🔸شیخ زکزاکی و عموقناد

یادتان هست چند سال پیش به ترامپ پیام فرموده بودند که خیال نکن با شهادت پدرم همه‌چیز تمام شد. عموی عزیزم سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه و بشار اسد هر کدام به تنهایی چون پدرم برای نابودی امثال تو کفایت می‌کنند؟
فعلاً که عموهای عزیز طی چند ماه به فیض شهادت نائل آمده‌اند و دیگر فقط می‌شود روی شیخ زکزاکی و عموقناد حساب کرد، ترامپ به کاخ سفید برگشته و تا این‌جای کار اسرائیل دست بالا را دارد. برای همین است که آدم می‌گوید عموجان، دختر ساده‌دل من، از سفرهٔ انقلاب یک شوهر طلب داشتی که آن را هم گرفتی، حالا سر خانه‌داری خودت بنشین و بچه‌هایت را بزرگ کن که اگر دهنت را ببندی نخواهند گفت زبان ندارد.

یادداشت‌های مرتبط:
• فردای آزادی
• جایگاه بزرگان

در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه | #فرمایش_بزرگان

🔸هبه یا غرامت جنگی؟

ج.ا. اگر خیلی بیل‌زن هست دوتا به ماتحت خودش بزند تا این‌طور به خفت و ذلت نیفتد. لبنانی‌ها هم اگر خیلی معتقد و متقی باشند این پول را به عنوان غرامت جنگی می‌گیرند.
در همین تهران کسانی هستند که معتقدند در زمین‌های شهرک محلاتی (مینی‌سیتی) و خانه‌های مصادره‌ای نمی‌شود نماز خواند چون آن زمین‌ها را املاک غصبی می‌دانند.

لینک مرتبط:
• جزئیات مبلغ

منبع | در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه | #جامعه

🔸...چونان نقشی بر سنگ¹

   سر صبحی همشیره‌خانم عکسی فرستاده‌اند از خانهٔ قدیمی پدری که الان سال‌هاست که دیگر نیست. بلافاصله اولین چیزی که از ذهنم گذشت این بود که اِ... داره برف میاد! برم پشت پنجره نگاه کنم... و بعد طول کشید تا یادم افتاد که ای‌ وای... کجاست اون خونه...؟ کجا هستند اون آدم‌ها...؟! دلم ریخت. 🥺

فکر می‌کردم گذشتهٔ آدم چه ریشه‌های قوی‌ای در ذهن و ناخودآگاه آدم دارد که باعث می‌شود بعد از این‌همه سال بی هیچ تردیدی خیز کنم طرف پنجره... حواس‌مان بیشتر به بچه‌ها باشد.

توضیح:
   ¹ امام على عليه‌السلام: آموختن دانش در خُردسالى، همچون نقشى است كه بر سنگ كنده شود.

یادداشت‌های مرتبط:
• فطر
• نوستالژی زمستانه
• تبِ تابستان

در آستان بلوغ | #جامعه | #خاطره‌بازی

🔸قدم‌خیر

زنی را تصور کنید که به هرکس شوهر می‌کند دامادِ ننه‌مرده بعد از چند صباحی به رحمت خدا می‌رود! شاید شما هم چنین بزرگواری را در فک‌فامیل خودتان سراغ داشته‌باشید. اراکی‌ها به چنین کسی سرخور یا به لهجهٔ محلی سَرَخور می‌گویند.
در عالَم سیاست هم یک بزرگواری هستند که به نظرم در نوع خود می‌توانند مورد جالب و قابل‌مطالعه‌ای باشند. این حضرت در دههٔ هفتاد و در جریان جنگ‌های داخلی سمت دبیر اولی سفارت ج.ا. را در سارایوو برعهده داشتند. چند سال پیش‌تر، زمان سرنگونی حکومت قذافی هم سفیر ایران در لیبی بودند. حالا شاید جالب باشد بدانید که همین حضرت در روز سقوط دولت بشار اسد هم سفیر در دمشق بودند!

می‌گم در این روز و روزگار گل بلبل حیف نیست یک همچین دیپلمات ارزشمند و گوهر نایابی دربه‌در سفارت‌خانه‌ها در این‌جا و آن‌جای دنیا باشند؟ پیشنهاد می‌کنم این جناب را با عزت و احترام بیاورند بکنند وزیر خارجه... و صلواتش را بفرستیم، با تضمین صددرصد و امتحان پس‌داده!

دست به دست کنید برسد به مسعود. به قول امروزی‌ها بکوب اون لایک قشنگه رو... 😉

منبع | در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه | #طنزخانه

🔸جناب مدیرکل

در ادامهٔ یادداشت قبل جونم براتون بگه البته که هنر نزد ایرانیان است و بس، اما خب... این‌طور هم نیست که جاهای دیگر دنیا عاری از نوابغ و افراد با استعداد و مدیران خدوم باشد و علی‌رغم فرمایش آن بزرگواری که فرموده‌بودند‌:
«با دین یا بدون دین، انسان‌های خوب، کارهای خوب می‌کنند و انسان‌های بد، کارهای بد؛ اما برای اینکه انسان با ظاهر خوب بتواند کار‌های بد بکند قطعا به دین نیاز دارد».
این ربطی به دین و ایمان و باور و شغل و جایگاه آدم هم ندارد، مثلاً آدم می‌تواند معلم قرآن، نمایندهٔ مجلس، رئیس‌کل بانک یا مدیرکل فلان باشد و باقی قضایا.
قضیه از این قرار است که در همین کشور دوست و برادر، گینهٔ استوایی بزرگوار خودشان مدیر کل آژانس ملی تحقیقات مالی بوده‌اند که مثلاً مراقب کثافت‌کاری‌های مالی در مام میهن باشند، اما خب مسئول سایر کثافت‌کاری‌های دیگر که نبوده‌اند، فلذا وقتی متهم می‌شوند به اختلاس مبالغ هنگفتی از خزانه دولت و واریز آن به حساب‌های مخفی، ۴۰۰ ویدئو هم از رابطه با وابستگان مقام‌های بلندپایهٔ کشور از جمله همسر رئیس پلیس، همسران چند وزیر و خواهر رئیس جمهورِ کشور از بساط این بزرگوار کشف می‌شود! و خلاصه که شانس آوردند کشف فساد کردند وگرنه ای بسا که استاد خود مام میهن را هم...
این‌طور می‌شود که اگر دیدید یک کسی که کارش اصولاً فهمیدن یک موضوعی است، اما هرکار می‌کنید حرف حساب به کلّه‌اش نمی‌رود یا یک کسی که خیلی هم زبان‌آور بود یکهو از زبان افتاد و آرام گرفت، خیلی هم تعجب نکنید. شاید بزرگوار یک جائیش درد می‌کند که نمی‌تواند بگوید. بعضی هم اصولاً پول می‌گیرند که نفهمند. شما در اشتباه هستید که از بزرگوار توقع فهمیدن و دانستن و پاک‌دستی دارید.

یادداشت مرتبط:
• قدم‌خیر
• نظرکرده

منبع | در آستان بلوغ | #وب‌گردی | #طنزخانه

🔸سرمایه‌گذاری

...سرمایه‌گذاری داریم تا سرمایه‌گذاری، برای همین وقتی ما داریم پول‌مان را پس می‌گیگیریم، اون‌ها دارند سود سرمایه‌گذاری‌شان را می‌برند. البته که می‌شود تا آخر به فنا دادن یک مُلک و مملکتی ایستاد و گفت شما نمی‌فهمید و بصیرت ندارید... نداشتید و بعد از آن هم گفت بر این مملکت باید گریست!
مرسی بزرگوار. خسته نباشید. مگر من و ما... این مردم از اول چه کارهٔ این سیستم بودیم که حالا پای عزایش بنشینیم؟ هرچند که از دیگر سوی بله، باید گریست... باید خون گریه کرد.

یادداشت مرتبط:
• بر محیط زیست ایران باید گریست | محمدرضا عارف | بی‌بی‌سی فارسی

منبع | در آستان بلوغ | #سیاست‌خانه

🔸مهرانگیز

اگر به زیست‌شناسی و مقولات حوالی و حواشی آن علاقه‌مند هستید پیشنهاد می‌کنم پادکست مهرانگیز را از زبان یک معلم باسواد و دهن‌گرم به نام رضا امیر یا به قول خودش رضاامیر بشنوید. اگر هم به زیست‌شناسی علاقه‌ ندارید باز هم سفارش می‌کنم بشنوید، چون هم باعث می‌شود به زیست‌شناسی علاقه‌مند شوید و هم حرف‌های جالبی بشنوید خود را بهتر بشناسید.

منبع | در آستان بلوغ | #جامعه | #وب‌گردی

...بگذار میهمان سیاره‌ات باشم
در یلدای عاشقی
بعد برایم چشمک بزن
تا ابد.

در آستان بلوغ | #در_آستان_بلوغ  | #شعرخانه

🔸کتابخانه تصوف

اگر به موضوعات تصوف و عرفان علاقه‌مند هستید، سری هم به کتاب‌خانهٔ تصوف بزنید.

منبع | در آستان بلوغ | #کتاب‌خانه

🔸پند پیران مجرّب

...بزرگوار توصیه کرده‌اند "به قول تریاکی‌ها کم و تیز و چسبان و به قول قدیمی‌ها مفت و مفید و مختصر"، البته این را در مورد نماز و در حضور رئیس‌جمهور فرمایش کرده‌اند، و لابد خندهٔ حضّار... و بعد هم پیرمرد بعد از ۴۵ سال به‌کلی از خود سلب مسئولیت کرده‌است که «نماز مال من نیست، من مسلمان‌تر از شما نیستم، بیشتر از این زور ندارم، هرچه می‌خواهی بکنی بکن!»

📝 حالا شما تصور کنید، بزرگوار فقط در همین یک سال گذشته بابت این اراجیف ۳۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان از بودجه کشور پول گرفته‌باشند، همین‌قدر مفید، مؤثر و مسئولیت‌پذیر! حالا این را ضرب در تعداد بسیار زیادی از این حضرات در هر سوراخ این مملکت کنید. این‌طور بوده که فرموده‌اند اگر برای ما آب ندارد برای این حضرات نان دارد.

منبع | در آستان بلوغ | #فرمایش_بزرگان

🔸اسنپ و داده‌های کاربران

   چند روز پیش خیلی اتفاقی متوجه وجود پوشه‌ای حاوی فایل‌هایی شامل نام، شماره تماس، شماره کارت بانکی، پیام‌های کاربران و دیگر داده‌های کاربران اسنپ روی دستگاه خودم شدم. با فرستادن فهرست فایل‌ها از پشتیبانی اسنپ خواستم توضیح بدهند که این فایل‌ها چرا و چطور روی دستگاه من دانلود شده‌اند که ایمیل من بی‌جواب ماند. دو روز بعد مجددا یادآوری کردم و گفتم که اگر توضیح ندهند، موضوع را به صورت عمومی اعلام می‌کنم.
   اسنپ متأسفانه پیش از این هم نشان داده که با بی‌مسئولیتی از اطلاعات کاربران خود حفاظت نکرده و ترجیح می‌دهد فقط ابزار سیستم‌های امنیتی باشد. به نظر شما چطور می‌شود اسنپ را مسئولیت‌پذیر کرد؟

لطفاً به اشتراک بگذارید و اطلاع‌رسانی کنید. شاید اطلاعات شخصی شما هم در این فایل‌ها باشد.

یادداشت مرتبط:
• اسنپ
• اسنپ و اعتبار از دست رفته

در آستان بلوغ | #جامعه

🔸ثروت و قدرت

لامپ اتاق شما برای روشن شدن و کار کردن دو پایه برای اتصال دارد، یک ترانزیستور سه اتصال دارد، پردازندهٔ یک سوپرکامپیوتر خوب‌ست چند اتصال داشته‌باشد؟ حتماً نمی‌دانید، اما این نمونه دوهزار اتصال دارد و قیمت آن بیش از دیه من است!

تولید ثروت و قدرت یعنی این.

در آستان بلوغ | #مهندسی

🔸أنا مُواطن
هم‌وطنی هستم | شعر: مازن شریف | خواننده: لطفی بوشناق | به روایت ا. کریمی

انا مواطن
وحاير انتظر منكم جواب
منزلى فى كل شارع .. كل ركن وكل باب
واكتفى بصبرى وصمتى
وثروتى حفنة تراب
ما أخاف الفقر لكن
كل خوفى من الضباب
ومن غياب الوعى عنكم
كم اخاف من الغياب
سادتى وانتم حكمتم
حكمكم حكم الصواب
وثورتى كانت غنيمة
وافره لحضرة جناب
****
ما يهم ولا ابالى
الدنيا دايسة فى مداسى
لكن خلولى بلادى
لكن خلولى بلادى
وكل ماقلتم ع راسى
يا هناه من كان مثلى
مايهمه من ومن
أنتم اصحاب الفخامة والزعامة
وادرى لن
لن اكون فى يوم منكم
يشهد الله والزمن
أنا حلمي كلمة واحده
أن يظل عندي وطن.
لا حروب ولا خراب
لا مصايب . .لا محن.
خذوا المناصب والمكاسب.
لكن خلّولي الوطن.
****
يا وطن وأنتا حبيبي..
وأنتا عزّي وتاج رأسي..
أنت يا فخر المواطن
والمناضل والسياسي..
أنت أجمل وأنت أغلى
وأنت أعظم من الكراسي.
يشهد الله والزمن..
أنا حلمي كلمة واحدة..
أن يظل عندي وطن"

هم‌وطنی هستم
حیران و در انتظار پاسخ
خانه‌ام در هر خیابان، هر گوشه و هر دری
قانع به صبر و سکوت خویش.
ثروتم مشتی خاک
بی هراسِ ناداری
اما ترسان از پنهان‌کاری
و ناآگاهی
و چه ترسناک نبودنی.
و ای سروران من، حکم راندید
به درستی و راستی
و انقلاب من گزاف‌غنیمتی بود
پیش پای حضرت شما.

خیالی نیست
دنیا بر پاهای من می‌ایستد،
اما کشورم را برایم بگذارید
کشورم را برایم بگذارید
و هر چه بفرمایید بر چشمم.
ای خوشا هرکه چون منی
که از هیچ‌کس و چیزش باکی نیست.
شما اهل بزرگی و رهبری هستید
و می‌دانم که هرگز
هرگز روزی از شما نخواهم‌بود.
خدا و زمان گواه
که رؤیای من یک کلمه است
که وطنم را داشته باشم،
بدون جنگ و ویرانی
بی مصیبت و سختی.
مناصب و نان‌دانی‌هاتان مال شما
اما وطن را برایم بگذارید.

ای تو محبوب من
و سربلندی و تاج سرم...
ای افتخار هر هم‌وطن
و هر مبارز و سیاستمند...
ای زیباترین و گران‌قدرترین...
ای تو گرامی‌تر از هر جایگاه و مقام
ای وطن.
خدا و زمان گواه
که رؤیای من یک کلمه است
که وطنم را داشته باشم.

لینک مرتبط:
• اجرای تصویری کامل قطعه
• مرثیه‌ای برای ایران | رحیم قمیشی

منبع | در آستان بلوغ | #آواخانه | #روایت‌خانه

🔸شب‌های شعر گوته

شب‌های نویسندگان و شاعران ایران که با نام شب‌های شعر گوته نیز شناخته می‌شود، یک رویداد فرهنگی سالانه در دههٔ ۱۳۵۰ در تهران بود که واپسین دوره‌اش از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ برگزار و زبانزد شد.
در سال ۱۳۵۶ کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان، انستیتو گوته، به مدت ده شب، مراسم شعرخوانی و سخنرانی در باغ انجمن فرهنگی روابط ایران-آلمان برگزار کردند. در این ده شب که به «شب‌های شعر گوته» معروف شد، بیش از شصت نویسنده و شاعر با گرایش‌های مختلف ولی عمدتاً چپ علیه «فضای اختناق و سانسور حاکم» شعر خواندند و سخنرانی کردند. در شب‌های آغازین شب‌های شعر گوته، جمعیتی بالغ بر ۱۰ هزار نفر در این مراسم شرکت می‌کردند. اما بارش بارانی چندروزه در تهران منجر به کاهش جمعیت در شب‌های پایانی به حدود ۳ هزار نفر شد. این رویداد در آن ایام و سال‌های بعد حاشیه‌های فراوانی داشت.
با تشکر از پادکست گازت و کانال با تاریخ، فقط دیدن اسامی کافی‌ست تا آدم نتواند از شنیدن این برنامه بگذرد.

شب اول
رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای، سیمین دانشور، مهدی اخوان ثالث، سیاوش مطهری، تقی هنرور شجاعی و منصور اوجی

شب دوم
منوچهر هزارخانی، محمدعلی بهمنی، عمران صلاحی، م. آزرم (نعمت میرزازاده) و کاظم سادات اشکوری

شب سوم
بهرام بیضایی، شمس آل‌احمد، محمد زهری، طاهره صفارزاده، سیروس مشفقی، فاروق امیری و محمد کسیلا

شب چهارم
غلامحسين ساعدی، هوشنگ ابتهاج، مفتون امينی، حسين منزوی، عظيم خليلی و عليرضا نوری‌زاده

شب پنجم
باقر مومنی، اسماعیل شاهرودی، سعید سلطان‌پور، اورنگ خضرایی و علی موسوی گرمارودی

شب ششم
هوشنگ گلشیری، سیاوش کسرایی، فریدون مشیری، محمد خلیلی و حسن ندیمی

شب هفتم
داریوش آشوری، اسلام کاظمیه، جعفر کوش‌آبادی، علی باباچاهی، جواد مجابی و حمید مشرف‌تهرانی (م. آزاد)

شب هشتم
مصطفی رحیمی، محمدعلی مهمید، اصغر واقدی، جلال سرافراز، فرخ تمیمی، شاهرخ صفایی و نصرت رحمانی

شب نهم
باقر پرهام، فریدون تنکابنی، محمد حقوقی، منوچهر نیستانی، عبدالله کوثری، منوچهر شیبانی و بیژن کلکی

شب دهم
محمود اعتمادزاده (به‌آذین)، اسماعیل خویی، کیومرث منشی‌زاده، جواد طالعی و فریدون فریاد

لینک‌های مرتبط:
• شب‌های نویسندگان و شاعران ایران | ویکی‌پدیا
• پادکست گازت
• کانال با تاریخ

در آستان بلوغ | #شعرخانه

🔸همهٔ زباله‌ها دورریختنی‌ نیستند
چراغ تزیینی

سه شیشه خالی روغن زیتون، یک ریسه که در مترو میفروشند و چند قطره چسب

پی‌نوشت: ...و کمی حوصله و سلیقه 😉

♻ برای دیدن سایر زباله‌هایی که دور ریخته نشدند هشتگ بازیافت را دنبال کنید.

در آستان بلوغ | #مهندسی | #بازیافت

🔸توضیح یک پیام

با کمک و راهنمایی دوستان در کانال محترم تک‌توب معلوم شد فایل‌های یاد شده در پیام "اسنپ و داده‌های کاربران" بخشی از اطلاعات منتشرشده از هک‌ سال گذشتهٔ اسنپ بوده‌است که در فضای مجازی منتشر شده و موضوع جدیدی نیست.
این توضیح کوتاه می‌توانست توسط پشتیبانی اسنپ داده شده و رفع نگرانی شود که نشد، اما مسئولیت‌پذیری و حوصلهٔ ادمین محترم کانال تک‌توب مشکل را حل کرد و در این‌جا از این دوست عزیزم تشکر می‌کنم.

یادداشت مرتبط:
• اسنپ و داده‌های کاربران

منبع | در آستان بلوغ | #جامعه