🔸خواهران نوران

پیش از این در مورد موسیقی قوّالی سخن گفته‌ و بعضی قطعات آن را با هم شنیدیم، اما خواهران نوران، سلطانه متولد ۱۹۹۲ و جیوتی متولد ۱۹۹۴ خوانندگان یک گروه قوّالی از پنجاب هندوستان هستند. آن‌ها در خانواده‌ای از نوازندگان صوفی به دنیا آمده و از سال ۲۰۱۰ قوّالی می‌کنند.
سلطانه و جیوتی نوران از دوران کودکی زیر نظر پدرشان، استاد گلشن‌میر، نوهٔ بی‌بی نوران، خواننده صوفی و پسر سورن نوران، خواننده قوّال دهه ۱۹۷۰ آموزش دیدند. هنگامی که سلطانه هفت ساله و جیوتی پنج ساله بود، پدرشان استعداد آن‌ها را در حالی که در خانه ضمن بازی آوازهای مذهبی که از مادربزرگ خود شنیده بودند را می‌خواندند، کشف کرد. پدر از آن‌ها می‌پرسد که آیا می‌توانند آن آواز را با ساز بخوانند؟... و شد این که شد.
در این اجرا خواهران نوران ترانهٔ "لعل شهباز قلندر" که قبلاً از استاد نصرت فاتح علی‌خان شنیده بودیم را می‌خوانند.

یادداشت‌های مرتبط:
• شعله‌ور
• قوالی | اجرای تصویری شاه مردان
• شاه مردان | اجرای بلند صوتی
• مست قلندر
• لعل شهباز قلندر | نصرت فاتح علی‌خان

منبع | در آستان بلوغ | #آواخانه

🔸لعل شهباز قلندر
نصرت فاتح‌ علی‌خان

به جهت تکمیل عیش اجرای استاد فاتح علی‌خان را هم بشنوید.

و اما لعل شهباز قلندر، محمد عثمان مروندی یا عثمان مرندی (حدود ۵۸۳–۶۷۳ق) ملقب به «لعل شهباز قلندر» و «شاه حسین»، از رهبران صاحب‌نام قلندریه است که در عین حال نزد صوفیان چندین فرقه، از جمله سهروردیه و چشتیه و خاکساریه نیز محترم و مقدس شمرده می‌شود. وی از عرفا و شاعران پارسی‌گوی، عارفی دانشمند، درویشی صاحب کرامات بوده و اشعاری عارفانه دارد که در ایران ناشناخته و در شبه قاره به قطب‌العارفین شناخته می‌شود. در میانه عمر به شرق هجرت کرده و در «مولتان» اقامت گزید و در «سهوان» به خاک سپرده شد.
یکی از آیین‌های این زیارتگاه، چله مخصوص لعل شهباز است که توسط صوفیان انجام می‌شود. اما معروف‌ترین مراسمی که در حرم شهباز قلندر انجام می‌شود رقص دهمال است که در طول سال و در مراسم سالروز وفات شهباز قلندر، محفل قوّالی در مقبره او برپا می‌شود و قوّالان معروف با اجرای برنامه صوفیان زن و مرد را به رقص و سماع درمی‌آورند.

یادداشت و لینک‌های مرتبط:
• خواهران نوران
• متن انگلیسی
• مقام لعل...

منبع | در آستان بلوغ | #آواخانه

حسین رونقی

یادداشت مرتبط:
• کیانوش سنجری...

🔸ایزوشلترهای هسته‌ای

روسیه تولید انبوه پناهگاه های هسته ای سیار به اسم "KUB-M" را آغاز کرده است.
این سازه در برابر تشعشعات هسته‌ای و آلودگی‌های رادیواکتیو بعد از حملات هسته‌‌ای کاربرد دارد. پناهگاه از دو پودمان (ماژول) تشکیل شده است، پودمان اول با ظرفیت ۵۴ نفر، مکان استقرار افراد است و پودمان دوم، قسمت فنی این پناهگاه محسوب‌ می‌شود. امکان افزایش ظرفیت پناهگاه تا ۱۵۰ نفر، از طریق افزودن پودمان وجود دارد.
از ویژگی‌ منحصربه‌فرد این شلترها، امکان جابجایی آن از طریق خودرو و قطار است. پناهگاه می‌تواند تا ۴۸ ساعت از افراد در برابر موج انفجار هسته‌ای، رادیواکتیو، انفجار و ترکش بمب‌های معمولی، آوار ساختمان‌ها و آتش‌سوزی محافظت کند‌.

یادداشت مرتبط:
• بر باد رفته
• آتش نادانی
• ساخت شلتر

منبع | در آستان بلوغ | #مهندسی

🔸ژاژ¹گویی

   بر اساس سند چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴ الان در این شرایط هستیم:
   
   • توسعه‌یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی با تأکید بر: مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مند از امنیت اجتماعی و قضایی.
   • برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایهٔ اجتماعی در تولید ملی.
   • امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه‌جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
   • برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهره‌مند از محیط‌زیست مطلوب.
   • فعال، مسئولیت‌پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایت‌مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط روحیهٔ تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
   • دست‌یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهٔ آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
   • الهام‌بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم‌سالاری دینی، توسعهٔ کارآمد، جامعهٔ اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه‌ای براساس تعالیم اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی (ره).
   • دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.

توضیح:
¹ فرموده‌اند: کنایه از سخنان هرزه و یاوه و بی مزه و هذیان هم هست. مجازاً بمعنی سخن بی‌هوده و گفتهٔ باطل و بیفایده و هرزه. و نیز ذیل لغت یافه گفته‌اند: یافه و خله و ژاژ و لک، سخنان بی‌هوده بود. هرزه. هذیان. بیهده. بی‌هوده از سخن و غیر آن.

یادداشت و لینک مرتبط:
• سند چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴
• غرفهٔ مهربانی

در آستان بلوغ | #جامعه | #مدیریت | #سیاست‌خانه

🔸پند

پندی بگویم و بروم.
از من به شما نصیحت: در تمام زندگی و بدون استثناء از مشنگ و احمق و نادان و بی‌آبرو و ناسنجیده‌ و بی‌هوده‌گو و حرف مفت‌زن و عوضی و دروغ‌گو و بدقول، حتی اگر خیرخواه بود و اعتماد به نفسِ چسبیده به سقف و گاوی که عینک زده و همه‌چیزدان و کتاب‌نخوان و کسی که فقط یک کتاب خوانده و آن که برای خودش احترام قائل نیست بَرفور¹ از شش جهت فرار کن و عطایش را به لقایش ببخش که خیری در او نیست.

توضیح:
¹ همان که می‌گویند فی‌الفور. فوراً. بلافاصله. بی‌درنگ.

یادداشت مرتبط:
• لطافت طبع
• قیاس

در آستان بلوغ | #جامعه

🔸رئیس
برای آسیدعلی جلالی عزیزم

...پیش چشم حضرتش فکر کنم ما هم جزء همان –بلا نسبت– خرها باشیم (اول یادداشت اعتمادالسلطنه را بخوانید) و یک خدابیامرزی به نصیحت می‌گفت "بد باش، خر نباش" یعنی این‌که فکر کنند بد هستی بهتر از این‌ست که خر حسابت کنند.
یک جایی بودیم که دوستان گله داشتند رئیس بین همکارها، بخوانید دوگانهٔ خودی‌ها و نخودی‌ها، مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها، عزیزکرده‌ها و نورچشمی‌ها و آقازاده‌ها در برابر عوام‌الناس که ما باشیم، فرق می‌گذارد. حاجی انکار می‌کرد که این چه حرفی‌ست؟ شما همه مثل بچه‌های من هستید... یک همکاری به اعتراض گفت بله، اما انگار بعضی بچه‌های زن عقدی و بعضی از زن صیغه‌ای هستند. یک رِندی طوری که خودمان بشنویم بلافاصله افزود فکر کنم ما جزء حرام‌زاده‌های حاجی باشیم.

شما هم از این رئیس‌ها دارید؟

منبع | در آستان بلوغ | #جامعه‌

🔸****
برای آقاسعید قیصری که آقاست

۸ صبح ۵ آذر ۱۴۰۳
زیرنویس چی بنویسم؟

در آستان بلوغ | #عکس‌خانه

🔸عمر

این‌جوری پیر بشید تباها... بگذارید بچه‌هاتونم یاد بگیرن.

در آستان بلوغ | #جامعه‌ | #عکس‌خانه

🔸شیخ صنعان

علی‌اکبر سعیدی سیرجانی (۲۰ آذر ۱۳۱۰ تا ۶ آذر ۱۳۷۳) ادیب و نویسنده منتقد جمهوری اسلامی از جمله نویسندگان ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای بود که به دلیل کتاب‌ها و نامه‌نگاری‌هایش در زندان به قتل رسید.
«شیخ صنعان» نخستین مطلب انتقادی بعد از انقلاب سعیدی سیرجانی است که انتشار سه قسمت (از چهار قسمت) آن در مجله نگین، آن مجله را به توقیف کشانید. در این داستان «شیخ صنعان» عاشق «قدرت‌خانم» می‌شود، و خرقه، دستار، دین و ایمان را پیرانه‌سر فدای وصال این دلبر پرکرشمه می‌کند. شیخ صنعان یا سمعان عنوان داستانی از منطق‌الطیر عطار نیشابوری است.
در داستان اصلی، شیخ صنعان چند شب پیاپی خواب می‌بیند که از مکه به روم رفته و بر بتی سجده می‌کند و چون این خواب تکرار می‌شود تصمیم می‌گیرد به روم سفر کند و جمعی از مریدان وی نیز با او همسفر می‌شوند. در این سفر شیخ عاشق دختری ترسا می‌شود و ایمان می‌دهد و در برابر چهار شرط به وصال دختر می‌رسد: سجده بر بت، نوشیدن خمر، ترک مسلمانی و سوزاندن قرآن. علاوه بر آن مهریه‌ی دختر یک سال خوکبانی برای اوست.
سعیدی سیرجانی به زیبایی از این داستان وام گرفته و شیخ صنعان خود را با عناصر قابل فهم امروزی می‌سازد. داستان این کتاب طنز تلخ سیاسی ست که به تحلیل عوارض تقسیم قدرت در جامعه ایران پرداخته است.

یاد و خاطره این نويسندۀ آزاده‌ که جان بر سرِ آزادگی نهاد، گرامی باد!

لینک مرتبط:
• سعیدی سیرجانی | بی‌بی‌سی فارسی

در آستان بلوغ | #کتاب‌خانه

🔸بادِ هوا و لات‌های کوچهٔ خلوت

... به محضر عالی عارضم قضیه از این قرار است که یک طرف داستان می‌گوید هیچ متهمی دستگیر نشد و طرف دیگر می‌گوید سه نفر "به ظن مشارکت" به اعدام محکوم شدند. دو طرف ماجرا هم ملّا و مجتهد و آگاه و معتبر و علیه‌السّلام!

البته که به قول خودشان هیچ استبعادی ندارد، یعنی هیچ بعید نیست... هیچ دور از ذهن نیست جماعتی که برای خون یک نفر به هشت نفر حکم اعدام می‌دهند، برای سه نفر نگرفته هم به ظن مشارکت حکم به اعدام داده‌باشند. بالاخره حکم خداست، حرف خلایق نیست که زمین بماند. فقط اشکال کار این‌جاست که حکم خدا هم دست خود همان حضرات ملّای مجتهدِ آگاهِ معتبرِ علیه‌السّلام است!
جونم براتون بگه... البته آدمی‌زاده دیگه...، یک رودهٔ راست که به شکمش نیست و هرجور بگردانیش می‌گردد. آدمی‌زاده گاهی مکنونات قلبی و کارهایی که دلش می‌خواهد بکند را هم به حساب کرده‌هایش می‌گذارد، مثل ما مهندس‌ها که گاهی نمایشگاه راه‌می‌اندازیم و پروژه‌های تمام‌نشده و تحقیقاتی و نکرده‌مان را هم به نمایش می‌گذاریم؛ یا بزرگوار دارد رانندگی می‌کند یکی جلویش می‌پیچد، بزرگوار بدون این‌که بسنجد و اصلاً ابزار و امکان و توانش را داشته‌باشد یک بوووق اساسی می‌زند که یعنی وایستا که ننه‌ات را سوار خر کنم! حالا اگر طرف بایستند و از قضا یک آدم نتراشیده و نخراشیده و گولاخی هم باشد مگر می‌شود ایستاد و با طرف دهن به دهن کرد؟! در نتیجه خیلی حرف‌ها را نباید زیاده جدی گرفت که حرف باد هواست.

منبع | در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه | #فرمایش_بزرگان

🔸صباح‌الخیر یا بیروت

به خیر و سلامتی در لبنان به قول اخوان ثالث موج‌ها آرامُ رام خوابیدند و طبلِ طوفان از نوا افتاد و چشمه‌های شعله‌ور خشکیدند و آب‌ها هم از آسیاب افتادند. کاوه‌ای که پیدا نخواهدشد، امید... کاشکی اسکندری پیدا شود که بپرسد ثمر آن چند هزار موشک و خساراتی که به یک کشور وارد شد و خون‌هایی که ریخته شد و خانه‌هایی که ویران شد دقیقاً چه بود؟ فقط محکم با چشم به مشت اسرائیل کوبیدید و سی کیلومتر هم از مرز خودتان عقب‌نشینی کردید و شد همان که آن‌ها می‌خواستند و مرسی... اجرکم عند الله، خسته نباشید.

یادداشت مرتبط:
• کاوه یا اسکندر | آلبوم سِفر عُسرت

در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه

🔸فارسی گفتاری و شکسته‌نویسی

جای دوستان خالی؛ اولین نشست فارسی گفتاری و شکسته‌نویسی بودم و چه گفت‌گوهای مفیدی بود.
بدون ویرایش پنج سخنرانی انجام‌شده را به اشتراک میگذارم، امیدوارم شما هم استفاده کنید.

سخنرانی‌ها:
• دستور خط زبان گفتاری، هومن عباس‌پور، نشر چشمه
• نسبت دو دستور خط گفتاری و رسمی، علی ملیح
• هفت دلیل در مخالفت با شکسته‌نویسی، محمدمهدی باقری، ویرایش‌پژوهان
• آواشناسی و نحو زبان گفتاری، بهروز صفرزاده
• تاریخچه پژوهش درباره فارسی تهرانی، فرهاد قربان‌زاده، از ویرایش

یادداشت‌های مرتبط:
• گفتاری‌نویسی: آفت یا ضرورت؟
• دکتر رضا خبازها
• شیوهٔ نگارش
• فارسیِ شکسته

در آستان بلوغ | #کتاب‌خانه

دستور خط زبان گفتاری، هومن عباس‌پور، نشر چشمه

نسبت دو دستور خط گفتاری و رسمی، علی ملیح

هفت دلیل در مخالفت با شکسته‌نویسی، محمدمهدی باقری، ویرایش‌پژوهان

آواشناسی و نحو زبان گفتاری، بهروز صفرزاده

تاریخچه پژوهش درباره فارسی تهرانی، فرهاد قربان‌زاده، از ویرایش

🔸شهروند بافرهنگ!

بر دوستان جان ناگفته نماناد... آقا امروز اومدیم بریم فلان‌جا. گفتیم ما که به خلایق سفارش مسیریابی و وسیله نقلیه عمومی می‌کنیم، بگذار خودمان هم عالم بی‌عمل و رطب‌خوردهٔ منع‌رطب‌کننده نباشیم و به حقوق همشهریان مهربان و نازنین احترام بگذاریم و مثل یک شهروند محترم و بافرهنگ از وسیلهٔ نقلیهٔ عمومی استفاده کنيم. چه اشکال دارد؟ خیلی هم خوب‌ست. عین خارج... ولیکن مع‌الاسف الان آمدیم عرض کنیم غلط کردیم! که غلط کردم را برای همین الان ما ساخته‌اند، چون با اینکه زمان را محض اطمینان دو برابر فرض کردیم، باز هم ۱۲ دقیقه دیر رسیدیم. مسیر اتوبوس هم درست نبود. ضمن اینکه باید دانست در برگشت این زمان‌بندی برای استفاده از سرویس عمومی... وسیله نقلیه را نمی‌گویم پدرجان، سرویس بهداشتی... گلاب به روی‌تان مستراح را عرض می‌کنم، دقیقاً و لب به لب با همین سنُ سال ما بود تا برسیم خانه، وگرنه اگر یک دو-سه سال دیگر بود که الله الله، دست ما بود و دامن آقای راننده که آقا نگه‌دار، پیاده می‌شم... خلاصه که به قول یک دل‌سوخته‌ای هیچ‌وقت تا امتحان نکرده و شخصاً اطمینان حاصل ننموده‌اید به نشانهٔ سرد و گرمِ روی شیر توالت و مسیریابی شرکت واحد و هر خرده‌فرمایشاتی که در یک کانال تلگرامی می‌بینید اعتماد نکنید، حتی اگر خود ما باشیم.
قربونتون برم...

یادداشت مرتبط:
• مسیریابی اتوبوس + مترو

در آستان بلوغ | #جامعه | #طنزخانه