من فرورفتگیهای زیادی در تن داشتم، قلبم میشکست و مدام تیشه به ریشهام میزدند، آنها خوب میدانستند به کجا شلیک کنند اما باز من شجاعت زیادی داشتم که دوام آوردم، به روی زخمهایم راه نرفتم و اجازه صبر دادم، این خود من بود که با افسردگیها و بی انگیزگی مداوم صبر کرد، این من بودم که توانستم به فکرهای پی در پی بیاعتنا باشم.
@Callboud
@Callboud