یکی از نشونه های افسردگی تو من خوابیدنه، جوری که شک میکنن زنده ام یا نه.

حقیقتا گاهی خیلی نا امیدم، بیشتر از چیزی که فکرش و بکنی.

کاش بعضی از ادما قبل از این که دهنشون و باز کنن یکم فکر کنن.

بیخیال همه چی ولی
با کسی جز من شبا کتاب نخون باشه؟

میبینمت، باهم حرف میزنیم ارتباط داریم، ولی الان خیلی غریبه ایم.

دیگه دیدنت ارومم نمیکنه.

واسه تو ادم متفاوتی بودم ولی معلوم شد ارزش نداشتی.

واقعا کاش میشد انقدر عین افتاب پرست رنگ عوض نکنی.

از ناعدالتی خیلی متنفرم از ادمی که باهاش کنار میاد بیشتر.

اشتباه من این بود که فکر کردم تو با بقیه فرق داری.

اینجا نشد اون دنیا میبینمت.

جز حرف و ادعا کار خاصی انجام نمیدی.

حوصله هیچ ادمیزادی رو ندارم.

تلاشم و میکنم و واقعا نتیجه اش مهم نیست، من صد خودم و گذاشتم و مهم ترین همینه.

بودنت باعث میشه دختر خوشگلتری باشم.