مگر میشود
اردیبهشت باشد و تو نباشی
عطر بهارنارنج کوچه را مست کند
و تو در آن قدم نزنی
مگر میشود
شیراز باشد
بهار باشد
عشق باشد
و تو نباشی....
#حمیدرضا_آبروان
اردیبهشت باشد و تو نباشی
عطر بهارنارنج کوچه را مست کند
و تو در آن قدم نزنی
مگر میشود
شیراز باشد
بهار باشد
عشق باشد
و تو نباشی....
#حمیدرضا_آبروان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخوان نام مرا، دائم صدایم کن
مرا از حالِ دلگیـرم جدایــم کن
اسیـری خستــهام در بندِ تنهــایی
بیا با دست خود من را رهایم کن
#حمیدرضا_آبروان
مرا از حالِ دلگیـرم جدایــم کن
اسیـری خستــهام در بندِ تنهــایی
بیا با دست خود من را رهایم کن
#حمیدرضا_آبروان
سلام به قلب من
زمانی که از تو یاد میکند
سلام به روح من
زمانی که به سوی تو پر میکشد
سلام بر عشق
لحظهای که متولد میشود
و سلام بر شعر
که همواره با نام تو آغاز میشود...
#حمیدرضا_آبروان
🔹 پ.ن: در جوار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب شهر شیراز
زمانی که از تو یاد میکند
سلام به روح من
زمانی که به سوی تو پر میکشد
سلام بر عشق
لحظهای که متولد میشود
و سلام بر شعر
که همواره با نام تو آغاز میشود...
#حمیدرضا_آبروان
🔹 پ.ن: در جوار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب شهر شیراز
حاکمِ شهرِ وجودم شدهای حضرتِ عشق
حکم کن،جان بِسِتان، گوش به فرمان توام
حبس کن جان مرا تنگ در آغوش خودت
تا ابد عاشق و دلبستهی زندان توام
#حمیدرضا_آبروان
حکم کن،جان بِسِتان، گوش به فرمان توام
حبس کن جان مرا تنگ در آغوش خودت
تا ابد عاشق و دلبستهی زندان توام
#حمیدرضا_آبروان
هر چند گوشه گوشهی قلبم شکسته است
جانم ولی به فکر و خیال تو بسته است
چون موج بازگرد که اینجا هنوز هم
یک مرد منتظر، لبِ ساحل نشسته است
#حمیدرضا_آبروان
جانم ولی به فکر و خیال تو بسته است
چون موج بازگرد که اینجا هنوز هم
یک مرد منتظر، لبِ ساحل نشسته است
#حمیدرضا_آبروان
از بین کتاب هایم
از لابهلای کلمات
تو را بیرون میکشم
دستان مرا بگیر!
از این به بعد میخواهم
با خودِ واقعیات زندگی کنم...
#حمیدرضا_آبروان
از لابهلای کلمات
تو را بیرون میکشم
دستان مرا بگیر!
از این به بعد میخواهم
با خودِ واقعیات زندگی کنم...
#حمیدرضا_آبروان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر چند که آزادم و دیگر قفسی نیست
پرواز، توان خواهد و در جان نفسی نیست
دیریست به آتش زدهام بال و پَرَم را
میسوزم و میمیرم و فریادرسی نیست
#حمیدرضا_آبروان
پرواز، توان خواهد و در جان نفسی نیست
دیریست به آتش زدهام بال و پَرَم را
میسوزم و میمیرم و فریادرسی نیست
#حمیدرضا_آبروان
از حُسنِ صبر و تاب و تحمل مگو به من
جانا بیا که رشتهی طاقت گسسته است
از بس که کنجِ خانه نشستم به انتظار
دیوار خانه از منِ دلگیر خسته است
#حمیدرضا_آبروان
جانا بیا که رشتهی طاقت گسسته است
از بس که کنجِ خانه نشستم به انتظار
دیوار خانه از منِ دلگیر خسته است
#حمیدرضا_آبروان
تاریک و سیاه است جهان گر تو نباشی
چون نور خدا میچکد از چهرهی ماهت
این صورت زیبا شده یک ارتش کامل
چشم اسلحه، ابروی تو سردار سپاهت
#حمیدرضا_آبروان
چون نور خدا میچکد از چهرهی ماهت
این صورت زیبا شده یک ارتش کامل
چشم اسلحه، ابروی تو سردار سپاهت
#حمیدرضا_آبروان