اگر سواستفاده و نادیده گرفتن کودکان وجود نداشت آنگاه راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی به یک پمفلت تقلیل می‌یافت و زندان‌ها برای چندین نسل خالی می‌شدند.
دکتر جان بِریر- متخصص حوزه‌ی تروما و تجزیه
Forwarded from ...
✍️ از آموزه‌های وینیکات در والدگری و درمان: همخوانی معنا(تفسیر) و عاطفه
در درمان و بطور گسترده‌تر در زندگی، رشد روانی زمانی به گونه‌ای بهینه رخ می‌هد که معنا و عاطفه تا جاییکه که ممکن است بطور منسجم در کنار هم وجود داشته باشند. بنابراین؛ با این پیش فرض، می‌توان گفت زمانیکه والدین دنیا را برای فرزندانشان تفسیر می‌کنند اگر کلامشان خالی از عاطفه یا آکنده از عاطفه نامناسب باشد، آنگاه به سمت کودک پیام‌های ناهمخوان در دو سطح معنا و عاطفه ارسال می‌شود، به حدی که ممکن است با سطح تحولی آنگونه که مدنظر است همخوانی نداشته باشد. در هر صورت، کودک بنا به وضعیت روانی که دارد مجبور می‌شود این نوع ارتباط سربسته را تقلید یا اینکه خود تعاملیِ واقعی‌اش را که در عمیق‌ترین لایه‌های روانی‌اش جا دارد پنهان کند که خود این مساله شروعی است برای شکل‌گیری خود دروغین و شکل‌گیری آسیب‌های روانشناختی. بدیهی است که با توجه به آنچه گفته شد، روانکاوی یا هر نوعی درمانی که قرار است متناسب با سطح تحول روانی مراجع آغاز شود بایستی این مولفه‌ها را به وقت کارکردن در نظر بگیرد به‌ویژه زمانی که ناهمخوانی عاطفی-شناخی در اویل کار مشهود است.
#وینی‌کات
#فرهادرافر
#تفسیر_عاطفه
🆔channel: https://www.tg-me.com/Childpsychoanalysis
✍️جادوی استعاره
یکی از شیوه‌های احترام گذاشتن به ساختار دفاعی کودکان حین کار کردن با اضطراب آنها، این است که افکار و احساسات‌ در بافتار بازی دیده شود و به‌ همین منظور استفاده از استعاره در جهت ایجاد فضایی بازی‌گونه به منظور بررسی افکار، احساسات و فانتزی‌ها گزینه‌ی مناسبی است. لحاظ کردن استعاره در قالب بازی نوعی احترام گذاشتن به نیازهای تحولی و عملکرد شخصی افراد کم سن و سال است. اشپیگل پیشنهاد می‌دهد که درمانگر کودک بایستی تا آنجا که می‌تواند در فضایی استعاره گونه و تمثیلی کار کند. او به‌طور ویژه‌ایی خاطر نشان ساخت که تا جایی‌که امکانش هست از تفسیر در مورد نوجوانان هم استفاده نشود. او همچنین از سالیوان نقل می‌کند که تفسیر دادن همانند نصیحت‌ کردن ممکن است به شدت از میزان آنچه که سودمند است تخطی کند.
#فرهاد_رادفر
#بازی_استعاره
🆔channel: https://www.tg-me.com/Childpsychoanalysis
تماس اولیه مادر با نوزاد در قالب حمام کردن، شستن، ماساژ، حمل کردن، بغل کردن و بازی برای نوزاد در ابتدا به عنوان شکلی از تحریک و برانگیختگی و بعداً به عنوان شکلی از ارتباط ادراک می‌شود. در واقع، هر تماس پوستی تبدیل به پیامی می‌شود. پیامی در قالب ارتباط غیرکلامی که می‌توان گفت این نوع از ارتباط پیش‌نیازی ضروری برای یادگیری ارتباط کلامی است.
دی‌دیه آنزیو- روانکاو فرانسوی

🆔channel: https://www.tg-me.com/Childpsychoanalysis
📖گزیده کتاب
زمانی که جوان و بی تجربه بودم، مردی به دیدن من آمد که مساله اصلی‌اش احساس گناه زیاد در مورد خودارضایی بود. جلسات ما نسبتاً خوب پیش می‌رفت، تا یک روز ناگهان درست زمانی که داشت اتاق را ترک می‌کرد از من پرسید که آیا من تا به‌حال خودارضایی کره‌ام. من که غافلگیر شده بودم، بدون فکر پاسخ دادم، (( بله))، و دیگر هرگز آن بیمار را ندیدم. آنچه من باید درآن لحظه می‌گفتم چیزی شبیه این بود(( دوست داری چه پاسخی از من بشنوی؟ آیا انتظار داری بگویم (( نه))؟ چون دلخواه تو فردی است که هرگز خودارضایی نکرده است؟)) و سپس این خیال او بیشتر مورد بررسی قرار می‌گرفت.
📚هنر روان‌درمانی
آنتی استور
ترجمه دکتر آذردخت مفیدی
🆔channel: https://www.tg-me.com/Childpsychoanalysis
Forwarded from اتچ بات
‍ Esther Bick
اِستر بیک(1902-1983)

اِستر بیک، از چهره‌های تاثیرگذار روانکاوی کودک، در لهستان بدنیا آمد. او کوچکترین دختر خانواده بود. در 7 سالگی برای کمک به عمه‌اش جهت مراقبت از کودک تازه به دنیا آمده‌اش روانه پراگ شد. سپس مدتی به عنوان مربی مهد کودک فعالیت نمود، بعد از آن به منظور تحصیل در روانشناسی زیر نظر شارلوت بوهلر که در آن زمان در حوزه‌ی رشد نوزدان پژوهش انجام می‌داد به وین نقل مکان کرد. باوجود نارضایتی که از رویکرد رفتارگراییِ بوهلر داشت توانست رساله‌ی دکتری خودش را در سال 1935در قالب یک پروژه‌ی تحقیقاتی با نام "رشد اجتماعی کودک 2 ساله در بافتار همسالان" به اتمام برساند.
بعد از فارغ التحصیل شدن با فلیپ بیک که دانشجوی پزشکی بود ازدواج کرد و همراه او به علت اشغال اتریش توسط نازی‌ها به سوئیس فرار کرد. بعد از مدتی تصمیم گرفت به تنهایی به انگلستان مهاجرت کند، در ابتدا در منچستر مستقر شد و دوره‌ی روانکاویش را با مایکل بالینت در سال 1941 شروع کرد. همزمان مشغول به مربیگری کودکان در سالفورد شد و بین سال های 1942 تا 1945 نظارت یک کلینیک را در لیدز به عهده گرفت. بعد از اتمام جنگ به لندن رفت و آموزش در انستیتو روانکاوی لندن را در سال 1947 آغاز کرد. در سال 1950 آموزش روانکاوی را زیر نظر ملانی کلاین ادامه داد و بعد مدتی یکی از پیروان کلاین شد. در سال 1948 به‌ عنوان عضو وابسته در انستیو پذیرفته شد و در سال 1953 بعد از معرفی و ارائه مقاله خود با عنوان" اضطراب‌های زیربنایی هراس از آمیزش جنسی: یک بیمار زن" به عنوان عضو پیوسته انجمن روانکاوی بریتانیا پذیرفته شد. تا آن زمان دوره‌ی تخصصی خودش را در روانکاوی کودک گذراند و در سال 1949 به دعوت جان بالبی به تَویستاک دعوت شد تا به عنوان روان‌درمانگر کودک مشغول به کار شود. از آن به بعد بود که وی سمینارهای مرتبط با مشاهده‌ی نوزادان را سازماندهی کرد و شیوه‌ی خودش را به عنوان یکی از هسته‌های اصلی آموزش روان‌درمانگری کودک معرفی کرد. استر بیک تاثیر چشمگیری روی تحول روان.درمانی کودکان در انگلستان به جا گذاشت. از آنجاییکه وی رویکردش را با آموزش نزد بوهلر شروع کرده بود، به مرور شیوه‌ی مشاهده‌ی خودش را وارد چارچوب روانکاوی کرد و به تکوین تکنیک درمانی مشاهده‌ی نوزادان پرداخت. شیوه‌ی بیک در مشاهدات نوزادان در محیط خانواده از تولد تا 2 ساگی یک نوع آموزش مفهومی بود که تاکید آن روی هیجانات مشاهده‌گر به عنوان وسیله‌ایی برای ورود به فضای ناهشیار کودکان بود.
با در نظر گرفتن نظریه کلاین، مهم‌ترین مفهوم بیک شامل اصطلاح " پوسته‌ی روانی"، کارکرد اولیه پوست و پدیده‌ی دفاعی پوست ثانویه بود.
استر بیک ادعا کرد که پوست کودک هم از درون خودش و هم از بیرون به واسطه‌ی مرزهایی که با پوست مادرش(پوست واحد خود و مادر) دارد، به عنوان موجودی که قادر به انسجام شخصیت خویش در حالت‌های اولیه رشدی است تجربه می‌شود.
اگر ظرفیت اولیه پوسته‌ی روانی با شکست مواجه شود، پوسته‌ی ثانویه توسط نیروهای خود- مراقبت‌گری به عنوان دفاعی علیه تجربه فاجعه بار نقص در ظرفیت اولیه برای نگه‌داری و مراقبت که تهدید کننده‌ی زندگی است ساخته می‌شود. و در نهایت کاری که اِستر انجام داده بود راهی را باز کرد که دی‌دیه آنزیو بتواند ایده‌ی پوست-ایگو(طبق دیدگاه آنزیو همانطور که پوست بدن را در خودش جای می‌دهد، ایگو دستگاه روانی را در خود جای می‌دهد) را مطرح کند.
جمع‌آوری و ترجمه: فرهادرادفر
#پوسته‌ی_روانی
#استر_‌‌بیک
#پیشگامان_روانکاوی_کودک
منبع: https://www.psychoanalytikerinnen.de/greatbritain_biographies.html

🆔channel: https://www.tg-me.com/Childpsychoanalysis
«برای یک ذهن خودخواه، ستمگر و زورگو، هر نوع شوخی و بازی کردنی یک نوع تهدید به حساب می آید»
ریکاردو رودولفو

مصاحبه ای کوتاه با دکتر ریکاردو رودولفو، روانکاو و استاد ممتاز روانشناسی دانشگاه بوئنوس آیرس
۱۶ آگوست ۲۰۱۹

-تا چه حدی بازی کردن با احساس آزاد بودن در ارتباط است؟

ارتباط بسیار تنگاتنگی بین بازی کردن (از دوران کودکی تا بزرگسالی) و احساس آزاد بودن وجود دارد. وقتی احساس آزاد بودن در معرض خطر قرار می گیرد، باید در نظر داشت که بازی کردن خطرناک و تا حدی ممنوع شمرده شده است. زیرا همه کاری خطرناک شمرده می شود. این را مثلا درباره ی کودکی می توان گفت که در خانواده ای بزرگ می شود که در آن خانواده همه چیز باید «در جای خودش» قرار گیرد. این در حالی است که بازی کردن، برعکس، به این معنی است که لزوماً همه چیز در جایش قرار نگیرد. از نظر سیاسی، اتفاقی مشابه می افتاد. مثلا در رژیم هایی که چیزهایی ممنوع هستند و با آنها نمیشود «بازی» کرد. برعکس، یک «انقلابی»، کسی است که بازی می کند. اصلا درجه ای از انقلابی بودن در هر کودک یا بزرگسالی که بازی می کند وجود دارد. 

-از دیگر تظاهرات بازی کردن و تاثیر روانشناختی آن به چه می توان اشاره کرد؟

در کار کردن، در تحصیل و حتی آشپزی کردن، درجه ای از بازی کردن و احساس آزادی داشتن لازم است. از طرف دیگر چه در کودک و چه در بزرگسال، بازی کردن با شاد بودن همراه است و این برای سلامت روان لازم است. 

-چه چیزهایی را پاتولوژی بازی کردن می دانید؟

مثلا وقتی بازی کردن جنبه ی «مصرف گرایی» پیدا می کند و از معنای اصلی بازی کردن دور می شود. در عصر حاضر، نوجوانی زودتر شروع شده و دیرتر پایان می یابد؛ این به نوبه خود سبب شده که در کل، محدوده ی نامشخص هویتی در نوجوان، گسترش یابد. یکی از مواردی که می تواند سوال برانگیز باشد موقعی است که کودک یا نوجوانی که با آزادی و بدون جایگزینی بازی نکرده است یعنی مثلا به صورت دفاعی یا به عنوان جایگزینی بازی کرده است، با بدن خود بازی می کند: لباس، خالکوبی، اعتیاد و خودارضایی جنسی برایش بازی می شود یا در بزرگسالی سعی می کند با بدن دیگران بازی کند؛ دیگران را مجبور می کند آنجور که خودش می پسندد لباس بپوشاند یا بازی بدهد.
Forwarded from On Psychoanalysis
گاهی درمانگر تازه‌کار یاری‌رسان‌تر از درمانگر باتجربه است!

وقتی پای انتخاب درمانگر به میان می‌آید، برخی افراد به دنبال درمانگری با تجربه هستند. این البته کاملاً طبیعی است و درمانگران با تجربه با اضطراب کمتری در جلسات می‌نشینند. با وجود این، دونالد وینی‌کات ما را با سویه‌ی دیگری از درمانگری آشنا می‌کند و به ما می‌گوید که چگونه یک درمانگر تازه‌کار گاهی بهتر از درمانگر با تجربه عمل می‌کند.

وینی‌کات ایده‌ای در مورد ارتباط مادر و نوزاد دارد که بسیار جالب توجه است. او می‌گوید زمانی که نوزاد از وضعیت وابستگی مطلق به مادر خارج می‌شود، نیاز دارد تا مادر با او ارتباط متوازنی برقرار کند. یعنی از مادر درخواست دارد پاسخ‌هایش صرفاً برآمده از نیازهای او باشد و نه بیشتر از آن. گویی بدین شکل نوزاد می‌تواند «ارتباط» تشکیل دهد. وینی‌کات می‌گوید مادرانی که فرزند اول‌شان را نگه‌داری می‌کنند، با توجه به اینکه پیش‌داشتی درباره‌ی نیازهای نوزاد ندارند، بر اساس نیازهای درخواستی نوزاد پیش می‌روند و بنابراین احتمالاً «ارتباط» مورد نیاز نوزاد شکل می‌گیرد. ولی مادرانی که با تجربه هستند و پیش از این فرزند یا فرزندان دیگری داشته‌اند، چون از نیازهای نوزاد مطلع هستند، پیش از آنکه نوزاد درخواستی داشته باشد، او را کامیاب می‌کنند، نوزاد چیزی شبیه به جادوگری در اینجا می‌بیند و بنابراین گویی ارتباط مورد نیاز نوزاد شکل نمی‌گیرد. وینی‌کات می‌گوید در این حالت نوزاد «بی‌قرار» می‌شود، جیغ می‌کشد و ممکن است آرام نگیرد. گویی نوزاد می‌خواهد به این عدم توازن اعتراض کند.

وینی‌کات با تشریح این وضعیت، اتاق درمان و مواجهه‌ی درمانگر-درمانجو را نیز بر اساس این مدل صورت‌بندی می‌کند. او می‌گوید به غیر از درمانجویانی که به وضعیت‌های خیلی ابتدایی واپس‌روی کرده‌اند، باقی درمانجویان غالباً از درمانگر می‌خواهند که با نیازهای او پیش برود و از او پیشی نگیرد. وینی‌کات می‌گوید درمانگران تازه‌کار غالباً به این نیاز مراجعان پاسخ می‌دهند چون تجربه‌ی کافی از وضعیت‌های روانی مختلف ندارند و بر اساس نیازهای مراجعان و آرام پیش می‌روند و همین باعث می‌شود که ارتباط بهتری با درمانجو بگیرند. ولی درمانگران با تجربه، گویی حوصله ندارند که با مراجع «تاتی تاتی» کنند و تفسیرهایی می‌دهند که خیلی جلوتر از نیازهای مراجع است و بنابراین مراجعان را «بی‌قرار» می‌کنند. گویی درمانگر علم غیب دارد و چیزهایی می‌داند که درمانجو نمی‌داند. از این‌رو در غالب موارد ارتباط درمانی درست پیش نمی‌رود و ممکن است حتا به ختم درمان منجر شود.

پی‌نوشت: پرواضح است که منظور از درمانگر تازه‌کار، درمانگری است که آموزش دیده و خود درمان شده یا در حال درمان است، ولی کم‌تجربه است.

با احترام؛ مهدی میناخانی
‏ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودکان چیست؟
«هدف از روانکاوی شدن، پایان بخشیدن به دردهای روانی نیست. بلکه به نوعی می توان گفت که هدفش افزایش قابلیت تحمل حقیقت های دردناکی هست که پذیرششان اجتناب ناپذیر است، البته پذیرششان بدون تخریب خود، آسیب به خود و تخریب دیگری یا آسیب رساندن به دیگری. سوالی که مطرح می شود این است: هزینه ی روانکاوی شدن چقدر است؟ جوابش مشخص است، هزینه ای هست که در صورت روانکاوی نشدن باید بپردازید تا تخریب خودتان و دیگران را جبران کنید!»
ویلفرد بیون
روانپزشک و روانکاو انگلیسی
رئیس سابق انجمن روانکاوی بریتانیا
@psychoanalysiseducation
Forwarded from Return to Freud (fa)
‏روانشناسی می‌گفت:
بیماران واقعی هیچوقت به ما مراجعه نمی‌کنند! مراجعان ما بیشتر کسانی هستند که توسط این بیماران، مریض شده‌اند!

ضدند
🆔 @Freud2Lacan
Forwarded from اتچ بات
‍ ناب ترین شکل گوش دادن، گوش دادن بدون حافظه و بدون میل هست.
"ویلفرد بیون"
روانپزشک و روانکاو انگلیسی
رئیس سابق انجمن روانکاوی بریتانیا

#بیون

🆔channel: @Childpsychoanalysis
📸insta:@goodenoughpsychoanalysis
🌀مطالب ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
Forwarded from اتچ بات
‍ هر جلسه ای که روانکاو شرکت می کند، نباید هیچ گذشته و آینده ای از مراجع داشته باشد. آنچه درباره بیمار "شناخته" است نتیجه دیگری نخواهد داشت: یا کاذب است یا بی ربط و اگر توسط بیمار و روانکاو "شناخته" باشد، منسوخ شده است و تنها نکته مهم در هر جلسه "ناشناخته" است. به هیچ چیز نباید اجازه داده شود که آن را از شهود منحرف کند. در هر جلسه ، تکامل اتفاق می افتد. از تاریکی و بی فرم بودن چیزی تکامل می یابد.
(هر جلسه بین روانکاو و مراجع، یک جلسه است بدون ارتباط به جلسه قبل و جلسه بعد، بدون ارتباط به گذشته و آینده، گذشته که به عنوان خاطره و آینده ای که به عنوان میل مد نظر قرار می گیرد. لازمه در فضای حال بود و تجربه بودن و شهود در جلسه توجه کرد، لازمه فضای بین مراجع و روانکاو ناشناخته باشد و هر آنچه در فضای جلسه اتفاق می افتد به طور پویا در جلسه شناخته می شود، فرم پیدا می کند و به جلسه معنی می دهد).
#بیون


🆔channel: @Childpsychoanalysis
📸insta:@goodenoughpsychoanalysis
🌀مطالب ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
Forwarded from درمانِ تحلیلی (TooraJ Tahami)
◻️◻️◻️◻️

🔷

کودک برای کشف عمیق‌ترین لایه‌های وجودش باید در مسیر رشد خود بتواند با کسی لجبازی کند یا گاهی از او متنفر باشد بدون آنکه با خطر از هم‌پاشیدن رابطه به طور جدی مواجه شود.

[ آدام فیلیپس ] ⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2024/04/29 09:31:07
Back to Top
HTML Embed Code: