✅ نقد خوانش کیرکگارد از تجربه دینی قربانی کردن اسحاق
🖋 نرگس سوری
📍 نوشتار حاضر سعی دارد در خوانش رایج از تجربهی دینی قربانی کردن اسحاق به واسطهی ابراهیم بازاندیشی کند؛ بازاندیشی که بیش از هر چیز معنای دینی چنین عملی و پیامدهایی را که برای ساحت انسانی و الوهی به دنبال میآورد، مورد توجه قرار میدهد. سورن کیرکگارد در رساله شناخته شدهی "ترس و لرز" تحلیلی از ماجرای قربانی شدن اسحاق به دست ابراهیم ارائه کرده است. مسئلهای که در وهلهی اول اهمیت پیدا میکند نحوهی روایت این تجربه دینی و معنایی است که به عمل قربانی کردن اسحاق نسبت داده میشود. پرسش اساسی این است که به واقع در این ابتلا ساحت الوهی چه چیز را قصد کرده بود و از ابراهیم خواستار چه بود؟ هرگونه پاسخ به این پرسش تبعات خاص مفهومی برای کلیت تجربه دینی مذکور به دنبال دارد. زیرا باید توجه داشت تنها یک روایت متصلب از این تجربه دینی وجود ندارد بلکه میتوان آن را از وجه دیگری به نحو بنیادینی متفاوت از تصور رایج درک کرد. اما کیرکگاردکدام مفاهیم بنیادین را در روایت این تجربه دینی احضار و به اتکاء آن ماجرا را فهمپذیر میکند؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید او فارغ از تحلیل تجربه دینی آن را چگونه روایت میکند. در این راستا نوشتار کنونی بر آن است با نگاهی نقادانه خوانش کیرکگارد را به عنوان فیلسوفی که تلاش نظری منسجمی در جهت تحلیل تجربه دینی قربانی کردن اسحاق کرده، مورد بررسی قرار دهد. این بررسی تلاشی است برای فراتر رفتن از محدودیتهای نظری این خوانش و خاطر نشان کردن این مسئله که این محدودیتهای تحلیلی به چه محدودیتهایی در قلمروی انسانی و اجتماعی دامن میزنند. بدین منظور بحث در دو سطح بررسی خواهد شد: نخست ارائهی صورتبندی نظری که تجربه دینی قربانی کردن اسحاق در نزد کیرکگارد مییابد. دوم نقد سلبی و ایجابی صورتبندی نظری مذکور. در این سطح سعی خواهد شد ضمن طرح استدلالهایی مبنی بر محدودیتهای خوانش مذکور، به نحو ایجابی صورتبندی بدیلی فراخور الهیات رهاییبخش ارائه گردد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/fear-and-trembling
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 نرگس سوری
📍 نوشتار حاضر سعی دارد در خوانش رایج از تجربهی دینی قربانی کردن اسحاق به واسطهی ابراهیم بازاندیشی کند؛ بازاندیشی که بیش از هر چیز معنای دینی چنین عملی و پیامدهایی را که برای ساحت انسانی و الوهی به دنبال میآورد، مورد توجه قرار میدهد. سورن کیرکگارد در رساله شناخته شدهی "ترس و لرز" تحلیلی از ماجرای قربانی شدن اسحاق به دست ابراهیم ارائه کرده است. مسئلهای که در وهلهی اول اهمیت پیدا میکند نحوهی روایت این تجربه دینی و معنایی است که به عمل قربانی کردن اسحاق نسبت داده میشود. پرسش اساسی این است که به واقع در این ابتلا ساحت الوهی چه چیز را قصد کرده بود و از ابراهیم خواستار چه بود؟ هرگونه پاسخ به این پرسش تبعات خاص مفهومی برای کلیت تجربه دینی مذکور به دنبال دارد. زیرا باید توجه داشت تنها یک روایت متصلب از این تجربه دینی وجود ندارد بلکه میتوان آن را از وجه دیگری به نحو بنیادینی متفاوت از تصور رایج درک کرد. اما کیرکگاردکدام مفاهیم بنیادین را در روایت این تجربه دینی احضار و به اتکاء آن ماجرا را فهمپذیر میکند؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید او فارغ از تحلیل تجربه دینی آن را چگونه روایت میکند. در این راستا نوشتار کنونی بر آن است با نگاهی نقادانه خوانش کیرکگارد را به عنوان فیلسوفی که تلاش نظری منسجمی در جهت تحلیل تجربه دینی قربانی کردن اسحاق کرده، مورد بررسی قرار دهد. این بررسی تلاشی است برای فراتر رفتن از محدودیتهای نظری این خوانش و خاطر نشان کردن این مسئله که این محدودیتهای تحلیلی به چه محدودیتهایی در قلمروی انسانی و اجتماعی دامن میزنند. بدین منظور بحث در دو سطح بررسی خواهد شد: نخست ارائهی صورتبندی نظری که تجربه دینی قربانی کردن اسحاق در نزد کیرکگارد مییابد. دوم نقد سلبی و ایجابی صورتبندی نظری مذکور. در این سطح سعی خواهد شد ضمن طرح استدلالهایی مبنی بر محدودیتهای خوانش مذکور، به نحو ایجابی صورتبندی بدیلی فراخور الهیات رهاییبخش ارائه گردد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/fear-and-trembling
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ گذار از حکمرانی به کشورداری؛ یک ضرورت گریزناپذیر!
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
حال «ایران» خوب نیست؛ تشخیص اغلب متخصصین، بیماری مرموز و مزمن «توسعهنیافتگی» است. متخصصین زیادی بیانکه درک روشنی از شرح حال بیمار و از آن مهم تر ریشه های پیدایش این بیماری داشته باشند، با وعده درمان سریع و قطعی بیماری وی بر بالین این بیمار سالخورده ولی نجیب و سخاوتمند حاضر شدهاند، ولی این تعویض پیاپی متخصصین نیز نه تنها افاقه نکرده بلکه تجویز نسخههای مختلف تنها حال بیمار را روز به روز وخیم و وخیمتر کرده است. با شیوع گسترده «ویروس کرونای توسعه» و سرایت آن به دستگاه تنفسی وی، بیمار مدتهای مدیدی است که در بخش مراقبتهای ویژه با دستگاه تنفس مصنوعی ادامه حیات داده و چشم انتظار پیدا شدن واکسن و یا داروهای معالج این بیماری است؛ چه انتظار نافرجامی!!
تمثیل کوتاه فوق، مقدمهای است برای پرداختن به یکی از فراگیرترین و تاثیرگذارترین موضوعاتی که محیط بر همه امورات مدیریت کشور (اعم از مدیریت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و …) است. «کشورداری» موضوعی پیچیده، چندوجهی، راهبردی و بنیادین ولی به غایت مغفول و مهجور که هنوز در ایران به عنوان یک علم مستقل شناخته نشده و هیچ اصول، مبانی، تئوری پایه، معیار، شاخص و … برای آن نوشته نشده است. مقامات و مسئولین کشور بدون آنکه حتی دو واحد علم کشورداری پاس کرده باشد، زمام امور مملکتی به این بزرگی، وسعت و تنوع را برعهده گرفتهاند؛ گویی «کشورداری» علمی لدنی است نه اکتسابی و چونان «فره ایزدی» در ذهن و نهاد هر مسئول و سیاستمداری که «همای تکلیف» بر دوش او نشسته، حلول مینماید. مفهوم «کشورداری» با مفهوم بیشتر مصطلح «حکمرانی» یک وجه تمایز دارد و آنهم لحاظ بعد «سرزمین» در کنار سه بعد سنتی «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» مستتر در مفهوم حکمرانی و ضرورت هماهنگی و سیاستگذاری توامان سه رکن «دولت»، «ملت» و «سرزمین» است؛ بعدی که بیتوجهی به آن و اقتضائاتش خود سرمنشا بسیاری از کژرویها، سیاستورزیهای ناصواب و تقلیدهای کورکورانه بوده است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=9346
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
حال «ایران» خوب نیست؛ تشخیص اغلب متخصصین، بیماری مرموز و مزمن «توسعهنیافتگی» است. متخصصین زیادی بیانکه درک روشنی از شرح حال بیمار و از آن مهم تر ریشه های پیدایش این بیماری داشته باشند، با وعده درمان سریع و قطعی بیماری وی بر بالین این بیمار سالخورده ولی نجیب و سخاوتمند حاضر شدهاند، ولی این تعویض پیاپی متخصصین نیز نه تنها افاقه نکرده بلکه تجویز نسخههای مختلف تنها حال بیمار را روز به روز وخیم و وخیمتر کرده است. با شیوع گسترده «ویروس کرونای توسعه» و سرایت آن به دستگاه تنفسی وی، بیمار مدتهای مدیدی است که در بخش مراقبتهای ویژه با دستگاه تنفس مصنوعی ادامه حیات داده و چشم انتظار پیدا شدن واکسن و یا داروهای معالج این بیماری است؛ چه انتظار نافرجامی!!
تمثیل کوتاه فوق، مقدمهای است برای پرداختن به یکی از فراگیرترین و تاثیرگذارترین موضوعاتی که محیط بر همه امورات مدیریت کشور (اعم از مدیریت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و …) است. «کشورداری» موضوعی پیچیده، چندوجهی، راهبردی و بنیادین ولی به غایت مغفول و مهجور که هنوز در ایران به عنوان یک علم مستقل شناخته نشده و هیچ اصول، مبانی، تئوری پایه، معیار، شاخص و … برای آن نوشته نشده است. مقامات و مسئولین کشور بدون آنکه حتی دو واحد علم کشورداری پاس کرده باشد، زمام امور مملکتی به این بزرگی، وسعت و تنوع را برعهده گرفتهاند؛ گویی «کشورداری» علمی لدنی است نه اکتسابی و چونان «فره ایزدی» در ذهن و نهاد هر مسئول و سیاستمداری که «همای تکلیف» بر دوش او نشسته، حلول مینماید. مفهوم «کشورداری» با مفهوم بیشتر مصطلح «حکمرانی» یک وجه تمایز دارد و آنهم لحاظ بعد «سرزمین» در کنار سه بعد سنتی «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» مستتر در مفهوم حکمرانی و ضرورت هماهنگی و سیاستگذاری توامان سه رکن «دولت»، «ملت» و «سرزمین» است؛ بعدی که بیتوجهی به آن و اقتضائاتش خود سرمنشا بسیاری از کژرویها، سیاستورزیهای ناصواب و تقلیدهای کورکورانه بوده است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=9346
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ زیر پوست سلطه؛ در دفاع از “یاریگری” بهمثابهی بازپسگیری قلمرو عمومی
🖋 آرزو رضایی مُجاز
شکافسازی، نابرابری و برپا کردن ستونهای قدرت بر پِی فقر -وقتی بخش عظیمی از جامعه در دالانهای نیازهای اساسی سرگرداناند- سیاست دور از فهمی نیست؛ آنهم در زیست پرآشوبی که نان چون گندمهای دوران «نفرین سیاه» بر زمین پاییندست نمیروید.
در اساطیر از خشم «دمتر» خواندهایم؛ مادر اندوهگین «پرسفونه» که چون «پلوتو» (خدای سرزمین مردگان) دخترش را به ورطهی دوزخ برد که عروس جهان زیرِ زمین باشد تا ابد با ردای سوگواری، آوارهی پیدا کردن دخترش ماند. او که درنهایت، سرنوشت پرسفونه را از خورشید شنید، نفرین سیاهش چنین مقدر کرد: «که از آن پس، دانه از خاک نروید و در زیر خاک بماند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۴۵۴).
«دولت حداکثری» در اندیشهی «وبر» دستگاهی مرکب از هزاران کانون تکثیرشوندهی قدرت است؛ با ریشههایی دونده که نظام اجتماعی را تسخیر میکند تا جایی که "همه" کارگزار ارادهی آن باشند. نظریهی سلطه و اقتدار وبر، در فهم مناسبات ما و قدرت، کارساز است.
آنچه زیست ما را تحت فشار گذاشته، ریشهی دونده و شاخههای بالندهی نظمیست که اثرش «آمرانهترین نوع کنترل» است. در این وضعیت، دولت حداکثری، نه نتیجهی ساختار طبقاتی که خود، به وجود آورندهی آن است.
ماشین سیاسی سازوبرگهای ایدئولوژی حاکم که قدرتِ «نابرابری آفرینی» دارد، یکدم خاموش نمیشود. هر چه قلمرو عمومی تنگتر باشد و صحرای بیآبوعلف امرار معاش، بخش بیشتری از بدنهی اجتماعی را به آوارگی بکشاند، مسلم است که ماشینها کمتر مستهلک میشوند و استمرار، کمهزینهتر خواهد بود.
در صحنهی موجود که گفتمان رسمی، تنها بازیگر است؛ آوای آوارگان نان در میان دستگاه عریض و طویل نظم موجود، گم میشود. در این وضعیتِ «تکساحتی» (به تعبیر مارکوزه) نمایش، یک خط قصه بیشتر ندارد.
تشدید نابرابری از سوی دولت حداکثری و نقش تعدیلکنندهی نابرابری در دستگاه قضا؛ تز و آنتیتزی همدست که بهعنوان ستمگر و نیز منجی بزککرده، از سوی صدای حاکم میچرخند و وحی منزل را برای فرودست، "بستهبندی" میکنند؛ بیاینکه تیشهی فقر، دَمی از کمر پاییندست فاصله گیرد.
در افسانههای تبار گیلگیت به نقل از جیمز جورج فریزر در «شاخهی زرین» پادشاهی را میبینیم که روحش در یخ است و او را فقط با آتش میتوان از بین برد: «گویی شعلهها آتش به هستیاش میزنند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۷۷۱).
این آتش را باید از طریق نهادهای واسط (غیررسمی) برپا کرد؛ نهادهایی که بهعنوان مقوم صدای مطرودان، رفع نیازهای ضروری را در میان شکافهای دولت حداکثری پرونده کنند و زندگی حاشیه را به متن بیاورند.
در این بین دو رویکرد را میتوان نشان داد؛ برخی، فعالیتهای مردمی در جهت کمک به محرومان را در جهت «سیاست فقیرسازی» میفهمند و معتقدند در این چشمانداز، «نظام ارزشی فقر» تقویت میشود؛ چرا که فقیر با احساس داشتن حامی، در مقولهی "فقر" برای همیشه طبقهبندیشده و آن را بهعنوان سبک زندگی، درونی میکند. این نگاه دِمتری، چون نفرینی سیاه بر تمامی کمکهای مردمی میگردد و نروییدن گندم را آرزو میکند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/defense-of-helping-each-other
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 آرزو رضایی مُجاز
شکافسازی، نابرابری و برپا کردن ستونهای قدرت بر پِی فقر -وقتی بخش عظیمی از جامعه در دالانهای نیازهای اساسی سرگرداناند- سیاست دور از فهمی نیست؛ آنهم در زیست پرآشوبی که نان چون گندمهای دوران «نفرین سیاه» بر زمین پاییندست نمیروید.
در اساطیر از خشم «دمتر» خواندهایم؛ مادر اندوهگین «پرسفونه» که چون «پلوتو» (خدای سرزمین مردگان) دخترش را به ورطهی دوزخ برد که عروس جهان زیرِ زمین باشد تا ابد با ردای سوگواری، آوارهی پیدا کردن دخترش ماند. او که درنهایت، سرنوشت پرسفونه را از خورشید شنید، نفرین سیاهش چنین مقدر کرد: «که از آن پس، دانه از خاک نروید و در زیر خاک بماند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۴۵۴).
«دولت حداکثری» در اندیشهی «وبر» دستگاهی مرکب از هزاران کانون تکثیرشوندهی قدرت است؛ با ریشههایی دونده که نظام اجتماعی را تسخیر میکند تا جایی که "همه" کارگزار ارادهی آن باشند. نظریهی سلطه و اقتدار وبر، در فهم مناسبات ما و قدرت، کارساز است.
آنچه زیست ما را تحت فشار گذاشته، ریشهی دونده و شاخههای بالندهی نظمیست که اثرش «آمرانهترین نوع کنترل» است. در این وضعیت، دولت حداکثری، نه نتیجهی ساختار طبقاتی که خود، به وجود آورندهی آن است.
ماشین سیاسی سازوبرگهای ایدئولوژی حاکم که قدرتِ «نابرابری آفرینی» دارد، یکدم خاموش نمیشود. هر چه قلمرو عمومی تنگتر باشد و صحرای بیآبوعلف امرار معاش، بخش بیشتری از بدنهی اجتماعی را به آوارگی بکشاند، مسلم است که ماشینها کمتر مستهلک میشوند و استمرار، کمهزینهتر خواهد بود.
در صحنهی موجود که گفتمان رسمی، تنها بازیگر است؛ آوای آوارگان نان در میان دستگاه عریض و طویل نظم موجود، گم میشود. در این وضعیتِ «تکساحتی» (به تعبیر مارکوزه) نمایش، یک خط قصه بیشتر ندارد.
تشدید نابرابری از سوی دولت حداکثری و نقش تعدیلکنندهی نابرابری در دستگاه قضا؛ تز و آنتیتزی همدست که بهعنوان ستمگر و نیز منجی بزککرده، از سوی صدای حاکم میچرخند و وحی منزل را برای فرودست، "بستهبندی" میکنند؛ بیاینکه تیشهی فقر، دَمی از کمر پاییندست فاصله گیرد.
در افسانههای تبار گیلگیت به نقل از جیمز جورج فریزر در «شاخهی زرین» پادشاهی را میبینیم که روحش در یخ است و او را فقط با آتش میتوان از بین برد: «گویی شعلهها آتش به هستیاش میزنند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۷۷۱).
این آتش را باید از طریق نهادهای واسط (غیررسمی) برپا کرد؛ نهادهایی که بهعنوان مقوم صدای مطرودان، رفع نیازهای ضروری را در میان شکافهای دولت حداکثری پرونده کنند و زندگی حاشیه را به متن بیاورند.
در این بین دو رویکرد را میتوان نشان داد؛ برخی، فعالیتهای مردمی در جهت کمک به محرومان را در جهت «سیاست فقیرسازی» میفهمند و معتقدند در این چشمانداز، «نظام ارزشی فقر» تقویت میشود؛ چرا که فقیر با احساس داشتن حامی، در مقولهی "فقر" برای همیشه طبقهبندیشده و آن را بهعنوان سبک زندگی، درونی میکند. این نگاه دِمتری، چون نفرینی سیاه بر تمامی کمکهای مردمی میگردد و نروییدن گندم را آرزو میکند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/defense-of-helping-each-other
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ راه و بیراهه توسعه سیستان و بلوچستان
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
هرچند سیستان و بلوچستان یکی از «محرومترین» استانهای کشور است، ولی در عین حال یکی از «مستعدترین» استانهای کشور نیز به شمار میرود. استانی که «ویروس شهر سوخته»، برعکس ویروس کرونا، این بار به خاطر رعایت فاصله (از قلمروهای درونی کشور، تعامل سازنده با همسایگان، توسعه دریاپایه، امنیت بالنده، توافق عمومی و …) در حال سرایت به سرتاسر آن است: سوختنی بدون آتش!
از عمر نظام برنامهریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما با این حال چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستان و بلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامههای توسعه کشور تبدیل شده و دستگاههای مختلف دولتی، نظامی و نهادهای عمومی هر یک به فراخور ماموریتها و مسئولیتهای اجتماعی خویش در راستای آبادانی استان، خروج از دور باطل توسعه نیافتگی (فقدان امنیت- فقدان زیرساخت- عدم توسعه) و زدودن سیمای آشکار فقر از جایجای استان اقدامات متعددی صورت دادهاند. با این حال علیرغم همه اقدامات صورت گرفته، به جز در مرکز استان، هنوز بخشهای قابل توجهی از گستره این استان پهناور دههها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد: چنان که گویی تاریخ استان در دهه ۱۳۶۰ متوقف مانده است! واقعیتی که میتوان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاستگذاری» در سیستان و بلوچستان بهتر توضیح داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
هرچند سیستان و بلوچستان یکی از «محرومترین» استانهای کشور است، ولی در عین حال یکی از «مستعدترین» استانهای کشور نیز به شمار میرود. استانی که «ویروس شهر سوخته»، برعکس ویروس کرونا، این بار به خاطر رعایت فاصله (از قلمروهای درونی کشور، تعامل سازنده با همسایگان، توسعه دریاپایه، امنیت بالنده، توافق عمومی و …) در حال سرایت به سرتاسر آن است: سوختنی بدون آتش!
از عمر نظام برنامهریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما با این حال چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستان و بلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامههای توسعه کشور تبدیل شده و دستگاههای مختلف دولتی، نظامی و نهادهای عمومی هر یک به فراخور ماموریتها و مسئولیتهای اجتماعی خویش در راستای آبادانی استان، خروج از دور باطل توسعه نیافتگی (فقدان امنیت- فقدان زیرساخت- عدم توسعه) و زدودن سیمای آشکار فقر از جایجای استان اقدامات متعددی صورت دادهاند. با این حال علیرغم همه اقدامات صورت گرفته، به جز در مرکز استان، هنوز بخشهای قابل توجهی از گستره این استان پهناور دههها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد: چنان که گویی تاریخ استان در دهه ۱۳۶۰ متوقف مانده است! واقعیتی که میتوان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاستگذاری» در سیستان و بلوچستان بهتر توضیح داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ تَکینگی یا تکثر؟
الگوی سید جواد طباطبایی یا سید جواد میری؟
🖋 محمدرضا جلالی
در این نوشتار تلاش میشود تا به بازنمایی تقابل آرای دکتر سید جواد طباطبایی و دکتر سید جواد میری در باب مقولة زبان بپردازیم تقابل و اختلافی که تنها در سطح زبان متوقف نمانده و لاجرم به حوزههای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. اما باید توجه کرد که این نوشتار تنها قصد بررسی آرای دو فرد یا دو سوژة منفرد را ندارد بلکه تلاش بر آن است تا «ایده»ها و «نظر»ات این افراد مورد سنجش قرار گیرد. مطمئنا این ایدهها تنها در این دو سوژه خلاصه نمیشوند اما برای به تصویرکشیدن تقابل این دو «ایده»، دوگانهی طباطبایی-میری، نمونهی مناسبی خواهد بود. علاوه بر شرحِ آرای این دو اندیشمند، تلاشی نیز برای فهم و واکاوی پیشفرضهای این آرا و ایدهها خواهیم داشت. پیشفرضهایی که اگر بتوانیم به آنها دستیابیم، به سهولت میتوان علتِ بیان و طرحِ آرای گوناگون این دو اندیشمند را دریافت.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/tabataei-vs-miri
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
الگوی سید جواد طباطبایی یا سید جواد میری؟
🖋 محمدرضا جلالی
در این نوشتار تلاش میشود تا به بازنمایی تقابل آرای دکتر سید جواد طباطبایی و دکتر سید جواد میری در باب مقولة زبان بپردازیم تقابل و اختلافی که تنها در سطح زبان متوقف نمانده و لاجرم به حوزههای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. اما باید توجه کرد که این نوشتار تنها قصد بررسی آرای دو فرد یا دو سوژة منفرد را ندارد بلکه تلاش بر آن است تا «ایده»ها و «نظر»ات این افراد مورد سنجش قرار گیرد. مطمئنا این ایدهها تنها در این دو سوژه خلاصه نمیشوند اما برای به تصویرکشیدن تقابل این دو «ایده»، دوگانهی طباطبایی-میری، نمونهی مناسبی خواهد بود. علاوه بر شرحِ آرای این دو اندیشمند، تلاشی نیز برای فهم و واکاوی پیشفرضهای این آرا و ایدهها خواهیم داشت. پیشفرضهایی که اگر بتوانیم به آنها دستیابیم، به سهولت میتوان علتِ بیان و طرحِ آرای گوناگون این دو اندیشمند را دریافت.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/tabataei-vs-miri
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ دوگانهی عمومی/خصوصی و برابری جنسیتی در قرن ۲۱
🖋 کوثر محمدی هنجروئی
شاید آن زمان که جان استوارت میل در سخنرانی تبلیغاتی خود به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس عوام گفت که از حق رای زنان حمایت خواهد کرد و با این سخن مخاطبانش را به خنده آورد هیچ کس فکر نمیکرد که چند قرن بعد اینچنین شاهد رشد و پیشرفت سیاسی زنان در بسیاری از نقاط دنیا باشیم و زنان نه تنها در مقام رای دهنده بلکه در قامت رهبر سیاسی در محیط عمومی ظاهر گردند. گرچه هنوز فاصله ها بسیار است و تا رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی مانده است.
اندکی به قبل برگردیم جایی که شرایط اقتضا می کرد که جنش های رهایی بخش زنان شکل بگیرد و ادعایی پیگیری شود، ادعای برابری قوای عقلانی زن و مرد. قوه عاقله ای که به قول ولستون کرافت به واسطه عدم آموزش، امکان رشد آن در زنان به وجود نیامده بود اما هنوز نیاز به شرور دانستن عقل محاسبه گر مردانه در بین طرفداران حقوق زنان احساس نمیشد. سوال اصلی این بود که چه شد که زنان منقاد شدند؟ از نظر انگلس ظهور مالکیت خصوصی و پدرتباری راه را برای گذار به خانواده تکهمسری هموار کرد. ثروت مردان بایستی به فرزندان مشروعشان به ارث میرسید و از این طریق مالکیت تداوم مییافت پس چارهای نبود برای اطمینان از وفاداری زنان آنها را در محیط خانه محصور کنند. متناسب با شرایط اقتصادی نوعی از خانواده ایجاد شد که محصول بازیهای قدرت بود نه حاصل عشق و تعهد. البته انگلس نسخهی علاجبخش انقیاد زنان را هم میپیچد و آن رسیدن زنان به استقلال اقتصادی و از رهگذر آن رهایی از وابستگی به شوهران خود بود. در اندیشهی انگلس لازم بود زنان بار دیگر به عرصه عمومی و صنعت و اشتغال بازمیگشتند که در آن پس ازپرولتر شدن و کسب آگاهی هم به رهایی از مرد ستمکار حوزهی خصوصی میرسیدند و هم رهایی از سرمایه داری خفقان آور.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9462
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 کوثر محمدی هنجروئی
شاید آن زمان که جان استوارت میل در سخنرانی تبلیغاتی خود به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس عوام گفت که از حق رای زنان حمایت خواهد کرد و با این سخن مخاطبانش را به خنده آورد هیچ کس فکر نمیکرد که چند قرن بعد اینچنین شاهد رشد و پیشرفت سیاسی زنان در بسیاری از نقاط دنیا باشیم و زنان نه تنها در مقام رای دهنده بلکه در قامت رهبر سیاسی در محیط عمومی ظاهر گردند. گرچه هنوز فاصله ها بسیار است و تا رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی مانده است.
اندکی به قبل برگردیم جایی که شرایط اقتضا می کرد که جنش های رهایی بخش زنان شکل بگیرد و ادعایی پیگیری شود، ادعای برابری قوای عقلانی زن و مرد. قوه عاقله ای که به قول ولستون کرافت به واسطه عدم آموزش، امکان رشد آن در زنان به وجود نیامده بود اما هنوز نیاز به شرور دانستن عقل محاسبه گر مردانه در بین طرفداران حقوق زنان احساس نمیشد. سوال اصلی این بود که چه شد که زنان منقاد شدند؟ از نظر انگلس ظهور مالکیت خصوصی و پدرتباری راه را برای گذار به خانواده تکهمسری هموار کرد. ثروت مردان بایستی به فرزندان مشروعشان به ارث میرسید و از این طریق مالکیت تداوم مییافت پس چارهای نبود برای اطمینان از وفاداری زنان آنها را در محیط خانه محصور کنند. متناسب با شرایط اقتصادی نوعی از خانواده ایجاد شد که محصول بازیهای قدرت بود نه حاصل عشق و تعهد. البته انگلس نسخهی علاجبخش انقیاد زنان را هم میپیچد و آن رسیدن زنان به استقلال اقتصادی و از رهگذر آن رهایی از وابستگی به شوهران خود بود. در اندیشهی انگلس لازم بود زنان بار دیگر به عرصه عمومی و صنعت و اشتغال بازمیگشتند که در آن پس ازپرولتر شدن و کسب آگاهی هم به رهایی از مرد ستمکار حوزهی خصوصی میرسیدند و هم رهایی از سرمایه داری خفقان آور.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9462
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
🔰 آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib
🔆 سایت Zlib اضافه شد.
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ 4 آذر 99
وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
🔆 سایت Zlib اضافه شد.
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ 4 آذر 99
وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
👍1
️ شبکه جامعه شناسی
🔰 آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib 🔆 سایت Zlib اضافه شد. 🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ 4 آذر 99 وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها…
🔰 آدرسها بهروز شد.
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ ۱۳ اسفند ۹۹
آدرسهای جدید Sci-hub ، Genlib و Zlib در آدرس زیر بهروز شد.
http://Engare.net/scihub
توضیحات بیشتر در:
https://www.tg-me.com/Atu_Sociology/9515
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ ۱۳ اسفند ۹۹
آدرسهای جدید Sci-hub ، Genlib و Zlib در آدرس زیر بهروز شد.
http://Engare.net/scihub
توضیحات بیشتر در:
https://www.tg-me.com/Atu_Sociology/9515
انگاره؛ رسانه علوم اجتماعی
آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub ، Libgen، Zlib و Anna's Archive | بهروزرسانی ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ | UPDATED 08/02/2025
این صفحه به صورت مداوم به روز میشود. دسترسی به لینکهای باز سایت Sci-hub و GenLib برای دانلود مقاله و کتاب رایگان
👍1
✅ سلبریتی مهم است
🖋 هالی گروت | ترجمهی سمانه کوهستانی
سلبریتیها بهمثابهی آواتارهای آرزومند، تمثالهای ستایششده و ظروف حافظه جمعی در همهی جنبههای زندگی مدرن رخنه میکنند.
سلبریتی خود را از سایر اشکال ستایش عمومی متمایز میکند؛ زیرا آن [سلبریتی] بر شخصیت فردی تمرکز دارد. سلبریتی ها با کمال جاودانهی خود بهظاهر به ما توصیه میکنند که از چیزهای دنیوی دوری کنیم، آنها ما را سرگرم میکنند، به ما لذت میدهند یا به ما کمک میکنند تا درد خود را ابزار کنیم، آنها باوجود همهی نقص انسانی خود به ما در مورد نقایص و کاستیهای خود اطمینان میدهند، احساس تعلق را پرورش میدهند و به ما یادآوری میکنند که تنازع حقیقتاً تنها وضعیت تجربه بشری است. سلبریتی ها شخصیت بودگی- شخصیت ما را منعکس میکنند- آنها به ما نشان میدهند که چه کسی هستیم، اما آنها همچنین ما را با خیال خام افسون کرده و به ما نشان میدهند که چه کسی میخواهیم باشیم.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/celebrity-matters
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 هالی گروت | ترجمهی سمانه کوهستانی
سلبریتیها بهمثابهی آواتارهای آرزومند، تمثالهای ستایششده و ظروف حافظه جمعی در همهی جنبههای زندگی مدرن رخنه میکنند.
سلبریتی خود را از سایر اشکال ستایش عمومی متمایز میکند؛ زیرا آن [سلبریتی] بر شخصیت فردی تمرکز دارد. سلبریتی ها با کمال جاودانهی خود بهظاهر به ما توصیه میکنند که از چیزهای دنیوی دوری کنیم، آنها ما را سرگرم میکنند، به ما لذت میدهند یا به ما کمک میکنند تا درد خود را ابزار کنیم، آنها باوجود همهی نقص انسانی خود به ما در مورد نقایص و کاستیهای خود اطمینان میدهند، احساس تعلق را پرورش میدهند و به ما یادآوری میکنند که تنازع حقیقتاً تنها وضعیت تجربه بشری است. سلبریتی ها شخصیت بودگی- شخصیت ما را منعکس میکنند- آنها به ما نشان میدهند که چه کسی هستیم، اما آنها همچنین ما را با خیال خام افسون کرده و به ما نشان میدهند که چه کسی میخواهیم باشیم.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/celebrity-matters
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ فراز و فرود سیاستگذاری اجتماعی در ایران، ۱۳۸۰-۱۳۰۰ شمسی
🖋 رضا امیدی
عوامل تاریخی و نهادی متفاوتی نظیر صنعتیشدن، عوامل بینالمللی، منافع گروهی و طبقاتی و مطالبات اجتماعی، ارزشهای ملّی و ایدئولوژی، همچنین نهادهایی نظیر ملتسازی و شهروندی در شکلگیری و توسعۀ سیاستهای رفاهی نقش دارند. تحلیل تحولات رفاهی براساس یک مؤلفه نمیتواند تبیین روشن و رسایی از تحولات سیاستگذاری اجتماعی در ایران بهدست دهد. بهعنوان مثال، ملتسازی بهعنوان یکی از مؤلفههای نهادگرایی نمیتواند تمام تحولات رفاهی قبل از انقلاب را تبیین کند. همچنین در تحولات رفاهی قبل از انقلاب، غیر از مطالبات اجتماعی، عوامل دیگری نیز نقش جدّی داشتهاند. بر این اساس، به دو شیوه میتوان به تحلیل این روند تاریخی پرداخت. در شیوۀ اول، یک عامل بهعنوان عامل اصلی انتخاب میشود و کلّ رخدادها و تحولات براساس آن تحلیل میشوند. در این شیوه ممکن است برخی تحولات تاریخی در تحلیل پنهان بمانند، یا آنچنان تفسیر فربهی از عامل اصلی در نظر گرفته شود که همۀ عوامل دیگر را در بر گیرد. در شیوۀ دوم، فراز و فرود عوامل مختلف در دورههای تاریخی بررسی میشود و نشان داده میشود که در هر دورۀ تاریخی چه عاملی نقش برجستهتری داشته است.
در این مقاله، تحولات سیاست اجتماعی حول یک عامل تحلیل نمیشود. از آنجا که، سیاستگذاری اجتماعی محصول دولت مدرن دانسته میشود، شکلگیری دولت پهلوی را نقطۀ آغازین بحث قرار میدهیم و روند تحولات را ذیل چهار دورۀ تاریخی پی میگیریم: دورۀ رضاشاه (۱۳۲۰-۱۳۰۴)، دورۀ سقوط رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۳۲-۱۳۲۰)، دورۀ کودتا تا انقلاب (۱۳۵۷-۱۳۳۲)، و دورۀ انقلاب تا زمان تصویب قانون نظام جامع (۱۳۸۳-۱۳۵۷). این دورهبندی بیشتر در راستای نظمدهی به بحث انجام شده، و بدینمعنا نیست که هرکدام از دورهها الزاماً ماهیت و روند متفاوتی از دورۀ قبل و بعد دارند، اما در هر دوره عاملها و مؤلفههای متفاوتی در تکوین سیاستها و سازمانهای رفاه و تأمین اجتماعی نقش داشتهاند. بدینمنظور ابتدا تحولات این حوزه فهرست و بررسی شده و سپس براساس عوامل اصلی، تاریخ تحولات دورهبندی شده است.
هدف این مقاله ارائۀ تحلیل تاریخی نیست، بلکه صرفاً مقدمهای تاریخی دربارۀ سیاستها و سازمانهای رفاه و تأمین اجتماعی در ایران است. در این راستا، علاوه بر بررسی زمینهها و تحولات تاریخی تأثیرگذار، محتوای برنامههای عمران و توسعۀ ایران نیز در قالب دورهبندی تاریخی مرور میشود.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/social-policy-in-iran/
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
🖋 رضا امیدی
عوامل تاریخی و نهادی متفاوتی نظیر صنعتیشدن، عوامل بینالمللی، منافع گروهی و طبقاتی و مطالبات اجتماعی، ارزشهای ملّی و ایدئولوژی، همچنین نهادهایی نظیر ملتسازی و شهروندی در شکلگیری و توسعۀ سیاستهای رفاهی نقش دارند. تحلیل تحولات رفاهی براساس یک مؤلفه نمیتواند تبیین روشن و رسایی از تحولات سیاستگذاری اجتماعی در ایران بهدست دهد. بهعنوان مثال، ملتسازی بهعنوان یکی از مؤلفههای نهادگرایی نمیتواند تمام تحولات رفاهی قبل از انقلاب را تبیین کند. همچنین در تحولات رفاهی قبل از انقلاب، غیر از مطالبات اجتماعی، عوامل دیگری نیز نقش جدّی داشتهاند. بر این اساس، به دو شیوه میتوان به تحلیل این روند تاریخی پرداخت. در شیوۀ اول، یک عامل بهعنوان عامل اصلی انتخاب میشود و کلّ رخدادها و تحولات براساس آن تحلیل میشوند. در این شیوه ممکن است برخی تحولات تاریخی در تحلیل پنهان بمانند، یا آنچنان تفسیر فربهی از عامل اصلی در نظر گرفته شود که همۀ عوامل دیگر را در بر گیرد. در شیوۀ دوم، فراز و فرود عوامل مختلف در دورههای تاریخی بررسی میشود و نشان داده میشود که در هر دورۀ تاریخی چه عاملی نقش برجستهتری داشته است.
در این مقاله، تحولات سیاست اجتماعی حول یک عامل تحلیل نمیشود. از آنجا که، سیاستگذاری اجتماعی محصول دولت مدرن دانسته میشود، شکلگیری دولت پهلوی را نقطۀ آغازین بحث قرار میدهیم و روند تحولات را ذیل چهار دورۀ تاریخی پی میگیریم: دورۀ رضاشاه (۱۳۲۰-۱۳۰۴)، دورۀ سقوط رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۳۲-۱۳۲۰)، دورۀ کودتا تا انقلاب (۱۳۵۷-۱۳۳۲)، و دورۀ انقلاب تا زمان تصویب قانون نظام جامع (۱۳۸۳-۱۳۵۷). این دورهبندی بیشتر در راستای نظمدهی به بحث انجام شده، و بدینمعنا نیست که هرکدام از دورهها الزاماً ماهیت و روند متفاوتی از دورۀ قبل و بعد دارند، اما در هر دوره عاملها و مؤلفههای متفاوتی در تکوین سیاستها و سازمانهای رفاه و تأمین اجتماعی نقش داشتهاند. بدینمنظور ابتدا تحولات این حوزه فهرست و بررسی شده و سپس براساس عوامل اصلی، تاریخ تحولات دورهبندی شده است.
هدف این مقاله ارائۀ تحلیل تاریخی نیست، بلکه صرفاً مقدمهای تاریخی دربارۀ سیاستها و سازمانهای رفاه و تأمین اجتماعی در ایران است. در این راستا، علاوه بر بررسی زمینهها و تحولات تاریخی تأثیرگذار، محتوای برنامههای عمران و توسعۀ ایران نیز در قالب دورهبندی تاریخی مرور میشود.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/social-policy-in-iran/
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ خودکشی؛ به مثابه شورش علیه جامعه
🖋 محمدباقر تاجالدین
خودکشی مسأله ای است که از زوایای گوناگون قابل واکاوی و بررسی است که می توان به تبیین های فلسفی، روان شناختی و جامعه شناختی اشاره نمود. تبیین های فلسفی عموماً بحث ارزشمندی زیستن در این جهان را پیش می کشند که اگر زیستن در این جهان ارزشی ندارد پس می توان به خودکشی فکر کرد(فلسفۀ اگزیستانسیالیستی). تبیین های روان شناختی نیز خودکشی را از منظر فردی مورد مطالعه قرار می دهند و دلایل فردی را برای ارتکاب به خودکشی تحلیل می کنند. همچنین تبیین های جامعه شناسانه بر دلایل اجتماعی و ساختاری در سوق دادن افراد به سمت خودکشی تأکید دارند. از منظر جامعه شناختی شرایط ناگوار و بغرنج اجتماعی می تواند زمینه های لازم برای شکل گیری خودکشی را فراهم سازد و اساساً این جامعه و ساختارهای اجتماعی است که بیش از همه بر خودکشی کنش گران اجتماعی تأثیر می گذارد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/suicide-against-society
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
🖋 محمدباقر تاجالدین
خودکشی مسأله ای است که از زوایای گوناگون قابل واکاوی و بررسی است که می توان به تبیین های فلسفی، روان شناختی و جامعه شناختی اشاره نمود. تبیین های فلسفی عموماً بحث ارزشمندی زیستن در این جهان را پیش می کشند که اگر زیستن در این جهان ارزشی ندارد پس می توان به خودکشی فکر کرد(فلسفۀ اگزیستانسیالیستی). تبیین های روان شناختی نیز خودکشی را از منظر فردی مورد مطالعه قرار می دهند و دلایل فردی را برای ارتکاب به خودکشی تحلیل می کنند. همچنین تبیین های جامعه شناسانه بر دلایل اجتماعی و ساختاری در سوق دادن افراد به سمت خودکشی تأکید دارند. از منظر جامعه شناختی شرایط ناگوار و بغرنج اجتماعی می تواند زمینه های لازم برای شکل گیری خودکشی را فراهم سازد و اساساً این جامعه و ساختارهای اجتماعی است که بیش از همه بر خودکشی کنش گران اجتماعی تأثیر می گذارد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/suicide-against-society
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ نخبگان قدرت در نگاه سیرایت میلز
🖋 دکتر پرویز اجلالی
میلز در تعریف خود از نخبگان جامعه میگوید: « آنها تافتهی جدا بافته هستند که ما نیستیم».به نظر میلز، نخبگان، قدرت خود را مدیون مقام، شغل و موقعیتی هستند که در آن قرار دارند. این مقام و جایگاه است که آنان را از محیط عادی مردان و زنان معمولی فراتر میبرد.
«آنها در موقعیت رهبری و فرماندهی سلسله مراتب و سازماندهیهای اصلی جامعه مدرن قرار دارند، آنها تشکیلات و مؤسسات بزرگ را اداره میکنند، ماشین کشور را به حرکت در میآورند و برای خود حق انحصاری ویژهای را قائل هستند. مؤسسات نظامی را هدایت میکنند، منصبهای فرماندهی و استراتژیک جامعه را اشغال کردهاند که در آن موقعیتها، اهرمهای مؤثر قدرت، ثروت و شهرت که آنها از آن بهرهمند هستند، تمرکز یافته است»...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/the-power-elite
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
🖋 دکتر پرویز اجلالی
میلز در تعریف خود از نخبگان جامعه میگوید: « آنها تافتهی جدا بافته هستند که ما نیستیم».به نظر میلز، نخبگان، قدرت خود را مدیون مقام، شغل و موقعیتی هستند که در آن قرار دارند. این مقام و جایگاه است که آنان را از محیط عادی مردان و زنان معمولی فراتر میبرد.
«آنها در موقعیت رهبری و فرماندهی سلسله مراتب و سازماندهیهای اصلی جامعه مدرن قرار دارند، آنها تشکیلات و مؤسسات بزرگ را اداره میکنند، ماشین کشور را به حرکت در میآورند و برای خود حق انحصاری ویژهای را قائل هستند. مؤسسات نظامی را هدایت میکنند، منصبهای فرماندهی و استراتژیک جامعه را اشغال کردهاند که در آن موقعیتها، اهرمهای مؤثر قدرت، ثروت و شهرت که آنها از آن بهرهمند هستند، تمرکز یافته است»...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/the-power-elite
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ دسترسی رایگان به سایتهای مشهور علمی – خبری
بهروز شد
📍 سایتهای مشهور علمی-خبری نظیر اکونومیست، فاینسیال تایمز، کورا، گاردین، تایمز و ... محدودیتهایی برای دسترسی به نوشتههایی که منتشر میکنند، میگذارند. این محدودیتها گاها زمانی است; به این صورت که در یک هفته یا ماه، تعداد خاصی از نوشتهها را به رایگان در اختیار شما قرار میدهند و زمانی که به سقف آن برسید با پیام اشتراک روبرو میشوید. بعضی دیگر از این محدودیتها مربوط به موقعیت مکانی میباشد.
راه حل موقت روبرو شدن با محدودیت دوم، استفاده از پروکسیها و VPNها برای دور زدن تحریم میباشد. اما راهحل کاربردی و دائم برای حل محدودیت زمانی استفاده از افزونههاییست که به این منظور برای مرورگرهای مختلف ساخته میشود.
🔸 آموزش دسترسی آزاد و رایگان به بیش از 165 سایت معرفی شده را در لینک زیر در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/paywall
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
بهروز شد
📍 سایتهای مشهور علمی-خبری نظیر اکونومیست، فاینسیال تایمز، کورا، گاردین، تایمز و ... محدودیتهایی برای دسترسی به نوشتههایی که منتشر میکنند، میگذارند. این محدودیتها گاها زمانی است; به این صورت که در یک هفته یا ماه، تعداد خاصی از نوشتهها را به رایگان در اختیار شما قرار میدهند و زمانی که به سقف آن برسید با پیام اشتراک روبرو میشوید. بعضی دیگر از این محدودیتها مربوط به موقعیت مکانی میباشد.
راه حل موقت روبرو شدن با محدودیت دوم، استفاده از پروکسیها و VPNها برای دور زدن تحریم میباشد. اما راهحل کاربردی و دائم برای حل محدودیت زمانی استفاده از افزونههاییست که به این منظور برای مرورگرهای مختلف ساخته میشود.
🔸 آموزش دسترسی آزاد و رایگان به بیش از 165 سایت معرفی شده را در لینک زیر در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/paywall
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ دانلود و مطالعه آنلاین گزارش پژوهشی «بررسی دلایل اقبال نوجوانان و جوانان ایرانی به موسیقی پاپ کرهای» یا همان کیپاپ K-pop
🖋 عبدالله بیچرانلو و ریحانه اقبالی
📍این پژوهش تلاش میکند تا ضمن معرفی موسیقی پاپ کرهای، ابعاد گوناگون این صنعت موسیقی ازجمله پیشینه و دلایل توسعۀ آن در کرۀ جنوبی و نیز روند جهانی شدنش را تبیین و در ادامه، ضمن ارائه یافتههای میدانی و نیز رصد صفحات هواداری از این موسیقی در فضای مجازی، دلایل و زمینههای گرایش به آن را در میان نوجوانان و جوانان ایرانی بیان کند.
این گزارش «موج کرهای» یا همان گسترش اقبال به تولیدات رسانهای و فرهنگ عامهپسند کرۀ جنوبی را موضوع خود قرار داده و دلیل آن را، راهبرد دولتیـصنعتی طراحیشده، جهت صدور تولیدات صنعت سرگرمی به بازارهای آسیایی و با هدف دستیابی به سود اقتصادی، برمیشمارد و با گذری بر پیشینه موسیقی پاپ کرهای و نیز مشهورترین گروههای موسیقی Kpop آنها را مورد بررسی قرار میدهد...
🔸مطالعه ادامه متن و دانلود و مطالعه آنلاین گزارش کامل در انگاره 🔻
📎 Engare.net/k-pop
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
🖋 عبدالله بیچرانلو و ریحانه اقبالی
📍این پژوهش تلاش میکند تا ضمن معرفی موسیقی پاپ کرهای، ابعاد گوناگون این صنعت موسیقی ازجمله پیشینه و دلایل توسعۀ آن در کرۀ جنوبی و نیز روند جهانی شدنش را تبیین و در ادامه، ضمن ارائه یافتههای میدانی و نیز رصد صفحات هواداری از این موسیقی در فضای مجازی، دلایل و زمینههای گرایش به آن را در میان نوجوانان و جوانان ایرانی بیان کند.
این گزارش «موج کرهای» یا همان گسترش اقبال به تولیدات رسانهای و فرهنگ عامهپسند کرۀ جنوبی را موضوع خود قرار داده و دلیل آن را، راهبرد دولتیـصنعتی طراحیشده، جهت صدور تولیدات صنعت سرگرمی به بازارهای آسیایی و با هدف دستیابی به سود اقتصادی، برمیشمارد و با گذری بر پیشینه موسیقی پاپ کرهای و نیز مشهورترین گروههای موسیقی Kpop آنها را مورد بررسی قرار میدهد...
🔸مطالعه ادامه متن و دانلود و مطالعه آنلاین گزارش کامل در انگاره 🔻
📎 Engare.net/k-pop
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ بررسی شومی منابع طبیعی و آثار اقتصادی آن
🖋 محمدامین رفعتی صحنهسرائی (دانشجوی کارشناسی اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)
📍تجربه نشان داده که منابع طبیعی میتواند عامل کمککننده رشد اقتصادی باشد اما نمیتوان آن را عامل ضروری و کافی در توسعهی اقتصاد دانست. کشورهای ثروتمند جهان مانند ژاپن و سوئیس، ثروت ملیشان را از منابع طبیعی به دست نیاوردهاند و از طرفی دیگر کشورهایی که سرشار از منابع طبیعی هستند رشد اقتصادی ضعیفی را نشان دادهاند. ادبیات شومی منابع به بررسی علل ناکامی کشورهای برخوردار از این منابع در توسعهی اقتصادی و به خصوص شکست آنها در پایهگذاری یک رشد مستمر و مناسب اقتصادی میپردازد. در این پژوهش، ابتدا با پدیده شومی منابع طبیعی آشنا میشویم، سپس مکانیزمهای مؤثر بر شومی منابع را بررسی کرده و در آخر آثار اقتصادی ناشی از این پدیده را به صورت موردی بیان میکنیم.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/resource-curse
در این موضوع بیشتر بخوانید:
آزار “مَکل مَکل مَکینِگی”(“دیوک” چاهی) نوشته مرتضی فرهادی
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
🖋 محمدامین رفعتی صحنهسرائی (دانشجوی کارشناسی اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)
📍تجربه نشان داده که منابع طبیعی میتواند عامل کمککننده رشد اقتصادی باشد اما نمیتوان آن را عامل ضروری و کافی در توسعهی اقتصاد دانست. کشورهای ثروتمند جهان مانند ژاپن و سوئیس، ثروت ملیشان را از منابع طبیعی به دست نیاوردهاند و از طرفی دیگر کشورهایی که سرشار از منابع طبیعی هستند رشد اقتصادی ضعیفی را نشان دادهاند. ادبیات شومی منابع به بررسی علل ناکامی کشورهای برخوردار از این منابع در توسعهی اقتصادی و به خصوص شکست آنها در پایهگذاری یک رشد مستمر و مناسب اقتصادی میپردازد. در این پژوهش، ابتدا با پدیده شومی منابع طبیعی آشنا میشویم، سپس مکانیزمهای مؤثر بر شومی منابع را بررسی کرده و در آخر آثار اقتصادی ناشی از این پدیده را به صورت موردی بیان میکنیم.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/resource-curse
در این موضوع بیشتر بخوانید:
آزار “مَکل مَکل مَکینِگی”(“دیوک” چاهی) نوشته مرتضی فرهادی
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
👍1
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
🔰 درباره حماقت*
هر خیزش بزرگ عمومی، چه خصلتی سیاسی یا مذهبی داشته باشد، انبوه گستردهای از آدمیان را با حماقت مسموم میسازد.
حماقت بیش از بداندیشی با نیکی به ستیز میایستد. با یک بداندیش پلید میتوان به مخالفت پرداخت، او را رسوا کرد، و در صورت لزوم به زور متوسل شد. یک نیروی اهریمنی همواره هسته واژگونی خود را در درون حمل میکند زیرا دست کم در آدمیان رگهای از خود نارضایی به جای میگذارد. اما در برابر حماقت، همه ما بیدفاع میمانیم. نه اعتراض و نه زور، هیچکدام در مقابله با حماقت کارساز نیستند. منطق به گوش احمق نمینشیند. واقعیت، اگر با پیشداوریهای فرد تضاد داشته باشد، باور نمیشود. در مقطعی از این دست، فرد احمق مقاوم میشود و هنگامی که حقایق انکارناپذیر میشوند، آنها را تصادفی و بیپیامد میخواند. در این شرایط است که فرد احمق، بر خلاف یک فرد خبیث، که در کل خودشیفته است، تحریک شده و موضع تهاجمی میگیرد. به این دلیل، مواجهه با یک احمق محتاج احتیاط بیشتر از رویارویی با یک فرد خبیث است. کوشش در ترغیب افراد احمق به پذیرش منطق بیهوده است، زیرا تلاشی بیمعنا و خطرناک است.
برای درک بهتر حماقت، باید به شناخت طبیعت آن دست یافت. یک نکته قطعیت دارد، آن که حماقت نه یک نارسایی ذهنی، بلکه یک نقص انسانی است. بسیارند انسانهایی که ذکاوت فراوان دارند، اما احمق هستند، و چه بسا کسان که از دیدگاه ذهنی کند، اما گرفتار حماقت نیستند. در شرایط گوناگون این اصل را کشف کردهایم که حماقت یک نارسایی مادرزادی نیست، بلکه بعضی مردم یا «احمق میشوند»، یا مجاز میدارند تا حماقت بر آنان جاری شود. همچنین از مجرای تجربه در مییابیم آدم هایی که خود را از دیگران منزوی ساخته و در خلوت تنهایی زندگی میکنند، کمتر از افراد و گروههایی که مایل یا محکوم به زندگی و معاشرت اجتماعی هستد، ویژگیهای این نارسایی را بروز میدهند.
بدین ترتیب، چنین به نظر میرسد که حماقت بیشتر یک مشکل اجتماعی باشد تا روانشناختی. حماقت نماد خاصی از تأثیر شرایط تاریخی بر انسانها است؛ یک همگنی روانشناختی با شرایط ویژه خارجی. در یک بررسی دقیقتر، روشن میشود که هر خیزش بزرگ عمومی، چه خصلتی سیاسی یا مذهبی داشته باشد، انبوه گستردهای از آدمیان را با حماقت مسموم میسازد. حتی چنین به نظر میرسد که این ویژگی به صورت یک قانون اجتماعی – روانی در آمده. تمرکز قدرت در یک فرد، محتاج حماقت انبوه دیگران است. فراگرد بروز این ویژگی آن نیست که تواناییهای انسانی، برای مثال ذهن فرد به یکباره از کار باز ایستند. در عوض، گویی انسانها متأثر از اقتدار فزاینده یک فرد، استقلال درونی خویش را از کف داده و کم و بیش آگاهانه خود را در اختیار قدرت نورسیده میگذارند. سرسختی یک احمق نباید چشمان ما را به این واقعیت ببندد که چنین فردی دارای استقلال نیست. در گفتگو با او احساس میکنید که نه با او به عنوان یک شخص، که با تکیه کلام و شعارهایی که بر وجود او مستولی شدهاند، محاوره دارید. او چشمبسته، خوار و خفیف به بند یک افسون گرفتار آمده. به ابزاری بیاعتنا تبدیل شده. فرد احمق بدین ترتیب قادر به انجام هر کردار پلیدی میشود، بدون آن که توانای درک این پلیدی باشد. در این مقطع است که خطر اهریمنی یک احمق در خفا توان نابودی تمامی بشریت را در خود متمرکز میسازد.
ادامه یادداشت را میتوانید در انتهای یادداشت InstantView یا در انگاره🔻 بخوانید؛
engare.net/stupidity
بازنشر از همسایگان
💡 #رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.
✅ شبکه جامعهشناسی
@SocioNet | اینستاگرام
@EngareNet | اینستاگرام
هر خیزش بزرگ عمومی، چه خصلتی سیاسی یا مذهبی داشته باشد، انبوه گستردهای از آدمیان را با حماقت مسموم میسازد.
حماقت بیش از بداندیشی با نیکی به ستیز میایستد. با یک بداندیش پلید میتوان به مخالفت پرداخت، او را رسوا کرد، و در صورت لزوم به زور متوسل شد. یک نیروی اهریمنی همواره هسته واژگونی خود را در درون حمل میکند زیرا دست کم در آدمیان رگهای از خود نارضایی به جای میگذارد. اما در برابر حماقت، همه ما بیدفاع میمانیم. نه اعتراض و نه زور، هیچکدام در مقابله با حماقت کارساز نیستند. منطق به گوش احمق نمینشیند. واقعیت، اگر با پیشداوریهای فرد تضاد داشته باشد، باور نمیشود. در مقطعی از این دست، فرد احمق مقاوم میشود و هنگامی که حقایق انکارناپذیر میشوند، آنها را تصادفی و بیپیامد میخواند. در این شرایط است که فرد احمق، بر خلاف یک فرد خبیث، که در کل خودشیفته است، تحریک شده و موضع تهاجمی میگیرد. به این دلیل، مواجهه با یک احمق محتاج احتیاط بیشتر از رویارویی با یک فرد خبیث است. کوشش در ترغیب افراد احمق به پذیرش منطق بیهوده است، زیرا تلاشی بیمعنا و خطرناک است.
برای درک بهتر حماقت، باید به شناخت طبیعت آن دست یافت. یک نکته قطعیت دارد، آن که حماقت نه یک نارسایی ذهنی، بلکه یک نقص انسانی است. بسیارند انسانهایی که ذکاوت فراوان دارند، اما احمق هستند، و چه بسا کسان که از دیدگاه ذهنی کند، اما گرفتار حماقت نیستند. در شرایط گوناگون این اصل را کشف کردهایم که حماقت یک نارسایی مادرزادی نیست، بلکه بعضی مردم یا «احمق میشوند»، یا مجاز میدارند تا حماقت بر آنان جاری شود. همچنین از مجرای تجربه در مییابیم آدم هایی که خود را از دیگران منزوی ساخته و در خلوت تنهایی زندگی میکنند، کمتر از افراد و گروههایی که مایل یا محکوم به زندگی و معاشرت اجتماعی هستد، ویژگیهای این نارسایی را بروز میدهند.
بدین ترتیب، چنین به نظر میرسد که حماقت بیشتر یک مشکل اجتماعی باشد تا روانشناختی. حماقت نماد خاصی از تأثیر شرایط تاریخی بر انسانها است؛ یک همگنی روانشناختی با شرایط ویژه خارجی. در یک بررسی دقیقتر، روشن میشود که هر خیزش بزرگ عمومی، چه خصلتی سیاسی یا مذهبی داشته باشد، انبوه گستردهای از آدمیان را با حماقت مسموم میسازد. حتی چنین به نظر میرسد که این ویژگی به صورت یک قانون اجتماعی – روانی در آمده. تمرکز قدرت در یک فرد، محتاج حماقت انبوه دیگران است. فراگرد بروز این ویژگی آن نیست که تواناییهای انسانی، برای مثال ذهن فرد به یکباره از کار باز ایستند. در عوض، گویی انسانها متأثر از اقتدار فزاینده یک فرد، استقلال درونی خویش را از کف داده و کم و بیش آگاهانه خود را در اختیار قدرت نورسیده میگذارند. سرسختی یک احمق نباید چشمان ما را به این واقعیت ببندد که چنین فردی دارای استقلال نیست. در گفتگو با او احساس میکنید که نه با او به عنوان یک شخص، که با تکیه کلام و شعارهایی که بر وجود او مستولی شدهاند، محاوره دارید. او چشمبسته، خوار و خفیف به بند یک افسون گرفتار آمده. به ابزاری بیاعتنا تبدیل شده. فرد احمق بدین ترتیب قادر به انجام هر کردار پلیدی میشود، بدون آن که توانای درک این پلیدی باشد. در این مقطع است که خطر اهریمنی یک احمق در خفا توان نابودی تمامی بشریت را در خود متمرکز میسازد.
ادامه یادداشت را میتوانید در انتهای یادداشت InstantView یا در انگاره🔻 بخوانید؛
engare.net/stupidity
بازنشر از همسایگان
💡 #رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.
✅ شبکه جامعهشناسی
@SocioNet | اینستاگرام
@EngareNet | اینستاگرام
Telegraph
حماقت
حماقت بیش از بداندیشی با نیکی به ستیز میایستد. با یک بداندیش پلید میتوان به مخالفت پرداخت، او را رسوا کرد، و در صورت لزوم به زور متوسل شد. یک نیروی اهریمنی همواره هسته واژگونی خود را در درون حمل میکند زیرا دست کم در آدمیان رگهای از خود نارضایی به جای…
👍1
✅ چرا میخواهیم علامه دهر باشیم؟
🖋 جبار رحمانی (انسانشناس و عضو مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ)
📍بهنظر میرسد دو دسته تجربه برای اکثریت ماهایی که در ایران زندگی میکنیم، وجود دارد: دسته اول تجربههای مشترک این است که در برخی محیطها، با افرادی مواجه میشویم که درباره همه چیز نظر میدهند. در واقع این گونه افراد به هر سؤالی پاسخ میدهند و مدعی هستند که نظرشان خیلی هم درست و دقیق است. هرچند معمولاً استدلالهایی قوی برای نظراتشان ندارند، اما نوعی اعتماد به نفس و اصرار روحی در صحت و اعتبار نظراتشان نسبت به همه چیز دارند. دسته دوم تجربههای مشترک آناست که همه ما در موقعیتی که پاسخ پرسشی را نمیدانیم، برای ما خیلی سخت و گاه کلافه کننده است که به ندانستن اعتراف و اعلام کنیم پاسخی نداریم. گویی اعتراف به ندانستن مایه شرمندگی ما میشود. این دو تجربه مشترک را باید در رابطه با هم فهمید.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/why-know-the-whole
در این موضوع بیشتر بخوانید:
بیایید درباره همهچیز حرف بزنیم نوشته محمدرضا کلاهی
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
🖋 جبار رحمانی (انسانشناس و عضو مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ)
📍بهنظر میرسد دو دسته تجربه برای اکثریت ماهایی که در ایران زندگی میکنیم، وجود دارد: دسته اول تجربههای مشترک این است که در برخی محیطها، با افرادی مواجه میشویم که درباره همه چیز نظر میدهند. در واقع این گونه افراد به هر سؤالی پاسخ میدهند و مدعی هستند که نظرشان خیلی هم درست و دقیق است. هرچند معمولاً استدلالهایی قوی برای نظراتشان ندارند، اما نوعی اعتماد به نفس و اصرار روحی در صحت و اعتبار نظراتشان نسبت به همه چیز دارند. دسته دوم تجربههای مشترک آناست که همه ما در موقعیتی که پاسخ پرسشی را نمیدانیم، برای ما خیلی سخت و گاه کلافه کننده است که به ندانستن اعتراف و اعلام کنیم پاسخی نداریم. گویی اعتراف به ندانستن مایه شرمندگی ما میشود. این دو تجربه مشترک را باید در رابطه با هم فهمید.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/why-know-the-whole
در این موضوع بیشتر بخوانید:
بیایید درباره همهچیز حرف بزنیم نوشته محمدرضا کلاهی
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
👍1
✅ کتاب «سالمندانِ کار»؛ روایتهایی از زیست شغلی سالمندان تهیدست
🖋 به قلم شیوا پروایی، نویسنده کتاب
📍 کتاب «سالمندانِ کار»، محصول یک پژوهش کیفی است که روایتهای عینی و ملموس از زیست شغلی گروهی از تهیدستان شهری یعنی «سالمندانِ کار» ارائه می دهد و پیچیدگیهای زندگی سالمندی را در زمانه امروز رویتپذیر میکند.
ایده اصلی در مطالعات سالمندی این است که تجربه سالمندی در جامعه ایرانی یک تجربه یکشکل و همگون نیست بلکه باید از تجربه سالمندی ناهمگون، سیال و متکثر در جامعه ایرانی صحبت کرد. سالمندان با توجه به ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی، تجربه متفاوتی از سالمندی دارند؛ گاه سالمندان در جامعه به عنوان قشر آسیبپذیر، تهیدست و منزوی دیده میشوند و گاه گروههای صاحبِ منابعی هستند که زندگی فعال و موفقی را در دوره زندگی سالمندی تجربه میکنند...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/work-elderys
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
🖋 به قلم شیوا پروایی، نویسنده کتاب
📍 کتاب «سالمندانِ کار»، محصول یک پژوهش کیفی است که روایتهای عینی و ملموس از زیست شغلی گروهی از تهیدستان شهری یعنی «سالمندانِ کار» ارائه می دهد و پیچیدگیهای زندگی سالمندی را در زمانه امروز رویتپذیر میکند.
ایده اصلی در مطالعات سالمندی این است که تجربه سالمندی در جامعه ایرانی یک تجربه یکشکل و همگون نیست بلکه باید از تجربه سالمندی ناهمگون، سیال و متکثر در جامعه ایرانی صحبت کرد. سالمندان با توجه به ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی، تجربه متفاوتی از سالمندی دارند؛ گاه سالمندان در جامعه به عنوان قشر آسیبپذیر، تهیدست و منزوی دیده میشوند و گاه گروههای صاحبِ منابعی هستند که زندگی فعال و موفقی را در دوره زندگی سالمندی تجربه میکنند...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/work-elderys
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
📰 دانلود نشریه سیاستگذاری اجتماعی شماره ۴
🔅 پرونده ویژه شهروندی
🗓 خرداد ۱۴۰۰
📍 نشریه سیاستگذاری اجتماعی که زیر نظر انجمن علمی دانشجویی سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی منتشر میشود در شماره چهارم خود به مبحث شهروندی پرداختهاست.
📍عناوین یادداشتهای این شماره:
شهروندی گمشده: علیرضا چمنزار
شهروندی چه ساده؛ چه دشوار: زینب بیلکی
شهروندی در زمانه عسرت: علی خانمحمدی
حقوق شهروندی و عدالت آموزشی با تأکید بر عدالت جنسیتی در آموزش: سجاد مرادی
زنان و انفعال در مطالبهی حقوق شهروندی: مهسا صفی صمغآبادی
زنان در فضای شهر؛ تجاربزیسته زنان به عنوان فرودستان شهری: سارا نوری
لطفا مرا به شهروندی بپذیر: لیلا عراقی
نبود مشارکت و عدم تحقق شهروندی در سایه غفلت مدنی: افرا حامدزاده و میلاد صفایی
حقوق اجتماعی و شهروندی در اتحادیه اروپا: رکسانا محمدزاده هدایتی
📎 مطالعه آنلاین و دریافت نشریه در انگاره
📎 Engare.net/social-policy4
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
🔅 پرونده ویژه شهروندی
🗓 خرداد ۱۴۰۰
📍 نشریه سیاستگذاری اجتماعی که زیر نظر انجمن علمی دانشجویی سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی منتشر میشود در شماره چهارم خود به مبحث شهروندی پرداختهاست.
📍عناوین یادداشتهای این شماره:
شهروندی گمشده: علیرضا چمنزار
شهروندی چه ساده؛ چه دشوار: زینب بیلکی
شهروندی در زمانه عسرت: علی خانمحمدی
حقوق شهروندی و عدالت آموزشی با تأکید بر عدالت جنسیتی در آموزش: سجاد مرادی
زنان و انفعال در مطالبهی حقوق شهروندی: مهسا صفی صمغآبادی
زنان در فضای شهر؛ تجاربزیسته زنان به عنوان فرودستان شهری: سارا نوری
لطفا مرا به شهروندی بپذیر: لیلا عراقی
نبود مشارکت و عدم تحقق شهروندی در سایه غفلت مدنی: افرا حامدزاده و میلاد صفایی
حقوق اجتماعی و شهروندی در اتحادیه اروپا: رکسانا محمدزاده هدایتی
📎 مطالعه آنلاین و دریافت نشریه در انگاره
📎 Engare.net/social-policy4
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@SocioNet
👍1
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
🔰 تابستان شد و باز هم "فرهنگ مصرف آب"!
🖋 محمدرضا تهمک
آدرس غلط دادن و فرافکنی مسائل کشور و جابجایی واقعیت ها (تبدیل کردن مسأله حداقلی به مسأله حداکثری و برعکس) از وظایف دستگاه فرهنگی و رسانه ای سیستم های ایدئولوژیک است. چندسالی است رویکرد فرهنگ گرا/زده که در آکادمی و میان برخی روشنفکران و رسانه های عمومی جا باز کرده و غالباً با سیستم سیاسی کشور همدست و هم منفعت است تلاش می کند از دولت (state) سلب مسئولیت کند. نگرش فرهنگ گرا/زده – و نه نگرش فرهنگی که یکی از عوامل را فرهنگ می داند – ریشه همه مسائل جامعه را به فرهنگ یا تاریخ فرهنگی جامعه ربط می دهد، کلاف سر درگمی می سازد که نهایتاً مردم و فرهنگ شان مقصرند.
یکی از این تبلیغات مربوط به بحران آب و فرهنگ مصرف آب توسط شهروندان است. این موضوعی ساده است که بیش از 90 درصد مصرف آب ایران در بخش کشاورزی و دامداری و تنها کمتر از 10 درصد آن مربوط به بخش مصارف خانگی (اعم از شهری و روستایی) و صنعتی است. حدود 30 درصد از آب بخش کشاورزی (نزدیک به 3 برابر کل مصارف خانگی) به دلیل روشهای نادرست انتقال آب تا زمین و نگهداری و آبیاری اراضی هدر می رود. و اینها همه به خاطر مدیریت نادرست منابع آبی کشور است. گرمایش جهانی و پیامدهای آن چون به هم خوردن چرخه بارش ها و ... درست است و غیرقابل چشم پوشی، اما نباید فراموش کرد که میزان آب و بارش که در طبیعت ثابت است. آنچه مسأله ساز می شود نوع مواجهه با منابع آبی و مدیریت آب است؛ سیستم مدیریتی بی کفایتی که در معنای تخصصی کلمه، عزمی برای اداره سرزمین ندارد.
هر روز اخبار متفاوتی راجع به بهره برداری نامناسب از منابع آب سطحی و زیرزمینی و پیامدهای آن همچون خشکیدن یا کم آبی قناتها و رودهایی چون زاینده رود و دشت های کشور منتشر می شود. اکنون از ميان 612 دشت وسیع کشور حدود 65 درصد آنها با مشکل کم آبي مواجه اند. در همین سال هایی که تمدن کاریزی و پارادایسی ایران این باغچه خاورمیانه درحال خشکیدن بوده است، بیخ گوشمان کشور خشک امارات با مدیریت درست نه تنها کمبود آب کشورش را جبران کرده بلکه اکنون صادرکننده آب شیرین شده است.
در مورد ایران، شاید حیاتی ترین مولفه اثرگذار بهم خوردن شدید نسبت و توزیع جغرافیایی نادرست جمعیت کشور (متمرکز کردن آنها در چند کلانشهر بویژه تهران) و مدیریت نادرست این مسأله و منابع آبی مورد نیاز آنها است...
🔸 ادامه نوشته را در Instant View یا در انگاره بخوانید🔻
📎 Engare.net/mismanagement-of-waterless
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
@EngareNet
🖋 محمدرضا تهمک
آدرس غلط دادن و فرافکنی مسائل کشور و جابجایی واقعیت ها (تبدیل کردن مسأله حداقلی به مسأله حداکثری و برعکس) از وظایف دستگاه فرهنگی و رسانه ای سیستم های ایدئولوژیک است. چندسالی است رویکرد فرهنگ گرا/زده که در آکادمی و میان برخی روشنفکران و رسانه های عمومی جا باز کرده و غالباً با سیستم سیاسی کشور همدست و هم منفعت است تلاش می کند از دولت (state) سلب مسئولیت کند. نگرش فرهنگ گرا/زده – و نه نگرش فرهنگی که یکی از عوامل را فرهنگ می داند – ریشه همه مسائل جامعه را به فرهنگ یا تاریخ فرهنگی جامعه ربط می دهد، کلاف سر درگمی می سازد که نهایتاً مردم و فرهنگ شان مقصرند.
یکی از این تبلیغات مربوط به بحران آب و فرهنگ مصرف آب توسط شهروندان است. این موضوعی ساده است که بیش از 90 درصد مصرف آب ایران در بخش کشاورزی و دامداری و تنها کمتر از 10 درصد آن مربوط به بخش مصارف خانگی (اعم از شهری و روستایی) و صنعتی است. حدود 30 درصد از آب بخش کشاورزی (نزدیک به 3 برابر کل مصارف خانگی) به دلیل روشهای نادرست انتقال آب تا زمین و نگهداری و آبیاری اراضی هدر می رود. و اینها همه به خاطر مدیریت نادرست منابع آبی کشور است. گرمایش جهانی و پیامدهای آن چون به هم خوردن چرخه بارش ها و ... درست است و غیرقابل چشم پوشی، اما نباید فراموش کرد که میزان آب و بارش که در طبیعت ثابت است. آنچه مسأله ساز می شود نوع مواجهه با منابع آبی و مدیریت آب است؛ سیستم مدیریتی بی کفایتی که در معنای تخصصی کلمه، عزمی برای اداره سرزمین ندارد.
هر روز اخبار متفاوتی راجع به بهره برداری نامناسب از منابع آب سطحی و زیرزمینی و پیامدهای آن همچون خشکیدن یا کم آبی قناتها و رودهایی چون زاینده رود و دشت های کشور منتشر می شود. اکنون از ميان 612 دشت وسیع کشور حدود 65 درصد آنها با مشکل کم آبي مواجه اند. در همین سال هایی که تمدن کاریزی و پارادایسی ایران این باغچه خاورمیانه درحال خشکیدن بوده است، بیخ گوشمان کشور خشک امارات با مدیریت درست نه تنها کمبود آب کشورش را جبران کرده بلکه اکنون صادرکننده آب شیرین شده است.
در مورد ایران، شاید حیاتی ترین مولفه اثرگذار بهم خوردن شدید نسبت و توزیع جغرافیایی نادرست جمعیت کشور (متمرکز کردن آنها در چند کلانشهر بویژه تهران) و مدیریت نادرست این مسأله و منابع آبی مورد نیاز آنها است...
🔸 ادامه نوشته را در Instant View یا در انگاره بخوانید🔻
📎 Engare.net/mismanagement-of-waterless
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
@EngareNet
Telegraph
تابستان شد و باز هم "فرهنگ مصرف آب"!
به قلم محمدرضا تهمک آدرس غلط دادن و فرافکنی مسائل کشور و جابجایی واقعیت ها (تبدیل کردن مسأله حداقلی به مسأله حداکثری و برعکس) از وظایف دستگاه فرهنگی و رسانه ای سیستم های ایدئولوژیک است. چندسالی است رویکرد فرهنگ گرا/زده که در آکادمی و میان برخی روشنفکران و…
👍1