💟 نکته ای از زمان حال کامل
💎 یه چیزی هم از ترامپ یاد بگیریم😏🤔
یه ساختار خوشگل🥰
وقتی زلنسکی میخواد سوال رو جواب بده و توضیح بده
ترامپ رییس جمهور یه مملکت رو با خاک یکسان میکنه و میگه:
☆ You 've done a lot of talking.
یعنی تو زیاد حرف زدی.🤨
ساختار :
F =فاعل+ has /have + done + doing sth
💎 (زمان حال کامل) برای کاری که انجامش مدت زمان زیادی طول کشیده
☆ We have done a lot of sleeping.
ما زیادی خوابیدیم(مدت زمان زیادی خواب بودیم)
☆You ' ve done a lot of working.
خیلی کار میکنی.
☆ She has done a lot of helping others.
او خیلی به بقیه کمک میکنه.
💎 یه چیزی هم از ترامپ یاد بگیریم😏🤔
یه ساختار خوشگل🥰
وقتی زلنسکی میخواد سوال رو جواب بده و توضیح بده
ترامپ رییس جمهور یه مملکت رو با خاک یکسان میکنه و میگه:
☆ You 've done a lot of talking.
یعنی تو زیاد حرف زدی.🤨
ساختار :
F =فاعل+ has /have + done + doing sth
💎 (زمان حال کامل) برای کاری که انجامش مدت زمان زیادی طول کشیده
☆ We have done a lot of sleeping.
ما زیادی خوابیدیم(مدت زمان زیادی خواب بودیم)
☆You ' ve done a lot of working.
خیلی کار میکنی.
☆ She has done a lot of helping others.
او خیلی به بقیه کمک میکنه.
❇️ کاربرد فعل bring در جمله
✏️What brings you here?
✏️What brings you here tonight?
✏️با توجه به موقعیت bring میتوانیم از گذشته فعل هم استفاده کنیم
✏️What brought you here?
چه اتفاقی افتاده که الان اینجایی؟
مثال بیشتر برای این فعل :
✏️What brings you here to this conference?
تو توی این کنفرانس چیکار میکنی؟
✏️What brings you here to my office?
توی دفتر من چیکار میکنی؟
✏️What brings you here to the party?
چی باعث شده به این مهمونی بیای؟[تو اینجا چکار میکنی؟]
✏️What brings you here?
✏️What brings you here tonight?
✏️با توجه به موقعیت bring میتوانیم از گذشته فعل هم استفاده کنیم
✏️What brought you here?
چه اتفاقی افتاده که الان اینجایی؟
مثال بیشتر برای این فعل :
✏️What brings you here to this conference?
تو توی این کنفرانس چیکار میکنی؟
✏️What brings you here to my office?
توی دفتر من چیکار میکنی؟
✏️What brings you here to the party?
چی باعث شده به این مهمونی بیای؟[تو اینجا چکار میکنی؟]
🌸 يا مقلب القلوب و الابصار
🌸 يا مدبر اللیل و النهار
🌸 يا محول الحول و الاحوال
🌸 حول حالنا الی احسن الحال
📝سال نو و ماه رمضان(شب قدر)، هر دو آیینهای از رحمتِ بیکرانِ حقاند. در این آیینهها، خود را باز بینیم و شکرگزارِ این لحظههای ناب باشیم؛ شبهای قدر را دریابیم، زمانی که آسمان به زمین نزدیکتر است و دلها به آسمان.
🌹 ما با افتخار یک ایرانی مسلمان هستیم، و این هویت را هیچکسی نمیتواند از هم جدا کند. سالِ ۱۴۰۴ هجری خورشیدی بر تمامی شما عزیزان فرخنده و مبارک باد. امیدواریم زیر سایه مولا علی(ع) سالی پر خیر و برکت، پر از رزق و روزی ، سلامتی و عافیت طلبی را در پیش داشته باشید🌹
🌸 يا مدبر اللیل و النهار
🌸 يا محول الحول و الاحوال
🌸 حول حالنا الی احسن الحال
📝سال نو و ماه رمضان(شب قدر)، هر دو آیینهای از رحمتِ بیکرانِ حقاند. در این آیینهها، خود را باز بینیم و شکرگزارِ این لحظههای ناب باشیم؛ شبهای قدر را دریابیم، زمانی که آسمان به زمین نزدیکتر است و دلها به آسمان.
🌹 ما با افتخار یک ایرانی مسلمان هستیم، و این هویت را هیچکسی نمیتواند از هم جدا کند. سالِ ۱۴۰۴ هجری خورشیدی بر تمامی شما عزیزان فرخنده و مبارک باد. امیدواریم زیر سایه مولا علی(ع) سالی پر خیر و برکت، پر از رزق و روزی ، سلامتی و عافیت طلبی را در پیش داشته باشید🌹
❇️ جملات روزمره و پر کاربرد (۴۱) :
🪻Where do you work?
ﮐﺠﺎ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
🪻I have a part-time job in a gas station.
ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﭘﻤﭗ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺩﺍﺭﻡ.
🪻Where did you put it?
ﮐﺠﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺶ؟
🪻It is in my pencil case.
توی ﺟﺎﻣﺪﺍﺩی ام است.
🪻What are you going?
ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ؟
🪻What were you going?
ﮐﺠﺎ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯽ؟
🪻Where are we going to meet?
ﮐﺠﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ؟
🪻Meet us is front of the theater.
ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ.
🪻Where did you learn to rollerblade?
ﮐﺠﺎ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺍﺳﮑﯿﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ.
🪻Where is he from?
اهل کجاست؟
🪻Where do you work?
ﮐﺠﺎ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
🪻I have a part-time job in a gas station.
ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﭘﻤﭗ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺩﺍﺭﻡ.
🪻Where did you put it?
ﮐﺠﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺶ؟
🪻It is in my pencil case.
توی ﺟﺎﻣﺪﺍﺩی ام است.
🪻What are you going?
ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ؟
🪻What were you going?
ﮐﺠﺎ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯽ؟
🪻Where are we going to meet?
ﮐﺠﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ؟
🪻Meet us is front of the theater.
ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ.
🪻Where did you learn to rollerblade?
ﮐﺠﺎ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺍﺳﮑﯿﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ.
🪻Where is he from?
اهل کجاست؟
تفاوت
Last
The last
Late
......
🪷#Last (n) گذشته ، پیش، قبل
Last night, last month, last week
🪷#Last (v) طول کشیدن، دوام آوردن
It won't last long. زیاد طول نمیکشه
Food lasts longer in the refrigerator.
غذا در یخچال بیشتر دوام می آورد.
🪷#The last آخرین
The last part, the last time
🪷#The lastest جدیدترین
The lastest news, the lastest technology
🪷#Late دیر، دیرهنگام
Why are you late?
Late in the evening.
It was a late decision.
🪷#Later "بعدا
See you later, a few minutes later
🪷#Lately اخیرا
I haven't seen him lately.
Lately, he seems very worried.
🪷#Latter بعدی، آخری
You can go to the shop or buy it alone. The former takes more time, the later is more expensive.
Last
The last
Late
......
🪷#Last (n) گذشته ، پیش، قبل
Last night, last month, last week
🪷#Last (v) طول کشیدن، دوام آوردن
It won't last long. زیاد طول نمیکشه
Food lasts longer in the refrigerator.
غذا در یخچال بیشتر دوام می آورد.
🪷#The last آخرین
The last part, the last time
🪷#The lastest جدیدترین
The lastest news, the lastest technology
🪷#Late دیر، دیرهنگام
Why are you late?
Late in the evening.
It was a late decision.
🪷#Later "بعدا
See you later, a few minutes later
🪷#Lately اخیرا
I haven't seen him lately.
Lately, he seems very worried.
🪷#Latter بعدی، آخری
You can go to the shop or buy it alone. The former takes more time, the later is more expensive.
🖍 عبارات مهم و کاربردی در کلاس درس :
🏫 Pass with flying colors
با نمره عالی قبول شدن؛ موفق شدن
🏫 Bookworm.
کسی که علافه وافر به مطالعه دارد، خرخون
🏫 Brainstorm something.
ایده پردازی، بارش فکری
🏫 Skip class / play hooky
سر کلاس نرفتن (پیچوندن کلاس و جیم زدن از مدرسه)
🏫 Teacher’s pet
شاگرد مورد علاقه و مورد توجه معلم
🏫 As easy as ABC
بسیار آسان
🏫 Cover a lot of ground.
مرور مطالب زیاد یا بحث درمورد موضوعات مختلف
🏫 Hit the book
خیلی سخت مطالعه کردن
🏫 Eager beaver
دانش آموز سخت کوش و پر تلاش
🏫 Copycat
شاگردی که کار و نوشته های دیگران را کپی میکند.
🏫 Dropout
دانش آموز ترک تحصیل کرده
🏫 Sorry for being late
ببخشید دیر کردم.
🏫 What page are we on?
صفحه چندیم؟
🏫 I have a question.
یک سوال دارم .
🏫Could you repeat it please?
میشه لطفا دوباره تکرار کنید؟
🏫 Pass with flying colors
با نمره عالی قبول شدن؛ موفق شدن
🏫 Bookworm.
کسی که علافه وافر به مطالعه دارد، خرخون
🏫 Brainstorm something.
ایده پردازی، بارش فکری
🏫 Skip class / play hooky
سر کلاس نرفتن (پیچوندن کلاس و جیم زدن از مدرسه)
🏫 Teacher’s pet
شاگرد مورد علاقه و مورد توجه معلم
🏫 As easy as ABC
بسیار آسان
🏫 Cover a lot of ground.
مرور مطالب زیاد یا بحث درمورد موضوعات مختلف
🏫 Hit the book
خیلی سخت مطالعه کردن
🏫 Eager beaver
دانش آموز سخت کوش و پر تلاش
🏫 Copycat
شاگردی که کار و نوشته های دیگران را کپی میکند.
🏫 Dropout
دانش آموز ترک تحصیل کرده
🏫 Sorry for being late
ببخشید دیر کردم.
🏫 What page are we on?
صفحه چندیم؟
🏫 I have a question.
یک سوال دارم .
🏫Could you repeat it please?
میشه لطفا دوباره تکرار کنید؟
#Idiom
✍ as right as rain
سالم و سر حال
>> All you need is rest and fresh air and you'll be as right as rain.
تو فقط به استراحت و هوای تازه نیاز داری..و اون وقت سالم و سر حال خواهی بود.
>> Today I feel as right as rain..
امروز احساس میکنم سالم و سر حالم.
✍ as right as rain
سالم و سر حال
>> All you need is rest and fresh air and you'll be as right as rain.
تو فقط به استراحت و هوای تازه نیاز داری..و اون وقت سالم و سر حال خواهی بود.
>> Today I feel as right as rain..
امروز احساس میکنم سالم و سر حالم.
💎 معانی مختلف Mean
🔰🔰🔰🔰
to mean /miːn/ فعل
🍟 "به معنای (چیزی) بودن" ، " معنا داشتن"
to mean (that)…
به این معنی بودن که ...
◇The flashing light means (that) you must stop.
چراغ چشمکزن به این معنی است که باید توقف کنید.
◇What does something mean?
... به چه معناست؟
◇What does this sentence mean?
این جمله به چه معناست؟
◇The red light means stop.
چراغ قرمز به معنی توقف است.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"منظور داشتن"
◇We went there in May - I mean June.
ما ماه مه به آنجا رفتیم؛ منظورم ژوئن بود.
◇What is meant by ...?
منظور از ... چیست؟
◇What is meant by ‘batch processing’?
منظور از "پردازش دستهای" چیست؟
◇What did he mean by that remark?
چه منظوری از آن حرف داشت [منظورش از آن حرف چه بود]؟
◇What she means is that there's no point in waiting here.
منظور او این است که اینجا صبرکردن فایدهای ندارد.
◇I always found him a little strange, if you know what I mean.
او همیشه به نظر من کمی عجیب بود، اگر متوجه منظور من شوی.
◇ I know what you mean. I hated learning to drive too.
منظورت را درک میکنم. من هم از یادگرفتن رانندگی متنفر بودم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟 "اهمیت داشتن" ، "ارزش داشتن"
◇He means everything to me.
او برای من خیلی اهمیت دارد.
◇ I mean nothing to her.
من برایش هیچ اهمیتی ندارم.
◇$20 means a lot when you live on $100 a week.
20 دلار خیلی اهمیت دارد، وقتی با هفتهای 100 دلار زندگی میکنید.
◇Her children mean the world to her.
بچههایش یک دنیا برای او اهمیت دارند.
◇Money means nothing to him.
پول برای او هیچ ارزشی ندارد.
◇Your friendship means a great deal to me.
دوستی تو برای من خیلی اهمیت دارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"قصد داشتن"
◇He means trouble.
او قصدش دردسر درست کردن است.
◇Don't be upset—I'm sure she meant it as a compliment.
ناراحت نباش؛ مطمئنم او قصدش تعریف کردن بود.
◇ I didn’t mean to hurt you.
قصد نداشتم به شما آسیب بزنم.
◇I meant to call you, but I forgot.
قصد داشتم [میخواستم] بهت زنگ بزنم، اما فراموش کردم.
◇ She means to succeed.
او قصد دارد (که) موفق شود.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"پست فطرت" ، "بدجنس"
◇She has a mean daughter.
او یک دختر پستفطرت دارد.
◇She has a mean mother.
او مادری بدجنس دارد.
◇Don't be so mean to your little brother!
اینقدر با برادر کوچکترت بدجنس نباش!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"میانگین" ، " متوسط" ، "معدل"
◇The participants in the study had a mean age of 35 years.
میانگین سن شرکتکنندگان آن مطالعه 35 سال بود.
◇What is the mean annual temperature in Los Angeles?
دمای متوسط سالانه در لسآنجلس چقدر است؟
◇Calculate the mean of all three samples.
میانگین هر سه نمونه را محاسبه کنید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟 "خسیس"
◇She felt mean not giving a tip.
او با [بهخاطر] ندادن انعام، احساس خسیسبودن کرد.
◇She's always been mean with money.
او همیشه در پول خرجکردن خسیس بوده است.
🔰🔰🔰🔰
to mean /miːn/ فعل
🍟 "به معنای (چیزی) بودن" ، " معنا داشتن"
to mean (that)…
به این معنی بودن که ...
◇The flashing light means (that) you must stop.
چراغ چشمکزن به این معنی است که باید توقف کنید.
◇What does something mean?
... به چه معناست؟
◇What does this sentence mean?
این جمله به چه معناست؟
◇The red light means stop.
چراغ قرمز به معنی توقف است.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"منظور داشتن"
◇We went there in May - I mean June.
ما ماه مه به آنجا رفتیم؛ منظورم ژوئن بود.
◇What is meant by ...?
منظور از ... چیست؟
◇What is meant by ‘batch processing’?
منظور از "پردازش دستهای" چیست؟
◇What did he mean by that remark?
چه منظوری از آن حرف داشت [منظورش از آن حرف چه بود]؟
◇What she means is that there's no point in waiting here.
منظور او این است که اینجا صبرکردن فایدهای ندارد.
◇I always found him a little strange, if you know what I mean.
او همیشه به نظر من کمی عجیب بود، اگر متوجه منظور من شوی.
◇ I know what you mean. I hated learning to drive too.
منظورت را درک میکنم. من هم از یادگرفتن رانندگی متنفر بودم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟 "اهمیت داشتن" ، "ارزش داشتن"
◇He means everything to me.
او برای من خیلی اهمیت دارد.
◇ I mean nothing to her.
من برایش هیچ اهمیتی ندارم.
◇$20 means a lot when you live on $100 a week.
20 دلار خیلی اهمیت دارد، وقتی با هفتهای 100 دلار زندگی میکنید.
◇Her children mean the world to her.
بچههایش یک دنیا برای او اهمیت دارند.
◇Money means nothing to him.
پول برای او هیچ ارزشی ندارد.
◇Your friendship means a great deal to me.
دوستی تو برای من خیلی اهمیت دارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"قصد داشتن"
◇He means trouble.
او قصدش دردسر درست کردن است.
◇Don't be upset—I'm sure she meant it as a compliment.
ناراحت نباش؛ مطمئنم او قصدش تعریف کردن بود.
◇ I didn’t mean to hurt you.
قصد نداشتم به شما آسیب بزنم.
◇I meant to call you, but I forgot.
قصد داشتم [میخواستم] بهت زنگ بزنم، اما فراموش کردم.
◇ She means to succeed.
او قصد دارد (که) موفق شود.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"پست فطرت" ، "بدجنس"
◇She has a mean daughter.
او یک دختر پستفطرت دارد.
◇She has a mean mother.
او مادری بدجنس دارد.
◇Don't be so mean to your little brother!
اینقدر با برادر کوچکترت بدجنس نباش!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟"میانگین" ، " متوسط" ، "معدل"
◇The participants in the study had a mean age of 35 years.
میانگین سن شرکتکنندگان آن مطالعه 35 سال بود.
◇What is the mean annual temperature in Los Angeles?
دمای متوسط سالانه در لسآنجلس چقدر است؟
◇Calculate the mean of all three samples.
میانگین هر سه نمونه را محاسبه کنید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍟 "خسیس"
◇She felt mean not giving a tip.
او با [بهخاطر] ندادن انعام، احساس خسیسبودن کرد.
◇She's always been mean with money.
او همیشه در پول خرجکردن خسیس بوده است.
📺 معادل "خرت و پرت" در انگلیسی
📻 Bits and pieces
خرت و پرت
👉 Any small things of various kinds
وسایل خرده ریز ، آت و آشغال
>> She picked up all her bits and pieces and left
همه خرت و پرتاشو جمع کرد و رفت.
>> What are all these bits and pieces for?
این همه خرت و پرت برای چیه؟
📻 Bits and pieces
خرت و پرت
👉 Any small things of various kinds
وسایل خرده ریز ، آت و آشغال
>> She picked up all her bits and pieces and left
همه خرت و پرتاشو جمع کرد و رفت.
>> What are all these bits and pieces for?
این همه خرت و پرت برای چیه؟