پیشخوان و جایگاه دکان در کنار دیوار شمالی برپا بود. روی چهارپایۀ بزرگی، دو سماور بزرگ نهاده بود: یکی سماور آتشخور مسی که بیشتر خاموش بود، و دیگری سماوری برنجی. همیشه روی هر دو سماور، دو قوری چینی بندزده جا خوش کرده بودند. دور و بر سماورها نیز افزون بر سینیهای کوچک برنجی، و استکان و نعلبکیها، گونیهای قند کلهای و قالبی برای فروش دم دست گذاشته شده بود. نایلونهای دیگری هم بر دیوارها و قفسهها آویزان بودند که از دود بسیار به رنگ قهوهای درآمده بودند و گاهی نیز خاکستر آتش چنان بر آنها نشسته بود که از دور گویی بر آنها برف شادی افشاندهاند. هرچه بود، درون این نایلونها کالاهایی بود که دکاندار نمیخواست دود مستقیم بخورند و رنگ و روی خود را ببازند.
نگارش در اسفند 1392؛ بازنگری و ویرایش امرداد 1403 خورشیدی
🆔https://www.tg-me.com/Espiarodakora
نگارش در اسفند 1392؛ بازنگری و ویرایش امرداد 1403 خورشیدی
🆔https://www.tg-me.com/Espiarodakora
Telegram
تالشان سپیدرود تا کورا/Dınyo Tolışon/ایسپی رو دا کورا
لینک ورودبه کانال 👇
//www.tg-me.com/Espiarodakora
مهمترین اخبار فرهنگی و اجتماعی
قوم تالش
.
.
.
ارسال مقالات علمی و پژوهشی، نظرات، پیشنهادات و ...
ارسال مطالب و ارتباط با ما
اشتن دیلی لوئه/گفی امَه را آدیَن(روکَیَه)👇
@Said11364
@mag1881
@Aztoleshi
//www.tg-me.com/Espiarodakora
مهمترین اخبار فرهنگی و اجتماعی
قوم تالش
.
.
.
ارسال مقالات علمی و پژوهشی، نظرات، پیشنهادات و ...
ارسال مطالب و ارتباط با ما
اشتن دیلی لوئه/گفی امَه را آدیَن(روکَیَه)👇
@Said11364
@mag1881
@Aztoleshi
Forwarded from Talysh International TV
بیانیهی عمومی
از سوی رئیسجمهور تالش-مغان در تبعید، بوریس تالیشنسکی
در خصوص سرنوشت شهروند روسیه، ظهیرالدین ابراهیمی
من، بوریس تالیشنسکی، رئیسجمهوری تالش-مغان در تبعید، خطاب به جامعه جهانی، نهادهای مدافع حقوق بشر و رسانههای بینالمللی، خواستار توجه فوری به نقض آشکار حقوق بشر در ارتباط با سرنوشت شهروند فدراسیون روسیه، ظهیرالدین ابراهیمی، هستم؛ فردی با اصالت تالش که اکنون با سرنوشتی نگرانکننده روبهرو شده است.
در ماههای گذشته، بارها بهصورت رسمی به نهادهای دولتی روسیه، از جمله وزارت امور خارجه این کشور، نامه نوشتهام و خواستار شفافسازی درباره ناپدید شدن اجباری ظهیرالدین ابراهیمی در خاک روسیه و انتقال او به جمهوری آذربایجان شدهام. طبق اطلاعات موجود، وی بهطور غیرقانونی و اجباری به نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان تحویل داده شده است؛ اقدامی که مصداق روشنی از استرداد غیرقانونی بدون حکم قضایی به شمار میرود.
با وجود الزامات قانونی داخلی روسیه و تعهدات بینالمللی آن کشور، هیچگونه پاسخ رسمی به این مکاتبات از سوی مقامات روسیه دریافت نشده است.
در این میان، برخی مسئولان وزارت خارجه روسیه، از جمله خانم ماریا زاخارووا، در اظهارات عمومی مدعی شدهاند که تابعیت روسی ظهیرالدین ابراهیمی پیش از این ماجرا سلب شده بود. این ادعا جای تردید جدی دارد؛ چرا که شواهد نشان میدهد روند سلب تابعیت، پس از ربایش و انتقال وی صورت گرفته تا اقدامی غیرقانونی را مشروع جلوه دهند؛ در حالی که این کار خلاف قوانین داخلی روسیه و حقوق بینالملل است.
آنچه این مسئله را نگرانکنندهتر میکند، تالشبودن ظهیرالدین ابراهیمی است؛ ملتی که در جمهوری آذربایجان بهطور سیستماتیک هدف فشار، تبعیض و سرکوب قرار دارد.
افسوس که این نخستینبار نیست که مقامات روسیه، برخلاف قانون اساسی و تعهدات بینالمللی خود، در سرکوب نخبگان تالش مشارکت میکنند و آنها را در اختیار نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان قرار میدهند.
نمونهای روشن از این روند، فخرالدین عباسزاده، پژوهشگر، زبانشناس و نویسنده برجسته تالش است که در سال ۲۰۱۹، بهشیوهای مشابه به جمهوری آذربایجان تحویل داده شد. وی پس از انتقال به زندان، در شرایطی مبهم جان خود را از دست داد. هیچگونه تحقیقات شفاف و مستقلی در خصوص مرگ او انجام نشد و مقامات روسیه نیز هیچ واکنشی در این زمینه نشان ندادند.
با مقایسه این دو پرونده — فخرالدین عباسزاده (۲۰۱۹) و ظهیرالدین ابراهیمی (۲۰۲۵) — با الگویی خطرناک و تکرارشونده روبهرو هستیم؛ الگویی که میتوان آن را نوعی پیگرد سیاسی و قومی دانست، با مشارکت ضمنی و شاید آشکار دولت روسیه.
بر این اساس، من رسماً اعلام میکنم:
۱. ما خواهان ارائه گزارشی فوری و عمومی از سوی مقامات روسیه درباره وضعیت حقوقی ظهیرالدین ابراهیمی در زمان انتقال او به جمهوری آذربایجان هستیم.
۲. ما خواستار تحقیق مستقل درباره ربایش وی و بررسی احتمال تبانی میان سرویسهای امنیتی روسیه و جمهوری آذربایجان هستیم.
۳. ما از نهادهای بینالمللی، از جمله سازمان ملل، شورای اروپا، دادگاه حقوق بشر اروپا، سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، درخواست میکنیم تا این پرونده را بهطور ویژه تحت نظارت و پیگیری قرار دهند.
این مسئله، تنها به سرنوشت یک فرد مربوط نمیشود؛ بلکه آزمونی جدی برای سنجش اراده و صداقت جامعه جهانی در دفاع از حقوق اقلیتهای ملی در کشورهای پساشوروی است که سالهاست تحت سرکوب قرار دارند.
با احترام،
بوریس تالیشنسکی
رئیسجمهور تالش-مغان در تبعید
۶ ژوئیه ۲۰۲۵
♦️https://www.tg-me.com/TalyshTV
از سوی رئیسجمهور تالش-مغان در تبعید، بوریس تالیشنسکی
در خصوص سرنوشت شهروند روسیه، ظهیرالدین ابراهیمی
من، بوریس تالیشنسکی، رئیسجمهوری تالش-مغان در تبعید، خطاب به جامعه جهانی، نهادهای مدافع حقوق بشر و رسانههای بینالمللی، خواستار توجه فوری به نقض آشکار حقوق بشر در ارتباط با سرنوشت شهروند فدراسیون روسیه، ظهیرالدین ابراهیمی، هستم؛ فردی با اصالت تالش که اکنون با سرنوشتی نگرانکننده روبهرو شده است.
در ماههای گذشته، بارها بهصورت رسمی به نهادهای دولتی روسیه، از جمله وزارت امور خارجه این کشور، نامه نوشتهام و خواستار شفافسازی درباره ناپدید شدن اجباری ظهیرالدین ابراهیمی در خاک روسیه و انتقال او به جمهوری آذربایجان شدهام. طبق اطلاعات موجود، وی بهطور غیرقانونی و اجباری به نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان تحویل داده شده است؛ اقدامی که مصداق روشنی از استرداد غیرقانونی بدون حکم قضایی به شمار میرود.
با وجود الزامات قانونی داخلی روسیه و تعهدات بینالمللی آن کشور، هیچگونه پاسخ رسمی به این مکاتبات از سوی مقامات روسیه دریافت نشده است.
در این میان، برخی مسئولان وزارت خارجه روسیه، از جمله خانم ماریا زاخارووا، در اظهارات عمومی مدعی شدهاند که تابعیت روسی ظهیرالدین ابراهیمی پیش از این ماجرا سلب شده بود. این ادعا جای تردید جدی دارد؛ چرا که شواهد نشان میدهد روند سلب تابعیت، پس از ربایش و انتقال وی صورت گرفته تا اقدامی غیرقانونی را مشروع جلوه دهند؛ در حالی که این کار خلاف قوانین داخلی روسیه و حقوق بینالملل است.
آنچه این مسئله را نگرانکنندهتر میکند، تالشبودن ظهیرالدین ابراهیمی است؛ ملتی که در جمهوری آذربایجان بهطور سیستماتیک هدف فشار، تبعیض و سرکوب قرار دارد.
افسوس که این نخستینبار نیست که مقامات روسیه، برخلاف قانون اساسی و تعهدات بینالمللی خود، در سرکوب نخبگان تالش مشارکت میکنند و آنها را در اختیار نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان قرار میدهند.
نمونهای روشن از این روند، فخرالدین عباسزاده، پژوهشگر، زبانشناس و نویسنده برجسته تالش است که در سال ۲۰۱۹، بهشیوهای مشابه به جمهوری آذربایجان تحویل داده شد. وی پس از انتقال به زندان، در شرایطی مبهم جان خود را از دست داد. هیچگونه تحقیقات شفاف و مستقلی در خصوص مرگ او انجام نشد و مقامات روسیه نیز هیچ واکنشی در این زمینه نشان ندادند.
با مقایسه این دو پرونده — فخرالدین عباسزاده (۲۰۱۹) و ظهیرالدین ابراهیمی (۲۰۲۵) — با الگویی خطرناک و تکرارشونده روبهرو هستیم؛ الگویی که میتوان آن را نوعی پیگرد سیاسی و قومی دانست، با مشارکت ضمنی و شاید آشکار دولت روسیه.
بر این اساس، من رسماً اعلام میکنم:
۱. ما خواهان ارائه گزارشی فوری و عمومی از سوی مقامات روسیه درباره وضعیت حقوقی ظهیرالدین ابراهیمی در زمان انتقال او به جمهوری آذربایجان هستیم.
۲. ما خواستار تحقیق مستقل درباره ربایش وی و بررسی احتمال تبانی میان سرویسهای امنیتی روسیه و جمهوری آذربایجان هستیم.
۳. ما از نهادهای بینالمللی، از جمله سازمان ملل، شورای اروپا، دادگاه حقوق بشر اروپا، سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، درخواست میکنیم تا این پرونده را بهطور ویژه تحت نظارت و پیگیری قرار دهند.
این مسئله، تنها به سرنوشت یک فرد مربوط نمیشود؛ بلکه آزمونی جدی برای سنجش اراده و صداقت جامعه جهانی در دفاع از حقوق اقلیتهای ملی در کشورهای پساشوروی است که سالهاست تحت سرکوب قرار دارند.
با احترام،
بوریس تالیشنسکی
رئیسجمهور تالش-مغان در تبعید
۶ ژوئیه ۲۰۲۵
♦️https://www.tg-me.com/TalyshTV
Telegram
Talysh International TV
Həmmə Tolışə xəlği sədo
YouTube, Instagram, and more 👇
https://linktr.ee/talyshtv
YouTube, Instagram, and more 👇
https://linktr.ee/talyshtv
Forwarded from آذریها |Azariha
⛔️ایران وارث خاموش فرش ایرانی و باکو جاعلی پر صدا/ وقتی باکو فرش ایرانی را به نام خود جا میزند
▫️آنچه در نمایشگاه لاهه رخ داد تنها یک صحنه کوچک از یک پردهنمایی بزرگتر است:
باکو در حال دوختن ردای جعلی تاریخ بر تن برهنه خود است، با سوزن اسرائیلی، قیچی ترکیهای و نخی که از تاراج هویت دیگران چیده شده است.
▫️در تالار شهرداری لاهه، جایی میان عکسهای گردشگری هلند و تابلوهایی از آسیابهای بادی، تصویری سورئال و هولناک به نمایش گذاشته شد: فرشهای نفیس تبریز و اردبیل، محصول دسترنج هزارساله هنرمندان ایرانی، ناگهان به عنوان میراث ملی جمهوری باکو معرفی شدند؛ کشوری که هنوز شناسنامه سیاسیاش از مهر سی سالگی فراتر نرفته است. با صحنهای مواجهیم که نه تنها جعل آشکار میراث فرهنگی است، بلکه پژواک بلند یک پروژه هویتی است که میکوشد خود را با تار و پود دروغ به تاریخ بدوزد!
ادامه را اینجا بخوانید
🆔 @Ir_Azariha
▫️آنچه در نمایشگاه لاهه رخ داد تنها یک صحنه کوچک از یک پردهنمایی بزرگتر است:
باکو در حال دوختن ردای جعلی تاریخ بر تن برهنه خود است، با سوزن اسرائیلی، قیچی ترکیهای و نخی که از تاراج هویت دیگران چیده شده است.
▫️در تالار شهرداری لاهه، جایی میان عکسهای گردشگری هلند و تابلوهایی از آسیابهای بادی، تصویری سورئال و هولناک به نمایش گذاشته شد: فرشهای نفیس تبریز و اردبیل، محصول دسترنج هزارساله هنرمندان ایرانی، ناگهان به عنوان میراث ملی جمهوری باکو معرفی شدند؛ کشوری که هنوز شناسنامه سیاسیاش از مهر سی سالگی فراتر نرفته است. با صحنهای مواجهیم که نه تنها جعل آشکار میراث فرهنگی است، بلکه پژواک بلند یک پروژه هویتی است که میکوشد خود را با تار و پود دروغ به تاریخ بدوزد!
ادامه را اینجا بخوانید
🆔 @Ir_Azariha
اقتصاد24
ایران وارث خاموش فرش ایرانی و باکو جاعلی پر صدا/ وقتی آذربایجان فرش ایرانی را به نام خود جا میزند
آنچه در نمایشگاه لاهه رخ داد تنها یک صحنه کوچک از یک پردهنمایی بزرگتر است: باکو در حال دوختن ردای جعلی تاریخ بر تن برهنه خود است، با سوزن اسرائیلی، قیچی ترکیه