Telegram Web Link
من این درها را تنها برای تو باز کرده‌ام
من این ستاره‌ها را تنها برای تو پشتِ پنجره جمع کرده‌ام

من از سایه تنها برای تو می‌گویم
سایه‌ای که بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود روی دیوار
وقتی چراغ روشن می‌شود
من از نور تنها برای تو می‌گویم

نوری که از سقف می‌تابد و پله‌ها را روشن می‌کند
پله‌هایی که بالا می‌روند
پله‌هایی که پایین می‌روند

چیزهای دیگری هم در این اتاق هست که تنها برای تو می‌گویم
مثلا دستی که زیرِ چانه می‌نشیند و غصه  می‌خورد
مثلا لبخندِ پریده‌رنگی که پشتِ لیوانِ آب محو می‌شود
مثلا سری که درد می‌کند و اشک به چشم می‌آورد

من این چیزها را تنها برای تو می‌گویم
تو که می‌دانی این‌ها را برای تو کنار گذاشته‌ام
تو که می‌دانی این‌ها را دیگران نمی‌دانند.
 
یانیس_ریتسوس
👏1
"تنها برای این که مرا دوست می‌داشتی"

تنها برای این آواز می‌خوانم که تو مرا دوست می‌داشتی
در سال‌های دور مرا دوست می‌داشتی
در آفتاب، در آستانه‌ی تابستان، مرا دوست می‌داشتی،
در باران، در برف، در فصل‌های سرد؛
من آواز می‌خوانم، تنها برای این که مرا دوست می‌داشتی.

تنها برای این که چشمانت به من نگریستند
با روحِ روشن تو به تجلی در نگاهت؛
سرشار از غرور، من عالی‌ترین تاجِ وجودم را
بر سر نهادم
تنها برای این که چشمانت به من نگریستند.

تنها برای این که در خرامیدنم ستایشم کردی
و در نگاهت، خرامان، سایه‌ی لغزانم را دیدم،
به سان رؤیایی،
رؤیایی بازیگوش و و دردکشان و غمناک -
تنها برای این که به گاهِ خرامیدنم، آری، ستایشم کردی.

صدایم که زدی انگار به تردید افتاده باشم
تو دست‌هایت را به سوی من دراز کردی
و چشمانت تیره و تار بود،
سرشار از محبت و عشق
صدایم که زدی، انگار به تردید افتاده باشم.
چرا که فقط بر تو، فقط بر تو این خوش آمده بود
هم از این رو رفتنِ من، برای همیشه
زیبا و دلپذیر برجا ماند؛
انگار هرجا که می‌رفتم، تو در پیِ من می‌آمدی،
انگار تو جایی در کنار من می‌رفتی،
چرا که فقط بر تو، فقط بر تو خوش آمده بود.

تنها برای این که مرا دوست می‌داشتی به جهان آمدم،
تنها برای این مقصود - زندگی را
چون هدیه‌ای تابان به من دادند.
در این زندگیِ بی‌مراد، بی‌شادی و امید،
مرادِ زندگی من اینچنین یک‌سَره برآورده شد.
تنها برای این که مرا دوست می‌داشتی به جهان آمدم.

تنها برای عشقِ برگزیده‌ی تو
سپیده‌ی سحری، سرخ‌گل‌های رنگینش را نثارِ بازوانم کرد.
برای آن‌که راهِ تو را لحظه‌ای روشنایی دهم،
شبِ خجسته‌ی معصوم،
چشمانم را از ستارگانِ کریمِ خود پر کرد،
تنها برای عشقِ برگزیده‌ی تو.
تنها برای این که تو مرا این همه زیبا دوست می‌داشتی
زندگی کردم، تا رؤیاهای تو را افزون کنم
زندگی کردم،
اما اکنون تو چون آفتابی غروب کرده‌ای،
و از این روست که من نیز بی‌تو
این‌چنین دل‌انگیز می‌میرم
تنها برای این که تو مرا این همه زیبا
دوست می‌داشتی...

ماریا_پولیدوری (شاعر یونانی)
برگردان: فریدون_فریاد
👏2
من ترس‌ها و اضطراب‌هايم را
نقاشى نمى‌كنم،
بلكه زخم‌هايم در اين نقش پذيرى مؤثرند.
زخم‌هايى كه همواره سپاسشان را داشته و دارم.
زخم‌هايى كه از كودكى به يادگار مانده.
من كودكىِ دردناكى داشتم و تأثير آن دردها
تا امروز در من ادامه دارد و
جزئى از وجودم شده است.
در واقع سپاس زخم‌هايم را دارم كه
از من چنين آدمى ساخته‌اند.
در سپاسمندى از زخم‌هاست كه
به عشق مى‌رسم.
عشق به انسان‌ها، عشق به زندگى
و عشق به مفهوم قدرت مطلق.

اجازه بدهيد صفحه‌اى از كتاب
در فاصله‌ى دو نقطه...! را بخوانم تا
به درستى مفهوم عشقى را
كه تجربه كرده‌ام درك كنيد.

"نخستين بار كه عشق به سراغم آمد
ادعاى مالكيت جهان را كردم
و همه چيز و همه كس را
متعلق به خود دانستم.
امروز كه تهى از خودخواهى‌ها و تصاحب‌ها،
نگاهى عاشقانه به زندگى دارم،
از هرچه هست تنها، مالك تنهايى خويشم
فروتنانه غياب حضورم را اعلام مى‌كنم.
اين است نظام عشق؛ هيچ كس نبودن! "


ایران_درودی
👏3💔1
جنبه‌های هنری و فرهنگی:
دیوارنگاره علاوه بر پیام‌های سیاسی، تصاویر زیبایی از فرهنگ فولکلور اکوادور، نمادهای بومی و چهره‌هایی پر از احساسات انسانی دارد که بازتاب سبک خاص گوایاسامین در نشان دادن رنج و مقاومت مردم است. او با تمرکز بر درد و رنج انسان‌ها، به ویژه بومیان و اقشار تحت‌فشار، هویت هنری منحصر به فردی ایجاد کرد که در آثارش مثل "La Edad de la Ira" (عصر خشم) به اوج رسید.
👏2
NATALIA GONTSJAROVA

ناتالیا گونچاروا

ناتالیا گونچاروا یکی از چهره‌های برجسته آوانگارد روسیه پیش از انقلاب بود.
او به عنوان نقاش، تصویرگر و طراح صحنه برای باله روس‌ها (Ballets Russes) فعالیت می‌کرد.
آثار او در بسیاری از نمایشگاه‌های مهم هنر مدرن در روسیه به نمایش درآمدند و در سن ۳۲ سالگی، نخستین زن و اولین هنرمند آوانگارد شد که نمایشگاهی مرورگرانه از آثارش در مسکو برگزار شد.

تولد: ۱۸۸۱، ناگایوو، روسیه
درگذشت: ۱۹۶۲، پاریس، فرانسه
👏3
او به عنوان الگویی برای دیگر هنرمندان زن روسیه شناخته می‌شد و زنان را تشویق می‌کرد که به خود، توانایی‌هایشان و حقوقشان در برابر بشریت و خداوند باور داشته باشند.
👏2
2025/10/26 15:37:41
Back to Top
HTML Embed Code: