Forwarded from موسسه مطالعات دین و اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
□ کانون اصلی توسعهنیافتگی از دیدگاه برندگان نوبل اقتصاد و درسهای آن برای نظام تصمیمگیریهای اساسی در ایران
🎥دکتر فرشاد مومنی
🗓️ ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
🎥دکتر فرشاد مومنی
🗓️ ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
Forwarded from موسسه مطالعات دین و اقتصاد
📚 کانون اصلی توسعهنیافتگی از دیدگاه برندگان نوبل اقتصاد و درسهای آن برای نظام تصمیمگیریهای اساسی در ایران
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
□ بخش اول
۱. زمینه تاریخی و انگیزه برگزاری همایش
در اوایل دههی ۱۹۸۰ میلادی، بانک جهانی با پدیدهای قابل تأمل مواجه شد. بررسیها نشان داد که در دورهی پس از جنگ جهانی دوم، بیش از هفتاد درصد برندگان جایزهی نوبل اقتصاد، افرادی بودهاند که در حوزهی مطالعات توسعه فعالیت میکردند.
با گذشت حدود سه دهه از پایان جنگ، شماری از این نظریهپردازان برجسته دار فانی را وداع گفته بودند و بسیاری دیگر نیز در آستانهی پایان عمر خود قرار داشتند.
در نتیجه، بانک جهانی تصمیم گرفت همایشی استثنایی و بیسابقه برگزار کند تا مهمترین نظریهپردازان و برندگان نوبل در حوزهی توسعه را گرد هم آورد و از آنان بخواهد نظریههایی را که ارائه کرده و به واسطهی آنها برندهی نوبل شدهاند، ارزیابی مجدد کنند.
هدف اصلی همایش آن بود که هر یک از این متفکران توضیح دهند اکنون، پس از چند دهه تجربهی عملی و تحولات جهانی، دربارهی نظریهی خود چه داوریای دارند.
این مجموعهی نظریات در قالب کتابی منتشر شده است که خوشبختانه ترجمهی فارسی آن نیز با عنوان «پیشگامان توسعه» توسط انتشارات سمت به چاپ رسیده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
۲. ترکیب و طراحی ساختار همایش
جذابیت این همایش در نحوهی طراحی آن بود. در هر نشست، نخست خود برندهی نوبل نظریهی خویش را معرفی و نقد میکرد؛ سپس در یک پنل علمی، دو نفر از برجستهترین مدافعان آن نظریه در برابر دو منتقد جدی آن قرار میگرفتند تا دیدگاههای متقابل خود را بیان کنند.
در پایان، مسئولیت جمعبندی نهایی مباحث بر عهدهی یکی از ژرفاندیشترین متفکران تاریخ اندیشهی توسعه یعنی پل استریتن گذاشته شد؛ اندیشمندی جامعالاطراف که سالها سردبیر مجلهی معتبر World Development بود و تا امروز نیز از مهمترین نشریات علمی حوزهی توسعه به شمار میرود.
۳. جمعبندی پل استریتن: تغییر پارادایم از منابع به کیفیت تصمیمگیری
استریتن در جمعبندی نهایی این همایش، با شیوهای استدلالی و هنرمندانه، جوهرهی دهها سخنرانی و مناظره را در قالب یک پرسش بنیادین خلاصه کرد:
> «در توضیح تداوم توسعهنیافتگی و بازتولید دورهای باطل فقر، آیا مشکل اصلی کشورهای عقبمانده در کمبود منابع مادی است یا در کیفیت تصمیمگیریها؟»
او توضیح داد که از آغاز شکلگیری اندیشهی توسعه تا حدود دههی ۱۹۷۰ میلادی، تصور غالب آن بود که مشکل کشورهای فقیر، کمبود منابع مالی و ارزی است؛ و اگر منابع لازم برای آنان فراهم شود، عقبماندگی جبران میشود.
اما از دههی ۱۹۷۰ به بعد، با انباشت تجربهها و مشاهدهی عملکرد کشورها، این دیدگاه بهتدریج تضعیف و بیاعتبار شد. جمعبندی نهایی متفکران توسعه چنین بود که:
> «کانون اصلی گرفتاریها نه کمبود منابع، بلکه ضعف کیفیت تصمیمگیریها در نظامهای سیاسی و مدیریتی است.»
به بیان دیگر، اگر ساختار سیاسی به دلیل فساد، ناکارآمدی یا سلیقهگرایی قادر به ایجاد نظام تصمیمگیری باکیفیت نباشد، توسعه ناممکن است.
استریتن تأکید کرد که راه نجات کشورها در این است که نقطهی عزیمت هر برنامهی توسعه را توانمندسازی بنیهی تصمیمگیری حکومت قرار دهند.
🗓 ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
□ بخش اول
۱. زمینه تاریخی و انگیزه برگزاری همایش
در اوایل دههی ۱۹۸۰ میلادی، بانک جهانی با پدیدهای قابل تأمل مواجه شد. بررسیها نشان داد که در دورهی پس از جنگ جهانی دوم، بیش از هفتاد درصد برندگان جایزهی نوبل اقتصاد، افرادی بودهاند که در حوزهی مطالعات توسعه فعالیت میکردند.
با گذشت حدود سه دهه از پایان جنگ، شماری از این نظریهپردازان برجسته دار فانی را وداع گفته بودند و بسیاری دیگر نیز در آستانهی پایان عمر خود قرار داشتند.
در نتیجه، بانک جهانی تصمیم گرفت همایشی استثنایی و بیسابقه برگزار کند تا مهمترین نظریهپردازان و برندگان نوبل در حوزهی توسعه را گرد هم آورد و از آنان بخواهد نظریههایی را که ارائه کرده و به واسطهی آنها برندهی نوبل شدهاند، ارزیابی مجدد کنند.
هدف اصلی همایش آن بود که هر یک از این متفکران توضیح دهند اکنون، پس از چند دهه تجربهی عملی و تحولات جهانی، دربارهی نظریهی خود چه داوریای دارند.
این مجموعهی نظریات در قالب کتابی منتشر شده است که خوشبختانه ترجمهی فارسی آن نیز با عنوان «پیشگامان توسعه» توسط انتشارات سمت به چاپ رسیده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
۲. ترکیب و طراحی ساختار همایش
جذابیت این همایش در نحوهی طراحی آن بود. در هر نشست، نخست خود برندهی نوبل نظریهی خویش را معرفی و نقد میکرد؛ سپس در یک پنل علمی، دو نفر از برجستهترین مدافعان آن نظریه در برابر دو منتقد جدی آن قرار میگرفتند تا دیدگاههای متقابل خود را بیان کنند.
در پایان، مسئولیت جمعبندی نهایی مباحث بر عهدهی یکی از ژرفاندیشترین متفکران تاریخ اندیشهی توسعه یعنی پل استریتن گذاشته شد؛ اندیشمندی جامعالاطراف که سالها سردبیر مجلهی معتبر World Development بود و تا امروز نیز از مهمترین نشریات علمی حوزهی توسعه به شمار میرود.
۳. جمعبندی پل استریتن: تغییر پارادایم از منابع به کیفیت تصمیمگیری
استریتن در جمعبندی نهایی این همایش، با شیوهای استدلالی و هنرمندانه، جوهرهی دهها سخنرانی و مناظره را در قالب یک پرسش بنیادین خلاصه کرد:
> «در توضیح تداوم توسعهنیافتگی و بازتولید دورهای باطل فقر، آیا مشکل اصلی کشورهای عقبمانده در کمبود منابع مادی است یا در کیفیت تصمیمگیریها؟»
او توضیح داد که از آغاز شکلگیری اندیشهی توسعه تا حدود دههی ۱۹۷۰ میلادی، تصور غالب آن بود که مشکل کشورهای فقیر، کمبود منابع مالی و ارزی است؛ و اگر منابع لازم برای آنان فراهم شود، عقبماندگی جبران میشود.
اما از دههی ۱۹۷۰ به بعد، با انباشت تجربهها و مشاهدهی عملکرد کشورها، این دیدگاه بهتدریج تضعیف و بیاعتبار شد. جمعبندی نهایی متفکران توسعه چنین بود که:
> «کانون اصلی گرفتاریها نه کمبود منابع، بلکه ضعف کیفیت تصمیمگیریها در نظامهای سیاسی و مدیریتی است.»
به بیان دیگر، اگر ساختار سیاسی به دلیل فساد، ناکارآمدی یا سلیقهگرایی قادر به ایجاد نظام تصمیمگیری باکیفیت نباشد، توسعه ناممکن است.
استریتن تأکید کرد که راه نجات کشورها در این است که نقطهی عزیمت هر برنامهی توسعه را توانمندسازی بنیهی تصمیمگیری حکومت قرار دهند.
🗓 ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
Forwarded from موسسه مطالعات دین و اقتصاد
📚 کانون اصلی توسعهنیافتگی از دیدگاه برندگان نوبل اقتصاد و درسهای آن برای نظام تصمیمگیریهای اساسی در ایران
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
□ بخش دوم
۴. نسبت یافتههای همایش با تجربهی کشورهای در حال توسعه
این جمعبندی برای کشورهایی که هنوز با بحران تصمیمگیریهای غیرکارآمد، فساد اداری یا ساختارهای غیرپاسخگو مواجهاند، درسهای روشنی دارد.
در ادبیات توسعه، از برخی از این حکومتها با عنوان رژیمهای دزدسالار یاد میشود؛ رژیمهایی که تصور میشود دچار بینظمی و ناآگاهیاند، اما در واقع، آگاهانه در راستای منافع خود عمل میکنند و هزینههای آن را به جامعه تحمیل میسازند.
با وجود این، تا زمانی که در ساختار حکمرانی نشانههایی از سلامت، صداقت و تمایل به اتکا بر علم و صلاحیتهای کارشناسی باقی باشد، میتوان امید داشت که مسیر اصلاح باز شود.
۵. ضرورت ارتقای کیفیت تصمیمگیری در قوهی مجریه
یکی از نتایج کاربردی این جمعبندی در شرایط کنونی، تأکید بر این نکته است که ریشهی بحران توسعه در کشورها را باید در کیفیت نظام تصمیمگیری جستوجو کرد.
در تجربهی اخیر، تصمیماتی که در دورههای مختلف در قوهی مجریه و حتی قوهی مقننه اتخاذ شده، نمایانگر سقوط نگرانکنندهای در کیفیت تصمیمگیریها بوده است.
تا زمانی که این ضعف بنیادی اصلاح نشود، هیچ سیاستی—حتی با نیت خیرخواهانه—نمیتواند گرهی از مسائل کشور باز کند.
حتی اگر فرض شود که سایر نهادها یا شوراهای دارای اختیارات غیرعادی نیز در فرآیند تصمیمسازی نقش دارند، واقعیت این است که بیش از نود درصد نهادهای پژوهشی حکومتی تحت کنترل قوهی مجریهاند و کیفیت تصمیمسازی در درون آن، نقشی تعیینکننده در سرنوشت کل کشور دارد.
۶. نقطهی عزیمت برای اصلاح: توانمندسازی بنیهی تصمیمگیری
مناسبترین مسیر آغاز اصلاح آن است که قوهی مجریه از درون خود بازسازی شود.
اگر این قوه بتواند با استفاده از دانایان ملی، پاکدست، غیررانتی و برخوردار از اعتبار علمی تصمیمگیریهای خود را اصلاح کند، نمونههای موفقی از تصمیمگیری عالمانه و ملی پدید خواهد آمد.
در این صورت، سطح مطالبات عمومی برای کیفیت بهتر تصمیمها بهتدریج ارتقا مییابد و این روند میتواند به اصلاح تدریجی کل ساختار سیاسی منجر شود.
مطالعات موجود نیز نشان میدهد که حدود نود درصد از آنچه در مجلس به عنوان طرح و لایحه بررسی میشود، منشأ آن در قوهی مجریه است.
از این رو، میتوان نتیجه گرفت که راه نجات کشور، از مسیر ارتقای کیفیت نظام تصمیمگیری در قوهی مجریه میگذرد.
۷. جمعبندی نهایی
تجربهی تاریخی برندگان نوبل اقتصاد در حوزه توسعه و ارزیابیهای آنان از نظریات خود نشان میدهد که توسعه از منابع مادی و مالی آغاز نمیشود، بلکه از کیفیت تصمیمگیری آغاز میشود.
هر نظامی که نتواند ظرفیت عقلانی، فکری و نهادی تصمیمسازی خود را ارتقا دهد، ناگزیر به بازتولید عقبماندگی و بحران خواهد بود.
در مقابل، هرگاه دانش، سلامت و شایستگی در تصمیمگیریهای کلان تقویت شود، مسیر نجات و پیشرفت همچنان گشوده خواهد ماند.
🗓️ ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
□ بخش دوم
۴. نسبت یافتههای همایش با تجربهی کشورهای در حال توسعه
این جمعبندی برای کشورهایی که هنوز با بحران تصمیمگیریهای غیرکارآمد، فساد اداری یا ساختارهای غیرپاسخگو مواجهاند، درسهای روشنی دارد.
در ادبیات توسعه، از برخی از این حکومتها با عنوان رژیمهای دزدسالار یاد میشود؛ رژیمهایی که تصور میشود دچار بینظمی و ناآگاهیاند، اما در واقع، آگاهانه در راستای منافع خود عمل میکنند و هزینههای آن را به جامعه تحمیل میسازند.
با وجود این، تا زمانی که در ساختار حکمرانی نشانههایی از سلامت، صداقت و تمایل به اتکا بر علم و صلاحیتهای کارشناسی باقی باشد، میتوان امید داشت که مسیر اصلاح باز شود.
۵. ضرورت ارتقای کیفیت تصمیمگیری در قوهی مجریه
یکی از نتایج کاربردی این جمعبندی در شرایط کنونی، تأکید بر این نکته است که ریشهی بحران توسعه در کشورها را باید در کیفیت نظام تصمیمگیری جستوجو کرد.
در تجربهی اخیر، تصمیماتی که در دورههای مختلف در قوهی مجریه و حتی قوهی مقننه اتخاذ شده، نمایانگر سقوط نگرانکنندهای در کیفیت تصمیمگیریها بوده است.
تا زمانی که این ضعف بنیادی اصلاح نشود، هیچ سیاستی—حتی با نیت خیرخواهانه—نمیتواند گرهی از مسائل کشور باز کند.
حتی اگر فرض شود که سایر نهادها یا شوراهای دارای اختیارات غیرعادی نیز در فرآیند تصمیمسازی نقش دارند، واقعیت این است که بیش از نود درصد نهادهای پژوهشی حکومتی تحت کنترل قوهی مجریهاند و کیفیت تصمیمسازی در درون آن، نقشی تعیینکننده در سرنوشت کل کشور دارد.
۶. نقطهی عزیمت برای اصلاح: توانمندسازی بنیهی تصمیمگیری
مناسبترین مسیر آغاز اصلاح آن است که قوهی مجریه از درون خود بازسازی شود.
اگر این قوه بتواند با استفاده از دانایان ملی، پاکدست، غیررانتی و برخوردار از اعتبار علمی تصمیمگیریهای خود را اصلاح کند، نمونههای موفقی از تصمیمگیری عالمانه و ملی پدید خواهد آمد.
در این صورت، سطح مطالبات عمومی برای کیفیت بهتر تصمیمها بهتدریج ارتقا مییابد و این روند میتواند به اصلاح تدریجی کل ساختار سیاسی منجر شود.
مطالعات موجود نیز نشان میدهد که حدود نود درصد از آنچه در مجلس به عنوان طرح و لایحه بررسی میشود، منشأ آن در قوهی مجریه است.
از این رو، میتوان نتیجه گرفت که راه نجات کشور، از مسیر ارتقای کیفیت نظام تصمیمگیری در قوهی مجریه میگذرد.
۷. جمعبندی نهایی
تجربهی تاریخی برندگان نوبل اقتصاد در حوزه توسعه و ارزیابیهای آنان از نظریات خود نشان میدهد که توسعه از منابع مادی و مالی آغاز نمیشود، بلکه از کیفیت تصمیمگیری آغاز میشود.
هر نظامی که نتواند ظرفیت عقلانی، فکری و نهادی تصمیمسازی خود را ارتقا دهد، ناگزیر به بازتولید عقبماندگی و بحران خواهد بود.
در مقابل، هرگاه دانش، سلامت و شایستگی در تصمیمگیریهای کلان تقویت شود، مسیر نجات و پیشرفت همچنان گشوده خواهد ماند.
🗓️ ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴
👏1