Forwarded from نسیمی مکتبی (Hatef bakhshi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسیمی سئور عایله سیندن یئنی بیر ایش
سؤزسوز امیر سلطان عماد الدین نسیمی تۆرک ادبیات دنیاسی نین گۆجلو شاعرلریندن اولوب نئچه نئچه بؤیوک شاعر نسیمی دن الهام آلاراق، اؤز وارلیق لارین سرگیله ییبلر.
نسیمی سئور یولداش لارین ایش بیرلیگی ایله، اولو نسیمی نین بیر شعرینی 24 نفره اوخویوب تۆرک ادبیاتینا ماراقلی اولان یولداش لارین قوللوغونا چاتدیرمیشیق.
بو ایش ایلک آددیمیمیز اولدوغو اۆچون یانلیشی اولا بیلر، اوموروق دینله ییجی لریمیز بو ایشی سئویب باخیشلارینی بیزه چاتدیرالار.
سایقیلارلا
نسیمی مکتبی
@nasimi771
سؤزسوز امیر سلطان عماد الدین نسیمی تۆرک ادبیات دنیاسی نین گۆجلو شاعرلریندن اولوب نئچه نئچه بؤیوک شاعر نسیمی دن الهام آلاراق، اؤز وارلیق لارین سرگیله ییبلر.
نسیمی سئور یولداش لارین ایش بیرلیگی ایله، اولو نسیمی نین بیر شعرینی 24 نفره اوخویوب تۆرک ادبیاتینا ماراقلی اولان یولداش لارین قوللوغونا چاتدیرمیشیق.
بو ایش ایلک آددیمیمیز اولدوغو اۆچون یانلیشی اولا بیلر، اوموروق دینله ییجی لریمیز بو ایشی سئویب باخیشلارینی بیزه چاتدیرالار.
سایقیلارلا
نسیمی مکتبی
@nasimi771
🌟
«هیچ زنده‌ای نیست
مگر آنکه حیاتش از من است
و هر نَفس آرزومندی،
مطیع اراده من است
هر سخنگویی...
با واژه‌های من سخن می‌گوید
و هر بیننده‌ای ...
با مردمکان چشم من می‌بیند
هیچ خموشِ شنوایی نیست
مگر آنکه به گوش من می‌شنود
و هیچ خشم گیرنده‌ای نیست
مگر آنکه از قدرت من نیرو می‌گیرد
هیچ ناطقی جز من نیست
و هیچ ناظری جز من نیست
و هیچ شنوایی جز من نیست»
#ابن_فارض
@FEshragh
«هیچ زنده‌ای نیست
مگر آنکه حیاتش از من است
و هر نَفس آرزومندی،
مطیع اراده من است
هر سخنگویی...
با واژه‌های من سخن می‌گوید
و هر بیننده‌ای ...
با مردمکان چشم من می‌بیند
هیچ خموشِ شنوایی نیست
مگر آنکه به گوش من می‌شنود
و هیچ خشم گیرنده‌ای نیست
مگر آنکه از قدرت من نیرو می‌گیرد
هیچ ناطقی جز من نیست
و هیچ ناظری جز من نیست
و هیچ شنوایی جز من نیست»
#ابن_فارض
@FEshragh
🌟
طهارتِ معرفت دو نوع است:
طهارت معرفت صفات، و طهارت معرفت ذات.
طهارت معرفت صفات: فقط و فقط با تلقین (ذکر) و با تصفیه‌ی آئینه‌ی قلب از نفس‌های بشری و حیوانی، به سبب اسماء الهی حاصل می‌آید. پس بدین سان قلب صفا می‌یابد و برای او نگرستین با چشم قلب از نور الله حاصل می‌شود برای اینکه به سبب نورِ صفات الهی، به عکس جمال الله تعالی در آیینه‌ی قلب بنگرد. چنانکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند:
"المؤمن ینظر بنورالله"
و "المؤمن مرآة المؤمن"
و گفته شده: عالِم تصویر می‌کشد و عارف صیقل می‌دهد.
هنگامی که تصفیه به ملازمت اسماء الهی تمام یافت، معرفتِ صفات به سبب مشاهده‌ی آنها در آیینه‌ی قلب حاصل می‌شود
ادامه در پست بعدی.
#شیخ_عبدالقادر_گیلانی
@FEshragh
طهارتِ معرفت دو نوع است:
طهارت معرفت صفات، و طهارت معرفت ذات.
طهارت معرفت صفات: فقط و فقط با تلقین (ذکر) و با تصفیه‌ی آئینه‌ی قلب از نفس‌های بشری و حیوانی، به سبب اسماء الهی حاصل می‌آید. پس بدین سان قلب صفا می‌یابد و برای او نگرستین با چشم قلب از نور الله حاصل می‌شود برای اینکه به سبب نورِ صفات الهی، به عکس جمال الله تعالی در آیینه‌ی قلب بنگرد. چنانکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند:
"المؤمن ینظر بنورالله"
و "المؤمن مرآة المؤمن"
و گفته شده: عالِم تصویر می‌کشد و عارف صیقل می‌دهد.
هنگامی که تصفیه به ملازمت اسماء الهی تمام یافت، معرفتِ صفات به سبب مشاهده‌ی آنها در آیینه‌ی قلب حاصل می‌شود
ادامه در پست بعدی.
#شیخ_عبدالقادر_گیلانی
@FEshragh
🌟
و اما طهارت معرفت ذات در سرّ: فقط و فقط با ملازمت اسماء اخیر سه‌گانه‌ی توحید از اسماء دوازده‌گانه، در عین سرّ به سبب نور توحید حاصل می‌گردد.
پس وقتی که انوار ذات تجلی کند، (آئینه‌ی قلب) به طور کلّ ذوب و فنا می‌شود و این مقام استهلاک و فناءِ فناء است. و این تجلی، همه‌ی انوار را محو می‌کند چنانکه الله تعالی فرمود:
كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (قصص / ۸۸)
پس روح قدسی به سبب نور قدس در حالی که بیننده‌ی آن نور است، باقی می‌ماند و این بینندگی به سبب هو و از هو و با هو است. پس هو این شخص را بدون هیچ کیفیتی و هیچ تشبیهی دلالت می‌کند زیرا الله تعالی لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شوری/ ۱۱)...
پس این عالمِ مجرد شدن از غیر الله تعالی است چنانکه الله تعالی در حدیث قدسی فرموده است:
"تجرّد تصل" (تجرید یافت، رسید)
و مقصود از تجرّد: فنای کلّ از صفات بشری است. پس در عالم هو در حالی که متّصف به صفت الله است باقی می‌ماند چنانکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند:
"تخلّقوا باخلاق الله"
یعنی
به صفات الله تعالی متّصف بشوید.
ادامه ی پستِ قبلی.
#شیخ_عبدالقادر_گیلانی
@FEshragh
و اما طهارت معرفت ذات در سرّ: فقط و فقط با ملازمت اسماء اخیر سه‌گانه‌ی توحید از اسماء دوازده‌گانه، در عین سرّ به سبب نور توحید حاصل می‌گردد.
پس وقتی که انوار ذات تجلی کند، (آئینه‌ی قلب) به طور کلّ ذوب و فنا می‌شود و این مقام استهلاک و فناءِ فناء است. و این تجلی، همه‌ی انوار را محو می‌کند چنانکه الله تعالی فرمود:
كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (قصص / ۸۸)
پس روح قدسی به سبب نور قدس در حالی که بیننده‌ی آن نور است، باقی می‌ماند و این بینندگی به سبب هو و از هو و با هو است. پس هو این شخص را بدون هیچ کیفیتی و هیچ تشبیهی دلالت می‌کند زیرا الله تعالی لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شوری/ ۱۱)...
پس این عالمِ مجرد شدن از غیر الله تعالی است چنانکه الله تعالی در حدیث قدسی فرموده است:
"تجرّد تصل" (تجرید یافت، رسید)
و مقصود از تجرّد: فنای کلّ از صفات بشری است. پس در عالم هو در حالی که متّصف به صفت الله است باقی می‌ماند چنانکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند:
"تخلّقوا باخلاق الله"
یعنی
به صفات الله تعالی متّصف بشوید.
ادامه ی پستِ قبلی.
#شیخ_عبدالقادر_گیلانی
@FEshragh
🌟
ایشان کجا افتادند به من که
ولی‌ست یا ولی نیست.
تو را چه،
که اگر ولی هستم یا نیستم؟
چنانکه گفتند جوحی را،
که این سو بنگر که
خوانچه‌ها می‌برند.
گفت: ما را چه؟
گفتند: به خانه‌ی تو می‌برند.
گفت: اکنون شما را چه؟
از این سبب ...
از صحبت خلق پرهیز میکنم
تا از سر تقلید در تشویش نباشند.
#شمس_من_و_خدای_من
#پرویز_عباسی_داکانی
@FEshragh
ایشان کجا افتادند به من که
ولی‌ست یا ولی نیست.
تو را چه،
که اگر ولی هستم یا نیستم؟
چنانکه گفتند جوحی را،
که این سو بنگر که
خوانچه‌ها می‌برند.
گفت: ما را چه؟
گفتند: به خانه‌ی تو می‌برند.
گفت: اکنون شما را چه؟
از این سبب ...
از صحبت خلق پرهیز میکنم
تا از سر تقلید در تشویش نباشند.
#شمس_من_و_خدای_من
#پرویز_عباسی_داکانی
@FEshragh
🌟
توصیه حضرت خضر به ابن عربی:
خضر را ملاقات کردم و مرا تسلیم شدن در برابر مشایخ آموخت و اینکه با آنان ستیز نکنم، چون در آن روز با شیخم در مساله ای ستیز ورزیدم و از نزدش خارج شدم، در آن دم خضر را ملاقات کردم و به من گفت:در برابر سخن شیخ تسلیم باش!در دم به سوی شیخ برگشتم
و شیخ به من گفت:در هر مساله ای که در آن با من منازعه می کنی نیاز است که خضر ترا به تسلیم در برابر مشایخ سفارش کند؟
پس از چندی خدمت شیخ رسیدم،دیدم که در آن مساله به قول من بازگشته،به من گفت:من در آن مساله اشتباه می کردم و تو درست می گفتی!!
#فتوحات_مکیه
#ابن_عربی
@FEshragh
توصیه حضرت خضر به ابن عربی:
خضر را ملاقات کردم و مرا تسلیم شدن در برابر مشایخ آموخت و اینکه با آنان ستیز نکنم، چون در آن روز با شیخم در مساله ای ستیز ورزیدم و از نزدش خارج شدم، در آن دم خضر را ملاقات کردم و به من گفت:در برابر سخن شیخ تسلیم باش!در دم به سوی شیخ برگشتم
و شیخ به من گفت:در هر مساله ای که در آن با من منازعه می کنی نیاز است که خضر ترا به تسلیم در برابر مشایخ سفارش کند؟
پس از چندی خدمت شیخ رسیدم،دیدم که در آن مساله به قول من بازگشته،به من گفت:من در آن مساله اشتباه می کردم و تو درست می گفتی!!
#فتوحات_مکیه
#ابن_عربی
@FEshragh
Forwarded from نسیمی مکتبی (GH)
غزل 24
دۆشۆرمۆش عنبرین زۆلفۆن
هومایین کؤلکه سین آیه
تعالی الله زهی سۆنبۆل،
تعالی الله زهی سایه
نظیرین یازاماز آیروق ،
ازل نقاشی روخسارین ،
کی حوسنون دوورو ختم اولدو،
بو روخسار دل آرایه
قاشین معراجینا صوفی
ایریشمک ایستر،ای حوری!
ولی هر قاصیر ادراکین
عُروجو ایرمز اوّل پایه
یوزون وَالشَّمس ویس دیر
قاشین لا کیپریگین طه
تانیقدیر الَّذی اسری،
بومعراج وبو اَسری یه
روخون اسماء حسنی دیر،
تعالی شَانَهُ گؤرکیم
نه احسان ائیله میش محسن،
بو حسن صورت اسمایه
ساچیندیر لَیلَهُ الاَ سرا ،
قاشین اسرار ما اوحی
قانی حقدن ایریشمیش جان،
بو ما اَوحی و اَوحی یه
وصالین قیمتی دُردور،
نهایتسیز دنیز عئشقین
بو دُررون کانین اول بولدو
کی غرق اولدو بو دریایه
روخون رنگی ،ساچین بویو،
نه زیبا رنگ وبودور کیم
گولو گولزارا گؤنده ردی،
بوراخدی موشکو صحرایه
گل ای طوبی! سجود ائیله
بو سیمین بر سهی سروه
کی امر وَاَسجُدُوا گلدی
بورعنا قدّ و بالایه
پریشان زولفونون حالین
نئده رسن بیلمک ،ای عاقیل !
بو سئودا اینجه سئودادیر،
دولاشما سن بوسئودایه
ساچین وصلیندن اول عاشیق،
حیات سرمدی بولدو
کی تسلیم ائیله دی جانین
بوریحان سمن سایه
معنبر عبهر تورکی
ائوین یغمالادی عقلین
موغول هر قاندا واریرسا،
دوشه ر تاراج و یغمایه
نهنگ مَجمَعُ البَحرین
خروج ائتدی مکانیندان،
صدف آغزیندا کی دُرّی،
بوراخدی قعر دریایه
بوگون شول ماه تابانین،
یوزون گور ظاهیر، ای عابید!
کی محروم اولدو اول خاسیر
چو مغرور اولدو فردایه
نسیمی چون سنی بولدو،
دوعالمدن وحید اولدو
کسیلدی ما و منلیکدن
اولاشدی ذات یکتایه
@Nasimi771
شعر: #عمادالدین_نسیمی
اجرا: #قهرمانی
انجمن ادبی قافیه
دۆشۆرمۆش عنبرین زۆلفۆن
هومایین کؤلکه سین آیه
تعالی الله زهی سۆنبۆل،
تعالی الله زهی سایه
نظیرین یازاماز آیروق ،
ازل نقاشی روخسارین ،
کی حوسنون دوورو ختم اولدو،
بو روخسار دل آرایه
قاشین معراجینا صوفی
ایریشمک ایستر،ای حوری!
ولی هر قاصیر ادراکین
عُروجو ایرمز اوّل پایه
یوزون وَالشَّمس ویس دیر
قاشین لا کیپریگین طه
تانیقدیر الَّذی اسری،
بومعراج وبو اَسری یه
روخون اسماء حسنی دیر،
تعالی شَانَهُ گؤرکیم
نه احسان ائیله میش محسن،
بو حسن صورت اسمایه
ساچیندیر لَیلَهُ الاَ سرا ،
قاشین اسرار ما اوحی
قانی حقدن ایریشمیش جان،
بو ما اَوحی و اَوحی یه
وصالین قیمتی دُردور،
نهایتسیز دنیز عئشقین
بو دُررون کانین اول بولدو
کی غرق اولدو بو دریایه
روخون رنگی ،ساچین بویو،
نه زیبا رنگ وبودور کیم
گولو گولزارا گؤنده ردی،
بوراخدی موشکو صحرایه
گل ای طوبی! سجود ائیله
بو سیمین بر سهی سروه
کی امر وَاَسجُدُوا گلدی
بورعنا قدّ و بالایه
پریشان زولفونون حالین
نئده رسن بیلمک ،ای عاقیل !
بو سئودا اینجه سئودادیر،
دولاشما سن بوسئودایه
ساچین وصلیندن اول عاشیق،
حیات سرمدی بولدو
کی تسلیم ائیله دی جانین
بوریحان سمن سایه
معنبر عبهر تورکی
ائوین یغمالادی عقلین
موغول هر قاندا واریرسا،
دوشه ر تاراج و یغمایه
نهنگ مَجمَعُ البَحرین
خروج ائتدی مکانیندان،
صدف آغزیندا کی دُرّی،
بوراخدی قعر دریایه
بوگون شول ماه تابانین،
یوزون گور ظاهیر، ای عابید!
کی محروم اولدو اول خاسیر
چو مغرور اولدو فردایه
نسیمی چون سنی بولدو،
دوعالمدن وحید اولدو
کسیلدی ما و منلیکدن
اولاشدی ذات یکتایه
@Nasimi771
شعر: #عمادالدین_نسیمی
اجرا: #قهرمانی
انجمن ادبی قافیه
Telegram
attach 📎
Forwarded from وَلی حَّی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌟
خداوندِ تعالی، دو آتش آفریده:
یکی آتشِ زنده و یکی آتشِ مُرده.
آتشِ زنده، آتشِ نیاز است
که در سینه‌های بندگانِ خود نهاده،
درین جهان، تا نفسِ ایشان سوخته گردد؛
آن آتشی است نورانی.
چون نفْس سوخته گشت،
آنگه آتشِ نیاز با شوق گردد
و آن آتشِ شوق، هرگز بنرسد [تمام نشود]
نه در این جهان و نه در آن جهان
و آن آتشِ مُرده، آتشِ دوزخ است،
آتشِ ظلمت و وحشت؛
هر که را به آتشِ زنده می‌نسوزند،
به آتشِ مُرده می‌سوزندش،
چه در این جهان و چه در آن جهان.
#ابوسعید_ابوالخیر
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"آتشی" انداخت و رفت
آنکه "سوخت" سوخت
و آنکه "ماند" ماند..
#شمس
و تو همیشه در عجیب ترین زمان
و غریب ترین مکان ها
در قلب منی
چه احساس زیبایی است
که ناگهان
با فکر زیبای تو
غافلگیر شوم
#چیستا_یثربی
الهی
تاکنون می گفتم جهان را
برای ما آفریدی،
اکنون فهمیدم که خودت هم
برای مایی.
#الهی_نامه
@FEshragh
آنکه "سوخت" سوخت
و آنکه "ماند" ماند..
#شمس
و تو همیشه در عجیب ترین زمان
و غریب ترین مکان ها
در قلب منی
چه احساس زیبایی است
که ناگهان
با فکر زیبای تو
غافلگیر شوم
#چیستا_یثربی
الهی
تاکنون می گفتم جهان را
برای ما آفریدی،
اکنون فهمیدم که خودت هم
برای مایی.
#الهی_نامه
@FEshragh
مصطفی ججلی - من یوریوروم
@sheidaei تلگرام ما
Ne akilem, ne divane
نه عاقلم، نه دیوانه
Gel gör beni aşk neyledi
بیا و ببین که عشق با من چه کرد؟
Gel gör beni beni aşk neyledi
بیا و ببین که عشق با من، با من چه کرد؟
Derde giriftar eyledi
گرفتار دردم کرد
Gel gör, gel gör
بیا و ببین، بیا و ببین
Gel gör beni aşk neyledi
بیا و ببین که عشق با من چه کرد؟
Gâh eserim yeller gibi
گاه می وزم همانند بادها
Gâh tozarım yollar gibi
گاه همانند جاده ها پر از غبار میشوم
Gâh akarım seller gibi
گاها همانند سیل ها جریان پیدا میکنم
Ya elim al kaldır beni
یا دستمو بگیر و بلندم کن
Ya vaslına erdir beni
یا مرا به وصالت برسان
Çok ağlattın, güldür beni
خیلی به گریه انداختی مرا، بخندان مرا
Miskin Yunus biçareyim
یونس مسکین هستم بیچاره ام
Baştan ayağa yareyim
سر تا پا زخم هستم
Dost elinde avareyim
در دست دوست آواره هستم
شعر:
#یونس‌امره
(زاده ی ۶۳۸ ؛ اهل الله ، عارف ،شاعر)
خواننده:
#مصطفی‌ججلی
@FEshragh