Telegram Web Link
غروب بتان1.pdf
87.1 MB
📕 کتاب:غروب بتان
✍🏻 اثر: #فردریش_نیچه

@CafeZhaw 📖
از آدم‌ها بت نسازید !
این خیانت است، هم به خودتان، هم به خودشان، خدایی می‌شوند که خدایی کردن نمیدانند !
و شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافر خدای خود ساخته

📕 کتاب:غروب بتان
✍🏻 اثر: #فردریش_نیچه

@CafeZhaw 📚
اگر زنده ماندم و یک روزی با هم، در یک خانه چای خوردیم، برایت تعریف می‌کنم که این روزها چقدر سخت و دیر و دور گذشت...!!

✍🏻 حمید سلیمی
@CafeZhaw ☕️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‹اگرچه باز نبینم به خود کنارِ تورا
عزیز می‌شمرم عشقِ یادگارِ تورا..›

- سیمین‌ بهبهانی

@CafeZhaw ☕️
برویم
جایی که زمان
بر مدار صفر
می‌چرخد!
نه برای گم و گمراه شدن
برای یک بازیابی ذهنی
از لحظه‌ای که
کسی فتحش نکرده
برویم
با دست‌های خالی
پاهای لرزان
و دلی پر از احتمال
پر از امید
به سوی تلألویی
که نه دور است نه نزدیک
واقعه‌ای‌ست شاید همین حوالی
جایی که هیج آغازی
هولناک نیست
لبخند
از عمق سکوت‌مان می‌روید
برویم شاید آنجا
آفتاب هم برای ما
کمی بیشتر شکیبایی کند
تا کمی عاشق‌تر باشیم
فقط کمی...

✍🏻 مرضیه بازرگانی
@CafeZhaw ☕️
تو ای که گفتنت پریدن پرنده‌هاست
به من بگو، بگو
تو را که زاده است؟

✍🏻 رضا براهنی
@CafeZhaw ☕️
فلس‌های بدن‌ات بر ملافه‌ها ریخته بود
تو با خود آرام می‌گفتی:
«من که هنوز ماهی نیستم!»
تو روز روز در فرهنگ‌لغت
به دنبال کلمه‌ی ملافه بودی
که آیا مترادف دریاست؟

احمدرضا احمدی

@CafeZhaw ☕️
تلخ‌ترین چیزی که بینِ انسان ها
اتفاق می افتد
غریبه شدن هایی ست
که همه‌ چیز را
راجع به هم می‌دانند!

✍🏻 علیرضا کریمی
@CafeZhaw ☕️
شبیه آنچه جسیکا کاتوف می‌گفت "آن‌ها که به زندگی دیگران نور می‌بخشند روزی خورشید خواهند شد"

از کتاب "ترانه‌هایی با چشمان بسته"

@CafeZhaw ☕️
پای اگر فرسودم و جان کاستم
آنچنان رفتم که خود می‌خواستم..‌.

✍🏻 هوشنگ ابتهاج
@CafeZhaw ☕️
من روانشناس نیستم، چیزی از فرایند خشم نمی‌دونم.
نمی‌دونم راه‌های مقابله باهاش چیه و وقتی خشمگینی، چه هورمون‌هایی توی مغزت ترشح میشه!
فقط می‌دونم وقتی خشمم فوران می‌کنه، اگه یه روانپزشک پیشم باشه، خواهد گفت: «ببرینش تیمارستان!»
دو روز قبل با عزیزترین آدم زندگیم دعوام شد. دعوایی که از ساعت ده شب شروع شد و تا ساعت شش بعدازظهر روز بعد، بی‌وقفه ادامه داشت!
زخم زد، زخم زدم، چشاشو بست و فحش داد، چشامو بستم و فحش دادم!
اما چون جریان سیال رفقات بین‌مون جاری بود، کارمون به صلح و آرامش رسید!
نمی‌دونم منو بخشیده یا نه، اما من بخشیدمش و هیچ ردی از زخم‌هاش روی روان و ذهنم باقی نمونده و کاملا التیام یافته!
حالا در مرتبه‌ای بالاتر، خشم رو در جهان سیاستمدارها تصور می‌کنم. وقتی بیخیال مصلحت‌ها و نگاه انسانی، خشم فلج‌شون کرده و جهان پیرامون‌شون رو تبدیل می‌کنن به زرادخانه!
و زخم‌هایی می‌زنن که تا ابد بر پیکر زمین می‌مونه!
در زندگیم یه آدمو دیدم که خشمگین نمیشد، میشد البته ولی کم، فقط دوبار خشمشو دیدم‌ و اون پدرم بود و همین باعث شد عمر طولانی‌ای داشته باشه و نود سال عمر کرد.
و مهربونیش در ذهن من و خواهرهام جاودان شد!
غرض از این پرگویی مطلبی بود که باید سریع بگم تا حوصله‌ها منفجر نشده:
کاش روانشناسی پیدا بشه از مدیریت خشم بگه یا حداقل یه کتاب خوب در این زمینه معرفی کنه!

✍🏻 الف رحیمی
@CafeZhaw ☕️
در پرده دل
خيال تو رقص كند
من رقص خوش از
خيال تو اموزم...

✍🏻 مولوی
@CafeZhaw ☕️
زیبایی‌ات را دوست دارم و تازه عاشق آنچه در وجودت جاودانه و تا ابد گرانبهاست شده‌ام: عشق به دل و جانت را.
زیبایی را می‌توان در ساعتی دریافت و دوست داشت و به همان سرعت از آن دست کشید. امّا عشق به دل و جان را باید آموخت.

✍🏻 ویلیام ال شایرر
@CafeZhaw ☕️
و" تمامی زندگی منی
نقطه ی آخر خط
و تنها کلمه در آغاز خط:
"دوستت می دارم "...‌

✍🏻 غاده السمان
@CafeZhaw ☕️
@PDFsCom_چگونه_حافظه_درخشان_داشته_باشیم.pdf
17.4 MB
📕 کتاب:چگونه حافظه درخشان داشته باشیم
✍🏻 اثر: #دومینیک_ابراین

@CafeZhaw 📖
در این کتاب آموختن روش های مناسب شکل دهی به اطلاعات و روش های تقویت حافظه، حافظه ای درخشان و همگام با توسعه روز افزون دانش، گستره اطلاعاتتان را افزایش میدهد با این تفاوت که این بار از همیشگی بودن آنها در ذهن خود نیز اطمینان دارید.

📕 کتاب:چگونه حافظه درخشان داشته باشیم
✍🏻 اثر: #دومینیک_ابراین

@CafeZhaw 📚
زندگی نمایشی‌ست
که هیچ تمرینی برای آن وجود ندارد.
پس!
آواز بخوان، اشک بریز
برقص، بخند و با تمام وجود زندگی کن،
قبل از آنکه پرده‌ها فرود آیند
و نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد.

✍🏻 چارلی چاپلین
@CafeZhaw ☕️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«درکت نمی‌کنند چون تو درباره‌ی مسأله‌ای صحبت می‌کنی که هزاران هزار کیلومتر آن را طی کرده‌ای اما آنها حتی یک قدم هم در آن مسیر قدم برنداشته‌اند.
حست را نمی‌فهمند چون تو در حال توضیح احساسی هستی که هر شب میلیون‌ها بار در قلب تو چرخ خورده اما یک‌بار هم دَرِ قلب آنها را نزده، تقصیر آنها نیست، تقصیر فاصله‌یِ بسیار زیاد بین کلمه و تجربه است!»

@CafeZhaw ☕️
2025/07/14 13:48:51
Back to Top
HTML Embed Code: