برای هر انسان، کسی باید باشد
که با دوست داشتن زیباترش کند.
مثل آن پنجرهی چوبی
که از شمعدانیها
جان تازهای میگیرد.
#تورگوت_اویار
که با دوست داشتن زیباترش کند.
مثل آن پنجرهی چوبی
که از شمعدانیها
جان تازهای میگیرد.
#تورگوت_اویار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸جناب استاد دکتر میرجلالالدین کزازی درباره دو دیو آز و خشم میفرمایند.
👏1
بعضی از مردم اصرار دارند خود را به دیگران بشناسانند و ثروت خود را به رخ آنها بکشند اما این نوع آدمها از درون خود زجر میکشند ، چرا که شادی آنها وابسته به تفکر دیگران است ...
#آرتور شوپنهاور
#آرتور شوپنهاور
آنچه زندگیتان را غنی میکند، چیزهایی نیستند که به آن اضافه میکنید،
چیزهایی هستند که از،آن حذف میکنید.
📕 هنر خوب زیستن
✍🏻 #رولف_دوبلی
چیزهایی هستند که از،آن حذف میکنید.
📕 هنر خوب زیستن
✍🏻 #رولف_دوبلی
منتظر باش اما معطل نشو، تأمل کن اما متوقف نشو، قاطع باش اما لجباز نباش،
شکست بخور اما دوباره تلاش کن!
#جین_سیمونز
شکست بخور اما دوباره تلاش کن!
#جین_سیمونز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما اِشتباه میکنیم تا یاد بگیریم
هیچ اِشتباهی هدر نمیره،
فقط مسیرِ یادگیریه.....
هیچ اِشتباهی هدر نمیره،
فقط مسیرِ یادگیریه.....
لرستان،
مسیر ریلی آبشار بیشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرفهای قشنگ کارتونها که ما بچه بودیم و حواسمون بهشون نبود :)
تمام درختان پارک کوچه بغلی خانه مان دوستان منند
ابرهایی که در آسمانند
ستاره ها
و حتی ماه که با کمتر کسی دوست می شود
با خورشید آن قدر رفیقم که هر صبح
برای دیدنم از پنجره ی اتاقم می آید و به من سر می زند
با هر نسیمی که می وزد دست می دهم
گاهی دست مورچه ها را می گیرم
کمکشان می کنم تکه های کوچک نان را
به خانه ببرند
دوست صمیمی زیاد دارم
با قطرات باران دوستم
و با تمام گنجشک های شهرمان
هر روز حال پیچک های روی دیوار حیاط را
می پرسم
اما به آدم ها زیاد نزدیک نمی شوم
آدم ها هر وقت دور و برم زیاد می شوند احساس تنهایی می کنم
انگشت شمارند دوستانم میان آدم ها
گاهی فکر می کنم اصلا شاید من هم گل و گیاه
و درختی بودم که اتفاقی بر خورده ام میان آدم ها
با درختان انس بیشتری.دارم
بیشتر دوست دارم دست در گردن درختان
بیندازم تا آدم ها
دلم می خواست می شد گل ها راه بروند
آن وقت حتما دست گل رزی را می گرفتم و عصر کنار رودخانه قدم می زدیم
یا با گل شب بو می رفتیم شیک ترین رستوران شهر و شام می خوردیم
شاید هم یک روز با تمام گل های شهر قرار می گذاشتم صبح زود دسته جمعی پیاده روی کنیم
میانه ام با سنگ ها هم خوب است
آنقدر خوب که اسم تک تکشان را می دانم
من سنگ های زیادی را می شناسم که دلشان از دل آدم ها نرم تر است
من حتی خاک را هم دوست دارم
ریگ ها و ماسه های لب ساحل را
اگر یک دوست وفادار و قدیمی داشته باشم بی شک نامش دریاست
به طبیعت احترام می گذارم
من می ایستم و حتی با باد که دست هایش همیشه پر از گرد و غبار است دست می دهم و حرف می زنم
قاصدک ها را دوست دارم بیشتر از همه ی پیام رسان های دیگر به آنها اعتماد دارم
من فکر می کنم تنها جنس نامرغوب جهان میان آدم هاست خوب و بدشان قابل تشخیص نیست هزار و یک نقاب بر چهره دارند
بعضی وقت ها با خودم می گویم
کاش من هم درخت بودم
درختی در یک جنگل پر از مه
بانو لطیفه صمدوند
ابرهایی که در آسمانند
ستاره ها
و حتی ماه که با کمتر کسی دوست می شود
با خورشید آن قدر رفیقم که هر صبح
برای دیدنم از پنجره ی اتاقم می آید و به من سر می زند
با هر نسیمی که می وزد دست می دهم
گاهی دست مورچه ها را می گیرم
کمکشان می کنم تکه های کوچک نان را
به خانه ببرند
دوست صمیمی زیاد دارم
با قطرات باران دوستم
و با تمام گنجشک های شهرمان
هر روز حال پیچک های روی دیوار حیاط را
می پرسم
اما به آدم ها زیاد نزدیک نمی شوم
آدم ها هر وقت دور و برم زیاد می شوند احساس تنهایی می کنم
انگشت شمارند دوستانم میان آدم ها
گاهی فکر می کنم اصلا شاید من هم گل و گیاه
و درختی بودم که اتفاقی بر خورده ام میان آدم ها
با درختان انس بیشتری.دارم
بیشتر دوست دارم دست در گردن درختان
بیندازم تا آدم ها
دلم می خواست می شد گل ها راه بروند
آن وقت حتما دست گل رزی را می گرفتم و عصر کنار رودخانه قدم می زدیم
یا با گل شب بو می رفتیم شیک ترین رستوران شهر و شام می خوردیم
شاید هم یک روز با تمام گل های شهر قرار می گذاشتم صبح زود دسته جمعی پیاده روی کنیم
میانه ام با سنگ ها هم خوب است
آنقدر خوب که اسم تک تکشان را می دانم
من سنگ های زیادی را می شناسم که دلشان از دل آدم ها نرم تر است
من حتی خاک را هم دوست دارم
ریگ ها و ماسه های لب ساحل را
اگر یک دوست وفادار و قدیمی داشته باشم بی شک نامش دریاست
به طبیعت احترام می گذارم
من می ایستم و حتی با باد که دست هایش همیشه پر از گرد و غبار است دست می دهم و حرف می زنم
قاصدک ها را دوست دارم بیشتر از همه ی پیام رسان های دیگر به آنها اعتماد دارم
من فکر می کنم تنها جنس نامرغوب جهان میان آدم هاست خوب و بدشان قابل تشخیص نیست هزار و یک نقاب بر چهره دارند
بعضی وقت ها با خودم می گویم
کاش من هم درخت بودم
درختی در یک جنگل پر از مه
بانو لطیفه صمدوند
👏1
