This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه روزی میرسه که تاریخ، خودش داد میزنه کی ظالم بود و کی مظلوم...
اما حیف، ما تو دورهای زندگی میکنیم که باید این همه درد و دوگانگی رو با چشم ببینیم، با دل حس کنیم.
جایی زندگی میکنیم که حقیقت همیشه قربانیِ سیاست میشه...
و هر بار، یک نسل باید تاوان اشتباهات بقیه رو بده.
@CafeZhaw ☕️
اما حیف، ما تو دورهای زندگی میکنیم که باید این همه درد و دوگانگی رو با چشم ببینیم، با دل حس کنیم.
جایی زندگی میکنیم که حقیقت همیشه قربانیِ سیاست میشه...
و هر بار، یک نسل باید تاوان اشتباهات بقیه رو بده.
@CafeZhaw ☕️
چو دست بر سرِ زلفش زنم به تاب رَوَد
ور آشتی طلبم با سرِ عِتاب رَوَد
چو ماهِ نو رَهِ بیچارگانِ نَظّاره
زَنَد به گوشهٔ ابرو و در نقاب رود
شبِ شراب خرابم کُنَد به بیداری
وگر به روز شکایت کنم به خواب رود
طریقِ عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود
گدایی درِ جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایهٔ این در به آفتاب رود؟
سوادِ نامهٔ مویِ سیاه چون طی شد
بَیاض کم نَشَوَد گر صد انتخاب رود
حباب را چو فِتَد بادِ نخوت اندر سر
کلاه داریَش اندر سرِ شراب رود
حجابِ راه تویی حافظ از میان برخیز
خوشا کسی که در این راه بیحجاب رود
✍🏻 حافظ
@CafeZhaw ☕️
ور آشتی طلبم با سرِ عِتاب رَوَد
چو ماهِ نو رَهِ بیچارگانِ نَظّاره
زَنَد به گوشهٔ ابرو و در نقاب رود
شبِ شراب خرابم کُنَد به بیداری
وگر به روز شکایت کنم به خواب رود
طریقِ عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود
گدایی درِ جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایهٔ این در به آفتاب رود؟
سوادِ نامهٔ مویِ سیاه چون طی شد
بَیاض کم نَشَوَد گر صد انتخاب رود
حباب را چو فِتَد بادِ نخوت اندر سر
کلاه داریَش اندر سرِ شراب رود
حجابِ راه تویی حافظ از میان برخیز
خوشا کسی که در این راه بیحجاب رود
✍🏻 حافظ
@CafeZhaw ☕️
میخواهم ببوسمات
در میان زیبایی پنهانات،
آنجا که سحر از راه میرسد
تا نور را برباید
و تو مرا زندگی کنی
✍🏻 متئو براسکا
@CafeZhaw ☕️
در میان زیبایی پنهانات،
آنجا که سحر از راه میرسد
تا نور را برباید
و تو مرا زندگی کنی
✍🏻 متئو براسکا
@CafeZhaw ☕️
تو را میسپارم به مینای مهتاب
تو را میسپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را میسپارم به رویای فردا
✍🏻 اهورا ایمان
@CafeZhaw ☕️
تو را میسپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را میسپارم به رویای فردا
✍🏻 اهورا ایمان
@CafeZhaw ☕️
هرکس از تعرض به کشورش خوشحال باشد، مانند کسی است که از تجاوز به مادرش خوشحال شده باشد.
✍🏻 آدولف هیتلر
@CafeZhaw ☕️
✍🏻 آدولف هیتلر
@CafeZhaw ☕️
جهان پهلوان تختی نماد و نشانی است از ارزش های پهلوانی و الگویی از ورزش زورخانه و گود مقدس که این میراث معنوی نیاکان بر خردورزی، مردم داری و تلاش برای ساختن دنیایی بهتر تاکید دارد و زبانزد جهانیان است.
📕 کتاب:زندگینامه جهان پهلوان تختی
✍🏻 اثر: #نصراله_سجادی
@CafeZhaw 📚
📕 کتاب:زندگینامه جهان پهلوان تختی
✍🏻 اثر: #نصراله_سجادی
@CafeZhaw 📚
هی شیطنت و مسئله سازی نکنید
کوتاه سخن، زبان درازی نکنید
این نقشه ی گربه نیست، شیری خفته است
پس با دُم شیر خفته بازی نکنید
✍🏻 خلیل جوادی
@CafeZhaw ☕️
کوتاه سخن، زبان درازی نکنید
این نقشه ی گربه نیست، شیری خفته است
پس با دُم شیر خفته بازی نکنید
✍🏻 خلیل جوادی
@CafeZhaw ☕️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
..ڪَاهی نیازداریم بیخیال شیم
..بیخیال گذشته
..بیخیال آینده
..بیخیال احساس
..بیخیال اگرهاوشایدها
..گاهےلازم است بگوییم:
..هرچه باداباد...
@CafeZhaw ☕️
..بیخیال گذشته
..بیخیال آینده
..بیخیال احساس
..بیخیال اگرهاوشایدها
..گاهےلازم است بگوییم:
..هرچه باداباد...
@CafeZhaw ☕️
مجو چون غافلان از عالم اسباب بیداری
که پیدا کم شود در پرده های خواب بیداری
مشو از سجده آن طاق ابرو یک نفس غافل
که می خواهد به جای شمع این محراب بیداری
نصیحت بی ثمر باشد زمین گیران غفلت را
نینگیزد ره خوابیده را از خواب بیداری
به عنوانی که سوزد شمع روشن پرده شب را
فزاید زنده دل را بستر سنجاب بیداری
دل آگاه تا دارد نفس از پای ننشیند
نگیرد هیچ جا آرام چون سیماب بیداری
ز ماه آسمان گردد درو بام نظر روشن
درون خانه دل را بود مهتاب بیداری
نگردد سینه پاک از آرزوها با گرانخوابی
بود این خار و خس را آتشین سیلاب بیداری
ز روی شبنم افشان خواب ناز او گرانتر شد
اگر چه هست خواب آلود را از آب بیداری
مده در گوش خود ره گفتگوی اهل غفلت را
که می گردد ازین افسانه مست خواب بیداری
دل روشن بود از دیده بی خواب مستغنی
چراغ روز باشد در شب مهتاب بیداری
شد از افسانه حسن تو از بس خوابها شیرین
نهان شد از نظر چون گوهر نایاب بیداری
ز یک بیدار دل صدمرده دل بیدار می گردد
که عالم را دهد خورشید عالمتاب بیداری
مشو غافل ز پیچ و تاب اگر دل زنده ای صائب
که جوهردار می گردد ز پیچ و تاب بیداری
✍🏻 صائب تبریزی
@CafeZhaw ☕️
که پیدا کم شود در پرده های خواب بیداری
مشو از سجده آن طاق ابرو یک نفس غافل
که می خواهد به جای شمع این محراب بیداری
نصیحت بی ثمر باشد زمین گیران غفلت را
نینگیزد ره خوابیده را از خواب بیداری
به عنوانی که سوزد شمع روشن پرده شب را
فزاید زنده دل را بستر سنجاب بیداری
دل آگاه تا دارد نفس از پای ننشیند
نگیرد هیچ جا آرام چون سیماب بیداری
ز ماه آسمان گردد درو بام نظر روشن
درون خانه دل را بود مهتاب بیداری
نگردد سینه پاک از آرزوها با گرانخوابی
بود این خار و خس را آتشین سیلاب بیداری
ز روی شبنم افشان خواب ناز او گرانتر شد
اگر چه هست خواب آلود را از آب بیداری
مده در گوش خود ره گفتگوی اهل غفلت را
که می گردد ازین افسانه مست خواب بیداری
دل روشن بود از دیده بی خواب مستغنی
چراغ روز باشد در شب مهتاب بیداری
شد از افسانه حسن تو از بس خوابها شیرین
نهان شد از نظر چون گوهر نایاب بیداری
ز یک بیدار دل صدمرده دل بیدار می گردد
که عالم را دهد خورشید عالمتاب بیداری
مشو غافل ز پیچ و تاب اگر دل زنده ای صائب
که جوهردار می گردد ز پیچ و تاب بیداری
✍🏻 صائب تبریزی
@CafeZhaw ☕️
من بی تو یک واژهی ساده بیش نیستم
اما کنارت،
همچون یک کتاب عاشقانه آرام میشوم
ورق بزن مرا
که سطر به سطرم
پر از دوستت دارم است ...
✍🏻 فاضل نظری
@CafeZhaw ☕️
اما کنارت،
همچون یک کتاب عاشقانه آرام میشوم
ورق بزن مرا
که سطر به سطرم
پر از دوستت دارم است ...
✍🏻 فاضل نظری
@CafeZhaw ☕️
آه…
آری… اين منم… اما چه سود
«او» كه در من بود، ديگر، نيست، نيست
میخروشم زير لب ديوانهوار
«او» كه در من بود، آخر كيست، كيست؟
فروغ فرخزاد
@CafeZhaw ☕️
آری… اين منم… اما چه سود
«او» كه در من بود، ديگر، نيست، نيست
میخروشم زير لب ديوانهوار
«او» كه در من بود، آخر كيست، كيست؟
فروغ فرخزاد
@CafeZhaw ☕️
دستها میتوانند بسیار رسانا باشند، آنها میتوانند درخواست کنند یا قبول نکنند. آنها میتوانند بگیرند یا رد کنند. میتوانند باز یا مشت شوند. میتوانند محتوا را نشان دهند یا نگرانی را بیان کند. در تاریخ هنر؛ هنرمندان احساساتی را که میخواستند بیان کنند؛ از طریق دست نشان دادهاند.
✍🏻 هنری مور
@CafeZhaw ☕️
✍🏻 هنری مور
@CafeZhaw ☕️
هجوم آورده
دلتنگی
در بیقراری دلم
این عصر هم
پاسوز انتظار میشود
نگاهم
و تو
بی خیال آمدنی
✍🏻 رضا کریمی
@CafeZhaw ☕️
دلتنگی
در بیقراری دلم
این عصر هم
پاسوز انتظار میشود
نگاهم
و تو
بی خیال آمدنی
✍🏻 رضا کریمی
@CafeZhaw ☕️
عاقل اگر بودم فقط یک کار میکردم؛
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
✍🏻 نرگس صرافیان طوفان
@CafeZhaw ☕️
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
✍🏻 نرگس صرافیان طوفان
@CafeZhaw ☕️