اون زخم از طرف کسی بود که بهش میگفتم دوست، بخاطر همین انقدر درد داشت.

الان میفهمم دلتنگی فقط واسه کسیه که مرده، کسی که نخواسته کنارت باشه حتی ارزش فکر کردن هم نداره، فراموشش کن عزیزم.

تا حالا شده با یکی آشتی کنی بعد ببینی که اصلا نتونستی ببخشیش؟ خیلی حس بدیه.

چه نسبتی باهاش دارم؟ بازیچه‌شم.

دیشب یه آقایی توی خیابون داشت به اون شخص پشت تلفن میگفت: بعضی در‌ها بسته هستن، اما قفل نیستن
هولشون بده
حقیقتاً خیلی دارم به حرفش فکر میکنم!

دیگه نمیشه کسی رو جدی گرفت، کسی انقدر واقعی نیست که بمونه، کسی انقدر شبیهت نیست که بتونی از بغض‌هات واسش بگی، کسی هم انقدر دوستت نداره که از جهان نترسی، این دیار از درون خالی شده.

لا به لای وسایلم چیزهایی هست که نه به کارم میان، نه دلم میاد دور بندازمشون، توی سرم هم همین وضعیت حاکمه من گذشته‌ای رو از برم که نه میتونم فراموشش کنم، نه دوست دارم مرورش کنم.

از کنار اومدن بدم میاد، همیشه دارم کنار میام، با همه چی کنار میام، غمباد گرفتم.

شاید من بهترین آدم زندگیت نبودم اما مطمعنم یه روزی اگه یادم بیفتی با خودت میگی ولی اون واقعا دوستم داشت.

امیدوارم آدمی رو به اجبار تو زندگیتون تحمل نکنید که علاوه بر بیشعور بودنش، فکر کنه بیشعور بودنش کار درستیه و توجیهش هم کنه.

اجازه بده هر چیزی و هر کسی که میخواد بره، مطمعن باش اگه برای تو باشه دوباره کنارت قرار میگیره.

اوج دستکاری روانی؟ اونجایی که بخاطر بی‌احترامی ناراحت شدی برمیگردن بهت میگن چقدر ادایی و حساسی و زیادی واکنش میدی.

یهو به هم ریختم و همه گفتن واسه یه چیز کوچیک چقدر سریع ناراحت شد اما خب هیچکس نمیدونست که من در حال تحمل چه حجمی از فشار بودم و زندگی و مشکلاتم چه بار روانی‌ای روی دوشم گذاشته بودن، آدم گاهی طوری لبریزه که با وجود همه صبوریش هر اتفاقی میتونه اون رو سرریز کنه.

عصبانیتم کوتاهه، سطحیه میپره میره، ولی اگه دلخور بشم؟ نه داد میزنم، نه میرم، نه توضیح میدم فقط آروم عقب میکشم و اونجا جاییه که دیگه هیچی مثل سابق نمیشه.

گرفتن مسیج دلم برات تنگ شده چقدر کیف میده، فکر کن یکی یادت افتاده و از نبودنت کنارش اذیت شده و اومده داره به خودت میگه قشنگ‌ترین احساس دنیاست.

نیاز دارم‌یه چند وقت دی‌اکتیو کنم، از مجازی، واقعیت، آدم‌ها، وظایف، درس‌هام دغدغه‌هام، کلا از هر جایی که وجود دارم.

نمیتونم نگرانت نباشم ولی ما دیگه کاری با هم نداریم پس مواظب خودت باش.

دلشکستگی برای من که هیچ چیز جز تو نداشتم از احساسات گران به حساب می‌آمد، پس میخواستمت بی‌توجه به دردی که داشت سینه‌ام را سوراخ میکرد، بی‌توجه به اینکه رهایم کرده بودی.

اونی ک همیشه کوتاه میاد آخرش یه روز بلند میشه میره شک نکن.