Telegram Web Link
زیفر ساندور (مجارستانی، 1880-1962) پست امپرسیونیست
Hasui Kawase
🌿 مهاتما گاندی؛ روح بزرگ هند 🌿

آن روز که قدرت عشق بر عشق قدرت فائق آید ️جهان رنگ آزادی را خواهد دید.


👤 موهانداس کارامچاند گاندی
📅 (۲ اکتبر ۱۸۶۹ – ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸)

رهبر بزرگ استقلال هند و مبدع فلسفه‌ی مبارزه بدون خشونت (ساتیاگراها) بود. او باور داشت آزادی و عدالت تنها از راه مقاومت مدنی مسالمت‌آمیز به دست می‌آید.

🔹 اندیشه‌ها و آموزه‌ها:

ساتیاگراها (قدرت حقیقت): پایداری بر حقیقت در برابر ظلم

آهیمسا (عدم خشونت): پرهیز از آسیب به انسان و هر موجود زنده

ساده‌زیستی، خودکفایی و بازگشت به ارزش‌های بومی

🌍 اندیشه‌های گاندی الهام‌بخش رهبرانی چون #مارتین_لوتر_کینگ و #نلسون_ماندلا شد.

۲ اکتبر، زادروز او، در تقویم جهانی به عنوان #روز_جهانی_بدون_خشونت نامگذاری شده است.
1👏1
When death comes, it will have your eyes-
This death that is always with us,
From morning till evening, sleepless,
Deaf, like an old remorse
Or some senseless bad habit. Your eyes
Will be an empty word,
A stifled cry, a silence;
The way they appear to you each morning,
When you lean into yourself, alone,
In the mirror. Sweet hope,
That day we too shall know
That you are life and you are nothingness.
For each of us, death has a face.
When death comes, it will have your eyes.
It will be like quitting some bad habit,
Like seeing a dead face
Resurface out of the mirror,
Like listening to shut lips.
We’ll go down into the vortex in silence.


Cesare Pavese

•••

مرگ خواهد آمد و با چشمان تو خواهد نگریست
این مرگی که همراه ماست
از بام تا شام، بی‌خواب،
گنگ، همچون ندامتی کهنه
یا عادتی مُهمل.

چشمانت
کلامی بی‌هوده خواهند بود
فریادی خاموش
و سکوتی.
این‌گونه می‌بینی‌شان هر بامداد
آنگاه که تنها بر خود خم می‌شوی
در آینه.

آه، ای امید عزیز
ما نیز آن روز خواهیم دانست
که هستی و نیستی تویی.

مرگ هرکس را به چشمی می‌نگرد.
مرگ خواهد آمد و با چشمان تو خواهد نگریست.
همچون ترک گفتن عادتی
همچون نگریستنِ باز پیداییِ چهره‌ای مرده در آینه.
همچون گوش‌سپردن به لبی فروبسته
خواهد آمد.

فرو خواهیم شد،
لب فروبسته، در گرداب...


چزاره پاوزه|ترجمه: فرهاد خردمند؛ کاظم فرهادی

•••

خواهد آمد مرگ،
چشمانِ تو را خواهد داشت ــ
مرگی که با ماست،
بام تا شام، بی‌خواب،
لال چون ندامتِ کهنه
یا معصیتِ ابلهانه‌ای.

چشم‌های تو لغتی خالی خواهد بود،
گریه‌ای فروخورده، سکوتی.
این‌گونه هر سحر
خواهیش دید،
وقتی که تک و تنها
روی آینه می‌خَمی.

ای مایه‌ی امید،
ما هم آن روز خواهیم دانست
تویی بود و نبود.

به هرکسی چشمی دارد مرگ.
خواهد آمد مرگ،
چشمانِ تو را خواهد داشت.
چون پایانِ معصیت خواهد بود،
چون دیدنِ این که چهره‌ای مرده
از آیینه در می‌آید،
چون شنیدنِ این که لبانِ بسته
سخن می‌گویند.
و فرومی‌رویم در خاموشی.


چزاره پاوزه|ترجمه: بیژن الهی
👏2
2025/10/27 07:46:01
Back to Top
HTML Embed Code: