#مارون
صورت سود و زیان زمستان 1403 و مقایسه با فصل قبل مارون
این شرکت در زمستان 1403 با فروش 18,904.9 میلیارد تومان سود خالص 4,984.7 میلیارد تومانی را محقق کرد؛ با سرمایه 800.0 میلیارد تومان موفق به ساخت سود 623.1 تومانی به ازای هر سهم شده است. «مارون» در پاییز سود خالص 3,079.6 میلیارد تومانی را با فروش 14,580.6 میلیارد تومان شناسایی کرده بود؛ سود هر سهم 384.9 تومانی در پاییز. حاشیه سود ناخالص زمستان و پاییز به ترتیب برابر با -0.2 و 37.9 درصد است. ارزش بازار کنونی این سهم 136000.0 میلیارد تومان و آخرین معاملات مارون در قیمت 170350.0 ریال انجام شده است.
@bourse_automation
صورت سود و زیان زمستان 1403 و مقایسه با فصل قبل مارون
این شرکت در زمستان 1403 با فروش 18,904.9 میلیارد تومان سود خالص 4,984.7 میلیارد تومانی را محقق کرد؛ با سرمایه 800.0 میلیارد تومان موفق به ساخت سود 623.1 تومانی به ازای هر سهم شده است. «مارون» در پاییز سود خالص 3,079.6 میلیارد تومانی را با فروش 14,580.6 میلیارد تومان شناسایی کرده بود؛ سود هر سهم 384.9 تومانی در پاییز. حاشیه سود ناخالص زمستان و پاییز به ترتیب برابر با -0.2 و 37.9 درصد است. ارزش بازار کنونی این سهم 136000.0 میلیارد تومان و آخرین معاملات مارون در قیمت 170350.0 ریال انجام شده است.
@bourse_automation
#مارون
صورت سود و زیان زمستان 1403 و مقایسه با فصل قبل مارون
این شرکت در زمستان 1403 با فروش 18,904.9 میلیارد تومان سود خالص 4,984.7 میلیارد تومانی را محقق کرد؛ با سرمایه 800.0 میلیارد تومان موفق به ساخت سود 623.1 تومانی به ازای هر سهم شده است. «مارون» در پاییز سود خالص 3,079.6 میلیارد تومانی را با فروش 14,580.6 میلیارد تومان شناسایی کرده بود؛ سود هر سهم 384.9 تومانی در پاییز. حاشیه سود ناخالص زمستان و پاییز به ترتیب برابر با -0.2 و 37.9 درصد است. ارزش بازار کنونی این سهم 136000.0 میلیارد تومان و آخرین معاملات مارون در قیمت 170350.0 ریال انجام شده است.
@bourse_automation
صورت سود و زیان زمستان 1403 و مقایسه با فصل قبل مارون
این شرکت در زمستان 1403 با فروش 18,904.9 میلیارد تومان سود خالص 4,984.7 میلیارد تومانی را محقق کرد؛ با سرمایه 800.0 میلیارد تومان موفق به ساخت سود 623.1 تومانی به ازای هر سهم شده است. «مارون» در پاییز سود خالص 3,079.6 میلیارد تومانی را با فروش 14,580.6 میلیارد تومان شناسایی کرده بود؛ سود هر سهم 384.9 تومانی در پاییز. حاشیه سود ناخالص زمستان و پاییز به ترتیب برابر با -0.2 و 37.9 درصد است. ارزش بازار کنونی این سهم 136000.0 میلیارد تومان و آخرین معاملات مارون در قیمت 170350.0 ریال انجام شده است.
@bourse_automation
Forwarded from گسترش سوخت سبز زاگرس (شگستر)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همزمان با ارسال نخستین محموله بیواتانول سوختی به پالایشگاه آبادان و آغاز عرضه بنزین سبز در ایران مدیران پالایشگاه آبادان ضمن بازدید از زیست پالایشگاه کرمانشاه برنامه ریزی همکاری بلند مدت را پایه ریزی نمودند.
#شگستر #بیواتانول #سوخت_سبز#زیست_پالایشگاه
#شگستر #بیواتانول #سوخت_سبز#زیست_پالایشگاه
برای ایران
شاید یکی از دردناکترین و غمانگیزترین دورانی بود که تجربه کردیم و امیدوارم دیگه تکرار نشه. شاید در اینکه چرا به اینجا رسیدیم و چه کنیم در آینده که چنین اتفاقاتی تکرار نشه با هم اختلاف نظر داشته باشیم ولی احتمالا در اینکه قلب همه ما برای ایران و ایرانی، خانواده، عزیزان و دوستان میزنه مشترک هستیم. به نظرم نیاز هست به همه ناترازیهایی که کشور باهاش مواجه هست و حالا به محل بحث تبدیل شده اتفاقات تلخ این چند هفته رو هم اضافه کنیم و باب گفتگو در این زمینه هم باز بشه.
امیدوارم خوب و سلامت باشید
شاید یکی از دردناکترین و غمانگیزترین دورانی بود که تجربه کردیم و امیدوارم دیگه تکرار نشه. شاید در اینکه چرا به اینجا رسیدیم و چه کنیم در آینده که چنین اتفاقاتی تکرار نشه با هم اختلاف نظر داشته باشیم ولی احتمالا در اینکه قلب همه ما برای ایران و ایرانی، خانواده، عزیزان و دوستان میزنه مشترک هستیم. به نظرم نیاز هست به همه ناترازیهایی که کشور باهاش مواجه هست و حالا به محل بحث تبدیل شده اتفاقات تلخ این چند هفته رو هم اضافه کنیم و باب گفتگو در این زمینه هم باز بشه.
امیدوارم خوب و سلامت باشید
Forwarded from Hossein Abdoh Tabrizi
خاطرات جنگ ۱۲ روزه
نمیدانستم جنگ ۱۲ روزهی ایران ـــــ اسرائیل مهمترین تجربهی مشترک من و همسرم بشود: برای اولین بار، ۱۲ روز با زنم در دو اتاق و دونفری زندگی میکنیم؛ تمام وقت.
فعلاً همسرم بدون پرستارش ــــ با آن بیماری بیرحم اماس و دقودلیهایی که بیمار یکسره سر اطرافیان خالی میکند، و فعلاً من دمِ دست هستم ــــ فرماندهی کل این دو اتاق است، و من تنها سرباز، با چند گربهی نیمهولگرد که در ایوان میچرخند و با غذا دادن همسرم، به ارتش او پیوستهاند. زبونم رو قفل کرده و جیک نمیزنم. فرماندهای با حافظهی سوپر درخشان که هیچ چیز و اشتباهی یادش نمیرود. یادش نمیرود ۴۹ سال قبل، اولین روزی که بردمش تا به فامیلم معرفی کنم، مادرم قرمهسبزی پخته بود. بنابراین، هنوز هم حقِ اعتراض به ۵ وعدهی قرمهسبزیِ سریال خوردن ندارم. چون یکبار ۲۷ سال پیش شلهزرد تعارف کرد و گفتم میل ندارم، چند دهه است در تحریم شلهزرد هستم. «تو که شلهزرد دوست نداشتی، متنفر بودی!» با خودم میگویم «اگر تو این حافظه را داشتی، تمام تناقضگوییهای دوستان طرفدار نظام چندنرخی ارز در این ۴۰ سال را به چشمشان میآوردی!»
قبل از جنگ، غیر از فیزیوتراپ، از ترس کمردرد، استخر هتل هما میرفتم تا در آب قدم بزنم. توی این دوازده روز، توی چالهی مبل نشستهام و تنهایی جلوی تلویزیون جبههی جنگی تشکیل دادهام و بالا و پایین میپرم. حالا درد مچها و آرنجهای روز اول جنگ به گردن زده. بعد در روز سوم جنگ سُر خورد به کمرم، و شب بعد رسماً تا رانها پیشروی کرد. همسرم که هرچه از کلاس یازده و دوازده رشتهی طبیعی خوانده، ریز یادش است، یادآور میشود که «نه بابا، همه از گردن است.» روز ششم جنگ میگویم که حالا به کمر زده. و از ظهرِ روز نهم، دو پاراگراف ننوشته، پای راستم میگیرد.
شبها، وحشتناکتر از صدای بمبها و انفجارها، صدای بیمنطق کارشناسان شبکهی خبر است که نمیدانم از کجا پیدایشان میکنند. منطق آبدوغخیاری و جملات تکراری مثل اینکه «اوضاع کاملاً عادیست!» در همان حال، حملهی پشهها هم هست. به جانم افتادهاند مثل ترکش موشک؛ روی پیشانی، لالهی گوش، بازو، ساعد، کف دست، آرنج، زانو، ساق، قوزک و انگشت پا را زدهاند! زنم میگوید «شیرینگوشت هستی، میبینی من را که نزدهاند!» عاشقانهترین جملهای که در طول جنگ از عیال شنیدم.
از دو سبد دارو در حوالی محل جلوسش، شب و روز طبق نسخهی همسرجان، روغن ضددرد به گردن و سینه و بر و بازو میمالم. ساعتها پاهایم را به هم سابیدهام تا از خارش بیفتند. بعد با کرم ضد پشه، خودم را واکس میزنم؛ اما بیشتر اشتهای پشهها را باز میکند تا دفع شر آنها.
در این حالت آمادهباش مداوم، زنم مرا به مأموریت خرید میفرستد. بعد از ۵۱ سال تدریس، دارم با نظام قیمتها آشنا میشوم! هنوز بعد از خرید نان به خانه نرسیده، پیام میرسد که «فانتا هم یادت نره!» نمیدانم این معادلهی نان سنگک و فانتا در کجای دکترین دفاعیاش جای میگیرد، ولی سربازم و امر، امر فرمانده است.
از شب دوم، قورباغههای برکهی پشت ساختمان با صدایشان پردهی شب را پُر کردهاند و جای موسیقی خواب شبانه را گرفتهاند. هیچوقت فکر نمیکردم غُرغُر این دوزیستان خیس، آرامبخشتر از فرمایشات مبارک برخی تحلیلگران رسمی باشد. هرگاه اینترنت خِسخِسی میکند، میپرم که اگر زورش برسد، به پنجشش نفرِ حاضرِ باقیمانده از لشکر ۱۰۲۴ عضو واتزآپیمان پیامی بفرستم. در همین حین و وین، منشی دفتر، با عبور از سنگرهای پیچیدهی ویپیان و فیلتر، پیام را به خط مقدم میرساند که «فردا نوبت عمل BCC سر شماست.» اینترنت نفس ندارد که جواب بدهم: «جراح خودش قبل از من به چاک زده!»
خواب دیگر ساعتی ندارد؛ به چرتهای پراکنده در طول ۲۴ ساعت تبدیل شده. گاهوبیگاه یاد آقا مصفا میافتم؛ همان همکار شرکت که مواضعش آنقدر تند بود که گاهی از خودش هم عبور میکرد. فقط در این دوازده روزه است که زورم به انتقام از او میرسد. در حالت خواب و بیدار، یخهاش را میگیرم و میگویم: «حال کردی از تکنولوژی موشک؟» بعد، در همان رؤیا، ادامه میدهم: «ببین، بعضی از همین دانشمندان عزیز، نه نماز اول وقت میخوانند، نه دخترانشان در امان از اخطار حجاباند. حالا حکم جنابعالی چیست؟»
نمیدانستم جنگ ۱۲ روزهی ایران ـــــ اسرائیل مهمترین تجربهی مشترک من و همسرم بشود: برای اولین بار، ۱۲ روز با زنم در دو اتاق و دونفری زندگی میکنیم؛ تمام وقت.
فعلاً همسرم بدون پرستارش ــــ با آن بیماری بیرحم اماس و دقودلیهایی که بیمار یکسره سر اطرافیان خالی میکند، و فعلاً من دمِ دست هستم ــــ فرماندهی کل این دو اتاق است، و من تنها سرباز، با چند گربهی نیمهولگرد که در ایوان میچرخند و با غذا دادن همسرم، به ارتش او پیوستهاند. زبونم رو قفل کرده و جیک نمیزنم. فرماندهای با حافظهی سوپر درخشان که هیچ چیز و اشتباهی یادش نمیرود. یادش نمیرود ۴۹ سال قبل، اولین روزی که بردمش تا به فامیلم معرفی کنم، مادرم قرمهسبزی پخته بود. بنابراین، هنوز هم حقِ اعتراض به ۵ وعدهی قرمهسبزیِ سریال خوردن ندارم. چون یکبار ۲۷ سال پیش شلهزرد تعارف کرد و گفتم میل ندارم، چند دهه است در تحریم شلهزرد هستم. «تو که شلهزرد دوست نداشتی، متنفر بودی!» با خودم میگویم «اگر تو این حافظه را داشتی، تمام تناقضگوییهای دوستان طرفدار نظام چندنرخی ارز در این ۴۰ سال را به چشمشان میآوردی!»
قبل از جنگ، غیر از فیزیوتراپ، از ترس کمردرد، استخر هتل هما میرفتم تا در آب قدم بزنم. توی این دوازده روز، توی چالهی مبل نشستهام و تنهایی جلوی تلویزیون جبههی جنگی تشکیل دادهام و بالا و پایین میپرم. حالا درد مچها و آرنجهای روز اول جنگ به گردن زده. بعد در روز سوم جنگ سُر خورد به کمرم، و شب بعد رسماً تا رانها پیشروی کرد. همسرم که هرچه از کلاس یازده و دوازده رشتهی طبیعی خوانده، ریز یادش است، یادآور میشود که «نه بابا، همه از گردن است.» روز ششم جنگ میگویم که حالا به کمر زده. و از ظهرِ روز نهم، دو پاراگراف ننوشته، پای راستم میگیرد.
شبها، وحشتناکتر از صدای بمبها و انفجارها، صدای بیمنطق کارشناسان شبکهی خبر است که نمیدانم از کجا پیدایشان میکنند. منطق آبدوغخیاری و جملات تکراری مثل اینکه «اوضاع کاملاً عادیست!» در همان حال، حملهی پشهها هم هست. به جانم افتادهاند مثل ترکش موشک؛ روی پیشانی، لالهی گوش، بازو، ساعد، کف دست، آرنج، زانو، ساق، قوزک و انگشت پا را زدهاند! زنم میگوید «شیرینگوشت هستی، میبینی من را که نزدهاند!» عاشقانهترین جملهای که در طول جنگ از عیال شنیدم.
از دو سبد دارو در حوالی محل جلوسش، شب و روز طبق نسخهی همسرجان، روغن ضددرد به گردن و سینه و بر و بازو میمالم. ساعتها پاهایم را به هم سابیدهام تا از خارش بیفتند. بعد با کرم ضد پشه، خودم را واکس میزنم؛ اما بیشتر اشتهای پشهها را باز میکند تا دفع شر آنها.
در این حالت آمادهباش مداوم، زنم مرا به مأموریت خرید میفرستد. بعد از ۵۱ سال تدریس، دارم با نظام قیمتها آشنا میشوم! هنوز بعد از خرید نان به خانه نرسیده، پیام میرسد که «فانتا هم یادت نره!» نمیدانم این معادلهی نان سنگک و فانتا در کجای دکترین دفاعیاش جای میگیرد، ولی سربازم و امر، امر فرمانده است.
از شب دوم، قورباغههای برکهی پشت ساختمان با صدایشان پردهی شب را پُر کردهاند و جای موسیقی خواب شبانه را گرفتهاند. هیچوقت فکر نمیکردم غُرغُر این دوزیستان خیس، آرامبخشتر از فرمایشات مبارک برخی تحلیلگران رسمی باشد. هرگاه اینترنت خِسخِسی میکند، میپرم که اگر زورش برسد، به پنجشش نفرِ حاضرِ باقیمانده از لشکر ۱۰۲۴ عضو واتزآپیمان پیامی بفرستم. در همین حین و وین، منشی دفتر، با عبور از سنگرهای پیچیدهی ویپیان و فیلتر، پیام را به خط مقدم میرساند که «فردا نوبت عمل BCC سر شماست.» اینترنت نفس ندارد که جواب بدهم: «جراح خودش قبل از من به چاک زده!»
خواب دیگر ساعتی ندارد؛ به چرتهای پراکنده در طول ۲۴ ساعت تبدیل شده. گاهوبیگاه یاد آقا مصفا میافتم؛ همان همکار شرکت که مواضعش آنقدر تند بود که گاهی از خودش هم عبور میکرد. فقط در این دوازده روزه است که زورم به انتقام از او میرسد. در حالت خواب و بیدار، یخهاش را میگیرم و میگویم: «حال کردی از تکنولوژی موشک؟» بعد، در همان رؤیا، ادامه میدهم: «ببین، بعضی از همین دانشمندان عزیز، نه نماز اول وقت میخوانند، نه دخترانشان در امان از اخطار حجاباند. حالا حکم جنابعالی چیست؟»
جهنم جنگ یا بزرخ پساجنگ
امسال را به عنوان سال سرمایهگذاری برای تولید نامیدند. به عنوان یکی از فعالان اقتصادی که در زمینه جذب سرمایهگذاران در تولید مشارکت دارد باید گفت آسیبهای جدی در دوره جنگ سخت ۱۲ روزه به اقتصاد کشور و فعالان اقتصادی از نظر واقعی و روانی وارد شد و بدتر از آن در دوره آتش بس فعلی فضا کاملا نگرانکننده است و حتی از دوره جنگ میتواند آسیبهای جدیتری را به تدریج نمایان سازد.
گرچه در ظاهر جنگ تمام شده است و به آتش بس ختم شده با این حال همه نگران هستند که دوباره آتش برافروخته شود. وضعیت مذاکرات نامشخص است و با رویهای که برای مکانیزم ماشه پیش رو است این وضعیت بدتر نیز شده است. شاید ضعف اقتصادی کشور را باید در کنار سایر عوامل از مهمترین دلایل جسارت طرف مقابل برای تجاوز به خاک ایران عنوان کرد. در شرایط کنونی همه منتظرند که تصمیمات کشور چیست؟ اما برزخ کنونی که مشخص نیست دوباره میخواهد به جنگی دیگر ختم شود یا باید امیدوار بود به دوره صلح و رفع تحریمها برسیم به شدت در حال آسیب شدید به کل اقتصاد کشور است. شاید باید به سیاستگذاران گوشزد کرد که طولانی شدن این دوره با توجه به باقی ماندن تهدید موجود از سمت طرف مقابل تا چه حد میتواند برای فعالان اقتصادی و به دنبال آن اقتصاد کشور زیانبار باشد.
من هم هیچ ایدهای ندارم که قرار است این دوره تا چه زمانی طول بکشد؟ بعد از این چه خواهد شد اما حالا نگرانم مثل همه، آیا دوباره بناست که ایران وارد جنگ دوباره شود؟ اصلا اقتصاد ایران و سایر عوامل مستقیم توان تحمل جنگ و دفاع دوباره را دارد؟ اگر واقعا توان کافی وجود ندارد تکلیف چیست؟ آیا برنامهای برای مذاکره و ایجاد یک صلح دائمی وجود دارد؟ طبیعتا تمام سران دولتی و حکومتی میدانند اقتصاد کشور که پیش از این با مشکلات عدیدهای همراه بود در فشار روانی و واقعی برزخ جنگی کنونی میتواند دچار چه آسیبهای جدی شود.
@bourse_automation
امسال را به عنوان سال سرمایهگذاری برای تولید نامیدند. به عنوان یکی از فعالان اقتصادی که در زمینه جذب سرمایهگذاران در تولید مشارکت دارد باید گفت آسیبهای جدی در دوره جنگ سخت ۱۲ روزه به اقتصاد کشور و فعالان اقتصادی از نظر واقعی و روانی وارد شد و بدتر از آن در دوره آتش بس فعلی فضا کاملا نگرانکننده است و حتی از دوره جنگ میتواند آسیبهای جدیتری را به تدریج نمایان سازد.
گرچه در ظاهر جنگ تمام شده است و به آتش بس ختم شده با این حال همه نگران هستند که دوباره آتش برافروخته شود. وضعیت مذاکرات نامشخص است و با رویهای که برای مکانیزم ماشه پیش رو است این وضعیت بدتر نیز شده است. شاید ضعف اقتصادی کشور را باید در کنار سایر عوامل از مهمترین دلایل جسارت طرف مقابل برای تجاوز به خاک ایران عنوان کرد. در شرایط کنونی همه منتظرند که تصمیمات کشور چیست؟ اما برزخ کنونی که مشخص نیست دوباره میخواهد به جنگی دیگر ختم شود یا باید امیدوار بود به دوره صلح و رفع تحریمها برسیم به شدت در حال آسیب شدید به کل اقتصاد کشور است. شاید باید به سیاستگذاران گوشزد کرد که طولانی شدن این دوره با توجه به باقی ماندن تهدید موجود از سمت طرف مقابل تا چه حد میتواند برای فعالان اقتصادی و به دنبال آن اقتصاد کشور زیانبار باشد.
من هم هیچ ایدهای ندارم که قرار است این دوره تا چه زمانی طول بکشد؟ بعد از این چه خواهد شد اما حالا نگرانم مثل همه، آیا دوباره بناست که ایران وارد جنگ دوباره شود؟ اصلا اقتصاد ایران و سایر عوامل مستقیم توان تحمل جنگ و دفاع دوباره را دارد؟ اگر واقعا توان کافی وجود ندارد تکلیف چیست؟ آیا برنامهای برای مذاکره و ایجاد یک صلح دائمی وجود دارد؟ طبیعتا تمام سران دولتی و حکومتی میدانند اقتصاد کشور که پیش از این با مشکلات عدیدهای همراه بود در فشار روانی و واقعی برزخ جنگی کنونی میتواند دچار چه آسیبهای جدی شود.
@bourse_automation
Forwarded from گسترش سوخت سبز زاگرس (شگستر)
قرارداد فروش بیواتانول سوختی
قرارداد فروش بیواتانول سوختی با شرکت محترم آرمان جاوید ثمین به مدت یکسال منعقد گردید.
مقدار قرارداد: ۱۲۰۰۰ تن در سال
نحوه تحویل: ماهانه ۱۰۰۰ تن
قرارداد فروش بیواتانول سوختی با شرکت محترم آرمان جاوید ثمین به مدت یکسال منعقد گردید.
مقدار قرارداد: ۱۲۰۰۰ تن در سال
نحوه تحویل: ماهانه ۱۰۰۰ تن
وبملت با ارزش بازار ۲۸۰ همت، ۲۰۰ همت محقق کرد. گویا تقسیم سود را باید انتظار داشت و نگارنده هم پیگیر است. بر اساس صوزت مالی حسابرسینشده کفایت سرمایه به ۱۴.۸ رسیده است سال قبل حدود ۱۰ بود.
وبانک حدود ۹۳۰۰ میلیارد تومان سود محقق کرد. طی یک سال آینده نزدیک به ۲۰ همت تقسیم سود در وبانک رخ میدهد که ارزش بازار ۴۵ همت است ؛ سود تقسیمی مجمع چند هفته آتی و یک سال بعد همین موقع، یعنی فقط بیش از ۴۰ درصد از تقسیم سود به سهامدار میرسد.
شگستر در خرداد خوب فروخت. قرارداد با پالایشگاه آبادان نهایی شد و نرخ فروش و خرید ذرت و تولید هم مشخص است دیگر نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
قرن ۱۵۰۰ میلیارد تومان محقق کرد که ۶۷ درصد بیشتر از سال قبل است. انتظار ادامه جهش محسوس سود در امسال هم وجود دارد.
به تدریج بقیه شرکتها و پرتفو موج اگر نکته خاصی داشتند در اینجا گفته خواهد شد.
پ.ن: ریسکها را میدانید.
پ.ن: نگارنده ذینفع است. کاش بدشانسیها ادامهدار نباشند.
وبانک حدود ۹۳۰۰ میلیارد تومان سود محقق کرد. طی یک سال آینده نزدیک به ۲۰ همت تقسیم سود در وبانک رخ میدهد که ارزش بازار ۴۵ همت است ؛ سود تقسیمی مجمع چند هفته آتی و یک سال بعد همین موقع، یعنی فقط بیش از ۴۰ درصد از تقسیم سود به سهامدار میرسد.
شگستر در خرداد خوب فروخت. قرارداد با پالایشگاه آبادان نهایی شد و نرخ فروش و خرید ذرت و تولید هم مشخص است دیگر نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
قرن ۱۵۰۰ میلیارد تومان محقق کرد که ۶۷ درصد بیشتر از سال قبل است. انتظار ادامه جهش محسوس سود در امسال هم وجود دارد.
به تدریج بقیه شرکتها و پرتفو موج اگر نکته خاصی داشتند در اینجا گفته خواهد شد.
پ.ن: ریسکها را میدانید.
پ.ن: نگارنده ذینفع است. کاش بدشانسیها ادامهدار نباشند.
فملی در سال ۴۰۳ حدود ۸۱ همت سود محقق کرده است. میانگین نرخ فروش کاتد در ۱۴۰۳ حدود ۵۲۸ میلیون تومان به ازای هر تن بوده است. در حالیکه میانگین نرخ فروش کاتد در بهار ۴۰۴ حدود ۳۵ درصد بالاتر بوده است.
تاصیکو علاوه بر معادن طلای تفتان و کردستان، ۵.۵ درصد فملی را در پرتفو خود دارد.
نگارنده در فملی و تاصیکو ذینفع است.
تاصیکو علاوه بر معادن طلای تفتان و کردستان، ۵.۵ درصد فملی را در پرتفو خود دارد.
نگارنده در فملی و تاصیکو ذینفع است.
صندوقهای بزرگ طلا از سقف روزانه خود ۴ درصد افت را در این لحظات نشان میدهند که به دامنه منفی کشیده شدهاند.
بورس اتومات
شاخص دلار دوباره سقوط میکند؟ از نکات جالب توجه اثر انتخاب دوباره ترامپ بر بازارها جهش دوباره شاخص دلار آمریکا و تقویت ارزش دلار در برابر سایر ارزها است. نکته جالب اینکه در پایان سال ۲۰۱۶ هم که ترامپ انتخاب شده بود شاخص دلار یک جهش سریع را تجربه میکند…
سقوط شاخص دلار آمریکا در دوره ترامپ
انتظارها در حال محقق شدن است. در مطلب قبل که پس از پیروزی ترامپ منتشر شد به انتظار برای افت شدید شاخص دلار و اثر آن اشاره شده بود.
انتظارها در حال محقق شدن است. در مطلب قبل که پس از پیروزی ترامپ منتشر شد به انتظار برای افت شدید شاخص دلار و اثر آن اشاره شده بود.
بورس اتومات
به نظر شما فردا بازار جمع میشه؟
عضو شورای عالی بورس:
منابع لازم برای حمایت از بازارسرمایه با هماهنگی سازمان بورس، صندوق تثبیت، بانکمرکزی و نهادهای حقوقی تامین شد
منبع: سنا
منابع لازم برای حمایت از بازارسرمایه با هماهنگی سازمان بورس، صندوق تثبیت، بانکمرکزی و نهادهای حقوقی تامین شد
منبع: سنا
Forwarded from تامین مالی و سرمایهگذاری
مدنیزاده چه کاری برای بازار سهام انجام دهد؟
دوران شلوغیست و در این دورهی پرهیاهو با اخباری تلخ، سرانجام شخصی که واقعاً میتوان از وی بهعنوان یک نخبهی واقعی یاد کرد، بر روی صندلی یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور نشسته است. شاید بهجرأت بتوان گفت چنین فردی با این رزومهی قوی علمی، تا کنون در سمت وزارت اقتصاد حضور نداشته است. با این حال، آقای مدنیزاده در یکی از سختترین مقاطع معاصر ایران و در میانهی جنگ با دشمن از مجلس رأی اعتماد گرفت. بهعنوان شخصی که سالهاست در بازار سرمایه کشور فعال است، وظیفهی خود دانستم نکاتی را که شاید بتواند به ایشان کمک کند، مطرح کنم.
در این میان، بازار سهام کشور نیز در بحران بهسر میبرد و به همین دلیل شاید بهتر باشد نگاهی منطقی، با توجه به وضعیت کلی، مطرح شود و در عین حال، راهحلهایی فوری نیز مدنظر قرار گیرد. بر این اساس، نکاتی کوتاه در ادامه ارائه میشود:
از بازار حمایت کنیم؟
برخی مطرح میکنند که بهتر است منابع سنگینی برای حمایت از بازار در نظر گرفته شود و به هر میزان که سفارش فروش به سمت بازار روانه شد، اقدام به خرید شود. اما اقتصاد، علم درک محدودیت منابع است و صرفاً با تزریق بیامان پول، مشکل فعلی ممکن است حل نشود. در کنار حمایت مستقیم ـ که پس از جنگ و افت اخیر قیمت سهام، به سطحهای جذاب قیمتی برای دولت، بانک مرکزی و نهادهای دولتی، نیمهدولتی و عمومی کمریسک به نظر میرسد ـ چندین نکتهی دیگر نیز باید لحاظ شود. خرید سهام در شرایط کنونی برای نهادهای دولتی و حاکمیتی کمریسک است و در عین حال، سبب تقویت نقدشوندگی بازار خواهد شد.
رانتها را حذف کنید!
شاید برای دورهی جنگ این جمله غیرواقعگرایانه بهنظر برسد، با این حال، حداقل وزارت اقتصاد میتواند برنامهای مکتوب ارائه دهد تا فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران در اقتصاد ایران و بورس تهران بتوانند بر مبنای حذف رانت، که به بلایی برای تولید و بورس تبدیل شده، برنامهریزی کنند.
یکی از مهمترین این موارد، همین رانت سنگین ناشی از دوگانگی نرخ دلار دولتی و آزاد است. دلار ۲۸۵۰۰ تومانی، یک رانت آشکار ایجاد میکند و بر کسی پوشیده نیست که چه تبعاتی برای متغیرهای پولی کشور در آیندهی نزدیک خواهد داشت؛ تجربهی دلار ۴۲۰۰ تومانی بهسختی از ذهن کسی پاک میشود. دلار نیمایی که در شکل جدید حالا به ۷۰ هزار تومان رسیده است و فاصلهی ۲۴ هزار تومانی با دلار بازار آزاد دارد، خود مصیبتی بزرگتر است. ۲۸۵۰۰ را دولت تأمین میکند که خیانت به بیتالمال محسوب میشود؛ همچنین رانت نیمایی را داریم که به شرکتهای صادراتمحور که عمدتاً بورسی هستند ـ و سهامداران آنها بازنشستگان، سرمایهگذاران خرد و نهادهای مالی هستند ـ جفا میشود. چرا باید به عدهای خاص، از جیب تولید کشور رانت داده شود؟ اختلاف این ۳۵ درصدی خود معادل حاشیهی سود شرکتهای بزرگ تولیدی کشور است که همچنان بهراحتی به خواص داده میشود.
حذف رانت باید علاوه بر نیمایی، در سایر حوزهها نیز دنبال شود. شاید یکی از مهمترین دلایل ناکارآمدی و وضعیت کنونی اقتصاد کشور، همین رانتهای سنگینی باشد که انگیزهی تولید را از بین برده و کارایی را بهشدت کاهش داده است.
شرکتهای دولتی مثل فملی، فولاد و وبملت ۷۰ درصد سود را تقسیم کنند
همه میدانیم گرچه بسیاری از مردم ایران در شرکتهای بزرگ کشور سرمایهگذاری کردهاند، اما دولت همچنان تمایلی به واگذاری مدیریت این شرکتها ندارد. در این میان، مدیریت دولتی این شرکتها مانند بانک ملت، شرکت ملی مس ایران یا فولاد مبارکه، از هر ابزاری استفاده میکنند تا مانع از تقسیم سود بالا شوند. نکتهی جالب توجه آن است که مدیریت این شرکتها عمدتاً توسط وزارت اقتصاد تعیین میشود.
یک سؤال:
واقعاً این شرکتها که سالها سود تقسیم نکردهاند، دقیقاً در کجا سرمایهگذاری کردهاند؟ بهتر نیست سود تقسیم شود و برای طرحهای آتی، گزارش توجیهی افزایش سرمایه از محل جذب منابع جدید به سهامدار ارائه شود تا اگر واقعاً توجیه اقتصادی داشت، سرمایهگذاری جدید با پول تازهی سهامدار انجام شود؟
سهامدار خرد چه گناهی کرده است که مدیر دولتی، در طرحهای تکلیفی، در حال هدر دادن پول اوست؟
فایدهی تقسیم سود برای بازار سرمایه، حفظ و افزایش انگیزهی سرمایهگذاری است. هیچکس نمیتواند اثر تقسیم سود را بر بهبود وضعیت بازار کتمان کند. حتی اگر از محل تغییر قیمت سهام سودی به سهامدار نرسد، سرمایهگذاران از اینکه بدانند در مجامع سودهای خوبی دریافت میکنند، انگیزه کسب کرده و به سرمایهگذاری ادامه میدهند، و بهبیان بهتر، از فروش سهام خود صرفنظر میکنند. توجه داشته باشید بحران کنونی بازار سرمایه، هراس از آینده است و این موضوع میتواند بهشدت از فشار فروش بکاهد.
https://www.tg-me.com/tajrishiamir
(۱/۲)
دوران شلوغیست و در این دورهی پرهیاهو با اخباری تلخ، سرانجام شخصی که واقعاً میتوان از وی بهعنوان یک نخبهی واقعی یاد کرد، بر روی صندلی یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور نشسته است. شاید بهجرأت بتوان گفت چنین فردی با این رزومهی قوی علمی، تا کنون در سمت وزارت اقتصاد حضور نداشته است. با این حال، آقای مدنیزاده در یکی از سختترین مقاطع معاصر ایران و در میانهی جنگ با دشمن از مجلس رأی اعتماد گرفت. بهعنوان شخصی که سالهاست در بازار سرمایه کشور فعال است، وظیفهی خود دانستم نکاتی را که شاید بتواند به ایشان کمک کند، مطرح کنم.
در این میان، بازار سهام کشور نیز در بحران بهسر میبرد و به همین دلیل شاید بهتر باشد نگاهی منطقی، با توجه به وضعیت کلی، مطرح شود و در عین حال، راهحلهایی فوری نیز مدنظر قرار گیرد. بر این اساس، نکاتی کوتاه در ادامه ارائه میشود:
از بازار حمایت کنیم؟
برخی مطرح میکنند که بهتر است منابع سنگینی برای حمایت از بازار در نظر گرفته شود و به هر میزان که سفارش فروش به سمت بازار روانه شد، اقدام به خرید شود. اما اقتصاد، علم درک محدودیت منابع است و صرفاً با تزریق بیامان پول، مشکل فعلی ممکن است حل نشود. در کنار حمایت مستقیم ـ که پس از جنگ و افت اخیر قیمت سهام، به سطحهای جذاب قیمتی برای دولت، بانک مرکزی و نهادهای دولتی، نیمهدولتی و عمومی کمریسک به نظر میرسد ـ چندین نکتهی دیگر نیز باید لحاظ شود. خرید سهام در شرایط کنونی برای نهادهای دولتی و حاکمیتی کمریسک است و در عین حال، سبب تقویت نقدشوندگی بازار خواهد شد.
رانتها را حذف کنید!
شاید برای دورهی جنگ این جمله غیرواقعگرایانه بهنظر برسد، با این حال، حداقل وزارت اقتصاد میتواند برنامهای مکتوب ارائه دهد تا فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران در اقتصاد ایران و بورس تهران بتوانند بر مبنای حذف رانت، که به بلایی برای تولید و بورس تبدیل شده، برنامهریزی کنند.
یکی از مهمترین این موارد، همین رانت سنگین ناشی از دوگانگی نرخ دلار دولتی و آزاد است. دلار ۲۸۵۰۰ تومانی، یک رانت آشکار ایجاد میکند و بر کسی پوشیده نیست که چه تبعاتی برای متغیرهای پولی کشور در آیندهی نزدیک خواهد داشت؛ تجربهی دلار ۴۲۰۰ تومانی بهسختی از ذهن کسی پاک میشود. دلار نیمایی که در شکل جدید حالا به ۷۰ هزار تومان رسیده است و فاصلهی ۲۴ هزار تومانی با دلار بازار آزاد دارد، خود مصیبتی بزرگتر است. ۲۸۵۰۰ را دولت تأمین میکند که خیانت به بیتالمال محسوب میشود؛ همچنین رانت نیمایی را داریم که به شرکتهای صادراتمحور که عمدتاً بورسی هستند ـ و سهامداران آنها بازنشستگان، سرمایهگذاران خرد و نهادهای مالی هستند ـ جفا میشود. چرا باید به عدهای خاص، از جیب تولید کشور رانت داده شود؟ اختلاف این ۳۵ درصدی خود معادل حاشیهی سود شرکتهای بزرگ تولیدی کشور است که همچنان بهراحتی به خواص داده میشود.
حذف رانت باید علاوه بر نیمایی، در سایر حوزهها نیز دنبال شود. شاید یکی از مهمترین دلایل ناکارآمدی و وضعیت کنونی اقتصاد کشور، همین رانتهای سنگینی باشد که انگیزهی تولید را از بین برده و کارایی را بهشدت کاهش داده است.
شرکتهای دولتی مثل فملی، فولاد و وبملت ۷۰ درصد سود را تقسیم کنند
همه میدانیم گرچه بسیاری از مردم ایران در شرکتهای بزرگ کشور سرمایهگذاری کردهاند، اما دولت همچنان تمایلی به واگذاری مدیریت این شرکتها ندارد. در این میان، مدیریت دولتی این شرکتها مانند بانک ملت، شرکت ملی مس ایران یا فولاد مبارکه، از هر ابزاری استفاده میکنند تا مانع از تقسیم سود بالا شوند. نکتهی جالب توجه آن است که مدیریت این شرکتها عمدتاً توسط وزارت اقتصاد تعیین میشود.
یک سؤال:
واقعاً این شرکتها که سالها سود تقسیم نکردهاند، دقیقاً در کجا سرمایهگذاری کردهاند؟ بهتر نیست سود تقسیم شود و برای طرحهای آتی، گزارش توجیهی افزایش سرمایه از محل جذب منابع جدید به سهامدار ارائه شود تا اگر واقعاً توجیه اقتصادی داشت، سرمایهگذاری جدید با پول تازهی سهامدار انجام شود؟
سهامدار خرد چه گناهی کرده است که مدیر دولتی، در طرحهای تکلیفی، در حال هدر دادن پول اوست؟
فایدهی تقسیم سود برای بازار سرمایه، حفظ و افزایش انگیزهی سرمایهگذاری است. هیچکس نمیتواند اثر تقسیم سود را بر بهبود وضعیت بازار کتمان کند. حتی اگر از محل تغییر قیمت سهام سودی به سهامدار نرسد، سرمایهگذاران از اینکه بدانند در مجامع سودهای خوبی دریافت میکنند، انگیزه کسب کرده و به سرمایهگذاری ادامه میدهند، و بهبیان بهتر، از فروش سهام خود صرفنظر میکنند. توجه داشته باشید بحران کنونی بازار سرمایه، هراس از آینده است و این موضوع میتواند بهشدت از فشار فروش بکاهد.
https://www.tg-me.com/tajrishiamir
(۱/۲)
Telegram
تامین مالی و سرمایهگذاری
این کانال در ابتدا برای دانشجویان مدیریت مالی و سرمایهگذاری تشکیل شد. در حال حاضر، با توجه به شرایط بازار سرمایه کشور، عموم علاقهمندان به حوزه سرمایهگذاری و بورس میتوانند به کانال مدیریت مالی و سرمایهگذاری بپیوندند.
امیر تقیخان تجریشی
امیر تقیخان تجریشی