🔢 نحوه خواندن اعداد توان دار :
☂ 1² = one squared
☂ 2³ = two cubed
☂3⁴ = three to the power of four
☂ 3/4 = three quarters
☂ 1 ²/³ = one & two thirds
☂ 67% = sixty seven percent
☂ 1² = one squared
☂ 2³ = two cubed
☂3⁴ = three to the power of four
☂ 3/4 = three quarters
☂ 1 ²/³ = one & two thirds
☂ 67% = sixty seven percent
🔑 معانی مختلفِ فعلِ Hold
1️⃣ Hold
«حفظ کردن، نگه داشتن»
♡ They held the fort against all attacks.
قلعه/ دِژ را در مقابل حملات دشمن نگه داشتند.
——————————————
2️⃣ Hold
:«پنداشتن، تلقی کردن»
♡ They held the man to be fool.
آن مرد را احمق میپنداشتند.
——————————————
3️⃣ Hold
«گنجایش داشتن»
♡ This barrel holds 25 litres.
این بُشکه 25 لیتر گنجایش دارد.
——————————————
4️⃣ Hold
«برگزار کردن»
♡ They held the games in the afternoon.
بازیها را عصر برگزار کردند.
——————————————
5️⃣ Hold
«مستولی شدن»
♡ A fear suddenly held him.
ناگاه ترس تمام وجود او را فراگرفت/ بر وجود او مستولی شد.
——————————————
6️⃣ Hold
«تحمل کردن»
♡ This nail won't hold the mirror.
این میخ نمیتواند (وزن) آینه را تحمل کند.
——————————————
7️⃣ Hold
«دانستن»
♡ He doesn't hold himself responsible.
خودش را مسئول نمیداند.
——————————————
8️⃣ Hold
«رزرو کردن»
♡ He called the hotel and asked to hold a room for him.
با هتل تماس گرفت و اتاقی برای خودش رزرو کرد.
——————————————
9️⃣ Hold
«جلب کردن»
♡ A community that holds young people....
جامعهای که جوانان را جلب میکند...
1️⃣ Hold
«حفظ کردن، نگه داشتن»
♡ They held the fort against all attacks.
قلعه/ دِژ را در مقابل حملات دشمن نگه داشتند.
——————————————
2️⃣ Hold
:«پنداشتن، تلقی کردن»
♡ They held the man to be fool.
آن مرد را احمق میپنداشتند.
——————————————
3️⃣ Hold
«گنجایش داشتن»
♡ This barrel holds 25 litres.
این بُشکه 25 لیتر گنجایش دارد.
——————————————
4️⃣ Hold
«برگزار کردن»
♡ They held the games in the afternoon.
بازیها را عصر برگزار کردند.
——————————————
5️⃣ Hold
«مستولی شدن»
♡ A fear suddenly held him.
ناگاه ترس تمام وجود او را فراگرفت/ بر وجود او مستولی شد.
——————————————
6️⃣ Hold
«تحمل کردن»
♡ This nail won't hold the mirror.
این میخ نمیتواند (وزن) آینه را تحمل کند.
——————————————
7️⃣ Hold
«دانستن»
♡ He doesn't hold himself responsible.
خودش را مسئول نمیداند.
——————————————
8️⃣ Hold
«رزرو کردن»
♡ He called the hotel and asked to hold a room for him.
با هتل تماس گرفت و اتاقی برای خودش رزرو کرد.
——————————————
9️⃣ Hold
«جلب کردن»
♡ A community that holds young people....
جامعهای که جوانان را جلب میکند...
به انگلیسی بگیم " جات خالی بود"
💚 You were missed
جات خالی بود😍😍😍😍
💚 You are missed
جات الان خالیه😍😍😍🥺
💚 We had a lot of fun at the party yesterday. You were missed.
دیروز در مهمانی خیلی به ما خوش گذشت، جات خالی بود.
💚 You were missed
جات خالی بود😍😍😍😍
💚 You are missed
جات الان خالیه😍😍😍🥺
💚 We had a lot of fun at the party yesterday. You were missed.
دیروز در مهمانی خیلی به ما خوش گذشت، جات خالی بود.
❇️ #اصطلاحات با خدا (God)
🔰🔰🔰🔰🔰
💜 For the love God بخاطر خدا
💜 Honest to God بخدا ، خدا شاهده
💜 Foe God 's sake محض رضای خدا
💜 God willing ان شاالله
💜 God damn you خدا لعنتت کنه
💜 Swear to God به خدا قسم
💜 God blest me استغفرالله
💜 God forbid خدا نکند
💜 feath in God اعتقادبه خدا
💜 servants of God بندگان خدا
💜 trust in God اعتماد / توکل بخدا
💜 thank God خدا رو شکر
💜 God bless you
خدا تو را برکت بدهد ، خدا عمرت بده
💜 God granted her wish
خدا حاجت او را برآورد
💜 God helps those who help themselves
از تو حرکت از خدا برکت
💜 God rest his soul
خدا او را بیامرزد ، خدا رحمتش کنه
🔰🔰🔰🔰🔰
💜 For the love God بخاطر خدا
💜 Honest to God بخدا ، خدا شاهده
💜 Foe God 's sake محض رضای خدا
💜 God willing ان شاالله
💜 God damn you خدا لعنتت کنه
💜 Swear to God به خدا قسم
💜 God blest me استغفرالله
💜 God forbid خدا نکند
💜 feath in God اعتقادبه خدا
💜 servants of God بندگان خدا
💜 trust in God اعتماد / توکل بخدا
💜 thank God خدا رو شکر
💜 God bless you
خدا تو را برکت بدهد ، خدا عمرت بده
💜 God granted her wish
خدا حاجت او را برآورد
💜 God helps those who help themselves
از تو حرکت از خدا برکت
💜 God rest his soul
خدا او را بیامرزد ، خدا رحمتش کنه
💟 تلفظ D در انگلیسی
🪁 حرف D در سه جا صدای " ج " میدهد :
🪁 D + r در همه کلمات
Drink
Drive
Dream
Android
★★★★★★★★★
🪁 D + y در جمله
What did you do?
Where did you go?
When did you go?
Why did you stay?
★★★★★★★★★
🪁 D + u در بعضی کلمات
Education آموزش
Gradual تدریجی
Graduate فارغ التحصیل
Individual شخصی
Proceduer روند
Modual پیمانه
Schedule برنامه زمانی
🪁 حرف D در سه جا صدای " ج " میدهد :
🪁 D + r در همه کلمات
Drink
Drive
Dream
Android
★★★★★★★★★
🪁 D + y در جمله
What did you do?
Where did you go?
When did you go?
Why did you stay?
★★★★★★★★★
🪁 D + u در بعضی کلمات
Education آموزش
Gradual تدریجی
Graduate فارغ التحصیل
Individual شخصی
Proceduer روند
Modual پیمانه
Schedule برنامه زمانی
🧩 فعل بعد از Resign
🔹 The chairman has resigned to make way for a younger man.
رئیس استعفا کرده است تا راه را برای فردی جوان باز کند.
🔹The chairman has resigned to making way for a younger man.
🔹رئیس راضی شد که راه را برای فردی جوان باز کند.
🔹 The chairman has resigned to make way for a younger man.
رئیس استعفا کرده است تا راه را برای فردی جوان باز کند.
🔹The chairman has resigned to making way for a younger man.
🔹رئیس راضی شد که راه را برای فردی جوان باز کند.
🌈 بررسی جایگاه صفت و تأثیر آن
The stars visible
Or
The visible stars
☂ هرگاه «صفت» پس از اسم بیاید, بر حالت یا وضعیتی دلالت میکند که ثابت و همیشگی است؛ پس:
The stars visible
ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند
☂ اما اگر صفت پیش از اسم بیاید، دلالت میکند بر صفتی لحظهای و موقعیتی.
The visible stars
ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قابل رؤیتاند
Rivers navigable
رودهایی که همیشه قابل کشتیرانی هستند
Navigable rivers
رودهایی که در فصلهایی از سال قابل کشتیرانیاند
#نکته: گاهی هم علت آمدنِ صفت پس از اسم، این است که هر دو با هم عبارتی اصطلاحی تشکیل میدهد:
☂ court martial دادگاه نظامی
☂ heir apparent وارث مسلم
☂ attorney general دادستان کل
☂ the person opposite طرف مقابل
☂ blood loyal خون پادشاهی
The stars visible
Or
The visible stars
☂ هرگاه «صفت» پس از اسم بیاید, بر حالت یا وضعیتی دلالت میکند که ثابت و همیشگی است؛ پس:
The stars visible
ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند
☂ اما اگر صفت پیش از اسم بیاید، دلالت میکند بر صفتی لحظهای و موقعیتی.
The visible stars
ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قابل رؤیتاند
Rivers navigable
رودهایی که همیشه قابل کشتیرانی هستند
Navigable rivers
رودهایی که در فصلهایی از سال قابل کشتیرانیاند
#نکته: گاهی هم علت آمدنِ صفت پس از اسم، این است که هر دو با هم عبارتی اصطلاحی تشکیل میدهد:
☂ court martial دادگاه نظامی
☂ heir apparent وارث مسلم
☂ attorney general دادستان کل
☂ the person opposite طرف مقابل
☂ blood loyal خون پادشاهی
✴️ جملات سوالی ِ پر کاربرد
🪐 What to do? چکار کنیم؟
🪐What to say? چی بگیم؟
🪐What to buy? چی بخریم؟
🪐When to come? کی بیایم؟
🪐How to say? چطور بگیم؟
🪐Why to go? چرا بریم؟
🪐What to think? به چی فکر کنیم؟
🪐What to eat? چی بخوریم؟
🪐How to sleep? چطور بخوابیم؟
🪐 How to read? چطور بخوانیم؟
🪐 what to read? چی بخوانیم؟
🪐 What to write? چی بنویسیم؟
🪐 What to do? چکار کنیم؟
🪐What to say? چی بگیم؟
🪐What to buy? چی بخریم؟
🪐When to come? کی بیایم؟
🪐How to say? چطور بگیم؟
🪐Why to go? چرا بریم؟
🪐What to think? به چی فکر کنیم؟
🪐What to eat? چی بخوریم؟
🪐How to sleep? چطور بخوابیم؟
🪐 How to read? چطور بخوانیم؟
🪐 what to read? چی بخوانیم؟
🪐 What to write? چی بنویسیم؟
✳️ #رنگها در #اصطلاحات (1) :
🔰🔰🔰🔰🔰
🩷 Be in the pink
چاق و چله بودن ، سرحال و قبراق بودن
❤️ To be in the red
بدهکار بودن ، حساب منفی داشتن ، بد حساب بودن
🖤 Be in the black
موجودي داشتن...خوش حساب بودن
❤️ Catch someone red handed
سر بزنگاه کسی را گرفتن ، مچ کسی را گرفتن
🤍 White lie
دروغ مصلحت آمیز
❤️ Get out of the red
از زیر بار قرض بیرون امدن
❤️ Red carpet
پذیرایی مخصوص
🌹Rose-colored spectacles
عینک خوش بینی
🤎 In a brown study
در عالم هپروت
💚 To give someone the green light
چراغ سبز نشان دادن
💙Out of the blue
مثل اجل معلق
🤍 A white elephant
گران ، پر دردسر ، بی خاصیت
🔰🔰🔰🔰🔰
🩷 Be in the pink
چاق و چله بودن ، سرحال و قبراق بودن
❤️ To be in the red
بدهکار بودن ، حساب منفی داشتن ، بد حساب بودن
🖤 Be in the black
موجودي داشتن...خوش حساب بودن
❤️ Catch someone red handed
سر بزنگاه کسی را گرفتن ، مچ کسی را گرفتن
🤍 White lie
دروغ مصلحت آمیز
❤️ Get out of the red
از زیر بار قرض بیرون امدن
❤️ Red carpet
پذیرایی مخصوص
🌹Rose-colored spectacles
عینک خوش بینی
🤎 In a brown study
در عالم هپروت
💚 To give someone the green light
چراغ سبز نشان دادن
💙Out of the blue
مثل اجل معلق
🤍 A white elephant
گران ، پر دردسر ، بی خاصیت
✳️ کاربرد #رنگها در واژگان اصطلاحی (۲)
🔰🔰🔰🔰🔰
⬜️ Gray bearded ریش سفید
⬜️ Blank cheque چک سفید
⬜️ Blank verse شعر بی قافیه ، شعر سفید
⬜️ Kerosene oil نفت خام
⬜️ French bread نان سفید
⬜️ White hot هیجان زده
⬜️ White paper گزارش رسمی دولتی
⬜️ White face رنگ پریده
⬜️ White chip بی اهمیت
⬜️ White tie لباس رسمی آقایان
⬜️ White coffee شیر قهوه
⬜️ White magic جارو
⬜️ White livered ترسو
🔰🔰🔰🔰🔰
⬜️ Gray bearded ریش سفید
⬜️ Blank cheque چک سفید
⬜️ Blank verse شعر بی قافیه ، شعر سفید
⬜️ Kerosene oil نفت خام
⬜️ French bread نان سفید
⬜️ White hot هیجان زده
⬜️ White paper گزارش رسمی دولتی
⬜️ White face رنگ پریده
⬜️ White chip بی اهمیت
⬜️ White tie لباس رسمی آقایان
⬜️ White coffee شیر قهوه
⬜️ White magic جارو
⬜️ White livered ترسو