ما مردمانِ خاورمیانه، مردمانی هستیم که برای اندکی زندگی بارها مردهایم…
با یکی اشنا میشی، میفهمی یه چیزی تو زندگیش کم داره و هیچوقت نداشته، تلاش میکنی اون چیز رو بهش بدی تا جایی که یه روز میفهمی چرا اون چیز رو به دست نیاورده، بهش ندادن یا نتونسته نگهش داره
یه چیزی مثل عشق، حس تعلق، حس پذیرفته شدن ...
یه چیزی مثل عشق، حس تعلق، حس پذیرفته شدن ...
تحمل میکنی، تحمل میکنی، تحمل میکنی یهو که آستینت به دستگیرهی در گیر میکنه، میزنی زیر گریه و آدما فکر میکنن دیوونهای.
Shervin - Shooting Stars | شروین - ستارهها
T.me/Darrkmiinds
- فرض کن که موشکا ستارن، که ما تو خاورمیانه نیستیم:)
یه بنده خدایی هم بود که میگفت: "هرجا دیدی خلاف منافع خودت عمل میکنی، بدون عاشق شدی":))))🙃♥️
هیتلر: برای شکست یک ملت،
بمب لازم نیست؛ کافیست چند خائن در لباس میهندوست میانشان رها کنی.
بمب لازم نیست؛ کافیست چند خائن در لباس میهندوست میانشان رها کنی.
آدم به خودش میاد میبینه چقدر عزیز داره که برای جونشون نگرانه، چقدر دلیل برای زنده بودن داره، چقدر میترسه.
«مراقب خودت باش» دلگرم کنندهترین و غمانگیزترین چیزیه که تو این شرایط میتونی بشنوی…
ینی تو هیچوقت دلت برام تنگ نشد؟
یعنی یهو یه چیزی منو یادت ننداخت؟
یعنی یهو وسط روزمرگی ناخودآگاه یادم نیوفتادی؟
یعنی یهو یه چیزی منو یادت ننداخت؟
یعنی یهو وسط روزمرگی ناخودآگاه یادم نیوفتادی؟
چی رو قضاوت میکنی؟ تو اصلا نمیتونستی هیچوقت، تاکید میکنم هیچوقت، شبایی که من تحمل کردم تا صبح بشه رو ذرهای حتی لمس کنی!
گاهی دلم میخواد یهجوری گم شم، نه تو خیابون، نه تو شلوغیا، تو یه خلأ عمیق که هیچ صدایی نداشته باشه،که هیچ نگاهی دنبالم نیاد،که حتی خودم هم ندونم کیام، فقط باشم، ولی هیچ اثری ازم نباشه.
یادتونه قبلنا هی میگفتم تو مرز فروپاشیام؟ گه میخوردم. اونجا خیلی با مرز فاصله داشت. مرز اینجاست که الان وایستادم.