Telegram Web Link
اثر: Marco Melgrati

"حیوانیت"
می‌خواهم گیاه‌خوار شوم. از کجا شروع کنم؟

برخی از افراد، یک‌شبه گیاه‌خوار می‌شوند و برخی دیگر گام‌ به گام. بعضی‌ها از درگیر شدن با چالش‌های بزرگ واهمه‌ای ندارند و یک باره تغییر می‌کنند. در مقابل، برخی دیگر از تغییرات بزرگ ناگهانی روگردان‌اند و اگر قدم به قدم پیش بروند، راحت‌تر می‌توانند بر چالش‌ها غلبه کنند. بنابراین، همه چیز به خودتان باز می‌گردد.
اگر جزو دستهٔ دوم‌اید، می‌توانید با حذف گوشت آغاز کنید یا حتی می‌توانید ابتدا گوشت قرمز را حذف کنید و در گام بعدی گوشت سفید را. در مراحل بعد می‌توانید لبنیات و تخم‌مرغ را هم حذف کنید. نکتهٔ بسیار مهم در اینجا آن است که وقتی نوعی از غذای حیوانی را از برنامهٔ غذایی خودتان حذف می‌کنید، آن را فقط و فقط با غذای گیاهی جایگزین کنید. اگر گوشت قرمز را با گوشت سفید بیشتر یا گوشت را با لبنیات و تخم‌مرغ بیشتر جایگزین کنید نه کمکی به حیوانات کرده‌اید، نه به سلامت خودتان و نه به محیط زیست.
گیاه‌خواری چیز عجیب و غریبی نیست. بیش از ۲۵۰ هزار گیاه خوراکی (غلات، دانه‌ها، مغزها، حبوبات، تخم‌ها و غیره) در دنیا وجود دارد. تعداد غذاهای گیاهی که با این مواد می‌توان درست کرد بینهایت است و اگر کسی خلاقیت به خرج بدهد می‌تواند غذاهای سالم و خوشمزهٔ گیاهی زیادی خلق کند ولی داشتن این خلاقیت برای گیاه‌خواری ضروری نیست. کتاب‌ها و سایت‌های آموزش آشپزی گیاهی، هزاران دستورغذایی گیاهی موجود در اینترنت و غیره می‌توانند به شما در آماده کردن غذاهای بسیار خوشمزه کمک کنند. علاوه بر این، خوشبختانه تنوع مواد مورد استفاده در غذاهای ایرانی آنقدر زیاد است که به آسانی می‌توان بسیاری از غذاهای ایرانی را به غذاهای کاملاً گیاهی تبدیل کرد. برای نمونه:
آش‌رشته، عدسی، آش جو، لوبیا پلو، سبزی‌پلو، عدس پلو، کلم‌پلو، هویچ‌پلو، باقالی‌پلو و بسیاری از انواع دیگر پلوها کاملاً گیاهی‌اند و بسیاری از آنها که شامل حبوبات‌اند از نظر تأمین نیازهای بدن غذاهای کامل‌اند.
همچنین، بسیاری از خورش‌ها را که مهم‌ترین نوع غذا در سفرهٔ ایرانی‌اند می‌توان بدون گوشت درست کرد. برای نمونه:
•••گوشت خورش قیمه را می‌توان با سویای بافت‌دار درشت یا بادمجان جایگزین کرد یا حتی آن را بدون جایگزین کردن با ماده‌ای دیگر حذف کرد.
•••گوشت خورش قورمه‌سبزی را می‌توان با سویای بافت‌دار درشت یا قارچ سرخ شده جایگزین کرد یا حتی آن را بدون جایگزین کردن با ماده‌ای دیگر حذف کرد.
•••در خورش فسنجان می‌توان به جای گوشت، از بادمجان سرخ شده یا توفو (یکی از فرآورده‌های از سویا) استفاده کرد یا فقط سس را درست کرد.
•••خورش کرفس را می‌توان بدون گوشت و هیچ مادهٔ جایگزین یا با سویای بافت‌دار درشت درست کرد.
•••اسپاگتی یا لازانیا را می‌توان با ترکیب سبزیجاتی مانند اسفناج، کدو و بادمجان یا با قارچ یا با سویای بافت‌دار ریز درست کرد.

برگرفته از کتاب «پاک‌گیاه‌خواری، چرا و چگونه؟»

"حیوانیت"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستان تلخ مرجان... برای ترجمهٔ فارسی پست بعدی را ببینید.

"حیوانیت"
" حیوانیَت "
داستان تلخ مرجان... برای ترجمهٔ فارسی پست بعدی را ببینید. "حیوانیت"
داستان تلخ مرجان، شیری در باغ‌وحش کابل

مرجان، شیر نر، در سال ۱۹۷۶ به دنیا آمد و دو سال بعد به عنوان هدیه از طرف کشور آلمان به باغ‌وحش کابل فرستاده شد، که در آن زمان بیش از چهارصد حیوان داشت.
بعد از پایان اشغال افغانستان توسط جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹افغانستان درگیر جنگ‌های داخلی شد که تا سال ۱۹۹۲ طول کشید. کابل دچار هرج و مرج شد. باغ‌وحش که وسط میدان جنگ بود، چند بار مورد بمباران قرار گرفت و قسمت درمانی آن نابود شد. در سال ۱۹۹۵ یک سرباز برای آنکه شجاعت خود را ثابت کند وارد قفس شیرها شد و به چوچا، جفت مرجان، دست زد. مرجان که در وضعیت قحطی هم بود به سرباز حمله کرد و او را کشت. روز بعد برادر سرباز برای گرفتن انتقام از مرجان، نارنجکی به سوی او پرتاب کرد و مرجان بینایی، شنوایی و قسمتی از فکش را از دست داد. برادر سرباز یک هفته بعد به قتل رسید.
در سال ۱۹۹۶ طالبان کابل را گرفت و باغ‌وحش متروکه شد. کارکنان باغ‌وحش که دیگر حقوقی دریافت نمی‌کردند از مردم خواستند که غذای حیوانات را تامین کنند ولی بیشتر حیوانات از گرسنگی مردند و تعدادی از آنها هم توسط مردم قحطی‌زده کشته و خورده شدند. در سال ۱۹۹۸ فقط ۲۲ حیوان زنده بودند و مرجان و چوچا هم در بین آنها بودند. مردم معمولاً به آنها سنگ پرتاب می‌کردند.
وقتی در نوامبر سال ۲۰۰۱ آمریکایی‌ها به کابل رسیدند چوچا هم مرده بود و مرجان تنها شیر در داخل افغانستان بود. تازه در آن زمان بود که مردم دنیا داستان مرجان را شنیدند و پس از سال‌ها او سرانجام خدمات دامپزشکی دریافت کرد ولی متاسفانه چند هفته پس از آن و در ژانویهٔ ۲۰۰۲ جان باخت.
مرجان به سمبلی از رنج‌های کابل تبدیل شده است و در کابل مجسمه‌ای از او ساخته‌اند.

پاورقی مترجم:
به نظر من، مرجان پیش از آنکه سمبل رنج‌های کابل باشد، سمبل رنج بی‌حد و مرز حیواناتی است که اسیر جهل، خودخواهی و خودشیفتگی بشر هستند. مرجان، سمبل حیوانی است که به خواری و خفت کشانده شده است، حیوانی که نه‌تنها از همهٔ حقوق طبیعی خودش محروم شده است بلکه در آتش جنگ‌های موجودی سوخته است که نه‌تنها به خودش رحم نمی‌کند بلکه فکر می‌کند این حق مسلم اوست که تمام گونه‌های دیگر را درگیر نادانی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها، جنگ‌ها و صلح‌ها، عقده‌ها و سرگرمی خود کند. حیوانات وسیلهٔ سرگرمی آدم‌ها نیستند.
ترجمه: تالین ساهاکیان

"حیوانیت"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هزینهٔ صید و مصرف ماهی توسط آدم‌ها را حیوانات دیگر به انواع و اقسام اشکال، از جمله گرفتار شدن در تورهای ماهیگیری، می‌دهند...

"حیوانیت"
" حیوانیَت "
هزینهٔ صید و مصرف ماهی توسط آدم‌ها را حیوانات دیگر به انواع و اقسام اشکال، از جمله گرفتار شدن در تورهای ماهیگیری، می‌دهند... "حیوانیت"
اگر ماهی و حیوانات دریایی صید شده از دریا را می‌خرید، فقط باعث مرگ آن حیوانات نمی‌شوید، تورهای ماهیگیری‌، چه در ابعاد کوچک و چه در ابعاد صنعتی، فقط آن حیوانات قابل ارائه به بازار را صید نمی‌کنند. این تورها انواع و اقسام حیوانات قابل مصرف و غیر قابل مصرف توسط بشر را اسیر می‌کنند و می‌کشند...
ولی قضیه به اینجا هم ختم نمی‌شود: تورها و ابزارهای باقی مانده از ماهیگیری در دریاها سال‌ها قربانی می‌گیرند مثل این فک (در فیلم بالا) که در این تور ماهیگیری اسیر شده بود و اگر این آدم‌ها به دادش نمی‌رسیدند با عذاب می‌مرد...
لابد با خودتان می‌گویید پس خرید ماهی و میگو و غیره از پرورشگاه‌ها گزینهٔ بهتری است ولی صبر کنید! آیا می‌دانید برای تولید غذا برای بیشتر این حیوانات همه‌چیزخوار، ماهی‌ها و حیوانات دیگر را از دریاها صید می‌کنند و به آنها می خورانند؟ یا آیا می‌دانید آلودگی‌ای که این پرورشگاه‌ها ایجاد می‌کنند چه صدمه‌ای به محیط زیست و حیوانات وحش می‌زند؟ آیا می‌دانید حتی تولید غذای گیاهی برای این ماهی‌ها و میگوهای پرورشی، به قیمت نابودی منابع زمین و حیات وحش تمام می‌شود؟
ماهی، غذای پایداری در عصر ما نیست. دانشمندان پیش‌بینی می‌کنند اگر با همین روند پیش برویم تا سال ۲۰۵۰ دریاها خالی از ماهی خواهند بود...
از نظر تامین مواد مورد نیاز بدن، نیازی هم به خوردن ماهی نداریم. بزرگ‌ترین حسن خوردن ماهی امگا سه با زنجیرهٔ بلند موجود در ماهی بود که ماهی‌های کوچک از طریق خوردن میکروجلبک‌ها به بدنشان وارد می‌کنند و وقتی توسط ماهی های بزرگ خورده ‌می‌شوند، این امگا سه وارد چرخهٔ غذایی ماهی‌های بزرگ‌تر می‌شود.
امروزه بشر این امگا سه با زنجیرهٔ بلند را از خود میکروجلبک‌ها می‌گیرد و برای رسیدن به آن، دیگر نیازی به خوردن ماهی نیست.
همچنین، توجه داشته باشید وجود آلاینده‌ها از جمله فلزهای سنگین، ماهی صید شده از دریا را به غذای خطرناکی تبدیل می‌کند.
-تالین ساهاکیان

"حیوانیت"
نکاتی که برای داشتن تغذیهٔ وگان سالم باید رعایت کنیم:

۱- برنامهٔ غذایی وگان باید ترکیبی متعادل از سبزیجات، میوه‌ها، غلات، حبوبات، مغزها (آجیل) و دانه‌ها (تخم آفتابگردان، تخم کدو، تخم چیا، تخم کتان خرد شده، کنجد، شاه‌دانه و غیره) باشد.

۲- نصف غذای روزانه باید از سبزیجات و میوه‌ها تشکیل شود و مقدار سبزیجات باید بیشتر از میوه‌ها باشد. سبزیجات و میوه‌ها را می‌توان به صورت پخته، بخارپز، خشک و تازه مصرف کرد ولی بهتر است لااقل قسمتی از سبزیجات و میوه‌ها به صورت خام مصرف شوند. سعی کنید به جای قند و شکر از میوه‌ها، چه به صورت تازه و چه به صورت خشک، استفاده کنید.

۳- حبوبات (عدس، انواع لوبیا، نخود، نخودفرنگی، بادام زمینی، سویا و فرآورده‌های سویا) یکی از منابع اصلی پروتئین در برنامهٔ غذایی وگان‌اند و باید حتماً جزئی از برنامهٔ غذایی روزانه باشند.

۴- سبوس غلات شامل مواد معدنی، ویتامین‌ها و فیبر غذایی‌ است. یا از نان، پاستا و برنج سبوسدار استفاده کنید و یا سبوس گندم، برنج و غلات دیگر را به صورت جداگانه بخرید و هر روز یک قاشق از آن را به هر صورتی که می خواهید مصرف کنید. سبوس غلات نقش موثری در زیبایی ظاهری بازی می‌کند.

۵- استفاده از روغن‌ها در آشپزی را به حداقل برسانید و بیشتر روغن‌هایی را مصرف کنید که نسبت امگا سه به امگا شش آنها بیشتر است مثلاً برای آشپزی به جای روغن آفتابگردان و ذرت از روغن کلزا استفاده کنید. برای تامین نیازهای چربی خود روغن‌ها را به صورت بکر مصرف کنید مثلاً می‌توانید هر روز چند قطره روغن کتان روی سالادتان بریزید یا مستقیم بخورید. گردو، تخم کتان خرد شده، روغن گردو، روغن کتان و تخم چیا بهترین منابع امگا سه با زنجیرهٔ کوتاه‌اند. آنها را در برنامهٔ غذایی روزانهٔ خود بگنجانید. اگر امکانش را دارید روغن‌های امگا سه با زنجیرهٔ بلندی را هم که از ریزجلبک‌ها تهیه می‌شوند مصرف کنید (با اسپیرولینا فرق دارد. این‌ واقعاً روغن است که هم به صورت روغن فله‌ای و هم به صورت کپسول موجود است).

۶- نمک یددار مصرف کنید.

۷- مکمل ویتامین ب دوازده مصرف کنید. این مکمل‌ها به صورت خمیردندان، قرص، خمیر، پاستیل و آمپول وجود دارند. مقدار روزانهٔ ویتامین ب دوازده که از طریق مکمل به بدن می‌رسد باید حداقل ۱۰ میکروگرم باشد. اگر دوز مکمل خیلی بالاست می‌توانید هفته‌ای یک بار آن را مصرف کنید. مولتی‌ویتامین‌های ب کمپلکس و همچنین، همهٔ مولتی‌ویتامین‌ها شامل ویتامین ب دوزاده هستند. بنابراین اگر مکمل ب دوازده در دسترس نیست، از مولتی‌ویتامین‌ها استفاده کنید.

۸- روزانه بیست تا سی دقیقه بدون پوشش و کرم ضد افتاب در معرض مستقیم نور آفتاب قرار بگیرید یا مکمل ویتامین د مصرف کنید (۲۵ تا ۵۰ میکرپگرم در روز). این برای افراد همه‌چیزخوار هم صادق است.

برگرفته از کتاب «پاک‌گیاه‌خواری، چرا و چگونه؟»

"حیوانیت"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از این اتفاقا و یاداوری ها زیاد دیدیم. ولی لازمه که حتی بارها و بارها تکرار بشن تا از اتفاق افتادن فاجعه ای که بعدش میتونه رخ بده، جلوگیری بشه.
خواهشا هربار که خواستید ماشینتون رو روشن کنین، داخل کاپوت رو چک کنین. مطمئن بشین که حیوونی برای فرار از سرما به اونجا پناه نبرده باشه.
و اینم در نظر داشته باشید که بوق زدن یا ضربه به کاپوت به تنهایی کافی نیست که متوجه شن و فرار کنن!

"حیوانیت"
زمستان بسیار زیباست
ولی همین روز و شب های قشنگ، حکم جان کندن و مرگ را دارند برای موجودی که خانه و سرپناهی ندارد، گرمایی ندارد، غذایی ندارد.
هوا کم کم به اوج سرما نزدیک میشود. به حیوانات بیخانمان اجازه بدهیم به زیرزمین، پارکینگ، کارگاه، انباری، اتاق باغ یا در بهترین حالت، اتاق‌هایمان پناه بیاورند. قسمتی از غذا و امکانات خود را با آنها شریک شویم و ببینیم زمستان چقدر زیباتر می‌شود اگر در آن، گرما و زندگی به اشتراک گذاشته شود.
جای هیچ سگ و گربه‌ای در این سرما در کوچه و خیابان و حیاط نیست.
به اندازه یک دانهٔ ارزن رحم و مروت داشته باشیم.

"حیوانیت"
تولید چرم و حقوق بشر

کشورهای پیشرفته که عمده‌ترین مصرف کنندگان چرم‌اند، بیشتر چرم مورد استفاده را از کشورهای فقیر وارد می‌کنند چون:

• در این کشورها کارگرها فوق‌العاده ارزان‌اند. قانون از حقوق کارگران دفاع نمی‌کند. کارگران بیمه نیستند. همچنین، هیچ ضوابطی برای تأمین امنیت در محل کار مانند تهویهٔ مطبوع، لباس‌های ایمنی و غیره برای کارگران وجود ندارند.

• در این کشورها قوانین «دست و پاگیر» برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست وجود ندارد و هیچ نهادی بر فجایع زیست‌محیطی صنعت چرم نظارت نمی‌کند.

• در این کشورها، حیوانات بسیار ارزان‌ترند.

وضعیت کارگران صنعت چرم در بیشتر نقاط دنیا و مخصوصاً کشورهای آسیایی همواره یک نگرانی بزرگ برای سازمان‌ها و فعالان حقوق بشر بوده و هست. در کشورهای فقیری مانند بنگلادش که یکی از مهم‌ترین تولید کنندگان و صادر کنندگان چرم می‌باشد، کارخانه‌جات تولید چرم سود هنگفتی از استثمار کارگران به جیب می‌زنند (البته این استثمار محدود به کارگران صنعت چرم نمی‌شود و صنایع دیگر را نیز در بر می‌گیرد). در شهرهایی که خریداران چرم و کارخانه‌جات تولید چرم فعال‌اند، تمام مردم از بزرگ و کوچک، زن و مرد در این صنعت شاغل‌اند. این مردم از زمان خردسالی، مرتب و بدون هیچ لباس یا ماسک حفاظتی یا حتی کفش با مواد سمّی برای دباغی چرم در تماس‌اند یا در اتاق‌های بدون تهویه مرتب از بخار مواد سمّی استشمام می‌کنند. بیشتر آنها از بیماری‌های چشمی، ریوی، پوستی و انواع سرطان‌ها رنج می‌برند و عمر کوتاهی دارند. حداکثر طول عمر مردم در شهرهایی مثل هزاریباغ در بنگلادش، که مقر دباغی‌های زیادی است، ۵۰ سال برآورد می‌شود. در این دباغی‌ها کارگران بدون هیچ نوع محافظ با ماشین‌های قدیمی و سرویس نشده کار می‌کنند. هر سال تعداد زیادی از کارگران انگشت‌ها یا دست‌های خود را از دست می‌دهند در حالی که بیمه هم نیستند. حقوقی که صاحبان صنعت چرم به این کارگران پرداخت می‌کنند آنقدر ناچیز است که بیشتر آنها در فقر مطلق زندگی می‌کنند. فرزندان این مردم آینده‌ای ندارند. آنها از دورهٔ خردسالی باید کار اجباری کنند و میان مواد و بخارهای سمّی امروز را به فردا برسانند. بیشتر این مردم اگر چه تمام عمر خود را صرف دباغی و پردازش چرم می‌کنند، خود هرگز نمی‌توانند یک جفت کفش بخرند و پابرهنه راه می‌روند.

برگرفته از کتاب «پاک‌گیاه‌خواری، چرا و چگونه؟»

"حیوانیت"
دورهٔ کودکی مرغ‌ها شامل ۴ هفتهٔ اول زندگیشان است. از ۵ تا ۱۵ هفتگی، مرغ‌ها در دورهٔ نوجوانی‌اند و از ۱۶ هفتگی، بالغ محسوب می‌شوند.
در سال‌های ۱۹۲۰، مرغ‌ها در ۱۶ هفتگی، یعنی زمانی که به رشد کامل رسیده بودند، ۲٫۵ پاند (۱.۱ کیلوگرم) وزن داشتند.
در سال‌های ۱۹۷۰، مرغ‌های به اصطلاح «گوشتی» در ۸ هفتگی به وزن غیر طبیعی ۳٫۶۲ پاند (معادل ۱٫۶۴ کیلوگرم) می‌رسیدند.
امروزه، مرغ‌های به اصطلاح گوشتی، در ۶ هفتگی، یعنی ابتدای نوجوانی، به وزن عجیب و غریب ۶٫۴۱ پاند (معادل ۳ کیلوگرم) می‌رسند و به کشتارگاه فرستاده می‌شوند.
برای آنکه مقایسه‌ای داشته باشیم، این مثل آن است که یک پسر بچهٔ ۱۲ ساله، ۲٫۵ برابر وزن معمولی یک مرد بالغ، یعنی بالای ۲۰۰ کیلوگرم، وزن داشته باشد!
می‌توانید درد و رنج این حیوانات را تصور کنید؟ می‌توانید تصور کنید چطور زیر وزن غیر طبیعیشان با آن استخوان‌بندی کوچک زجر می‌کشند؟ و جالب این است که:
•• بعضی‌ها می‌گویند گوشتخواری ما طبیعی است! ببر و شیر و پلنگ هم گوشت می‌خورند. واقعاً؟!!!
•• بعضی‌ها هم طوری از دامداری و مرغداری صحبت می‌کنند انگار این حیوانات، باید جلوی برده‌دارانشان کُرنش کنند چون آنها را «تولید» کرده‌اند وگرنه آنها هرگز «سعادت» آن را نداشتند که در این جهنم‌ها به دنیا بیایند و ببوسند و در آن یکی جهنم‌ها ذبح شوند!!!
•• گروهی از دل‌خجستگان دیگر هم می‌گویند «خب اگر ما گوشت نخوریم، کسی این‌ حیوانات را پرورش نمی‌دهد و نسل این‌ها منقرض می‌شود!»
تصور کنید اگر حالا تعدادی از آدم‌ها را تغییر ژنتیکی بدهند تا نسل در نسل در ۱۲ سالگی به وزن ۲۰۰ کیلوگرم برسند تا سرشان را ببرند و بخورند، بهترین اتفاقی که می‌تواند برای این قربانیان بیفتند چیست؟ آیا اینکه این چرخهٔ پرورش و تولید نسل‌های بیشتر برای یک زندگی و مرگ سراسر درد و رنج و ترس و تحقیر به پایان برسد، بهترین اتفاق نیست؟! هدف ما اصلاً این است که این چرخه به پایان برسد! حالا شما بگو «لیلی زن بود یا مرد؟»
به امید روزی که هیچ حیوانی برای استثمار شدن توسط انسان پرورش داده نشود..
-تالین ساهاکیان

#چگونه_حیوانات_اماده_ذبح_میشوند

"حیوانیت"
" من که خودم حیوانات را دوست دارم و اذیت‌شان هم نمی‌کنم"

•• ما در دنیایی پر از حیوان‌دوستان زندگی می‌کنیم. هیچ‌کس نمی‌گوید حیوانات را دوست ندارد—حداقل تقریباً هیچ‌کس. عملاً همه موافق‌اند که ظلم به حیوانات درست نیست و می‌گویند کسانی که مرتکب حیوان‌آزاری می‌شوند باید مجازات شوند. به همین دلیل است که قوانینی هم برای حفظ حقوق حیوانات (یا حداقل بعضی از آن‌ها) داریم. اما چطور ممکن است این دنیای حیوان‌دوستان همان دنیایی باشد که مردمش نه‌تنها مرگ سالانه بیش از ۵۶ میلیارد حیوان خشکی‌زی و ۲.۷ تریلیون حیوان آبزی را قابل‌قبول می‌دانند* ، بلکه فعالانه از تداوم آن حمایت هم می‌کنند و معتقدند این کار از لحاظ اخلاقی موجه است؟

•• خب، آیا می‌شود حیوانات را دوست داشت و در عین حال آن‌ها را خورد؟ جواب منفی است. متناقض است. گفتن اینکه حیوانات را دوست دارید در‌حالی‌که تکه‌های بدن و ترشحات‌شان را می‌خورید مثل این است که بگویید «البته که می‌شه بچه‌‌م رو دوست داشته باشم و کتکش هم بزنم.» اگر والدی آزارگر بگوید بچه‌اش را دوست دارد اما او را کتک هم بزند، این تصور برایمان پیش می‌آید که مشکل روانی دارد! این موضوع نشان‌دهندۀ روان‌شناسیِ نگران‌‌کننده و ایدئولوژی متناقضی است که—در مقام جماعتی از «حیوان‌دوستان» که در حقیقت «حیوان‌خوار» هستیم—داریم.

•• به بیان دیگر، اگر کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه ممکن نیست بخواهید به‌اجبار باردار شود، شکنجه، کشته، یا خورده شود، دیگر چه رسد به این‌که خودتان پول بدهید تا این اتفاق‌ها برایش بیفتد. اگر کسی را دوست داشته باشید، می‌خواهید به هر قیمتی مانع از آن شوید که برایش پیشامدهای بدی رخ دهد. پس اگر حیوانات را هم دوست داشته باشید، در این صورت، خودبه‌خود، به هیچ وجه نمی‌خواهید تکّه‌های بدن کشته‌شده‌شان را در بشقابی جلوی خود ببینید.

•• این موضوع را ساده‌تر هم می‌توان بیان کرد. درصورتی‌که طرف صحبت‌تان فرد حیوان‌خواری‌ست که حیوانی همدم (مثلاً یک سگ) دارد، بپرسید اگر بنا باشد سگش را مُثله کند و بکشد، آیا باز هم امکان دارد خودش را دوست‌دارِ آن سگ بداند؟ حیوان‌دوست‌بودن به این معنا است که عاشق حیوانات باشیم، به آن‌ها توجه کنیم، و نسبت به آن‌ها شفقت بورزیم، آن هم به همۀ آن‌ها، نه فقط به حیواناتی که جامعه می‌گوید دوست‌شان بداریم. برای آن‌که دوست‌دار واقعی حیوانات باشید، باید قبول داشته باشید که همه‌ی آن‌ها لیاقت زندگی‌کردن دارند و سزاوار آن‌اند که زندگی‌شان از ستم انسان‌ها به‌دور باشد.

•• پس نه! این‌که بگوییم می‌توان حیوانات را دوست داشت و در عین حال آن‌ها را خورد عذر موجهی برای حیوان‌خواری نیست؛ در واقع چنین چیزی حتی امکان‌پذیر هم نیست. وقتی که فردی غیرگیاهخوار ادعا می‌کند حیوان‌دوست است، دورویی‌اش را برایش توضیح دهید. کافی‌ست بگویید: «اگه برای صدمه‌زدن به حیوونا پول بدیم، واقعاً می‌شه بگیم دوست‌شون هم داریم؟!»—احتمالش هست این قبیل افراد قبلاً هرگز دربارۀ رابطه‌شان با حیوانات به این صورت فکر نکرده باشند.

* تعداد حیواناتی که سالانه کشته می‌شوند بعد از انتشار اولیۀ نسخۀ انگلیسی این مطلب افزایش چشمگیری داشته است.
-سینا مومنی

#سوالات_متداول

"حیوانیت"
در چین کوسه ها را صید میکنند برای پخت سوپ!
دم و باله‌هایشان را قطع کرده و با خونریزی و درد آنها را در آب رها میکنند.

"حیوانیت"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همین الان
میلیاردها حیوان در دامداری‌های صنعتی در سراسر دنیا برای تولید گوشت، تخم‌مرغ، لبنیات و پوست شکنجه و کشته می‌شوند.
و تنها یک نفر می‌تواند به این همه رنج و خشونت پایان دهد: شمای مصرف کننده

"حیوانیت"
2025/06/27 16:30:23
Back to Top
HTML Embed Code: