در انیمه مخصوصا بخش هزار سال جنگ خونین.
🔸 موراتا: آها پس منظورت ظاهرش در انیمهست؟
🔹 تاگوچی: آره و اگه صحنههای اون رو در انیمه ببینید الان خیلی بامزهتر شده.
🔸 موریتا: آره. پس سبک طراحیشو تغییر دادین؟
🔹 تاگوچی: نه عمدا اما طبیعتا شخصیتش دوستداشتنیتر شد.
🔸 موراتا: آها فهمیدم.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥12❤2🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔹 موریتا: آره از دید من که بیرونی نگاه میکنم حس میکنم بعد از اینکه کارگردان ارشد شدی یه کم نفس راحتتر میکشی.   🔸 تاگوچی: اوه. واقعاً؟  🔹 موریتا: آره. پوست و رنگ چهرت الان خیلی فرق کرده. توی پارت اول و دوم، راستش نمیخواستم بگم ولی حقیقتا گودی و پف زیر…
🔹 موریتا: پس تاگوچیسان شما از خزندگان خوشتون میاد؟ (😂😂)
🔸 تاگوچی: چی؟ (میخنده) هیوسو که خزنده نیست!
🔹 موراتا: ولی یه جورایی شبیه یه خزنده نیست؟
🔸 تاگوچی: آره اما خزندههای گرد شکل که شبیه اون باشن که ندیدیم.
🔹 موراتا: درسته منم ندیدم.
🔸 موریتا: ولی موجوداتی هستن که کمی شبیهش باشن.
مگه نه؟
قبلاً چیزی مشابهش دیدم و راستش به نظر من خیلی بامزه هستن!
🔹 تاگوچی: درسته، نه؟!
🔸 موریتا: آره. حالا متوجه شدم.
🔹 تاگوچی: یه نوع جذابیت خاص تو بامزه بودن هیوسو وجود داره.
🔸 موریتا: خب بعد از این توضیحات نظر شما چیه؟
🔹 موراتا: به نظر من خیلی بامزهست!
🔸 موریتا: هوم انتظار این جوابو نداشتم.
🔹 تاگوچی: ولی در بخش جنگ خونین هزار ساله هیوسو زیاد صحنه نداشته، مگه نه؟
در کل صحنههای کمی از موسسه تحقیق و توسعهٔ شینیگامی بوده.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 تاگوچی: اما تو نسخه انیمه ما به صحنههایی نیاز داشتیم که وضعیت رو توضیح بدن بنابراین چند لحظه با حضور تیم تحقیق و توسعه اضافه کردیم.
🔸 موریتا: اوه. درسته!
از وقتی بخش هزار سال جنگ خونین شروع شد تیم تحقیق و توسعه بیشتر ظاهر شدن.
🔹 تاگوچی: دقیقا! این کار عمدی بود فکر کردیم چطور میتونیم ازشون استفاده کنیم تا وضعیت میدان نبرد رو به شکل جذاب منتقل کنیم.
ولی بعد شروع کردم به فکر کردن که چند بار میتونم هیوسو رو مخفیانه وارد صحنهها کنم.
🔸 موریتا: (میخنده)
🔹 تاگوچی: مثلا باید او رو بهطور ظریف تو پسزمینه قرار بدم؟ یا شاید کمی به جلوی صحنه نزدیکترش کنم؟
هر وقت که مسئول طراحی استوریبورد یه قسمت بودم سعی میکردم راهی پیدا کنم تا اون رو وارد کنم.
🔸 موریتا: پس تو فقط داشتی شخصیت مورد علاقهت رو برای تفریح وارد میکردی؟
واقعاً بلیچ رو تبدیل به زمین بازی شخصی خودت کردی. نه؟
🔹 تاگوچی: (میخنده) نه نه! نه اصلا.
🔸 موراتا: واقعا از این ساختار کاری جدید راضی هستی؟!
🔹 موریتا: حالا واقعا میتونی روی حمایت از شخصیت مورد علاقهت تمرکز کنی.
🔸 تاگوچی: درسته!
تا پارت سوم این کارا رو شروع نکرده بودم.
اما این تغییر فقط بعد از این اتفاق افتاد که کارگردان ارشد شدم و تونستم بخشی از کارها رو به دیگران محول کنم.
🔹 موراتا: میبینی؟ داشتن یه شخصیت مورد علاقه برای آرامش ذهنی خیلی خوبه!
🔸 تاگوچی: قطعا! وقتی یه کم نفس راحت داشته باشی و ثبات احساسی هم پیدا میکنی.
🔹 موریتا: وقتی این فضای اضافی رو داری میتونی کارهایی مثل این رو شروع کنی.
🔸 تاگوچی: دقیقا! این که الان حتی میتونم این کارو انجام بدم بهخاطر انعطاف بیشتریه که دارم.
🔹 موریتا: فهمیدم! حالا که آزادی خلاقانه داری شاید بهتر باشه شروع کنی به وارد کردن کنپاچی تو صحنههای بیشتر موراتاسان!
(تیکه مستقیم 😂)
🔸 موراتا: خب اگه کارگردان ارشد داره این کارو میکنه شاید منم باید شروع کنم به مخفی کردن کنپاچی تو داستان.
🔹 موریتا: فکر میکنم تو باید این کارو بکنی!
منم انجامش میدم!
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
🔸 تاگوچی: چی؟ (میخنده) هیوسو که خزنده نیست!
🔹 موراتا: ولی یه جورایی شبیه یه خزنده نیست؟
🔸 تاگوچی: آره اما خزندههای گرد شکل که شبیه اون باشن که ندیدیم.
🔹 موراتا: درسته منم ندیدم.
🔸 موریتا: ولی موجوداتی هستن که کمی شبیهش باشن.
مگه نه؟
قبلاً چیزی مشابهش دیدم و راستش به نظر من خیلی بامزه هستن!
🔹 تاگوچی: درسته، نه؟!
🔸 موریتا: آره. حالا متوجه شدم.
🔹 تاگوچی: یه نوع جذابیت خاص تو بامزه بودن هیوسو وجود داره.
🔸 موریتا: خب بعد از این توضیحات نظر شما چیه؟
🔹 موراتا: به نظر من خیلی بامزهست!
🔸 موریتا: هوم انتظار این جوابو نداشتم.
🔹 تاگوچی: ولی در بخش جنگ خونین هزار ساله هیوسو زیاد صحنه نداشته، مگه نه؟
در کل صحنههای کمی از موسسه تحقیق و توسعهٔ شینیگامی بوده.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 تاگوچی: اما تو نسخه انیمه ما به صحنههایی نیاز داشتیم که وضعیت رو توضیح بدن بنابراین چند لحظه با حضور تیم تحقیق و توسعه اضافه کردیم.
🔸 موریتا: اوه. درسته!
از وقتی بخش هزار سال جنگ خونین شروع شد تیم تحقیق و توسعه بیشتر ظاهر شدن.
🔹 تاگوچی: دقیقا! این کار عمدی بود فکر کردیم چطور میتونیم ازشون استفاده کنیم تا وضعیت میدان نبرد رو به شکل جذاب منتقل کنیم.
ولی بعد شروع کردم به فکر کردن که چند بار میتونم هیوسو رو مخفیانه وارد صحنهها کنم.
🔸 موریتا: (میخنده)
🔹 تاگوچی: مثلا باید او رو بهطور ظریف تو پسزمینه قرار بدم؟ یا شاید کمی به جلوی صحنه نزدیکترش کنم؟
هر وقت که مسئول طراحی استوریبورد یه قسمت بودم سعی میکردم راهی پیدا کنم تا اون رو وارد کنم.
🔸 موریتا: پس تو فقط داشتی شخصیت مورد علاقهت رو برای تفریح وارد میکردی؟
واقعاً بلیچ رو تبدیل به زمین بازی شخصی خودت کردی. نه؟
🔹 تاگوچی: (میخنده) نه نه! نه اصلا.
🔸 موراتا: واقعا از این ساختار کاری جدید راضی هستی؟!
🔹 موریتا: حالا واقعا میتونی روی حمایت از شخصیت مورد علاقهت تمرکز کنی.
🔸 تاگوچی: درسته!
تا پارت سوم این کارا رو شروع نکرده بودم.
اما این تغییر فقط بعد از این اتفاق افتاد که کارگردان ارشد شدم و تونستم بخشی از کارها رو به دیگران محول کنم.
🔹 موراتا: میبینی؟ داشتن یه شخصیت مورد علاقه برای آرامش ذهنی خیلی خوبه!
🔸 تاگوچی: قطعا! وقتی یه کم نفس راحت داشته باشی و ثبات احساسی هم پیدا میکنی.
🔹 موریتا: وقتی این فضای اضافی رو داری میتونی کارهایی مثل این رو شروع کنی.
🔸 تاگوچی: دقیقا! این که الان حتی میتونم این کارو انجام بدم بهخاطر انعطاف بیشتریه که دارم.
🔹 موریتا: فهمیدم! حالا که آزادی خلاقانه داری شاید بهتر باشه شروع کنی به وارد کردن کنپاچی تو صحنههای بیشتر موراتاسان!
(تیکه مستقیم 😂)
🔸 موراتا: خب اگه کارگردان ارشد داره این کارو میکنه شاید منم باید شروع کنم به مخفی کردن کنپاچی تو داستان.
🔹 موریتا: فکر میکنم تو باید این کارو بکنی!
منم انجامش میدم!
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
😁8❤🔥3❤2🤣1
  
  AW Bleach Channel
🔹 موریتا: پس تاگوچیسان شما از خزندگان خوشتون میاد؟ (😂😂)  🔸 تاگوچی: چی؟ (میخنده) هیوسو که خزنده نیست!   🔹 موراتا: ولی یه جورایی شبیه یه خزنده نیست؟  🔸 تاگوچی: آره اما خزندههای گرد شکل که شبیه اون باشن که ندیدیم.  🔹 موراتا: درسته منم ندیدم.  🔸 موریتا: ولی…
🔸 موریتا: خب بریم سراغ سوال بعدی. از اونجایی که داریم درباره شخصیتها صحبت میکنیم
یه سوال جالب داریم:
1. در پارت سوم بلیچ آرک جنگ خونین هزار ساله، به نظر شما کدوم شخصیت کلیدیترین نقش رو داره؟
2. و اینکه روی کدوم شخصیت بیشترین تمرکز رو دارین؟
3. و کدوم شخصیت به نظر میرسه سختترین شخصیت برای به تصویر کشیدن باشه؟
اینجا سه تا سوال داریم اما اول با شخصیت کلیدی شروع کنیم به نظر شما این بار شخصیت کلیدی کیه؟
🔹 تاگوچی: هوم، اگه داریم درباره شخصیت کلیدی صحبت میکنیم، باید بگم باز-بی.
🔸 موریتا: اوه. باز بی!
🔹 تاگوچی: آره، فکر میکنم این بار قطعا باید روی این شخصیت توجه ویژهای داشته باشیم.
مطمئنم خیلی از طرفدارها قبلا حسش رو داشتن یا حتی کاملا میدونن اما در این فصل داستان باز بی و هاشوالت واقعا شروع به آشکار شدن میکنه.
وقتی به اون لحظه میرسیم حس میکنم باز بی شخصیتی نیست که بشه نادیده گرفت.
🔸 موریتا: درسته و از اونجایی که همه شنوندههای این برنامه قبلا مانگا رو خوندن فکر میکنم اشکالی نداره که بگیم.
ما قراره داستان کودکی باز بی و هاشوالت رو در این آرک بررسی کنیم.
اون بخش از داستان واقعا سنگینه و تاثیر زیادی داره.
چون این قسمت خیلی حیاتیه. میخوام از هر دوی شما بپرسم چطور به کارگردانی این صحنههای کودکی نزدیک شدین؟
بدون اینکه خیلی اسپویل کنیم چه نوع تمها یا احساساتی رو باید تماشاگر هنگام دیدن این صحنهها مد نظر داشته باشه؟
مثلا آیا غم تم اصلیه یا جنبههای احساسی دیگهای هم وجود داره.
🔹 تاگوچی: خب تمرکز اصلی روی ارتباط احساسی اونها در کودکی بود.چطور رابطهشون شروع شد و چطور تا پایان پیشرفت میکنه.
خواستیم این موضوع رو با جزئیات زیاد به تصویر بکشیم و عمق بیشتری نسبت به مانگا بهش اضافه کنیم.
پس ساختار رو طوری طراحی کردیم که مسیر سفرشون رو با دقت دنبال کنه.
🔸 موراتا: آها. فهمیدم!
🔹 تاگوچی: فکر میکنم اگر تماشاگران این صحنهها رو با دقت ببینن درک خیلی عمیقتری از پیوند بین باز-بی و هاشوالت پیدا خواهند کرد.
🔸 موریتا: این واقعا جالبه.
برای توضیح وقتی ما در حال ضبط این قسمت هستیم قسمت نهایی آرک هزار سال جنگ خونین هنوز پخش نشده.
🔹 تاگوچی: درسته! پخش هنوز شروع نشده در این زمان.
🔸 موریتا: پس این یعنی قراره خیلی محتوای اصلی انیمهای به داستان اضافه بشه؟
🔹 تاگوچی: هوم. خب به جای اینکه بگیم «محتوای اورجینال» هست بهتره بگیم داریم روی چیزهایی که قبلا وجود داشته بیشتر کار میکنیم و گسترشش میدیم.
البته کوبو سنسه در کل فرآیند همکاری نزدیکی داشته پس همهچیز هنوز مطابق دیدگاه ایشونه.
ما فقط صحنههایی اضافه میکنیم که کمک کنه رابطهٔ باز-بی و هاشوالت برای مخاطب واضحتر بشه.
🔸 موریتا: آها. فهمیدم!
🔹 تاگوچی: پس بیشتر مثل اینه که کات های اضافی وارد کنیم تا دینامیک اونها رو تقویت کنه.
🔸 موریتا: از اونجایی که شما کارگردان هستید طبیعتا همه این صحنهها رو دیدین. درسته؟
🔹 تاگوچی: قطعا!
🔸 موریتا: صبر کن. در حین کار روی استوریبوردها چیزی تغییر دادین؟
🔹 تاگوچی: نه نه. هیچ چیزی تغییر ندادم! (میخنده)
🔸 موراتا: خب همونطور که تاگوچیسان گفت
داستان اصلی همچنان وفادار به مانگاست.
اما با عناصر اضافه انیمهای فکر میکنم کمک میکنه مخاطب بیشتر با شخصیتها از نظر احساسی ارتباط برقرار کنه.
لحظات اضافی به تماشاگر کمک میکنه بیشتر عمق داستانو درک کنه.
🔹 تاگوچی: داستان پسزمینه اونها قرار نیست مستقیما در تضاد با مسیر ایچیگو باشه بلکه یکی از عناصر دراماتیک اصلی در خط داستانی کوئینشیها محسوب میشه.
🔸 موریتا: میفهمم چی میگی!
دلیل اینکه اینو پرسیدم اینه که وقتی ما مانگا رو میخونیم هر کدوممون داستان رو به روش خودمون تفسیر میکنیم، درسته؟
اما وقتی داستان به انیمه تبدیل میشه در قالب جدیدی بیان میشه و اینجاست که دیدگاه کارگردان و تیم تولید نقش مهمی ایفا میکنه.
🔹 تاگوچی: درسته درسته.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
یه سوال جالب داریم:
1. در پارت سوم بلیچ آرک جنگ خونین هزار ساله، به نظر شما کدوم شخصیت کلیدیترین نقش رو داره؟
2. و اینکه روی کدوم شخصیت بیشترین تمرکز رو دارین؟
3. و کدوم شخصیت به نظر میرسه سختترین شخصیت برای به تصویر کشیدن باشه؟
اینجا سه تا سوال داریم اما اول با شخصیت کلیدی شروع کنیم به نظر شما این بار شخصیت کلیدی کیه؟
🔹 تاگوچی: هوم، اگه داریم درباره شخصیت کلیدی صحبت میکنیم، باید بگم باز-بی.
🔸 موریتا: اوه. باز بی!
🔹 تاگوچی: آره، فکر میکنم این بار قطعا باید روی این شخصیت توجه ویژهای داشته باشیم.
مطمئنم خیلی از طرفدارها قبلا حسش رو داشتن یا حتی کاملا میدونن اما در این فصل داستان باز بی و هاشوالت واقعا شروع به آشکار شدن میکنه.
وقتی به اون لحظه میرسیم حس میکنم باز بی شخصیتی نیست که بشه نادیده گرفت.
🔸 موریتا: درسته و از اونجایی که همه شنوندههای این برنامه قبلا مانگا رو خوندن فکر میکنم اشکالی نداره که بگیم.
ما قراره داستان کودکی باز بی و هاشوالت رو در این آرک بررسی کنیم.
اون بخش از داستان واقعا سنگینه و تاثیر زیادی داره.
چون این قسمت خیلی حیاتیه. میخوام از هر دوی شما بپرسم چطور به کارگردانی این صحنههای کودکی نزدیک شدین؟
بدون اینکه خیلی اسپویل کنیم چه نوع تمها یا احساساتی رو باید تماشاگر هنگام دیدن این صحنهها مد نظر داشته باشه؟
مثلا آیا غم تم اصلیه یا جنبههای احساسی دیگهای هم وجود داره.
🔹 تاگوچی: خب تمرکز اصلی روی ارتباط احساسی اونها در کودکی بود.چطور رابطهشون شروع شد و چطور تا پایان پیشرفت میکنه.
خواستیم این موضوع رو با جزئیات زیاد به تصویر بکشیم و عمق بیشتری نسبت به مانگا بهش اضافه کنیم.
پس ساختار رو طوری طراحی کردیم که مسیر سفرشون رو با دقت دنبال کنه.
🔸 موراتا: آها. فهمیدم!
🔹 تاگوچی: فکر میکنم اگر تماشاگران این صحنهها رو با دقت ببینن درک خیلی عمیقتری از پیوند بین باز-بی و هاشوالت پیدا خواهند کرد.
🔸 موریتا: این واقعا جالبه.
برای توضیح وقتی ما در حال ضبط این قسمت هستیم قسمت نهایی آرک هزار سال جنگ خونین هنوز پخش نشده.
🔹 تاگوچی: درسته! پخش هنوز شروع نشده در این زمان.
🔸 موریتا: پس این یعنی قراره خیلی محتوای اصلی انیمهای به داستان اضافه بشه؟
🔹 تاگوچی: هوم. خب به جای اینکه بگیم «محتوای اورجینال» هست بهتره بگیم داریم روی چیزهایی که قبلا وجود داشته بیشتر کار میکنیم و گسترشش میدیم.
البته کوبو سنسه در کل فرآیند همکاری نزدیکی داشته پس همهچیز هنوز مطابق دیدگاه ایشونه.
ما فقط صحنههایی اضافه میکنیم که کمک کنه رابطهٔ باز-بی و هاشوالت برای مخاطب واضحتر بشه.
🔸 موریتا: آها. فهمیدم!
🔹 تاگوچی: پس بیشتر مثل اینه که کات های اضافی وارد کنیم تا دینامیک اونها رو تقویت کنه.
🔸 موریتا: از اونجایی که شما کارگردان هستید طبیعتا همه این صحنهها رو دیدین. درسته؟
🔹 تاگوچی: قطعا!
🔸 موریتا: صبر کن. در حین کار روی استوریبوردها چیزی تغییر دادین؟
🔹 تاگوچی: نه نه. هیچ چیزی تغییر ندادم! (میخنده)
🔸 موراتا: خب همونطور که تاگوچیسان گفت
داستان اصلی همچنان وفادار به مانگاست.
اما با عناصر اضافه انیمهای فکر میکنم کمک میکنه مخاطب بیشتر با شخصیتها از نظر احساسی ارتباط برقرار کنه.
لحظات اضافی به تماشاگر کمک میکنه بیشتر عمق داستانو درک کنه.
🔹 تاگوچی: داستان پسزمینه اونها قرار نیست مستقیما در تضاد با مسیر ایچیگو باشه بلکه یکی از عناصر دراماتیک اصلی در خط داستانی کوئینشیها محسوب میشه.
🔸 موریتا: میفهمم چی میگی!
دلیل اینکه اینو پرسیدم اینه که وقتی ما مانگا رو میخونیم هر کدوممون داستان رو به روش خودمون تفسیر میکنیم، درسته؟
اما وقتی داستان به انیمه تبدیل میشه در قالب جدیدی بیان میشه و اینجاست که دیدگاه کارگردان و تیم تولید نقش مهمی ایفا میکنه.
🔹 تاگوچی: درسته درسته.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥10❤5🍓1
  
  AW Bleach Channel
🔸 موریتا: خب بریم سراغ سوال بعدی. از اونجایی که داریم درباره شخصیتها صحبت میکنیم یه سوال جالب داریم:  1. در پارت سوم بلیچ آرک جنگ خونین هزار ساله، به نظر شما کدوم شخصیت کلیدیترین نقش رو داره؟  2. و اینکه روی کدوم شخصیت بیشترین تمرکز رو دارین؟  3. و کدوم…
🔸 موریتا: حتی با اینکه داستان یکیه بسته به اینکه چه کسی اون رو اقتباس کنه نقاط تمرکز ممکنه متفاوت باشه و این میتونه برداشت از اثر رو تغییر بده.
همین موضوع برای ما صداپیشگان هم صادقه.
مثلا اگه شخص دیگهای ایچیگو رو صداپیشگی میکرد احتمالا جنبههای متفاوتی از شخصیتش رو برجسته میکرد و در نتیجه یه نسخه متفاوت از ایچیگو به وجود میاومد.
و حالا
به نظر شما شخصیت کلیدی پارت بعد کیه؟!
🔹 موراتا: هوم. حس میکنم یه کم منو تو فشار گذاشتین! (میخنده)
خب همونطور که قبلا گفتیم باز بی قطعا یکی از شخصیتهای کلیدیه.
اما اگه بخوام شخص دیگهای رو انتخاب کنم فکر میکنم اوراهارا هم یه گزینه قوی باشه.
🔸 موریتا: اوه!
🔹 موراتا: آره فکر میکنم او هم نقش مهمی داره.
🔸 موریتا: جالبه!
🔹 موراتا: به جز شینیگامیای مثل ایچیگو، اوراهارا، کسیه که حرکت دیگر شینیگامیهارو به سمت نیروهای باخ هدایت کرده.
او همه چیز رو به حرکت درآورده که باعث میشه یه شخصیت حیاتی تو این بخش از داستان باشه.
🔸 موریتا: درسته!
🔹 موراتا: پس از این منظر اون بهعنوان یکی از بازیکنان کلیدی اصلی این آرک برجسته میشه.
🔸 موریتا: اوراهارا همیشه اون نقش استراتژیست پشت صحنه رو داره. مگه نه؟
یه جورایی مثل راوی داستانه اما فراتر از اون، اون کسیه که نخهای پشت پرده رو میکشه.
🔹 موراتا: هوم، احساس میکنم ایچیگو باید خیلی سخت باشه برای اجرا.
🔸 موریتا: آره قطعا همینطوره! شخصیت سادهای برای به تصویر کشیدن نیست.
🔹 موراتا: یه تعادل ظریف وجود داره باید کمی از حس یک دانشآموز دبیرستانی عادی رو حفظ کنی اما همزمان اونقدر تجربه کرده که به نظر میرسه از اکثر بزرگسالها هم اراده بیشتری داره.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 موراتا: به تصویر کشیدن چنین شخصیتی که یه قهرمان معمولی شونن مانگا نیست احتمالا خیلی چالشبرانگیزه.
🔸 موریتا: وای بعد از 20 سال کار کردن روی این اثر احساس میکنم این اولین باره که کسی واقعا درک کرده چقدر سخته!
تاگوچی سان نظر شما چیه؟
🔹 تاگوچی: از نظر من فقط با نگاه کردن
به نظر میرسه یوهاباخ واقعا سخت باشه.
🔸 موریتا: اوه. جالبه!
🔹 تاگوچی: آره هر چه فصلها پیش میرن دیالوگهای اون بهطور قابل توجهی زیاد میشه و پیچیدهتر هم میشه.
اول با لحنی آرام، متین و مثل یه فرمانده صحبت میکنه اما به مرور شروع میکنه به فریاد زدن و نشان دادن احساسات میکنه مخصوصا در لحظات پر از اکشن.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 تاگوچی: دیالوگهای او شامل کلمات و کانجیهای ناآشنایی هم هست که به ندرت دیده میشن و همین باعث میشه اجرای طبیعیش سختتر بشه.
و کلی جمله هست که پر از عبارتهای پیچیدهان!
وقتی همه اون دیالوگهای سخت رو کنار هم میبینیم واضحه که زنده کردن این شخصیت کار سادهای نیست.
اون طوری صحبت میکنه که به هر کلمه معنی میده و انجام این کار با اطمینان واقعاً سخت و چالشبرانگیزه.
🔸 موریتا: قطعا چالشبرانگیزه.
یادم میاد وقتی شروع کردیم به کار روی این اقتباس مدتی بود که سوگو-سان (صداپیشه باخ) رو ندیده بودم.
وقتی دیدمش بهم گفت:
«آه موریتا-کون، فکر کنم این بار دیالوگهای زیادی ندارم، نه؟»
🔹 موریتا: (میخنده) و من بهش گفتم:
«نه، سوگو سان، احتمالا تو بیشترین دیالوگها رو تو این پارت داری!»
(میخنده) و اون جواب داد: «هوم…؟»
من اضافه کردم:
«در واقع در طول کل آرک جنگ خونین هزار ساله احتمالا تو همونی هستی که بیشترین صحبتها رو داری سوگو-سان.»
و باز هم جواب داد با یه «هوم…؟»
وقتی اینو گفتم سوگو سان یه نگاه ترسناک بهم کرد. (میخنده)
مثل اینکه گفت: «صبر کن جدی؟» و بعد وارد استودیو شد با حالتی کاملا ناامید. (میخنده)
میشد فهمید که فکر میکنه: «این واقعا سخت خواهد بود.»
پشتش مثل اینکه سنگینی اون واقعیت رو حس میکرد.
قطعا براش سخت بوده.
دیدن اون صحنه واقعا برام ناراحتکننده بود اما همزمان نشون میداد چقدر نقشش چالشبرانگیزه.
🔸 تاگوچی: در ابتدا سوگو سان حتما فکر میکرد: «این بار زیاد صحبت نمیکنم»، بعد تازه میفهمه: «اوه نه من کلی دیالوگ دارم!»
🔹 موریتا: دقیقا! مثل اینکه یه شوک یهباره بهش وارد شد.
اما با این حال سوگو سان با مهارت فوقالعادهای همه کارها رو مدیریت کرد.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
همین موضوع برای ما صداپیشگان هم صادقه.
مثلا اگه شخص دیگهای ایچیگو رو صداپیشگی میکرد احتمالا جنبههای متفاوتی از شخصیتش رو برجسته میکرد و در نتیجه یه نسخه متفاوت از ایچیگو به وجود میاومد.
و حالا
به نظر شما شخصیت کلیدی پارت بعد کیه؟!
🔹 موراتا: هوم. حس میکنم یه کم منو تو فشار گذاشتین! (میخنده)
خب همونطور که قبلا گفتیم باز بی قطعا یکی از شخصیتهای کلیدیه.
اما اگه بخوام شخص دیگهای رو انتخاب کنم فکر میکنم اوراهارا هم یه گزینه قوی باشه.
🔸 موریتا: اوه!
🔹 موراتا: آره فکر میکنم او هم نقش مهمی داره.
🔸 موریتا: جالبه!
🔹 موراتا: به جز شینیگامیای مثل ایچیگو، اوراهارا، کسیه که حرکت دیگر شینیگامیهارو به سمت نیروهای باخ هدایت کرده.
او همه چیز رو به حرکت درآورده که باعث میشه یه شخصیت حیاتی تو این بخش از داستان باشه.
🔸 موریتا: درسته!
🔹 موراتا: پس از این منظر اون بهعنوان یکی از بازیکنان کلیدی اصلی این آرک برجسته میشه.
🔸 موریتا: اوراهارا همیشه اون نقش استراتژیست پشت صحنه رو داره. مگه نه؟
یه جورایی مثل راوی داستانه اما فراتر از اون، اون کسیه که نخهای پشت پرده رو میکشه.
🔹 موراتا: هوم، احساس میکنم ایچیگو باید خیلی سخت باشه برای اجرا.
🔸 موریتا: آره قطعا همینطوره! شخصیت سادهای برای به تصویر کشیدن نیست.
🔹 موراتا: یه تعادل ظریف وجود داره باید کمی از حس یک دانشآموز دبیرستانی عادی رو حفظ کنی اما همزمان اونقدر تجربه کرده که به نظر میرسه از اکثر بزرگسالها هم اراده بیشتری داره.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 موراتا: به تصویر کشیدن چنین شخصیتی که یه قهرمان معمولی شونن مانگا نیست احتمالا خیلی چالشبرانگیزه.
🔸 موریتا: وای بعد از 20 سال کار کردن روی این اثر احساس میکنم این اولین باره که کسی واقعا درک کرده چقدر سخته!
تاگوچی سان نظر شما چیه؟
🔹 تاگوچی: از نظر من فقط با نگاه کردن
به نظر میرسه یوهاباخ واقعا سخت باشه.
🔸 موریتا: اوه. جالبه!
🔹 تاگوچی: آره هر چه فصلها پیش میرن دیالوگهای اون بهطور قابل توجهی زیاد میشه و پیچیدهتر هم میشه.
اول با لحنی آرام، متین و مثل یه فرمانده صحبت میکنه اما به مرور شروع میکنه به فریاد زدن و نشان دادن احساسات میکنه مخصوصا در لحظات پر از اکشن.
🔸 موریتا: درسته.
🔹 تاگوچی: دیالوگهای او شامل کلمات و کانجیهای ناآشنایی هم هست که به ندرت دیده میشن و همین باعث میشه اجرای طبیعیش سختتر بشه.
و کلی جمله هست که پر از عبارتهای پیچیدهان!
وقتی همه اون دیالوگهای سخت رو کنار هم میبینیم واضحه که زنده کردن این شخصیت کار سادهای نیست.
اون طوری صحبت میکنه که به هر کلمه معنی میده و انجام این کار با اطمینان واقعاً سخت و چالشبرانگیزه.
🔸 موریتا: قطعا چالشبرانگیزه.
یادم میاد وقتی شروع کردیم به کار روی این اقتباس مدتی بود که سوگو-سان (صداپیشه باخ) رو ندیده بودم.
وقتی دیدمش بهم گفت:
«آه موریتا-کون، فکر کنم این بار دیالوگهای زیادی ندارم، نه؟»
🔹 موریتا: (میخنده) و من بهش گفتم:
«نه، سوگو سان، احتمالا تو بیشترین دیالوگها رو تو این پارت داری!»
(میخنده) و اون جواب داد: «هوم…؟»
من اضافه کردم:
«در واقع در طول کل آرک جنگ خونین هزار ساله احتمالا تو همونی هستی که بیشترین صحبتها رو داری سوگو-سان.»
و باز هم جواب داد با یه «هوم…؟»
وقتی اینو گفتم سوگو سان یه نگاه ترسناک بهم کرد. (میخنده)
مثل اینکه گفت: «صبر کن جدی؟» و بعد وارد استودیو شد با حالتی کاملا ناامید. (میخنده)
میشد فهمید که فکر میکنه: «این واقعا سخت خواهد بود.»
پشتش مثل اینکه سنگینی اون واقعیت رو حس میکرد.
قطعا براش سخت بوده.
دیدن اون صحنه واقعا برام ناراحتکننده بود اما همزمان نشون میداد چقدر نقشش چالشبرانگیزه.
🔸 تاگوچی: در ابتدا سوگو سان حتما فکر میکرد: «این بار زیاد صحبت نمیکنم»، بعد تازه میفهمه: «اوه نه من کلی دیالوگ دارم!»
🔹 موریتا: دقیقا! مثل اینکه یه شوک یهباره بهش وارد شد.
اما با این حال سوگو سان با مهارت فوقالعادهای همه کارها رو مدیریت کرد.
#Anime
#Bleach
#Interview
#AnimWorld
🆔 @Bleach_Channel
❤🔥13⚡2❤2
  