اجازه بده کمی خودم را معنا کنم. من یک تماس بی‌ پاسخم، یک پیام که دریافت کننده بدون اینکه بخواند حذفش کرده است، یک نخ سیگار که اشتباهی از سمت فیلتر روشن شده، یک پنجره که آن سویش دیوار کشیده‌ اند، یک کارت عابر بانک گم شده که صاحبش مسدودش کرده، یک تقویم آکبند سلفن کشیده شده، برای دو سالِ پیش، یک فیلم در حال پخش برای بیننده‌ ای که خوابش برده، یک آینه‌ ته انبار رو به دیوار. یک نیمه‌ تمام، یک به ثمر نرسیده، یک جمله‌ ختم شده به سه نقطه.

" علی سلطانی "

• هرگز در حضور نفر سوم کسی را نصیحت نکن
• هرگز بدون اطلاع قبلی به خانه یا محل کار کسی نرو
• هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر
• هرگز نگذار آگاهی از عیب هایت تو را بترساند
• هرگز نگرانی امروز مشکل فردا را حل نمی‌کند؛
فقط شادی امروزت را از بین می‌برد
• هرگز تا پایان انجام کاری از موفقیت در مورد آن با هیچکس صحبت نکن
• هرگز در مورد همسر کسی - چه مثبت و چه منفی - اظهار نظر نکن

اگر من شما را از دست داده ام، شما هم در عوض دلی را از دست داده‌اید که تپش‌های عاشقانه آن را در هیچ جای دیگر نخواهید یافت.

"از نامه‌های فروغ فرخزاد به پرویز شاپور"

در جواب ابلهان آنقدر خاموش ماندم كه گفتند حرف حساب جواب ندارد.

- محمود دولت آبادی.

یه صفحه‌ای تو اینستا یه استوری قشنگ گذاشته بود، خیلی به موقع بود.
"همه کسانی که به شما نزدیک میشوند شما رو دوست ندارند، بعضی ها نمی‌توانند از دور شلیک کنند"
باشه آویزه‌ی گوشمون
|جنگجوی خسته|

در سن شانزده تا هجده سالگی فرد معمولا نگران تفکر دیگران و انتقاد اون ها نسبت به خودش هست که باعث از بین رفتن بخش زیادی از انرژی روانی میشه؛
چون فرد دائما در تلاشه که خودش رو به دیگران ثابت کنه!
اما همینکه فرد #بحران_بیست_سالگی رو پشت سر بذاره،
دیگه اهمیتی نمیده که دیگران در موردش چه فکر میکنن و در آخر وقتی پا به عرصه بزرگسالی میذاره متوجه میشه که اصلا کسی درباره اون فکری نیمکرده!

پس لطفا عمر خودتون رو برای اینکه کی راجع به شما چی فکر میکنه به هدر ندید!

تو در مرحله اول هستی
هر روز نزدیک تر میشی
پس تسلیم نشو....
مسیرموفقیت اونجایی میدان مبارزه و موندن میشه که مجبوری کارهای تکراری ودوست نداشتنی رو به طور مداوم انجام بدی!!
پس خودت رو نه تنها برای ابتدای راه ک پر از ذوقی بلکه برای مراحل خسته کننده هم آماده کن

دارویی که دردی را تسکین نمی دهد، به راستی دارو نیست، و محبتی که در آن خاصیتی نباشد، محبت نیست. چه فایده از دوست داشتنی که در آن، امکانِ خدمتی وجود ندارد؟

-نادر ابراهیمی، آتش بدون دود

پادکست خوب چی گوش بدیم برای توسعه و رشد فردی:

-پادکست رادیو اِروس: توی هر اپیزودی یه ماجرای عاشقانه و به روز رو بازگو میکنه.
-پادکست سالن پرواز: این پادکست برای کسایی که قصد مهاجرت دارن عالیه.چون توی هر قسمت گفتگویی با شخصی که مهاجرت داشته انجام میشه.
-پادکست دایجست: این پادکست به مسائلی نسبتا پیچیده اطراف ما به زبان ساده مثل تناسخ، خواب، رویا و.. میپردازن.
-پادکست رادیو دربست:توی این پادکست هر شب راجب موضوعات مختلف جالبی که ما راجبشون نمیدونیم حرف زده میشه.
-پادکست رخ:توی این پادکست راجب زندگی آدم های تاثیر گذار و مسیر رسیدنشون به هدف های بزرگشون گفته میشه.

همیشه به تو فکر می‌کردم و در هر شرایطی و با هر اتفاقی، دلم حرف زدن با تو را می‌خواست.
همیشه دوستت داشتم، بیشتر از هرکسی دوستت داشتم. مهم نبود تا کدامین آسمان و به سمت و سوی کدامین خورشید قد خواهم‌کشید و تا آغوش کدامین ستاره از تو دور خواهم‌شد؛ من ریشه‌هایم را در خاکِ تو جا گذاشته‌بودم...

-نرگس صرافیان طوفان

دوست دارم
مثل یه دختر بچه که عروسکشو خیلی دوست داره
مثل مادری که بچشو دوست داره
مثل خدا که بنده‌شو دوست داره.
نمیدونم،شاید همه اینا مسخره باشه.
ولی من دوست دارم،از ته دل و واقعی.

... روزگاری یکی از دوستانم می‌گفت:
دوست‌بودن با کسی
صدبار بهتر از
عاشقِ او بودن است.
گمان می‌کنم حق داشت...


🖌️ریچارد براتیگان
📗هوای عشق بارانی‌ست

یکی از غم ‌انگیزترین جنبه‌های یک رابطه آن است که چقدر سریع به یکدیگر عادت می ‌کنیم، با کسی آشنا می ‌شویم و از این آشنایی بسیار خرسندیم. بعد همان کسی که فقط تماشای مچ دست یا شانه ‌اش می ‌توانست ما را به هیجان بیاورد، حالا می‌ تواند در کنار ما لمیده باشد و ما کمترین احساسی از جذابیت حس نکنیم.

📕 جستارهایی در باب عشق
👤 #آلن_دوباتن

تو فیلم The walking dead یه جمله‌ای بود که می‌گفت:
«شاید اون کسی که داره میره من باشم؛ ولی این تو هستی که منو تنها گذاشتی..!»
و چقدر درست میگفت!
دوست داشتن‌های عمیق ما هیچوقت تموم نشدن، فقط ما مجبور به رها کردن شدیم :)

من آن هستم
که در صورت دیکتاتور فریاد می‌زند
و اعتراض می‌کند
من آن هستم که به جز در سر آزاده‌ها نمی‌مانم
و نمی‌شناسند مرا جز قلب قهرمانان
من آن هستم
که هرگز سازش ندارد و برای فروش نیست
من نان و شیر زندگی‌ام
نام من آزادی‌ست

- مرام المصری

تو زندگی یجایی هست که بعد از کلی تلاش و دویدن برای به دست آوردن یکی یهو وایمیستی سرتو میندازی پایین و آروم میگی دیگه نمیتونم، دیگه خسته شدم.الان حال و روز من همینه.

تو قابلیت اینو داری که از پشت گوشی لبخند به لبم بیاری و حتی بغل کردن مجازیت از همه ی بغل هایی که تو دنیا وجود داره قشنگ تر باشه.
و وقتی که باهم بیرونیم و دستاتو میگیرم احساس امنیت کنم و از حس قشنگ بودن قدم زدن باهات لذت ببرم.

در قلبم کسی را پنهان کرده‌ام که شنیدن صدایش، طرز نگاه کردنش حتی راه رفتنش را خیلی دوست دارم و شاید نداند که شیرین ترین میوه ممنوعه جهان من است...
درست است که مالک قلبش نیستم،
اما به جای همه‌ی رهگذر‌ها...
همه‌ی آدم‌ها...
من به جای همه دوستش دارم...

بعضی وقتا راه حلش فقط یه زنگه؛
یه جمله‌یِ خوب گفتنه؛
یه قرار یه ساعته‌اس؛
یه ذره پا رو غرور گذاشتنه...
ولی آدما ترجیح میدن گند بزنن تو هرچی بوده و مفت ببازن طرفو.

من تلاشم رو کردم...
دویدم سمتت، علاقم رو نشون دادم، بهت فهموندم که دوست دارم؛
حالا دیگه نوبت توئه! این همه من دویدم، حالا دیگه وای‌میستم یه گوشه و نگاه میکنم ببینم یه قدم سمتم بر میداری.
• @Ecstasim