This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️کلود سوته
ـــ رازهای کارگردانی سینما ــ لوران تیرارد ــ ترجمه شاهپور عظیمی
ـــ چندین بار بازیگران به من گفتهاند «من توی این صحنه دیالوگی ندارم. این یک مسئله نیست؟ اگر من چیزی نگویم آیا مردم این عقیده را پیدا نمیکنند که من به چیزی فکر نمیکنم؟» خب من هم بهشان اطمینان میدهم و توضیح میدهم که در کشورهای آنگلوساکسون از خیلی وقت پیش متوجه شدهاند که مثلاً بازیگری که به جایی زل میزند، حضور بیشتری دارد تا بازیگری که حرف میزند. البته همه چیز به نحوه خیره شدن بازیگر ربط پیدا میکند. بازیگرانی هستند که وقتی دیالوگ ندارند نگران توانایی بیانی خودشان میشوند و باید برای یک حضور ساده در صحنه بهشان اعتماد به نفس داد. من ترجیح میدهم بازیگر هیچ امکانی برای پنهان کردن چیزی نداشته باشد که در نتیجه بهتر بازی میکند. البته این چیزی است که در رمی اشنایدر کشف کردم و در طول تمرینات فیلم مسائل زندگی یک بار با موی بسته او را دیدم، به خودم گفتم «چقدر فرق کرده، خیلی خوب شده ــ اصلاً نیازی ندارد که حرفی بزند!»
▫️The Things of Life (1970)
▫️Dir. Claude Sautet
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ رازهای کارگردانی سینما ــ لوران تیرارد ــ ترجمه شاهپور عظیمی
ـــ چندین بار بازیگران به من گفتهاند «من توی این صحنه دیالوگی ندارم. این یک مسئله نیست؟ اگر من چیزی نگویم آیا مردم این عقیده را پیدا نمیکنند که من به چیزی فکر نمیکنم؟» خب من هم بهشان اطمینان میدهم و توضیح میدهم که در کشورهای آنگلوساکسون از خیلی وقت پیش متوجه شدهاند که مثلاً بازیگری که به جایی زل میزند، حضور بیشتری دارد تا بازیگری که حرف میزند. البته همه چیز به نحوه خیره شدن بازیگر ربط پیدا میکند. بازیگرانی هستند که وقتی دیالوگ ندارند نگران توانایی بیانی خودشان میشوند و باید برای یک حضور ساده در صحنه بهشان اعتماد به نفس داد. من ترجیح میدهم بازیگر هیچ امکانی برای پنهان کردن چیزی نداشته باشد که در نتیجه بهتر بازی میکند. البته این چیزی است که در رمی اشنایدر کشف کردم و در طول تمرینات فیلم مسائل زندگی یک بار با موی بسته او را دیدم، به خودم گفتم «چقدر فرق کرده، خیلی خوب شده ــ اصلاً نیازی ندارد که حرفی بزند!»
▫️The Things of Life (1970)
▫️Dir. Claude Sautet
🎥 @CinemaParadisooo
❤25👍6💔1
▪️برتولت برشت
ـــ امیدبستگان
ـــ به چه امید بستهاید؟
به اینکه کران، به سخنان شما گوش بسپارند؟
آزمندان
به شما چیزی ببخشند؟
گرگها به جای دریدنتان، به شما غذایی بدهند؟
و ببرهای درنده
بهمهربانی از شما دعوت کنند
که دندانهایشان را بکشید؟
به این امید بستهاید؟
▫️Utopia (1983)
▫️Sohrab Shahid-Saless
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ امیدبستگان
ـــ به چه امید بستهاید؟
به اینکه کران، به سخنان شما گوش بسپارند؟
آزمندان
به شما چیزی ببخشند؟
گرگها به جای دریدنتان، به شما غذایی بدهند؟
و ببرهای درنده
بهمهربانی از شما دعوت کنند
که دندانهایشان را بکشید؟
به این امید بستهاید؟
▫️Utopia (1983)
▫️Sohrab Shahid-Saless
🎥 @CinemaParadisooo
❤52💔12👍4👎2
▪️مارتین اسکورسیزی
ـــ همیشه بر این باور بودهام که هرچه دربارۀ فیلمسازی میتوان گفت، هرچه دربارۀ فرایند رابطه برقرار کردن با فیلمها، دربارۀ وجوه عینی و ذهنی آنها و بههم آمیختن آن وجوه در فیلمها میتوان گفت، آری، همۀ اینها را در دو فیلم چشمچران محل و هشتونیم میتوان یافت.
هشتونیم افسون و لذت فیلمسازی را عیان میکند اما چشمچران محل حالت تهاجمی فیلمسازی را نشان میدهد و معلوم میکند که دوربین سینما چگونه میتواند هتک حرمت کند. این دو فیلم را که درست ببینید به همهچیز دربارۀ کسانی که فیلم میسازند پی میبرید، یا دستکم دربارۀ کسانی که عقاید و احساسات خود را از طریق فیلمها بیان میکنند.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ همیشه بر این باور بودهام که هرچه دربارۀ فیلمسازی میتوان گفت، هرچه دربارۀ فرایند رابطه برقرار کردن با فیلمها، دربارۀ وجوه عینی و ذهنی آنها و بههم آمیختن آن وجوه در فیلمها میتوان گفت، آری، همۀ اینها را در دو فیلم چشمچران محل و هشتونیم میتوان یافت.
هشتونیم افسون و لذت فیلمسازی را عیان میکند اما چشمچران محل حالت تهاجمی فیلمسازی را نشان میدهد و معلوم میکند که دوربین سینما چگونه میتواند هتک حرمت کند. این دو فیلم را که درست ببینید به همهچیز دربارۀ کسانی که فیلم میسازند پی میبرید، یا دستکم دربارۀ کسانی که عقاید و احساسات خود را از طریق فیلمها بیان میکنند.
🎥 @CinemaParadisooo
❤38👍4👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️ژولیا کریستوا
ـــ كسی نمىتواند سبک ارتباط را ــ در یک كشور يا جامعه ــ تغيير دهد مگر آنکه يأسی بنيادين را تجربه كرده باشد. و هنرمند كسی است كه رمزگانها را تغيير مىدهد. یک عكاس يا هنرمند يا شاعر كليشهها را به كار نمىبرد، بلكه آنها را دگرگون مىكند. براى اين منظور، آنها بايد تنفر، خشم، يا دستكم يأسی را احساس كرده باشند كه آن را تاب آورده، از آن برگذشته و آن را از سر گذراندهاند.
— Nosrat Karimi: Being an Artist in Iran
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ كسی نمىتواند سبک ارتباط را ــ در یک كشور يا جامعه ــ تغيير دهد مگر آنکه يأسی بنيادين را تجربه كرده باشد. و هنرمند كسی است كه رمزگانها را تغيير مىدهد. یک عكاس يا هنرمند يا شاعر كليشهها را به كار نمىبرد، بلكه آنها را دگرگون مىكند. براى اين منظور، آنها بايد تنفر، خشم، يا دستكم يأسی را احساس كرده باشند كه آن را تاب آورده، از آن برگذشته و آن را از سر گذراندهاند.
— Nosrat Karimi: Being an Artist in Iran
🎥 @CinemaParadisooo
❤37💔5👍3👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️Franz Kafka (Notes)
— Went to the movies. Wept…
— Anna Karina in Vivre Sa Vie, 1962.
🎥 @CinemaParadisooo
— Went to the movies. Wept…
— Anna Karina in Vivre Sa Vie, 1962.
🎥 @CinemaParadisooo
❤28👍2👎1
▪️سورن کیِرکگور
ـــ ترس و لرز ــ ترجمه عبدالکریم رشیدیان
ـــ من نمیتوانم ابراهیم را درک کنم، به یک معنا تنها چیزی که میتوانم از او بیاموزم حیرانی است. اگر مردمان گمان میکنند که با ملاحظه پایان داستان میتوانند به سرای ایمان وارد شوند، در اشتباهاند ... زیرا عصر ما به ایمان و معجزه آن در تبدیل آب به شراب بسنده نمیکند، بلکه فراتر میرود و شراب را به آب مبدل میکند.
— "Fear and Trembling" Søren Kierkegaard In Hamoun (1989) by Dariush Mehrjui
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ ترس و لرز ــ ترجمه عبدالکریم رشیدیان
ـــ من نمیتوانم ابراهیم را درک کنم، به یک معنا تنها چیزی که میتوانم از او بیاموزم حیرانی است. اگر مردمان گمان میکنند که با ملاحظه پایان داستان میتوانند به سرای ایمان وارد شوند، در اشتباهاند ... زیرا عصر ما به ایمان و معجزه آن در تبدیل آب به شراب بسنده نمیکند، بلکه فراتر میرود و شراب را به آب مبدل میکند.
— "Fear and Trembling" Søren Kierkegaard In Hamoun (1989) by Dariush Mehrjui
🎥 @CinemaParadisooo
❤18👎6👍3
گزارش،_گفتوگوی_مانی_حقیقی_با_عباس_کیارستمی.pdf
11.9 MB
▪️گزارش
ـــ گفتوگوی مانی حقیقی با عباس کیارستمی
همراه با فیلمنامه و چند مقاله دیگر
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ گفتوگوی مانی حقیقی با عباس کیارستمی
همراه با فیلمنامه و چند مقاله دیگر
🎥 @CinemaParadisooo
❤25👍6👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️R.I.P. Enzo Staiola (1939—2025)
— Star of BICYCLE THIEVES and one of the most timeless faces in the history of cinema.
🎥 @CinemaParadisooo
— Star of BICYCLE THIEVES and one of the most timeless faces in the history of cinema.
🎥 @CinemaParadisooo
💔60❤9👎1
▪️دلفین سریگ
ـــ فمینیسم من ارتباط برقرارکردن با زنان دیگر است؛ این اولویت دارد. به زنان دیگر گوشدادن، با آنها صحبت کردن... اگر این نبود نمیتوانستم زندگی کنم.
— Portrait of Delphine Seyrig by Agnès Varda, 1961
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ فمینیسم من ارتباط برقرارکردن با زنان دیگر است؛ این اولویت دارد. به زنان دیگر گوشدادن، با آنها صحبت کردن... اگر این نبود نمیتوانستم زندگی کنم.
— Portrait of Delphine Seyrig by Agnès Varda, 1961
🎥 @CinemaParadisooo
❤59👍8👎5
▪️شانتال آکرمن
ـــ فکر میکنم که ژان دیلمان یک فیلم فمینیستی است چراکه مجال میدهم به چیزهایی که هرگز، تقریبا هرگز، به این صورت نمایش داده نشدند، همانند ژستهای روزانه یک زن. آنها در سلسله مراتب تصاویر سینمایی در پایینترینها هستند. یک صحنه بوسه و یا یک تصادف ماشین در رتبه بالاتری هستند. و فکر نمیکنم که تصادفی باشد. به خاطر این است که این ژستهای زنان برای آنها ارزش کمتری دارد…
ولی بیش از محتوا، به خاطر سبک است. اگر شما تصمیم بگیرید که ژستهای یک زن را به دقت نشان دهید، به خاطر این است که آنها را دوست دارید. از برخی جهات ژستهایی را بازشناسی میکنید که همیشه انکار شده و نادیده انگاشته شده است. فکر میکنم که مشکل واقعی فیلمهای زنان، معمولا هیچ ارتباطی به مساله محتوا ندارد. مشکل، آن است که زنان در واقع به ندرت اعتماد به نفس کافی را دارند که تا ژرفای احساساتشان را دنبال کنند. در عوض محتوا چیزی روشن و ساده میباشد. آنها تنها با آن سرو کار دارند و فراموش میکنند که روشهای فرمال را برای بیان آنچه که هستند بیابند، برای آنچه که میخواهند، ریتم خاص خودشان و نگاه خاصشان به چیزها. خیلی از زنها برای احساساتشان، تحقیر ناخودآگاهی ابراز میکنند. ولی فکر نمیکنم که من اینگونه باشم. من اعتماد به نفس کافی در خودم دارم. بنابراین، این دلیل دیگری است برای این که فکر میکنم این یک فیلم فمینیستی است، نه فقط «چه میگوید»، بلکه «چه نمایش داده میشود» و «چگونه نمایش داده میشود».
▫️Jeanne Dielman
23 quai du Commerce, 1080 Bruxelles (1975)
▫️Dir. Chantal Akerman
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️شانتال آکرمن
ـــ فکر میکنم که ژان دیلمان یک فیلم فمینیستی است چراکه مجال میدهم به چیزهایی که هرگز، تقریبا هرگز، به این صورت نمایش داده نشدند، همانند ژستهای روزانه یک زن. آنها در سلسله مراتب تصاویر سینمایی در پایینترینها هستند. یک صحنه بوسه و یا یک تصادف ماشین در رتبه بالاتری هستند. و فکر نمیکنم که تصادفی باشد. به خاطر این است که این ژستهای زنان برای آنها ارزش کمتری دارد…
ولی بیش از محتوا، به خاطر سبک است. اگر شما تصمیم بگیرید که ژستهای یک زن را به دقت نشان دهید، به خاطر این است که آنها را دوست دارید. از برخی جهات ژستهایی را بازشناسی میکنید که همیشه انکار شده و نادیده انگاشته شده است. فکر میکنم که مشکل واقعی فیلمهای زنان، معمولا هیچ ارتباطی به مساله محتوا ندارد. مشکل، آن است که زنان در واقع به ندرت اعتماد به نفس کافی را دارند که تا ژرفای احساساتشان را دنبال کنند. در عوض محتوا چیزی روشن و ساده میباشد. آنها تنها با آن سرو کار دارند و فراموش میکنند که روشهای فرمال را برای بیان آنچه که هستند بیابند، برای آنچه که میخواهند، ریتم خاص خودشان و نگاه خاصشان به چیزها. خیلی از زنها برای احساساتشان، تحقیر ناخودآگاهی ابراز میکنند. ولی فکر نمیکنم که من اینگونه باشم. من اعتماد به نفس کافی در خودم دارم. بنابراین، این دلیل دیگری است برای این که فکر میکنم این یک فیلم فمینیستی است، نه فقط «چه میگوید»، بلکه «چه نمایش داده میشود» و «چگونه نمایش داده میشود».
▫️Jeanne Dielman
23 quai du Commerce, 1080 Bruxelles (1975)
▫️Dir. Chantal Akerman
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
Telegram
attach 📎
❤18👍7👎4💔2
▪️جیمز روی مکبین
ـــ سینما به مثابه پرترهای شخصی: واپسین فیلمهای راینر ورنر فاسبیندر ــ ترجمه محمد خلفی
ـــ لولا هرقدر هم فیلم بدی باشد، درعوض، ورونیکا فوس اثری هنری است مخلوقِ انسانی در آستانۀ خودکشی. شاید تنها سرنخ برای درک شرایط روحی فاسبیندر در آخرین سال عمرش در این فیلم نهفته باشد. و شاید اصلا این نکته در مجاورت این دو فیلم پایانی اوست که مستتر است و حسی از تزلزل که با خود همراه دارند و به بهترین نحوی فاسبیندر آنزمان سیوپنج ساله را، در شرف تجربۀ بحران میانسالی، به تصویر میکشد. افراط فاسبیندر در استعمال مخدر، میانسالی او را به پایانی ناگهانی بر زندگی گره زد.
— Rainer Werner Fassbinder's BRD Trilogy
• The Marriage of Maria Braun (1979)
• Veronika Voss (1982)
• Lola (1981)
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ سینما به مثابه پرترهای شخصی: واپسین فیلمهای راینر ورنر فاسبیندر ــ ترجمه محمد خلفی
ـــ لولا هرقدر هم فیلم بدی باشد، درعوض، ورونیکا فوس اثری هنری است مخلوقِ انسانی در آستانۀ خودکشی. شاید تنها سرنخ برای درک شرایط روحی فاسبیندر در آخرین سال عمرش در این فیلم نهفته باشد. و شاید اصلا این نکته در مجاورت این دو فیلم پایانی اوست که مستتر است و حسی از تزلزل که با خود همراه دارند و به بهترین نحوی فاسبیندر آنزمان سیوپنج ساله را، در شرف تجربۀ بحران میانسالی، به تصویر میکشد. افراط فاسبیندر در استعمال مخدر، میانسالی او را به پایانی ناگهانی بر زندگی گره زد.
— Rainer Werner Fassbinder's BRD Trilogy
• The Marriage of Maria Braun (1979)
• Veronika Voss (1982)
• Lola (1981)
🎥 @CinemaParadisooo
❤9👎1💔1
▪️راینر ورنر فاسبیندر
❍ هر داستان زندگی که با روابط انسانی سر و کار دارد یک ملودرام محسوب میشود و به همین دلیل فکر میکنم فیلمهای ملودرام فیلمهای درستیاند. شیوه آمریکایی ساخت فیلمها به این شکل است که تماشاگر را با هیجاناتش تنها میگذارد و نه هیچ چیز دیگری. دلم میخواهد تماشاچی هیجان را در فیلمهایم احساس کند ولی در کنارش بتواند آن چه احساس میکند را تجزیه و تحلیل هم بکند.
❍ فیلمهای من جبرگرا نیستند. فیلم من یک پایان جبرگرایانه دارد ولی از تماشاگرش این انتظار را دارد که به دنبال یک اتوپیا باشد. اینکه او بیاید و به اتوپیایش و به راهحلاش فکر کند. به نظرم هر چقدر که فیلم بیشتر جبرگرا باشد، امیدوارانهتر است.
❍ هر کس که براساس ایدئولوژیای که جدا از ماهیت وجودیاش است فکر میکند، نمیتواند فیلمهای مرا دوست داشته باشد. من برای افرادی فیلم میسازم که ایدئولوژیزده نیستند. بقیه کسانی که برای دیدن فیلمهای من به سینما میروند باید از من متنفر باشند چون درک میکنند.
▫️Rainer Werner Fassbinder
— Born: May 31, 1945
— Died: June 10, 1982
🎥 @CinemaParadisooo
❍ هر داستان زندگی که با روابط انسانی سر و کار دارد یک ملودرام محسوب میشود و به همین دلیل فکر میکنم فیلمهای ملودرام فیلمهای درستیاند. شیوه آمریکایی ساخت فیلمها به این شکل است که تماشاگر را با هیجاناتش تنها میگذارد و نه هیچ چیز دیگری. دلم میخواهد تماشاچی هیجان را در فیلمهایم احساس کند ولی در کنارش بتواند آن چه احساس میکند را تجزیه و تحلیل هم بکند.
❍ فیلمهای من جبرگرا نیستند. فیلم من یک پایان جبرگرایانه دارد ولی از تماشاگرش این انتظار را دارد که به دنبال یک اتوپیا باشد. اینکه او بیاید و به اتوپیایش و به راهحلاش فکر کند. به نظرم هر چقدر که فیلم بیشتر جبرگرا باشد، امیدوارانهتر است.
❍ هر کس که براساس ایدئولوژیای که جدا از ماهیت وجودیاش است فکر میکند، نمیتواند فیلمهای مرا دوست داشته باشد. من برای افرادی فیلم میسازم که ایدئولوژیزده نیستند. بقیه کسانی که برای دیدن فیلمهای من به سینما میروند باید از من متنفر باشند چون درک میکنند.
▫️Rainer Werner Fassbinder
— Born: May 31, 1945
— Died: June 10, 1982
🎥 @CinemaParadisooo
❤11👍1👎1
▪️اندرو ساریس
ـــ تئوری عملی فیلم (اندرو ساریس) به نقل از کتاب زیباییشناسی تاریخ و نظریههای تدوین فیلم در دوره صامت ــ احمد ضابطی جهرمی
ـــ همیشه از نوعی عقدۀ فرهنگی در ارتباط با هالیوود رنج میبردم. تا همین چند سال پیش برایام غیرقابل تصور بود که از یک فیلمسازِ «بازاری» مثل هیچکاک در کنار یک سینماگرِ «ناب» مثل برسون نام ببرم. پس از سالها ارزیابی شکنجهآمیز، اکنون آمادهام اعتبار خود را به عنوان یک منتقد بر سر این گفته به خطر بیاندازم که هیچکاک با هر معیار ارزیابی که سنجیده شود، هنرمندی والاتر از برسون است و اینکه یک مقایسۀ فیلم به فیلم و کارگردان به کارگردان ثابت خواهد کرد که سینمای آمریکا از ١٩١۵ تا ١٩۶٢ پیوسته بر سینمای سایر کشورها برتری داشته است. در نتیجه از نظر من، نظریۀ سینماگر مولف در درجۀ نخست یک وسیلۀ انتقادی است برای نگارش تاریخ سینمای آمریکا که تنها سینمایی در جهان است که چه در عمق و چه در سطح، شایستۀ تعمق و ارزیابی است.
▪️وودی آلن
ـــ وودی آلن از زبان وودی آلن: در گفتوگویی با استیک بیورکمان ــ ترجمه هوشنگ حسامی
ـــ جناب آقای ساریس! نیازی نیست روغن ریخته را نذر امامزاده کنید، شما قبل از این افاضات هم اعتبارتان را از دست داده بودید (اصطلاح "آتور پلتیک" از آندره بازن را که شما "تئوری مولف" ترجمه فرمودید که یادتان هست. این غلط مصطلح ماند تا بیسوادی شما ویژگی مشخصتان باشد)... بگذریم، بحث من بر سر این نیست که شما فرمودهاید آثار فلان فیلمساز بهتر از آن یکی دیگر است؛ این حق هر فردی است که نظرش را ابراز کند؛ اما نه وقتی که ادعا میکند: «با هر معیارِ ارزیابی که سنجیده شود». بهتر است ابتدا متر و مقیاستان را بدهید بروبچههای کایه دوسینما برایتان کالیبره کنند. همانها که شما نوشتههایشان را حلوا حلوا میکردید و باعث شدند از آن عقدهی فرهنگی که به شدت رنجتان داد ظاهراً نجات پیدا کنید (تروفو چطور است؟ همو که نوشت: من همیشه آماده بودم تا از برسون دفاع کنم. یا مثلاً گدار: برسون یعنی سینمای فرانسه، همانطور که داستایفسکی یعنی ادبیات روسیه و موتسارت یعنی موسیقی آلمان). راجع به موضوع برتری و تفوق کامل سینمای آمریکا شاید بهتر باشد پاسختان را یک سینماگر مولف آمریکایی بدهد:
«در کودکی و نوجوانی فیلمهای آمریکایی را دوست داشتم، هرچه بزرگتر شدم به تماشای آثار اروپایی تمایل بیشتری پیدا کردم. وقتی به تماشای یک فیلم اروپایی نشستهاید میدانید که با اثری تفکر برانگیز روبرو خواهید شد... مهمترین آثار سینمای آمریکا قابل قیاس با فیلمهای بونوئل، دسیکا، برگمان و فلینی نیستند... موضوع آثار سینماگرانی چون ولز و فورد در سطح نازلتری نسبت به همتایان اروپاییشان قرار دارد... سینما در آمریکا عرصهایی برای دستاوردهای هنرمندانه نیست و تنها برای وقت گذراندن است.»
و بالاخره فیلمسازِ نام آشنا، تیرِ خلاص را شلیک میکند: «بسیاری وقتها مردم فیلمهای آلفرد هیچکاک را تماشا کرده و خیلی چیزها در آنها میبینند؛ من از آن آدمها نیستم. فکر میکنم هیچکاک خودش هم هرگز چیز چشمگیر و خاصی را در نظر نداشت و در نتیجه فیلمهایش هم مهم نیستند؛ فیلمهایی لذت بخشاند اما مطلقا بیمعنی.»
ـــ پ.ن: در نقل قول وودی آلن منظور از فیلمساز نام آشنا، آکیرا کوروساوا است.
— Andrew Sarris and Alfred Hitchcock
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️اندرو ساریس
ـــ تئوری عملی فیلم (اندرو ساریس) به نقل از کتاب زیباییشناسی تاریخ و نظریههای تدوین فیلم در دوره صامت ــ احمد ضابطی جهرمی
ـــ همیشه از نوعی عقدۀ فرهنگی در ارتباط با هالیوود رنج میبردم. تا همین چند سال پیش برایام غیرقابل تصور بود که از یک فیلمسازِ «بازاری» مثل هیچکاک در کنار یک سینماگرِ «ناب» مثل برسون نام ببرم. پس از سالها ارزیابی شکنجهآمیز، اکنون آمادهام اعتبار خود را به عنوان یک منتقد بر سر این گفته به خطر بیاندازم که هیچکاک با هر معیار ارزیابی که سنجیده شود، هنرمندی والاتر از برسون است و اینکه یک مقایسۀ فیلم به فیلم و کارگردان به کارگردان ثابت خواهد کرد که سینمای آمریکا از ١٩١۵ تا ١٩۶٢ پیوسته بر سینمای سایر کشورها برتری داشته است. در نتیجه از نظر من، نظریۀ سینماگر مولف در درجۀ نخست یک وسیلۀ انتقادی است برای نگارش تاریخ سینمای آمریکا که تنها سینمایی در جهان است که چه در عمق و چه در سطح، شایستۀ تعمق و ارزیابی است.
▪️وودی آلن
ـــ وودی آلن از زبان وودی آلن: در گفتوگویی با استیک بیورکمان ــ ترجمه هوشنگ حسامی
ـــ جناب آقای ساریس! نیازی نیست روغن ریخته را نذر امامزاده کنید، شما قبل از این افاضات هم اعتبارتان را از دست داده بودید (اصطلاح "آتور پلتیک" از آندره بازن را که شما "تئوری مولف" ترجمه فرمودید که یادتان هست. این غلط مصطلح ماند تا بیسوادی شما ویژگی مشخصتان باشد)... بگذریم، بحث من بر سر این نیست که شما فرمودهاید آثار فلان فیلمساز بهتر از آن یکی دیگر است؛ این حق هر فردی است که نظرش را ابراز کند؛ اما نه وقتی که ادعا میکند: «با هر معیارِ ارزیابی که سنجیده شود». بهتر است ابتدا متر و مقیاستان را بدهید بروبچههای کایه دوسینما برایتان کالیبره کنند. همانها که شما نوشتههایشان را حلوا حلوا میکردید و باعث شدند از آن عقدهی فرهنگی که به شدت رنجتان داد ظاهراً نجات پیدا کنید (تروفو چطور است؟ همو که نوشت: من همیشه آماده بودم تا از برسون دفاع کنم. یا مثلاً گدار: برسون یعنی سینمای فرانسه، همانطور که داستایفسکی یعنی ادبیات روسیه و موتسارت یعنی موسیقی آلمان). راجع به موضوع برتری و تفوق کامل سینمای آمریکا شاید بهتر باشد پاسختان را یک سینماگر مولف آمریکایی بدهد:
«در کودکی و نوجوانی فیلمهای آمریکایی را دوست داشتم، هرچه بزرگتر شدم به تماشای آثار اروپایی تمایل بیشتری پیدا کردم. وقتی به تماشای یک فیلم اروپایی نشستهاید میدانید که با اثری تفکر برانگیز روبرو خواهید شد... مهمترین آثار سینمای آمریکا قابل قیاس با فیلمهای بونوئل، دسیکا، برگمان و فلینی نیستند... موضوع آثار سینماگرانی چون ولز و فورد در سطح نازلتری نسبت به همتایان اروپاییشان قرار دارد... سینما در آمریکا عرصهایی برای دستاوردهای هنرمندانه نیست و تنها برای وقت گذراندن است.»
و بالاخره فیلمسازِ نام آشنا، تیرِ خلاص را شلیک میکند: «بسیاری وقتها مردم فیلمهای آلفرد هیچکاک را تماشا کرده و خیلی چیزها در آنها میبینند؛ من از آن آدمها نیستم. فکر میکنم هیچکاک خودش هم هرگز چیز چشمگیر و خاصی را در نظر نداشت و در نتیجه فیلمهایش هم مهم نیستند؛ فیلمهایی لذت بخشاند اما مطلقا بیمعنی.»
ـــ پ.ن: در نقل قول وودی آلن منظور از فیلمساز نام آشنا، آکیرا کوروساوا است.
— Andrew Sarris and Alfred Hitchcock
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
❤34👎11👍6
▪️آلبر کامو
ـــ تاملاتی در باب گیوتین و دار ــ آرتور کوستلر و آلبر کامو ــ ترجمه وحید طباطبایی و مرتضی عسکری
ـــ مجازات مرگ، به هر شکلی که اجرا شود و هر چقدر هم انگشتشمار باشد، یک سلاخی نفرتانگیز است و توهینی است که به کرامت و به تَنِ آدمی روا داشته میشود. این سرهای بُریده ذیحیات و این فورانهای خون، متعلق به همان دوران بربریتی است که در آن گمان میرفت چهبسا بتوان با این معرکههای حقارتبار مردم را متأثر و مرعوب ساخت. اما در دنیای امروز که این مرگ مشمئزکننده پشت درهای بسته و بسیار شتابزده انجام میشود، مفهوم این مجازات ننگین چه میتواند باشد؟ حقیقت امر این است: در عصرِ اتم، آدمکشیهایمان مثل دوران قپان دستی و عصر حجر است. حتی یک انسانِ عادی صاحب سر سوزنی احساس پیدا نمیشود که به صرف تصور این سلاخی نابههنجار، دچار دلآشوبه نشود.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ تاملاتی در باب گیوتین و دار ــ آرتور کوستلر و آلبر کامو ــ ترجمه وحید طباطبایی و مرتضی عسکری
ـــ مجازات مرگ، به هر شکلی که اجرا شود و هر چقدر هم انگشتشمار باشد، یک سلاخی نفرتانگیز است و توهینی است که به کرامت و به تَنِ آدمی روا داشته میشود. این سرهای بُریده ذیحیات و این فورانهای خون، متعلق به همان دوران بربریتی است که در آن گمان میرفت چهبسا بتوان با این معرکههای حقارتبار مردم را متأثر و مرعوب ساخت. اما در دنیای امروز که این مرگ مشمئزکننده پشت درهای بسته و بسیار شتابزده انجام میشود، مفهوم این مجازات ننگین چه میتواند باشد؟ حقیقت امر این است: در عصرِ اتم، آدمکشیهایمان مثل دوران قپان دستی و عصر حجر است. حتی یک انسانِ عادی صاحب سر سوزنی احساس پیدا نمیشود که به صرف تصور این سلاخی نابههنجار، دچار دلآشوبه نشود.
🎥 @CinemaParadisooo
👍60❤10👎9💔1
▪️استنلی کوبریک
ـــ در نامه به اینگمار برگمان در فوریه ١٩۶٠
ـــ دید شما به زندگی مرا عمیقا تکان داده است، بسیار بسیار عمیقتر از هر فیلم دیگری که تا امروز دیدهام. به اعتقاد من شما بزرگترین فیلمسازی هستید که الان مشغول کار است. ورای این، بگذارید اضافه کنم که هیچکس در خلق فضا و حال و هوا، روانی بازیها، پرهیز از بدیهیات، حقیقی و تکمیل بودن شخصیتپردازی بر شما پیشی نمیگیرد. به این لیست هرکسی باید تمام چیزهای دیگری که مربوط به ساختن یک فیلم میشود را اضافه کند.
▫️The Rite (1969)
— Dir. Ingmar Bergman
▫️Eyes Wide Shut (1999)
— Dir. Stanley Kubrick
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ در نامه به اینگمار برگمان در فوریه ١٩۶٠
ـــ دید شما به زندگی مرا عمیقا تکان داده است، بسیار بسیار عمیقتر از هر فیلم دیگری که تا امروز دیدهام. به اعتقاد من شما بزرگترین فیلمسازی هستید که الان مشغول کار است. ورای این، بگذارید اضافه کنم که هیچکس در خلق فضا و حال و هوا، روانی بازیها، پرهیز از بدیهیات، حقیقی و تکمیل بودن شخصیتپردازی بر شما پیشی نمیگیرد. به این لیست هرکسی باید تمام چیزهای دیگری که مربوط به ساختن یک فیلم میشود را اضافه کند.
▫️The Rite (1969)
— Dir. Ingmar Bergman
▫️Eyes Wide Shut (1999)
— Dir. Stanley Kubrick
🎥 @CinemaParadisooo
❤57👍6💔3👎1
▪️فدریکو فلینی
ـــ امروزه سیاستمداران در وضعیت منحوسی قرار دارند. تحت فشارهای روحی قرار دارند که روانکاوان درمانی برای آن سراغ ندارند. آنان به سمت مرحله بچهگانهای پسرفت کردهاند. محافظینشان که باید مواظبشان باشند، تبدیل به لَله شدهاند. چطور میتوانیم امیدوار باشیم مردانی که به چنین وضعیتی دچار شدهاند، تهدیدهای ناشی از کشمکشهای اجتماعی، خشونت و تروریسم را تحت کنترل درآورند؟ چطور میتوانیم امیدوار باشیم که مشکلاتی را که از هر طرف هجوم میآورد، بتوانند حل کنند؟
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ امروزه سیاستمداران در وضعیت منحوسی قرار دارند. تحت فشارهای روحی قرار دارند که روانکاوان درمانی برای آن سراغ ندارند. آنان به سمت مرحله بچهگانهای پسرفت کردهاند. محافظینشان که باید مواظبشان باشند، تبدیل به لَله شدهاند. چطور میتوانیم امیدوار باشیم مردانی که به چنین وضعیتی دچار شدهاند، تهدیدهای ناشی از کشمکشهای اجتماعی، خشونت و تروریسم را تحت کنترل درآورند؟ چطور میتوانیم امیدوار باشیم که مشکلاتی را که از هر طرف هجوم میآورد، بتوانند حل کنند؟
🎥 @CinemaParadisooo
👍46❤10👎3
▪️جورجو آگامبن
ـــ کودکی و تاریخ؛ درباره ویرانی تجربه ــ ترجمه پویا ایمانی
ـــ هر عصری فرزندان محروم از ارثی دارد که نه آنچه پیش از این بوده به آنها تعلق دارد و نه آنچه از این پس خواهد آمد.…
ـــ هر تصویری از تاریخ همواره با تجربه خاصی از زمان همراه است که درون ان مستتر است، شرط آن است، و به همین دلیل باید آن را توضیح داد. به همین ترتیب هر فرهنگی پیش از هر چیز در حکم تجربه خاصی از زمان است و هیچ فرهنگ جدیدی ممکن نمیشود مگر با ایجاد تغییراتی در این تجربه. این چنین وظیفه اصلی یک انقلاب واقعی به هیچ رو صرفا تغییر جهان نیست بل همچنین و پیش از هر چیز، تغییر زمان است....
ـــ «بازمیگشتند مردان ــ فرورفته در هالهای از سکوت ــ نه غنیتر که تنگدستتر در تجربه انتقالپذیر... آنچه ده سال بعد، در سیل کتابهای مربوط به جنگ سرازیر شد به هیچ روی آن تجربهای نبود که دهان به دهان نقل میشد. و چیز دندانگیری هم در آن نبود. زیرا تجربه پیشتر هرگز چنین سرا پا نقض نشده بود که تجربه استراتژیک به وسیله جنگ تاکتیکی، تجربه اقتصادی به وسیله تورم، تجربه تنانه توسط جنگ ماشینی و تجربه اخلاقی از سوی آنان که در قدرتاند. نسلی که سوار بر تراموای اسبی به مدرسه رفته بود اکنون زیر آسمان باز روستایی میایستاد که هیچ چیزش از تغییر برکنار نمانده بود مگر ابرها! و در زیر این ابرها، بر زمینی آکنده از نیروی ویرانگر رگبارها و انفجارها، جسم نحیف و کوچک انسان قرار داشت.» [والتر بنیامین]
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️جورجو آگامبن
ـــ کودکی و تاریخ؛ درباره ویرانی تجربه ــ ترجمه پویا ایمانی
ـــ هر عصری فرزندان محروم از ارثی دارد که نه آنچه پیش از این بوده به آنها تعلق دارد و نه آنچه از این پس خواهد آمد.…
ـــ هر تصویری از تاریخ همواره با تجربه خاصی از زمان همراه است که درون ان مستتر است، شرط آن است، و به همین دلیل باید آن را توضیح داد. به همین ترتیب هر فرهنگی پیش از هر چیز در حکم تجربه خاصی از زمان است و هیچ فرهنگ جدیدی ممکن نمیشود مگر با ایجاد تغییراتی در این تجربه. این چنین وظیفه اصلی یک انقلاب واقعی به هیچ رو صرفا تغییر جهان نیست بل همچنین و پیش از هر چیز، تغییر زمان است....
ـــ «بازمیگشتند مردان ــ فرورفته در هالهای از سکوت ــ نه غنیتر که تنگدستتر در تجربه انتقالپذیر... آنچه ده سال بعد، در سیل کتابهای مربوط به جنگ سرازیر شد به هیچ روی آن تجربهای نبود که دهان به دهان نقل میشد. و چیز دندانگیری هم در آن نبود. زیرا تجربه پیشتر هرگز چنین سرا پا نقض نشده بود که تجربه استراتژیک به وسیله جنگ تاکتیکی، تجربه اقتصادی به وسیله تورم، تجربه تنانه توسط جنگ ماشینی و تجربه اخلاقی از سوی آنان که در قدرتاند. نسلی که سوار بر تراموای اسبی به مدرسه رفته بود اکنون زیر آسمان باز روستایی میایستاد که هیچ چیزش از تغییر برکنار نمانده بود مگر ابرها! و در زیر این ابرها، بر زمینی آکنده از نیروی ویرانگر رگبارها و انفجارها، جسم نحیف و کوچک انسان قرار داشت.» [والتر بنیامین]
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
Telegram
attach 📎
💔28❤12👎3
▪️سیمون وی
ـــ نامه به گوستاو تیبون
ـــ دوست عزیز
انگار حقیقتاً زمان آن رسیده است که یکدیگر را بدرود گوییم. برایام میسّر نیست که مدام از شما خبر بگیرم. امیدوارم تقدیر نگهدارِ آن خانهی خیابان سَن مارسل باشد ـــ همان خانه که سکونتگاه سه انسان عاشق بود. و این چیزی بسیار ارزشمند است. هستیِ انسان آنچنان آسیبپذیر است و چنان در معرض خطرهای گوناگون قرار دارد که نمیتوانم بدون اضطراب به دیگران عشق بورزم. من هنوز این واقعیت را نپذیرفتهام که، جز خودم، باقی انسانها نیز از آسیبهای احتمالی کاملاً مصون نیستند. این گویای این است که من در وظیفهام، که اطاعت از ارادهی الهی است، جداً کوتاهی میکنم.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ نامه به گوستاو تیبون
ـــ دوست عزیز
انگار حقیقتاً زمان آن رسیده است که یکدیگر را بدرود گوییم. برایام میسّر نیست که مدام از شما خبر بگیرم. امیدوارم تقدیر نگهدارِ آن خانهی خیابان سَن مارسل باشد ـــ همان خانه که سکونتگاه سه انسان عاشق بود. و این چیزی بسیار ارزشمند است. هستیِ انسان آنچنان آسیبپذیر است و چنان در معرض خطرهای گوناگون قرار دارد که نمیتوانم بدون اضطراب به دیگران عشق بورزم. من هنوز این واقعیت را نپذیرفتهام که، جز خودم، باقی انسانها نیز از آسیبهای احتمالی کاملاً مصون نیستند. این گویای این است که من در وظیفهام، که اطاعت از ارادهی الهی است، جداً کوتاهی میکنم.
🎥 @CinemaParadisooo
❤54💔11👎4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️موریس بلانشو
ـــ اجتماع اذعانناپذیر
ـــ نوشتن زیر فشار جنگ نوشتن دربارهٔ جنگ نیست، نوشتن درون افق آن است، انگار جنگ همدم و همخوابهات باشد ... .
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ اجتماع اذعانناپذیر
ـــ نوشتن زیر فشار جنگ نوشتن دربارهٔ جنگ نیست، نوشتن درون افق آن است، انگار جنگ همدم و همخوابهات باشد ... .
🎥 @CinemaParadisooo
👍23❤17👎3