Telegram Web Link
عکس کمتر دیده شده
#عارف_قزوینی
در کنار
#قمرالملوک‌وزیری
همدان ۱۳۱۰


@Vaajpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند باد‌جن #ناصر_تقوایی
نریشن این فیلم را #احمد_شاملو می‌خواند

@Vaajpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند #احسان‌_عبدی‌پور
از مراسم زار یا همان جن‌گیری
⛔️این ویدیو شامل صحنه‌های ناخوشایند
مثل بریده‌شدن سر حیوانات
و نوشیدن خون است
اگر آزار می‌بینید تماشایش نکنید⛔️

@Vaajpub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقیقت دارد
تو را دوست دارم در این باران...



#احمدرضا_احمدی
@Vaajpub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من از نهایت شب حرف می‌زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می‌زنم...



#فروغ_فرخزاد
#مهدی_اخوان‌ثالث

@Vaajpub
کوبیدن بر دف شعر فارسی

کتابی برای یادگیری اصول وزن شعر کلاسیک پارسی بدون پیچیدگی‌های غیر لازم عروض سنتی. به زبان ساده برای عموم، بویژه مناسب نوازندگان و هنرجویان موسیقی.

@Vaajpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
« برف »

خواننده: علی حیدری نیا
شاعر: علیرضا جهانشاهی
آهنگساز و تنظیم کننده: محمد مهدی قوام
همخوان: غزل بیگناه
پیانو: محیا مرعشی
ویولن: علی مداح
تمبک: نیما افتخار شاهرودی
سه تار: محمد مهدی قوام
سازهای الکترونیک: جلیل حیدری

@Vaajpub
Forwarded from حميدرضا بصيرت (hamidreza basirat)
࿐჻ᭂ⸙⸙჻ᭂ࿐

منتشر شد
مجموعه شعر سپید
از زمستان تنها تو بودی که آب می شد
ـ حمیدرضا بصیرت
ـ با مقدمه فیض شریفی
ـ نشر واج
ـ دکتر لیلا کردبچه

@Hamidrezabasirat1
@vaajpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موج‌ها خوابيده‌اند آرام و رام
طبل توفان از نوا افتاده است
چشمه‌های شعله‌ور خشكيده‌اند
آب‌ها از آسيا افتاده است
در مزارآباد شهر بی‌تپش
وای‌ِ جغدی هم نمی‌آید به‌گوش
دردمندان بی‌خروش و بی‌فغان
خشمناكان بی‌فغان و بی‌خروش
آه‌ها در سينه‌ها گم‌ كرده راه
مرغكان سرشان به‌زیر بال‌ها
در سكوت جاودان مدفون شده‌ست
هر چه غوغا بود و قيل و قالها
آب‌ها از آسيا افتاده است
دارها برچيده خون‌ها شسته‌اند
جای رنج و خشم و عصيان بوته‌ها
پشكبن‌های پلیدی رسته‌اند
مشت‌های آسمان‌كوب قوی
واشده‌ست و گونه‌گون رسوا شده‌ست
يا نهان سيلی‌زنان, يا آشكار
كاسه‌ی پست گدایی‌ها شده‌ست
خانه خالی بود و خوان بی‌آب و نان
وآنچه بود, آش دهن‌سوزی نبود
اين شب ست, آری شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود...

#مهدی_اخوان_ثالث

@Vaajpub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ابراهيم_گلستان :

هدایت مردِ فوق العاده خوبی بود. مردِ فوق العاده درجه اولی بود... به نفسِ هنر آشنا بود، اهل هنر بود، چاخان نبود، باانصاف بود، باشرف بود، و انسان بود. آی انسان بود.


@Vaajpub
Forwarded from نشر واج
🔘 نشر واج 🔘 ناشر تخصصی ادبیات 🔘

🖋 شعر
🖋 داستان کوتاه
🖋 رمان
🖋 نمایشنامه
🖋 ترجمه
🖋 پژوهش
🖋 نقد ادبی و...

☎️ ارتباط با ما:

🔘 تلفن: 09123151251
🔘 ایمیل: [email protected]
🔘 سایت: vaajpup.cm || @vaajpub.ir
🔘 کانال تلگرام: @vaajpub
🔘 اینستاگرام: https://instagram.com/vaajpub
🔘 ارتباط در تلگرام: @Vajpub
به یاد پدر

نه درختان توت
و نه گنجشک‌های روی دیوار
تنها تو می‌توانی شیرین باشی و غمگین.



#نرگس_برهمند
@Vaajpub
خیلی وقتا افسردگی چهره واقعی خودش رو نشون نمی‌ده.

تمام چهره‌های شادِ حاضر در این عکس، سلبریتی‌ها و افراد مشهوری هستند که خودکشی کردن یا به‌دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر (اُوِر دوز) جونشون رو از دست دادن.

@Vaajpub
منتشر شد


برای تهیه این کتاب:

@vajpub
@vajpub
بگیر و ببند ماه رمضان ادامه دارد. من تمام روز را در خانه هستم و وقت را یکجوری می‌گذرانم. حالت محکومیتی است.

نامه‌ به حسن شهید نورایی
#صادق_هدایت

@Vaajpub
خاطره #مجید_انتظامی از #احمدرضا_احمدی و ساخت موسیقی برای بچه‌های کوه آلپ



سال 1356 بود. من از خانواده‌ام جدا شده بودم و تنها زندگی می‌کردم. هنوز ازدواج نکرده بودم و هزینه‌هایم با خودم بود. حقوقی که آن موقع وزارت ارشاد بابت نوازندگی در ارکستر سمفونیک به ما می‌داد سه‌هزار تومان بود و کفاف مخارجم را نمی‌داد. کارهای مختلفی می‌کردم از مسافرکشی بگیرید و بروید جلو و اصلا این طور نبود که فکر کنید خیلی راحت تصمیم گرفتم آهنگساز بشوم و شدم.

خسته شده بودم، بریده بودم و نمی‌دانستم چه باید بکنم، یک روز رفتم دیدن احمدرضا احمدی که آن موقع رئیس واحد موسیقی کانون پرورش فکری کودکان‌ و نوجوانان بود. گفت چرا این قدر درب و داغانی؟ گفتم اوضاعم بی‌ریخت و وضع کار خراب است. گفت بیا آهنگ بساز. گفتم پیانو و هیچ‌کدام از چیزهایی را که لازمه آهنگسازی است، ندارم. گفت می‌توانی غروب که تعطیل شدم بیایی دنبالم؟

غروب با پیکانم رفتم دنبالش که برویم رستوران غذا بخوریم. به تخت‌طاووس که رسیدیم گفت یک لحظه نگه‌دار الان برمی‌گردم. رفت آن طرف خیابان و یک ربع، نیم ساعت بعد برگشت و سوار شد. رفتیم رستورانی در خیابان پهلوی سابق روبروی پارک ملت. ناهار و شاممان را یکی کردیم و رفتیم خانه احمدرضا در قیطریه. احمدرضا رفت چای درست کند که زنگ خانه‌اش را زدند، در را باز کرد و دیدم چند نفر دارند یک پیانو را می‌آورند داخل!

فهمیدم تخت‌طاووس که پیاده شد، رفته پیانو سفارش داده. پیانو را آوردند و گذاشتند داخل اتاق و احمدرضا گفت بیا این هم وسیله! برو کار کن. من تقریبا شش ماه با او زندگی کردم. در طول این مدت برای کاست‌های فروغ فرخزاد، یدالله رویایی و نصرت‌ رحمانی با عنوان «صدای شاعر» آهنگسازی کردم و برای انیمیشن «زال و سیمرغ» موسیقی ساختم که در انیمیشن «بچه‌های کوه آلپ» هم استفاده شد. هر کدام این‌ها دستمزدهای خود را داشت و اوضاعم کم‌کم بهتر شد.

@vaajpub
@YadeAyyaam
بچه های کوه آلپ
موسیقی تیتراژ بچه‌های کوه آلپ
اثر #مجید_انتظامی

@vaajpub
#عباسی_میلانی دربارۀ دوستی #صادق_چوبک با #هویدا می‌نویسد:

«از میان این دوستی‌های ادبی، تنها موردی که تا آخر عمر هویدا باقی ماند رفاقت با صادق چوبک بود. چوبک که یکی از اعضای محفل هدایت بود خودش چهره‌ای مشهور در تاریخ داستان‌نویسی ایران به شما می رفت و بر حسب تصادف خدمت وظیفه خود را همزمان با هویدا در دانشکده افسری انجام می‌داد. دو مرد اغلب روزها پس از آنکه کار خود را در دانشکده افسری به پایان می‌رساندند همراه یکدیگر عازم خانه می‌شدند آنها نه پول داشتند نه اتومبیل ولی هر دو به نوشیدنی علاقمند بودند. در کافه مورد علاقه شان توقف می‌کردند و نیم بطر ودکای ارزان تنها مشروبی که استطاعت پرداخت پولش را داشتند می‌نوشیدند چوبک به خاطر می‌آورد که امیر عباس همیشه شنونده خوبی بود. به شایعات گفتگوهای سبک سرانه بحث های انتزاعی و جزئیات زندگی روزمره دیگران علاقه داشت. یکی از مسائلی که در آن بعد از ظهرها که سرش از ودکا گرم می‌شد مطرح می‌کرد مذهب بود. هویدا زیر دست فرانسویان غیر مذهبی تربیت شده بود. او خواننده حریص آثار ولتر و طرفدار روشنگری بود. در بحث‌های خصوصی درباره مذهب از ولتر نقل قول می‌کرد. چوبک غالبا می‌گفت: او بی‌دینی مبارز است. مشروب خواری با چوبک در دوران نخست وزیری هویدا نیز ادامه یافت او هر چهارشنبه قبل از آنکه برای صرف شام به خانه مادرش برود به دیدار چوبک و همسرش قدسی می‌رفت. یک لیوان ویسکی می‌نوشید یکی دو لقمه پنیر دانمارکی می‌خورد و سپس به بحث ادبی و وراجی می‌پرداختند. قاعده بر این بود که وارد سیاست نشوند در این دوران سلیقه هویدا در گزینش دوستان به ویژه چوبک و هدایت از بسیاری جهات قابل توجه است. چوبک و هدایت دو تن از مبارزترین بی‌دینان و ضد اسلامی‌ترین نویسندگان ایران بودند.»

- عباس میلانی
- ابوالهول ایرانی

@vaajpub
2025/07/05 19:12:59
Back to Top
HTML Embed Code: