💟 عبارات مربوط به خانه تکانی
🔰🔰🔰🔰🔰
do spring cleaning
خانه تکانی کردن
🧹wash drapes
شستن پرده ها
🧹 wipe down the walls
تمیز کردن دیوارها با پارچه
🧹 clean out the storeroom
تمیز کردن انباری
🧹 clean the upholsteryon
تمیز کردن روکش (مبل و صندلی و …)
🧹 defrost the freezer
برفک گیری فریزر
🧹 clean out the cabinets
تمیز کردن کابینت ها
🧹 scrubthe floors
سابیدن کف زمین
🧹 sweep out the garage
جارو کردن گاراژ
🧹 mop the floors
طی کشیدن کف زمین
🧹 do the wash
شستن لباسهای کثیف
🧹 dust the furniture
گردگیری کردن وسایل
🧹 iron the sheets
اتو کردن ملحفه ها
🧹 deep cleaning
حسابی تمیز کردن
🔰🔰🔰🔰🔰
do spring cleaning
خانه تکانی کردن
🧹wash drapes
شستن پرده ها
🧹 wipe down the walls
تمیز کردن دیوارها با پارچه
🧹 clean out the storeroom
تمیز کردن انباری
🧹 clean the upholsteryon
تمیز کردن روکش (مبل و صندلی و …)
🧹 defrost the freezer
برفک گیری فریزر
🧹 clean out the cabinets
تمیز کردن کابینت ها
🧹 scrubthe floors
سابیدن کف زمین
🧹 sweep out the garage
جارو کردن گاراژ
🧹 mop the floors
طی کشیدن کف زمین
🧹 do the wash
شستن لباسهای کثیف
🧹 dust the furniture
گردگیری کردن وسایل
🧹 iron the sheets
اتو کردن ملحفه ها
🧹 deep cleaning
حسابی تمیز کردن
💟 کاربرد Out و Up در انگلیسی
🪁 وقتی این دو حرف اضافه در ادامه فعلی می آید یعنی انجام آن فعل را به کمال میرسانند ( completion of an action)
◇ Listen گوش کردن
◇ Listen up
بطور کامل گوش کردن با حواس جمع گوش کردن
♡ My house burned سوختن
♡ My house burned out
بطور کامل سوختن (خاکستر شدن)
☆ Many animals died many years ago.
حیوانات بسیاری سالها قبل مردند.
☆ Many animals died out many years ago.
حیوانات بسیاری سالها قبل منقرض شدند
🪁 وقتی این دو حرف اضافه در ادامه فعلی می آید یعنی انجام آن فعل را به کمال میرسانند ( completion of an action)
◇ Listen گوش کردن
◇ Listen up
بطور کامل گوش کردن با حواس جمع گوش کردن
♡ My house burned سوختن
♡ My house burned out
بطور کامل سوختن (خاکستر شدن)
☆ Many animals died many years ago.
حیوانات بسیاری سالها قبل مردند.
☆ Many animals died out many years ago.
حیوانات بسیاری سالها قبل منقرض شدند
✅ اصطلاحات عامیانه و کاربردی (۵۷) :
🌸 I 'm famished خیلی گرسنه ام
🌺 You set me up برام پاپوش دوختی
🌸 Long short story خلاصه بگم
🌺 Have fun خوش بگذره
🌸 You ' re dead meat کارت تمومه
🌺 Bear with me یکم بهم وقت بده
🌸 Get a load of this guy !اینو باش
🌺 I will fix you حسابت رو میرسم
🌸 My lips are sealed دهنم قرصه
🌺 Get a grip به خودت مسلط باش
🌸 Keep me posted منو در جریان بزار
🌺 Teke it easy سخت نگیر
🌸 I 'm famished خیلی گرسنه ام
🌺 You set me up برام پاپوش دوختی
🌸 Long short story خلاصه بگم
🌺 Have fun خوش بگذره
🌸 You ' re dead meat کارت تمومه
🌺 Bear with me یکم بهم وقت بده
🌸 Get a load of this guy !اینو باش
🌺 I will fix you حسابت رو میرسم
🌸 My lips are sealed دهنم قرصه
🌺 Get a grip به خودت مسلط باش
🌸 Keep me posted منو در جریان بزار
🌺 Teke it easy سخت نگیر
💟 به راحتی صفت بساز😍
🔰🔰🔰🔰
🪁 قبلا بطور مفصل درباره پسوندها و پیشوندها توضیح دادم. اما از این به بعد جداگانه کلمات بیشتری در این خصوص میفرستم.
🪁 پسوند -y به اسم ها، به ویژه اسم هایی که به مواد اشاره می کنند، اضافه می شود تا صفاتی را تشکیل دهد که نشان می دهد یک چیز دارای کیفیت یا ظاهر یکسان با چیز دیگر است.
Sleaze ➡️ sleazy نامرغوب ، قراضه
Haste ➡️ hasty عجولانه ، شتابزده
Grease ➡️ greasy چرب، روغنی
Nerve ➡️ nervy عصبی
Smell ➡️ smelly بدبو، بودار
Wind ➡️ windy بادخیز، طوفانی
Health ➡️ healthy سلامت، تندرست
Stone ➡️ stony سنگی
Bone ➡️ bony استخوانی- لاغر
Fog ➡️ foggy مه آلود
Ease ➡️ easy آسانی-راحتی
Stick ➡️ sticky چسبنده، چسبناک
Greed ➡️ greedy طمعکار، حریص
Storm ➡️ stormy طوفانی
supervisor ➡️ supervisory نظارتی
Cloud ➡️ cloudy ابری
Mist ➡️ misty مه آلود
Mud ➡️ muddy گل آلود
Thirst ➡️ thirsty تشنه
Wealth ➡️ wealthy ثروتمند
Rain ➡️ rainy بارانی
Ice ➡️ icy یخی
Sun ➡️ sunny آفتابی
Fun ➡️ funny خنده دار
Shade ➡️ shady سایه دار
Touch ➡️ touchy حساس، زودرنج
Goof ➡️ goofy احمق
Hand ➡️ handy در دسترس
Choose ➡️ choosy مشکل پسند
Nose بینی ➡️ nosyفضول
Pick ➡️ picky مشکل پسند، ایرادگیر
Fox ➡️ foxy حیله گر، جذاب و فریبا
Cat ➡️ cattyکینه توز، بدجنس
Fish ➡️ fishy مشکوک
Jump ➡️ jumpy بی قرار، مضطرب
Class ➡️ classy عالی، ممتاز
🔰🔰🔰🔰
🪁 قبلا بطور مفصل درباره پسوندها و پیشوندها توضیح دادم. اما از این به بعد جداگانه کلمات بیشتری در این خصوص میفرستم.
🪁 پسوند -y به اسم ها، به ویژه اسم هایی که به مواد اشاره می کنند، اضافه می شود تا صفاتی را تشکیل دهد که نشان می دهد یک چیز دارای کیفیت یا ظاهر یکسان با چیز دیگر است.
Sleaze ➡️ sleazy نامرغوب ، قراضه
Haste ➡️ hasty عجولانه ، شتابزده
Grease ➡️ greasy چرب، روغنی
Nerve ➡️ nervy عصبی
Smell ➡️ smelly بدبو، بودار
Wind ➡️ windy بادخیز، طوفانی
Health ➡️ healthy سلامت، تندرست
Stone ➡️ stony سنگی
Bone ➡️ bony استخوانی- لاغر
Fog ➡️ foggy مه آلود
Ease ➡️ easy آسانی-راحتی
Stick ➡️ sticky چسبنده، چسبناک
Greed ➡️ greedy طمعکار، حریص
Storm ➡️ stormy طوفانی
supervisor ➡️ supervisory نظارتی
Cloud ➡️ cloudy ابری
Mist ➡️ misty مه آلود
Mud ➡️ muddy گل آلود
Thirst ➡️ thirsty تشنه
Wealth ➡️ wealthy ثروتمند
Rain ➡️ rainy بارانی
Ice ➡️ icy یخی
Sun ➡️ sunny آفتابی
Fun ➡️ funny خنده دار
Shade ➡️ shady سایه دار
Touch ➡️ touchy حساس، زودرنج
Goof ➡️ goofy احمق
Hand ➡️ handy در دسترس
Choose ➡️ choosy مشکل پسند
Nose بینی ➡️ nosyفضول
Pick ➡️ picky مشکل پسند، ایرادگیر
Fox ➡️ foxy حیله گر، جذاب و فریبا
Cat ➡️ cattyکینه توز، بدجنس
Fish ➡️ fishy مشکوک
Jump ➡️ jumpy بی قرار، مضطرب
Class ➡️ classy عالی، ممتاز
بگو " مشغول بودم"
" مشغول ِ .... بودم"
🔰🔰🔰🔰🔰
👉 Sub + to be + busy + verb(ing)
🪻I was busy finishing the homework.
مشغول تمام کردن تکالیفم بودم.
🪻We were busy cleaning the house.
ما مشغول تمیز کردن خانه بودیم.
🪻They were taking notes.
آنها مشغول یادداشت برداری بودند.
🪻I was busy sending an e-mail.
مشغول ارسال یک ایمیل بودم.
🪻She was busy reading a novel.
او مشغول خواندن رمان بود.
🪻He was busy fixing my car.
او مشغول تعمیر ماشینم بود.
🪻I was busy doing the laundry.
من مشغول شستن لباسها بودم.
🪻We were busy washing the dishes.
ما مشغول شسنن ظرفها بودیم.
" مشغول ِ .... بودم"
🔰🔰🔰🔰🔰
👉 Sub + to be + busy + verb(ing)
🪻I was busy finishing the homework.
مشغول تمام کردن تکالیفم بودم.
🪻We were busy cleaning the house.
ما مشغول تمیز کردن خانه بودیم.
🪻They were taking notes.
آنها مشغول یادداشت برداری بودند.
🪻I was busy sending an e-mail.
مشغول ارسال یک ایمیل بودم.
🪻She was busy reading a novel.
او مشغول خواندن رمان بود.
🪻He was busy fixing my car.
او مشغول تعمیر ماشینم بود.
🪻I was busy doing the laundry.
من مشغول شستن لباسها بودم.
🪻We were busy washing the dishes.
ما مشغول شسنن ظرفها بودیم.
تفاوت 👇👇👇👇
#Oncoming
#Incoming
#Upcoming
🔰🔰
#Oncoming (about sth moving towards you)
جلو رونده ، روبرو ، وسیلهای روبروی شماست یا به شما نزدیک میشود
Oncoming street خیابان روبرو
Oncoming vehicle وسیله نقلیه روبرو
Oncoming truck کامیون روبرو
🔰🔰
#Incoming (It 's about arrives)
وارده ، وارد شده، دریافتی، ورودی
Incoming mails نامه های دریافتی
Incoming calls تماس دریافتی
Imcoming information اطلاعات ورودی
Incoming passenger مسافر ورودی
Incoming flight پرواز ورودی
🔰🔰
#Upcoming (about to happen)
رو به انتشار، در شرف وقوع، آینده ی پیش رو، چیزی که قرار است اتفاق بیفتد
Upcoming concert کنسرت آینده
Upcoming election انتخابات آینده
Upcoming Olympic Games
#Oncoming
#Incoming
#Upcoming
🔰🔰
#Oncoming (about sth moving towards you)
جلو رونده ، روبرو ، وسیلهای روبروی شماست یا به شما نزدیک میشود
Oncoming street خیابان روبرو
Oncoming vehicle وسیله نقلیه روبرو
Oncoming truck کامیون روبرو
🔰🔰
#Incoming (It 's about arrives)
وارده ، وارد شده، دریافتی، ورودی
Incoming mails نامه های دریافتی
Incoming calls تماس دریافتی
Imcoming information اطلاعات ورودی
Incoming passenger مسافر ورودی
Incoming flight پرواز ورودی
🔰🔰
#Upcoming (about to happen)
رو به انتشار، در شرف وقوع، آینده ی پیش رو، چیزی که قرار است اتفاق بیفتد
Upcoming concert کنسرت آینده
Upcoming election انتخابات آینده
Upcoming Olympic Games
"الان داری چه کارهای ضروری برای زندگیت انجام میدی؟"
🤔🤔🧐🧐🧐
💯 بعد از فاعل، فعل tobe, بعد عبارت taking necessary steps رو مینویسیم ، حرف اضافه for و بعد از آن یا اسم یا فعل با ing می آید.
ساختار : 🔰🔰🔰🔰
👉 S + tobe + taking necessary steps + for + فعل + ing
👉 S + tobe + taking necessary steps + for + اسم
💯 I 'm taking necessary steps for going abroad.
دارم کارهای لازم رو برای خارج رفتن انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for my next seminar.
دارم کارهای ضروری برای سمینار بعدی رو انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for publishing my book.
دارم کارهای ضروری رو برای چاپ کتابم انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for my wedding party.
💯 I 'm taking necessary steps for learning French.
💯 I 'm taking necessary steps for learning horse riding.
🤔🤔🧐🧐🧐
💯 بعد از فاعل، فعل tobe, بعد عبارت taking necessary steps رو مینویسیم ، حرف اضافه for و بعد از آن یا اسم یا فعل با ing می آید.
ساختار : 🔰🔰🔰🔰
👉 S + tobe + taking necessary steps + for + فعل + ing
👉 S + tobe + taking necessary steps + for + اسم
💯 I 'm taking necessary steps for going abroad.
دارم کارهای لازم رو برای خارج رفتن انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for my next seminar.
دارم کارهای ضروری برای سمینار بعدی رو انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for publishing my book.
دارم کارهای ضروری رو برای چاپ کتابم انجام میدم.
💯 I 'm taking necessary steps for my wedding party.
💯 I 'm taking necessary steps for learning French.
💯 I 'm taking necessary steps for learning horse riding.