Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی

سرمایه گذاری در بورس قسمت 38

برای موفقیت در بورس، آگاهانه تصمیم بگیرید.

💹 @FinancialMathematical
🔰انواع شيوه‌هاي تعيين قيمت سهم:

الف: قيمت اسمي: قيمت اسمي يک سهم، قيمتي است که عرضه اوليه سهام شرکت براساس آن قيمت انجام مي شود. قيمت اسمي هريک از سهام شرکتهاي پذيرفته شده در بورس در ايران، يکصد تومان (1000 ريال) است. مبلغ قيمت اسمي، بر روي برگه هاي سهام درج مي شود. کل سرمايه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و قيمت اسمي هريک از سهام، به علاوه تعداد سهامي سهامدار در اختيار دارد، بر روي برگه سهام درج شده است.
ب: قيمت دفتري: اگر مجموع بدهي هاي شرکت را از مجموع دارايي هاي شرکت کم کنيم، مبلغ باقيمانده نشان دهنده مجموع ارزش سرمايه سهامداران شرکت يا به تعبير دقيق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسيم کنيم، عدد حاصل بيانگر قيمت دفتري هر سهم است.
براي مثال، فرض کنيد مجموع ارزش دارايي هاي شرکت الف در پايان سال اول فعاليت شرکت، 10 ميليارد تومان است. اين شرکت همچنين در مجموع 7 ميليارد تومان به بانکها و ساير شرکتها، بدهي دارد. بنابراين، مجموع حقوق صاحبان سهام اين شرکت 3 ميليارد تومان خواهد بود (3=7-10). حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد 20 ميليون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتري هر سهم اين شرکت 150 تومان خواهد بود. (150=20000000/3000000000)
شايد براي شما اين سوال بوجود آمده باشد که چطور قيمت اسمي سهام شرکت الف 100 تومان است، در حاليکه قيمت دفتري سهام اين شرکت 150 تومان؟ پاسخ اين است که ميزان سودي که شرکت در پايان سال اول فعاليت خود بدست آورده است نيز به عنوان حقوق سهامداران محسوب و باعث شده است تا ارزش دفتري سهم، از 100 تومان به 150 تومان افزايش يابد.
دليل ذکر کلمه "دفتر" در قيمت دفتري سهم هم اين است که اعداد و ارقام مربوط به دارايي ها و بدهي هاي شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداري شرکت، مدنظر قرار مي گيرند.

💹 @FinancialMathematical
🔰انواع شيوه‌هاي تعيين قيمت سهم:

ج: قيمت بازار: قيمت بازار يا قيمت معاملاتي، قيمتي است که سهام براساس آن، در بورس معامله مي شود. اگرچه قيمت اسمي هر سهم در بورس 100 تومان است، اما سهام اغلب شرکت ها در بورس براساس قيمت اسمي و حتي ارزش دفتري، معامله نمي شود. آنچه که قيمت سهم در بورس را تعيين مي کند، ميزان عرضه و تقاضا براي يک سهم است. براي مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب يک شرکت، سرمايه گذاران زيادي متقاضي خريد سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراين، قيمت آن در بورس براساس ميزان تقاضا، افزايش خواهد يافت و حتي ممکن است اين افزايش، تا چند برابر قيمت اسمي هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعيف يک شرکت ممکن است باعث بي رغبتي سرمايه گذاران به خريد يا نگهداري سهم مذکور و در نتيجه، افزايش عرضه آن در بورس باشد. طبيعتا با افزايش عرضه، قيمت سهم کاهش يافته و اگر اين روند ادامه يابد، ممکن است قيمت سهم حتي به زير قيمت اسمي، يعني 100 تومان برسد. بنابراين، قيمت بازار يک سهم، قيمتي است که در بورس، براي سهم تعيين مي شود.
د: قيمت ذاتي: منظور از قيمت ذاتي يک سهم، ارزش واقعي آن سهم است. شايد براي شما اين سوال بوجود آيد که چه تفاوتي بين قيمت بازار و قيمت ذاتي يک سهم وجود دارد. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم. فرض کنيد قيمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون 200 تومان است، به بيان ديگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قيمت 200 تومان در بورس در حال خريد و فروش است. اما سرمايه گذاران زيادي همچنان متقاضي خريد اين سهم هستند. اگر از اين سرمايه گذاران سوال کنيد که چرا قصد داريد سهام اين شرکت را خريداري کنيد؟ پاسخ همه آنها اين خواهد بود که "به نظر ما، اين سهم بيشتر از 200 تومان ارزش دارد". معني اين جمله اين است که ارزش واقعي سهام شرکت الف، بيشتر از قيمت بازار اين سهم است.
بنابراين، در يک تعريف ساده، قيمت ذاتي يک سهم، بيانگر ارزشي است که سرمايه گذاران براي سهم قائل هستند. طبيعتا اگر از ديد سرمايه گذاران، ارزش ذاتي يک سهم بالاتر از قيمت بازار آن سهم باشد، گزينه مناسبي براي خريد خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتي يک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزينه مناسبي براي سرمايه گذاري به شمار نمي رود.

💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی

سرمایه گذاری در بورس قسمت 39

برای موفقیت در بورس، با افراد آگاه مشورت کنید.

💹 @FinancialMathematical
🔰اوراق مشارکت:

اوراق مشارکت اوراق بهاداري است که بيانگر مشارکت دارنده آن در يک طرح است .فرض کنيد يک شرکت پتروشيمي براي راه‌اندازي خط توليد جديد، به 200 ميليارد تومان سرمايه جديد نياز دارد. همچنين براساس بررسي‌هاي کارشناسي، درصورت راه‌اندازي اين خط توليد، سرمايه صرف شده براي آن ظرف مدت 4 سال پس از راه‌اندازي، از محل افزايش درآمد ناشي از فروش محصولات جديد، جبران شده و ميزان سوداوري شرکت هم طي اين مدت، سالانه 25 تا 30 درصد افزايش خواهد يافت، به بيان ديگر، طرح مذکور داراي توجيه اقتصادي است.
در چنين حالتي، يکي از روش‌هايي که شرکت خودروساز مي‌تواند براي تأمين سرمايه موردنياز خود از آن استفاده کند، انتشار اوراق مشارکت است. به اين ترتيب، شرکت خودروسازي با فروش اين اوراق به سرمايه‌گذاران، منابع مالي مورد نياز خود را از آنها تأمين کرده و سرمايه‌گذاران نيز در ازاي اين مشارکت، به نسبت سرمايه خود در منافع حاصل از راه‌اندازي خط توليد جديد شريک خواهند شد.
مهم‌ترين جذابيت اوراق مشارکت در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار مانند سهام، تضمين پرداخت سود است، به‌ اين معنا که دارنده اوراق مشارکت اطمينان دارد که سود مشخص و تضمين‌شده‌اي را به‌عنوان سود علي‌الحساب، در فواصل زماني معين، دريافت مي‌کند. اما چه کسي، پرداخت حداقل سود را تضمين مي‌کند؟
طبيعتا شرکت يا سازمان منتشرکننده اين اوراق نمي‌تواند خودش، پرداخت سود اوراق را هم تضمين کند. در حال حاضر، سود اغلب اوراق مشارکتي که در کشور منتشر مي‌شود، توسط بانک‌ها و موسسات مالي معتبر و يا دولت، تضمين مي‌شود، بنابراين، خريدار اين اوراق اطمينان دارد که در سررسيدهاي مشخص، سود تعهدشده را دريافت مي‌کند.

💹 @FinancialMathematical
در مورد اوراق مشارکت، بايد به چند نکته توجه داشت:

1- بين ريسک و بازده رابطه مستقيم وجود دارد، بنابراين اوراق مشارکت، با توجه به اينکه بازدهي تضمين شده دارند و ريسکي را متوجه سرمايه‌گذار نمي‌کنند، بنابراين بازده مورد انتظار آنها هم در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار، کمتر است.
2- سود تضمين‌شده اوراق مشارکت، به صورت علي‌الحساب به دارنده اوراق پرداخت مي‌شود، به اين معنا که پس از پايان پروژه و در سررسيد نهايي، ناشر اوراق موظف است سود قطعي پروژه را محاسبه کرده و درصورتي که سود قطعي پروژه، بيشتر از سود علي‌الحساب پرداختي به خريداران اوراق باشد باشد، مابه‌التفاوت را به آنها پرداخت نمايد. البته، درصورتي که سود قطعي پروژه، از سود علي‌الحساب پرداختي کمتر باشد، جبران مابه‌التفاوت برعهده ضامن اوراق مشارکت است و ضرر و زياني از اين بابت، متوجه خريدار اين اوراق نيست.
3- سود اوراق مشارکت، معاف از پرداخت ماليات است و اين موضوع نيز يکي از جذابيت‌هاي سرمايه‌گذاري در اوراق مشارکت محسوب مي‌شود.
4- اوراق مشارکت، اغلب بي‌نام منتشر شده و فردي که اين اوراق را در اختيار دارد، مالک آن شناخته مي‌شود، بنابراين بايد از اوراق مشارکت نيز همانند اسکناس و بلکه بيشتر از آن، مراقبت کرد. البته، بانک‌ها معمولا اين امکان را براي خريداران اوراق مشارکت فراهم مي‌کنند که بتوانند اوراق خريداري شده را نزد بانک، به امانت بگذارند تا از مواردي مانند سرقت، آتش‌سوزي و... در امان باشد.
5- سود اوراق مشارکت، در فواصل زماني تعيين شده (مثلا يك ماهه يا سه ماهه) و ازطريق برگه‌هايي که همراه اوراق مشارکت، به خريدار تحويل مي‌شود، به وي پرداخت مي‌شود. درصورتي که فرد اوراق مشارکت را نزد خود نگهداري کند، هنگام تحويل برگه‌هاي دريافت سود به بانک، بايد اصل اوراق مشارکت را هم به همراه داشته باشند تا مالکيت فرد بر اين اوراق، توسط بانک احراز شود. البته، همان طور که گفته شد، خريدار اوراق مشارکت مي‌تواند اوراق خود را نزد بانک به امانت گذارده و با پرداخت کارمزد جزئي، از بانک بخواهد تا سود اوراق را در سررسيدهاي تعيين شده، به صورت منظم به حسابش واريز نمايد.
6- باتوجه به اينکه طرح‌هايي که براي تأمين مالي آنها، اوراق مشارکت منتشر مي‌شود، معمولا طرح‌هاي زمان‌بر هستند، بنابراين اوراق مشارکت نيز اغلب با سررسيدهاي سه تا چهارساله منتشر مي‌شوند. اما اگر خريدار اوراق به هر دليل، قبل از دوره سررسيد به پول خود نياز پيدا کرد، مي‌تواند با مراجعه به يکي از شعب بانکي که اوراق را از آن خريداري کرده، ضمن تحويل اوراق مربوطه به بانک، اصل پول خود را دريافت نمايد. طبيعتا سودهاي دريافتي تا تاريخ تحويل اوراق به بانک نيز به عنوان سود دوره مشارکت، متعلق به فرد مي‌باشد. البته معمولا درصورت تسويه زودتر از موعد، بانک‌ها نرخ سود قابل پرداخت به مشتري را اندکي کاهش داده (مثلا از 20 درصد به 19 درصد) و مابه‌التفاوت نرخ جديد با نرخ پرداختي تا آن زمان را، از مشتري دريافت مي‌کنند.
7-درصورتي‌که اوراق مشارکت در بورس يا فرابورس نيز پذيرفته شده باشند، دارنده اين اوراق مي‌تواند براي فروش آنها قبل از سررسيد، به يکي از شرکت‌هاي کارگزاري بورس مراجعه کرده و نسبت به فروش اوراق خود اقدام نمايد. در اين صورت، طبيعتا اوراق مشارکت نيز همانند سهام، براساس قيمتي که در بورس براي آن متقاضي وجود داشته باشد، فروخته خواهد شد و سود دارنده اوراق مشارکت نيز از بابت تسويه زودتر از موعد، کاهش نمي‌يابد.

لازم به ذکر است که...

در حال حاضر، علاوه‌بر شرکت‌هاي فعال در بخش خصوصي، دولت و شهرداري‌ها هم براي تأمين منابع مالي موردنياز براي پروژه‌هاي عمراني، زيربنايي و...، اقدام به انتشار اوراق مشارکت مي‌نمايند. ساخت خطوط جاده‌اي و ريلي، سد، تونل، نيروگاه، مجتمع‌هاي اداري و مسکوني و...، نمونه‌هايي از مواردي است که دولت و يا شهرداري‌ها، براي تأمين مالي آنها اقدام به انتشار اوراق مشارکت مي‌کنند و تبليغات آنها هم در رسانه‌ها، به وفور مشاهده مي‌شود.

💹 @FinancialMathematical
🔺زمان معاملات بورس اوراق بهادار تهران تا ساعت ۱۵:۱۵ افزایش یافت /این تغییرات از ۲۷ مرداد اعمال می‌شود.

💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی

سرمایه گذاری در بورس قسمت 40

برای کسب سود قابل قبول در بورس، نگاه بلند مدت داشته باشید.

💹 @FinancialMathematical
Forwarded from Financial Mathematical
لیستی از نماد شرکت ها را می توانید در لینک زیر مشاهده نمایید:

http://www.tsetmc.com/Loader.aspx?ParTree=111C1417

💹 @FinancialMathematical
Forwarded from Financial Mathematical
منابع مورد استفاده برای تحلیل
سایت ها و منابع آنلاین و چاپی مانند خبرگزاری ها، اطلاعات منتشر شده شرکت ها، سایت های مرتبط با سازمان بورس، روزنامه ها و منابع علمی معتبر، سایت های تحلیل و اطلاع رسانی خارجی و ... می­ باشد. به تعدادی از این منابع اشاره شده است:
http://www.seo.ir/
http://www.sena.ir/
http://www.codal.ir/
http://www.tsetmc.com/
http://www.kitcometals.com/

💹 @FinancialMathematical
🔰اوراق مشارکت:

اوراق مشارکت اوراق بهاداري است که بيانگر مشارکت دارنده آن در يک طرح است .فرض کنيد يک شرکت پتروشيمي براي راه‌اندازي خط توليد جديد، به 200 ميليارد تومان سرمايه جديد نياز دارد. همچنين براساس بررسي‌هاي کارشناسي، درصورت راه‌اندازي اين خط توليد، سرمايه صرف شده براي آن ظرف مدت 4 سال پس از راه‌اندازي، از محل افزايش درآمد ناشي از فروش محصولات جديد، جبران شده و ميزان سوداوري شرکت هم طي اين مدت، سالانه 25 تا 30 درصد افزايش خواهد يافت، به بيان ديگر، طرح مذکور داراي توجيه اقتصادي است.
در چنين حالتي، يکي از روش‌هايي که شرکت خودروساز مي‌تواند براي تأمين سرمايه موردنياز خود از آن استفاده کند، انتشار اوراق مشارکت است. به اين ترتيب، شرکت خودروسازي با فروش اين اوراق به سرمايه‌گذاران، منابع مالي مورد نياز خود را از آنها تأمين کرده و سرمايه‌گذاران نيز در ازاي اين مشارکت، به نسبت سرمايه خود در منافع حاصل از راه‌اندازي خط توليد جديد شريک خواهند شد.
مهم‌ترين جذابيت اوراق مشارکت در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار مانند سهام، تضمين پرداخت سود است، به‌ اين معنا که دارنده اوراق مشارکت اطمينان دارد که سود مشخص و تضمين‌شده‌اي را به‌عنوان سود علي‌الحساب، در فواصل زماني معين، دريافت مي‌کند. اما چه کسي، پرداخت حداقل سود را تضمين مي‌کند؟
طبيعتا شرکت يا سازمان منتشرکننده اين اوراق نمي‌تواند خودش، پرداخت سود اوراق را هم تضمين کند. در حال حاضر، سود اغلب اوراق مشارکتي که در کشور منتشر مي‌شود، توسط بانک‌ها و موسسات مالي معتبر و يا دولت، تضمين مي‌شود، بنابراين، خريدار اين اوراق اطمينان دارد که در سررسيدهاي مشخص، سود تعهدشده را دريافت مي‌کند.

💹 @FinancialMathematical
در مورد اوراق مشارکت، بايد به چند نکته توجه داشت:

1- بين ريسک و بازده رابطه مستقيم وجود دارد، بنابراين اوراق مشارکت، با توجه به اينکه بازدهي تضمين شده دارند و ريسکي را متوجه سرمايه‌گذار نمي‌کنند، بنابراين بازده مورد انتظار آنها هم در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار، کمتر است.
2- سود تضمين‌شده اوراق مشارکت، به صورت علي‌الحساب به دارنده اوراق پرداخت مي‌شود، به اين معنا که پس از پايان پروژه و در سررسيد نهايي، ناشر اوراق موظف است سود قطعي پروژه را محاسبه کرده و درصورتي که سود قطعي پروژه، بيشتر از سود علي‌الحساب پرداختي به خريداران اوراق باشد باشد، مابه‌التفاوت را به آنها پرداخت نمايد. البته، درصورتي که سود قطعي پروژه، از سود علي‌الحساب پرداختي کمتر باشد، جبران مابه‌التفاوت برعهده ضامن اوراق مشارکت است و ضرر و زياني از اين بابت، متوجه خريدار اين اوراق نيست.
3- سود اوراق مشارکت، معاف از پرداخت ماليات است و اين موضوع نيز يکي از جذابيت‌هاي سرمايه‌گذاري در اوراق مشارکت محسوب مي‌شود.
4- اوراق مشارکت، اغلب بي‌نام منتشر شده و فردي که اين اوراق را در اختيار دارد، مالک آن شناخته مي‌شود، بنابراين بايد از اوراق مشارکت نيز همانند اسکناس و بلکه بيشتر از آن، مراقبت کرد. البته، بانک‌ها معمولا اين امکان را براي خريداران اوراق مشارکت فراهم مي‌کنند که بتوانند اوراق خريداري شده را نزد بانک، به امانت بگذارند تا از مواردي مانند سرقت، آتش‌سوزي و... در امان باشد.
5- سود اوراق مشارکت، در فواصل زماني تعيين شده (مثلا يك ماهه يا سه ماهه) و ازطريق برگه‌هايي که همراه اوراق مشارکت، به خريدار تحويل مي‌شود، به وي پرداخت مي‌شود. درصورتي که فرد اوراق مشارکت را نزد خود نگهداري کند، هنگام تحويل برگه‌هاي دريافت سود به بانک، بايد اصل اوراق مشارکت را هم به همراه داشته باشند تا مالکيت فرد بر اين اوراق، توسط بانک احراز شود. البته، همان طور که گفته شد، خريدار اوراق مشارکت مي‌تواند اوراق خود را نزد بانک به امانت گذارده و با پرداخت کارمزد جزئي، از بانک بخواهد تا سود اوراق را در سررسيدهاي تعيين شده، به صورت منظم به حسابش واريز نمايد.
6- باتوجه به اينکه طرح‌هايي که براي تأمين مالي آنها، اوراق مشارکت منتشر مي‌شود، معمولا طرح‌هاي زمان‌بر هستند، بنابراين اوراق مشارکت نيز اغلب با سررسيدهاي سه تا چهارساله منتشر مي‌شوند. اما اگر خريدار اوراق به هر دليل، قبل از دوره سررسيد به پول خود نياز پيدا کرد، مي‌تواند با مراجعه به يکي از شعب بانکي که اوراق را از آن خريداري کرده، ضمن تحويل اوراق مربوطه به بانک، اصل پول خود را دريافت نمايد. طبيعتا سودهاي دريافتي تا تاريخ تحويل اوراق به بانک نيز به عنوان سود دوره مشارکت، متعلق به فرد مي‌باشد. البته معمولا درصورت تسويه زودتر از موعد، بانک‌ها نرخ سود قابل پرداخت به مشتري را اندکي کاهش داده (مثلا از 20 درصد به 19 درصد) و مابه‌التفاوت نرخ جديد با نرخ پرداختي تا آن زمان را، از مشتري دريافت مي‌کنند.
7-درصورتي‌که اوراق مشارکت در بورس يا فرابورس نيز پذيرفته شده باشند، دارنده اين اوراق مي‌تواند براي فروش آنها قبل از سررسيد، به يکي از شرکت‌هاي کارگزاري بورس مراجعه کرده و نسبت به فروش اوراق خود اقدام نمايد. در اين صورت، طبيعتا اوراق مشارکت نيز همانند سهام، براساس قيمتي که در بورس براي آن متقاضي وجود داشته باشد، فروخته خواهد شد و سود دارنده اوراق مشارکت نيز از بابت تسويه زودتر از موعد، کاهش نمي‌يابد.

لازم به ذکر است که...

در حال حاضر، علاوه‌بر شرکت‌هاي فعال در بخش خصوصي، دولت و شهرداري‌ها هم براي تأمين منابع مالي موردنياز براي پروژه‌هاي عمراني، زيربنايي و...، اقدام به انتشار اوراق مشارکت مي‌نمايند. ساخت خطوط جاده‌اي و ريلي، سد، تونل، نيروگاه، مجتمع‌هاي اداري و مسکوني و...، نمونه‌هايي از مواردي است که دولت و يا شهرداري‌ها، براي تأمين مالي آنها اقدام به انتشار اوراق مشارکت مي‌کنند و تبليغات آنها هم در رسانه‌ها، به وفور مشاهده مي‌شود.

💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی

سرمایه گذاری در بورس قسمت 41

برای سرمایه گذاری در بورس، با افراد آگاه مشورت کنید.

💹 @FinancialMathematical
🔰 آيا اوراق مشارکت، يک ورقه بهادار اسلامي است؟

1⃣دريافت هر نوع سود تضمين‌شده غير شرعي نيست. به عبارت ديگر برخي از سودهاي تضمين‌شده مشكل شرعي دارند اما برخي ديگر بي‌اشكال هستند. براي روشن‌شدن بحث، بايد به تفاوت‌هاي بين اوراق مشاركت و اوراق قرضه توجه كنيم.سرمايه‌گذار، با خريد اوراق مشارکت، در پروژه معيني مثل احداث جاده، نيروگاه و... مشارکت کرده و طبيعتا، در سود آن پروژه سهيم خواهد شد. بنابراين، پشتوانه اوراق مشارکت، يک دارايي مشخص، مثل نيروگاه، جاده، سد و يا يک خط توليد است. اما در اوراق قرضه، اين چنين نيست. از اسم اين اوراق هم مشخص است كه منتشرکننده اوراق از سرمايه‌گذار، پول قرض مي‌کند، اما اين که اين پول با چه هدفي و براي چه کاري قرض مي‌شود، مشخص نيست. بنابراين، خريدار اوراق قرضه در واقع، پول خود را بابت کاري که نمي‌داند چيست، در اختيار منتشرکننده اوراق قرار داده و ناشر اوراق نيز به وي، سود مي‌پردازد.اين اولين نكته‌اي است كه اوراق قرضه را غير شرعي مي‌كند؛ چرا كه براساس تعاليم اسلامي، ربا که يکي از بزرگترين گناهان به شمار مي‌رود، زماني اتفاق مي‌افتد که فردي، چيزي (اعم از پول يا غير از آن) را به کسي قرض دهد و شرط کند که هنگام پس دادن، بايد بيشتر از اصل سرمايه را به وي بازگرداند. مثلا فردي 100 هزار تومان به کسي قرض دهد و شرط کند که هنگام پس‌دادن پول، بايد 120 هزار تومان به وي بازگرداند. آنچه که در اوراق قرضه اتفاق مي‌افتد، دقيقا همين حالت است اما در اوراق مشارکت چنين چيزي رخ نمي‌دهد؛ زيرا سرمايه‌گذار با خريد اوراق مشارکت، در ايجاد و يا توسعه يک دارايي معين، مثل سد، جاده و... مشارکت کرده و سودي که دريافت مي‌کند، بابت مشارکت در اين کار است؛ امري که از لحاظ شرعي نه‌تنها اشکالي ندارد، بلکه پسنديده نيز هست.

2⃣دومين مساله اين است كه در اوراق قرضه مشخص نيست که منتشرکننده (ناشر) اين اوراق، پول را براي چه کاري صرف خواهد کرد. چه بسا پول ناشي از فروش اوراق قرضه، صرف کارهايي شود که ازنظر اسلام، جايز نيست اما در اوراق مشارکت، پروژه‌اي که قرار است تأمين مالي براي آن انجام شود، کاملا مشخص و مورد تأئيد بوده و به سرمايه‌گذاران از قبل، اعلام مي‌شود.براي انتشار اوراق مشارکت، شرکت يا دستگاهي که قصد انتشار اين اوراق را دارد، ابتدا بايد طرح توجيه اقتصادي درباره پروژه‌اي که قرار است اوراق مذکور، براي تأمين مالي آن منتشر شود، تهيه نمايد. تنها درصورت تأئيد اين طرح توسط نهادهاي مربوط مثل بانک مرکزي و سازمان بورس، شرکت اجازه انتشار اوراق مشارکت را خواهد داشت. همچنين نرخ سود علي‌الحساب اوراق مشارکت نيز براساس طرح توجيه اقتصادي و البته، در چارچوب سياست‌هاي پولي و مالي کشور، تعيين و به سرمايه‌گذاران اعلام مي‌شود. بدين ترتيب مشخص است كه نظارت لازم بر اين مساله از سوي نهادهاي مسؤول صورت مي‌گيرد.ناشر اوراق مشارکت بايد پس از پايان طرح و در سررسيد نهايي اوراق، سود قطعي طرح را محاسبه کرده و درصورتي که سود قطعي از سود پرداختي به سرمايه‌گذاران بيشتر باشد، مابه‌التفاوت را به آنان پرداخت نمايد. البته، درصورتي که سود قطعي پروژه، از سود علي‌الحساب پرداختي کمتر باشد، جبران مابه‌التفاوت برعهده ضامن اوراق اوراق مشارکت بوده و ضرر و زياني از اين بابت، متوجه خريدار اين اوراق نيست.

💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی

سرمایه گذاری در بورس قسمت 42

نگاه بلند مدت و رفتار آگاهانه رمز موفقیت در بورس است.

💹 @FinancialMathematical
🔰اوراق اجاره

در اوراق اجاره، ارتباطي مشابهِ اوراق مشاركت ولي در قالب رابطه موجر و مستأجري، بين خريدار و فروشنده اين اوراق برقرار مي‌شود.
فرض كنيد يك شركت هواپيمايي براي افزايش ظرفيت حمل و نقل مسافر، نياز به يك فروند هواپيماي جديد دارد، اما در حال حاضر، منابع مالي لازم براي خريد هواپيما را در اختيار ندارد. فکر مي‌کنيد چه گزينه ديگري به جز خريد، پيش روي اين شرکت قرار دارد؟ همان طور كه اگر كسي قادر به خريد منزل براي سكونت نباشد، اقدام به اجاره منزل مسكوني مي‌كند، شرکت هواپيمايي هم مي‌تواند هواپيماي مورد نياز خود را اجاره کرده و در فواصل زماني مشخص، به مالک هواپيما اجاره‌ بها بپردازد.اين امكان از طريق انتشار اوراق اجاره، براي شرکت هواپيمايي فراهم مي‌شود. اما چگونه؟
انتشار اوراق اجاره ازطريق يک نهاد مالي به نام "نهاد واسط" انجام مي‌شود، به اين صورت که ابتدا، نهاد واسط اوراق اجاره را منتشر و ازطريق شبکه بانکي و يا بازار سرمايه، اين اوراق را براي فروش، عرضه مي‌کند. با فروش اين اوراق به سرمايه‌گذاران، منابع مالي لازم براي خريد هواپيما در اختيار نهاد واسط قرار مي‌گيرد. سپس نهاد واسط به وكالت از سرمايه‌گذاران، هواپيماي موردنظر را خريداري كرده و براي دوره مشخص، به شركت هواپيمايي اجاره مي‌دهد. شركت هواپيمايي هم که با استفاده از اين هواپيماي جديد، توانسته است درآمد خود را افزايش دهد، در فواصل زماني معين (مثلا هر سه ماه يك‌بار)، اجاره بها را به شركت واسط پرداخت مي‌كند و شركت واسط نيز كه در واقع، وكيل سرمايه‌گذاران محسوب مي‌شود، مبلغ اجاره بها را به آنها پرداخت مي‌نمايد.در پايان دوره اجاره نيز شرکت واسط به وکالت از سرمايه‌گذاران، هواپيما را به قيمت اسمي، يعني همان قيمتي که خريداري کرده است، به شرکت هواپيمايي فروخته و اصل پول خريداران اوراق اجاره را به آنها باز مي‌گرداند.

فرايند عرضه اوراق اجاره در مثال ذکر شده:

1- دريافت مجوزهاي لازم از سازمان بورس و اوراق بهادار
2- انتشار اوراق اجاره توسط نهاد واسط و فروش اين اوراق به سرمايه‌گذاران
3- خريد هواپيما توسط نهاد واسط، با منابع مالي حاصل از فروش اوراق اجاره
4- اجاره‌‌دادن هواپيما به شرکت هواپيمايي
5- دريافت اجاره‌بها از شرکت هواپيمايي، توسط نهاد واسط و پرداخت اجاره‌بها به سرمايه‌گذاران در فواصل زماني تعيين شده
6- فروش هواپيما در پايان دوره اجاره به همان قيمت خريد، توسط نهاد واسط و بازگرداندن اصل پول به سرمايه‌گذاران

💹 @FinancialMathematical
نکات مهم:

سود حاصل از سرمايه‌گذاري در اوراق اجاره، در واقع همان مبالغ اجاره‌بهايي است که خريداران اوراق، در طول دوره اجاره دريافت مي‌کنند. اين مبلغ، معمولاحداقل معادل سود اوراق مشارکت و حتي بعضا، مقداري بيشتر تعيين مي‌شود تا اوراق اجاره، جذابيت لازم را براي سرمايه‌گذاران داشته باشند. همچنين سود حاصل از اوراق اجاره نيز همانند سود حاصل از اوراق مشارکت، از پرداخت ماليات معاف است.
در اوراق اجاره نيز همانند اوراق مشارکت، خريداران اوراق به نسبت ميزان سرمايه‌گذاري، مالک دارايي محسوب مي‌شوند و بر همين اساس، اجاره‌بها دريافت مي‌کنند، بنابراين، اوراق اجاره نيز همانند اوراق مشارکت، يک اوراق بهادار اسلامي محسوب مي‌شود که به پشتوانه يک دارايي معين (مثل هواپيما) منتشر شده است.
تلاش شد اوراق اجاره را در قالب مثال شرکت هواپيمايي، به شما معرفي گردد. البته توجه داشته باشيد که اوراق اجاره، فقط براي اجاره هواپيما به کار برده نمي‌شود و تأمين منابع مالي موردنياز براي هر نوع دارايي بادوام مانند خودروهاي سبک و سنگين، ساختمان، ماشين‌آلات صنعتي و... که قابليت اجاره‌دادن را داشته باشند، ازطريق انتشار اوراق اجاره ممکن است.
در ايران هم تاکنون شرکت‌ها براي موارد متعددي همچون تأمين هواپيما، توربين‌هاي گازي، واگن قطار، ساختمان و... اوراق اجاره منتشر کرده‌اند که در تمامي موارد، با استقبال بسيار خوب سرمايه‌گذاران مواجه شده است.

💹 @FinancialMathematical
🔻شکل بسيار ساده فرآيند انتشار اوراق اجاره در مثال شرکت هواپيمايي

💹 @FinancialMathematical
🔰نقش نهاد واسط در فرآيند انتشار اوراق اجاره چيست؟

انتشار اوراق اجاره، توسط يک نهاد مالي به نام "نهاد واسط" انجام مي‌شود؛ به اين صورت که نهاد واسط اوراق اجاره را به سرمايه‌گذاران فروخته و با وجوه حاصل از آن، دارايي موردنياز شرکت متقاضي (مثلا هواپيما براي شرکت هواپيمايي) را خريداري کرده و به شرکت مذکور اجاره مي‌دهد.
در طول دوره اجاره نيز نهاد واسط، مبالغ اجاره بها را از آن شرکت دريافت کرده و به دارندگان اوراق که در واقع مالک دارايي هستند، پرداخت مي‌نمايد.

💹 @FinancialMathematical
🔰نقش نهاد واسط در فرآيند انتشار اوراق اجاره چيست؟

همانطور که در تصوير هم مشاهده مي‌کنيد كه نهاد واسط، يکي از ارکان اصلي در فرآيند انتشار اوراق اجاره محسوب مي‌شود. سؤالي که ممکن است در اين خصوص، براي شما به وجود آمده باشد، اين است که اساسا نقش نهاد واسط چيست و اگر اين نهاد از فرايند انتشار اوراق‌اجاره حذف شود، چه مشکلي ايجاد خواهد شد؟
باز گرديم به مثال شرکت هواپيمايي. در اين مثال گفتيم که نهاد واسط هواپيما را با منابع مالي حاصل از فروش اوراق اجاره به سرمايه‌گذاران، خريداري کرده و سپس به شرکت هواپيمايي، اجاره مي‌دهد. حال فرض کنيد نهاد واسط از اين فرآيند حذف شود. چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ طبيعتا سرمايه‌گذاران بايد مبالغ مختلفي را که در اختيار دارند، يکجا جمع کرده، هواپيما را خودشان خريداري کنند و در قالب قراردادهاي جداگانه، سهم خود از هواپيما را به شرکت هواپيمايي اجاره دهند! همچنين هرکدام، مستقيم با شرکت هواپيمايي در ارتباط بوده و مبالغ اجاره‌بهاي خود را دريافت نمايند. در پايان دوره اجاره هم بايد همه سرمايه‌گذاران، با شرکت هواپيمايي، قراردادهاي فروش جداگانه منعقد کرده و سهم خود از هواپيما را به شرکت مذکور بفروشند. مشخص است كه اين كار بسيار دشوار و پردردسر است. هم سرمايه‌گذاران و هم شركت هواپيمايي درگير مجموعه‌اي از روابط كاري خواهند شد كه انجام آن وقت و انرژي بسيار زيادي از طرفين خواهد گرفت. بنابراين، نهاد واسط اين نقش را به عهده مي‌گيرد تا فعاليت اقتصادي طرفين تسهيل شود.
نهاد واسط، همان طور که از اسمش هم مشخص است، نقش واسطه بين خريداران اوراق اجاره، به عنوان موجر و شرکت متقاضي دارايي، به عنوان مستأجر را ايفا مي‌کند. اين نهاد از يک‌سو، وکيل سرمايه‌گذاران محسوب مي‌شود؛ زيرا به وکالت از آنها و با استفاده از وجوه ناشي‌از فروش اوراق اجاره، دارايي موردنظر را خريداري کرده و اين دارايي را در قالب قرارداد مشخص، به شرکت متقاضي اجاره مي‌دهد. از سوي ديگر به وکالت از شرکت متقاضي، برخي امور ازجمله پرداخت مبالغ اجاره بها به خريداران اوراق اجاره را انجام مي‌دهد.
بنابراين، اگر بخواهيم در يک جمله، نقش نهاد واسط را در فرايند انتشار اوراق اجاره توضيح دهيم، اين نهاد نقش وکيل دوجانبه سرمايه‌گذار (موجر) و متقاضي دارايي (مستأجر) را ايفا مي‌کند.
به دليل اهميت نقش نهاد واسط در فرايند انتشار اوراق اجاره، مجلس شوراي اسلامي نيز در قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد که يکي از قوانين مهم و مرجع در بازار سرمايه محسوب مي‌شود، اين نهاد مالي را به رسميت شناخته است.

💹 @FinancialMathematical
2024/05/14 23:40:30
Back to Top
HTML Embed Code: