🔻صداقت
چندی پیش عزیزی ناشناس در موضوعی تاریخی سوالاتی پرسیدند. مطالبی که در آن زمینه منتشر کرده بودم را برایشان فرستادم. مدتی بعد همان مطالب را بدون ذکر منبع در پژوهشی منتشر کردند. یک نسخه را هم برایم ارسال کردند. گفتم بزرگوار، حداقل برای خودم نمیفرستادی. گفتند میخواستم در جریان باشی.
@HosseinBastaniChannel
چندی پیش عزیزی ناشناس در موضوعی تاریخی سوالاتی پرسیدند. مطالبی که در آن زمینه منتشر کرده بودم را برایشان فرستادم. مدتی بعد همان مطالب را بدون ذکر منبع در پژوهشی منتشر کردند. یک نسخه را هم برایم ارسال کردند. گفتم بزرگوار، حداقل برای خودم نمیفرستادی. گفتند میخواستم در جریان باشی.
@HosseinBastaniChannel
🔻تهِ پروژه «خالص سازی» اپوزیسیون کجاست؟
«... در طول جنبش “زن، زندگی، آزادی”، نحلههای گوناگون اپوزیسیون، بدون برخورداری از حداقل پیشنیازهای تشکیلاتی، وعده براندازی سریع را دادند. آنها با نزدیک فرض کردن پایان کار، خود را بینیاز از همکاری با همدیگر دانستند و در عوض، نگران نقشآفرینی جریانات “ناخالص” در “فردای پیروزی” شدند. در این مسیر، حتی تصویری سادهانگارانه از براندازی ارائه کردند که در چارچوب آن، هر تحول مثبت، منفی یا نامرتبط، “یک قدم” رو به جلو معرفی می شد.
در ادامه همین رویکرد، بهتدریج طیف گستردهای از نیروهای اپوزیسیون، گویی اساسا هرگونه تلاش برای سازماندهی مبارزه با حکومت را رها کردند و در عوض، به کارهای بهشدت آسانتری چون مبارزه با همدیگر مشغول شدند. آنها برای توجیه این تلاش بیخطر، هر از گاه به استدلالهایی در این حد پناه بردند که مثلا خطر این یا آن بخش از اپوزیسیون، از خطر خود حکومت هم بالاتر است.
نتیجه تلویحی چنین توجیهاتی، لاجرم آن بود که “زدن” فعالان غیرحکومتی، در داخل یا خارج، اهمیتی بالاتر از مبارزه با حاکمان جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد.
ویژگی خاص این نوع “مبارزه” آن است که جریانهای سیاسی میتوانند سالهای متمادی، بدون پیشرفت در مقابله با حکومت، متناوبا توهم پیروزی داشته باشند. چون هر از گاه یک جریان با بسیج حامیان خود در فضای رسانهای و مجازی، بر جریانی دیگر فائق میشود و این اتفاق را پیروزی مهم خود در عرصه سیاست معرفی میکند. آن هم در شرایطی که تجربه ثابت کرده در این کشکمشهای بیپایان، به دفعات جای جریانهای غالب و مغلوب عوض می شود، بدون آنکه ضربهای به نظام مستقر وارد شده باشد.
در چنین حال و هوایی، پروژه براندازی به مبارزهای همیشگی برای “خالص” کردن اپوزیسیون تبدیل میشود. اگرچه، معلوم نخواهد بود که حد نهایت یا ملاک موفقیت این خالص سازی کجاست؟ به بیان دیگر، واضح نیست اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران باید به دقیقا چه میزانی “خالص” شود تا پس از آن، امکان مبارزه واقعی با حکومت را داشته باشد؟...»
🔹متن فوق، بخشی از مقالهای است که مدتها پیش، تحت عنوان «بین سطور پروژه مهار اپوزیسیون در ایران» منتشر شد. اگر حوصله داشتید، متن کامل مقاله را ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/articles/ckgw1e6vw94o
@HosseinBastaniChannel
«... در طول جنبش “زن، زندگی، آزادی”، نحلههای گوناگون اپوزیسیون، بدون برخورداری از حداقل پیشنیازهای تشکیلاتی، وعده براندازی سریع را دادند. آنها با نزدیک فرض کردن پایان کار، خود را بینیاز از همکاری با همدیگر دانستند و در عوض، نگران نقشآفرینی جریانات “ناخالص” در “فردای پیروزی” شدند. در این مسیر، حتی تصویری سادهانگارانه از براندازی ارائه کردند که در چارچوب آن، هر تحول مثبت، منفی یا نامرتبط، “یک قدم” رو به جلو معرفی می شد.
در ادامه همین رویکرد، بهتدریج طیف گستردهای از نیروهای اپوزیسیون، گویی اساسا هرگونه تلاش برای سازماندهی مبارزه با حکومت را رها کردند و در عوض، به کارهای بهشدت آسانتری چون مبارزه با همدیگر مشغول شدند. آنها برای توجیه این تلاش بیخطر، هر از گاه به استدلالهایی در این حد پناه بردند که مثلا خطر این یا آن بخش از اپوزیسیون، از خطر خود حکومت هم بالاتر است.
نتیجه تلویحی چنین توجیهاتی، لاجرم آن بود که “زدن” فعالان غیرحکومتی، در داخل یا خارج، اهمیتی بالاتر از مبارزه با حاکمان جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد.
ویژگی خاص این نوع “مبارزه” آن است که جریانهای سیاسی میتوانند سالهای متمادی، بدون پیشرفت در مقابله با حکومت، متناوبا توهم پیروزی داشته باشند. چون هر از گاه یک جریان با بسیج حامیان خود در فضای رسانهای و مجازی، بر جریانی دیگر فائق میشود و این اتفاق را پیروزی مهم خود در عرصه سیاست معرفی میکند. آن هم در شرایطی که تجربه ثابت کرده در این کشکمشهای بیپایان، به دفعات جای جریانهای غالب و مغلوب عوض می شود، بدون آنکه ضربهای به نظام مستقر وارد شده باشد.
در چنین حال و هوایی، پروژه براندازی به مبارزهای همیشگی برای “خالص” کردن اپوزیسیون تبدیل میشود. اگرچه، معلوم نخواهد بود که حد نهایت یا ملاک موفقیت این خالص سازی کجاست؟ به بیان دیگر، واضح نیست اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران باید به دقیقا چه میزانی “خالص” شود تا پس از آن، امکان مبارزه واقعی با حکومت را داشته باشد؟...»
🔹متن فوق، بخشی از مقالهای است که مدتها پیش، تحت عنوان «بین سطور پروژه مهار اپوزیسیون در ایران» منتشر شد. اگر حوصله داشتید، متن کامل مقاله را ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/articles/ckgw1e6vw94o
@HosseinBastaniChannel
🔻زندان و اخراج چهره کلیدی فتح خرمشهر
در پیروزی خرمشهر، جمع متنوعی از فرماندهان و چهره های نیروهای مختلف مشارکت داشتند. اما فردی که تعیین کنندهترین نقش را داشت، محمود اسکندری خلبان نخبه نیروی هوایی بود، که در روایت نهادهای رسمی متولی تاریخ جنگ به ندرت مورد اشاره قرار گرفته. او در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱، پل استراتژیک ارتش عراق بر روی اروند را، که به شدت با پدافند هوایی محافظت می شد، در عملیاتی به شدت دشوار و پیچیده منهدم کرد. با انهدام این پل، نیروهای عراقی مستقر در شهر از دریافت تدارکات اضطراری محروم ماندند، که دو هفته بعد، زمینه ساز تسلیم دستجمعی آنها شد.
محمود اسکندری، که در عملیات اچ ۳ و همچنین در مهمترین حمله نیروی هوایی به بغداد در ۳۰ تیر ۱۳۶۱ هم نقش کلیدی داشت، در سال ۱۳۶۶ -در حالی که چیزی به پایان جنگ نمانده بود- با سرنوشتی تلخ مواجه شد: او را به اتهام ارتباط با خلبانان سلطنت طلب زندانی و از نیروی هوایی اخراج کردند. او در سال ۱۳۸۰، در یک سانحه رانندگی جان داد و با تدابیر شدید امنیتی، در مقبرهای کم نام و نشان در نزدیکی کرج به خاک سپرده شد.
🔹در موضوع روایتهای ناگفته نیروی هوایی ایران در عملیات آزادسازی خرمشهر، این بینسطور قدیمی را ملاحظه بفرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=t68bE8X5bPM&t=1s
@HosseinBastaniChannel
در پیروزی خرمشهر، جمع متنوعی از فرماندهان و چهره های نیروهای مختلف مشارکت داشتند. اما فردی که تعیین کنندهترین نقش را داشت، محمود اسکندری خلبان نخبه نیروی هوایی بود، که در روایت نهادهای رسمی متولی تاریخ جنگ به ندرت مورد اشاره قرار گرفته. او در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱، پل استراتژیک ارتش عراق بر روی اروند را، که به شدت با پدافند هوایی محافظت می شد، در عملیاتی به شدت دشوار و پیچیده منهدم کرد. با انهدام این پل، نیروهای عراقی مستقر در شهر از دریافت تدارکات اضطراری محروم ماندند، که دو هفته بعد، زمینه ساز تسلیم دستجمعی آنها شد.
محمود اسکندری، که در عملیات اچ ۳ و همچنین در مهمترین حمله نیروی هوایی به بغداد در ۳۰ تیر ۱۳۶۱ هم نقش کلیدی داشت، در سال ۱۳۶۶ -در حالی که چیزی به پایان جنگ نمانده بود- با سرنوشتی تلخ مواجه شد: او را به اتهام ارتباط با خلبانان سلطنت طلب زندانی و از نیروی هوایی اخراج کردند. او در سال ۱۳۸۰، در یک سانحه رانندگی جان داد و با تدابیر شدید امنیتی، در مقبرهای کم نام و نشان در نزدیکی کرج به خاک سپرده شد.
🔹در موضوع روایتهای ناگفته نیروی هوایی ایران در عملیات آزادسازی خرمشهر، این بینسطور قدیمی را ملاحظه بفرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=t68bE8X5bPM&t=1s
@HosseinBastaniChannel
🔻پیام روحالله خمینی در آستانه پذیرش قطعنامه
- «باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است! غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله است... جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد تقدیم مینمایم!»
(روحالله خمینی، دوهفته قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
- «من تا چند روز قبل معتقد به... مواضع اعلام شده در جنگ بودم... ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم... با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم... در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مساله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند!... ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند... اکنون وقت پرداختن به آن نیست!» (پیام رهبر وقت برای اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
* منظور از یادآوری فوق، طبیعتا سادهسازی اوضاع فعلی با تشبیه آن به وضعیت سال ۶۷ نیست. ولی جا دارد که در خصوص مسائل ایران، همواره برخی تجربیات «خاص» جمهوری اسلامی را هم گوشه ذهنمان داشته باشیم.
@HosseinBastaniChannel
- «باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است! غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله است... جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد تقدیم مینمایم!»
(روحالله خمینی، دوهفته قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
- «من تا چند روز قبل معتقد به... مواضع اعلام شده در جنگ بودم... ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم... با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم... در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مساله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند!... ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند... اکنون وقت پرداختن به آن نیست!» (پیام رهبر وقت برای اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
* منظور از یادآوری فوق، طبیعتا سادهسازی اوضاع فعلی با تشبیه آن به وضعیت سال ۶۷ نیست. ولی جا دارد که در خصوص مسائل ایران، همواره برخی تجربیات «خاص» جمهوری اسلامی را هم گوشه ذهنمان داشته باشیم.
@HosseinBastaniChannel
🔻پیام محرمانه واشنگتن به تهران در مورد «احتمال سوءقصد» به رهبر
خاطرات هاشمی رفسنجانی، ۱۴ خرداد ۸۱: «براى مراسم سالگرد ارتحال، به مرقد امام رفتم. حسنآقا [خمینی]، خيرمقدم گفت و رهبرى، سخنرانى طولانى نمودند؛ جمعيت خوبى بود. از آيتالله خامنهاى، دربارة خبر مربوط به اطلاع آمريكا در خصوص احتمال سوءقصد [به رهبری] پرسيدم. گفتند، از طريق دولت به ايشان منتقل شده است. از آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، پرسيدم گفتند، يك هفته قبل، مأموران آمريكا در سویيس، به مأموران ايرانى، به طور شفاهى گفته بودند كه خبرى دريافت كردهاندكه شخصي درصدد است، در مراسم چهارم ژوئن (امروز) در مرقد امام، به وسيله تفنگ تكتيراندازي، رهبرى را هدف قرار دهد. به آنها گفته شده كه رسماً مقامات آمريكا گزارشكنند و سرنخى هم بدهند. دو سه روز قبل از طريق سفارت سویيس، حافظ منافع آمريكا، رسماً خبر را تكرار و اضافه كردهاند كه خبر از نظر آنها قابل اعتماد نيست. احتمالاً قصد تضعيف مراسم را داشتهاند و يا خواستهاند، ژست دوستانه ابرازكنند. سختگيرى مأموران حفاظتى در كنترل مردم، در خلوتترشدن صحن مركز سخنرانى بىاثر نبود.»
بدون شرح.
@HosseinBastaniChannel
خاطرات هاشمی رفسنجانی، ۱۴ خرداد ۸۱: «براى مراسم سالگرد ارتحال، به مرقد امام رفتم. حسنآقا [خمینی]، خيرمقدم گفت و رهبرى، سخنرانى طولانى نمودند؛ جمعيت خوبى بود. از آيتالله خامنهاى، دربارة خبر مربوط به اطلاع آمريكا در خصوص احتمال سوءقصد [به رهبری] پرسيدم. گفتند، از طريق دولت به ايشان منتقل شده است. از آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، پرسيدم گفتند، يك هفته قبل، مأموران آمريكا در سویيس، به مأموران ايرانى، به طور شفاهى گفته بودند كه خبرى دريافت كردهاندكه شخصي درصدد است، در مراسم چهارم ژوئن (امروز) در مرقد امام، به وسيله تفنگ تكتيراندازي، رهبرى را هدف قرار دهد. به آنها گفته شده كه رسماً مقامات آمريكا گزارشكنند و سرنخى هم بدهند. دو سه روز قبل از طريق سفارت سویيس، حافظ منافع آمريكا، رسماً خبر را تكرار و اضافه كردهاند كه خبر از نظر آنها قابل اعتماد نيست. احتمالاً قصد تضعيف مراسم را داشتهاند و يا خواستهاند، ژست دوستانه ابرازكنند. سختگيرى مأموران حفاظتى در كنترل مردم، در خلوتترشدن صحن مركز سخنرانى بىاثر نبود.»
بدون شرح.
@HosseinBastaniChannel
🔻تاثیر دعوای ترامپ و ماسک بر مذاکرات هستهای؟
مجادله ترامپ و ایلان ماسک -در صورت ادامه- ممکن است به نوعی بر مواضع ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد. دنبال کردن این مجادله، البته جذابیت خبری دارد. ولی مهمتر از آن، بررسی تاثیر احتمالی بحران جدید بر موضوعاتی از قبیل مذاکرات هستهای یا رابطه ترامپ و نتانیاهو است.
برای اظهارنظر در این مورد، حداقل بنده هنوز هیچ جمعبندی قابل عرض یا قابلاعتنایی ندارم. ولی تصور میکنم برای فهم بهتر معادلات جدید، قاعدتا باید تحولات مرتبط با چند زمینه کلیدی را، بهدقت زیر نظر گرفت:
۱- موقعیت داخلی ترامپ، با فرض آنکه قصد تصویب نوعی معامله هستهای را در کنگره یا فروختن چنین توافقی را به رایدهندگان داشته باشد.
۲- موضع حکومت ایران در مذاکره، با توجه به اینکه تا چه حد تحولات اخیر را زمینهساز تضعیف دولت ترامپ تصور کند یا نکند.
۳- مناسبات آمریکا و اسرائیل، در صورتی که ترامپ قصد داشته باشد معامله هستهای را بر مبنای اولویتهای نتانیاهو پیش ببرد یا نبرد.
۴- انتظارات دولت ترامپ از مذاکرات هستهای، با توجه به آنکه در فضای جدید، توقعاتش از نتیجه مذاکرات تغییر کند یا نه.
@HosseinBastaniChannel
مجادله ترامپ و ایلان ماسک -در صورت ادامه- ممکن است به نوعی بر مواضع ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد. دنبال کردن این مجادله، البته جذابیت خبری دارد. ولی مهمتر از آن، بررسی تاثیر احتمالی بحران جدید بر موضوعاتی از قبیل مذاکرات هستهای یا رابطه ترامپ و نتانیاهو است.
برای اظهارنظر در این مورد، حداقل بنده هنوز هیچ جمعبندی قابل عرض یا قابلاعتنایی ندارم. ولی تصور میکنم برای فهم بهتر معادلات جدید، قاعدتا باید تحولات مرتبط با چند زمینه کلیدی را، بهدقت زیر نظر گرفت:
۱- موقعیت داخلی ترامپ، با فرض آنکه قصد تصویب نوعی معامله هستهای را در کنگره یا فروختن چنین توافقی را به رایدهندگان داشته باشد.
۲- موضع حکومت ایران در مذاکره، با توجه به اینکه تا چه حد تحولات اخیر را زمینهساز تضعیف دولت ترامپ تصور کند یا نکند.
۳- مناسبات آمریکا و اسرائیل، در صورتی که ترامپ قصد داشته باشد معامله هستهای را بر مبنای اولویتهای نتانیاهو پیش ببرد یا نبرد.
۴- انتظارات دولت ترامپ از مذاکرات هستهای، با توجه به آنکه در فضای جدید، توقعاتش از نتیجه مذاکرات تغییر کند یا نه.
@HosseinBastaniChannel
🔻«ادبیات تجاوز جنسی» در تریبون های حکومتی ایران
زمانی خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه، استدلالی جنجالی را منتشر کرد که حکایت داشت مدافعان شخصی بودن حق پوشش برای زنان، باید «حق التذاذ» مردان از آنها را نیز به رسمیت بشناسند و «تجاوز» تلقی نکنند. مطابق این استدلال، نتیجه به رسمیت شناختن «حق عریانی برای زن» آن بود که چون «لحاظ فطری و خلقت مرد به سوی زیبایی های زن میل پیدا می کند و علاقه مند به ایجاد رابطه جنسی است، پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش می آید بهره ببرد».
نوشته خبرگزاری تسنیم، به فاصله چند روز از انتشار پیشنهاد جنجالی یکی از فعالان حکومتی منتشر میشد که تاکید داشت بهتر است «جرم تعرض و مزاحمت به زنان بدحجاب را از مزاحمت به زنان محجبه جدا کرد» و برای تعرض به «زنان بدحجاب و بی حجاب به دلیل مشارکت آن زن در ایجاد این جرم، تخفیف و عفو فراهم نمود».
مرور صفحات حوادث روزنامه های ایران نشان می دهد که رد پای تمسک به این نوع استدلال، مکررا در«دفاعیات» بزهکاران جنسی قابل تشخیص بوده است: اعم از جوانی که پس از تجاوز جنسی به بانویی «هفتاد ساله»، برای دفاع از خود میگوید «آن خانم وضعیت ظاهری نامناسبی داشت و لباس نامناسبی پوشیده بود»، یا یکی از دستگیرشدگان پرونده تجاوز دستجمعی به خانم های حاضر در یک مهمانی خانوادگی در خمینی شهر که مدعی میشود «وضعیت» قربانیان از عوامل تجاوز به آنها بوده.
در همین پرونده، رئیس وقت پلیس آگاهی استان اصفهان میگوید «اگر در این حادثه خانم ها حداقل حجاب را... رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند»، و امام جمعه وقت خمینی شهر تا به آنجا پیش میرود که اعلام میکند قربانیان تجاوز «آدم های علیه السّلامی نبوده اند»...
🔹متن کامل این مقاله قدیمی را در لینک زیر را ملاحظه کنید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-51109966
@HosseinBastaniChannel
زمانی خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه، استدلالی جنجالی را منتشر کرد که حکایت داشت مدافعان شخصی بودن حق پوشش برای زنان، باید «حق التذاذ» مردان از آنها را نیز به رسمیت بشناسند و «تجاوز» تلقی نکنند. مطابق این استدلال، نتیجه به رسمیت شناختن «حق عریانی برای زن» آن بود که چون «لحاظ فطری و خلقت مرد به سوی زیبایی های زن میل پیدا می کند و علاقه مند به ایجاد رابطه جنسی است، پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش می آید بهره ببرد».
نوشته خبرگزاری تسنیم، به فاصله چند روز از انتشار پیشنهاد جنجالی یکی از فعالان حکومتی منتشر میشد که تاکید داشت بهتر است «جرم تعرض و مزاحمت به زنان بدحجاب را از مزاحمت به زنان محجبه جدا کرد» و برای تعرض به «زنان بدحجاب و بی حجاب به دلیل مشارکت آن زن در ایجاد این جرم، تخفیف و عفو فراهم نمود».
مرور صفحات حوادث روزنامه های ایران نشان می دهد که رد پای تمسک به این نوع استدلال، مکررا در«دفاعیات» بزهکاران جنسی قابل تشخیص بوده است: اعم از جوانی که پس از تجاوز جنسی به بانویی «هفتاد ساله»، برای دفاع از خود میگوید «آن خانم وضعیت ظاهری نامناسبی داشت و لباس نامناسبی پوشیده بود»، یا یکی از دستگیرشدگان پرونده تجاوز دستجمعی به خانم های حاضر در یک مهمانی خانوادگی در خمینی شهر که مدعی میشود «وضعیت» قربانیان از عوامل تجاوز به آنها بوده.
در همین پرونده، رئیس وقت پلیس آگاهی استان اصفهان میگوید «اگر در این حادثه خانم ها حداقل حجاب را... رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند»، و امام جمعه وقت خمینی شهر تا به آنجا پیش میرود که اعلام میکند قربانیان تجاوز «آدم های علیه السّلامی نبوده اند»...
🔹متن کامل این مقاله قدیمی را در لینک زیر را ملاحظه کنید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-51109966
@HosseinBastaniChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در حضور پلیس، با نیش باز مقتول مظلوم را «بیحیا» مینامد. چون میداند با «سیستمی» سر و کار دارد که چه بسا در آن تهمت «بیحیایی»، به دردِ توجیه جنایت بخورد. چون میداند در این سیستم، خیلیها اصراردارند که اگر زنی انگ «بیحیایی» خورد، هر چه بر سرش بیاید حقش است. چون «حس میکند» که اگر با «بیحیایی» جمله بسازد، ارتزاقکنندگان از پروژههای پرمنفعتِ «ترویج عفاف» را به وجد میآورد.
#الهه_حسین_نژاد
@HosseinBastaniChannel
#الهه_حسین_نژاد
@HosseinBastaniChannel
اعلام شده که قوه قضاییه، سرانجام دو پسر کاظم صدیقی را به خاطر «زدوبندهای مختلف» دستگیر کردهاست. دو سوال:
۱- آیا «زدو بندهای» این دو مستقل از جایگاه پدرشان به عنوان «امام جمعه منصوب رهبر و رئیس ستاد امر به معروف» صورت گرفته؟
۲- احیانا مشخص است پرونده «زمین خواری ۱۰۰۰ میلیاردی» خود کاظم صدیقی در ازگل به کجا رسیده؟
@HosseinBastaniChannel
۱- آیا «زدو بندهای» این دو مستقل از جایگاه پدرشان به عنوان «امام جمعه منصوب رهبر و رئیس ستاد امر به معروف» صورت گرفته؟
۲- احیانا مشخص است پرونده «زمین خواری ۱۰۰۰ میلیاردی» خود کاظم صدیقی در ازگل به کجا رسیده؟
@HosseinBastaniChannel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔻 آیا راهی برای نجات زیرساختهای ایران باقی مانده؟
همزمان با اوجگیری حملات اسرائیل، این سوال اهمیت حیاتی پیدا کرده که آیا هنوز راه حلی برای نجات زیرساختهای حیاتی کشور ایران از انهدام باقی مانده؟
لطفا ویدیوی زیر را ملاحظه بفرمایید:
https://youtube.com/watch?v=W96I0KhbCSI&t=33s
@HosseinBastaniChannel
همزمان با اوجگیری حملات اسرائیل، این سوال اهمیت حیاتی پیدا کرده که آیا هنوز راه حلی برای نجات زیرساختهای حیاتی کشور ایران از انهدام باقی مانده؟
لطفا ویدیوی زیر را ملاحظه بفرمایید:
https://youtube.com/watch?v=W96I0KhbCSI&t=33s
@HosseinBastaniChannel
YouTube
آیا راهی برای نجات زیرساختهای ایران باقی مانده؟
در شرایطی که اهدافی گسترده در خاک ایران، در معرض حملات سنگین اسرائیل قرار گرفتهاند، بسیاری از ناظران معتقدند دیگر حتی مذاکره هم، شانس زیادی برای کنترل وضعیت بحرانی موجود نخواهد داشت. آیا در شرایط پیچیده موجود، هنوز راه حلی برای نجات زیرساختهای ایران از…
🔻Absurd "Warning"
Demanding that "everyone should immediately evacuate" Tehran is astonishing. Most of the city’s 10 million residents simply cannot leave. No one can justify striking them by saying: "We warned you!" Warnings mean nothing when escape isn’t an option.
@HosseinBastaniChannel
Demanding that "everyone should immediately evacuate" Tehran is astonishing. Most of the city’s 10 million residents simply cannot leave. No one can justify striking them by saying: "We warned you!" Warnings mean nothing when escape isn’t an option.
@HosseinBastaniChannel
🔻«هشدار» بیمعنی
هشدار دونالد ترامپ که «همه باید فوراً تهران را ترک کنند»، حیرتآور است.
بیشتر ساکنان این پایتخت حداقل دهمیلیونی، عملا امکان ترک ـآن هم فوری- شهر را ندارند. هیچکس نمیتواند حمله به چنین افرادی را، با ادعای «ما که هشدار داده بودیم» توجیه کند.
«هشدار» وقتی معنی دارد که اساسا امکان عمل به آن وجود داشته باشد.
@HosseinBastaniChannel
هشدار دونالد ترامپ که «همه باید فوراً تهران را ترک کنند»، حیرتآور است.
بیشتر ساکنان این پایتخت حداقل دهمیلیونی، عملا امکان ترک ـآن هم فوری- شهر را ندارند. هیچکس نمیتواند حمله به چنین افرادی را، با ادعای «ما که هشدار داده بودیم» توجیه کند.
«هشدار» وقتی معنی دارد که اساسا امکان عمل به آن وجود داشته باشد.
@HosseinBastaniChannel
Telegram
حسین باستانی Hossein Bastani
🔻Absurd "Warning"
Demanding that "everyone should immediately evacuate" Tehran is astonishing. Most of the city’s 10 million residents simply cannot leave. No one can justify striking them by saying: "We warned you!" Warnings mean nothing when escape isn’t…
Demanding that "everyone should immediately evacuate" Tehran is astonishing. Most of the city’s 10 million residents simply cannot leave. No one can justify striking them by saying: "We warned you!" Warnings mean nothing when escape isn’t…
🔻وضعیت پیچیده خامنهای در جنگ اسرائیل و ایران
اکنون بعید است حتی در میان مسئولان حکومتی، افراد زیادی معتقد باشند که رهبر جمهوری اسلامی از ریسک حذف فیزیکی در امان است. این در حالی است که حتی اگر حمله مستقیمی علیه او انجام نشود، صرف «احتمال جدی» آن، به درجات عظیمی از آشفتگی در سطوح مختلف حکومت میانجامد.
برای درک بهتر پدیده فوق، می توان به تجربه اوایل اعتراضات ۱۴۰۱ اشاره کرد که صرفِ شایعه «مرگ رهبر»، بهوضوح بر رفتار بدنه حکومت تاثیر گذاشت و نوعی بلاتکلیفی اولیه را در برخورد با اعتراضات ایجاد کرد...
متن کامل مقاله را ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/articles/cd6gywp0gx6o
@HosseinBastaniChannel
اکنون بعید است حتی در میان مسئولان حکومتی، افراد زیادی معتقد باشند که رهبر جمهوری اسلامی از ریسک حذف فیزیکی در امان است. این در حالی است که حتی اگر حمله مستقیمی علیه او انجام نشود، صرف «احتمال جدی» آن، به درجات عظیمی از آشفتگی در سطوح مختلف حکومت میانجامد.
برای درک بهتر پدیده فوق، می توان به تجربه اوایل اعتراضات ۱۴۰۱ اشاره کرد که صرفِ شایعه «مرگ رهبر»، بهوضوح بر رفتار بدنه حکومت تاثیر گذاشت و نوعی بلاتکلیفی اولیه را در برخورد با اعتراضات ایجاد کرد...
متن کامل مقاله را ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/articles/cd6gywp0gx6o
@HosseinBastaniChannel
🔻هشدار خبرگزاری سپاه در مورد زمینهسازی «تسلیم وسازش» مقابل اسرائیل به کمک «علمای قم»
متن عجیب زیر، امروز در خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه منتشر شده است: «خبری موثق حاکی است چند عنصر مشکوک و بدسابقه، به زعم خود در صدد به میدان آوردن تعدادی از علمای قم و درخواست نوعی تسلیم و سازش در برابر رژیم کودک کش صهیونی شده اند. آنها نگران واکنش شدید نظام در برابر این اقدام هستند، لذا قصد دارند یکی از مقامات سابق کشور را به عنوان سردمدار این حرکت خائنانه ، جلو بیندازند که آن مقام تاکنون به آنها پاسخ نداده است.»
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1404/03/29/3338554/تنفس-مصنوعی-به-نتانیاهو-توسط-عناصر-مشکوک-داخلی/amp
@HosseinBastaniChannel
متن عجیب زیر، امروز در خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه منتشر شده است: «خبری موثق حاکی است چند عنصر مشکوک و بدسابقه، به زعم خود در صدد به میدان آوردن تعدادی از علمای قم و درخواست نوعی تسلیم و سازش در برابر رژیم کودک کش صهیونی شده اند. آنها نگران واکنش شدید نظام در برابر این اقدام هستند، لذا قصد دارند یکی از مقامات سابق کشور را به عنوان سردمدار این حرکت خائنانه ، جلو بیندازند که آن مقام تاکنون به آنها پاسخ نداده است.»
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1404/03/29/3338554/تنفس-مصنوعی-به-نتانیاهو-توسط-عناصر-مشکوک-داخلی/amp
@HosseinBastaniChannel
🔻سندروم ترک نکردن میز تا لحظه شکست
نظام هرگز عادت نداشته که تا وقتی «همه چیز» را از دست نداده، از پای میز هیچ قماری بلند شود.
اعم از اشغال سفارت آمریکا، ادامه جنگ در خاک عراق، استفاده نامحدود از خاک لبنان، حضور نامحدود در خاک سوریه، برنامه بلاتکلیف هستهای و …
حتی شوک #فردو هم، لزوما آخرین تجربه از این جنس نخواهد بود.
جهت یادآوری:
https://youtube.com/watch?v=5eAMMIIuf54
@HosseinBastaniChannel
نظام هرگز عادت نداشته که تا وقتی «همه چیز» را از دست نداده، از پای میز هیچ قماری بلند شود.
اعم از اشغال سفارت آمریکا، ادامه جنگ در خاک عراق، استفاده نامحدود از خاک لبنان، حضور نامحدود در خاک سوریه، برنامه بلاتکلیف هستهای و …
حتی شوک #فردو هم، لزوما آخرین تجربه از این جنس نخواهد بود.
جهت یادآوری:
https://youtube.com/watch?v=5eAMMIIuf54
@HosseinBastaniChannel
Forwarded from حسین باستانی Hossein Bastani
🔻تبعات ذهنیت «سرنگونی آسان»
مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند.
بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
- اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
- اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
- در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
- مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
- حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
- ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
- فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
متن کامل مقاله ذهنیت سرنگونی آسان» در لینک زیر در دسترس است:
https://www.bbc.com/persian/articles/cl4d8m651pxo
مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند.
بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
- اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
- اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
- در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
- مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
- حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
- ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
- فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
متن کامل مقاله ذهنیت سرنگونی آسان» در لینک زیر در دسترس است:
https://www.bbc.com/persian/articles/cl4d8m651pxo
🔻تصور تغییر نظام به کمک نظامیان «بریده» از حکومت
بخش مهمی از تصور تغییر حکومت در ایران به کمک نیروهای نظامی «بریده از جمهوری اسلامی»، احتمالا ریشه در اطلاعات ساختگی -یا ضداطلاعات حکومتی- داشته است.
مثلا چند ماه بعد از شروع اعتراضات ۱۴۰۱، یک بهاصطلاح «سند سری» ۲۲ هزار کلمهای منتشر شد که ظاهرا از جلسه انتقادی دهها فرمانده سپاه با رهبر جمهوری اسلامی حکایت داشت. این سند، به دلایل مشخص جعلی بود، اما افراد بیشماری در شاخههای راست و چپ اپوزیسیون و نیز در میان فعالان داخل کشور با گرایشهای مختلف، آن را جدی گرفتند.
ملاحظه بفرمایید:
https://youtu.be/SQT78mTaQJw?si=ml8yh88Luj5-erRL
@HosseinBastaniChannel
بخش مهمی از تصور تغییر حکومت در ایران به کمک نیروهای نظامی «بریده از جمهوری اسلامی»، احتمالا ریشه در اطلاعات ساختگی -یا ضداطلاعات حکومتی- داشته است.
مثلا چند ماه بعد از شروع اعتراضات ۱۴۰۱، یک بهاصطلاح «سند سری» ۲۲ هزار کلمهای منتشر شد که ظاهرا از جلسه انتقادی دهها فرمانده سپاه با رهبر جمهوری اسلامی حکایت داشت. این سند، به دلایل مشخص جعلی بود، اما افراد بیشماری در شاخههای راست و چپ اپوزیسیون و نیز در میان فعالان داخل کشور با گرایشهای مختلف، آن را جدی گرفتند.
ملاحظه بفرمایید:
https://youtu.be/SQT78mTaQJw?si=ml8yh88Luj5-erRL
@HosseinBastaniChannel
YouTube
آیا ترامپ در پی «حفظ» حکومت در ایران است؟
آتشبس ناگهانی در جنگ اسرائیل و ایران با دخالت دونالد ترامپ، و تاکید او بر اینکه در پی تغییر حکومت در ایران نیست، به بحثهای زیادی دامن زده است. حسین باستانی به این پرسش پاسخ میدهد که آیا مواضع اخیر واشنگتن را، میتوان به معنی نوعی تمایل به «تغییر نکردن»…
🔻اجتناب از پذیرش «مسئولیت توقف جنگ»
رهبر جمهوری اسلامی قاعدتا تردید ندارد جماعتی از حامیانش، «مسالهدار» شده اند، که آیا آتش بس -یا توقف جنگ- در نبرد ۱۲ روزه به تایید رهبر رسیده یا نه؟ او اما در نخستین سخنانش پس از پذیرش آتش بس، نفیا یا اثباتا در این مورد سخنی نگفت تا «مسئولیت» موافقت یا مخالفت با چنین تصمیم بزرگی را نپذیرد. به روال معمول، ترجیح داد از «دردسر» تصمیمهای سخت به دور بماند.
حتی در بیانیه دو روز قبل شورای عالی امنیت ملی هم، توقف درگیری به صورت «تلویحی» و با این جمله بندی عجیب اعلام شد: «[نتیجه] تدبیر و مجاهدت رزمندگان و امامت حکیمانه، نصرت و پیروزیای بود که دشمن را مجبور به پشیمانی و پذیرش شکست و توقف یکطرفه تهاجم خود نمود... نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بدون کمترین اعتماد به سخنان دشمنان و دست به ماشه، آماده پاسخ قاطع و پشیمانکننده به هر عمل تجاوزکارانه دشمن خواهند بود.»
اگر بیانیه، بهصراحت بر پذیرش آتشبس یا توقف درگیری تاکید میکرد، «باب» استدلالی «مشکلساز» باز می شد: اینکه لابد این تصمیم - طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی که مصوبات شورا را پس از تایید رهبر قابل اجرا میداند- به تایید علی خامنهای هم رسیده است.
پس قاعدتا، باید در بیانیه شورای عالی امنیت ملی هم، از ترکیبات ادبی پیچیدهای استفاده میشد که -در حد امکان- مسئولیت کمتری را متوجه تصمیمگیر اصلی نظام کند.
@HosseinBastaniChannel
رهبر جمهوری اسلامی قاعدتا تردید ندارد جماعتی از حامیانش، «مسالهدار» شده اند، که آیا آتش بس -یا توقف جنگ- در نبرد ۱۲ روزه به تایید رهبر رسیده یا نه؟ او اما در نخستین سخنانش پس از پذیرش آتش بس، نفیا یا اثباتا در این مورد سخنی نگفت تا «مسئولیت» موافقت یا مخالفت با چنین تصمیم بزرگی را نپذیرد. به روال معمول، ترجیح داد از «دردسر» تصمیمهای سخت به دور بماند.
حتی در بیانیه دو روز قبل شورای عالی امنیت ملی هم، توقف درگیری به صورت «تلویحی» و با این جمله بندی عجیب اعلام شد: «[نتیجه] تدبیر و مجاهدت رزمندگان و امامت حکیمانه، نصرت و پیروزیای بود که دشمن را مجبور به پشیمانی و پذیرش شکست و توقف یکطرفه تهاجم خود نمود... نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بدون کمترین اعتماد به سخنان دشمنان و دست به ماشه، آماده پاسخ قاطع و پشیمانکننده به هر عمل تجاوزکارانه دشمن خواهند بود.»
اگر بیانیه، بهصراحت بر پذیرش آتشبس یا توقف درگیری تاکید میکرد، «باب» استدلالی «مشکلساز» باز می شد: اینکه لابد این تصمیم - طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی که مصوبات شورا را پس از تایید رهبر قابل اجرا میداند- به تایید علی خامنهای هم رسیده است.
پس قاعدتا، باید در بیانیه شورای عالی امنیت ملی هم، از ترکیبات ادبی پیچیدهای استفاده میشد که -در حد امکان- مسئولیت کمتری را متوجه تصمیمگیر اصلی نظام کند.
@HosseinBastaniChannel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM