در میانه اخبار جنگ، فراموش کردیم که این مرد هم در پایانِ جنگ، نقشی هرچند حاشیه ای و غیرمستقیم داشت!
ایشان جروم پاول رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) است! کمک ایشان به پایان جنگ، مدیریت جلسه اخیر فدرال رزرو در نگه داشتن نرخ بهره دلار در نرخ بالای فعلی، یعنی 4.25% تا 4.5% و عدم تمکین به ترامپ برای کاهش اون بود!
به طور تاریخی آمریکا هر بار جنگ کرده، نرخ بهره پایین بوده یا پایین آورده شده تا هزینه مالی جنگ پایین بیاد! اگرچه معمولا این خودش بحران های مالی رو در سال های بعد از اون رقم زده. نمونه بارز اون هم نرخ بهره پایین در ابتدای جنگ افغانستان و عراق بود که در نهایت منجر به حباب مسکن و بحران مالی سال 2008 شد.
پاول با ایستادگی محکم در مقابل ترامپ برای کاهش نرخ بهره، به نوعی غیرمستقیم، جنگ طلب ها رو هم ناامید کرد! البته استدلال های پاول همه اقتصادی و معطوف به تورم آمریکا بودند. اما خوب خود جنگ و حتی سایه اش هم تورم زاست و کاهش نرخ بهره در این شرایط، توجیهی نداره! یادمون باشه با توجه به روند کاهشی تورم آمریکا، پاول به راحتی می تونست جلسه فدرال رزرو رو جور دیگه ای مدیریت کنه و نتیجه دیگه ای ازش دربیاره!
ایشان جروم پاول رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) است! کمک ایشان به پایان جنگ، مدیریت جلسه اخیر فدرال رزرو در نگه داشتن نرخ بهره دلار در نرخ بالای فعلی، یعنی 4.25% تا 4.5% و عدم تمکین به ترامپ برای کاهش اون بود!
به طور تاریخی آمریکا هر بار جنگ کرده، نرخ بهره پایین بوده یا پایین آورده شده تا هزینه مالی جنگ پایین بیاد! اگرچه معمولا این خودش بحران های مالی رو در سال های بعد از اون رقم زده. نمونه بارز اون هم نرخ بهره پایین در ابتدای جنگ افغانستان و عراق بود که در نهایت منجر به حباب مسکن و بحران مالی سال 2008 شد.
پاول با ایستادگی محکم در مقابل ترامپ برای کاهش نرخ بهره، به نوعی غیرمستقیم، جنگ طلب ها رو هم ناامید کرد! البته استدلال های پاول همه اقتصادی و معطوف به تورم آمریکا بودند. اما خوب خود جنگ و حتی سایه اش هم تورم زاست و کاهش نرخ بهره در این شرایط، توجیهی نداره! یادمون باشه با توجه به روند کاهشی تورم آمریکا، پاول به راحتی می تونست جلسه فدرال رزرو رو جور دیگه ای مدیریت کنه و نتیجه دیگه ای ازش دربیاره!
جانفشانی برای حق یا معامله با قُلدر؟!
یکی از شوک های فرهنگی یا در حقیقت سیاسی من در خارج از ایران این بود که دیدم کشورهای غربی چقدر در برابر قلدری، بخصوص از سمت زورمندتر از خودشون مثل آمریکا، به جای شاخ و شونه کشیدن و اعاده حیثیت و کش دادن، سیاست مدارا و معامله رو پیش می گیرند!
مثلا چند سال پیش در زمان اوباما، آمریکا به سوییس فشار آورد که اطلاعات آمریکایی هایی رو که در سوییس حساب بانکی مخفی داشتند و احتمالا فرار مالیاتی و پولشویی می کردند، به دولت آمریکا بده که این درخواست برخلاف قانون رازداری بانکی در سوییس بود. محض اطلاع اینکه قانون رازداری بانکی برای سوییسی ها کم از حق غنی سازی برای ایران نبود، بلکه حتی ناموسی تر!! قدمتی حدود 200 ساله داشت و عامل تمایز و رشد بانکداری سوییس تو دنیا بود!
اما وقتی کار به اینجا رسید که آمریکا تهدید کرد که یا سوییس این کار رو می کنه یا نظام بانکیش تحریم میشه، خیلی شیک و سریع در مجلس سوییس قانونی رو با رای اکثریت گذرونند که به رازداری بانکی در سوییس خاتمه داد و اطلاعات آمریکایی ها فورا به دولت آمریکا داده شد! هیچکسی هم در سوییس اعتراضی نکرد و بر علیه این تصمیم رفراندوم راه ننداخت، چیزی که در سوییس بسیار مرسومه! حتی 100 هزار امضا هم بر علیه این تصمیم جمع نشد! به نوعی حتی مردم کف خیابان هم سریع قبول کردند که در برابر زورگویی آمریکا بهتره معامله کنند تا اوضاع بدتر نشه!
نمونه دیگه و موخِرش هم رفتار ترامپ با تمامیت ارضی کانادا و یا گرین لند بود. تقریبا صحبت های تند اولیه، سریع تبدیل به ادبیات مذاکره شد! در حالیکه می توانست تبدیل به یک بحران دیپلماتیک، قطع روابط، اشغال سفارت 🤦🏻♂️ و روند ناپایانی از تهدید و مطالبه حق و مجازات آمریکا برای این خطا باشه!
اینها رو گفتم که بگم واقعیت اینه که در طول تاریخ، ما ایرانی ها در برابر قلدری، به طور آرمانگرایانه و به هر قیمتی که شده، فقط به حق و حقیقت فکر کردیم! اینکه چون این حق ماست، باید براش بجنگیم و نباید کوتاه بیاییم و از دادن هیچ هزینه ای، حتی جان و تمامیت ارضی کشور هم ابایی نداشته باشیم! جنگ های ایران و روس در زمان فتحعلی شاه نمونه های بارز این استدلال بودند که چون حق با ماست، چون روس ها متجاوز بودند، باید حقشان رو کف دستشون بذاریم و شد آن ماجرای درگیری 1 کُرور با 600 کُرور (برگرفته از استدلال خردمندانه قائم مقام فراهانی) که در نهایت به شکست دوباره ایران و جدایی سرزمین های بیشتر منتهی شد! یا ماجرای ملی شدن صنعت نفت و اصرار مصدق به انجام کاری که فکر می کرد، حق ملت ماست! چیزی که در نهایت منجر به کودتای خارجی ها و از دست رفتن تمامی دستاوردهای ملی کردن صنعت نفت برای سال ها و در نهایت انقلاب 57 شد! کودتایی که هنوز در خاطر ما ایرانی ها هست!
این روزها هم صدای نظام همان صداست! چون غنی سازی حق ماست هر بهایی برایش دادن، ایرادی ندارد! چون خواست طرف مقابل قلدری است، چون متجاوز است، ایستادگی و عدم نرمش در برابرش به هر قیمتی لازم و حتی مقدس است!
یک دلیل کج فهمی غربی ها از منظور نظام فعلی و قبلی های ایران فکر میکنم همین باشه که خودشون در موارد مشابه یک هزینه-فایده می کنند و کار در یک deal تمام میشه! البته قبلا اینجوری نبودند اما بعد از جنگ جهانی دوم خیلی عوض شدند! اما طرف ایرانی گویا در این غنی سازی چیزی داره که حاضر نیست حتی وقتی به کشورش حمله نظامی میشه، ازش بگذره! اونها به نیت نظام شک دارند ولی من معتقدم ما ممکنه که در این آرمانگرایی ایرانی برای اعاده حقوق در برابر قلدر افتاده باشیم! اینکه چون حق ماست، قابل مذاکره نیست! چون حق ماست، خط قرمز ماست! چون حق ماست، هر هزینه ای هم بدیم ایرادی ندارد! این دیدگاهیه که بخش عمده جامعه ایرانی حداقل در طول تاریخ ازش حمایت کرده و گاه بی انتها ادامه اش داده!
ممکنه شاید قرن ها بعد، نسل های بعدِ ما آنچه این روزها اتفاق افتاده رو هنوز به دوش بکشند! همونطور که ما هنوز داستان ها و تاریخ های قرن های پیش رو به دوش می کشیم و از اونها رها نشدیم! کینه روس ها به خاطر گلستان و ترکمنچای و کینه از آمریکایی ها و انگلیسی ها به خاطر کودتای 28 مرداد، هنوز در دل خیلی ها هست! و البته در مواردی هنوز جامعه ایرانی گاهی به نتیجه قطعی هم نرسیده که چی می شد، بهتر بود:
آیا جانفشانی و جدا شدن بخش هایی از ایران به خاطر حق داشتن در برابر قُلدران درست بود یا بهتر بود که هزینه-فایده می شد و در ادامه، پذیرش معامله؟!
یکی از شوک های فرهنگی یا در حقیقت سیاسی من در خارج از ایران این بود که دیدم کشورهای غربی چقدر در برابر قلدری، بخصوص از سمت زورمندتر از خودشون مثل آمریکا، به جای شاخ و شونه کشیدن و اعاده حیثیت و کش دادن، سیاست مدارا و معامله رو پیش می گیرند!
مثلا چند سال پیش در زمان اوباما، آمریکا به سوییس فشار آورد که اطلاعات آمریکایی هایی رو که در سوییس حساب بانکی مخفی داشتند و احتمالا فرار مالیاتی و پولشویی می کردند، به دولت آمریکا بده که این درخواست برخلاف قانون رازداری بانکی در سوییس بود. محض اطلاع اینکه قانون رازداری بانکی برای سوییسی ها کم از حق غنی سازی برای ایران نبود، بلکه حتی ناموسی تر!! قدمتی حدود 200 ساله داشت و عامل تمایز و رشد بانکداری سوییس تو دنیا بود!
اما وقتی کار به اینجا رسید که آمریکا تهدید کرد که یا سوییس این کار رو می کنه یا نظام بانکیش تحریم میشه، خیلی شیک و سریع در مجلس سوییس قانونی رو با رای اکثریت گذرونند که به رازداری بانکی در سوییس خاتمه داد و اطلاعات آمریکایی ها فورا به دولت آمریکا داده شد! هیچکسی هم در سوییس اعتراضی نکرد و بر علیه این تصمیم رفراندوم راه ننداخت، چیزی که در سوییس بسیار مرسومه! حتی 100 هزار امضا هم بر علیه این تصمیم جمع نشد! به نوعی حتی مردم کف خیابان هم سریع قبول کردند که در برابر زورگویی آمریکا بهتره معامله کنند تا اوضاع بدتر نشه!
نمونه دیگه و موخِرش هم رفتار ترامپ با تمامیت ارضی کانادا و یا گرین لند بود. تقریبا صحبت های تند اولیه، سریع تبدیل به ادبیات مذاکره شد! در حالیکه می توانست تبدیل به یک بحران دیپلماتیک، قطع روابط، اشغال سفارت 🤦🏻♂️ و روند ناپایانی از تهدید و مطالبه حق و مجازات آمریکا برای این خطا باشه!
اینها رو گفتم که بگم واقعیت اینه که در طول تاریخ، ما ایرانی ها در برابر قلدری، به طور آرمانگرایانه و به هر قیمتی که شده، فقط به حق و حقیقت فکر کردیم! اینکه چون این حق ماست، باید براش بجنگیم و نباید کوتاه بیاییم و از دادن هیچ هزینه ای، حتی جان و تمامیت ارضی کشور هم ابایی نداشته باشیم! جنگ های ایران و روس در زمان فتحعلی شاه نمونه های بارز این استدلال بودند که چون حق با ماست، چون روس ها متجاوز بودند، باید حقشان رو کف دستشون بذاریم و شد آن ماجرای درگیری 1 کُرور با 600 کُرور (برگرفته از استدلال خردمندانه قائم مقام فراهانی) که در نهایت به شکست دوباره ایران و جدایی سرزمین های بیشتر منتهی شد! یا ماجرای ملی شدن صنعت نفت و اصرار مصدق به انجام کاری که فکر می کرد، حق ملت ماست! چیزی که در نهایت منجر به کودتای خارجی ها و از دست رفتن تمامی دستاوردهای ملی کردن صنعت نفت برای سال ها و در نهایت انقلاب 57 شد! کودتایی که هنوز در خاطر ما ایرانی ها هست!
این روزها هم صدای نظام همان صداست! چون غنی سازی حق ماست هر بهایی برایش دادن، ایرادی ندارد! چون خواست طرف مقابل قلدری است، چون متجاوز است، ایستادگی و عدم نرمش در برابرش به هر قیمتی لازم و حتی مقدس است!
یک دلیل کج فهمی غربی ها از منظور نظام فعلی و قبلی های ایران فکر میکنم همین باشه که خودشون در موارد مشابه یک هزینه-فایده می کنند و کار در یک deal تمام میشه! البته قبلا اینجوری نبودند اما بعد از جنگ جهانی دوم خیلی عوض شدند! اما طرف ایرانی گویا در این غنی سازی چیزی داره که حاضر نیست حتی وقتی به کشورش حمله نظامی میشه، ازش بگذره! اونها به نیت نظام شک دارند ولی من معتقدم ما ممکنه که در این آرمانگرایی ایرانی برای اعاده حقوق در برابر قلدر افتاده باشیم! اینکه چون حق ماست، قابل مذاکره نیست! چون حق ماست، خط قرمز ماست! چون حق ماست، هر هزینه ای هم بدیم ایرادی ندارد! این دیدگاهیه که بخش عمده جامعه ایرانی حداقل در طول تاریخ ازش حمایت کرده و گاه بی انتها ادامه اش داده!
ممکنه شاید قرن ها بعد، نسل های بعدِ ما آنچه این روزها اتفاق افتاده رو هنوز به دوش بکشند! همونطور که ما هنوز داستان ها و تاریخ های قرن های پیش رو به دوش می کشیم و از اونها رها نشدیم! کینه روس ها به خاطر گلستان و ترکمنچای و کینه از آمریکایی ها و انگلیسی ها به خاطر کودتای 28 مرداد، هنوز در دل خیلی ها هست! و البته در مواردی هنوز جامعه ایرانی گاهی به نتیجه قطعی هم نرسیده که چی می شد، بهتر بود:
آیا جانفشانی و جدا شدن بخش هایی از ایران به خاطر حق داشتن در برابر قُلدران درست بود یا بهتر بود که هزینه-فایده می شد و در ادامه، پذیرش معامله؟!
هنر گفتگو!
دو سه شب پیش در یکی از هیات های مربوط به ایام محرم در شهر ژنو سوییس، یکی از حاضران که از ایرانی های قدیمی سوییس است به مداح اصرار می کند که از ایران هم بخواند! در همین حال صاحب مجلس -که او هم از ایرانی های قدیمی سوییس است- با این کار مخالف است چون شیعیان افغان هم در جلسه حضور دارند و امام حسین فقط برای ایران نیست! آن یکی هم گفته اما ایران قلب شیعیان است و همین ایران پناهگاه اصلی شیعیان از جمله شیعیان افغانستان است!
بحث به سرعت بالا می گیرد! با فحاشی طرفین به یکدیگر ادامه می یابد و در نهایت با کتک کاری مختصر آنها و موافقین آنها در هیات خاتمه می یابد!
توجه کنید همه این اتفاقات در ژنو سوییس افتاده! 🤦🏻♂️
.
.
.
قابل انکار نیست که بخش عمده جامعه ایرانی در گفتگو و تعامل با دیگران مشکل دارد! حتی بچه هیاتی های معتقد زیر پرچم امام حسین، حتی بعد از دهه ها زندگی کردن در یکی از آزادترین و دموکراتیک ترین کشورهای دنیا نمی تونند با هم درست حرف بزنند و متمدنانه مسائلشون رو حل کنند! مذهبی ها رو گفتم، طرف غیر مذهبیش هم همینه!
حالا به رفتار و کردار و گفتار حاکمان ایران حداقل در یک صد سال قبل نگاه کنید! هم در سیاست داخلیشون و هم در سیاست خارجیشون! اگرچه با عقل سازگار نیست، اما در جامعه ایرانی، این تمامیت خواهی، حتی در جزیی ترین مسایل، تحکم نظر به طرف مقابل و حتی دست به یقه شدن، خیلی آشناست!
دو سه شب پیش در یکی از هیات های مربوط به ایام محرم در شهر ژنو سوییس، یکی از حاضران که از ایرانی های قدیمی سوییس است به مداح اصرار می کند که از ایران هم بخواند! در همین حال صاحب مجلس -که او هم از ایرانی های قدیمی سوییس است- با این کار مخالف است چون شیعیان افغان هم در جلسه حضور دارند و امام حسین فقط برای ایران نیست! آن یکی هم گفته اما ایران قلب شیعیان است و همین ایران پناهگاه اصلی شیعیان از جمله شیعیان افغانستان است!
بحث به سرعت بالا می گیرد! با فحاشی طرفین به یکدیگر ادامه می یابد و در نهایت با کتک کاری مختصر آنها و موافقین آنها در هیات خاتمه می یابد!
توجه کنید همه این اتفاقات در ژنو سوییس افتاده! 🤦🏻♂️
.
.
.
قابل انکار نیست که بخش عمده جامعه ایرانی در گفتگو و تعامل با دیگران مشکل دارد! حتی بچه هیاتی های معتقد زیر پرچم امام حسین، حتی بعد از دهه ها زندگی کردن در یکی از آزادترین و دموکراتیک ترین کشورهای دنیا نمی تونند با هم درست حرف بزنند و متمدنانه مسائلشون رو حل کنند! مذهبی ها رو گفتم، طرف غیر مذهبیش هم همینه!
حالا به رفتار و کردار و گفتار حاکمان ایران حداقل در یک صد سال قبل نگاه کنید! هم در سیاست داخلیشون و هم در سیاست خارجیشون! اگرچه با عقل سازگار نیست، اما در جامعه ایرانی، این تمامیت خواهی، حتی در جزیی ترین مسایل، تحکم نظر به طرف مقابل و حتی دست به یقه شدن، خیلی آشناست!
آسایش دو گیتی!
ادبیات ایران یک منبع غنی از آداب خردورزی و احترام به اخلاقیاته! یک تفسیر اینه که چون ایران مهد خردورزان و اخلاق مداران بوده، اینچنین ادبیات غنی شکل گرفته. اما در مقابل هم میشه گفت که برعکس، بی خردی و بی اخلاقی در جامعه ایران انقدر زیاد بوده که یک عده عاقل و باوجدان از دیدن این شرایط به درد اومدند و با زبان ادبیات و شعر نکات مختلف رو که گاهی بدیهی هم هستند، گوشزد کرده اند!
مثلا همین نکته ساده که حافظ در شعرش گفته:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
واقعا باید پرسید که آیا حاکمان ایران در طول تاریخ بیشتر با دوستان خود مروت می کرده اند یا از ترس در خطر قرار گرفتن قدرت و یا ناراحتی از یک انتقاد کوچک اما سازنده، حتی گاه دوستانشون رو هم با بی مروتی و بی معرفتی حذف یا قربانی کردند؟ و در نهایت، آیا حاکمان ایران در برابر دشمنان، بیشتر با مدارا و خردمندی خصم رو مدیریت کرده اند و یا از سر بی سیاستی و ضعف کارهایی کرده اند که برعکس ایران آماج حمله باشه و مقاطع حساس تاریخ ایران، به دفع تجاوز خارجی بگذره اون هم با بیشترین هزینه ممکن؟
ادبیات ایران یک منبع غنی از آداب خردورزی و احترام به اخلاقیاته! یک تفسیر اینه که چون ایران مهد خردورزان و اخلاق مداران بوده، اینچنین ادبیات غنی شکل گرفته. اما در مقابل هم میشه گفت که برعکس، بی خردی و بی اخلاقی در جامعه ایران انقدر زیاد بوده که یک عده عاقل و باوجدان از دیدن این شرایط به درد اومدند و با زبان ادبیات و شعر نکات مختلف رو که گاهی بدیهی هم هستند، گوشزد کرده اند!
مثلا همین نکته ساده که حافظ در شعرش گفته:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
واقعا باید پرسید که آیا حاکمان ایران در طول تاریخ بیشتر با دوستان خود مروت می کرده اند یا از ترس در خطر قرار گرفتن قدرت و یا ناراحتی از یک انتقاد کوچک اما سازنده، حتی گاه دوستانشون رو هم با بی مروتی و بی معرفتی حذف یا قربانی کردند؟ و در نهایت، آیا حاکمان ایران در برابر دشمنان، بیشتر با مدارا و خردمندی خصم رو مدیریت کرده اند و یا از سر بی سیاستی و ضعف کارهایی کرده اند که برعکس ایران آماج حمله باشه و مقاطع حساس تاریخ ایران، به دفع تجاوز خارجی بگذره اون هم با بیشترین هزینه ممکن؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فکر کن خسته بعد از کار و با هزار فکر داری راه میری و بعد نوای یک آهنگ ایرانی حدود 50 سال پیش رو از یک رستوران ساحلی در کنار دریاچه ژنو بشنوی! اولش باورم نمی شد! ولی واقعا خودِ خودش بود!
فکر کنید اگر موسیقی در ایران آزادانه فرصت رشد و بالیدن داشت، چقدر از این آهنگ ها می تونست راه خودش رو هزاران کیلومتر اون طرف تر به ذهن و دل آدم ها باز کنه؟ اما جای تاسف که برخی سازندگان حتی همان آهنگ های میهنی که این روزها محبوب مداحان شدند، در سال های پس از انقلاب در فشار و تحقیر زندگی کردند و بعضا هم در غربت درگذشتند!
.
هر چیز انقلاب 57 قابل درک باشه به نظرم رفتار مذهبی هایِ حاکم با اهالی موسیقی اصلا قابل درک نیست! اهالی موسیقی کار خودشونو می کردند و دل آدم های مخاطب خودشونو می بردند و مرزهای فرهنگی ایران رو بیشتر می کردند!مذهبی ها هم کار خودشونو می کردند و مخاطبین خودشونو تو داخل و خارج داشتند! مثل خیلی از کشورهای اسلامی که اتفاقا داد اسلامشون کم نیست! به خدا هیچکس نمی گفت تناقض دارید!
هنوز دیر نشده! مرزهای جغرافیای فرهنگی ایران خیلی بزرگتر از این حرف هاست! ایران مهد استعدادهای هنریه از جمله موسیقی! هنر می جوشه ازش!
فکر کنید اگر موسیقی در ایران آزادانه فرصت رشد و بالیدن داشت، چقدر از این آهنگ ها می تونست راه خودش رو هزاران کیلومتر اون طرف تر به ذهن و دل آدم ها باز کنه؟ اما جای تاسف که برخی سازندگان حتی همان آهنگ های میهنی که این روزها محبوب مداحان شدند، در سال های پس از انقلاب در فشار و تحقیر زندگی کردند و بعضا هم در غربت درگذشتند!
.
هر چیز انقلاب 57 قابل درک باشه به نظرم رفتار مذهبی هایِ حاکم با اهالی موسیقی اصلا قابل درک نیست! اهالی موسیقی کار خودشونو می کردند و دل آدم های مخاطب خودشونو می بردند و مرزهای فرهنگی ایران رو بیشتر می کردند!مذهبی ها هم کار خودشونو می کردند و مخاطبین خودشونو تو داخل و خارج داشتند! مثل خیلی از کشورهای اسلامی که اتفاقا داد اسلامشون کم نیست! به خدا هیچکس نمی گفت تناقض دارید!
هنوز دیر نشده! مرزهای جغرافیای فرهنگی ایران خیلی بزرگتر از این حرف هاست! ایران مهد استعدادهای هنریه از جمله موسیقی! هنر می جوشه ازش!
در جستجوی روندها
در میانه اخبار جنگ، فراموش کردیم که این مرد هم در پایانِ جنگ، نقشی هرچند حاشیه ای و غیرمستقیم داشت! ایشان جروم پاول رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) است! کمک ایشان به پایان جنگ، مدیریت جلسه اخیر فدرال رزرو در نگه داشتن نرخ بهره دلار در نرخ بالای فعلی،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اول فکر کردم با هوش مصنوعی درست شده! بعد به خودم گفتم این بابا به هوش مصنوعی نیاز نداره! سرِخود و در عالم واقع، خودش یه پا فیلم هوش مصنوعیه! اینم یکیش!
رفته ساختمان نیمه کاره فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) و جلوی دوربین ها بگم بگم راه انداخته! البته از تو کُتش درآورد و گفت!😂پاول هم با اون قیافه له شده، ریز ریز کله تکون میده و جوابشو داد!
اما کیه که پشت صحنه این نمایش رو ندونه! خلاصه اینه که ترامپ کاهش نرخ بهره می خواد! پاول هم نمی خواد، چون با این داستان تعرفه ها، تورم می تونه دوباره بالا بره!
حالا اینجاست که ابزارهای فشار ترامپ به کار میاند! اونم دوباره علنی و جلوی دوربین ها! حرف ترامپ اینه که یا نرخ بهره رو کاهش بده یا من لُفت و لیس های این پروژه رو میکشم بیرون تا بهانه اخراجت فراهم بشه! به قول یارو گفتنی: تسلیم کامل!
.
.
ترکیب یک سیاست مالی انبساطی با سیاست پولی انبساطی در آمریکا چه شود؟!! من نمی دونم چی می خواهد ارزون بمونه! به ریال خدا بیامرز نمی گم عزیزان! به دلار میگم! خودِ دلار هم که معلوم نیست، اصلا به کجا بره!
این ویدئو رو مجدد ببینید.👇👇
توصیه هایی کاربردی در زمانه افول پول های فیات
رفته ساختمان نیمه کاره فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) و جلوی دوربین ها بگم بگم راه انداخته! البته از تو کُتش درآورد و گفت!😂پاول هم با اون قیافه له شده، ریز ریز کله تکون میده و جوابشو داد!
اما کیه که پشت صحنه این نمایش رو ندونه! خلاصه اینه که ترامپ کاهش نرخ بهره می خواد! پاول هم نمی خواد، چون با این داستان تعرفه ها، تورم می تونه دوباره بالا بره!
حالا اینجاست که ابزارهای فشار ترامپ به کار میاند! اونم دوباره علنی و جلوی دوربین ها! حرف ترامپ اینه که یا نرخ بهره رو کاهش بده یا من لُفت و لیس های این پروژه رو میکشم بیرون تا بهانه اخراجت فراهم بشه! به قول یارو گفتنی: تسلیم کامل!
.
.
ترکیب یک سیاست مالی انبساطی با سیاست پولی انبساطی در آمریکا چه شود؟!! من نمی دونم چی می خواهد ارزون بمونه! به ریال خدا بیامرز نمی گم عزیزان! به دلار میگم! خودِ دلار هم که معلوم نیست، اصلا به کجا بره!
این ویدئو رو مجدد ببینید.👇👇
توصیه هایی کاربردی در زمانه افول پول های فیات
یک دورانی زمان احمدی نژاد بود که انقدر اخبار شوکه کننده هر روز بیرون میومد که دیگه هیچ خبری عجیب نبود! الان آمریکا اینجوری شده! هیچ چیزی دیگه عجیب نیست!
دیروز بعد از انتشار آمار اشتغالزایی آمریکا که عملکردِ کمتر از حد انتظار رو نشان می داد، ترامپ رییس اداره آمار کار آمریکا رو با یک مشت تهمت و دری وری برکنار کرد!
پیامش واضحه! من عددهای خوب می خوام! اگر خوب نیست، خوب در بیاریدش!!
برخلاف اینکه فکر می کنند بازی با آمار در کشورهای توسعه نیافته و دیکتاتوری هست، کتاب How to lie with statistics حدود 70 سال قبل در آمریکا نوشته شده. حتما اوضاع خراب بوده دیگه! این روزها پرده های دیگری از این نمایش دستکاری با آمار رو شاهدش هستیم!
.
.
حدود 10 سال پیش، کتاب "چگونه با آمار دروغ بگوییم" رو با الهام از کتاب اصلی و با مفاهیم به روزتر و مثال های ایرانی نوشتم. توصیه می کنم، مطالعش کنید. البته امروز اگر می نوشتم، شاید دو برابر کتاب فعلی می شد! از بس که هم در ایران و هم در آمریکا، سیاستمداران زحمت کشیدند و کلی حقه و داستان های آماری جدید خلق کردند!
دیروز بعد از انتشار آمار اشتغالزایی آمریکا که عملکردِ کمتر از حد انتظار رو نشان می داد، ترامپ رییس اداره آمار کار آمریکا رو با یک مشت تهمت و دری وری برکنار کرد!
پیامش واضحه! من عددهای خوب می خوام! اگر خوب نیست، خوب در بیاریدش!!
برخلاف اینکه فکر می کنند بازی با آمار در کشورهای توسعه نیافته و دیکتاتوری هست، کتاب How to lie with statistics حدود 70 سال قبل در آمریکا نوشته شده. حتما اوضاع خراب بوده دیگه! این روزها پرده های دیگری از این نمایش دستکاری با آمار رو شاهدش هستیم!
.
.
حدود 10 سال پیش، کتاب "چگونه با آمار دروغ بگوییم" رو با الهام از کتاب اصلی و با مفاهیم به روزتر و مثال های ایرانی نوشتم. توصیه می کنم، مطالعش کنید. البته امروز اگر می نوشتم، شاید دو برابر کتاب فعلی می شد! از بس که هم در ایران و هم در آمریکا، سیاستمداران زحمت کشیدند و کلی حقه و داستان های آماری جدید خلق کردند!
در جستجوی روندها
جانفشانی برای حق یا معامله با قُلدر؟! یکی از شوک های فرهنگی یا در حقیقت سیاسی من در خارج از ایران این بود که دیدم کشورهای غربی چقدر در برابر قلدری، بخصوص از سمت زورمندتر از خودشون مثل آمریکا، به جای شاخ و شونه کشیدن و اعاده حیثیت و کش دادن، سیاست مدارا و…
دیروز یکی از روزهای خاص ترامپ بود! مهلت معافیت تعرفه ها به پایان رسید و سوئیس هم بدترین نرخ رو گرفت! آن هم در روز ملی سوئیس، وقتی که کشور برای جشن تعطیل بود و در حالیکه نمایندگان سوئیس و آمریکا در میانه مذاکرات بودند!
حالا در سوئیس حرف اینه که اگه در برابر این نامردی و قلدری ایستادگی نکنند معلوم نیست که حدّ یَقِف خواسته های ترامپ کجاست؟ اگر گفت کل صنعت ساعت سازیتون رو باید بدید به ما، چی؟اگر گفت صنعت داروسازیتون رو کلا ببندید بیارید آمریکا، چی؟ اگر اصلا خواست سوئیس رو تجزیه بکنه، چی؟ زوریخ رو بده آلمان، ژنو رو به فرانسه و لوگانو رو به ایتالیا! چه خاکی به سرشون کنند؟ دارند به این نتیجه میرسند که در برابر این قلدری ترامپ باید با زور و قلدری بیشتر دربیاند و اگرنه همه چیزو می بازند!
اگر از عکس العمل سوئیس تعجب کردید، حق دارید! چون مزاح بود!😄 در واقعیت، مسئولین سوئیسی علیرغم شوکه شدن و ابراز تاسف از تصمیم ترامپ، ابراز امیدواری کردند که در روزهای آتی با آمریکا توافق کنند! چون احتمالا فنون مذاکره از موضعِ بالا با یک قلدر رو بلد نیستند و یا قضیه، بحث نفوذ و وطن فروشیه!🤦🏻♂️البته که اینم مزاحه! وطن فروشی در سوئیس؟!😁
حالا در سوئیس حرف اینه که اگه در برابر این نامردی و قلدری ایستادگی نکنند معلوم نیست که حدّ یَقِف خواسته های ترامپ کجاست؟ اگر گفت کل صنعت ساعت سازیتون رو باید بدید به ما، چی؟اگر گفت صنعت داروسازیتون رو کلا ببندید بیارید آمریکا، چی؟ اگر اصلا خواست سوئیس رو تجزیه بکنه، چی؟ زوریخ رو بده آلمان، ژنو رو به فرانسه و لوگانو رو به ایتالیا! چه خاکی به سرشون کنند؟ دارند به این نتیجه میرسند که در برابر این قلدری ترامپ باید با زور و قلدری بیشتر دربیاند و اگرنه همه چیزو می بازند!
اگر از عکس العمل سوئیس تعجب کردید، حق دارید! چون مزاح بود!😄 در واقعیت، مسئولین سوئیسی علیرغم شوکه شدن و ابراز تاسف از تصمیم ترامپ، ابراز امیدواری کردند که در روزهای آتی با آمریکا توافق کنند! چون احتمالا فنون مذاکره از موضعِ بالا با یک قلدر رو بلد نیستند و یا قضیه، بحث نفوذ و وطن فروشیه!🤦🏻♂️البته که اینم مزاحه! وطن فروشی در سوئیس؟!😁
پاکستان! کشوری که دوباره باید شناخت!
یکی از تجارب من بعد از مهاجرت، هم دانشگاهی و همکار شدن با پاکستانی ها بود. پاکستانی ها رو مردمانی عموما زرنگ و با سیاست حتی در درس و کار دیدم. خیلی خوب و با سیاست خودشان را در هر جایی جا می کنند. سیاست کشور که جای خود داره!
شما نگاه کنید که تو پاکستان هر چند وقت یک بار کودتاست و تندروترین گروه های اسلامی از جمله طالبان ریشه تو پاکستان دارند، اما اجازه دارند ب.م.ب اتم داشته باشند بدون اینکه تحریم بشند. آدم های کار دُرستشان هم یک پایشان انگلیس و آمریکاست!
.
.
رییس جمهورمان آنجا بود! ای کاش به جای خواندن شعری از اقبال برای وحدت مسلمین، از پاکستانی ها می پرسید که رمز اینکه می تونند سیاست منعطفی داشته باشند، چیه؟! چون مسئولین ایرانی وقتی فکری تو سرشون رفت، چند دهه می مونه و از تو سرشون درنمیاید! تازه اگر در بیاید!
یکی از تجارب من بعد از مهاجرت، هم دانشگاهی و همکار شدن با پاکستانی ها بود. پاکستانی ها رو مردمانی عموما زرنگ و با سیاست حتی در درس و کار دیدم. خیلی خوب و با سیاست خودشان را در هر جایی جا می کنند. سیاست کشور که جای خود داره!
شما نگاه کنید که تو پاکستان هر چند وقت یک بار کودتاست و تندروترین گروه های اسلامی از جمله طالبان ریشه تو پاکستان دارند، اما اجازه دارند ب.م.ب اتم داشته باشند بدون اینکه تحریم بشند. آدم های کار دُرستشان هم یک پایشان انگلیس و آمریکاست!
.
.
رییس جمهورمان آنجا بود! ای کاش به جای خواندن شعری از اقبال برای وحدت مسلمین، از پاکستانی ها می پرسید که رمز اینکه می تونند سیاست منعطفی داشته باشند، چیه؟! چون مسئولین ایرانی وقتی فکری تو سرشون رفت، چند دهه می مونه و از تو سرشون درنمیاید! تازه اگر در بیاید!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خارجنامه یکم!
بالاخره به خودم جرات دادم که از مهاجرت بگم. چرا جرات؟ چون موضوع مناقشه برانگیزیه! هر چقدر شرایط ایران سخت تر باشه، مناقشاتش هم بیشتره!
خوب این اولین ویدئو از مطالبی هست که تحت عنوان "خارجنامه" به اشتراک می ذارم. امید این که این سری از نوشته ها و ویدئوها بتونه به دوستانی که قصد مهاجرت دارند کمک بکنه تا تصویر بهتری برای تصمیم خودشون پیدا کنند و هم به اونها که مهاجرت کردند کمک بکنه تا شاید بدونند تنها نیستند!
ضمنا این ویدئو رو در YouTube هم می تونید ملاحظه کنید 👈👈 لینک
بالاخره به خودم جرات دادم که از مهاجرت بگم. چرا جرات؟ چون موضوع مناقشه برانگیزیه! هر چقدر شرایط ایران سخت تر باشه، مناقشاتش هم بیشتره!
خوب این اولین ویدئو از مطالبی هست که تحت عنوان "خارجنامه" به اشتراک می ذارم. امید این که این سری از نوشته ها و ویدئوها بتونه به دوستانی که قصد مهاجرت دارند کمک بکنه تا تصویر بهتری برای تصمیم خودشون پیدا کنند و هم به اونها که مهاجرت کردند کمک بکنه تا شاید بدونند تنها نیستند!
ضمنا این ویدئو رو در YouTube هم می تونید ملاحظه کنید 👈👈 لینک
در جستجوی روندها
ایشان فرزند آیت الله کاشانی است.فردی که در ماجرای ملی شدن نفت، همیشه به عنوان آیت اللهی مبارز تبلیغ می شد. اگرچه بعد از انقلاب، سهم جبهه ملی و نهضت آزادی حذف شدن بود و نهایت یک خیابان کوتاه به نام مصدق شد، کاشانی صاحب اتوبانی بزرگ در قلب ج.ا. است.اما حالا…
برای 28 مرداد!
این تخته سنگ شکسته در گوشه ای از گورستان ابن بابویه شهرری، خودش داستانی از عجایب ایرانه!
در حقیقت این تخته سنگ روبروی صفه شهدای سی تیر 1331 است. مصدق وصیت کرده بود که بعد از مرگ در این مکان دفن بشه. اما محمدرضا شاه بدلیل کینه ای که از مصدق داشت، با این کار مخالفت کرد و مصدق در احمدآباد دفن شد. بعد از انقلاب، مصدقی ها سرخوش از سقوط شاه، این سنگ نمادین رو گذاشتند به این امید که به زودی قراره به وصیت مصدق عمل بشه. اما طولی نکشید که خودشون مغضوب نظام حاکم شدند! بعد هم یک عده این سنگ رو از سر انتقام از ملی گراها شکستند! عقده گشایی بر قبر و سنگ قبر، تاریخ طولانی تو این سرزمین داره! اما این یکی منحصر به فرده! چون هنوز قبری در کار نیست!
البته اوضاع خراب تر از این حرفاست! چند سال پیش، پسر کاشانی به کودتاچی ها نامه زده که هی نگید کودتا کردید! کودتا نبوده! خیزش مردمی بوده! خودشون میگن کودتا کردیم، اما این میگه نه!🤦🏻♂️در نهایت، سهم کاشانیِ موافق خیزش مردمی(همان کودتا) ارج و قرب در هر دو نظام شد، سهم مصدق، غَضب در هر دو نظام و سهم مردم، شعار مادام العمر مرگ بر آمریکا و انگلیس!
واقعا سرزمین عجایبه!🤯
این تخته سنگ شکسته در گوشه ای از گورستان ابن بابویه شهرری، خودش داستانی از عجایب ایرانه!
در حقیقت این تخته سنگ روبروی صفه شهدای سی تیر 1331 است. مصدق وصیت کرده بود که بعد از مرگ در این مکان دفن بشه. اما محمدرضا شاه بدلیل کینه ای که از مصدق داشت، با این کار مخالفت کرد و مصدق در احمدآباد دفن شد. بعد از انقلاب، مصدقی ها سرخوش از سقوط شاه، این سنگ نمادین رو گذاشتند به این امید که به زودی قراره به وصیت مصدق عمل بشه. اما طولی نکشید که خودشون مغضوب نظام حاکم شدند! بعد هم یک عده این سنگ رو از سر انتقام از ملی گراها شکستند! عقده گشایی بر قبر و سنگ قبر، تاریخ طولانی تو این سرزمین داره! اما این یکی منحصر به فرده! چون هنوز قبری در کار نیست!
البته اوضاع خراب تر از این حرفاست! چند سال پیش، پسر کاشانی به کودتاچی ها نامه زده که هی نگید کودتا کردید! کودتا نبوده! خیزش مردمی بوده! خودشون میگن کودتا کردیم، اما این میگه نه!🤦🏻♂️در نهایت، سهم کاشانیِ موافق خیزش مردمی(همان کودتا) ارج و قرب در هر دو نظام شد، سهم مصدق، غَضب در هر دو نظام و سهم مردم، شعار مادام العمر مرگ بر آمریکا و انگلیس!
واقعا سرزمین عجایبه!🤯
در جستجوی روندها
خارجنامه یکم! بالاخره به خودم جرات دادم که از مهاجرت بگم. چرا جرات؟ چون موضوع مناقشه برانگیزیه! هر چقدر شرایط ایران سخت تر باشه، مناقشاتش هم بیشتره! خوب این اولین ویدئو از مطالبی هست که تحت عنوان "خارجنامه" به اشتراک می ذارم. امید این که این سری از نوشته…
خارجنامه دوم: مهاجرت از نگاه مهاجرپذیران
خارجنامه دوم: مهاجرت از نگاه کشورهای مهاجرپذیر
در ویدئوی اول از سری خارجنامه به دلایل کلی پرداختم که چرا ما مهاجرت می کنیم و طبیعتا، در ویدئوی دوم باید به این سوال جواب داده بشه که چرا کشورها، مهاجر می پذیرند؟ کار ساده ای نیست! پذیرفتن مهاجر کلی ریسک داره!! می تونه تبعات امنیتی و اجتماعی داشته باشه! اما با وجود این، پس چرا بخصوص کشورهای توسعه یافته، مهاجر می پذیرند؟
یک بخشش اجباره بدلیل کمبود نیروی کار و یا پیری جمعیت. اما تاکید اصلی من بر دستاوردهای بی نظیر مهاجرین بخصوص در عرصه اقتصادیه. از ایلان ماسک در آمریکا گفتم تا خانواده هیندوجا در انگلیس، تا سوآچ و رولکس و نستله در سوییس تا فاروق القاسم، عراقی مهاجری که ایده تاسیس صندوق ثروت ملی از درآمدهای نفتی رو داد و نروژ رو از نفرین نفت نجات داد!
اما فقط اقتصادی نیست. کلی دستاورد فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی هم می تونه داشته باشه.
منطقا ویدئوی بعدی سری خارجنامه، راجع به ثمرات این مهاجرین برای کشور خودشونه که در مورد ایران، خودش غصّه نامه است!😞
.
.
من فایل صوتی رو اینجا میذارم. برای دیدن تصاویر مرتبط، می تونید به ویدئو در YouTube مراجعه کنید.
👇👇
لینک ویدئو
در ویدئوی اول از سری خارجنامه به دلایل کلی پرداختم که چرا ما مهاجرت می کنیم و طبیعتا، در ویدئوی دوم باید به این سوال جواب داده بشه که چرا کشورها، مهاجر می پذیرند؟ کار ساده ای نیست! پذیرفتن مهاجر کلی ریسک داره!! می تونه تبعات امنیتی و اجتماعی داشته باشه! اما با وجود این، پس چرا بخصوص کشورهای توسعه یافته، مهاجر می پذیرند؟
یک بخشش اجباره بدلیل کمبود نیروی کار و یا پیری جمعیت. اما تاکید اصلی من بر دستاوردهای بی نظیر مهاجرین بخصوص در عرصه اقتصادیه. از ایلان ماسک در آمریکا گفتم تا خانواده هیندوجا در انگلیس، تا سوآچ و رولکس و نستله در سوییس تا فاروق القاسم، عراقی مهاجری که ایده تاسیس صندوق ثروت ملی از درآمدهای نفتی رو داد و نروژ رو از نفرین نفت نجات داد!
اما فقط اقتصادی نیست. کلی دستاورد فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی هم می تونه داشته باشه.
منطقا ویدئوی بعدی سری خارجنامه، راجع به ثمرات این مهاجرین برای کشور خودشونه که در مورد ایران، خودش غصّه نامه است!😞
.
.
من فایل صوتی رو اینجا میذارم. برای دیدن تصاویر مرتبط، می تونید به ویدئو در YouTube مراجعه کنید.
👇👇
لینک ویدئو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این شرکت x-energy که ترامپ اسمش رو به عنوان شرکت آمریکایی طرف قرارداد با شرکت انگلیسی میاره، یه شرکت متخصص در حوزه تولید نسل جدید رآکتورهای اتمیه که از قضا بنیانگذار اون یک ایرانی الاصل و میلیاردر خودساخته، به نام کمال غفاریانه که در صنایع فضایی هم ید طولایی داره.
هیچی! در آستانه بازگشت تحریم های مرتبط با هسته ای خواستم بگم که ایران واقعا سرزمین عجایبه که خودش به خاطر همین انرژی هسته ای دهه هاست در تحریم و چانه زنی به سر می بره و در نهایت حتی بهش حمله هم شده و بعد آدماش در همین شاخه، جزو بهترینای دنیا هستند تا جایی که رییس جمهور آمریکا پُزِشون رو به انگلیسیا میده!
.
.
.
واقعا چی شد که این شد؟ هر چی آدم بیشتر فکر و تحلیل می کنه، بیشتر اینا رو نمی فهمه! 🤯
در مورد آقای غفاریان بیشتر بدانید👇👇👇
https://en.wikipedia.org/wiki/Kam_Ghaffarian
هیچی! در آستانه بازگشت تحریم های مرتبط با هسته ای خواستم بگم که ایران واقعا سرزمین عجایبه که خودش به خاطر همین انرژی هسته ای دهه هاست در تحریم و چانه زنی به سر می بره و در نهایت حتی بهش حمله هم شده و بعد آدماش در همین شاخه، جزو بهترینای دنیا هستند تا جایی که رییس جمهور آمریکا پُزِشون رو به انگلیسیا میده!
.
.
.
واقعا چی شد که این شد؟ هر چی آدم بیشتر فکر و تحلیل می کنه، بیشتر اینا رو نمی فهمه! 🤯
در مورد آقای غفاریان بیشتر بدانید👇👇👇
https://en.wikipedia.org/wiki/Kam_Ghaffarian
در جستجوی روندها
خارجنامه دوم: مهاجرت از نگاه کشورهای مهاجرپذیر در ویدئوی اول از سری خارجنامه به دلایل کلی پرداختم که چرا ما مهاجرت می کنیم و طبیعتا، در ویدئوی دوم باید به این سوال جواب داده بشه که چرا کشورها، مهاجر می پذیرند؟ کار ساده ای نیست! پذیرفتن مهاجر کلی ریسک داره!!… – خارجنامه دوم: مهاجرت از نگاه مهاجرپذیران
خارجنامه سوم: دور اما نزدیک!
در ویدیوی دوم از سری خارجنامه به جایی رسیدیم که مهاجرین می تونند به بهبود تصویر کشور اصلی خودشون کمک کنند و البته گفتم که خدمات اونها به وطنشون می تونه خیلی بیشتر از این حرف ها باشه، چیزی که در مورد ایران🇮🇷 واقعا "غصّه نامه" است! بنابراین، تو این ویدیو به طور خاص به مشارکت مهاجرین در توسعه وطن خودشون پرداختم.
وقتی حرف از مشارکت مهاجرین میشه، نمیشه به اسرائیل🇮🇱 به عنوان موفق ترین مدل در به کارگیری مهاجرین نپرداخت. کشور بحث برانگیزیه اما به هر حال موفق ترین مثال از مدلیه که نشون میده چقدر مهاجرین می تونند قدرت داشته باشند تا جایی که حتی می تونند کشور جدیدی تاسیس کنند. بعد مهاجرین باقیمانده در خارج از اون کشور، می تونند شبکه های لابی اقتصادی و سیاسی اون باشند تا جاییکه حتی می تونند اقتصاد، سیاست، دیپلماسی و حتی نیروی نظامی کشوری مثل آمریکا🇺🇸 رو به خدمت خودشون در بیارند! کم حرفی نیست!
اگرچه مورد اسرائیل واقعا استثناست و کشور و قوم دیگه ای نتونستند که خودش رو به این جایگاه برسونند، اما ناگفته هم پیداست که وضعیت همکاری ایران و ایرانی های مهاجر برای توسعه کشور در نقطه کامل مقابل اسرائیله. برای همینه که گفتم این خارجنامه، "دردنامه" یا "غصّه نامه" است، وقتی می بینه مهاجرین چه پتانسیلی دارند و در مورد ایران، چه جوری داره تلف میشه.
البته در این ویدیو توضیح دادم که ایران نمی تونه مدلی از نوع همکاری اسراییل با مهاجرین یهودی و صهیونیست رو داشته باشه، چون به هر حال، ایرانی ها همبستگی و اتحاد یهودی ها رو ندارند! یعنی هیچکس نداره! قوم یهود، واقعا استثناست! برای همین در ادامه به مثال هند🇮🇳 پرداختم، مدلی که فکر می کنم می تونه الگوی بهتر و شدنی تری برای ایران باشه. مدلی که تو اون نخبگانی که در شرکت های بزرگ و کلیدی، سهامدار یا مدیر هستند، حلقه ای از نخبگان هموطن خودشون رو رشد بدند و در عین حال سرمایه و تکنولوژی رو به کشور خودشون هدایت کنند. البته همین الآن هم ایرانی هایی هستند که هموطنان ایرانی دیگه خودشون رو به کار گرفتند و شبکه خوبی درست کردند. فقط مشکل اینه که این ایرانی های مهاجر و موفق، رابطشون با ایران قطع شده یا در وضعیت حداقلی ممکن قرار داره.
به هر حال، یکی از بزرگترین برگ برنده های ایران همین نیروهای انسانی عظیم و قدرتمند مهاجرشه که ایران رو از پولپاشی همانند اعراب خلیج فارس 🇦🇪🇸🇦🇶🇦برای بازی در میان بزرگان، بخصوص در حوزه تکنولوژی های نو مثل هوش مصنوعی بی نیاز می کنه. مثل اسراییلی ها، هندی ها و خیلی از کشورهای دیگر که مهاجرین کاربلد دارند و به جای پولپاشی، از اونها استفاده می کنند. ایران هم می تونه از این شبکه قدرتمند مهاجرینش استفاده کنه.
در پایان، علیرغم اینکه میشه حسرت و تاسف رو در سراسر این ویدیو دید، اما در انتهای این ویدیو توضیح دادم که آدم وقتی به مردم ایران، چه مهاجر و چه غیرمهاجر، نگاه می کنه، چرا امیدوار میشه! چرا اوضاع می تونه اونقدر هم که به نظر میرسه، بد نباشه!!
خوب با این خلاصه، شما رو دعوت میکنم که ویدیوی کامل رو در یوتوب ملاحظه کنید. ضمنا دو ویدیوی قبلی رو هم می تونید هم در این کانال تلگرامی یا در یوتوب ببینید.
👇👇👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=TyHO47Jdd6c
در ویدیوی دوم از سری خارجنامه به جایی رسیدیم که مهاجرین می تونند به بهبود تصویر کشور اصلی خودشون کمک کنند و البته گفتم که خدمات اونها به وطنشون می تونه خیلی بیشتر از این حرف ها باشه، چیزی که در مورد ایران🇮🇷 واقعا "غصّه نامه" است! بنابراین، تو این ویدیو به طور خاص به مشارکت مهاجرین در توسعه وطن خودشون پرداختم.
وقتی حرف از مشارکت مهاجرین میشه، نمیشه به اسرائیل🇮🇱 به عنوان موفق ترین مدل در به کارگیری مهاجرین نپرداخت. کشور بحث برانگیزیه اما به هر حال موفق ترین مثال از مدلیه که نشون میده چقدر مهاجرین می تونند قدرت داشته باشند تا جایی که حتی می تونند کشور جدیدی تاسیس کنند. بعد مهاجرین باقیمانده در خارج از اون کشور، می تونند شبکه های لابی اقتصادی و سیاسی اون باشند تا جاییکه حتی می تونند اقتصاد، سیاست، دیپلماسی و حتی نیروی نظامی کشوری مثل آمریکا🇺🇸 رو به خدمت خودشون در بیارند! کم حرفی نیست!
اگرچه مورد اسرائیل واقعا استثناست و کشور و قوم دیگه ای نتونستند که خودش رو به این جایگاه برسونند، اما ناگفته هم پیداست که وضعیت همکاری ایران و ایرانی های مهاجر برای توسعه کشور در نقطه کامل مقابل اسرائیله. برای همینه که گفتم این خارجنامه، "دردنامه" یا "غصّه نامه" است، وقتی می بینه مهاجرین چه پتانسیلی دارند و در مورد ایران، چه جوری داره تلف میشه.
البته در این ویدیو توضیح دادم که ایران نمی تونه مدلی از نوع همکاری اسراییل با مهاجرین یهودی و صهیونیست رو داشته باشه، چون به هر حال، ایرانی ها همبستگی و اتحاد یهودی ها رو ندارند! یعنی هیچکس نداره! قوم یهود، واقعا استثناست! برای همین در ادامه به مثال هند🇮🇳 پرداختم، مدلی که فکر می کنم می تونه الگوی بهتر و شدنی تری برای ایران باشه. مدلی که تو اون نخبگانی که در شرکت های بزرگ و کلیدی، سهامدار یا مدیر هستند، حلقه ای از نخبگان هموطن خودشون رو رشد بدند و در عین حال سرمایه و تکنولوژی رو به کشور خودشون هدایت کنند. البته همین الآن هم ایرانی هایی هستند که هموطنان ایرانی دیگه خودشون رو به کار گرفتند و شبکه خوبی درست کردند. فقط مشکل اینه که این ایرانی های مهاجر و موفق، رابطشون با ایران قطع شده یا در وضعیت حداقلی ممکن قرار داره.
به هر حال، یکی از بزرگترین برگ برنده های ایران همین نیروهای انسانی عظیم و قدرتمند مهاجرشه که ایران رو از پولپاشی همانند اعراب خلیج فارس 🇦🇪🇸🇦🇶🇦برای بازی در میان بزرگان، بخصوص در حوزه تکنولوژی های نو مثل هوش مصنوعی بی نیاز می کنه. مثل اسراییلی ها، هندی ها و خیلی از کشورهای دیگر که مهاجرین کاربلد دارند و به جای پولپاشی، از اونها استفاده می کنند. ایران هم می تونه از این شبکه قدرتمند مهاجرینش استفاده کنه.
در پایان، علیرغم اینکه میشه حسرت و تاسف رو در سراسر این ویدیو دید، اما در انتهای این ویدیو توضیح دادم که آدم وقتی به مردم ایران، چه مهاجر و چه غیرمهاجر، نگاه می کنه، چرا امیدوار میشه! چرا اوضاع می تونه اونقدر هم که به نظر میرسه، بد نباشه!!
خوب با این خلاصه، شما رو دعوت میکنم که ویدیوی کامل رو در یوتوب ملاحظه کنید. ضمنا دو ویدیوی قبلی رو هم می تونید هم در این کانال تلگرامی یا در یوتوب ببینید.
👇👇👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=TyHO47Jdd6c
YouTube
خارجنامه سوم: دور اما نزدیک؛ نقش مهاجران در توسعه وطن
ویدیوی حاضر، سومین ویدیو از سری خارجنامه است. در راستای دو بخش قبلی، در این ویدیو به این پرداختم که مهاجرین چه نقشی می توانند در توسعه کشور خودشان داشته باشند. در ابتدا اشاره کرده ام که نه مهاجرپذیری فرایند فراگیری است و نه رشد مهاجران در کشور میزبان با آن…
این تصویر صفحه اول روزنامه دنیای اقتصاد 30ام شهریور 5 سال پیشه که اتفاقا سرمقاله اون روز رو هم من نوشته بودم.
همونطور که می بینید دقیقا 5 سال پیش هم دولت ترامپ سعی کرد که دیپلماسی رو به قول آقای عراقچی، بکشه و اروپایی ها رو ترغیب کرد که مکانیسم ماشه رو فعال کنند. اما اروپا علیرغم همه اختلافات اساسی و بنیادین با ج.ا.، جلوی ترامپ دراومد و مکانیسم ماشه رو فعال نکرد و همین تیتر اول روزنامه شد!
حالا در این 5 سال چه اتفاقی افتاد که اینجوری ورق برگشت که هم مذاکره شد، هم به ایران حمله شد و هم اروپا همراه با خواست آمریکا و اسراییل، مکانیسم ماشه رو فعال کرد و تحریم های سازمان ملل برگشت؟ 🤔
1) افزایش خباثت طرف خارجی!
2) افزایش حماقت طرف داخلی!
3) هر دو گزینه!
همونطور که می بینید دقیقا 5 سال پیش هم دولت ترامپ سعی کرد که دیپلماسی رو به قول آقای عراقچی، بکشه و اروپایی ها رو ترغیب کرد که مکانیسم ماشه رو فعال کنند. اما اروپا علیرغم همه اختلافات اساسی و بنیادین با ج.ا.، جلوی ترامپ دراومد و مکانیسم ماشه رو فعال نکرد و همین تیتر اول روزنامه شد!
حالا در این 5 سال چه اتفاقی افتاد که اینجوری ورق برگشت که هم مذاکره شد، هم به ایران حمله شد و هم اروپا همراه با خواست آمریکا و اسراییل، مکانیسم ماشه رو فعال کرد و تحریم های سازمان ملل برگشت؟ 🤔
1) افزایش خباثت طرف خارجی!
2) افزایش حماقت طرف داخلی!
3) هر دو گزینه!
👍11🤔2
در جستجوی روندها
ایشان حمد بن جاسم، وزیرامورخارجه و نخست وزیر اسبق قطر و مدیر فعلی "سازمان سرمایه گذاری قطر" است. چندی پیش مصاحبه ای داشت که در آن در رسای مقامات ایرانی می گوید که آنها "سیاست پسته ای" دارند! یعنی بر خلاف قطری ها که تندتند پسته می خورند و به نوعی بی فکرند،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دور از جون، منظورش از فهم کمتر از بَبَئی، فهم برخی مسئولان با بصیرت ج.ا. بود؟!!😊
.
.
.
یادش به خیر همین دو سه سال پیش، نخست وزیر سابق قطر یک چاپلوسیِ مشتی از مسئولین ایرانی کرد با تمثیل از خردمندی اونها در "پسته خوردن"! باور کنید گفته! (لینک بالا👆) این چاپلوسی همزمان با نقش میانجیگری قطر در مذاکرات احیای برجام مرحوم و انتقال 6 میلیارد یورو (یا 7 میلیارد؟ کسی فهمید؟) بود که از کره بیاد تا در قطر دم دست آقایون عقل کل باشه! قطر به خواسته هاش رسید. اما معلوم شده که پولی که قبلا در کره بلوکه بوده، حالا اومده در قطر بلوکه شده! با این برگشت تحریم ها هم که دیگه هیچ! احتمالا بهانه روی بهانه میاد برای بلوکه موندن!
راستی فکر می کنید پول و رابطه بازی این قطریا که نتانیاهو رو پای تلفن آورد برای عذرخواهی، در رابطه با ایران داره چه سیاسی رو تو آمریکا لابی می کنه؟! وقتی به پارس جنوبی و اتحاد قطری ها با جبهه های مقابل ج.ا. نگاه می کنی، عقل سلیم چی میگه؟😕
.
.
.
یادش به خیر همین دو سه سال پیش، نخست وزیر سابق قطر یک چاپلوسیِ مشتی از مسئولین ایرانی کرد با تمثیل از خردمندی اونها در "پسته خوردن"! باور کنید گفته! (لینک بالا👆) این چاپلوسی همزمان با نقش میانجیگری قطر در مذاکرات احیای برجام مرحوم و انتقال 6 میلیارد یورو (یا 7 میلیارد؟ کسی فهمید؟) بود که از کره بیاد تا در قطر دم دست آقایون عقل کل باشه! قطر به خواسته هاش رسید. اما معلوم شده که پولی که قبلا در کره بلوکه بوده، حالا اومده در قطر بلوکه شده! با این برگشت تحریم ها هم که دیگه هیچ! احتمالا بهانه روی بهانه میاد برای بلوکه موندن!
راستی فکر می کنید پول و رابطه بازی این قطریا که نتانیاهو رو پای تلفن آورد برای عذرخواهی، در رابطه با ایران داره چه سیاسی رو تو آمریکا لابی می کنه؟! وقتی به پارس جنوبی و اتحاد قطری ها با جبهه های مقابل ج.ا. نگاه می کنی، عقل سلیم چی میگه؟😕
👍8
در جستجوی روندها
دور از جون، منظورش از فهم کمتر از بَبَئی، فهم برخی مسئولان با بصیرت ج.ا. بود؟!!😊 . . . یادش به خیر همین دو سه سال پیش، نخست وزیر سابق قطر یک چاپلوسیِ مشتی از مسئولین ایرانی کرد با تمثیل از خردمندی اونها در "پسته خوردن"! باور کنید گفته! (لینک بالا👆) این چاپلوسی…
کار ایران با خداست!
می خواستم راجع به 7 اکتبر و خطاهای تاریخی ج.ا. بنویسم، بعد حکم تایید مصادره ساختمان شرکت نفت در لندن رو به نفع کرسنت دیدم. بعد اومدم از کرسنت بنویسم که خبر همراهی کامل اتحادیه اروپا در "اشغالگر خواندن حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه" رو دیدم اونم تازه با اعرابی که قرار بود آقایون باهاشون بر علیه اسراییل متحد بشند! چیزی که با زبان نرمتر حتی چین و روسیه هم قبلا تایید کرده اند و بعید نیست در آینده نزدیک اونها نیز همین زبان تند اتحادیه اروپا رو تکرار کنند! و بعد بیانیه وزارت خارجه رو دیدم! اصلا معلوم نیست تو چه عالمیند یا در حقیقت، به چه عالمی خودشونو زدند!
با همه این ماجراها فقط یاد شعری از ملک الشعرای بهار افتادم. شعر اینجوریه که در انتهای هر بیت میگه، کار ایران با خداست! گویا ملک الشعرای بهار این شعر رو بعد از به توپ بسته شدن مجلس در زمان محمدعلی شاه با همکاری روس ها سروده. همین هم جالبه بدونیم که واقعا چه چیزهایی ما تو تاریخمون داریم! شاه مملکت با کمک دولت خارجی مجلس کشور خودشو به توپ بسته! فکر کنید چه خبر بوده ایران؟!
اما این شعر یه شاه بیت داره که به نظرم عصاره تاریخ ایرانه و عمده این دردها رو توضیح میده! اونجا که میگه:
شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست،
مملکت رفته ز دست!
هر دم از دستان مستان فتنه و غوغا به پاست،
کار ایران با خداست!
متن کامل شعر در زیر 👇👇👇
https://ganjoor.net/bahar/mostazadbk/sh2
می خواستم راجع به 7 اکتبر و خطاهای تاریخی ج.ا. بنویسم، بعد حکم تایید مصادره ساختمان شرکت نفت در لندن رو به نفع کرسنت دیدم. بعد اومدم از کرسنت بنویسم که خبر همراهی کامل اتحادیه اروپا در "اشغالگر خواندن حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه" رو دیدم اونم تازه با اعرابی که قرار بود آقایون باهاشون بر علیه اسراییل متحد بشند! چیزی که با زبان نرمتر حتی چین و روسیه هم قبلا تایید کرده اند و بعید نیست در آینده نزدیک اونها نیز همین زبان تند اتحادیه اروپا رو تکرار کنند! و بعد بیانیه وزارت خارجه رو دیدم! اصلا معلوم نیست تو چه عالمیند یا در حقیقت، به چه عالمی خودشونو زدند!
با همه این ماجراها فقط یاد شعری از ملک الشعرای بهار افتادم. شعر اینجوریه که در انتهای هر بیت میگه، کار ایران با خداست! گویا ملک الشعرای بهار این شعر رو بعد از به توپ بسته شدن مجلس در زمان محمدعلی شاه با همکاری روس ها سروده. همین هم جالبه بدونیم که واقعا چه چیزهایی ما تو تاریخمون داریم! شاه مملکت با کمک دولت خارجی مجلس کشور خودشو به توپ بسته! فکر کنید چه خبر بوده ایران؟!
اما این شعر یه شاه بیت داره که به نظرم عصاره تاریخ ایرانه و عمده این دردها رو توضیح میده! اونجا که میگه:
شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست،
مملکت رفته ز دست!
هر دم از دستان مستان فتنه و غوغا به پاست،
کار ایران با خداست!
متن کامل شعر در زیر 👇👇👇
https://ganjoor.net/bahar/mostazadbk/sh2
👍16
در جستجوی دروغ!
بعضیا دنبال دروغند! دنبال یه دروغگو که بهشون راه ساده پولدار شدن رو نشون بده، یا بهشون بگه مهاجرت همه اش خوبه، چاپلوسی مدیریتشون رو بکنه، یا بهشون بگه روش های مملکت داری تو رو اصلا دارند در دنیا تدریس می کنند! اینقدر خوب و بی نظیری!
این ویدیو درباره یک خاطره مرتبط با این تیپ آدم‌هاست. خاطره ای که یه جورایی مدیون یه کوهنورد باحالم! حرفش کوتاه بود، اما هم درس سرمایه گذاریه، هم مدیریت، و هم مملکت داری! کلا به کار میاد!
ویدیوی کامل رو در یوتوب ببینید: 👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=GoR3nfEyFB0
بعضیا دنبال دروغند! دنبال یه دروغگو که بهشون راه ساده پولدار شدن رو نشون بده، یا بهشون بگه مهاجرت همه اش خوبه، چاپلوسی مدیریتشون رو بکنه، یا بهشون بگه روش های مملکت داری تو رو اصلا دارند در دنیا تدریس می کنند! اینقدر خوب و بی نظیری!
این ویدیو درباره یک خاطره مرتبط با این تیپ آدم‌هاست. خاطره ای که یه جورایی مدیون یه کوهنورد باحالم! حرفش کوتاه بود، اما هم درس سرمایه گذاریه، هم مدیریت، و هم مملکت داری! کلا به کار میاد!
ویدیوی کامل رو در یوتوب ببینید: 👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=GoR3nfEyFB0
YouTube
درس هایی در سرمایه گذاری: در جستجوی دروغ!
بعضیا دنبال دروغند! دنبال یه دروغگو که بهشون راه ساده پولدار شدن رو نشون بده، یا بهشون بگه مهاجرت همه اش خوبه، چاپلوسی مدیریتشون رو بکنه، یا بهشون بگه روش های مملکت داری تو رو اصلا دارند در دنیا تدریس می کنند! اینقدر خوبی!
این ویدئو درباره یه خاطره مرتبط…
این ویدئو درباره یه خاطره مرتبط…
فقط پارانوئیدها زنده می مانند!
دنیای عجیبیه! وقتی همه فکر می کنند پیش بینی اشون درسته و قراره اونجوری بشه که اونا فکر میکنند، یهو دقیقا برعکسش اتفاق میفته! و بعد آرزوها و پیش بینی ها در یک سونامیِ غم انگیز، ویران میشه!
این همون چیزی بود که چند روز پیش اتفاق افتاد! قرار بود تا آخر سال بازار کریپتو بترکونه و همه سرمست این حرف های بازار گرمگن بودند که ناگهان اعلام شد، ترامپ خان دوباره می خواد تعرفه چین رو ببره بالا! به جز طلا، اکثر بازارها ریختند! اما بازار کریپتو جوری ریخت که فکر می کردی دیگه کار کریپتوها تمومه! قضیه اش جمع شد و رفت! حمام خون عجیبی بود بازار!
اما من تا حد زیادی آماده بودم! آماده برای بقا! چون برای چندمین باره که چنین چیزی رو می بینم! نه فقط تو کریپتو! کلا تو بازارها! این "قوهای سیاه" همیشه هستند! در بزنگاه که فکرشو نمی کنی و انتظارشو نداری، پیداشون میشه و همه چیزو نابود می کنند!
واقعا در این دنیای بی ثبات و افتضاح، تنها راه بقا اینه که پارانوئید باشید! خوش خیال و خوش باور نباشید! دنیا رو گل و بلبل فرض نکنید! این درسی بود که خودِ من با هزینه گزاف، اولین بار از بانک مرکزی سوئیس گرفتم! بعدا فهمیدم که همیشه باید برای بدترین سناریو آماده بود! بقا مهمتر از سود زیاد ساختنه! بقا داشتن و سود کم ساختن در بلندمدت، بهتر از سود زیاد ساختن در کوتاه مدت و بعد ناگهان نابودیه! بدیهی به نظر میرسه اما خیلیا در عمل برعکس این عمل می کنند.
در این ویدیو، خاطرات خودمو مرور کردم، چند تا کتاب معرفی کردم و در نهایت جواب دادم که در دنیایی به این نایقینی و بی ثباتی، چه جوری میشه هم پارانوئید بود و هم سرمایه گذاری کرد! چه جوری میشه هم ریسک پذیر بود و هم حماقت نکرد!
این ویدیو رو می تونید در یوتوب ملاحظه کنید. 👇👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=XEb1fNAw-HM
دنیای عجیبیه! وقتی همه فکر می کنند پیش بینی اشون درسته و قراره اونجوری بشه که اونا فکر میکنند، یهو دقیقا برعکسش اتفاق میفته! و بعد آرزوها و پیش بینی ها در یک سونامیِ غم انگیز، ویران میشه!
این همون چیزی بود که چند روز پیش اتفاق افتاد! قرار بود تا آخر سال بازار کریپتو بترکونه و همه سرمست این حرف های بازار گرمگن بودند که ناگهان اعلام شد، ترامپ خان دوباره می خواد تعرفه چین رو ببره بالا! به جز طلا، اکثر بازارها ریختند! اما بازار کریپتو جوری ریخت که فکر می کردی دیگه کار کریپتوها تمومه! قضیه اش جمع شد و رفت! حمام خون عجیبی بود بازار!
اما من تا حد زیادی آماده بودم! آماده برای بقا! چون برای چندمین باره که چنین چیزی رو می بینم! نه فقط تو کریپتو! کلا تو بازارها! این "قوهای سیاه" همیشه هستند! در بزنگاه که فکرشو نمی کنی و انتظارشو نداری، پیداشون میشه و همه چیزو نابود می کنند!
واقعا در این دنیای بی ثبات و افتضاح، تنها راه بقا اینه که پارانوئید باشید! خوش خیال و خوش باور نباشید! دنیا رو گل و بلبل فرض نکنید! این درسی بود که خودِ من با هزینه گزاف، اولین بار از بانک مرکزی سوئیس گرفتم! بعدا فهمیدم که همیشه باید برای بدترین سناریو آماده بود! بقا مهمتر از سود زیاد ساختنه! بقا داشتن و سود کم ساختن در بلندمدت، بهتر از سود زیاد ساختن در کوتاه مدت و بعد ناگهان نابودیه! بدیهی به نظر میرسه اما خیلیا در عمل برعکس این عمل می کنند.
در این ویدیو، خاطرات خودمو مرور کردم، چند تا کتاب معرفی کردم و در نهایت جواب دادم که در دنیایی به این نایقینی و بی ثباتی، چه جوری میشه هم پارانوئید بود و هم سرمایه گذاری کرد! چه جوری میشه هم ریسک پذیر بود و هم حماقت نکرد!
این ویدیو رو می تونید در یوتوب ملاحظه کنید. 👇👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=XEb1fNAw-HM
YouTube
درس هایی در سرمایه گذاری: فقط پارانوئیدها زنده می مانند!
دنیای عجیبیه! وقتی همه فکر می کنند پیش بینی اشون درسته و قراره اونجوری بشه که اونا فکر میکنند، یهو دقیقا برعکسش اتفاق میفته! و بعد آرزوها و پیش بینی ها در یک سونامیِ غم انگیز، ویران میشه!
این همون چیزی بود که چند روز پیش اتفاق افتاد! قرار بود تا آخر سال…
این همون چیزی بود که چند روز پیش اتفاق افتاد! قرار بود تا آخر سال…
👍12