من همهی تلاشمو کردم که تو به فکر رفتن نیفتی. ولی میدونی، انگار تموم تلاشای من بیفایده بود و تصمیم تو واسه رفتن واقعا جدی بود، اونقدر جدی که هیچوقت حاضر نشدی به حرفام گوش کنی و بفهمی که من واقعا چی میگم. میدونی شبایی که دلتنگت میشم و نمیدونم واسه این جدایی یقه کیو بگیرم فقط یه سوال توی سرم جولان میده، چی شد که رفتی؟ چی شد که فکر کردی بدون من حالت خوبه؟ چی شد که فکر میکردی به غیر من کسیام پیدا میشه که دوستت داشته باشه و تورو بیشتر از جونش بخواد؟ کی حاضر میشه چهار صبح وقتی که از خستگی داره میمیره پای درد و دلات بشینه، یا کی مثل من توی سرمای بهمن دستاتو میگیره و خیابونا رو باهات بالا و پایین میکنه؟ تو خیلی دیونهای. اونقدر دیوونه که بدون اینکه به ته قصهمون فکر کنی گذاشتی و رفتی. تو رفتی ولی یادت باشه یه روزیم میرسه که توی فکر باختن من خودت میبازی.
دلبرم ...
از وقتی شدی همه زندگیم دنیام محدود شده به تو ...
تو جبران همه نداشته هامی،
تو آرامش دلم شدی تا بفهمم
زندگی اونقدرا هم سخت نیست...
اتفاقی وارد زندگیم شدی و اتفاقا تموم دنیام شدی ...
تو آخرین کسی هستی که اینجوری عاشقش شدم...
میگن اولین ها هیچوقت فراموش نمیشن
وتو اولین من بودی،
تو فراموش نشدنی ترین خاطره منی!
تو دورترین نزدیک منی
سهم تو از بودن من قلب من است
که جز تو برای کسی نمی تپد ...
هیچوقت یادت نره قلب یکی همیشه واسه تو میتپه ...
بمونی برام عزیز دلم
از وقتی شدی همه زندگیم دنیام محدود شده به تو ...
تو جبران همه نداشته هامی،
تو آرامش دلم شدی تا بفهمم
زندگی اونقدرا هم سخت نیست...
اتفاقی وارد زندگیم شدی و اتفاقا تموم دنیام شدی ...
تو آخرین کسی هستی که اینجوری عاشقش شدم...
میگن اولین ها هیچوقت فراموش نمیشن
وتو اولین من بودی،
تو فراموش نشدنی ترین خاطره منی!
تو دورترین نزدیک منی
سهم تو از بودن من قلب من است
که جز تو برای کسی نمی تپد ...
هیچوقت یادت نره قلب یکی همیشه واسه تو میتپه ...
بمونی برام عزیز دلم
“My mama always said, life was like a box a chocolates. You never know what you're gonna get.” Forrest Gump
و ایکاش توان این بود مثل فارستگامپ سالها دوید و تمام بیابانها و جنگلها رو زیر پا بذاریم و تنها فریاد بزنیم و فریاد بزنیم و فریاد بزنیم. و اگر پرسیدند چرا دویدی؟ ساده بگیم: «احساس کردم باید بدوام.» همین/
و ایکاش توان این بود مثل فارستگامپ سالها دوید و تمام بیابانها و جنگلها رو زیر پا بذاریم و تنها فریاد بزنیم و فریاد بزنیم و فریاد بزنیم. و اگر پرسیدند چرا دویدی؟ ساده بگیم: «احساس کردم باید بدوام.» همین/
اول آشنایی چه سوالاتی از هم بپرسیم که بهتر همدیگه رو بشناسیم؟
- تو، توی رابطه بیشتر دنبال چه چیزی هستی؟
- تابحال رابطه عاطفی بلندمدت با کسی داشتی؟
- چی باعث میشه به کسی اعتماد کنی و چی این اعتماد و از بین میبره؟
- بنظرت یه رابطه سالم چه ویژگی هایی داره؟
- از روابط قبلیت چه چیزایی فهمیدی؟
- درحال حاضر با کسی دیگه ای هم قرار میذاری؟
- چه چیزی تو رابطه خط قرمز توئه؟
همین سوالات ساده میتونه اول آشنایی اطلاعات مفیدی درباره طرز تفکر، نیازها و ارزشهای مدنظر فرد مقابل به شما بده و گاهی باعث میشه وقتتون رو توی روابط اشتباهی تلف نکنید
- تو، توی رابطه بیشتر دنبال چه چیزی هستی؟
- تابحال رابطه عاطفی بلندمدت با کسی داشتی؟
- چی باعث میشه به کسی اعتماد کنی و چی این اعتماد و از بین میبره؟
- بنظرت یه رابطه سالم چه ویژگی هایی داره؟
- از روابط قبلیت چه چیزایی فهمیدی؟
- درحال حاضر با کسی دیگه ای هم قرار میذاری؟
- چه چیزی تو رابطه خط قرمز توئه؟
همین سوالات ساده میتونه اول آشنایی اطلاعات مفیدی درباره طرز تفکر، نیازها و ارزشهای مدنظر فرد مقابل به شما بده و گاهی باعث میشه وقتتون رو توی روابط اشتباهی تلف نکنید
چه آدم هایی که فقط نیاز داشتن به شنیده شدن، یک نفر که از روزت براش بگی، از اتفاقهایی که ذوق تعریفشو داشتی، کسی نبود، انقدر نبود که ذوق تعریف کردنش هم رفت، انقدر که دیگه دلت نخواست حرف بزنی.
تو تنها کسی هستی که
هم چت کردن باهات حال میده، هم آهنگ گوش کردن با یه گوش هنذفری کنارت حال میده،هم غُر زدنات حال میده، هم چرت و پرت گفتنامون و از خنده غش کردنامون کنار هم حال میده،هم جاهای کوچیکی که باهم میریم خوبه، هم خاطرهای که باهم میسازیم قشنگ، هم همه ی چیزای کوچیک الکی کنارت خوبِه
هم چت کردن باهات حال میده، هم آهنگ گوش کردن با یه گوش هنذفری کنارت حال میده،هم غُر زدنات حال میده، هم چرت و پرت گفتنامون و از خنده غش کردنامون کنار هم حال میده،هم جاهای کوچیکی که باهم میریم خوبه، هم خاطرهای که باهم میسازیم قشنگ، هم همه ی چیزای کوچیک الکی کنارت خوبِه
من نمیتونم بهت اهمیت ندم، من نمیتونم وقتی نیستی نگرانت نشم من نمیتونم وقتی حالت خوب نیست پاپیچت نشم که حالت رو خوب کنم من نمیتونم صداتو نشنوم من نمیتونم نبینمت، من نمیتونم وانمود کنم که دوستت ندارم و بهت توجه نکنم
اگر کسی به اندازهای که دوستش دارید دوستتان ندارد،
رابطهتان را تا نا کجا ادامه ندهید،
به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت،
اینکه گاهی از طرف او پذیرفته میشوید وگاهی نمیشوید،
کلافه تان خواهد کرد،
گویی در جا میدوید،
هر چقدر تلاش میکنید،
به جایی نمیرسید،
این نرسیدن دایمی خسته تان میکند،
خشمگین میشوید،
افسرده میشوید،
خودتان را قانع نکنید که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند،
او بخاطر خودش با شما مانده،
شما با توجه و محبتی که به او می کنید احساس دوست داشتنی بودن به او می دهید،
غرورش را ارضا میکنید و باعث رشد عزت نفسش میشوید،
پس چرا با شما ادامه ندهد؟
وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک میشوید،
گویی به کاکتوس نزدیک میشوید،
هرچه بیشتر نزدیک شوید،
بیشتر زخمی میشوید،
کاکتوسهایتان را رها کنید...
-نگار يوسفی
رابطهتان را تا نا کجا ادامه ندهید،
به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت،
اینکه گاهی از طرف او پذیرفته میشوید وگاهی نمیشوید،
کلافه تان خواهد کرد،
گویی در جا میدوید،
هر چقدر تلاش میکنید،
به جایی نمیرسید،
این نرسیدن دایمی خسته تان میکند،
خشمگین میشوید،
افسرده میشوید،
خودتان را قانع نکنید که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند،
او بخاطر خودش با شما مانده،
شما با توجه و محبتی که به او می کنید احساس دوست داشتنی بودن به او می دهید،
غرورش را ارضا میکنید و باعث رشد عزت نفسش میشوید،
پس چرا با شما ادامه ندهد؟
وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک میشوید،
گویی به کاکتوس نزدیک میشوید،
هرچه بیشتر نزدیک شوید،
بیشتر زخمی میشوید،
کاکتوسهایتان را رها کنید...
-نگار يوسفی
تو باید باشی تا اینقدر تهرانو باهم متر کنیم
که پاهامون گز گز کنه، تو باید باشی تا كل ماهو پس انداز کنیم و اخر ماه بریم دنج ترین کافه ها و دسرایی رو
سفارش بدیم که اسمشونم نشنيديم
تو باید باشی که با هر ستاره ارزوت کنم تو باید باشی که قطره های بارون منو
به پیست رقصشون دعوت کنن؛
باید باشی باهم بریم شیرکاکائو رو چمنا بخوریم، تو خیابونا دیوانه بازی در بیاریم و بخندیم
آره همین خود تویی که باعث میشی حتی نیمکتای پارک سرکوچه بوی عشق بگیرن
و هنوزم با هرکدوم از خنده هات توی دلم هزار بار قربون صدقه ی اون صدا برم اخه.
که پاهامون گز گز کنه، تو باید باشی تا كل ماهو پس انداز کنیم و اخر ماه بریم دنج ترین کافه ها و دسرایی رو
سفارش بدیم که اسمشونم نشنيديم
تو باید باشی که با هر ستاره ارزوت کنم تو باید باشی که قطره های بارون منو
به پیست رقصشون دعوت کنن؛
باید باشی باهم بریم شیرکاکائو رو چمنا بخوریم، تو خیابونا دیوانه بازی در بیاریم و بخندیم
آره همین خود تویی که باعث میشی حتی نیمکتای پارک سرکوچه بوی عشق بگیرن
و هنوزم با هرکدوم از خنده هات توی دلم هزار بار قربون صدقه ی اون صدا برم اخه.
- دلم مىخواهد با هم دوست بمانيم.
+ اين پيشنهاد مثل تكه استخوانى است كه جلوى سگ مىاندازند.
- اتاق افسران؛ مارک دوگن.
+ اين پيشنهاد مثل تكه استخوانى است كه جلوى سگ مىاندازند.
- اتاق افسران؛ مارک دوگن.
گاهی با دویدن به سمت کسی، نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت، پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده است..!
" عباس معروفی "
" عباس معروفی "
مسئول طرز فکر آدمها نیستم.
بگذار هرکه هرچه خواست بگوید!
چه اهمیتی دارد؟
من در لاک خود راحت ترم،
آنجا میشود آرام و بی دغدغه زندگی کرد.
“فروغ فرخزاد”
بگذار هرکه هرچه خواست بگوید!
چه اهمیتی دارد؟
من در لاک خود راحت ترم،
آنجا میشود آرام و بی دغدغه زندگی کرد.
“فروغ فرخزاد”
راستش وقتی میخوام از تو بنویسم باید بگم که تو برام:
شبیهِ یه جعبه نون خامه ی بزرگ..
شبیهِ یه رنگ زرد قشنگ که روح آدمو زنده میکنه..
شبیهِ آخرین تیکه ی پیتزا...
شبیهِ خنکی هوای جنگلای شمال..
شبیهِ حسِ آخرین زنگ مدرسه..
شبیهِ وسطِ هندونه..
شبیهِ حسی که قدم زدن روی ماسه های ساحل..
شبیهِ بویِ خاک بارون زده..
شبیهِ قرمزی توت فرنگی..
شبیهِ چیزایی که هیچوقت حس خوبشون کم نمیشه!
شبیهِ یه جعبه نون خامه ی بزرگ..
شبیهِ یه رنگ زرد قشنگ که روح آدمو زنده میکنه..
شبیهِ آخرین تیکه ی پیتزا...
شبیهِ خنکی هوای جنگلای شمال..
شبیهِ حسِ آخرین زنگ مدرسه..
شبیهِ وسطِ هندونه..
شبیهِ حسی که قدم زدن روی ماسه های ساحل..
شبیهِ بویِ خاک بارون زده..
شبیهِ قرمزی توت فرنگی..
شبیهِ چیزایی که هیچوقت حس خوبشون کم نمیشه!
من توو زندگیم آدمای زیادی رو از دست دادم.
از اعضای خونواده بگیر تا دوست و رفیق و حتی دشمن.
هرکدومشونم یه تیکه از منو کندن و با خودشون بردن من الان هم اینجام هم اونجا؛ هم زندهم هم مُرده!
جسمم زنده و سر و مر و گنده اینجا تنها لب دریا نشسته عزا گرفته ولی یه تیکههایی از روحم پیششونه که نداشتنشون جسممو ضعیف کرده و حسمو قوی تر!
تو آدم بودی سهیل حداقل آدم تر از من. خیلی آدم تر از من..!
امروز که رفتی فهمیدم چیزه زیادی از روحم نمونده ولی هنوز یه عالمه جسم دارم که متاسفانه دیگه به کارم نمیاد؛ اونجا اگه کسی یه جسم و چند تا تیکه روح خواست بهم خبر بده!
من اینجام خوب بخوابی شب بخیر.
-آریانفر
از اعضای خونواده بگیر تا دوست و رفیق و حتی دشمن.
هرکدومشونم یه تیکه از منو کندن و با خودشون بردن من الان هم اینجام هم اونجا؛ هم زندهم هم مُرده!
جسمم زنده و سر و مر و گنده اینجا تنها لب دریا نشسته عزا گرفته ولی یه تیکههایی از روحم پیششونه که نداشتنشون جسممو ضعیف کرده و حسمو قوی تر!
تو آدم بودی سهیل حداقل آدم تر از من. خیلی آدم تر از من..!
امروز که رفتی فهمیدم چیزه زیادی از روحم نمونده ولی هنوز یه عالمه جسم دارم که متاسفانه دیگه به کارم نمیاد؛ اونجا اگه کسی یه جسم و چند تا تیکه روح خواست بهم خبر بده!
من اینجام خوب بخوابی شب بخیر.
-آریانفر
وقتی خواب پارتنر لانگ دیستنستو میبینی و اون لحظه که بیدار میشی و حس دلتنگی رو حسین دریابندی خیلی خوب توصیف کرده :
"خواب دیدم دنبال کسی میگردم.
و این اصلا منصفانه نبود.
باید خودش را میدیدم.
باید دستانش را میگرفتم و در آغوش میکشیدمش.
باید چشمهایش را در سینهام پناه میدادم و بوی موهایش میپیچید توی صورتم.
باید میبوسیدمش…🤍."
"خواب دیدم دنبال کسی میگردم.
و این اصلا منصفانه نبود.
باید خودش را میدیدم.
باید دستانش را میگرفتم و در آغوش میکشیدمش.
باید چشمهایش را در سینهام پناه میدادم و بوی موهایش میپیچید توی صورتم.
باید میبوسیدمش…🤍."
من بهت فکر نمیکنم
اما خیلی از شبا خوابتو میبینم؛
و روز بعد با دلِ تنگ از همون خواب بیدار میشم!
پشت چراغ قرمز مردم رو نگاه میکنم و پایه ثابت یه گوشه از خیالم تویی!
سر کلاس جزوه مینویسم و از اون جزوه فقط حرفای ناگفتهم به تو بیرون میاد!
موزیک گوش میدم و نقش اول هر موزیکی میرسه به تو!
با آدما میرم بیرون، بهم خوش میگذره، از ته دلم میخندم و یهو میفتم تو قعر جای خالیِ صدای خندهت کنار خندهم!
بارها از آدما میبُرم و پناه میارم به تو؛ به تویی که حتی فکرتم تسکینِ این ذهن آشفتهاس!
من خیلی وقته بهت فکر نمیکنم؛
توام قول بده به من فکر نکنی! باشه؟
- نازنین زارع.
اما خیلی از شبا خوابتو میبینم؛
و روز بعد با دلِ تنگ از همون خواب بیدار میشم!
پشت چراغ قرمز مردم رو نگاه میکنم و پایه ثابت یه گوشه از خیالم تویی!
سر کلاس جزوه مینویسم و از اون جزوه فقط حرفای ناگفتهم به تو بیرون میاد!
موزیک گوش میدم و نقش اول هر موزیکی میرسه به تو!
با آدما میرم بیرون، بهم خوش میگذره، از ته دلم میخندم و یهو میفتم تو قعر جای خالیِ صدای خندهت کنار خندهم!
بارها از آدما میبُرم و پناه میارم به تو؛ به تویی که حتی فکرتم تسکینِ این ذهن آشفتهاس!
من خیلی وقته بهت فکر نمیکنم؛
توام قول بده به من فکر نکنی! باشه؟
- نازنین زارع.
کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد، آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت!
" تنهایی پُر هیاهو - بهومیل هرابال "
" تنهایی پُر هیاهو - بهومیل هرابال "
مشکل ، عشق نیست ؛ بلکه مشکل تاکید بیش از حد بر روی عشق در زندگی است ؛
وقتی بیش از حد بر روی جنس مخالف در زندگی تمرکز صرف داریم و میخواهیم به هر ترتیبی به عشق برسیم ، حالمون خوب نیست و عشق برامون حکم ماده مخدر رو داره تا دردمونو تسکین بده.
عشق نباید دوای درد های ما باشه و اگر اینطور باشه و حتی اگر هم بهش برسیم ، مطمئنا عشق سالمی نیست و بیمار گونه خواهد بود.
هورنای میگوید : در تحلیل روانی بسیاری از زنان به اینجا رسیدیم که این زنان فقط یک فکر را در سر می پروراندند :
" من باید مردی داشته باشم"
یعنی این فکر چنان بر زندگی آنها سایه افکنده که جایی برای افکار دیگر نگذاشته است ، گویی در زندگی دیگر نه فعالیتی وجود دارد و نه هدفی....
فاجعه اینجاست که فرد معنی و جهت و هدف زندگیشو فقط و فقط در عشق جستجو کنه!
📕 #روانشناسی_زنان
✍🏻 #کارن_هورنای
وقتی بیش از حد بر روی جنس مخالف در زندگی تمرکز صرف داریم و میخواهیم به هر ترتیبی به عشق برسیم ، حالمون خوب نیست و عشق برامون حکم ماده مخدر رو داره تا دردمونو تسکین بده.
عشق نباید دوای درد های ما باشه و اگر اینطور باشه و حتی اگر هم بهش برسیم ، مطمئنا عشق سالمی نیست و بیمار گونه خواهد بود.
هورنای میگوید : در تحلیل روانی بسیاری از زنان به اینجا رسیدیم که این زنان فقط یک فکر را در سر می پروراندند :
" من باید مردی داشته باشم"
یعنی این فکر چنان بر زندگی آنها سایه افکنده که جایی برای افکار دیگر نگذاشته است ، گویی در زندگی دیگر نه فعالیتی وجود دارد و نه هدفی....
فاجعه اینجاست که فرد معنی و جهت و هدف زندگیشو فقط و فقط در عشق جستجو کنه!
📕 #روانشناسی_زنان
✍🏻 #کارن_هورنای
هر کار که بکنی میدانم که درست است، چون از وقتی میشناسمت با احساسی عمیق فهمیدهام که تو هرگز چیزی نمیگویی که با هستیات در تضاد باشد.
درواقع من اگر مرد به دنیا آمده بودم دلم میخواست یکی مثل تو باشم.
بعد از این چطور از من میخواهی که دوستت نداشته باشم؟ بعد از درک اینها، بعد از تحولی عمیق که در وجودم که در وجودم ایجاد شده، چطور میخواهی که این رابطه تا آخر طول نکشد؟
"از نامهی ماریا به کامو"
درواقع من اگر مرد به دنیا آمده بودم دلم میخواست یکی مثل تو باشم.
بعد از این چطور از من میخواهی که دوستت نداشته باشم؟ بعد از درک اینها، بعد از تحولی عمیق که در وجودم که در وجودم ایجاد شده، چطور میخواهی که این رابطه تا آخر طول نکشد؟
"از نامهی ماریا به کامو"
الان خوبم ولی دیگه نمیتونم عاشق کسی بشم
الان خوبم ولی دیگه کسی باب میلم نیست
الان خوبم ولی دیگه از ته دل نمیخندم
الان خوبم ولی دیگه حال و حوصله کسیو ندارم
الان خوبم، خیلی خوب..
الان خوبم ولی دیگه کسی باب میلم نیست
الان خوبم ولی دیگه از ته دل نمیخندم
الان خوبم ولی دیگه حال و حوصله کسیو ندارم
الان خوبم، خیلی خوب..