درمان تنهایی شدید با چتبات: آیا هوش مصنوعی جایگزین دوست میشود؟
پژوهشی در چین بر روی دانشجویان دانشگاهی با تنهایی شدید نشان داد که تعامل مستمر با چتبات Replika، که برای تشخیص حالات احساسی طراحی شده، میتواند این حس ناخوشایند را کاهش دهد. این دانشجویان پس از ۱، ۳ و ۵ ماه استفاده، کاهش قابل توجهی در تنهایی خود نشان دادند که این کاهش از گروه دریافتکننده حمایت روانشناختی استاندارد بیشتر بود. همچنین، شرکتکنندگان کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود خودکارآمدی اجتماعی و تابآوری روانشناختی را تجربه کردند.
یافتههای کلیدی :
- اثرگذاری بلندمدت: تعامل با چتبات (Replika) پس از دورههای ۱، ۳ و ۵ ماهه، تنهایی شدید را به طور مؤثری کاهش داد.
- برتری بر حمایت استاندارد: میزان کاهش تنهایی در دانشجویان استفادهکننده از چتبات، از گروهی که فقط از حمایتهای روانشناختی رایج بهره میبردند، بیشتر بود.
- بهبودهای روانی چندگانه: علاوه بر تنهایی، اضطراب اجتماعی شرکتکنندگان نیز کاهش یافت و تابآوری روانی و خودکارآمدی اجتماعی آنها افزایش پیدا کرد.
- شیوع تنهایی در جوانان: تنهایی یک احساس شایع در میان جوانان (بین ۲۰ تا ۴۰ درصد) است، که با وجود تعاملات دیجیتال فراوان، همچنان به عنوان یک نگرانی جدی سلامت روان مطرح است.
💦 جمعبندی :
این مطالعه در مجله Disability and Rehabilitation: Assistive Technology شواهد جدیدی ارائه میکند که هوش مصنوعی میتواند نقشی فراتر از سرگرمی داشته باشد و به عنوان یک ابزار حمایتی و درمانی مؤثر برای مقابله با تنهایی مزمن، بهویژه در جمعیت دانشجویان، عمل کند. این یافتهها مسیر جدیدی را برای استفاده از چتباتها در زمینه سلامت روان، همراستا یا حتی قویتر از روشهای سنتی، باز میکند.
#هوش_مصنوعی #سلامت_روان #درمان_تنهایی
✍️ @cognitiontimes | CWA
پژوهشی در چین بر روی دانشجویان دانشگاهی با تنهایی شدید نشان داد که تعامل مستمر با چتبات Replika، که برای تشخیص حالات احساسی طراحی شده، میتواند این حس ناخوشایند را کاهش دهد. این دانشجویان پس از ۱، ۳ و ۵ ماه استفاده، کاهش قابل توجهی در تنهایی خود نشان دادند که این کاهش از گروه دریافتکننده حمایت روانشناختی استاندارد بیشتر بود. همچنین، شرکتکنندگان کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود خودکارآمدی اجتماعی و تابآوری روانشناختی را تجربه کردند.
یافتههای کلیدی :
- اثرگذاری بلندمدت: تعامل با چتبات (Replika) پس از دورههای ۱، ۳ و ۵ ماهه، تنهایی شدید را به طور مؤثری کاهش داد.
- برتری بر حمایت استاندارد: میزان کاهش تنهایی در دانشجویان استفادهکننده از چتبات، از گروهی که فقط از حمایتهای روانشناختی رایج بهره میبردند، بیشتر بود.
- بهبودهای روانی چندگانه: علاوه بر تنهایی، اضطراب اجتماعی شرکتکنندگان نیز کاهش یافت و تابآوری روانی و خودکارآمدی اجتماعی آنها افزایش پیدا کرد.
- شیوع تنهایی در جوانان: تنهایی یک احساس شایع در میان جوانان (بین ۲۰ تا ۴۰ درصد) است، که با وجود تعاملات دیجیتال فراوان، همچنان به عنوان یک نگرانی جدی سلامت روان مطرح است.
این مطالعه در مجله Disability and Rehabilitation: Assistive Technology شواهد جدیدی ارائه میکند که هوش مصنوعی میتواند نقشی فراتر از سرگرمی داشته باشد و به عنوان یک ابزار حمایتی و درمانی مؤثر برای مقابله با تنهایی مزمن، بهویژه در جمعیت دانشجویان، عمل کند. این یافتهها مسیر جدیدی را برای استفاده از چتباتها در زمینه سلامت روان، همراستا یا حتی قویتر از روشهای سنتی، باز میکند.
#هوش_مصنوعی #سلامت_روان #درمان_تنهایی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7👍1
https://skyroom.online/ch/inss/monthly-lectures
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
تأثیر شگفتانگیز مدرسه بر هوش: راز تفاوت IQ در دوقلوهای جدا از هم فاش شد!
تحلیل جدیدی از مطالعات انجام شده در طول یک قرن نشان میدهد که تفاوت در میزان تحصیلات بخش بزرگی از شکاف نمره هوش (IQ) در دوقلوهای همسان که جدا از یکدیگر بزرگ شدهاند را توضیح میدهد. این پژوهش گویای آن است که وقتی دوقلوها تحصیلات مشابهی دارند، نمره IQ آنها تقریباً به اندازه دوقلوهایی است که با هم بزرگ شدهاند. اما اگر تحصیلات آنها بسیار متفاوت باشد، نمرات هوشیشان میتواند به اندازه افراد غریبه و غیرمرتبط متفاوت شود.
💦 یافتههای کلیدی :
- نقش تحصیلات: میزان و نوع آموزش مدرسه، عامل اصلی تفاوت در نمرات IQ دوقلوهای همسان جدا از هم است.
- ژنتیک در برابر محیط: این یافتهها در بحث کلاسیک "طبیعت در برابر تربیت"، بر تأثیر قویتر محیط (آموزش) بر هوش تأکید میکنند.
- شواهد کلاسیک به چالش کشیده میشود: دادههای قبلی به طور میانگین تفاوت IQ دوقلوهای جدا از هم را تنها حدود ۸ امتیاز گزارش میکردند و تأکید بر نقش قوی ژنتیک داشتند.
- همسانسازی هوش: در صورت دریافت تحصیلات مشابه، IQ دوقلوهای جدا از هم تقریباً به همان اندازه دوقلوهای همخانگی مشابه خواهد بود.
💦 جمعبندی :
این فراتحلیل که در مجله علمی Acta Psychologica منتشر شده، یکی از سنتیترین روشهای مطالعه هوش (دوقلوهای همسان جدا از هم) را بازنگری میکند. نتیجه این است که تحصیلات و فرصتهای آموزشی میتواند اثر ژنتیک را تا حد زیادی خنثی یا تقویت کند و هوش، فراتر از یک ویژگی صرفاً ذاتی و ثابت، تحت تأثیر قدرتمند محیط و تربیت قرار دارد.
#هوش_IQ #طبیعت_و_تربیت #تحصیلات
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحلیل جدیدی از مطالعات انجام شده در طول یک قرن نشان میدهد که تفاوت در میزان تحصیلات بخش بزرگی از شکاف نمره هوش (IQ) در دوقلوهای همسان که جدا از یکدیگر بزرگ شدهاند را توضیح میدهد. این پژوهش گویای آن است که وقتی دوقلوها تحصیلات مشابهی دارند، نمره IQ آنها تقریباً به اندازه دوقلوهایی است که با هم بزرگ شدهاند. اما اگر تحصیلات آنها بسیار متفاوت باشد، نمرات هوشیشان میتواند به اندازه افراد غریبه و غیرمرتبط متفاوت شود.
- نقش تحصیلات: میزان و نوع آموزش مدرسه، عامل اصلی تفاوت در نمرات IQ دوقلوهای همسان جدا از هم است.
- ژنتیک در برابر محیط: این یافتهها در بحث کلاسیک "طبیعت در برابر تربیت"، بر تأثیر قویتر محیط (آموزش) بر هوش تأکید میکنند.
- شواهد کلاسیک به چالش کشیده میشود: دادههای قبلی به طور میانگین تفاوت IQ دوقلوهای جدا از هم را تنها حدود ۸ امتیاز گزارش میکردند و تأکید بر نقش قوی ژنتیک داشتند.
- همسانسازی هوش: در صورت دریافت تحصیلات مشابه، IQ دوقلوهای جدا از هم تقریباً به همان اندازه دوقلوهای همخانگی مشابه خواهد بود.
این فراتحلیل که در مجله علمی Acta Psychologica منتشر شده، یکی از سنتیترین روشهای مطالعه هوش (دوقلوهای همسان جدا از هم) را بازنگری میکند. نتیجه این است که تحصیلات و فرصتهای آموزشی میتواند اثر ژنتیک را تا حد زیادی خنثی یا تقویت کند و هوش، فراتر از یک ویژگی صرفاً ذاتی و ثابت، تحت تأثیر قدرتمند محیط و تربیت قرار دارد.
#هوش_IQ #طبیعت_و_تربیت #تحصیلات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4🔥2❤1💔1
ضدافسردگیهای بارداری و سلامت روان کودک: آیا دارو عامل خطر است؟
مطالعهای جدید که در نشریه Journal of Child Psychology and Psychiatry منتشر شده، نشان میدهد کودکانی که مادرانشان در دوران بارداری داروهای ضد افسردگی مصرف کردهاند، به دلیل خودِ دارو، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب یا افسردگی درازمدت نیستند. این پژوهش بیش از ۱۴۰ هزار کودک در بریتیش کلمبیا را از بدو تولد تا نوجوانی ردیابی کرده است. تحلیلهای بیشتر نشان دادند که عوامل مرتبط با خانواده، مانند ژنتیک و سلامت روان مادر، دلایل محتملتری برای مشاهده سطوح بالاتر اضطراب در این کودکان هستند.
💦 یافتههای کلیدی :
- رد نگرانی مستقیم دارو: مصرف داروهای ضد افسردگی (مانند SSRIها) در دوران بارداری، بهطور مستقیم خطر اضطراب یا افسردگی طولانیمدت کودک را افزایش نمیدهد.
- عوامل جایگزین: ارتباط ظاهری بین دارو و اختلالات آتی در کودک، احتمالاً ناشی از عوامل زمینهای مشترک مانند ژنتیک و وضعیت سلامت روان مادر است.
- شیوع سلامت روان مادر: تا ۳۰ درصد مادران باردار علائم افسردگی یا اضطراب را نشان میدهند و این شرایط اغلب با داروهای ضد افسردگی درمان میشوند.
- سیر مطالعاتی: این پژوهش بر یافتههای جدیدتر مهر تأیید میزند که ارتباطات گزارششده قبلی، لزوماً اثر مستقیم دارو نبوده، بلکه تأثیر افسردگی مادر یا محیط خانوادگی است.
💦 جمعبندی :
این مطالعه یک اطمینانخاطر مهم را برای مادران و پزشکان فراهم میکند که نیاز به درمان اختلالات سلامت روان در دوران بارداری دارند. این تحقیق تأکید میکند که تمرکز اصلی بر روی مدیریت بیماریهای روانی مادر و حمایت از سلامت روانی خانواده است، نه ترس از تأثیرات مستقیم دارو بر مغز در حال رشد جنین.
#بارداری_و_دارو #سلامت_روان_مادر #افسردگی_بارداری
✍️ @cognitiontimes | CWA
مطالعهای جدید که در نشریه Journal of Child Psychology and Psychiatry منتشر شده، نشان میدهد کودکانی که مادرانشان در دوران بارداری داروهای ضد افسردگی مصرف کردهاند، به دلیل خودِ دارو، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب یا افسردگی درازمدت نیستند. این پژوهش بیش از ۱۴۰ هزار کودک در بریتیش کلمبیا را از بدو تولد تا نوجوانی ردیابی کرده است. تحلیلهای بیشتر نشان دادند که عوامل مرتبط با خانواده، مانند ژنتیک و سلامت روان مادر، دلایل محتملتری برای مشاهده سطوح بالاتر اضطراب در این کودکان هستند.
- رد نگرانی مستقیم دارو: مصرف داروهای ضد افسردگی (مانند SSRIها) در دوران بارداری، بهطور مستقیم خطر اضطراب یا افسردگی طولانیمدت کودک را افزایش نمیدهد.
- عوامل جایگزین: ارتباط ظاهری بین دارو و اختلالات آتی در کودک، احتمالاً ناشی از عوامل زمینهای مشترک مانند ژنتیک و وضعیت سلامت روان مادر است.
- شیوع سلامت روان مادر: تا ۳۰ درصد مادران باردار علائم افسردگی یا اضطراب را نشان میدهند و این شرایط اغلب با داروهای ضد افسردگی درمان میشوند.
- سیر مطالعاتی: این پژوهش بر یافتههای جدیدتر مهر تأیید میزند که ارتباطات گزارششده قبلی، لزوماً اثر مستقیم دارو نبوده، بلکه تأثیر افسردگی مادر یا محیط خانوادگی است.
این مطالعه یک اطمینانخاطر مهم را برای مادران و پزشکان فراهم میکند که نیاز به درمان اختلالات سلامت روان در دوران بارداری دارند. این تحقیق تأکید میکند که تمرکز اصلی بر روی مدیریت بیماریهای روانی مادر و حمایت از سلامت روانی خانواده است، نه ترس از تأثیرات مستقیم دارو بر مغز در حال رشد جنین.
#بارداری_و_دارو #سلامت_روان_مادر #افسردگی_بارداری
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤2🔥2
ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی، در راستای توانمندسازی نیروی انسانی تخصصی، از مراکز آموزشی و پژوهشی برای برگزاری دورههای مهارتی و حرفهای در حوزههای مرتبط با علوم شناختی حمایت میکند.
📌 . محورهای مورد حمایت:
فناوریهای عصبی اولویتدار، هوش مصنوعی و علوم شناختی، سلامت شناختی، آموزش و پرورش شناختی، و پدافند شناختی💰 . میزان حمایت:
تأمین بخشی از هزینه ثبتنام شرکتکنندگان تا سقف ۵۰ درصد
📅 مهلت ارسال درخواست: تا پایان مهرماه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گیاهخواران در مقابل غیرگیاهخواران: تفاوتهای عمیق در ارزشهای انسانی
تحلیلی جدید در سه مطالعه شامل نمونههایی از بزرگسالان در آمریکا و لهستان، تفاوتهای اساسی در ارزشهای انسانی بین گیاهخواران و غیرگیاهخواران را بررسی کرده است. نتایج با استفاده از پرسشنامه ارزشی شوارتز (Schwartz’s Portrait Value Questionnaire) نشان داد که گیاهخواران در مقایسه با افراد دیگر، ارزشهایی مانند نوعدوستی، امنیت و همرنگی با جماعت را کمتر مهم میدانند. در مقابل، گیاهخواران بر ارزشهایی چون تحریکپذیری، پیشرفت و قدرت تأکید بیشتری داشتند، که نشان میدهد گیاهخواری بازتابی از استقلال و فردیت است.
💦 یافتههای کلیدی:
- کماهمیت شمردن پیوند و سنت: ارزشهای نوعدوستی (Benevolence)، امنیت و همرنگی با جماعت (Conformity) برای گیاهخواران در هر سه مطالعه اهمیت کمتری داشتند.
- اولویت فردیت: گیاهخواران ارزشهای تحریکپذیری (Stimulation)، پیشرفت (Achievement) و قدرت را قویتر از غیرگیاهخواران تأیید کردند.
- تأکید بر استقلال: این نتایج نشان میدهد که پیروی از رژیم گیاهخواری، تجلی ارزشهایی است که بر استقلال و فردیت تأکید دارند.
- تفاوتهای منطقهای: تنها در مورد ارزش خودگردانی (Self-direction)، تفاوتها بین آمریکا و لهستان متغیر بود؛ در آمریکا غیرگیاهخواران و در لهستان گیاهخواران اهمیت بیشتری به این ارزش میدادند.
💦 جمعبندی :
این پژوهش با بررسی ارزشهای بنیادین، به ما کمک میکند تا بفهمیم انتخاب یک رژیم غذایی خاص، فراتر از ترجیحات صرفاً غذایی است و با ساختار روانی افراد ارتباط عمیقی دارد. یافتهها نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، ممکن است انگیزه گیاهخواران بیشتر از نوعدوستی و سنتگریزی، ناشی از تمایل قوی به استقلال فکری و خودمختاری باشد.
#ارزشهای_انسانی #گیاهخواری #روانشناسی_رفتار
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحلیلی جدید در سه مطالعه شامل نمونههایی از بزرگسالان در آمریکا و لهستان، تفاوتهای اساسی در ارزشهای انسانی بین گیاهخواران و غیرگیاهخواران را بررسی کرده است. نتایج با استفاده از پرسشنامه ارزشی شوارتز (Schwartz’s Portrait Value Questionnaire) نشان داد که گیاهخواران در مقایسه با افراد دیگر، ارزشهایی مانند نوعدوستی، امنیت و همرنگی با جماعت را کمتر مهم میدانند. در مقابل، گیاهخواران بر ارزشهایی چون تحریکپذیری، پیشرفت و قدرت تأکید بیشتری داشتند، که نشان میدهد گیاهخواری بازتابی از استقلال و فردیت است.
- کماهمیت شمردن پیوند و سنت: ارزشهای نوعدوستی (Benevolence)، امنیت و همرنگی با جماعت (Conformity) برای گیاهخواران در هر سه مطالعه اهمیت کمتری داشتند.
- اولویت فردیت: گیاهخواران ارزشهای تحریکپذیری (Stimulation)، پیشرفت (Achievement) و قدرت را قویتر از غیرگیاهخواران تأیید کردند.
- تأکید بر استقلال: این نتایج نشان میدهد که پیروی از رژیم گیاهخواری، تجلی ارزشهایی است که بر استقلال و فردیت تأکید دارند.
- تفاوتهای منطقهای: تنها در مورد ارزش خودگردانی (Self-direction)، تفاوتها بین آمریکا و لهستان متغیر بود؛ در آمریکا غیرگیاهخواران و در لهستان گیاهخواران اهمیت بیشتری به این ارزش میدادند.
این پژوهش با بررسی ارزشهای بنیادین، به ما کمک میکند تا بفهمیم انتخاب یک رژیم غذایی خاص، فراتر از ترجیحات صرفاً غذایی است و با ساختار روانی افراد ارتباط عمیقی دارد. یافتهها نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، ممکن است انگیزه گیاهخواران بیشتر از نوعدوستی و سنتگریزی، ناشی از تمایل قوی به استقلال فکری و خودمختاری باشد.
#ارزشهای_انسانی #گیاهخواری #روانشناسی_رفتار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ویروسها و مغز: آیا عفونتهای رایج، شانس ابتلا به اختلالات روانی را تغییر میدهند؟
تحقیقی جدید با استفاده از یک روش ژنتیکی پیشرفته، شواهدی را کشف کرده است که نشان میدهد عفونتهای ویروسی رایج ممکن است نقش علّی مستقیمی در تغییر خطر ابتلا به چندین اختلال بزرگ روانپزشکی داشته باشند. پژوهشگران دریافتند که در حالی که برخی ویروسها خطر افسردگی عمده را افزایش میدهند، برخی دیگر بهطور شگفتآوری با کاهش خطر اختلالاتی نظیر اضطراب، وسواس فکری-عملی (OCD) و اسکیزوفرنی مرتبط بودند. این یافتهها ارتباط پیچیده بین عوامل بیماریزای محیطی و سلامت روان را روشن میکند.
💦 یافتههای کلیدی:
-نقش علّی مستقیم: پژوهش شواهدی قوی برای یک ارتباط علّی بین مستعد بودن ژنتیکی به عفونتهای ویروسی و خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی پیدا کرد.
-اثرات متناقض: برخی ویروسها خطر ابتلا به اختلالاتی مانند افسردگی عمده را افزایش میدهند، در حالی که برخی دیگر ریسک اضطراب، OCD و اسکیزوفرنی را کاهش میدهند.
-غلبه بر همبستگی: با استفاده از روش تصادفیسازی مندلی (Mendelian Randomization)، محققان توانستند همبستگی را از علیت تفکیک کرده و اثر عوامل مخدوشکننده محیطی را حذف کنند.
-ژنها به عنوان نماینده: در این تکنیک، تغییرات ژنتیکی که فرد را مستعد ابتلا به ویروسی خاص میکند، به عنوان شاخصی برای بررسی تأثیر آن عفونت بر سلامت روان به کار رفت.
💦 جمعبندی :
این مطالعه که در نشریه Brain, Behavior, & Immunity – Health منتشر شده، نشاندهنده یک جهش بزرگ در درک ما از علل اختلالات روانی است و به فرضیه دیرینه در مورد دخالت عوامل بیماریزای محیطی اعتبار میبخشد. این یافتهها نه تنها پیچیدگی تعامل بین ویروسها و مغز را آشکار میسازد، بلکه میتواند مسیرهای جدیدی برای پیشگیری یا درمان برخی از اختلالات روانی از طریق مداخلات ایمنی بدن یا واکسیناسیون ایجاد کند.
#ویروس_و_سلامت_روان #علیت_در_روانپزشکی #تصادفی_سازی_مندلی
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیقی جدید با استفاده از یک روش ژنتیکی پیشرفته، شواهدی را کشف کرده است که نشان میدهد عفونتهای ویروسی رایج ممکن است نقش علّی مستقیمی در تغییر خطر ابتلا به چندین اختلال بزرگ روانپزشکی داشته باشند. پژوهشگران دریافتند که در حالی که برخی ویروسها خطر افسردگی عمده را افزایش میدهند، برخی دیگر بهطور شگفتآوری با کاهش خطر اختلالاتی نظیر اضطراب، وسواس فکری-عملی (OCD) و اسکیزوفرنی مرتبط بودند. این یافتهها ارتباط پیچیده بین عوامل بیماریزای محیطی و سلامت روان را روشن میکند.
-نقش علّی مستقیم: پژوهش شواهدی قوی برای یک ارتباط علّی بین مستعد بودن ژنتیکی به عفونتهای ویروسی و خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی پیدا کرد.
-اثرات متناقض: برخی ویروسها خطر ابتلا به اختلالاتی مانند افسردگی عمده را افزایش میدهند، در حالی که برخی دیگر ریسک اضطراب، OCD و اسکیزوفرنی را کاهش میدهند.
-غلبه بر همبستگی: با استفاده از روش تصادفیسازی مندلی (Mendelian Randomization)، محققان توانستند همبستگی را از علیت تفکیک کرده و اثر عوامل مخدوشکننده محیطی را حذف کنند.
-ژنها به عنوان نماینده: در این تکنیک، تغییرات ژنتیکی که فرد را مستعد ابتلا به ویروسی خاص میکند، به عنوان شاخصی برای بررسی تأثیر آن عفونت بر سلامت روان به کار رفت.
این مطالعه که در نشریه Brain, Behavior, & Immunity – Health منتشر شده، نشاندهنده یک جهش بزرگ در درک ما از علل اختلالات روانی است و به فرضیه دیرینه در مورد دخالت عوامل بیماریزای محیطی اعتبار میبخشد. این یافتهها نه تنها پیچیدگی تعامل بین ویروسها و مغز را آشکار میسازد، بلکه میتواند مسیرهای جدیدی برای پیشگیری یا درمان برخی از اختلالات روانی از طریق مداخلات ایمنی بدن یا واکسیناسیون ایجاد کند.
#ویروس_و_سلامت_روان #علیت_در_روانپزشکی #تصادفی_سازی_مندلی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
طبیعت گردی و شادی: آیا بازدید از پارک و دریاچه واقعاً حال ما را بهتر میکند؟
تحقیق جدیدی که در The Journal of Positive Psychology منتشر شده، شواهدی محکم ارائه میدهد که افراد در روزهایی که از فضاهای طبیعی بازدید میکنند، شادی بیشتری را گزارش میدهند. این الگوی افزایش شادی هم برای فضاهای سبز (مانند پارک و جنگل) و هم برای فضاهای آبی (مانند رودخانهها و دریاچهها) صادق است. مهمتر از آن، این تأثیر مثبت حتی برای افرادی که با اختلالات رایج سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند نیز مشاهده شد.
💦 یافتههای کلیدی:
-اثرگذاری کلی: بازدید از طبیعت به طور کلی با گزارش سطوح بالاتری از شادی در طول روز مرتبط است.
-برابری فضای سبز و آبی: هر دو نوع محیط طبیعی، یعنی فضاهای سبز و فضاهای آبی، تأثیر روانی مثبت و مشابهی در افزایش سطح شادی دارند.
-پشتیبانی از سلامت روان: این مزیت برای افراد مبتلا به اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب نیز مشاهده شد و نشان میدهد طبیعت میتواند مکمل درمانی باشد.
-اثر طولانیمدت: مزایای عاطفی بازدید از طبیعت صرفاً کوتاهمدت نیست، بلکه خلق و خوی کلی کل روز را بهبود میبخشد.
💦 جمعبندی :
این پژوهش تأکید میکند که گذراندن وقت در طبیعت یک مکمل ساده، ارزان و در دسترس برای ارتقاء سلامت روان است، به ویژه در شرایطی که دسترسی به درمانهای تخصصی دشوار است. یافتهها نشان میدهد که طبیعتگردی تنها یک لذت زودگذر نیست، بلکه یک عامل مؤثر است که میتواند به طور پایدار بر میزان شادی روزانه ما، صرف نظر از سابقه سلامت روان، تأثیر بگذارد.
#سلامت_روان #شادی_و_طبیعت #روانشناسی_مثبت
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیق جدیدی که در The Journal of Positive Psychology منتشر شده، شواهدی محکم ارائه میدهد که افراد در روزهایی که از فضاهای طبیعی بازدید میکنند، شادی بیشتری را گزارش میدهند. این الگوی افزایش شادی هم برای فضاهای سبز (مانند پارک و جنگل) و هم برای فضاهای آبی (مانند رودخانهها و دریاچهها) صادق است. مهمتر از آن، این تأثیر مثبت حتی برای افرادی که با اختلالات رایج سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند نیز مشاهده شد.
-اثرگذاری کلی: بازدید از طبیعت به طور کلی با گزارش سطوح بالاتری از شادی در طول روز مرتبط است.
-برابری فضای سبز و آبی: هر دو نوع محیط طبیعی، یعنی فضاهای سبز و فضاهای آبی، تأثیر روانی مثبت و مشابهی در افزایش سطح شادی دارند.
-پشتیبانی از سلامت روان: این مزیت برای افراد مبتلا به اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب نیز مشاهده شد و نشان میدهد طبیعت میتواند مکمل درمانی باشد.
-اثر طولانیمدت: مزایای عاطفی بازدید از طبیعت صرفاً کوتاهمدت نیست، بلکه خلق و خوی کلی کل روز را بهبود میبخشد.
این پژوهش تأکید میکند که گذراندن وقت در طبیعت یک مکمل ساده، ارزان و در دسترس برای ارتقاء سلامت روان است، به ویژه در شرایطی که دسترسی به درمانهای تخصصی دشوار است. یافتهها نشان میدهد که طبیعتگردی تنها یک لذت زودگذر نیست، بلکه یک عامل مؤثر است که میتواند به طور پایدار بر میزان شادی روزانه ما، صرف نظر از سابقه سلامت روان، تأثیر بگذارد.
#سلامت_روان #شادی_و_طبیعت #روانشناسی_مثبت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
واقعیت مجازی، تریپ بدون دارو: شبیهسازی جلوههای روانگردان برای افزایش خلاقیت!
پژوهشی جدید نشان میدهد که تجربیات فراگیر واقعیت مجازی (VR) که برای شبیهسازی جلوههای بصری مواد روانگردان طراحی شدهاند، میتوانند برخی از مزایای روانشناختی مثبت آنها، مانند افزایش تفکر خلاقانه را به همراه داشته باشند. این دستاورد بدون نیاز به مصرف هیچگونه ماده مخدری به دست آمده و راه جدیدی را برای ابزارهای درمانی جایگزین باز میکند. هدف اصلی این تیم پژوهشی، بررسی این بود که آیا شبیهسازی توهمات دیداری میتواند بر انعطافپذیری شناختی و حالت عاطفی افراد تأثیر بگذارد یا خیر.
💦 یافتههای کلیدی :
-مزایای روانشناختی بدون خطر: واقعیت مجازی توانست بدون ایجاد عوارض جانبی و محدودیتهای قانونی مواد روانگردان، مزایایی مانند افزایش تفکر خلاقانه را ارائه دهد.
-شبیهسازی توهمات: این فناوری تجربیاتی به نام تجربیات توهمزای دیداری مجازی (HVVE) را ایجاد میکند که اثرات بصری مواد روانگردان را تقلید میکند.
-هدف درمانی: این شبیهسازیها برای شکستن الگوهای تفکر و ادراک سفت و سخت طراحی شدهاند، که هدف اصلی در درمانهای روانگردان برای اختلالاتی چون افسردگی است.
-جایگزین فناوری محور: این پژوهش، که بخشی از پروژه «Cyberdelics» است، یک جایگزین تکنولوژیک ایمن را برای بهرهمندی از پتانسیل روانگردانها در زمینه سلامت روان ارائه میدهد.
💦 جمعبندی :
این تحقیق که در مجله Dialogues in Clinical Neuroscience منتشر شده، پتانسیل واقعیت مجازی را به عنوان یک ابزار قدرتمند در حوزه روانپزشکی نشان میدهد. با امکان تکرار و کنترل دقیق تجربیات، شبیهسازی اثرات روانگردانها در VR میتواند به زودی راهی ایمن و استاندارد برای درمان بیماریهای روانی و تقویت توانمندیهای شناختی، مانند خلاقیت، فراهم کند.
#واقعیت_مجازی_درمانی #روانگردان_مصنوعی #افزایش_خلاقیت
✍️ @cognitiontimes | CWA
پژوهشی جدید نشان میدهد که تجربیات فراگیر واقعیت مجازی (VR) که برای شبیهسازی جلوههای بصری مواد روانگردان طراحی شدهاند، میتوانند برخی از مزایای روانشناختی مثبت آنها، مانند افزایش تفکر خلاقانه را به همراه داشته باشند. این دستاورد بدون نیاز به مصرف هیچگونه ماده مخدری به دست آمده و راه جدیدی را برای ابزارهای درمانی جایگزین باز میکند. هدف اصلی این تیم پژوهشی، بررسی این بود که آیا شبیهسازی توهمات دیداری میتواند بر انعطافپذیری شناختی و حالت عاطفی افراد تأثیر بگذارد یا خیر.
-مزایای روانشناختی بدون خطر: واقعیت مجازی توانست بدون ایجاد عوارض جانبی و محدودیتهای قانونی مواد روانگردان، مزایایی مانند افزایش تفکر خلاقانه را ارائه دهد.
-شبیهسازی توهمات: این فناوری تجربیاتی به نام تجربیات توهمزای دیداری مجازی (HVVE) را ایجاد میکند که اثرات بصری مواد روانگردان را تقلید میکند.
-هدف درمانی: این شبیهسازیها برای شکستن الگوهای تفکر و ادراک سفت و سخت طراحی شدهاند، که هدف اصلی در درمانهای روانگردان برای اختلالاتی چون افسردگی است.
-جایگزین فناوری محور: این پژوهش، که بخشی از پروژه «Cyberdelics» است، یک جایگزین تکنولوژیک ایمن را برای بهرهمندی از پتانسیل روانگردانها در زمینه سلامت روان ارائه میدهد.
این تحقیق که در مجله Dialogues in Clinical Neuroscience منتشر شده، پتانسیل واقعیت مجازی را به عنوان یک ابزار قدرتمند در حوزه روانپزشکی نشان میدهد. با امکان تکرار و کنترل دقیق تجربیات، شبیهسازی اثرات روانگردانها در VR میتواند به زودی راهی ایمن و استاندارد برای درمان بیماریهای روانی و تقویت توانمندیهای شناختی، مانند خلاقیت، فراهم کند.
#واقعیت_مجازی_درمانی #روانگردان_مصنوعی #افزایش_خلاقیت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤2👍2
بررسی ADHD در زنان: چرا علائم شدیدتر است و تشخیص دیرتر انجام میشود؟
مطالعهای جدید در نشریه European Psychiatry نشان میدهد که زنان بزرگسال مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD) در مقایسه با مردان مبتلا به این اختلال، علائم شدیدتر و اختلال عملکرد بیشتری در زندگی روزمره تجربه میکنند. این پژوهش که بر روی ۹۰۰ بزرگسال در اسپانیا انجام شده، تأخیر چشمگیری را در تشخیص ADHD در زنان کشف کرده است. محققان معتقدند این تأخیر در تشخیص میتواند یکی از دلایل اصلی تجربه نتایج چالشبرانگیزتر برای زنان باشد.
💦 یافتههای کلیدی :
-شدت علائم بالاتر: زنان بزرگسال مبتلا به ADHD به طور متوسط، علائم شدیدتر و اختلال عملکرد بیشتری در زمینههای مختلف زندگی روزمره نشان میدهند.
-تأخیر در تشخیص: زنان معمولاً دیرتر از مردان تشخیص ADHD را دریافت میکنند، که این امر میتواند به پیچیدهتر شدن شرایط در طول زمان دامن بزند.
-اهمیت زیرگروهها: شدت اختلال و علائم تحت تأثیر جنسیت و همچنین زیرگروه خاص ADHD (مانند نوع عمدتاً بیتوجه یا ترکیبی) قرار میگیرد.
-تصویر کاملتر از ADHD: این مطالعه نیاز به ارزیابی دقیقتر و جامعتر را برجسته میکند تا تشخیص و درمان برای گروههای مختلف بیماران، به ویژه زنانی که اغلب کمتر تشخیص داده شدهاند، بهبود یابد.
💦 جمعبندی :
این پژوهش با تأکید بر تفاوتهای جنسیتی در بروز و تشخیص ADHD، اهمیت شناخت این اختلال را فراتر از کلیشههای سنتی متمرکز بر پسران میبرد. درک اینکه تأخیر در تشخیص چگونه به علائم شدیدتر در زنان کمک میکند، حیاتی است و میتواند راهنمای متخصصان برای مداخله زودهنگام و طراحی استراتژیهای درمانی متناسب با نیازهای زنان باشد.
#ADHD_در_بزرگسالان #اختلال_نقص_توجه #تفاوتهای_جنسیتی
✍️ @cognitiontimes | CWA
مطالعهای جدید در نشریه European Psychiatry نشان میدهد که زنان بزرگسال مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD) در مقایسه با مردان مبتلا به این اختلال، علائم شدیدتر و اختلال عملکرد بیشتری در زندگی روزمره تجربه میکنند. این پژوهش که بر روی ۹۰۰ بزرگسال در اسپانیا انجام شده، تأخیر چشمگیری را در تشخیص ADHD در زنان کشف کرده است. محققان معتقدند این تأخیر در تشخیص میتواند یکی از دلایل اصلی تجربه نتایج چالشبرانگیزتر برای زنان باشد.
-شدت علائم بالاتر: زنان بزرگسال مبتلا به ADHD به طور متوسط، علائم شدیدتر و اختلال عملکرد بیشتری در زمینههای مختلف زندگی روزمره نشان میدهند.
-تأخیر در تشخیص: زنان معمولاً دیرتر از مردان تشخیص ADHD را دریافت میکنند، که این امر میتواند به پیچیدهتر شدن شرایط در طول زمان دامن بزند.
-اهمیت زیرگروهها: شدت اختلال و علائم تحت تأثیر جنسیت و همچنین زیرگروه خاص ADHD (مانند نوع عمدتاً بیتوجه یا ترکیبی) قرار میگیرد.
-تصویر کاملتر از ADHD: این مطالعه نیاز به ارزیابی دقیقتر و جامعتر را برجسته میکند تا تشخیص و درمان برای گروههای مختلف بیماران، به ویژه زنانی که اغلب کمتر تشخیص داده شدهاند، بهبود یابد.
این پژوهش با تأکید بر تفاوتهای جنسیتی در بروز و تشخیص ADHD، اهمیت شناخت این اختلال را فراتر از کلیشههای سنتی متمرکز بر پسران میبرد. درک اینکه تأخیر در تشخیص چگونه به علائم شدیدتر در زنان کمک میکند، حیاتی است و میتواند راهنمای متخصصان برای مداخله زودهنگام و طراحی استراتژیهای درمانی متناسب با نیازهای زنان باشد.
#ADHD_در_بزرگسالان #اختلال_نقص_توجه #تفاوتهای_جنسیتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3❤1
تیراندازیهای جمعی و ضد افسردگی: رد ارتباط قوی بین دارو و خشونت
تحقیقی جدید که در نشریه Psychiatry Research منتشر شده، شواهدی ارائه میدهد مبنی بر اینکه داروهای ضد افسردگی ارتباط قویای با حوادث تیراندازی جمعی در ایالات متحده ندارند. محققان با استفاده از بزرگترین پایگاه دادههای قتلهای جمعی، بیش از ۸۰۰ حادثه بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ را تحلیل کردند. نتایج نشان داد که تنها درصد کمی از عاملان این تیراندازیها سابقه مصرف داروهای روانپزشکی داشتهاند و هیچ ارتباط واضحی بین مصرف دارو و اقدام به خودکشی در حین حملات وجود ندارد.
💦 یافتههای کلیدی :
-رد ارتباط قوی: این مطالعه ارتباط قوی بین مصرف داروهای ضد افسردگی و ارتکاب به تیراندازیهای جمعی را رد میکند.
-درصد پایین مصرف: تنها درصد کمی از عاملان تیراندازیهای جمعی در طول تاریخ سابقه مصرف داروهای روانپزشکی داشتهاند.
-عدم ارتباط با خودکشی: هیچ پیوند روشنی بین مصرف این داروها و اقدام به خودکشی توسط عاملان در طول حملات مشاهده نشد.
-زمینه سلامت روان: عاملان تیراندازیهای جمعی اغلب سابقه مشکلات سلامت روان جدی از جمله نرخ بالای تمایل به خودکشی دارند، اما دارو عامل این خشونت نیست.
💦 جمعبندی :
این پژوهش با استفاده از دادههای گسترده، به نگرانیهای عمومی و گمانهزنیهای رسانهای که داروهای روانپزشکی را به عنوان عامل احتمالی خشونتهای جمعی معرفی میکنند، پاسخ روشنی میدهد. یافتهها تأکید میکنند که تمرکز باید به جای مقصر دانستن داروها، بر روی ریشههای عمیقتر مشکلات سلامت روان و عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت متمرکز شود.
#ضد_افسردگی #تیراندازی_جمعی #سلامت_روان
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیقی جدید که در نشریه Psychiatry Research منتشر شده، شواهدی ارائه میدهد مبنی بر اینکه داروهای ضد افسردگی ارتباط قویای با حوادث تیراندازی جمعی در ایالات متحده ندارند. محققان با استفاده از بزرگترین پایگاه دادههای قتلهای جمعی، بیش از ۸۰۰ حادثه بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ را تحلیل کردند. نتایج نشان داد که تنها درصد کمی از عاملان این تیراندازیها سابقه مصرف داروهای روانپزشکی داشتهاند و هیچ ارتباط واضحی بین مصرف دارو و اقدام به خودکشی در حین حملات وجود ندارد.
-رد ارتباط قوی: این مطالعه ارتباط قوی بین مصرف داروهای ضد افسردگی و ارتکاب به تیراندازیهای جمعی را رد میکند.
-درصد پایین مصرف: تنها درصد کمی از عاملان تیراندازیهای جمعی در طول تاریخ سابقه مصرف داروهای روانپزشکی داشتهاند.
-عدم ارتباط با خودکشی: هیچ پیوند روشنی بین مصرف این داروها و اقدام به خودکشی توسط عاملان در طول حملات مشاهده نشد.
-زمینه سلامت روان: عاملان تیراندازیهای جمعی اغلب سابقه مشکلات سلامت روان جدی از جمله نرخ بالای تمایل به خودکشی دارند، اما دارو عامل این خشونت نیست.
این پژوهش با استفاده از دادههای گسترده، به نگرانیهای عمومی و گمانهزنیهای رسانهای که داروهای روانپزشکی را به عنوان عامل احتمالی خشونتهای جمعی معرفی میکنند، پاسخ روشنی میدهد. یافتهها تأکید میکنند که تمرکز باید به جای مقصر دانستن داروها، بر روی ریشههای عمیقتر مشکلات سلامت روان و عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت متمرکز شود.
#ضد_افسردگی #تیراندازی_جمعی #سلامت_روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3❤2🔥1
ساعت ۱۶:۳۰
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4❤3🔥1
ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی با همکاری مرکز توسعه فناوریهای راهبردی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥4
کودکی و سرسختی: راز پشتکار در مدیریت هیجانات نهفته است!
تحقیقی جدید، مکانیسم روانشناختی کلیدی را کشف کرده است که تجربیات دوران کودکی فرد را به میزان سرسختی (Grit) در بزرگسالی پیوند میدهد. این پژوهش نشان داد که هم تجربیات منفی و هم مثبت کودکی بر ظرفیت فرد برای پشتکار بلندمدت تأثیر میگذارند. مهمتر آنکه، این رابطه بهطور کامل توسط توانایی فرد در مدیریت هیجانات (تنظیم هیجانی) توضیح داده میشود. به عبارت دیگر، کیفیت دوران کودکی بر سرسختی جوانان نسل Z، تنها از طریق تواناییشان در کنترل واکنشهای عاطفی اثر میگذارد.
💦 یافتههای کلیدی:
- نقش محوری تنظیم هیجان: مدیریت هیجانات، حلقه گمشدهای است که اثر تجربیات مثبت و منفی کودکی بر سرسختی فرد در جوانی را توضیح میدهد.
- تأثیر دوسویه کودکی: هم تجربیات آسیبزای کودکی (مانند سوءاستفاده و غفلت) و هم تجربیات حمایتی و مثبت (مانند حس امنیت)، بر سرسختی آینده تأثیر میگذارند.
- سرسختی (Grit): این ویژگی که شامل شور و اشتیاق و پشتکار برای دستیابی به اهداف بلندمدت است، به شدت تحت تأثیر چگونگی کنترل عواطف در فرد است.
- مطالعه نسل Z: این پژوهش بر روی جوانان نسل Z (متولدین ۱۹۹۷ به بعد) در هند انجام شد و به شناخت این گروه در دوران تغییرات سریع تکنولوژیک کمک میکند.
💦 جمعبندی:
این پژوهش که در مجله Psychological Reports منتشر شده، تأکید میکند که پرورش سرسختی و پشتکار در بزرگسالان نیازمند تمرکز بر مهارتهای تنظیم هیجانی است. این توانایی، نه تنها برای مقابله با اثرات منفی تجربیات سخت گذشته حیاتی است، بلکه پلی است که مزایای یک کودکی مثبت و حمایتی را به موفقیت بلندمدت در آینده پیوند میدهد.
#سرسختی_Grit #تنظیم_هیجانی #روانشناسی_کودکی
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیقی جدید، مکانیسم روانشناختی کلیدی را کشف کرده است که تجربیات دوران کودکی فرد را به میزان سرسختی (Grit) در بزرگسالی پیوند میدهد. این پژوهش نشان داد که هم تجربیات منفی و هم مثبت کودکی بر ظرفیت فرد برای پشتکار بلندمدت تأثیر میگذارند. مهمتر آنکه، این رابطه بهطور کامل توسط توانایی فرد در مدیریت هیجانات (تنظیم هیجانی) توضیح داده میشود. به عبارت دیگر، کیفیت دوران کودکی بر سرسختی جوانان نسل Z، تنها از طریق تواناییشان در کنترل واکنشهای عاطفی اثر میگذارد.
- نقش محوری تنظیم هیجان: مدیریت هیجانات، حلقه گمشدهای است که اثر تجربیات مثبت و منفی کودکی بر سرسختی فرد در جوانی را توضیح میدهد.
- تأثیر دوسویه کودکی: هم تجربیات آسیبزای کودکی (مانند سوءاستفاده و غفلت) و هم تجربیات حمایتی و مثبت (مانند حس امنیت)، بر سرسختی آینده تأثیر میگذارند.
- سرسختی (Grit): این ویژگی که شامل شور و اشتیاق و پشتکار برای دستیابی به اهداف بلندمدت است، به شدت تحت تأثیر چگونگی کنترل عواطف در فرد است.
- مطالعه نسل Z: این پژوهش بر روی جوانان نسل Z (متولدین ۱۹۹۷ به بعد) در هند انجام شد و به شناخت این گروه در دوران تغییرات سریع تکنولوژیک کمک میکند.
این پژوهش که در مجله Psychological Reports منتشر شده، تأکید میکند که پرورش سرسختی و پشتکار در بزرگسالان نیازمند تمرکز بر مهارتهای تنظیم هیجانی است. این توانایی، نه تنها برای مقابله با اثرات منفی تجربیات سخت گذشته حیاتی است، بلکه پلی است که مزایای یک کودکی مثبت و حمایتی را به موفقیت بلندمدت در آینده پیوند میدهد.
#سرسختی_Grit #تنظیم_هیجانی #روانشناسی_کودکی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤🔥7
سایکوپاتی و درک دیگران: آیا افراد بیاحساس، تیزهوشترند؟
تحقیق جدیدی که در Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry منتشر شده، شواهدی را کشف کرده است که افراد با نمرات بالاتر در برخی صفات سایکوپاتی ممکن است درک دقیقتری از افکار و نیت دیگران داشته باشند. به طور خاص، بزرگسالانی که صفات مرتبط با «نامهربانی» سایکوپاتی، مانند سرسختی و فقدان همدلی را گزارش کردند، در آزمونهای درک موقعیتهای اجتماعی عملکرد بهتری داشتند. این یافته نشان میدهد که این شکل از سایکوپاتی ممکن است با دیدگاهی شفاف اما بدون درگیری عاطفی نسبت به ذهن دیگران مرتبط باشد.
💦 یافتههای کلیدی :
_ هوش اجتماعی بدون عاطفه: افرادی که صفات سایکوپاتی (بهویژه بیرحمی و فقدان همدلی) بیشتری دارند، توانایی بالاتری در تفسیر دقیق موقعیتهای اجتماعی نشان دادند.
_ تئوری ذهن قوی: این یافته با این ایده مطابقت دارد که سایکوپاتی ممکن است با توانایی سالم یا حتی تقویتشده برای درک ذهن دیگران (تئوری ذهن) مرتبط باشد.
_ جدایی شناخت از احساس: این افراد ممکن است از بینش خود برای سوءاستفاده و دستکاری دیگران استفاده کنند، زیرا درک آنها با درگیری عاطفی (همدلی) همراه نیست.
_ به چالش کشیدن باورهای قبلی: این مطالعه با تحقیقات قدیمی که اغلب ناتوانی افراد دارای صفات سایکوپاتی در درک احساسات را گزارش میکردند، در تضاد است و بر تفکیک ابعاد این اختلال تأکید میکند.
💦 جمعبندی :
این پژوهش بینش پیچیدهای در مورد سایکوپاتی ارائه میدهد: افراد با صفات مشخص سایکوپاتی ممکن است درک اجتماعی ضعیفی نداشته باشند، بلکه صرفاً از بینش دقیق خود در مورد ذهن دیگران، بدون قطبنمای اخلاقی یا عاطفی که رفتار دلسوزانه را هدایت میکند، بهره میبرند. این امر درک ما از نحوه عملکرد تئوری ذهن در افراد با ویژگیهای سوءاستفادهگر را عمیقتر میکند.
#تئوری_ذهن #سایکوپاتی
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیق جدیدی که در Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry منتشر شده، شواهدی را کشف کرده است که افراد با نمرات بالاتر در برخی صفات سایکوپاتی ممکن است درک دقیقتری از افکار و نیت دیگران داشته باشند. به طور خاص، بزرگسالانی که صفات مرتبط با «نامهربانی» سایکوپاتی، مانند سرسختی و فقدان همدلی را گزارش کردند، در آزمونهای درک موقعیتهای اجتماعی عملکرد بهتری داشتند. این یافته نشان میدهد که این شکل از سایکوپاتی ممکن است با دیدگاهی شفاف اما بدون درگیری عاطفی نسبت به ذهن دیگران مرتبط باشد.
_ هوش اجتماعی بدون عاطفه: افرادی که صفات سایکوپاتی (بهویژه بیرحمی و فقدان همدلی) بیشتری دارند، توانایی بالاتری در تفسیر دقیق موقعیتهای اجتماعی نشان دادند.
_ تئوری ذهن قوی: این یافته با این ایده مطابقت دارد که سایکوپاتی ممکن است با توانایی سالم یا حتی تقویتشده برای درک ذهن دیگران (تئوری ذهن) مرتبط باشد.
_ جدایی شناخت از احساس: این افراد ممکن است از بینش خود برای سوءاستفاده و دستکاری دیگران استفاده کنند، زیرا درک آنها با درگیری عاطفی (همدلی) همراه نیست.
_ به چالش کشیدن باورهای قبلی: این مطالعه با تحقیقات قدیمی که اغلب ناتوانی افراد دارای صفات سایکوپاتی در درک احساسات را گزارش میکردند، در تضاد است و بر تفکیک ابعاد این اختلال تأکید میکند.
این پژوهش بینش پیچیدهای در مورد سایکوپاتی ارائه میدهد: افراد با صفات مشخص سایکوپاتی ممکن است درک اجتماعی ضعیفی نداشته باشند، بلکه صرفاً از بینش دقیق خود در مورد ذهن دیگران، بدون قطبنمای اخلاقی یا عاطفی که رفتار دلسوزانه را هدایت میکند، بهره میبرند. این امر درک ما از نحوه عملکرد تئوری ذهن در افراد با ویژگیهای سوءاستفادهگر را عمیقتر میکند.
#تئوری_ذهن #سایکوپاتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5🔥2
هوش مصنوعی در برابر آهنگسازان: آیا موسیقی رباتها به اندازه انسانها عاطفی است؟
تحقیقی جدید به بررسی این موضوع پرداخت که آیا موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی (AI) در ترکیب با ویدئوها میتواند تأثیرگذاری عاطفی مشابه با موسیقی ساخته شده توسط انسان داشته باشد یا خیر. پژوهشگران در نهایت دریافتند که در حالی که موسیقی هوش مصنوعی قادر به برانگیختن احساسات مشابه در بینندگان است، اما پاسخهای فیزیولوژیک متفاوتی را ایجاد میکند که با توجه و برانگیختگی مرتبط هستند. این یافتهها نشان میدهد که اگرچه AI میتواند در سطح احساسی تقلید کند، اما واکنشهای بدنی ما ممکن است تفاوت را تشخیص دهند.
💦 یافتههای کلیدی :
ـ احساسات مشابه: موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی میتواند همان احساسات عاطفی (مانند غم، شادی و...) را در بینندگان به اندازه موسیقی انسانی ایجاد کند.
ـ واکنش فیزیولوژیک متفاوت: علیرغم شباهت در احساسات گزارش شده، موسیقی هوش مصنوعی باعث پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی در بدن (مثلاً در ضربان قلب یا رسانایی پوست) میشود.
ـ مرتبط با توجه و برانگیختگی: این تفاوتهای فیزیولوژیک بیشتر با میزان توجه و برانگیختگی مرتبط هستند تا با احساسات عمیق.
ـ سایههایی از شک و تردید: این یافتهها، بحثهای عمومی درباره کیفیت و اصالت موسیقی تولید شده توسط AI را در عصری که خلاقیت یک کیفیت منحصربهفرد انسانی تلقی میشود، تقویت میکند.
💦 جمعبندی :
این مطالعه که در مجله PLOS One منتشر شد، نشاندهنده یک مرز جدید و هیجانانگیز در تلاقی هنر و فناوری است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند ابزاری قدرتمند برای تولید محتوای موسیقیایی سریع و کاربردی باشد، به نظر میرسد که عمق و ظرافت موسیقی انسانی همچنان میتواند بر توجه و واکنش ناخودآگاه بدن ما تأثیر متفاوتی بگذارد.
#هوش_مصنوعی_و_هنر #موسیقی_و_احساسات #خلاقیت_دیجیتال
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیقی جدید به بررسی این موضوع پرداخت که آیا موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی (AI) در ترکیب با ویدئوها میتواند تأثیرگذاری عاطفی مشابه با موسیقی ساخته شده توسط انسان داشته باشد یا خیر. پژوهشگران در نهایت دریافتند که در حالی که موسیقی هوش مصنوعی قادر به برانگیختن احساسات مشابه در بینندگان است، اما پاسخهای فیزیولوژیک متفاوتی را ایجاد میکند که با توجه و برانگیختگی مرتبط هستند. این یافتهها نشان میدهد که اگرچه AI میتواند در سطح احساسی تقلید کند، اما واکنشهای بدنی ما ممکن است تفاوت را تشخیص دهند.
ـ احساسات مشابه: موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی میتواند همان احساسات عاطفی (مانند غم، شادی و...) را در بینندگان به اندازه موسیقی انسانی ایجاد کند.
ـ واکنش فیزیولوژیک متفاوت: علیرغم شباهت در احساسات گزارش شده، موسیقی هوش مصنوعی باعث پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی در بدن (مثلاً در ضربان قلب یا رسانایی پوست) میشود.
ـ مرتبط با توجه و برانگیختگی: این تفاوتهای فیزیولوژیک بیشتر با میزان توجه و برانگیختگی مرتبط هستند تا با احساسات عمیق.
ـ سایههایی از شک و تردید: این یافتهها، بحثهای عمومی درباره کیفیت و اصالت موسیقی تولید شده توسط AI را در عصری که خلاقیت یک کیفیت منحصربهفرد انسانی تلقی میشود، تقویت میکند.
این مطالعه که در مجله PLOS One منتشر شد، نشاندهنده یک مرز جدید و هیجانانگیز در تلاقی هنر و فناوری است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند ابزاری قدرتمند برای تولید محتوای موسیقیایی سریع و کاربردی باشد، به نظر میرسد که عمق و ظرافت موسیقی انسانی همچنان میتواند بر توجه و واکنش ناخودآگاه بدن ما تأثیر متفاوتی بگذارد.
#هوش_مصنوعی_و_هنر #موسیقی_و_احساسات #خلاقیت_دیجیتال
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤5👍3
خنده درمانی روزانه: چرا بزرگسالان مسنتر با خنده از افسردگی دور میمانند؟
بر اساس یک مطالعه گسترده در ژاپن، بزرگسالان مسنی که بیشتر میخندند، کمتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. این یافتهها، که در نشریه Journal of Affective Disorders منتشر شده است، نشان میدهد که خندیدن در زندگی روزمره، نه فقط در جلسات درمانی ساختاریافته، میتواند نقش مهمی در حفظ سلامت روان در دوران پیری ایفا کند. این پژوهش، خنده را به عنوان یک استراتژی پیشگیری ساده و قابل دسترس برای مقابله با افسردگی در سنین بالا معرفی میکند.
💦 یافتههای کلیدی :
- خنده و پیشگیری: خندیدنِ مکرر در زندگی روزمره، با کاهش قابل توجه خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالان مسن مرتبط است.
- اهمیت خنده روزانه: برخلاف مطالعات قبلی که بر خندهدرمانی ساختاریافته تمرکز داشتند، این تحقیق بر مزایای خنده خودجوش در محیط زندگی عادی تأکید دارد.
- شیوع افسردگی در سنین بالا: حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از بزرگسالان مسن در سراسر جهان تحت تأثیر افسردگی قرار میگیرند، که اغلب تشخیص داده یا درمان نمیشود.
- مکانیسمهای حمایتی: خنده، مانند تعاملات اجتماعی، میتواند با کاهش هورمونهای استرس و بهبود خلق و خو، به حفظ سلامت روان کمک کند.
💦 جمعبندی:
این مطالعه جدید یک پیام قوی برای سلامت عمومی دارد: خنده صرفاً یک واکنش سرگرمکننده نیست، بلکه یک عامل محافظتی قدرتمند در برابر افسردگی در دوران پیری است. با توجه به شیوع بالای افسردگی و دشواریهای دسترسی به درمان در سالمندان، ترویج فعالیتهای اجتماعی که منجر به خنده بیشتر میشود، میتواند یک راهکار ساده و مؤثر برای ارتقای سلامت روان در این جمعیت باشد.
#خنده_درمانی #افسردگی_در_سالمندان #سلامت_روان
✍️ @cognitiontimes | CWA
بر اساس یک مطالعه گسترده در ژاپن، بزرگسالان مسنی که بیشتر میخندند، کمتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. این یافتهها، که در نشریه Journal of Affective Disorders منتشر شده است، نشان میدهد که خندیدن در زندگی روزمره، نه فقط در جلسات درمانی ساختاریافته، میتواند نقش مهمی در حفظ سلامت روان در دوران پیری ایفا کند. این پژوهش، خنده را به عنوان یک استراتژی پیشگیری ساده و قابل دسترس برای مقابله با افسردگی در سنین بالا معرفی میکند.
- خنده و پیشگیری: خندیدنِ مکرر در زندگی روزمره، با کاهش قابل توجه خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالان مسن مرتبط است.
- اهمیت خنده روزانه: برخلاف مطالعات قبلی که بر خندهدرمانی ساختاریافته تمرکز داشتند، این تحقیق بر مزایای خنده خودجوش در محیط زندگی عادی تأکید دارد.
- شیوع افسردگی در سنین بالا: حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از بزرگسالان مسن در سراسر جهان تحت تأثیر افسردگی قرار میگیرند، که اغلب تشخیص داده یا درمان نمیشود.
- مکانیسمهای حمایتی: خنده، مانند تعاملات اجتماعی، میتواند با کاهش هورمونهای استرس و بهبود خلق و خو، به حفظ سلامت روان کمک کند.
این مطالعه جدید یک پیام قوی برای سلامت عمومی دارد: خنده صرفاً یک واکنش سرگرمکننده نیست، بلکه یک عامل محافظتی قدرتمند در برابر افسردگی در دوران پیری است. با توجه به شیوع بالای افسردگی و دشواریهای دسترسی به درمان در سالمندان، ترویج فعالیتهای اجتماعی که منجر به خنده بیشتر میشود، میتواند یک راهکار ساده و مؤثر برای ارتقای سلامت روان در این جمعیت باشد.
#خنده_درمانی #افسردگی_در_سالمندان #سلامت_روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤1
سندروم روده تحریکپذیر و گندم: آیا ذهن ما درد را میسازد؟
تحقیقی جدید نشان میدهد که در بسیاری از بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر (IBS) که معتقدند گندم یا گلوتن علائم آنها را تحریک میکند، انتظار و باور به آسیبزا بودن غذا ممکن است نقشی بزرگتر از خود غذا ایفا کند. این پژوهش که در نشریه The Lancet Gastroenterology & Hepatology منتشر شد، هیچ تفاوت معنیداری در شعلهور شدن علائم این بیماران، هنگام مصرف بارهای حاوی گندم، گلوتن خالص یا مادهای بیاثر و بدون گلوتن، پیدا نکرد.
💦 یافتههای کلیدی :
-نقش انتظار (پاسخ نوسبو): انتظار و باور منفی بیمار نسبت به مصرف گندم یا گلوتن، احتمالاً عامل اصلی بروز علائم است، نه واکنش بیولوژیکی مستقیم به این مواد.
-عدم تفاوت در تحریککننده: در آزمایشهای کنترلشده، تفاوتی در شدت علائم بیماران پس از مصرف بارهای حاوی گندم، گلوتن خالص و ماده ساختگی بدون گلوتن مشاهده نشد.
-ارتباط قوی روده و مغز: این یافتهها بر قدرت ارتباط روده و مغز و تأثیر انتظارات ذهنی بر ایجاد علائم فیزیکی تأکید میکند.
-اثر نوسبو و پلاسبو: وقتی باور مثبت بیمار به درمان، علائم را بهبود میبخشد، اثر پلاسبو و وقتی ترس از یک ماده باعث تجربه عوارض جانبی از آن میشود، اثر نوسبو نامیده میشود.
💦 جمعبندی:
این پژوهش معمای دیرینه مدیریت IBS را روشن میکند و نشان میدهد که رژیمهای بدون گلوتن شاید نه به دلیل حذف یک عامل بیولوژیکی تحریککننده، بلکه به دلیل کاهش ترس و انتظار بیمار از آسیبدیدگی مؤثر باشند. این یافتهها مسیرهای درمانی را به سمت مداخلات مبتنی بر ذهن و آگاهی، برای کاهش اثر قدرتمند و منفی انتظارات در این بیماران، هدایت میکند.
#سندروم_روده_تحریکپذیر #ارتباط_مغز_روده #اثر_نوسبو
✍️ @cognitiontimes | CWA
تحقیقی جدید نشان میدهد که در بسیاری از بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر (IBS) که معتقدند گندم یا گلوتن علائم آنها را تحریک میکند، انتظار و باور به آسیبزا بودن غذا ممکن است نقشی بزرگتر از خود غذا ایفا کند. این پژوهش که در نشریه The Lancet Gastroenterology & Hepatology منتشر شد، هیچ تفاوت معنیداری در شعلهور شدن علائم این بیماران، هنگام مصرف بارهای حاوی گندم، گلوتن خالص یا مادهای بیاثر و بدون گلوتن، پیدا نکرد.
-نقش انتظار (پاسخ نوسبو): انتظار و باور منفی بیمار نسبت به مصرف گندم یا گلوتن، احتمالاً عامل اصلی بروز علائم است، نه واکنش بیولوژیکی مستقیم به این مواد.
-عدم تفاوت در تحریککننده: در آزمایشهای کنترلشده، تفاوتی در شدت علائم بیماران پس از مصرف بارهای حاوی گندم، گلوتن خالص و ماده ساختگی بدون گلوتن مشاهده نشد.
-ارتباط قوی روده و مغز: این یافتهها بر قدرت ارتباط روده و مغز و تأثیر انتظارات ذهنی بر ایجاد علائم فیزیکی تأکید میکند.
-اثر نوسبو و پلاسبو: وقتی باور مثبت بیمار به درمان، علائم را بهبود میبخشد، اثر پلاسبو و وقتی ترس از یک ماده باعث تجربه عوارض جانبی از آن میشود، اثر نوسبو نامیده میشود.
این پژوهش معمای دیرینه مدیریت IBS را روشن میکند و نشان میدهد که رژیمهای بدون گلوتن شاید نه به دلیل حذف یک عامل بیولوژیکی تحریککننده، بلکه به دلیل کاهش ترس و انتظار بیمار از آسیبدیدگی مؤثر باشند. این یافتهها مسیرهای درمانی را به سمت مداخلات مبتنی بر ذهن و آگاهی، برای کاهش اثر قدرتمند و منفی انتظارات در این بیماران، هدایت میکند.
#سندروم_روده_تحریکپذیر #ارتباط_مغز_روده #اثر_نوسبو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2❤1