Telegram Web Link
تمام تلاشم این بود حال آدمایی که آسیب دیدن رو بهتر کنم، حالشون که بهتر شد ، حالِ مارو بهم زدن.
از کنار اومدن بدم میاد. همیشه دارم کنار میام، با همه چی کنار میام. غمباد گرفتم.
مادربزرگم همیشه وقتی یه خاطره‌ی خوش از قدیما تعریف می‌کرد بعدش آه می‌کشید و می‌گفت کاش همون موقع‌ها میمردم.
خیلی یاد این حرف می‌افتم.خیلی
یه حس مزخرفی دارم
انگار قرار بوده عصر ببینمت ولی خوابم برده، بیدار شدم دیدم شب شده توام زنگ نزدی.
اورثینک خیلی کلمه‌ی ناچیزیه در برابر کاری که من با مغزم میکنم.
بلد بودنِ آدما، خیلی مهم تر از دوست داشتنشونه.
خدارو چه دیدی؛ شاید پر گرفتیم، شاید خنده هامونو از سر گرفتیم، شاید شُد.
‏سال‌ها میگذره تا متوجه بشی، فقط همون یبار بود که قلبت لرزید.
چنان فرو ریخته ام که اگر به رقصی شادمانه برخیزم، در همان میان به گریه ای عمیق خواهم نشست.
آتیشو به جون تو میندازن و داستانو از اون جایی که دود از تو بلند شده، برای بقیه تعریف میکنن. حکایت خیلیاست!
گلی رو که نمیتونی بهش برسی رو اصلا نکار.
2025/07/14 15:24:15
Back to Top
HTML Embed Code: