Forwarded from من از خودم شروع میکنم
🟡 قصه #سیزدهبهدر
یکی از جذابترین تعبیرات «نفس و عشق»، قصه دیو و #سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است.
قصه چنین است که سلیمان فرزند داوود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولتِ آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جامها و پیکرهها میساختند (قرآن - سبا - ١٣)
این دیوان، همان لشکریانِ نفساند که اگر آزاد باشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمانِ سلیمانِ روح آیند، آدمِ دولتسرای #عشق شوند.
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد. در حال، خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد. کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند (از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمیدیدند!)
و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را «مسکین و فقیر» میدانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.
دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟
#حافظ
اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند.
چون مدتی بدین سان بگذشت، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند:
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
به جای سلیمان نشستن چو دیو
و به تدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته #حافظ:
اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل، دیو سلیمان نشود
و
بهجز شکر دهنی، مایههاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی
و به زبان #مولانا:
خلق گفتند این سلیمان بیصفاست
از سلیمان تا سلیمان فرق هاست
و در این احوال، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی میگرفت. روزی ماهیای را بشکافت و از قضا، خاتم گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد. سلیمان به شهر نیامد، اما مردم از این ماجرا با خبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی، بیرون شهر است. پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت باز گردانند. و این روز، بر خلاف تصور عامه، روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمانِ بهار است و نحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید.
و شاید رسم ماهی خوردن در شب نوروز، تجدید خاطرهای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است و از همین روی، نسیم نوروزی نزد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار میآید و چراغ دل را میافروزد:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی
دکتر #الهی_قمشهای
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
یکی از جذابترین تعبیرات «نفس و عشق»، قصه دیو و #سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است.
قصه چنین است که سلیمان فرزند داوود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولتِ آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جامها و پیکرهها میساختند (قرآن - سبا - ١٣)
این دیوان، همان لشکریانِ نفساند که اگر آزاد باشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمانِ سلیمانِ روح آیند، آدمِ دولتسرای #عشق شوند.
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد. در حال، خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد. کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند (از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمیدیدند!)
و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را «مسکین و فقیر» میدانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.
دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟
#حافظ
اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند.
چون مدتی بدین سان بگذشت، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند:
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
به جای سلیمان نشستن چو دیو
و به تدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته #حافظ:
اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل، دیو سلیمان نشود
و
بهجز شکر دهنی، مایههاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی
و به زبان #مولانا:
خلق گفتند این سلیمان بیصفاست
از سلیمان تا سلیمان فرق هاست
و در این احوال، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی میگرفت. روزی ماهیای را بشکافت و از قضا، خاتم گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد. سلیمان به شهر نیامد، اما مردم از این ماجرا با خبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی، بیرون شهر است. پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت باز گردانند. و این روز، بر خلاف تصور عامه، روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمانِ بهار است و نحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید.
و شاید رسم ماهی خوردن در شب نوروز، تجدید خاطرهای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است و از همین روی، نسیم نوروزی نزد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار میآید و چراغ دل را میافروزد:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی
دکتر #الهی_قمشهای
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
Forwarded from من از خودم شروع میکنم
#سیزدهبهدر واقعی ما زمانی است که از خانههای تنگ و تاریک افکار اشتباه خود به دشت #دانش و #بینش خارج شویم.
متحول شدنمان مبارک
🍃🌸
الهی
روزگارتان گره خورده باشد
بههرچه خوشبختی است.
لبهایتان گره خورده باشد
بههرچه لبخند است.
چشمهایتان گره خورده باشد
بههرچه زیبایی است.
غمهایتان گره خورده باشد
بههرچه شادی است.
دردهایتان گره خورده باشد
بههرچه سلامتی و خیر و برکت است.
لحظههایتان گره خورده باشد
بههرچه موفقيت و شادکامی است.
دلهایتان گره خورده باشد
بههرچه عشق است.
جانهایتان گره خورده باشد
بههرچه آرامش است.
جيبهایتان گره خورده باشد
بههرچه ثروت و دارایی است.
سیزدهبهدر شاد و سلامتی در کنار عزیزانتان داشته باشید.
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
متحول شدنمان مبارک
🍃🌸
الهی
روزگارتان گره خورده باشد
بههرچه خوشبختی است.
لبهایتان گره خورده باشد
بههرچه لبخند است.
چشمهایتان گره خورده باشد
بههرچه زیبایی است.
غمهایتان گره خورده باشد
بههرچه شادی است.
دردهایتان گره خورده باشد
بههرچه سلامتی و خیر و برکت است.
لحظههایتان گره خورده باشد
بههرچه موفقيت و شادکامی است.
دلهایتان گره خورده باشد
بههرچه عشق است.
جانهایتان گره خورده باشد
بههرچه آرامش است.
جيبهایتان گره خورده باشد
بههرچه ثروت و دارایی است.
سیزدهبهدر شاد و سلامتی در کنار عزیزانتان داشته باشید.
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
Forwarded from من از خودم شروع میکنم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز: #همایون_شجریان
ای داغدیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد؟
صدها جفا ای مادرم، دیدی و مهرت کم نشد!
از خون سربازان تو، گلگون شده رویت وطن
ای سرو سبز بیخزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم، ایران زمین! آغاز تو، پایان تویی
بر دشت من باران تویی، در چشم من تابان تویی
#ایران من، ایران من! آن مهر جاویدان تویی
🌷🌷🌷
#غریب، نه آن است که تَنش دَرین جهان غریب است. غریب آن است که دلش در تن غریب بُوَد و سِرّش در دل غریب بُوَد. غریب آن بُوَد که در هفت آسمان و زمین هیچ با وِی یک تار مویی نَبُوَد. من نگویم که غریبم، من آنم که با زمانه نسازم و زمانه با من!
#کتاب: نوشته بر دریا
میراث عرفانی #ابوالحسن_خرقانی
دکتر #شفیعی_کدکنی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
ای داغدیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد؟
صدها جفا ای مادرم، دیدی و مهرت کم نشد!
از خون سربازان تو، گلگون شده رویت وطن
ای سرو سبز بیخزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم، ایران زمین! آغاز تو، پایان تویی
بر دشت من باران تویی، در چشم من تابان تویی
#ایران من، ایران من! آن مهر جاویدان تویی
🌷🌷🌷
#غریب، نه آن است که تَنش دَرین جهان غریب است. غریب آن است که دلش در تن غریب بُوَد و سِرّش در دل غریب بُوَد. غریب آن بُوَد که در هفت آسمان و زمین هیچ با وِی یک تار مویی نَبُوَد. من نگویم که غریبم، من آنم که با زمانه نسازم و زمانه با من!
#کتاب: نوشته بر دریا
میراث عرفانی #ابوالحسن_خرقانی
دکتر #شفیعی_کدکنی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دی منجم گفت دیدم طالعی داری تو سعد
گفتمش آری ولیک از ماه روزافزون خویش
#مولانا
سیزده نوروز روز مبارکی است. عدد سیزده نحس نیست. نحوست زمانی است که آدمی به دنبال آن سلیمان نباشد، به دنبال #عدالت، #اعتدال ربیعی، #تساوی و #آزادی نباشد. پادشاه عادلی چون دل باید بر ما حاکم باشد. کسی که شهوت، غرور و حرص بر او حاکم باشد نحس است.
استاد #الهی_قمشهای
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزدهبهدر
#سیزده_به_در
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
گفتمش آری ولیک از ماه روزافزون خویش
#مولانا
سیزده نوروز روز مبارکی است. عدد سیزده نحس نیست. نحوست زمانی است که آدمی به دنبال آن سلیمان نباشد، به دنبال #عدالت، #اعتدال ربیعی، #تساوی و #آزادی نباشد. پادشاه عادلی چون دل باید بر ما حاکم باشد. کسی که شهوت، غرور و حرص بر او حاکم باشد نحس است.
استاد #الهی_قمشهای
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزدهبهدر
#سیزده_به_در
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سبزهها را گره کور مزن تا شاید
یک نسیمی نظری کرد به هم برگشتیم
بیقراری دل و نحسی ایام فراق
گرهی بر گره رشته دیدار زنیم
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
یک نسیمی نظری کرد به هم برگشتیم
بیقراری دل و نحسی ایام فراق
گرهی بر گره رشته دیدار زنیم
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
Forwarded from من از خودم شروع میکنم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌺
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
یا چشم نمیبیند یا راه نمیداند
هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی
دیوانه عشقت را جایی نظر افتادهست
کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی
امید تو بیرون برد از دل همه امیدی
سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی
زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش
آن کش نظری باشد با قامت زیبایی
گویند رفیقانم در عشق چه سر داری
گویم که سری دارم درباخته در پایی
زنهار نمیخواهم کز کشتن امانم ده
تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی
در پارس که تا بودهست از ولوله آسودهست
بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی
من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
حضرت #سعدی
استاد #شجریان
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
یا چشم نمیبیند یا راه نمیداند
هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی
دیوانه عشقت را جایی نظر افتادهست
کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی
امید تو بیرون برد از دل همه امیدی
سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی
زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش
آن کش نظری باشد با قامت زیبایی
گویند رفیقانم در عشق چه سر داری
گویم که سری دارم درباخته در پایی
زنهار نمیخواهم کز کشتن امانم ده
تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی
در پارس که تا بودهست از ولوله آسودهست
بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی
من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
حضرت #سعدی
استاد #شجریان
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
هر چه در دنیا و عقبی راحت و آسایش است
گر تو با ما خوش درآیی ما از آن آسودهایم
برق نوروزی گر آتش میزند در شاخسار
ور گلافشان میکند در بوستان آسودهایم
باغبان را گو اگر در گلستان آلالهایست
دیگری را ده، که ما با دلستان آسودهایم
#سعدی
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
هر چه در دنیا و عقبی راحت و آسایش است
گر تو با ما خوش درآیی ما از آن آسودهایم
برق نوروزی گر آتش میزند در شاخسار
ور گلافشان میکند در بوستان آسودهایم
باغبان را گو اگر در گلستان آلالهایست
دیگری را ده، که ما با دلستان آسودهایم
#سعدی
#سیزدهبهدر گرامی باد 🌸🍃
✅ مراقب طبیعت باشیم
#سیزده_به_در
#سیزده_بدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گره زد ایزد منان دل من را به دلت
تو که باشی همه غمهای جهانم بهدر است
#سیزدهبهدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
تو که باشی همه غمهای جهانم بهدر است
#سیزدهبهدر
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
باغ ما در طرف سایه دانایی بود.
باغ ما جای گره خوردن احساس و گیاه
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آینه بود
باغ ما شاید
قوسی از دایره سبز سعادت بود
میوه کال خدا را آن روز
میجویدم در خواب
آب بیفلسفه میخوردم
توت بیدانش میچیدم
تا اناری ترکی برمیداشت
دست فواره خواهش میشد
تا چلویی میخواند
سینه از ذوق شنیدن میسوخت
گاه تنهایی
صورتش را به پس پنجره میچسبانید
شوق میآمد
دست در گردن حس میانداخت
فکر بازی میکرد
زندگی چیزی بود
مثل یک بارش عید
یک چنار پر سار
زندگی در آن وقت
صفی از نور و عروسک بود
یک بغل آزادی بود
زندگی در آن وقت
حوض موسیقی بود...
#سهراب_سپهری
#سیزدهبهدر 🌸🍃
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
باغ ما جای گره خوردن احساس و گیاه
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آینه بود
باغ ما شاید
قوسی از دایره سبز سعادت بود
میوه کال خدا را آن روز
میجویدم در خواب
آب بیفلسفه میخوردم
توت بیدانش میچیدم
تا اناری ترکی برمیداشت
دست فواره خواهش میشد
تا چلویی میخواند
سینه از ذوق شنیدن میسوخت
گاه تنهایی
صورتش را به پس پنجره میچسبانید
شوق میآمد
دست در گردن حس میانداخت
فکر بازی میکرد
زندگی چیزی بود
مثل یک بارش عید
یک چنار پر سار
زندگی در آن وقت
صفی از نور و عروسک بود
یک بغل آزادی بود
زندگی در آن وقت
حوض موسیقی بود...
#سهراب_سپهری
#سیزدهبهدر 🌸🍃
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
🌱 دیگر سبزهای را گره نزن!
سیزدهمین روز که رسید،
از خانه که بیرون رفتی،
نحسی را که به در کردی،
در آب و آینه که نگریستی،
هزار و یک آرزو که کردی،
این بار اما
دیگر سبزه را به سبزهای گره مزن
زیرا ما گرههای بسیار داریم
تو دیگر گرهای تازه میفکن.
میدانی!
این همه دعا که ما داریم
به گرهافکنی مستجاب نخواهد شد!
این همه بخت کور که ما داریم
به بستن گشوده نخواهد شد!
این همه قفلِ بیکلید که ما داریم
به نذر و به نیاز باز نخواهد شد!
این همه درِ بسته که ما داریم
به ذکر، مفتوح نخواهد شد!
این همه شدّت که ما داریم
و این همه حدّت که در آن داریم
به انتظار، فرج نخواهد یافت!
کاش هر کس به قدر توان دو سرانگشتش،
یا به سر سوزنی
گرهای را باز کند
که ما گرهگشا میخواهیم
نه گره ساز.
گره از کار فرو بسته کسی
یا گره از ابروان به غم مبتلایی
اگر بهار است و اگر همذات بهارانی.
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش
#عرفان_نظرآهاری
#سیزدهبهدر 🌸🍃
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
سیزدهمین روز که رسید،
از خانه که بیرون رفتی،
نحسی را که به در کردی،
در آب و آینه که نگریستی،
هزار و یک آرزو که کردی،
این بار اما
دیگر سبزه را به سبزهای گره مزن
زیرا ما گرههای بسیار داریم
تو دیگر گرهای تازه میفکن.
میدانی!
این همه دعا که ما داریم
به گرهافکنی مستجاب نخواهد شد!
این همه بخت کور که ما داریم
به بستن گشوده نخواهد شد!
این همه قفلِ بیکلید که ما داریم
به نذر و به نیاز باز نخواهد شد!
این همه درِ بسته که ما داریم
به ذکر، مفتوح نخواهد شد!
این همه شدّت که ما داریم
و این همه حدّت که در آن داریم
به انتظار، فرج نخواهد یافت!
کاش هر کس به قدر توان دو سرانگشتش،
یا به سر سوزنی
گرهای را باز کند
که ما گرهگشا میخواهیم
نه گره ساز.
گره از کار فرو بسته کسی
یا گره از ابروان به غم مبتلایی
اگر بهار است و اگر همذات بهارانی.
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش
#عرفان_نظرآهاری
#سیزدهبهدر 🌸🍃
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلام غمانگیز استاد #شهریار در روز #سیزدهبهدر :
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بیسیم و زرم!
هنرم کاش گرهبند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم!
سیزده را همه عالم به در آیند از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم؟ لعلم و والا گهرم
دکلمه کلیپ: زندهیاد #خسرو_شکیبایی
شعر کلیپ: #سیدعلی_صالحی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بیسیم و زرم!
هنرم کاش گرهبند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم!
سیزده را همه عالم به در آیند از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم؟ لعلم و والا گهرم
دکلمه کلیپ: زندهیاد #خسرو_شکیبایی
شعر کلیپ: #سیدعلی_صالحی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
پایمال مردمم از نارساییهای بخت
سبزهی بیطالعم در زیر پا افتادهام
خار ناچیزم مرا در بوستان مقدار نیست
اشک بیقدرم ز چشم آشنا افتادهام
#رهی_معیری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
سبزهی بیطالعم در زیر پا افتادهام
خار ناچیزم مرا در بوستان مقدار نیست
اشک بیقدرم ز چشم آشنا افتادهام
#رهی_معیری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
كلماتی كه برای توصيف خدا بهكار میبريم
همچون آيينهای است
كه خود را در آن میبينيم.
هنگامی كه نام خدا را میشنوی،
اگر موجودی ترسناک و شرمآور به ذهنت بيايد
به اين معناست كه تو خود بيشتر
در ترس و شرم بهسر میبری.
اما اگر عشق و لطف و مهربانی به يادت بيايد
به اين معناست كه اين صفات
در وجود تو فراوان است.
✨ قاعده اول #شمس_تبریزی ✨
📕 کتاب: #ملت_عشق
✍🏻 #الیف_شافاک
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
همچون آيينهای است
كه خود را در آن میبينيم.
هنگامی كه نام خدا را میشنوی،
اگر موجودی ترسناک و شرمآور به ذهنت بيايد
به اين معناست كه تو خود بيشتر
در ترس و شرم بهسر میبری.
اما اگر عشق و لطف و مهربانی به يادت بيايد
به اين معناست كه اين صفات
در وجود تو فراوان است.
✨ قاعده اول #شمس_تبریزی ✨
📕 کتاب: #ملت_عشق
✍🏻 #الیف_شافاک
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
✅ سفری مجازی به شیراز
شهر شعر و غزل و فرهنگ و زیبایی
قطعا فوقالعاده لذت خواهید برد...
✴️ دروازه قرآن
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/quran-gate/
✴️ حمام وکیل
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/vakil-bath/
✴️ شاهچراغ
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/shahe-cheragh/
✴️ باغ دلگشا
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/delgosha-garden/
✴️ باغ جهان نما
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/jahan-nama-garden/
✴️ موزه تاریخ طبیعی
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/natural-history-museum/
✴️ مسجد نصیرالملک
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/nasiralmolk-mosque/
✴️ مدرسه خان
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/khan-school/
✴️ موزه پارس
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/pars-museum/
✴️ ارگ کریمخان زند
https://www.panoman.ir/vt//shiraz/arg-e-karimkhan
✴️ هفت تنان
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/haft-tanan/
✴️ تخت جمشید ( پارسه )
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/persepolis/index.html
✴️ حافظیه
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/hafezieh/
✴️ آرامگاه سعدی
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/sadieh/
✴️ باغ ارم
https://www.panoman.ir/eram/index.html
#شیراز
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
شهر شعر و غزل و فرهنگ و زیبایی
قطعا فوقالعاده لذت خواهید برد...
✴️ دروازه قرآن
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/quran-gate/
✴️ حمام وکیل
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/vakil-bath/
✴️ شاهچراغ
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/shahe-cheragh/
✴️ باغ دلگشا
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/delgosha-garden/
✴️ باغ جهان نما
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/jahan-nama-garden/
✴️ موزه تاریخ طبیعی
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/natural-history-museum/
✴️ مسجد نصیرالملک
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/nasiralmolk-mosque/
✴️ مدرسه خان
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/khan-school/
✴️ موزه پارس
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/pars-museum/
✴️ ارگ کریمخان زند
https://www.panoman.ir/vt//shiraz/arg-e-karimkhan
✴️ هفت تنان
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/haft-tanan/
✴️ تخت جمشید ( پارسه )
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/persepolis/index.html
✴️ حافظیه
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/hafezieh/
✴️ آرامگاه سعدی
https://www.panoman.ir/vt/shiraz/sadieh/
✴️ باغ ارم
https://www.panoman.ir/eram/index.html
#شیراز
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
غم زمانه به پایان نمیرسد؛ برخیز
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار
#بهار
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار
#بهار
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
گر #بهار آيد
گر بهار آرزو روزی به بار آيد
اين زمينهای سراسر لوت
باغ خواهد شد
سينه اين تپههای سنگ
از لهيب لالهها پر داغ خواهد شد.
آه اکنون دست من خالی است
بر فراز سينهام جز بتههايی از گل يخ نيست
گر نشانی از گلافشان بهاران باز میخواهيد
دور از لبخند گرم چشمه خورشيد
من به اين نازک نهال زردگونه بستهام اميد.
هست گلهايی در اين گلشن که از سرما نمیميرد
واندر اين تاريک شب تا صبح
عطر صحراگسترش را از مشام ما نمیگيرد.
#سیاوش_کسرایی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
گر بهار آرزو روزی به بار آيد
اين زمينهای سراسر لوت
باغ خواهد شد
سينه اين تپههای سنگ
از لهيب لالهها پر داغ خواهد شد.
آه اکنون دست من خالی است
بر فراز سينهام جز بتههايی از گل يخ نيست
گر نشانی از گلافشان بهاران باز میخواهيد
دور از لبخند گرم چشمه خورشيد
من به اين نازک نهال زردگونه بستهام اميد.
هست گلهايی در اين گلشن که از سرما نمیميرد
واندر اين تاريک شب تا صبح
عطر صحراگسترش را از مشام ما نمیگيرد.
#سیاوش_کسرایی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌸
بغض منی آه منی حسرت دلخواه منی
دوری و دلتنگ توام زخمی و همراه منی
من غم پنهان توام حال پریشان توام
پلک بزن تا بپرم مستی چشمان توام
جان من و جهان من فقط تو هستی
قرار بی زمان من فقط تو هستی
شروع ناگهان من فقط تو هستی
#حسین_غیاثی
#علیرضا_قربانی
🍃🌸
گردون نِگَری ز قدّ فرسودهٔ ماست
جیحون اثری ز اشک پالودهٔ ماست
دوزخ شَرری ز رنج بیهودهٔ ماست
فردوس دمی ز وقت آسودهٔ ماست
#خیام
🍃🌸
دیگر منتظر کسی نیستم!
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هرکه آمد
سفیدی از کبوترانم چید!
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
#رسول_یونان
🍃🌸
و گفت: الهی
تا با توام بیش از همهام
تا با خودم کمتر از همهام.
ذکر #بایزید_بسطامی رَحمةُ اللّه عَلیه
#تذکرة_الاولیاء
#عطار_نیشابوری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
بغض منی آه منی حسرت دلخواه منی
دوری و دلتنگ توام زخمی و همراه منی
من غم پنهان توام حال پریشان توام
پلک بزن تا بپرم مستی چشمان توام
جان من و جهان من فقط تو هستی
قرار بی زمان من فقط تو هستی
شروع ناگهان من فقط تو هستی
#حسین_غیاثی
#علیرضا_قربانی
🍃🌸
گردون نِگَری ز قدّ فرسودهٔ ماست
جیحون اثری ز اشک پالودهٔ ماست
دوزخ شَرری ز رنج بیهودهٔ ماست
فردوس دمی ز وقت آسودهٔ ماست
#خیام
🍃🌸
دیگر منتظر کسی نیستم!
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هرکه آمد
سفیدی از کبوترانم چید!
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
#رسول_یونان
🍃🌸
و گفت: الهی
تا با توام بیش از همهام
تا با خودم کمتر از همهام.
ذکر #بایزید_بسطامی رَحمةُ اللّه عَلیه
#تذکرة_الاولیاء
#عطار_نیشابوری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_