💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-5

🌸5-امام ابو الحسن الأشعری(ت324هـ)رحمه‌الله، می‌فرماید:

✔️وأن الله تعالى استوى على العرش على الوجه الذي قاله، وبالمعنى الذي أراده، استواء منزها عن الممارسة والاستقرار والتمكن والحلول والانتقال، لا يحمله العرش، بل العرش وحملته محمولون بلطف قدرته، ومقهورون في قبضته، وهو فوق العرش، وفوق كل شيء، إلى تخوم الثرى، فوقية لا تزيده قربا إلى العرش والسماء『¹』، بل هو رفيع الدرجات عن العرش، كما أنه رفيع الدرجات عن الثرى، وهو مع ذلك قريب من كل موجود، وهو أقرب إلى العبد من حبل الوريد، وهو على كل شيء شهيد.

🖊ترجمه:و اینکه خداوند متعال بر عرش استواء یافت، به همان نحوی که خود بیان فرموده و با همان معنایی که خود اراده کرده است، استواءای منزه از تماس، استقرار، جای‌گیری، حلول و انتقال. عرش، او را حمل نمی‌کند، بلکه عرش و حاملان آن، به لطف قدرت او حمل می‌شوند و در قبضه سلطنت او مقهورند.
📌و او فوق عرش است، و فوق همه چیز است، تا عمیق ترین لایه‌های زمین، فوقیتی که نزدیکی‌اش به عرش و آسمان را نمی‌افزاید، بلکه او در درجات، رفیع‌تر از عرش است، همان‌گونه که رفیع‌الدرجات از زمین است، و با این حال، به هر موجودی نزدیک است، و به بنده از رگ گردن نزدیک‌تر است، و بر هر چیزی گواه و ناظر است.

📙الإبانة عن أصول الديانة ط:دار الأنصار - القاهرة ص21

🌸امام الحرمین الجوینی رحمه‌الله از امام أبو الحسن الأشعری رحمه‌الله نقل می‌کند که ایشان فرمودند:

✔️وَكَذَلِكَ قَالَت النجارية إِن الْبَارِي سُبْحَانَهُ بِكُل مَكَان من غير حُلُول وَلَا جِهَة وَقَالَت الحشوية والمجسمة إِنَّه سُبْحَانَهُ حَال فِي الْعَرْش وَإِن الْعَرْش مَكَان لَهُ وَهُوَ جَالس عَلَيْهِ فسلك طَريقَة بَينهمَا فَقَالَ كَانَ وَلَا مَكَان فخلق الْعَرْش والكرسي وَلم يحْتَج إِلَى مَكَان وَهُوَ بعد خلق الْمَكَان كَمَا كَانَ قبل خلقه.

🖊ترجمه: و همچنین نَجّاریه گفته‌اند: «خداوند سبحان در همه مکان‌هاست، بدون حلول و بدون جهت.»
📌و حشویه و مجسمه گفته‌اند: « خداوند سبحان، در عرش حلول کرده و عرش مکان اوست، و او بر روی آن نشسته است.»
📌پس او (امام ابوالحسن اشعری) راهی میانه میان این دو دیدگاه برگزید و گفت:«خداوند بود، در حالی‌که مکانی وجود نداشت، پس عرش و کرسی را آفرید، بی‌آنکه به مکانی نیاز داشته باشد؛ و او بعد از آفرینش مکان همان‌گونه است که پیش از آفرینش آن بود.»

📙تبيين كذب المفتري ط:دار الكتاب العربي - بيروت لابن عساكر ص150

『¹』«فوقیّتِ» خداوند متعال، به معنای نزدیکی او به عرش و آسمان و دوری‌اش از زمین و اعماق آن نیست؛ بلکه این فوقیت، از سنخِ فاصله و مسافت مکانی نمی‌باشد، (بلکه شأنی الهی است که از احاطه‌ی مکان و جهت منزّه است.)

🌸چنان‌که امام ابوحنیفه رحمه‌الله فرموده است:

« وَلَيْسَ قرب الله تَعَالَى وَلَا بعده من طريق طول المسافة وقصرها وَلَكِن على معنى الْكَرَامَة والهوان والمطيع قريب مِنْهُ بِلا كَيفَ والعاصي بعيد مِنْهُ بِلَا كَيفَ والقرب والبعد والإقبال يقع على المناجي وَكَذَلِكَ جواره في الجنَّة وَالْوُقُوف بين يَدَيْهِ بِلَا كَيْفيَّة »

🖊ترجمه: «قُرب و بُعدِ خداوند متعال، نه از راه طولانی یا کوتاه بودنِ مسافت است، بلکه به معنای کرامت و خواری است. مطیع، بدون کیف، به او نزدیک است و نافرمان، بدون کیفیت، از او دور است. قُرب و بُعد و توجه، در حق کسی که با او مناجات می‌کند واقع می‌شود، و همچنین مجاورت او در بهشت و ایستادن در برابرش، همه بدون کیفیت است.»

📙الفقه الأكبر، ص67

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《7》📍《8》📍《9》📍《10》📍《11》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-6

🌸6-امام محمد بن محمد بن محمود، أبو منصور الماتريدي (ت333هـ)رحمه‌الله، می‌فرماید:

✔️ثم لو كان العرش الذي قال - عَزَّ وَجَلَّ -: (الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى)، هو ما فهمه أهل التشبيّه من مكان، لم يكن ليجب أن يفهم من الاستواء عليه [الاستقرار].وأن يكون لله مكان يوصف بالكون فيه وعليه؛ لأنه ليس في كون أحد في مكان - وإن جل قدره، وعظم خطره - رفعة ولا نباهة فيما يتعارف من أمر الملوك والأجلة، بل كل منسوب إلى مكان من جهة التمكين فيه والقرار، منسوب إلى استعانة وحاجة منه إليه، جل اللَّه عن ذلك، وعلى أنه إما أن يكون مثله أو أعظم منه، لكان له عديلًا بالعظمة أو دونه، ومن السخف الجلوس على مكان لا يطمئن به أو يقصر عنه، إذ قد يجوز أن يزاد فيه؛ فيكون أعظم منه، جل اللَّه عن هذا الوصف وتعالى.
" بل كان ولا مكان فهو على ما كان يتعالى عن الاستحالة والتغير ": إذ هو أثر الحدث، وأمارة الكون، بعد أن لم يكن، ولا قوة إلا باللَّه

🖊ترجمه: اگر عرش، همان‌گونه که اهل تشبیه (مشبّهه) فهمیده‌اند، مکانی بود که خداوند متعال درباره‌اش فرموده است:«الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»، پس لازم نمی‌آمد که از «استواء» بر آن، معنای «استقرار» فهمیده شود، و اینکه برای خدا مکانی باشد که بتوان به بودن در آن یا بر آن توصیفش کرد؛ چرا که در بودن کسی در مکان – هرچند قدرش بلند و شأنش عظیم باشد – در عرفِ ملوک و بزرگان، نشانه‌ای از رفعت و بزرگی نیست. بلکه هر که به مکانی از باب تمکّن و قرار نسبت داده شود، لازمه‌اش استعانت و نیاز داشتن به آن مکان است – و خداوند منزّه از چنین امری است.
📌علاوه بر این، اگر آن مکان هم‌رتبه‌ی خدا یا بزرگ‌تر از او باشد، باید یا هم‌طراز او در عظمت یا برتر از او باشد، و اگر پایین‌تر باشد، نشستن بر آن بی‌معنا و سبک‌سرانه است؛ چراکه ممکن است چیزی بزرگ‌تر از آن ساخته شود، پس چرا بر کمتر از آن قرار گیرد؟! خداوند از چنین اوصافی منزّه و برتر است.
👈بلکه او بود، در حالی‌که مکانی نبود، و اکنون نیز همان‌گونه است، و از دگرگونی و تغییر منزّه است*؛ چراکه تغییر نشانه‌ی حادث بودن و دلیل بر پیدایش پس از نیستی است. ولا قوة إلا باللَّه.

📙تفسير الماتريدي (تأويلات أهل السنة) ط:دار الكتب العلمية - بيروت، لبنان ج4 ص449-451

🌸و در جایی دیگر می‌فرمایند:

✔️فَإِن قيل كَيفَ يرى قيل بِلَا كَيفَ إِذْ الْكَيْفِيَّة تكون لذى صُورَة بل يرى بِلَا وصف قيام وقعود وإتكاء وَتعلق وإتصال وانفصال ومقابلة ومدابرة وقصير وطويل وَنور وظلمة وَسَاكن ومتحرك ومماس ومباين وخارج وداخل وَلَا معنى يَأْخُذهُ الْوَهم أَو يقدره الْعقل لتعاليه عَن ذَلِك.

🖊ترجمه: پس اگر گفته شود: چگونه خدا دیده می‌شود؟ گفته می‌شود: بدون چگونگی (بِلا کیف)؛ زیرا چگونگی مخصوص صاحب صورت است. بلکه خداوند دیده می‌شود بدون توصیف به ایستادن، نشستن، تکیه دادن، وابستگی، پیوستگی، جدایی، روبه‌رویی، پشت کردن، کوتاهی، بلندی، نور، تاریکی، سکون، حرکت، تماس، جدایی، بیرون بودن یا درون بودن، و هیچ معنایی که وهم بتواند آن را درک کند یا عقل بتواند آن را اندازه‌گیری نماید، بر او روا نیست؛ چرا که خداوند از همه‌ی این اوصاف منزّه و برتر است.

📙کتاب التوحيد(ابو منصور الماتريدي) ط:دار الجامعات المصرية - الإسكندرية ص85

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《8》📍《9》📍《10》📍《11》📍《12》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf
┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-7

🌸7-امام ابو القاسم الطبراني(ت360ه) رحمه‌الله می‌فرماید:


✔️قوله تعالى: {ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ؛} اختلف المفسّرون في ذلك؛ قال بعضهم: يطلق الاستواء كما نطق به القرآن ولا يكيّف، كما أثبت الله ولا نكيّفه، وهذا القول محكيّ عن مالك بن أنس، فإنه سئل عن معنى هذه الآية؛ فقال:(الاستواء غير مجهول، والكيف غير معقول، والإيمان به واجب، والجحود به كفر، والسّؤال عنه بدعة).
📌وقال بعضهم: معنى (استوى):استولى، كما يقال: استواء الأمير على بلد كذا؛ أي استولى عليه واحتوى وأحرزه، ولا يراد بذلك الجلوس. قال الشاعر:
قد استوى بشر على العراق ... من غير سيف ودم مهراق
أراد بذلك بشر بن مروان، واستواءه على العراق: لا الملك.
📌وقال بعضهم: لفظ الاستواء في الآية كناية عن نفاذ الأمر وعظم القدرة. وقيل: معناه: ثمّ أقبل على خلق العرش وعمد إلى خلقه، وكذلك {ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ}  أي عمد إلى خلق السّماء.
فإن قيل: ما معنى دخول (ثمّ) في قوله تعالى: {(ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ)،} و {(ثُمَّ)} تكون للحادث، واستيلاء الله تعالى واقتداره وملكه للأشياء ثابت فيما لم يزل ولا يزال؟ قيل: معناه: ثمّ رفع العرش فوق السّماوات واستولى عليه .وإنّما أدخل (ثمّ) متّصلة في اللفظ بالاستواء؛ لأن الدلالة قد دلّت من جهة العقل على أنّ اقتداره على الأمور ثابت فيما لم يزل. وهذا مثل قوله تعالى: {وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ} أي حتى يجاهد المجاهدون منكم ونحن عالمون بهم، ويقال: معنى (ثمّ) هنا بمعنى الواو على طريق الجمع والعطف دون التّراخي، فإنّ خلق العرش والاستيلاء عليه كان قبل خلق السّماوات والأرض. وقد ورد في الخبر: [أنّ أوّل شيء خلقه الله القلم، ثمّ اللّوح، فأمر الله القلم أن يكتب ما هو كائن إلى يوم القيامة. ثمّ خلق العرش، ثمّ خلق السّماوات والأرض

🖊ترجمه: فرمان خداوند متعال: «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»؛
مفسران درباره‌ی آن اختلاف کرده‌اند:
برخی گفته‌اند: «استواء» را همان‌گونه که قرآن بیان کرده است، بدون تعیین چگونگی‌اش به کار می‌بریم، همان‌طور که خداوند آن را اثبات کرده، ما نیز آن را اثبات می‌کنیم، ولی کیفیتی برایش قائل نمی‌شویم.
📌این قول از امام مالک بن انس نقل شده است، آن‌گاه که از معنای این آیه از او پرسیدند، گفت:«استواء» مجهول نیست، و «کیفیت» آن قابل درک نیست، ایمان به آن واجب است، انکارش کفر است، و پرسش از چگونگی‌اش بدعت است.
📌و برخی گفته‌اند: معنای «استوى»، یعنی چیره شد / سلطه یافت (استولى)،چنان‌که می‌گویند: «امیر بر فلان شهر استیلا یافت»، یعنی آن را تصرف و حفظ کرد، و مقصود از آن نشستن نیست.
▫️و به همین معنا شاعر گفته است:
قد استوى بشرٌ على العراق ... من غير سيفٍ ودمٍ مهراق
(بِشر بر عراق چیره شد، بی آن‌که شمشیری بکشد یا خونی بریزد) مراد، بِشر بن مروان است و «استیلای(تسلط) او بر عراق» را گفته، نه اینکه بر آن نشسته باشد.
📌و برخی گفته‌اند: لفظ "استواء" در آیه، کنایه از نفوذ فرمان و عظمت قدرت الهی است.
📌و نیز گفته شده: معنای آن این است که: سپس بر آفرینش عرش روی آورد و به آن توجه کرد، همان‌طور که در آیه‌ی «ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ» آمده است، یعنی به آفرینش آسمان روی آورد.
⁉️اگر گفته شود: معنای آمدن "ثُمَّ" در این آیه چیست؟
زیرا "ثم" برای بیان ترتیبی است که بر رخداد دلالت دارد، و چیرگی، اقتدار، و فرمان‌روایی خداوند از ازل ثابت بوده و همیشه خواهد بود؟!
✅️در پاسخ گفته می‌شود: مراد این است که: سپس عرش را بالای آسمان‌ها برافراشت و بر آن استیلا یافت، و آمدن «ثمّ» در لفظ با استواء پیوسته آمده، چون عقل گواهی می‌دهد که اقتدار خداوند بر امور، ازلی و ابدی است.
🌸و این مانند فرموده خداوند است: {وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ}، یعنی: تا مجاهدان از میان شما عملًا ظاهر شوند، در حالی‌که ما به آنان آگاهیم.
📌و نیز گفته شده: "ثم" در اینجا به معنای واو است، به قصد جمع و عطف، نه برای تأخیر زمانی؛ زیرا آفرینش عرش و چیرگی بر آن، پیش از آفرینش آسمان‌ها و زمین بوده است.
▫️و در حدیث آمده است: نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود، سپس لوح را، و خداوند به قلم فرمان داد که آنچه تا روز قیامت رخ خواهد داد را بنویسد، سپس عرش را آفرید، و پس از آن آسمان‌ها و زمین را.

📙التفسير المنسوب الی الطبراني ط:دار الكتاب الثقافي الأردن - إربد ج3 ص147-148

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《9》📍《10》📍《11》📍《12》📍《13》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-9

🌸9-امام أبو سليمان الخطابي (ت388هـ)رحمه‌الله می‌فرماید:

✔️والعَرْشُ: خلْقٌ عظيمٌ للهِ -عز وجل - لا يَعْلَمُ قَدرَ عِظَمِهِ ورزانَةَ ثِقْلِهِ أحدٌ غيرُ اللهِ -[سبحانَهُ]- وهو مَخُلوقٌ، ومحدودٌ؛ ألا تَرَاهُ يقولُ: (وتَرى الملائِكَةَ حافينَ مِن حَوْلِ العَرْشِ)؟ [الزمر/٧٥] وهوَ محمولٌ عَلَى كواهِلِ الملائكَةِ، واللهُ -سُبحانَهُ- حامِلٌ حملتَهُ، لا حاجةَ بِهِ إلى العَرْش، وَلَيْسَ بِمكانٍ لَهُ، ولا هُوَ مُتَمَكَنٌ فيهِ وَلَا مُعْتَمِدٌ عليهِ لأن هَذَا كلهُ من صفاتِ الحدَثِ، لكنهُ بائِنٌ منْهُ ومنْ جميع خلْقِهِ، وإنما جاءَ في التنْزِيلِ: (الرحْمنُ على العَرْشِ اسْتَوى) [طه/٥] فنحنُ نؤمنُ بما أُنزِلَ، ونقولُ كما قالَ، وَلَا نُكيِّفُهُ، ولا نَحُدُّهُ، وَلا نَتَأوَّلُهُ. كما فَعَلَهُ نُفَاةُ الصِّفَاتِ، وَهَذا بابٌ من العلمِ الذِي يَجبُ عَلَيْنَا الإيمانُ بِظَاهِرِهِ، وَلَا يَجُوزُ لَنَا الكَشْفُ عنْ باطِنِه.

🖊ترجمه: و عرش، آفریده‌ای عظیم از جانب خداوند عزّوجلّ است که هیچ‌کس جز خداوند سبحان اندازه عظمت و سنگینی آن را نمی‌داند. عرش مخلوق و محدود است؛ مگر نمی‌بینی که خداوند می‌فرماید: "وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ حَآفِّينَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ" (الزمر - 75) (و می بینی فرشتگان را حلقه زده اند به اطراف عرش) و این عرش بر دوش فرشتگان حمل می‌شود، و خداوند سبحان است که حاملِ حاملانِ آن است، و نیازی به عرش ندارد، و عرش برای او مکان نیست، نه در آن مستقر است و نه بر آن تکیه کرده؛ زیرا همه این‌ها از صفات حادث (مخلوقات) است. بلکه خداوند از عرش و از همه آفریدگان بائن و مبرّا است.
📌و تنها چیزی که در قرآن آمده این است که: «الرحْمنُ على العَرْشِ اسْتَوى»(طه: 5)، پس ما به آنچه نازل شده ایمان داریم و همان‌گونه که خداوند فرموده، می‌گوییم؛ نه برای آن کیفیت قائل می‌شویم، نه حدی، و نه آن را تأویل می‌کنیم؛ چنان‌که منکران صفات چنین کردند، و این بخشی از علم است که بر ما واجب است به ظاهر آن ایمان آوریم، و جایز نیست که به باطنِ آن راه ببریم.

📙شأن الدعاء للخطابی ط:دار الثقافة العربية ص60

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《11》📍《12》📍《13》📍《14》📍《15》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-12

🌸12-امام أبو بكر بن فورک الشافعي (ت406هـ)رحمه‌الله می‌فرماید:

✔️وَلَا يجوز على الله تَعَالَى الْحُلُول فِي الْأَمَاكِن لإستحالة كَونه محدودا ومتناهيا وَذَلِكَ لإستحالة كَونه مُحدثا.

🖊ترجمه:«بر الله متعال حلول یافتن در اماکن جایز نیست چون محال است که او دارای محدوده و انتها باشد، و این به آن خاطر است که محال است اوتعالی محدث (و پدیدآمده) باشد».

📙مشكل الحديث وبيانه لابن فورک ط:عالم الكتب - بيروت ص153

🌸و در جایی دیگر می‌فرمایند:

✔️وَاعْلَم أَنا إِذا قُلْنَا إِن الله عز وَجل فَوق مَا خلق لم يرجع بِهِ إِلَى فوقية الْمَكَان والإرتفاع على الْأَمْكِنَة بالمسافة والإشراف عَلَيْهَا بالممارسة لشَيْء مِنْهَا.

🖊ترجمه: بدان که هنگامی که ما می‌گوییم: همانا خداوند عزّوجل فوق آن‌چیزی است که آفریده است، مراد ما از این فوقیت، بلندی مکانی یا برتری از جهت ارتفاع مکانی و فاصله و اشراف داشتن بر مخلوقات از راه تماس یا مجاورت با چیزی از آن‌ها نیست.

📙مشكل الحديث وبيانه لابن فورک ط:عالم الكتب - بيروت ص173

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《14》📍《15》📍《16》📍《17》📍《18》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-13

🌸13-امام معمر بن احمد بن زیاد الأصبهاني الزاهد(ت406ه) رحمه‌الله می‌فرماید:

✔️وَأَنه جلّ جَلَاله مستو عَلَى عَرْشه بِلَا كَيفَ، وَأَنه جلّ جلال بَائِن من خلقه والخلق بائنون مِنْهُ، فَلَا حُلُول وَلَا ممازجة وَلَا اخْتِلَاط وَلَا ملاصقة لِأَنَّهُ الْفَرد الْبَائِن من خلقه، الْوَاحِد الْغَنِيّ عَنِ الْخلق، علمه بِكُل مَكَان، وَلَا يَخْلُو من علمه مَكَان، لَا يعزب عَنهُ مِثْقَال ذرة فِي الأَرْض وَلَا فِي السَّمَاء.

🖊ترجمه: و اینکه ذات خداوند جلّ جلاله بر عرش مستوی است، بدون چگونگی (بلا كيف)؛ و اینکه خداوند جلّ جلاله بائن از مخلوقات خود است و مخلوقات نیز از او جدا هستند. پس نه حلول وجود دارد، نه آمیختگی، نه اختلاط و نه چسبیدگی؛ چرا که او ذات یگانه‌ای است که از خلق جداست، واحدی است بی‌نیاز از آفریدگان.
علم او در هر مکانی است و هیچ مکانی از علم او خالی نیست؛ و چیزی به وزن ذره‌ای در زمین و آسمان از او پنهان نمی‌ماند.

📙الحجة في بيان المحجة وشرح عقيدة أهل السنة لقوام السنة الأصبهاني ط:دار الراية - السعودية / الرياض ج1 ص248-249

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《15》📍《16》📍《17》📍《18》📍《19》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-14

🌸14-امام القاضي عبدالوهاب البغدادي المالکی(ت422ه)رحمه‌الله می‌فرماید:


✔️واعلم أن الوصف له تعالى بالإستواء، اتباع للنص وتسليم للشرع وتصديق لما وصف نفسه تعالى به، ولايجوز أن يثبت له كيفية، لأن الشرع لم يرد بذلك ولا أخبر النبي عليه السلام فيه بشيء، ولا سألته الصحابة عنه، و لأن ذلك يرجع إلى التنقل و التحول وإشغال الحيّز والافتقار إلى الأماكن ، وذلك يؤول إلى التجسيم، و إلى قدم الأجسام، وهذا كفر عند كافة أهل الإسلام و قد أجمل مالک رحمه الله الجواب عن سؤال من سأله : الرحمن على العرش استوى ، كيف استوى؟ فقال : الاستواء منه غير مجهول، والكيف منه غير معقول، والسؤال عن هذا بدعة ثم أمر بإخراج السائل »

🖊ترجمه:ترجمه:بدان که توصیف خداوند متعال به استواء، پیروی از نصّ (قرآن) و تسلیم در برابر شرع و تصدیق آن چیزی است که خداوند خود را بدان وصف کرده است، و جایز نیست که برای استواء، چگونگی (کیفیت) ثابت شود، زیرا شرع در این‌باره چیزی نیاورده، و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیز چیزی در این خصوص نفرموده، و صحابه هم از ایشان در این‌باره نپرسیدند، و دلیل دیگر آن است که تعیین کیفیت، بازمی‌گردد به انتقال، دگرگونی، اشغال فضا و نیاز به مکان‌ها، و این‌ها در نهایت به جسمانیت و قدم (قدیم بودن) اجسام منتهی می‌شود، و این (اعتقاد) نزد همه اهل اسلام، کفر است.
📌امام مالک رحمه‌الله پاسخ این پرسش را که کسی از او پرسید: «الرحمن علی العرش استوی»، کیف استوی؟ به‌صورت مجمل چنین داد: فرمود:استواء از جانب خداوند، نامجهول نیست،و کیفیت آن، غیرقابل درک است،و پرسش از این موضوع، بدعت است،سپس دستور داد که آن پرسش‌کننده را بیرون کنند.

📙شرح عقيدة ابن ابى زيد القيرواني ، للقاضي عبدالوهاب البغدادي ، ص178
👈نقل از طریق: ابن ابی‌زید قیروانی و عقیدهٔ او در کتاب‌های «الرسالة» و «الجامع»، به روایت شیخ حبیب بن طاهر.

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش

🔻پیوند:
《16》📍《17》📍《18》📍《19》📍《20》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈

💠الاستواء علی العرش لله تعالی لیس بمعنی القعود والجلوس علیه-15

🌸15-امام أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي، أبو إسحاق (ت427هـ)رحمه‌الله می‌فرماید:

✔️وروى ليث عن مجاهد في قوله عزّ وجلّ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً قال:يجلسه على العرش.
✅️قال الأستاذ الإمام أبو القاسم الثعلبي: هذا تأويل غير مستحيل لأن الله تعالى كان قبل خلقه الأشياء قائما بذاته ثمّ خلق الأشياء من غير حاجة له إليها، بل إظهارا لقدرته وحكمته ليعرف وجوده وحده وكمال علمه وقدرته بظهور أفعاله المتقنة بالحكمة، وخلق لنفسه عرشا استوى عليه كما يشاء من غير أن صار له مما شاء أو كان له العرش مكان بل هو الآن على الصفة التي كان عليها قبل أن خلق المكان والزمان، فعلى هذا القول سواء أقعد محمدا صلّى الله عليه وسلّم على العرش أو على الأرض لأن استواء الله على العرش ليس بمعنى الاستقبال والزوال أو تحول الأحوال من القيام والقعود أو الحال الذي يشغل العرش، بل هو مستو على عرشه كما أخبر عن نفسه بلا كيف، وليس إقعاده محمّدا صلّى الله عليه وسلّم على العرش موجبا له صفة الربوبية أو مخرجا إياه من صفة العبودية بل هو رفع لمحله وإظهار لشرفه وتفضيل له على غيره من خلقه، وأما قولهم: في الأخبار معه، فهو شابه قوله تعالى إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ «١» ورَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ «٢» ونحوهما من الآيات، كل ذلك راجع إلى الرتبة والمنزلة لا إلى المكان والجهة والله أعلم.

🖊ترجمه: لیث از امام مجاهد رحمه‌الله درباره‌ٔ این سخن خدای عزّوجل: «عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» روایت کرده که گفته است: خداوند، پیامبر را بر عرش می‌نشاند.
✅️استاد امام، ابوالقاسم ثعلبی رحمه‌الله گفته است:
این تأویل (تفسیر) محال نیست؛ زیرا خداوند متعال پیش از آفرینش موجودات، قائم به ذات خود بود، سپس موجودات را بدون آنکه نیازی به آن‌ها داشته باشد،فقط برای اظهار قدرت و حکمتش آفرید، تا وجود یگانه و علم و قدرت کاملش با ظهور افعال حکیمانه‌اش شناخته شود.
📌و برای خود عرشی آفرید، و بر آن استوی یافت، چنان‌که خود خواست،بدون آن‌که عرش مکانی برای او باشد یا نشستن بر آن برای او لازم آید. بلکه او اکنون نیز بر همان صفتی است که پیش از خلق مکان و زمان بوده است.
بر اساس این دیدگاه، چه خداوند حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم را بر عرش بنشاند و چه بر روی زمین، تفاوتی ندارد؛ زیرا استوای خداوند بر عرش به معنای پیش آمدن، رفت‌و‌آمد، تغییر حالت از ایستاده به نشسته، یا حالتی که عرش را اشغال کند نیست، بلکه او بر عرش مستوی است، همان‌گونه که خود خبر داده،بلا کیف.
📌و نشانیدن محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر عرش نه باعث می‌شود او صفت ربوبیت پیدا کند، و نه او را از مرتبه بندگی خارج می‌سازد،بلکه بلندیِ مقام، آشکار شدن شرافت، و برتری بر دیگر مخلوقات اوست.
🔻اما آنچه که در برخی اخبار آمده: «همراه با او»،شبیه است به سخن خداوند که فرمود:
🌸إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ.(کسانى که در نزد پروردگارت هستند) [الأعراف - 206]
🌸رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ(پروردگارا، برایم در نزد خود در بهشت خانه اى بساز.) [التحريم - 11]
📌و مانند این‌ها از آیات، که همگی به "رتبه و مقام" بازمی‌گردند، نه به مکان و جهت.والله اعلم

📙تفسیر الثعلبي ط:دار إحياء التراث العربي، بيروت - لبنان ج6 ص126

✍️نویسنده:مولانا بهروز عزیزی شافعی حفظه‌الله
🖊مترجم:برهان الدين محمدی عفا الله عنه

#نفی_استقرار_بر_عرش
#نفی_جلوس_و_قعود_بر_عرش
#اثر_امام_مجاهد رحمه‌الله

🔻پیوند:
《17》📍《18》📍《19》📍《20》📍《21》

🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت🌿

▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"

https://www.tg-me.com/Muddaeen_Salaf

┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈